449) سوره مزّمّل (73) آیه 4 أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْ
بسم الله الرحمن الرحیم
449) سوره مزّمّل (73) آیه 4
أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً
22 رمضان 1438
ترجمه
یا بر آن بیفزا؛ و قرآن را، آن گونه که سزاوار است، به ترتیل [= با تأنی و رعایت ترتیب] تلاوت کن!
نکات ترجمه
«رَتِّل ... تَرْتِیلًا»
ماده «رتل» در اصل به معنای خوب نظم و نسق دادن و کنار هم چیدن می باشد (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج4، ص51) چنانکه به شخصی که دندانهای منظم و مرتبی دارد «رَتِلُ الاسنان» میگویند؛ و «ترتیل» در مورد کلام به معنای این است که سخن راحت و البته محکم (بسهولة و استقامة) ادا شود (مفردات ألفاظ القرآن، ص341)؛ به تعبیر دیگر، یعنی با تأنی و بدون عجله بیان کردن کلمات (المصباح المنیر، ج2، ص218)
لازم به ذکر است که این کلمه در قرآن کریم، غیر از معنای شایع امروزی «ترتیل» است که سبک خاصی از قرائت میباشد و در عرض «تحقیق» و «تحدیر» و «تدویر» به کار میرود و بعدا پیدا شده است؛ و در واقع، کسانی که بعدها چنین نامگذاریای کردهاند، خواستهاند بگویند این مدل قرائت، مدلی است که «ترتیل» قرآن در آن، بیشتر رعایت میشود.[1]
این ماده تنها 4 بار و همواره در همین باب تفعیل در قرآن کریم به کار رفته است، که دوبار آن در آیه فوق؛ و دوبار دیگر در آیه32 سوره فرقان است: «رَتَّلْناهُ تَرْتیلاً».
توجه
برخی از دوستان پیشنهاد میدادند که در پایان هر بحثی، جمعبندی آن بحث در یک فایل صوتی ارائه شود.
از امروز به مدت چهار روز در مسجد دانشگاه باقرالعلوم ع مرور مختصری خواهم داشت بر آنچه از مباحث سوره احزاب که در روزهای گذشته مطرح شد؛ که انشاءالله فایلهایش به صورت روزانه در اینجا بارگذاری میشود.
http://www.souzanchi.ir/we-and-battle-of-the-trench/
چون امروز در آستانه شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان هستیم؛ مطلب با بحثی درباره شب قدر شروع شده است. در این لیالی ارزشمند از همگان التماس دعا دارم.
حدیث
1) از امام صادق علیه السّلام از پدر و اجداد خود، از علی علیه السّلام روایت شده که از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم در مورد «و رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا: قرآن را به ترتیل تلاوت کن» سوال شد.
فرمود: قرآن را واضح و محکم بخوانید، مانند شنهای پراکنده آن را به هم نریزید [ظاهرا کنایه از افراط در کُند خواندن]، و مانند شعر خواندن با عجله و سرعت قرائت نکنید؛
در کنار عجایب آن توقّف کنید؛
دلهایتان را با آن به حرکت درآورید؛
و همّ و غمّتان رسیدن به پایان سوره نباشد.
الجعفریات (الأشعثیات)، ص180؛ النوادر (للراوندی)، ص30
وَ بِإِسْنَادِهِ [= أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ حَدَّثَنِی مُوسَی بْنُ إِسْمَاعِیلَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ] عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا فَقَالَ ص تُثَبِّتُهُ تَثْبِیتاً [بَیِّنْهُ تِبْیَاناً] لَا تَنْثُرُهُ نَثْرَ الرَّمْلِ وَ لَا تَهُذُّهُ هَذَّ الشِّعْرِ قِفُوا عِنْدَ عَجَائِبِهِ حَرِّکُوا بِهِ الْقُلُوبَ وَ لَا یَکُنْ هَمُّ أَحَدِکُمْ آخِرَ السُّورَةِ.
این حدیث در الکافی، ج2، ص614؛ مجمع البیان، ج10، ص569 از قول خود امیرالمومنین ع با اندک تفاوتی در عبارات روایت شده است.[2]
2) روایت شده است که ابوبصیر به امام صادق ع عرض کرد: فدایت شوم! آیا قرآن را در ماه رمضان در یک شب ختم بکنم؟
فرمود: خیر.
گفت: در دو شب؟
فرمود: خیر.
گفت: در سه شب.
حضرت با دست اشارهای کردند و فرمودند: بله. سپس فرمودند: ابامحمد! بدرستی که ماه رمضان حق و حرمتی دارد که هیچ یک از ماههای دیگر همانند او نیست؛ و اصحاب حضرت محمد ص روالشان این بود که هریک قرآن را در یک ماه یا کمتر قرائت میکرد. نباید قرآن را تندتند خواند بلکه به ترتیل تلاوت شود:
هنگامی که از آیهای عبور کردی که در آن یادی از بهشت است، نزد آن بایست و از خداوند عز و جل بهشت را مسألت نما ! و هنگامی که آیهای را مرور کردی که در آن حکایت جهنم است، آنجا ابیست و از آتش به خداوند پناه ببر!
الکافی، ج2، ص617
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ:
دَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِیرٍ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَقْرَأُ الْقُرْآنَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فِی لَیْلَةٍ؟
فَقَالَ لَا.
قَالَ فَفِی لَیْلَتَیْنِ؟
قَالَ لَا.
قَالَ فَفِی ثَلَاثٍ؟
قَالَ هَا، وَ أَشَارَ بِیَدِهِ، ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ لِرَمَضَانَ حَقّاً وَ حُرْمَةً لَا یُشْبِهُهُ شَیْءٌ مِنَ الشُّهُورِ وَ کَانَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ ص یَقْرَأُ أَحَدُهُمُ الْقُرْآنَ فِی شَهْرٍ أَوْ أَقَلَّ إِنَّ الْقُرْآنَ لَا یُقْرَأُ هَذْرَمَةً وَ لَکِنْ یُرَتَّلُ تَرْتِیلًا فَإِذَا مَرَرْتَ بِآیَةٍ فِیهَا ذِکْرُ الْجَنَّةِ فَقِفْ عِنْدَهَا وَ سَلِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ الْجَنَّةَ وَ إِذَا مَرَرْتَ بِآیَةٍ فِیهَا ذِکْرُ النَّارِ فَقِفْ عِنْدَهَا وَ تَعَوَّذْ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ.
این حدیث با سند و عباراتی متفاوت در الکافی، ج2، ص618-619 نیز روایت شده است.[3]
3) از امام صادق ع روایت شده است ترتیل عبارت است از اینکه: در آن مکث کنی و با صدای نیکو آن را بخوانی.
و از امسلمه روایت شده است که رسول الله ص روالش این بود که در قرائتش هر آیه را از آیه دیگر جدا میکرد.
مجمع البیان، ج10، ص569
عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَی [الترتیل] هُوَ أَنْ تَتَمَکَّثَ فِیهِ وَ تُحَسِّنَ بِهِ صَوْتَکَ.[4]
و روی عن أم سلمة أنها قالت کان رسول الله ص یقطع قراءته آیة آیة[5]
4) از رسول الله روایت شده است:
به همنشین [و قاری] قرآن [در روز قیامت] گفته میشود: بخوان و بالا برو و به ترتیل ادا کن، آن گونه که در دنیا به ترتیل ادا میکردی، که همانا جایگاه [نهایی] ات نزد آخرین آیهای است که قرائت کنی.
الکشف و البیان فی التفسیر (ثعلبی)، ج10، ص60؛ مجمع البیان، ج10، ص569 ؛ الجامع لأحکام القرآن (قرطبی)، ج19، ص38
أخبرنی ابن فنجویه قال: حدّثنا ابن مالک، قال: حدّثنا عبد الله، قال: حدثنی أبی، قال: حدّثنا عبد الرحمن عن سفیان عن عاصم عن زر عن عبد الله بن عمرو قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ [وَ آلِهِ] و سَلَّمَ:
یُقَالُ لصاحِبِ الْقُرْآنِ اقْرَأْ وَارَتْقِ وَرَتِّلْ کَمَا کُنْتَ تُرَتِّلُ فِی الدُّنْیَا، فَإِنَّ مَنْزِلَکَ عِنْدَ آخِرِ آیَةٍ تَقْرَؤُهَا.
تدبر
1) «أَوْ زِدْ عَلَیْهِ»
در آیات قبل از پیامبر ص خواست که به شبزندهداری برای نماز و عبادت اهتمام ورزد، و دوبار تخفیف داد: یکی در همان ابتدا با تعبیر «قلیلاً»، و سپس در آیه بعد که هم این «قلیلاً» را تا حد «نیمی از شب» مجاز کرد و هم با تعبیر «انقص منه قلیلاً» اجازه داد از این مقدار هم کمتر باشد.
در این آیه، میفرماید «یا بر آن بیفزا».
شاید چون:
الف. میخواهد تشویق کند که این اختیاری را که به تو برای تغییر مدت قیام شب دادیم، صرفاً در راستای کم کردن در پیش نگیر؛ بلکه اگر حال داشتی، چه بهتر که بیش از نیمی از شب را به قیام به عبادت مشغول شوی.
نکته تخصصی تربیتی
همان طور که در زمینههایی سهلگیری و مدارا یک نکته تربیتی است که امکان رشد صحیح را مهیا میسازد؛ اما اشتباه است که گمان شود همواره اصل بر سهلگیری است؛ اتفاقاً رشد غالبا در سختگیری بر نفس حاصل میشود؛ و این تنها در مورد خودمان نیست؛ بلکه در مقام تربیت و کمک به رشد دیگران هم باید این را در نظر داشته باشیم که جایی که شخص ظرفیتش را دارد، سختگیری به رشد او کمک میکند؛ که نمونه بارزش را در تمرینهای ورزشی میتوان دید.
ب. ...
2) «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً»
مقصود از به ترتیل خواندن قرآن کریم چیست؟
الف. کاملا آشکار و روان و شمرده و آیهآیه خواندن (حدیث1)[6]
ب. کلام خدا را به گوش جان رساندن و دل را با کلام خدا به حرکت درآوردن و خاشع کردن (حدیث1)[7]
ج. دغدغه «فهمیدن» و «اثر پذیرفتن» را بر دغدغه «رفع تکلیف» یا «صرفاً ثواب بردن» ترجیح دادن (اقتباس از اینکه: تندتند نخوانید؛ هم و غم شما رسیدن به آخر سوره نباشد، حدیث1 و حدیث2)
د. همراه کردن قرائت با تدبر و تامل در معانی آیات و جدی گرفتن آنها (در عجایب آن توقف نما، حدیث1؛ به آیه بهشت رسیدی، توقف کن و از خدا بهشت بخواه، و به آیات عذاب رسیدی، توقف کن و به خدا پناه ببر، حدیث3)
ه. قرآن را با صدای نیکو (حدیث3)، و بویژه با صوت حزین (غمگین) خواندن (عوالی اللئالی، ج2، ص50؛ مجمع البیان، ج10، ص569)
و. احتمال دارد مراد ترتیل در نماز، بلکه خود نماز خواندن باشد، چنانکه گاه برای اشاره به نماز خواندن، از تعبیر قرآن خواندن (قُرْآنَ الْفَجْرِ؛ إسراء/78) استفاده شده است (المیزان، ج20، ص61)[8]
ز. ...
3) «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً»
قرآن بر پیامبر اکرم به صورت «ترتیل» و شمرده شمرده نازل شده است تا دل او بر این کلام الهی تثبیت شود: «وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَکَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتیلا: و کسانى که کفر ورزیدند گفتند: چرا قرآن یک جا بر او فرو فرستاده نشده؟ این چنین است، تا قلب تو را بدان ثبات و استحکام بخشیم و آن را به ترتیل برخواندیم» (فرقان/32)
شاید به همین جهت است که به او دستور داده شده که تو هم به صورت ترتیل بخوان.
نکته تخصصی دینشناسی
برخی از بهاصطلاح روشنفکران چنین توهم کردهاند که قرآن کریم همچون مکاشفات عرفا بوده است که خودشان آن را در قالب کلام میریختهاند؛ و این الفاظ از شخص پیامبر ص است.
گذشته از اینکه این ادعا صرفا یک گمانهزنی سلیقهای بوده و با هیچ دلیلی همراه نشده، وجود این گونه تعابیر بشدت این تلقی را زیر سوال میبرد. در قرآن کریم، الفاظ هم موضوعیت دارند تا حدی که نهتنها درباره شمردهشمرده خواندن و با لحن زیبا خواندن آنها هم توصیه شده است؛ بلکه بیان شده که مطلب بر شخص پیامبر ص هم همین طور القا شده است. آیا درباره مطالعه هیچ کتاب عرفانیای دیدهاید توصیهای درباره چگونه تلفظ کردن الفاظش مطرح شود؟
4) «قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً ... أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً»
مقدمه1. تعبیر «رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً» کاملا در همان سبک و سیاق تعبیر « قُمِ اللَّیْلَ» و عطف به آن آمده است.
مقدمه2. در احادیث پیامبر ص و اهل بیت ع، و از نظر عموم مفسران، خطابِ «به ترتیل بخوان» خطابی برای هر مسلمان مومنی است که بخواهد قرآن بخواند.
نتیجه: پس قیام شبانه به عبادت نیز صرفاً یک دستوری به پیامبر ص نیست؛
حداکثر این است که بگوییم نماز شب بر پیامبر ص واجب، و برای بقیه مستحب است؛ اما به هر حال، اگر عبارت «رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً» را خطاب به خود میبینیم، عبارت «قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً ... أَوْ زِدْ عَلَیْهِ» را نیز خطاب به خود ببینیم. (جلسه قبل، تدبر4)
5) «أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً»
در ادامه قیام شبانه، که کنایه از نماز شب است، از ترتیل قرآن سخن گفت.
این تعبیر قرینهای است که این توصیه به ترتیل قرآن در شب، توصیهای است به قرائت قرآن در نمازهای شب؛ چنانکه در برخی از احادیث نیز وقتی سوال از «قیام شبانه به تلاوت قرآن» مطرح میشده، اهل بیت ع با «چنین نماز بخواند» پاسخ میدادهاند؛ مثلا «إِنَّ رَجُلًا سَأَلَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَنْ قِیَامِ اللَّیْلِ بِالْقُرْآنِ فَقَالَ لَهُ أَبْشِرْ! مَنْ صَلَّی مِنَ اللَّیْلِ ...» (ثواب الأعمال، ص44)[9]
6) «أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً»
یکبار سه آیه گذشته را مرور کنیم:
«قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً،
نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلیلاً،
أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً:
شب را جز اندکی به پا خیز!
نصف آن را، یا بکاه از آن اندکی؛
یا بر آن بیفزا، و قرآن را، آن گونه که سزاوار است، به ترتیل تلاوت کن!»
اگر دست ما بود، احتمالا این دو نکته دو آیه اخیر را با هم در یک آیه ترکیب میکردیم و سپس جمله آخر را در یک آیه مستقل میآوردیم. (چنانکه اغلب مفسران در شرح آیه این گونه عمل کردهاند)
یعنی بعد از آنکه بیان شد «شب را جز اندکی به پا خیز!»،
ابتدا میگفتیم: «نصف آن را، یا بکاه از آن اندکی، یا بر آن بیفزا»
سپس میگفتیم «و قرآن را به ترتیل تلاوت کن»
اما اگرچه در مواردی درباره اینکه محدوده یک آیه کجا بوده، اختلافنظر هست (جلسه446، بحث تعداد آیات سوره) اما در خصوص اینکه این دو آیه به همین صورت توسط پیامبر ص متمایز گشته، هیچ اختلافی نیست.
این جدا کردن «یا بر آن بیفزا» از آیه قبل، و گذاشتن آن در کنار عبارت «و قرآن را به ترتیل تلاوت کن» چه نکتهای دارد؟
الف. عملا ما را متوجه سازد نسبت به دو نکته «تسامح بعد از ابلاغ تکلیف» (جلسه قبل، تدبر1) و «سختگیری برای رشد صاحبان ظرفیتهای بالاتر» (تدبر1)
ب. نشان دهد که افزودن بر میزان عبادات، نباید به نحوی باشد که فهم و حضور قلب در عبادت را تحتالشعاع قرار دهد. (تدبر2)
ج. نشان دهد همان طور که ترتیل خواندن توضیهای صرفاً به پیامبر ص نیست، قیام نیمی از شب، با کم و بیش آن هم، صرفاً برای پیامبر نیست (تدبر4)
د. تاکید کند که توصیه به خواندن قرآن در شب، در درجه اول، توصیه به خواندن قرآن در نماز شب است. (تدبر5)
ه. ...
[1] . در صدر اسلام هم بیشتر این تعبیر را در مقابل کسانی که با عجله قرآن را قرائت میکرده و حق حروف و کلمات را ادا نمیکردهاند به کار میرفته است:
«وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا» أی بینه بیانا و اقرأه على هینتک ثلاث آیات و أربعا و خمسا عن ابن عباس قال الزجاج و البیان لا یتم بأن تعجل فی القرآن إنما یتم بأن تبین جمیع الحروف و توفی حقها من الإشباع قال أبو حمزة قلت لابن عباس إنی رجل فی قراءتی و فی کلامی عجلة فقال ابن عباس لأن أقرأ البقرة أرتلها أحب إلی من أن أقرأ القرآن کله و قیل معناه ترسل فیه ترسلا عن مجاهد و قیل معناه تثبت فیه تثبتا عن قتادة و روی عن أمیر المؤمنین (ع) فی معناه أنه قال بینه بیانا و لا تهذه هذ الشعر و لا تنثره نثر الرمل و لکن أقرع به القلوب القاسیة و لا یکونن هم أحدکم آخر السورة و عن أبی عبد الله (ع) قال إذا مررت بآیة فیها ذکر الجنة فاسأل الله الجنة و إذا مررت بآیة فیها ذکر النار فتعوذ بالله من النار و قیل الترتیل هو أن تقرأ على نظمه و توالیه و لا تغیر لفظا و لا تقدم مؤخرا و هو مأخوذ من ترتل الأسنان إذا استوت و حسن انتظامها و ثغر رتل إذا کانت أسنانه مستویة لا تفاوت فیها و قیل رتل معناه ضعف و الرتل اللین عن قطرب قال و المراد بهذا تحزین القرآن أی اقرأه بصوت حزین و یعضده ما رواه أبو بصیر عن أبی عبد الله (ع) فی هذا قال هو أن تتمکث فیه و تحسن به صوتک و روی عن أم سلمة أنها قالت کان رسول الله ص یقطع قراءته آیة آیة و عن أنس قال کان یمد صوته مدا و عن عبد الله بن عمر قال قال رسول الله ص یقال لصاحب القرآن اقرأ و ارق و رتل کما کنت ترتل فی الدنیا فإن منزلتک عند آخر آیة تقرؤه (مجمع البیان، ج10، ص569)
[2] . عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنْ وَاصِلِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَیْمَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا» قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص بَیِّنْهُ تِبْیَاناً وَ لَا تَهُذَّهُ هَذَّ الشِّعْرِ وَ لَا تَنْثُرْهُ نَثْرَ الرَّمْلِ وَ لَکِنْ أَفْزِعُوا قُلُوبَکُمُ الْقَاسِیَةَ وَ لَا یَکُنْ هَمُّ أَحَدِکُمْ آخِرَ السُّورَةِ.
[3] . مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ:
سَأَلَ أَبُو بَصِیرٍ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا حَاضِرٌ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَقْرَأُ الْقُرْآنَ فِی لَیْلَةٍ فَقَالَ لَا فَقَالَ فِی لَیْلَتَیْنِ فَقَالَ لَا حَتَّی بَلَغَ سِتَّ لَیَالٍ فَأَشَارَ بِیَدِهِ فَقَالَ هَا ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ ص کَانَ یَقْرَأُ الْقُرْآنَ فِی شَهْرٍ وَ أَقَلَّ إِنَّ الْقُرْآنَ لَا یُقْرَأُ هَذْرَمَةً وَ لَکِنْ یُرَتَّلُ تَرْتِیلًا إِذَا مَرَرْتَ بِآیَةٍ فِیهَا ذِکْرُ النَّارِ وَقَفْتَ عِنْدَهَا وَ تَعَوَّذْتَ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ فَقَالَ أَبُو بَصِیرٍ أَقْرَأُ الْقُرْآنَ فِی رَمَضَانَ فِی لَیْلَةٍ فَقَالَ لَا فَقَالَ فِی لَیْلَتَیْنِ فَقَالَ لَا فَقَالَ فِی ثَلَاثٍ فَقَالَ هَا وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ نَعَمْ شَهْرُ رَمَضَانَ لَا یُشْبِهُهُ شَیْءٌ مِنَ الشُّهُورِ لَهُ حَقٌّ وَ حُرْمَةٌ أَکْثِرْ مِنَ الصَّلَاةِ مَا اسْتَطَعْتَ.
[4] . البته در عوالی اللئالی، ج2، ص50 به این صورت روایت شده است: وَ رَوَی أَبُو بَصِیرٍ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ: هُوَ أَنْ تَقْرَأَ بِصَوْتٍ حَزِینٍ وَ تُحَسِّنَ بِهِ صَوْتَک.
[5] . مرحوم طبرسی در ادامه آورده است: و عن أنس قال کان یمد صوته مدا
همچنین مرحوم فیض و مرحوم مجلسی هردو نقل کردهاند:
قال أمیر المؤمنین ع فی قوله تعالی «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا» أَنَّهُ حِفْظُ الْوُقُوفِ وَ أَدَاءُ الْحُرُوفِ. (الوافی، ج8، ص: 837 ؛ تفسیر الصافی، ج1، ص: 71؛ بحار الأنوار، ج64، ص323)
[6] . این معنایی است که بیش از همه مورد توجه صحابه بوده است: مرحوم طبرسی (مجمع البیان، ج10، ص569) اقوال صحابه و تابعین را در این زمینه چنین گزارش میکند:
«وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا» أی بینه بیانا و اقرأه على هینتک ثلاث آیات و أربعا و خمسا عن ابن عباس
قال الزجاج و البیان لا یتم بأن تعجل فی القرآن إنما یتم بأن تبین جمیع الحروف و توفی حقها من الإشباع
قال أبو حمزة قلت لابن عباس إنی رجل فی قراءتی و فی کلامی عجلة فقال ابن عباس لأن أقرأ البقرة أرتلها أحب إلی من أن أقرأ القرآن کله
و قیل معناه ترسل فیه ترسلا عن مجاهد
و قیل معناه تثبت فیه تثبتا عن قتادة
[7] . این هم مطلبی است که در اقوال برخی صحابه دیده میشود؛ مثلا:
أخرج ابن أبى شیبة عن طاوس قال سئل رسول الله صلى الله علیه و سلم أى الناس أحسن قراءة قال الذی إذا سمعته یقرأ رأیت انه یخشى الله
و أخرج ابن أبى شیبة عن الحسن قال مر رجل من أصحاب النبی صلى الله علیه و سلم على رجل یقرأ آیة و یبکى و یرددها فقال ألم تسمعوا إلى قول الله وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا هذا الترتیل (الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج6، ص277)
[8] این روایات هم درباره آداب خواندن قرآن قابل توجه است:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ إِسْحَاقَ الضَّبِّیِّ عَنْ أَبِی عِمْرَانَ الْأَرْمَنِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ إِنَّ قَوْماً إِذَا ذَکَرُوا شَیْئاً مِنَ الْقُرْآنِ أَوْ حُدِّثُوا بِهِ صَعِقَ أَحَدُهُمْ حَتَّی یُرَی أَنَّ أَحَدَهُمْ لَوْ قُطِعَتْ یَدَاهُ أَوْ رِجْلَاهُ لَمْ یَشْعُرْ بِذَلِکَ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ ذَاکَ مِنَ الشَّیْطَانِ مَا بِهَذَا نُعِتُوا إِنَّمَا هُوَ اللِّینُ وَ الرِّقَّةُ وَ الدَّمْعَةُ وَ الْوَجَلُ. (الکافی، ج2، ص617)
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ حَفْصٍ قَالَ: سَمِعْتُ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع یَقُولُ لِرَجُلٍ أَ تُحِبُّ الْبَقَاءَ فِی الدُّنْیَا فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ وَ لِمَ قَالَ لِقِرَاءَةِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فَسَکَتَ عَنْهُ فَقَالَ لَهُ بَعْدَ سَاعَةٍ یَا حَفْصُ مَنْ مَاتَ مِنْ أَوْلِیَائِنَا وَ شِیعَتِنَا وَ لَمْ یُحْسِنِ الْقُرْآنَ عُلِّمَ فِی قَبْرِهِ لِیَرْفَعَ اللَّهُ بِهِ مِنْ دَرَجَتِهِ فَإِنَّ دَرَجَاتِ الْجَنَّةِ عَلَی قَدْرِ آیَاتِ الْقُرْآنِ یُقَالُ لَهُ اقْرَأْ وَ ارْقَ فَیَقْرَأُ ثُمَّ یَرْقَی قَالَ حَفْصٌ فَمَا رَأَیْتُ أَحَداً أَشَدَّ خَوْفاً عَلَی نَفْسِهِ مِنْ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع وَ لَا أَرْجَی النَّاسِ مِنْهُ وَ کَانَتْ قِرَاءَتُهُ حُزْناً فَإِذَا قَرَأَ فَکَأَنَّهُ یُخَاطِبُ إِنْسَاناً. (الکافی، ج2، ص606)
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ یَحْیَی بْنِ الْمُبَارَکِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی أَحْفَظُ الْقُرْآنَ عَلَی ظَهْرِ قَلْبِی فَأَقْرَؤُهُ عَلَی ظَهْرِ قَلْبِی أَفْضَلُ أَوْ أَنْظُرُ فِی الْمُصْحَفِ قَالَ فَقَالَ لِی بَلِ اقْرَأْهُ وَ انْظُرْ فِی الْمُصْحَفِ فَهُوَ أَفْضَلُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ النَّظَرَ فِی الْمُصْحَفِ عِبَادَةٌ. (الکافی، ج2، ص614)
[9] . أَبِی ره قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اللَّیْثِ عَنْ جَابِرِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ ع إِنَّ رَجُلًا سَأَلَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَنْ قِیَامِ اللَّیْلِ بِالْقُرْآنِ فَقَالَ لَهُ أَبْشِرْ مَنْ صَلَّی مِنَ اللَّیْلِ عُشْرَ لَیْلَةٍ لِلَّهِ مُخْلِصاً ابْتِغَاءَ ثَوَابِ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلَائِکَتِهِ اکْتُبُوا لِعَبْدِی هَذَا مِنَ الْحَسَنَاتِ عَدَدَ مَا أَنْبَتَ اللَّهُ مِنَ النَّبَاتَاتِ فِی اللَّیْلِ مِنْ حَبَّةٍ وَ وَرَقَةٍ وَ شَجَرَةٍ وَ عَدَدَ کُلِّ قَصَبَةٍ وَ حوطة [خُوطٍ] وَ مَرْعًی وَ مَنْ صَلَّی تُسْعَ لَیْلَةٍ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَشْرَ دَعَوَاتٍ مُسْتَجَابَاتٍ وَ أَعْطَاهُ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ* یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ صَلَّی ثُمُنَ لَیْلَةٍ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ شَهِیدٍ صَابِرٍ صَادِقِ النِّیَّةِ وَ شُفِّعَ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ مَنْ صَلَّی سُبُعَ لَیْلَةٍ خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ یَوْمَ یُبْعَثُ وَ وَجْهُهُ کَالْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ حَتَّی یَمُرَّ عَلَی الصِّرَاطِ مَعَ الْآمِنِینَ وَ مَنْ صَلَّی سُدُسَ لَیْلَةٍ کُتِبَ مَعَ الْأَوَّابِینَ وَ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ مَنْ صَلَّی خُمُسَ لَیْلَةٍ زَاحَمَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلَ اللَّهِ فِی قُبَّتِهِ وَ مَنْ صَلَّی رُبُعَ لَیْلَةٍ کَانَ أَوَّلَ الْفَائِزِینَ حَتَّی یَمُرَّ عَلَی الصِّرَاطِ کَالرِّیحِ الْعَاصِفِ وَ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ بِغَیْرِ حِسَابٍ وَ مَنْ صَلَّی ثُلُثَ لَیْلَةٍ لَمْ یَلْقَ مَلَکاً إِلَّا غَبَطَهُ بِمَنْزِلَتِهِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قِیلَ لَهُ ادْخُلْ مِنْ أَیِّ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ الثَّمَانِیَةِ شِئْتَ- وَ مَنْ صَلَّی نِصْفَ لَیْلَةٍ فَلَوْ أُعْطِیَ مِلْءَ الْأَرْضِ ذَهَباً سَبْعِینَ أَلْفَ مَرَّةٍ لَمْ یَعْدِلْ أَجْرُهُ جَزَاءً وَ کَانَ لَهُ بِذَلِکَ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ رَقَبَةً یُعْتِقُهَا مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ وَ مَنْ صَلَّی ثُلُثَیْ لَیْلَةٍ کَانَ لَهُ مِنَ الْحَسَنَاتِ قَدْرُ رَمْلِ عَالِجٍ أَدْنَاهَا حَسَنَةٌ أَثْقَلُ مِنْ جَبَلِ أُحُدٍ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ مَنْ صَلَّی لَیْلَةً تَامَّةً تَالِیاً لِکِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذِکْرُهُ رَاکِعاً وَ سَاجِداً وَ ذَاکِراً أُعْطِیَ مِنَ الثَّوَابِ أَدْنَاهَا أَنْ یَخْرُجَ مِنَ الذُّنُوبِ کَمَا وَلَدَتْهُ أُمُّهُ وَ یُکْتَبُ لَهُ عَدَدَ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ مِثْلَهَا دَرَجَاتٌ وَ یَثْبُتُ لَهُ النُّورُ فِی قَبْرِهِ وَ یُنْزَعُ الْإِثْمُ وَ الْحَسَدُ مِنْ قَلْبِهِ وَ یُجَارُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ یُعْطَی بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ وَ یُبْعَثُ مِنَ الْآمِنِینَ وَ یَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِمَلَائِکَتِهِ یَا مَلَائِکَتِی انْظُرُوا إِلَی عَبْدِی أَحْیَا لَیْلَةً ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی أَسْکِنُوهُ الْفِرْدَوْسَ- وَ لَهُ فِیهَا مِائَةُ أَلْفِ مَدِینَةٍ فِی کُلِّ مَدِینَةٍ جَمِیعُ مَا تَشْتَهِی الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ مَا لَا یَخْطُرُ عَلَی بَالٍ سِوَی مَا أَعْدَدْتُ لَهُ مِنَ الْکَرَامَةِ وَ الْمَزِیدِ وَ الْقُرْبَةِ.