سفارش تبلیغ
صبا ویژن

569) سوره لیل (92) آیه 9 وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنی‏

بسم الله الرحمن الرحیم

569)  سوره لیل (92) آیه 9  

وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنی‏

ترجمه

و آن نیکوترین [یا: نیکوکاری] را دروغ شمرد؛

نکات ترجمه

حدیث

1) در جلسه566 (آیه6) روایتی از امام صادق ع بیان شد (حدیث2)

در ادامه آن روایت آمده است:

«و اما کسی که بخل ورزید و خود را بی‌نیاز شمرد، و دروغ شمرد آن نیکوترین را» (لیل/8-9) یعنی ولایت را «پس بزودی او را برای سختی [یا: سخت‌ترین وضعیت] آماده می‌سازیم» (لیل/10)

تفسیر القمی، ج‏2، ص426؛ بصائر الدرجات، ج‏1، ص515؛ تفسیر فرات الکوفی، ص568

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ کَثِیرٍ عَنْ مُخَالِدِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَی عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ ... «وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنی‏ وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنی»‏ فَقَالَ: بِالْوَلَایَةِ «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْری‏»


2) از امام صادق ع در مورد این آیه روایت شده است:

«و دروغ شمرد آن نیکوترین را» یعنی ولایت علی ع را «پس بزودی او را آماده می‌سازیم برای سختی» یعنی برای آتش [جهنم]

تفسیر فرات الکوفی، ص568

قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَیْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى «وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنى‏» بِوَلَایَةِ عَلِیٍّ ع «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرى»‏ النَّارِ ...[1]

توجه: در حدیث1 جلسه 562 تعبیر «بِوَلَایَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ الْأَئِمَّةِ ع مِنْ بَعْدِهِ: ولایت علی بن ابی‌طالب ع و امامان پس از ایشان» آمده بود.


3) از امام حسن عسکری روایت شده است:

همانا کسی که یک حق را آگاهانه انکار کند، این انکارش او را به آنجا می‌کشاند که کل حق را انکار کند ...

التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص134

قَالَ الْإِمَامُ ع‏ ... أَنَّ مَنْ جَحَدَ حَقّاً وَاحِداً، أَدَّاهُ ذَلِکَ الْجُحُودُ إِلَى أَنْ یَجْحَدَ کُلَّ حَقٍّ...


4) از امام صادق ع نامه‌ای خطاب به اهل رای و قیاس [کسانی که احکام خدا را بر اساس نظر شخصی خود و بدون مستند درست بیان می کردند] نوشته شده است. در فراز پایانی این نامه آمده است:

ای شنونده! برحذر باش از اینکه دو خصلت در تو جمع شود:

یکی اینکه هرچه بر سینه‌ات سنگین آید را [صرفا بدین جهت که نمی‌توانی توجیهش کنی] کنار بگذاری، و ناخودآگاه و بدون اینکه حد و حریمی را بشناسی از نفست پیروی کنی؛

و دیگر اینکه از آنچه بدان واقعا نیاز داری احساس بی‌نیازی کنی، و کسی را که بازگشت تو به اوست تکذیب نمایی، و حق را به خاطر دلتنگی و خستگی رها کنی، و از روی جهل و گمراهی به سوی باطل بشتابی؛ که البته ما هیچ انسان رشیدی [= رشدیافته‌ای] نیافتیم که از هوای نفسش پیروی کند و از آنچه ما گفتیم عبور نماید؛ پس در آنچه گفته شد خوب تامل نما !

المحاسن، ج‏1، ص210

عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی رِسَالَتِهِ إِلَى أَصْحَابِ الرَّأْیِ وَ الْقِیَاسِ...

فَإِیَّاکَ أَیُّهَا الْمُسْتَمِعُ أَنْ تَجْمَعَ عَلَیْکَ خَصْلَتَیْنِ إِحْدَاهُمَا الْقَذْفُ بِمَا جَاشَ بِهِ صَدْرُکَ وَ اتِّبَاعُکَ لِنَفْسِکَ إِلَى غَیْرِ قَصْدٍ وَ لَا مَعْرِفَةِ حَدٍّ وَ الْأُخْرَى اسْتِغْنَاؤُکَ عَمَّا فِیهِ حَاجَتُکَ وَ تَکْذِیبُکَ لِمَنْ إِلَیْهِ مَرَدُّکَ وَ إِیَّاکَ وَ تَرْکَ الْحَقِّ سَأْمَةً وَ مَلَالَةً وَ انْتِجَاعَکَ الْبَاطِلَ جَهْلًا وَ ضَلَالَةً لِأَنَّا لَمْ نَجِدْ تَابِعاً لِهَوَاهُ جَائِزاً عَمَّا ذَکَرْنَا قَطُّ رَشِیداً فَانْظُرْ فِی ذَلِک‏.[2]

تدبر

1) «وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنی»

مقصود از «حسنی» که آن انسان بخیلِ خودبزرگ‌بین تکذیب کرد، چه بود؟

الف. بهشت و ثواب و عقاب وعده داده شده (مجمع البیان، ج‏10، ص760) که این انکار در واقع به انکار قیامت برمی گردد (المیزان، ج20، ص303)

ب. ولایت و امامت اهل بیت ع است (حدیث1و2)‌ که بعد از پیامبر ص راه سعادت انسان را نشان دادند، بویژه اگر توجه کنیم که در قرآن کریم مصداق اصلی «حسنه» را «مودة فی القربی» معرفی کرده است. (توضیح بیشتر در جلسه566، تدبر1)

ج. اینکه خداوند به ازای مالی که وی انفاق می‌کند جایگزینی قرار می‌دهد (ابن‌عباس؛ به نقل الدر المنثور، ج‏6، ص358؛ و نیز: جلسه قبل، حدیث2)

د. ...

توضیح چگونگی استنباط

«حسنی» هم می‌تواند «مصدر» باشد (به معنای نیکویی) و هم می‌تواند «افعل تفضیل» باشد (به معنای نیکوتر یا نیکوترین) (جلسه566، نکات ترجمه) و «الـ» روی آن می تواند «الف و لام جنس» باشد (یعنی مطلق نیکی) یا «الف و لام عهد» (یعنی آن نیکی خاص) در تمام موارد فوق این کلمه را مصدر، و الف و لام آن را الف و لام عهد دانسته‌اند؛ یعنی «حسنی» اشاره به یک امر نیکو می‌باشد. بدین ترتیب می‌توان معانی دیگری هم از این آیه استنباط کرد.


2) «وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنی»

از تکذیب آخرت و وعده ‌های الهی به تکذیب «حسنی: خوبی/نیکوترین» تعبیر کرد. چرا؟

الف. شاید می‌خواهد توجه دهد که اینها چگونه در مقابل آنچه که فطرتشان به بهتر و نیکوتر بودن آن اذعان دارد، ایستاده‌اند، و بدین جهت است که جهنمی می‌شوند.

ب. شاید می‌خواهد به تناقض‌آمیز بودن منطق آنها اشاره کند: در عمق وجود خویش می‌دانند که آن واقعا خوب است اما غفلت و هواپرستی موجب می‌شود که آن را انکار کنند.

ج. ...


3) «أَمَّا مَنْ بَخِلَ ... وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنی»

کسی بخل می‌ورزد که واقعا آخرت و پاداش نیکوی الهی را باور ندارد.


4) «أَمَّا مَنْ ... اسْتَغْنی؛ وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنی»

کسی که خودبزرگ‌بین باشد و خود را بی‌نیاز از خدا و الطاف او بداند، هر خوبی‌ای را انکار خواهد کرد.


5) «وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنی»

تکذیب کردن صرفا اقدامی زبانی نیست.

مثلا اگر کسی نیازمند باشد و به او می‌گویند در ازای انجام فلان کار (که انجامش برای وی ممکن است) یک درآمد بسیار بالا به تو خواهیم داد؛ و او با این حال، آن کار را انجام ندهد؛ با رفتار خود عملا آن وعده را دروغ شمرده است.

تاملی با خویش

اگر کسی به زندگی ما بنگرد، آیا ما واقعا وعده‌های خدا را تکذیب نمی‌کنیم؟



[1] . وَ ما یُغْنِی عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى وَ مَا یُغْنِی [عَنْهُ‏] عِلْمُهُ [عَمَلُهُ‏] إِذَا مَاتَ إِنَّ عَلَیْنا لَلْهُدى‏ إِنَّ عَلِیّاً هَذَا الْهُدَى وَ إِنَّ لَنا [لَهُ‏] لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولى‏ فَأَنْذَرْتُکُمْ ناراً تَلَظَّى الْقَائِمُ [ص‏] إِذَا قَامَ بِالْغَضَبِ فَقَتَلَ مِنْ کُلِّ أَلْفٍ تِسْعَمِائَةٍ وَ تِسْعَةً وَ تِسْعِینَ لا یَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَى الَّذِی کَذَّبَ بِالْوَلَایَةِ وَ تَوَلَّى عَنْهَا وَ سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى الْمُؤْمِنُ الَّذِی یُؤْتِی مالَهُ یَتَزَکَّى الَّذِی یُعْطِی الْعِلْمَ أَهْلَهُ وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى‏ مَا لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مُکَافَأَةٌ إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى‏ الْقُرْبَةُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ لَسَوْفَ یَرْضى‏ إِذَا عَایَنَ الثَّوَابَ.

[2] . این روایت هم درباره مواجهه با کسی که حق را تکذیب می‌کند قابل توجه است:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ شُعَیْبٍ الْعَقَرْقُوفِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها إِلَى آخِرِ الْآیَةِ فَقَالَ إِنَّمَا عَنَى بِهَذَا إِذَا سَمِعْتُمُ الرَّجُلَ الَّذِی یَجْحَدُ الْحَقَّ وَ یُکَذِّبُ بِهِ وَ یَقَعُ فِی الْأَئِمَّةِ فَقُمْ مِنْ عِنْدِهِ وَ لَا تُقَاعِدْهُ کَائِناً مَنْ کَانَ. (الکافی، ج‏2، ص377)