سفارش تبلیغ
صبا ویژن

1097) سوره عبس (80) آیه 11 کَلّا إِنَّها تَذْکِرَةٌ

کَلّا إِنَّها تَذْکِرَةٌ

3 صفر 1445 29/5/1402

ترجمه

زنهار! همانا این مایه تذکر است؛

اختلاف قرائت

تَذْکِرَةٌ [1]

نکات ادبی

تَذْکِرَةٌ

درباره ماده «ذکر» ذیل آیه 4 همین سوره بحث شد. جلسه 1089 https://yekaye.ir/ababsa-80-04/

و به صورت خاص درباره «تذکرة» بیان شد که:

«تَذْکِرَة» بر وزن تفعله را گفته‌اند که همان معنای تفعیل (تذکیر) می‌دهد به نحوی خفیف‌تر؛ یعنی به معنای آن چیزی است که مایه یادآوری و تذکر می‌شود؛ به تعبیر دیگر، آن موعظه و نصیحتی است که با آن، آنچه را باید بدان عمل شود متذکر می‌شوند.

شأن نزول

به توضیحاتی که درباره شأن نزول این آیات ذیل آیه 1 بیان شد مراجعه کنید.

حدیث

1) محمد بن فضیل در گفتگویی طولانی با امام کاظم ع درباره معانی آیات متعددی سوال می‌کند. در فرازی از این گفتگو، وی درباره آیات 31 تا 49 سوره مدثر می‌پرسد که امام ع فرازهای متعددی از آن را بر ولایت امیرالمؤمنین ع تطبیق می‌دهد که آخرین موردش این است که:

درباره این آیه سوال کردم که می‌فرماید: «پس آنها را چه می‌شود که از این مایه تذکر روی‌گردانند؟» (مدثر/49)

امام ع فرمود: یعنی از ولایت رویگردانند.

گفتم: «زنهار! همانا این مایه تذکر است» (عبس/11).

فرمود: همان ولایت.

الکافی، ج‏1، ص434

عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْمَاضِی ع قَالَ:

سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ...[2] قُلْتُ: «فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ»؟

قَالَ: عَنِ الْوَلَایَةِ مُعْرِضِینَ!

قُلْتُ‏: «کَلَّا إِنَّها تَذْکِرَةٌ»

قَالَ: الْوَلَایَة.

تبصره:

با توجه به اینکه آیه 54 سوره مدثر «کَلاَّ إِنَّهُ تَذْکِرَة» است؛ با توجه به اینکه در میان قراءات موجود قرائت آن آیه به صورت «إِنَّها» در سوره مدثر یافت نشد، شاید آن گونه که مرحوم مجلسی احتمال داده، یک احتمال این است که یا راوی ویا ناسخ بین این دو اشتباه کرده باشد، ویا قرائتی از آن آیه درسوره مدثر به صورت «إِنَّها» نزد اهل بیت موجود بوده باشد (مرآة العقول، ج‏5، ص151[3]؛ بحار الأنوار، ج‏24، ص346[4])؛ و در مجموع این احتمال که تطبیق «ولایت» بر این آیه، ناظر به آیه سوره مدثر باشد در اینجا بسیار زیاد است؛ چنانکه در عموم تفاسیر روایی متاخر همچون تفسیر صافی و البرهان و نور الثقلین و کنزالدقائق، حدیث فوق را ذیل سوره مدثر آورده‌اند و نه در اینجا؛ و در تفاسیر روایی متقدم مانند تفسیر قمی هم با توجه به آیات بعدی، مقصود از «إنها» در اینجا را آیات قرآن دانسته‌اند؛ هرچند خود مرحوم مجلسی این احتمال را که مقصود سوال سائل همین آیه سوره عبس باشد، بعید ندانسته است.

 

2) روایت شده است که امیرالمؤمنین ع در فرازی از یکی از خطبه‌های خود فرمودند:

همانا بهترین قصه‌ها و رساترین موعظه‌ها و سودمندترین تذکرها کتاب الله عز و جل است که خداوند عز و جل فرمود: «و هنگامی که قرآن قرائت شود بدان گوش دهید و ساکت باشید؛ باشد که مورد رحمت واقع شوید» (اعراف/203).

الکافی، ج‏8، ص175

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ أَوْ غَیْرِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ ذَکَرَ هَذِهِ الْخُطْبَةَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع یَوْمَ الْجُمُعَةِ ...

ثُمَّ إِنَّ أَحْسَنَ الْقَصَصِ وَ أَبْلَغَ الْمَوْعِظَةِ وَ أَنْفَعَ التَّذَکُّرِ کِتَابُ اللَّهِ جَلَّ وَ عَز َّ؛ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ».

 

تدبر

1) «کَلّا إِنَّها تَذْکِرَةٌ»

تعبیر «کَلّا» تاکیدی است بر ناروا بودن این رویه که بر شخص نابینایی که شتابان و در حال خشیت سراغمان آمده چهره درهم کشیم و از او رویگردان شویم و به کار کسی بپردازیم که مستغنی است و معلوم نیست که به تزکیه روی آورد (مجمع البیان، ج‏10، ص665[5]).

اما در ادامه فرمود: که همانا این مایه تذکر است.

درباره اینکه مرجع ضمیر «ها» چیست، اغلب مفسران بر این باورند که مقصود آیات قرآن است که اساسا مایه تذکر و موعظه است (مجمع البیان، ج‏10، ص665[6]؛ المیزان، ج‏20، ص201[7])؛ و موید این مطلب آیات بعدی است؛ یعنی آیه «فَمَنْ شاءَ ذَکَرَهُ» که حالت جمله معترضه دارد را کنار بگذاریم، تعبیر «فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ» که متعلق به «تذکرة» است بخوبی نشان می‌دهد که مرجع ضمیر «ها» آیات قرآن است. (البحر المحیط، ج‏10، ص408[8]).

اما با توجه به کلمه «کلا» که به وضوح ناظر به جملات قبل است، یک احتمال دیگر هم این است که مقصود، نه مطلق آیات، بلکه همین مطالبی باشد که در آیات قبل گذشت. یعنی این آیه با تاکیدی بر ناروا بودن رویه‌ای که در آیات قبل بدان تذکر داد، الان تاکید می‌کند که تمام سخن ما یک تذکر است، برای کسی که تذکر را پذیرا باشد. توجیه تعبیر «فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ»  که در ادامه آمده است نیز این است که مقصودش همین آیاتی است که این مطلب را بیان کرد.

یعنی می‌فرماید: این چند آیه‌ای که گذشت مایه تذکر است؛ و این آیات حاوی این تذکر در صحیفه‌هایی ارزشمند و ... ثبت شده و موجود است.

 

2) «إِنَّها تَذْکِرَةٌ»

آیات قرآن مایه تذکّر و عامل بیدارى فطرت بشرى است (تفسیر نور، ج‏10، ص385).

 

 

 


[1] . رقق الراء الأزرق وورش (معجم القراءات ج 10، ص307).

[2] . قُلْتُ‏ لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ‏  قَالَ یَسْتَیْقِنُونَ أَنَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ وَصِیَّهُ حَقٌّ قُلْتُ: وَ یَزْدادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیماناً قَالَ وَ یَزْدَادُونَ بِوَلَایَةِ الْوَصِیِّ إِیمَاناً قُلْتُ‏ وَ لا یَرْتابَ الَّذِینَ‏ أُوتُوا الْکِتابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏ قَالَ بِوَلَایَةِ عَلِیٍّ ع قُلْتُ مَا هَذَا الِارْتِیَابُ قَالَ یَعْنِی بِذَلِکَ أَهْلَ الْکِتَابِ وَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ ذَکَرَ اللَّهُ فَقَالَ وَ لَا یَرْتَابُونَ فِی الْوَلَایَةِ قُلْتُ‏ وَ ما هِیَ إِلَّا ذِکْرى‏ لِلْبَشَرِ قَالَ نَعَمْ وَلَایَةُ عَلِیٍّ ع قُلْتُ‏ إِنَّها لَإِحْدَى الْکُبَرِ  قَالَ الْوَلَایَةُ قُلْتُ: لِمَنْ شاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ قَالَ مَنْ تَقَدَّمَ إِلَى وَلَایَتِنَا أُخِّرَ عَنْ سَقَرَ وَ مَنْ تَأَخَّرَ عَنَّا تَقَدَّمَ إِلَى سَقَرَ إِلَّا أَصْحابَ الْیَمِینِ‏  قَالَ هُمْ وَ اللَّهِ شِیعَتُنَا قُلْتُ: لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ‏  قَالَ إِنَّا لَمْ نَتَوَلَّ وَصِیَّ مُحَمَّدٍ وَ الْأَوْصِیَاءَ مِنْ بَعْدِهِ وَ لَا یُصَلُّونَ عَلَیْهِمْ‏.

[3] . «کَلَّا إِنَّها تَذْکِرَةٌ» أقول: فی المدثر أنه تذکرة، فیحتمل أن یکون فی مصحفهم علیهم السلام" إنها" نعم فی سورة عبس کَلَّا إِنَّها تَذْکِرَةٌ، فیحتمل أن یکون سؤال السائل عنها.

[4] . کَلَّا إِنَّها فی المدثر إِنَّهُ فکأنه فی قراءتهم ع إنها أو هو من النساخ نعم فی سورة عبس «کَلَّا إِنَّها تَذْکِرَةٌ» فیحتمل أن یکون سؤال السائل عنها.

[5] . و قوله «کَلَّا» فیه دلالة على أنه لیس له أن یفعل ذلک فی المستقبل و أما الماضی فلم یتقدم النهی عن ذلک فیه فلا یکون معصیة.

[6] . «کَلَّا» أی لا تعد لذلک و انزجر عنه «إِنَّها تَذْکِرَةٌ» أی إن آیات القرآن تذکیر و موعظة للخلق

[7] . قوله تعالى: «کَلَّا إِنَّها تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شاءَ ذَکَرَهُ» «کَلَّا» ردع عما عوتب علیه من العبوس و التولی و التصدی لمن استغنى و التلهی عمن یخشى. و الضمیر فی «إِنَّها تَذْکِرَةٌ» للآیات القرآنیة أو للقرآن و تأنیث الضمیر لتأنیث الخبر و المعنى أن الآیات القرآنیة أو القرآن تذکرة أی موعظة یتعظ بها من اتعظ أو مذکر یذکر حق الاعتقاد و العمل.

[8] . کَلَّا إِنَّها: أی سورة القرآن و الآیات، تَذْکِرَةٌ: عظة ینتفع بها. فَمَنْ شاءَ ذَکَرَهُ: أی فمن شاء أن یذکر هذه الموعظة ذکره، أتى بالضمیر مذکرا لأن التذکرة هی الذکر، و هی جملة معترضة تتضمن الوعد و الوعید، فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‏ رَبِّهِ سَبِیلًا»، و اعترضت بین تذکرة و بین صفته، أی تذکرة: کائنة فِی صُحُفٍ.