656) سوره کهف (18) آیه 75 قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکَ إِنَّکَ لَنْ
بسم الله الرحمن الرحیم
656) سوره کهف (18) آیه 75
قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطیعَ مَعِیَ صَبْراً
ترجمه
گفت: آیا به تو نگفتم که حقیقتاً تو هرگز در همراهی با من توان شکیبایی نداری؟
حدیث
1) حدیثی در جلسه 646 (آیه 65، حدیث4) از امام صادق ع گذشت. در ادامه آن آمده است:
«پس به راه افتادند؛ تا وقتی به پسرکی برخوردند و او را کُشت» موسی ع عصبانی شد و با قوت او را گرفت و به او گفت: «آیا فرد بیگناهی را، بدون [اینکه از باب قصاص] کسی [باشد] ، کُشتی؟ واقعا که چیز ناشایستی [به جا] آوردی!»
خضر به او گفت: همانا عقول بر دستور خداوند متعال حاکم نمیشود بلکه دستور خدا بر آنها حاکم است؛ پس تو تسلیم آنچه از من میبینی باش و بر آن صبر کن که من قبلا تو را آگاه کردم که «حقیقتاً تو هرگز در همراهی با من توان شکیبایی نداری؟».
موسی ع گفت: «اگر بعد از این از تو از چیزی پرسیدم دیگر درخواست همراهی مرا رد کن که دیگر بهانهای برایم نگذاشتی» ...
علل الشرائع، ج1، ص59-62
«فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا لَقِیا غُلاماً فَقَتَلَهُ» الْخَضِرُ ع فَغَضِبَ مُوسَى وَ أَخَذَ بِتَلَابِیبِهِ وَ قَالَ لَهُ «أَ قَتَلْتَ نَفْساً زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً نُکراً» قَالَ لَهُ الْخَضِرُ إِنَّ الْعُقُولَ لَا تَحْکُمُ عَلَى أَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى ذِکرهُ بَلْ أَمْرُ اللَّهِ یَحْکُمُ عَلَیْهَا فَسَلِّمْ لِمَا تَرَى مِنِّی وَ اصْبِرْ عَلَیْهِ فَقَدْ کُنْتُ عَلِمْتُ «أَنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً» قالَ مُوسَى «إِنْ سَأَلْتُکَ عَنْ شَیْءٍ بَعْدَها فَلا تُصاحِبْنِی قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّی عُذْراً»
ادامه این حدیث انشاءالله در بحث از آیه 78 خواهد آمد.
2) ابوبصیر از امام صادق ع روایت کرده است:
به خدا سوگند اگر سه مومن مییافتم که حدیث مرل کتمان کنند، بر من جایز نبود که چیزی از آنان کتمان کنم.
مختصر البصائر، ص279
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ وَ عَبْدُ اللَّهِ ابْنَا مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ وَ الْهَیْثَمُ بْنُ أَبِی مَسْرُوقٍ النَّهْدِیُّ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ السَّرَّادِ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ، عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
«أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُ مِنْکُمْ ثَلَاثَةَ مُؤْمِنِینَ یَکْتُمُونَ حَدِیثِی مَا اسْتَحْلَلْتُ أَنْ أَکْتُمَهُمْ شَیْئاً».[1]
توجه:
با توجه به شباهت فراوان این آیه با آیات 67 و 72 تمامی احادیث و تدبرهای جلسات 648 و 653 در اینجا نیز قابل ذکر است.
تدبر
1) «قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطیعَ مَعِیَ صَبْراً»
موسی با اینکه قول داده بود و با اینکه یکبار از خود بیصبری نشان داده بود باز هم مرتکب کمطاقتی شد، و خضر باز به او یادآوری کرد که آیا به تو نگفتم که حقیقتاً تو هرگز در همراهی با من توان شکیبایی نداری؟
در این جمله، نسبت به یادآوری قبلی کلمه «لک: به تو» را اضافه کرد. چرا؟
الف. برای اینکه عتاب را شدیدتر کند و علامتی باشد برای کمثباتی و کمصبری وی (أنوار التنزیل (بیضاوی)، ج3، ص289؛ تفسیر الصافی، ج3، ص253)[2]
ب. یک نوع اعتراضى است به موسى که چرا به سفارشش اعتناء نکرده، یعنی گویا موسی ع دفعه اول نشنیده که «تو توان شکیبایی در همراهی با مرا نداری» و اگر هم شنیده آن را به خودش نگرفته، و در واقع با افزودن این تعبیر میخواهد بگوید من با تو بودم که چنین گفتم، نه با دیگر. (المیزان، ج13، ص345)[3]
ج. ...
[1] . این حدیث هم در همین راستا قابل توجه است:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ وَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ ذَرِیحِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُحَارِبِیِّ، عَنْ أَبِی حَمْزَةَ ثَابِتٍ الثُّمَالِیِّ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «قَالَ لِی أَبِی- وَ نِعْمَ الْأَبُ کَانَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ یَقُولُ-: لَوْ وَجَدْتُ ثَلَاثَةً أَسْتَوْدِعُهُمْ، لَأَعْطَیْتُهُمْ مَا لَا یَحْتَاجُونَ مَعَهُ إِلَى النَّظَرِ فِی حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ، وَ لَا فِی شَیْءٍ إِلَى أَنْ یَقُومَ قَائِمُنَا قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ ع، إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ» (مختصر البصائر، ص281)
[2] . عین عبارت در دو کتاب فوق چنین است:
قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً زاد فیه لَکَ مکافحة بالعتاب على رفض الوصیة، و وسما بقلة الثبات و الصبر لما تکرر منه الاشمئزاز و الاستنکار و لم یرعو بالتذکیر أول مرة حتى زاد فی الاستنکار ثانی مرة.
در البحر المحیط، ج7، ص209 هم مضمونی نزدیک به این را آورده است:
و فی قوله لَکَ زجر و إغلاظ لیس فی الأول لأن موقعه التساؤل بأنه بعد التقدم إلى ترک السؤال و استعذار موسى بالنسیان أفظع و أفظع فی المخالفة لما کان أخذ على نفسه من الصبر و انتفاء العصیان
[3] . قوله تعالى: «قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً» معناه ظاهر و زیادة «لَکَ» نوع تقریع له أنه لم یصغ إلى وصیته و إیماء إلى کونه کأنه لم یسمع قوله له أول مرة: «إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً» أو سمعه و حسب أنه لا یعنیه بل یقصد به غیره کأنه یقول: إنما عنیت بقولی: إنک لن تستطیع «إلخ» إیاک دون غیرک.