سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادامه جلسه 966 (حدیث: خویشاوندان)

ب. ذی‌القربی

6) درباره نیکی کردن در حق خویشاوندان احادیث بسیار زیادی آمده است. فقط در کتاب کافی، ج‏2، ص152-157 (بَابُ صِلَةِ الرَّحِم)‏ 33 حدیث در این زمینه آمده است که از باب تیمن و تبرک به برخی از آنها در اینجا اشاره می‌شود:

الف. از امام باقر ع روایت شده که ابوذر نقل کرده که از رسول الله ص شنیدم که می‌فرمود:

دو لبه صراط در روز قیامت «رَحِم» (= خویشاوند) و «امانت» است؛ پس هنگامی که کسی که اهل صله رحم [پیوند با خویشان] و ادا کننده امانت بوده عبور کند به بهشت وارد شود؛ و هنگامی که خیانت‌کننده در امانت که قطع رحم هم کرده عبور کند با این دو، هیچ عملی سودش ندهد و صراط، وی را در آتش پرتاب کند.

الکافی، ج‏2، ص152

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ أَبُو ذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ:

حَافَتَا الصِّرَاطِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ الرَّحِمُ وَ الْأَمَانَةُ فَإِذَا مَرَّ الْوَصُولُ لِلرَّحِمِ الْمُؤَدِّی لِلْأَمَانَةِ نَفَذَ إِلَى الْجَنَّةِ وَ إِذَا مَرَّ الْخَائِنُ لِلْأَمَانَةِ الْقَطُوعُ لِلرَّحِمِ لَمْ یَنْفَعْهُ مَعَهُمَا عَمَلٌ وَ تَکَفَّأَ بِهِ‏ الصِّرَاطُ فِی النَّارِ.

ب. از امام صادق ع روایت شده است:

صله رحم [پیوند با خویشان] و نیکو همسایه‌ بودن، سرزمینها را آباد می‌کند و بر عمرها می‌افزاید.

الکافی، ج‏2، ص152

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنِ الْحَکَمِ الْحَنَّاطِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسْنُ الْجِوَارِ یَعْمُرَانِ الدِّیَارَ وَ یَزِیدَانِ فِی الْأَعْمَارِ.

ج. از امام صادق ع روایت شده که امیرالمومنین ع فرمودند:

هرگز انسان از خویشاوندان و عشیره‌اش رویگردان نشود، هرچند که دارای مال و فرزند باشد، و نیز از دوستی و بزرگ‌داشت و دفاع آنان با دست و زبانشان [خود را محروم نکند]؛ آنان محکم‌ترین دیواری هستند که انسان در برابر مردم می‌تواند در ورای آن پناه بگیرد و منعطف‌ترین مردم بر وی‌اند و همراه‌ترینِ مردم در هنگام تشتت و جدایی‌ها، اگر که مصیبتها روی آورد و یا برخی از امور دشوار پیش آید؛ و کسی که دستش را [در مورد بذل و بخشش کردن] بر خویشاوند و عشیره‌اش می‌بندد [یعنی از کمک به آنان خودداری می‌کند] همانا فقط یک دست را بر آنها بسته؛ ولی دستها فراوانِ آنها بر وی بسته شده است؛ و کسی که در کنار خود نرمی به خرج دهد [با نرمخویی با اطرافیان خود مواجه شود] دوستش از او مودت و دوستی دریافت می‌کند؛ و کسی که وقتی [نعمتی] می‌یابد دستش را در کارهای خیر باز می‌کند خداوند برای او آنچه در دنیایش انفاق کرده را جبران می‌کند و در آخرتش آن را برایش مضاعف می گرداند؛ و لسان صدق [زبان راستگو]یی که خدا به انسان در میان مردم بدهد برایش بهتر از مالی است که آن را می‌خورد و به ارث می‌گذارد؛ هیچیک از شما اگر مال و ثروت دارد مبادا نسبت به خویشاوندان و عشیره‌اش کبر و بزرگی و خودبرتربینی به خرج دهد؛ و مبادا اگر در برادرش مروت و مردانگی ندید و وی را بی‌بضاعت یافت از رابطه با خودداری کند و از او دوری گزیند؛ و مبادا هیچیک از شما غافل شود از خویشاوند خود، اگر که دچار تنگدستی است؛ به اینکه مانع شود از دادن چیزی که اگر از او دریغ دارد [نگه داشتن آن چیز] نفع چندانی برای خودش ندارد و اگر آن را خرج وی کند ضرر چندانی به خودش نمی‌خورد.

الکافی، ج‏2، ص154؛ نهج‌البلاغه، خطبه23[1]

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ یَحْیَى عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: لَنْ یَرْغَبَ الْمَرْءُ عَنْ عَشِیرَتِهِ‏ وَ إِنْ کَانَ ذَا مَالٍ وَ وَلَدٍ وَ عَنْ مَوَدَّتِهِمْ وَ کَرَامَتِهِمْ وَ دِفَاعِهِمْ بِأَیْدِیهِمْ وَ أَلْسِنَتِهِمْ هُمْ أَشَدُّ النَّاسِ حِیطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَیْهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِیبَةٌ أَوْ نَزَلَ بِهِ بَعْضُ مَکَارِهِ الْأُمُورِ وَ مَنْ یَقْبِضْ یَدَهُ عَنْ عَشِیرَتِهِ فَإِنَّمَا یَقْبِضُ عَنْهُمْ یَداً وَاحِدَةً وَ تُقْبَضُ عَنْهُ مِنْهُمْ أَیْدِی کَثِیرَةٍ وَ مَنْ یُلِنْ حَاشِیَتَهُ یَعْرِفْ صَدِیقُهُ مِنْهُ الْمَوَدَّةَ وَ مَنْ بَسَطَ یَدَهُ بِالْمَعْرُوفِ إِذَا وَجَدَهُ یُخْلِفِ اللَّهُ لَهُ مَا أَنْفَقَ فِی دُنْیَاهُ وَ یُضَاعِفْ لَهُ فِی آخِرَتِهِ وَ لِسَانُ الصِّدْقِ لِلْمَرْءِ یَجْعَلُهُ اللَّهُ فِی النَّاسِ خَیْراً مِنَ الْمَالِ یَأْکُلُهُ وَ یُوَرِّثُهُ لَا یَزْدَادَنَّ أَحَدُکُمْ کِبْراً وَ عِظَماً فِی نَفْسِهِ وَ نَأْیاً عَنْ عَشِیرَتِهِ إِنْ کَانَ مُوسِراً فِی الْمَالِ وَ لَا یَزْدَادَنَّ أَحَدُکُمْ فِی أَخِیهِ زُهْداً وَ لَا مِنْهُ بُعْداً إِذَا لَمْ یَرَ مِنْهُ مُرُوَّةً وَ کَانَ مُعْوِزاً فِی الْمَالِ‏ وَ لَا یَغْفُلُ أَحَدُکُمْ عَنِ الْقَرَابَةِ بِهَا الْخَصَاصَةُ أَنْ یَسُدَّهَا بِمَا لَا یَنْفَعُهُ إِنْ أَمْسَکَهُ وَ لَا یَضُرُّهُ إِنِ اسْتَهْلَکَهُ.

د. از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:

همانا قومی هستند که فاجرند و نیکوکار نیستند؛ اما صله رحم [پیوند با خویشان]بجا می‌آورند و لذا اموالشان زیاد می‌شود و عمرهایشان طولانی می گردد؛ پس چگونه می‌بود که اگر جزء ‌نیکوکاران بودند و چنین می‌کردند؟!

الکافی، ج‏2، ص155

عَنْهُ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ زِیَادٍ الْقَنْدِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

 إِنَّ الْقَوْمَ لَیَکُونُونَ فَجَرَةً وَ لَا یَکُونُونَ بَرَرَةً فَیَصِلُونَ أَرْحَامَهُمْ فَتَنْمِی أَمْوَالُهُمْ وَ تَطُولُ أَعْمَارُهُمْ فَکَیْفَ إِذَا کَانُوا أَبْرَاراً بَرَرَةً.

ه. عبدالله بن سنان می‌گوید: به امام صادق ع عرض کردم:

پسر عمویی دارم که من صله رحم [پیوند با خویشان]را در حق او بجا آورده‌ام اما او با من رابطه را قطع کرد؛ و باز من پیوند برقرار کردم و او باز قطع می‌کند تا جایی که تصمیم گرفته‌ام که من هم رابطه‌ام را با او قطع کنم؛ آیا اجازه می‌دهید که قطع کنم؟

فرمودند: همانا تو وقتی که وصل می‌کنی و او قطع می‌کند خداوند عز و جل با هردوی شما پیوند برقرار می‌کند؛ ولی اگر تو هم قطع کردی و او هم قطع کرد خداوند هردوی شما را قطع خواهد کرد.

الکافی، ج‏2، ص156

وَ عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ:

قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ‏ ع: إِنَّ لِیَ ابْنَ عَمٍّ أَصِلُهُ فَیَقْطَعُنِی وَ أَصِلُهُ فَیَقْطَعُنِی حَتَّى لَقَدْ هَمَمْتُ لِقَطِیعَتِهِ إِیَّایَ أَنْ أَقْطَعَهُ أَ تَأْذَنُ لِی قَطْعَهُ؟

قَالَ: إِنَّکَ إِذَا وَصَلْتَهُ وَ قَطَعَکَ وَصَلَکُمَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِیعاً وَ إِنْ قَطَعْتَهُ وَ قَطَعَکَ قَطَعَکُمَا اللَّهُ.

و. جَهم بن حُمَید روایت کرده: به امام صادق ع گفتم: من خویشاوندانی دارم که بر غیر راه من هستند [= مسلمانِ شیعه اهل بیت ع نیستند] آیا آنان بر من حقی دارند؟

فرمود:‌بله، حقِ رَحِم [= خویشاوندی] را چیزی قطع نمی‌کند؛ اگر آنان بر همین راه تو بودند:‌ دو حق نسبت به تو داشتند، حق رَحِم و حق اسلام.

الکافی، ج‏2، ص157

عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِی حَمَّادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْجَهْمِ بْنِ حُمَیْدٍ قَالَ:

قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع تَکُونُ لِیَ الْقَرَابَةُ عَلَى غَیْرِ أَمْرِی أَ لَهُمْ عَلَیَّ حَقٌّ؟

قَالَ نَعَمْ حَقُّ الرَّحِمِ لَا یَقْطَعُهُ شَیْ‏ءٌ وَ إِذَا کَانُوا عَلَى أَمْرِکَ کَانَ لَهُمْ حَقَّانِ حَقُّ الرَّحِمِ وَ حَقُّ الْإِسْلَامِ.

ز. از امام صادق ع روایت شده است: همانا صله رحم [پیوند با خویشان] و نیکوکاری حسابرسی را آسان می‌کند و از گناهان عصمت می‌بخشد؛ پس با خویشاوندانتان پیوند برقرار کنید و به برادرانتان نیکی کنید ولو در حد خوب سلام کردن و حوب جواب دادن.

الکافی، ج‏2، ص157

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ الْبِرَّ لَیُهَوِّنَانِ الْحِسَابَ وَ یَعْصِمَانِ مِنَ الذُّنُوبِ فَصِلُوا أَرْحَامَکُمْ وَ بَرُّوا بِإِخْوَانِکُمْ وَ لَوْ بِحُسْنِ السَّلَامِ وَ رَدِّ الْجَوَابِ.

 

7) در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری، همان طور که در مورد احسان به والدین، از ضرورت احسان به والدین دینی که پیامبر ص و حضرت علی ع می‌باشند، سخن گفت، و از تمامی معصومین حدیثی در این باره نقل کرد، در بحث «ذی القربی» (نزدیکان، خویشاوندان) نیز ابتدا می‌فرماید که مقصود از «ذی القربی» خویشاوندانِ پدر و مادری‌ات هستند؛ که باید حق آنان را شناخت و ادا کرد[2]؛ سپس شبیه مورد قبل، از اغلب معصومین علیهم‌السلام حدیثی نقل می‌کنند که ذی‌القربای پیامبر (که همان اهل بیت ع هستند) به هیچ عنوان کمتر از ذی‌القربای والدین نَسَبی انسان نیستند. اغلب این روایات به طور مجزا در کتب روایی دیگر آمده است؛ اما جمع اینها در کنار هم زیبایی خاصی ارائه می‌کند که در اینجا تقدیم می‌شود.

1. رسول الله ص فرمودند: کسی که حق نزدیکانِ [= خویشاوندانِ] پدر و مادریش را رعایت کند، خداوند هزار درجه در بهشت به او می‌دهد [و سپس این درجات بهشتی را توصیف کردند و در ادامه فرمودند:] و کسی که حق نزدیکانِ [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، را رعایت کند، از برترین این درجات و ثوابی زیادتر، به اندازه‌ای که [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، بر پدر و مادر خودش برتری دارند، به او داده شود.

2. حضرت فاطمه س به برخی از زنان فرمود: اگر لازم شد رضایت پدران دینی‌ات: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، را به ازای نارضایتیِ پدر و مادر نَسَبی‌ات به دست آور؛ ولی دنبال رضایت پدر و مادر نسبی‌ات در صورت نارضایتی پدر و مادر دینی‌ات نرو؛ زیرا اگر پدر و مادر نسبی‌ات ناراضی شوند، [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، می‌توانند با ثواب اندکی از یک میلیونیم از لحظه‌ای از طاعتشان آن دو را راضی کنند؛ اما اگر پدران دینی‌ات از تو ناراضی شوند پد و مادر نسبی‌ات توان اینکه آنان را راضی کنند ندارند؛ زیرا ثواب طاعات همه اهل دنیا جبران نارضایتی آن دو نفر را نکند.

3. امام حسن ع فرمود: بر تو باید به احسان کردن به نزدیکان پدران دینی‌ات: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع؛ حتی اگر [حق] خویشاوندان پدران نسبی‌ات را هم ضایع کردی، مبادا [حق] خویشاوندان پدران دینی‌ات را به تلافی خویشاوندان پدران نسبی‌ات ضایع کنی؛ زیرا شکرو سپاس آنان به نزد پدران دینی‌ات، برای تو ثمربخش‌تر است از شکر و سپاس اینان به نزد پدر و مادر نسبی‌ات؛ اگر خویشاوندان پدران دینی‌ات از تو نزد آن دو شکر و سپاس گویند، اندک نظر آن دو به تو تمامی گناهانت را از بین خواهد برد ولو از زمین تا عرش پر شده باشد؛ ولی اگر خویشاوندان پدر و مادر نسبی‌ات از تو نزد آن دو شکر و سپاس گویند، در حالی که حق خویشاوندان پدران و دینی‌ات را ضایع کرده‌ای، به اندازه سرسوزنی از مشکلات تو را رفع نخواهند کرد.

4. و امام سجاد ع فرمود: حق خویشاوندان پدران دینی‌مان: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع و اولیای این دو، برتر است از خویشاوندان پدر و مادر نسبی‌مان؛ همانا اگر پدران دینی‌مان می‌توانند پدر و مادر نسبی‌مان را از ما راضی کنند؛ اما پدر و مادر نسبی‌مان نمی‌توانند پدر و مادر دینی‌مان: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، را راضی کنند.

5. و امام باقر ع فرمود: کسی که پدران دینی‌اش [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، و نیز خویشاوندان آن دو، نزد وی ترجیح داشته باشند بر پدر و مادر نسبی ‌اش و خویشاوندان این دو، خداوند متعال می فرماید: آنکه برتر بود را برتری دادی؛ پس قطعا من هم تو را برتری‌خواهم داد؛ و آنکه سزاوارتر به ترجیح دادن بود، ترجیح دادی، پس قطعا تو را در سرای جاودان خود و در همنشنیی با برترین اولیای خود قرار خواهم داد.

6. و امام صادق ع فرمود: کسی که بر او دشوار بود که حق خویشاوندی پدران دینی و پدران نسبی‌اش را به جا آورد؛ و ناچار شد یکی را به خاطر دیگری کنار بگذارد، و خویشاوندان پدران دینی اش را بر خویشاوندان پدران نسبی اش تقدم بخشد، خداوند عز و جل روز قیامت می‌فرماید: همان گونه که خویشاوندان پدران دینی ات را تقدم بخشیدی، او را در رفتن به سوی بهشتهای من تقدم دهید؛ پس میلیونها برابر بیش از آن درجاتی که برایش آماده شده بود به درجه‌اش اضافه می‌شود.

7. و در جایی در محضر امام موسی کاظم ع گفتند فلانی هزار درهم پول داشت و دو کالا به او عرضه شد که در بضاعتش نبود که هردو را بخرد؛ پرسید کدامش سود بیشتری دارد، گفتند: سود این هزار برابر آن است؛ حضرت فرمود آیا عقلش وی را ملزم نمی‌کند که این را که برتر است انتخاب کند؟ گفتند:‌بله.

فرمود: ثوابی که از ترجیح دادن خویشاوندان پدران دینیِ انسان، [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، از این هم بیشتر است؛ زیرا برتریِ آن کار به اندازه برتری [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع بر پدران نسبی اش است.

8. و به امام رضا ع گفته شد: به شما خبر بدهیم از کسی که بشدت زیانکار و احمق بود؟

فرمود: او کیست؟

گفتند: فلانی دینارهایش را به درهم‌هایی که گرفت، فروخت [دینار، سکه طلا؛ و درهم سکه نقره بوده، و حداقل قیمت آنها ده برابر ویا بیشتر تفاوت داشته است]؛ ثمره‌اش این شد که مالش از ده هزار دینار به ده هزار درهم تبدیل شد!

فرمود: یعنی هر بدره [= کیسه حاوی هزار سکه طلا] را به هزار دینار فروخت؟! آیا این کار اوج نادانی و حسرت‌زدگی است؟!

گفتند: بله.

فرمود: آیا به شما خبر دهم از کسی که از این هم نادانتر و حسرت‌زده‌تر باشد؟

گفتند: بفرمایید.

فرمود: آیا اگر می‌دیدید که او هزار کوه طلا را به هزار درهم تقلبی می‌فروخت؛ آیا نادانتر و وضعیتش حسرت‌بارتر از قبلی نبود؟

گفتند بله.

فرمود: آیا می‌خواهید به شما وضعیت کسی که از این هم نادان تر و حسرت‌بارتر است بگویم.

گفتند: بفرمایید.

فرمود: کسی که نیکی کردن در حق خویشاوندان خود را بر نیکی کردن در حق خویشاوندانِ پدران دینی‌اش: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، ترجیح دهد؛ زیرا برتری خویشاوندان [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع [یعنی اهل بیت علیهم السلام] بر خویشاوندان پدر و مادر نسبی‌اش بیشتر است از برتری هزار کوه طلا بر هزار درهم تقلبی.

9. و امام جواد ع فرمود: کسی که خویشاوندانِ پدران دینی‌اش: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، را بر خویشاوندان پدر و مادر نسبی اش برگزیند خداوند متعال هم روزی که ندا داده می‌شود او را در میان همگان برگزیند و با خلعتهای کرامت خویش وی را مشهور سازد و بر بندگانش شرافت بخشد مگر بر کسی که در فضائل همچون او یا برتر از او باشد.

10. و امام هادی ع فرمودند: همانا از مصادیق تعظیم جلالت خداوند، ترجیح دادن خویشاوندانِ پدران دینی ات: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع است بر خویشانودان پدر و مادر نسبی‌ات؛ و همانا از مصادیق کوچک شمردن جلالت خداوند، ترجیح دادن خویشاوندان پدر و مادر نسبی‌ات است بر خویشاوندانِ پدران دینی‌ات: [حضرت] محمد ص و[حضرت] علی ع.

11. و امام حسن عسکری ع فرمودند: یکبار خانواده مردی گرسنه بود و او از خانه بیرون رفت تا برای آنان چیزی بیابد که بخورند؛ پس درهمی به دست آورد و نان و خورشتی خرید؛ در مسیر مرد و زنی از نزدیکان [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع را دید که آنان هم گرسنه بودند. با خود گفت: اینان از نزدیکان من سزاوارترند؛ پس آن را به آن دو داد؛ و نمی دانست در منزلش چگونه پاسخگو باشد؛ همین طور داشت راه می‌رفت و فکر می‌کرد که چگونه نزد اهل و عیالش عذر آورد و چگونه برای آنان توجیه کند که با آن درهم چه کرده و چرا برای آنان چیزی نیاورده است.

همین طور متحیر راه می‌رفت که متوجه شد پیک حکومت دنبال او می گردد. خودش را معرفی کرد؛ و او نامه‌ای از جانب مصر به وی داد همراه با پانصد دنیار طلا که در کیسه‌ای بود و گفت: این بخشی از اموال توست که از اموال پسرعمویت برایت آوردم؛ او در مصر از دنیا رفت و صدهزار دینار نزد تجار مکه و مدینه باقی گذاشت و نیز زمین‌های فراوانی و چند برابر اینها در خود مصر. پس وی آن پانصد دینار را گرفت و بر روزی خانواده‌اش وسعت بخشید و شب به خواب رفت. در خواب رسول الله ص و حضرت علی ع را دید که به او گفتند: چگونه دیدی این را که ما به خاطر اینکه خویشاوندان ما را بر خویشاوندان خودت برتری بخشیدی، تو را چنین ثروتمند کردیم؟!

سپس در مدینه و مکه کسی از آن افرادی که آن صدهزار دینار نزدشان بود باقی نماند مگر اینکه [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع به خوابشان رفتند و به آنها گفتند: صبح که از خواب برخاستی حق فلانی از ارث پسرعمویش را به او می‌رسانی وگرنه ما به هلاکت و درهم شکستن تو و از بین رفتن نعمت‌ها و از دست دادن خدم و حشم‌ات اقدام خواهیم کرد. چون صبح شد همگان آن اموالی که از پسرعمویش نزدشان بود نزد وی فرستادند؛ و نیز کسی از اهل مصر که مالی از آن پسرعمو نزدشان بود باقی نماند مگر اینکه [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع به خوابشان رفتند و آنان را به اینکه هرچه سریعتر اموال را به وی برساند با تهدید امر کردند.

سپس [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع باز به خواب او آمدند و به او گفتند چگونه دیدی این را که ما به هرکس در مصر بود دستور دادیم که به سرعت اموالت را به تو برساند؟! آیا می خواهی به حاکم مصر هم دستور دهیم که زمینها و املاکت را بفروشد و قیمتش را با سفته به تو برساند تا معادل آن را در مدینه خریداری کنی؟

گفت: بله.

آنگاه [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع به خواب حاکم مدینه رفتند و به او دستور دادند که زمینهای وی را بفروشد و با سفته بهایش را به وی برساند؛ و از بهای آنها سیصد هزار دینار به سوی وی روانه شد و او ثروتمندترین فرد مدینه گردید. سپس رسول الله ص نزدش آمد و فرمود: ای بنده خدا! این پاداش تو در دنیا بود به خاطر اینکه خویشاوندان مرا بر خویشاوندان خودت برتری دادی؛ و قطعا در آخرت به جای هر دانه ای از این مال، هزار قصر در بهشت به تو خواهیم بخشید که کوچکترینش بزرگتر از دنیاست؛ که گودی یک ظرف آن بهتر است از دنیا و آنچه درآن است.

التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص333-338

1. قَالَ الْإِمَامُ ع: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:‏ مَنْ رَعَى حَقَّ قَرَابَاتِ أَبَوَیْهِ أُعْطِیَ فِی الْجَنَّةِ أَلْفَ‏ دَرَجَةٍ، بُعْدُ مَا بَیْنَ کُلِّ دَرَجَتَیْنِ حُضْرُ الْفَرَسِ الْجَوَادِ الْمِحْضِیرِ مِائَةَ سَنَةٍ إِحْدَى الدَّرَجَاتِ مِنْ فِضَّةٍ، وَ الْأُخْرَى مِنْ ذَهَبٍ، وَ الْأُخْرَى مِنْ لُؤْلُؤٍ وَ الْأُخْرَى مِنْ زُمُرُّدٍ، وَ الْأُخْرَى مِنْ زَبَرْجَدٍ، وَ الْأُخْرَى مِنْ مِسْکٍ، وَ الْأُخْرَى مِنْ عَنْبَرٍ وَ الْأُخْرَى مِنْ کَافُورٍ، فَتِلْکَ الدَّرَجَاتُ مِنْ هَذِهِ الْأَصْنَافِ. وَ مَنْ رَعَى حَقَّ قُرْبَى مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ ع أُوتِیَ مِنْ فَضَائِلِ الدَّرَجَاتِ وَ زِیَادَةِ الْمَثُوبَاتِ عَلَى قَدْرِ زِیَادَةِ فَضْلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ ع عَلَى أَبَوَیْ نَفْسِهِ‏.

2. وَ قَالَتْ فَاطِمَةُ ع لِبَعْضِ النِّسَاءِ: أَرْضِی أَبَوَیْ دِینِکِ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً بِسَخَطِ أَبَوَیْ نَسَبِکِ‏ وَ لَا تُرْضِی أَبَوَیْ نَسَبِکِ بِسَخَطِ أَبَوَیْ دِینِکِ، فَإِنَّ أَبَوَیْ نَسَبِکِ إِنْ سَخِطَا أَرْضَاهُمَا مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ ع بِثَوَابِ جُزْءٍ مِنْ أَلْفِ أَلْفِ جُزْءٍ مِنْ سَاعَةٍ مِنْ طَاعَاتِهِمَا. وَ إِنَّ أَبَوَیْ دِینِکِ [مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً] إِنْ سَخِطَا لَمْ یَقْدِرْ أَبَوَا نَسَبِکِ أَنْ یُرْضِیَاهُمَا لِأَنَّ ثَوَابَ طَاعَاتِ أَهْلِ الدُّنْیَا کُلِّهِمْ لَا یَفِی بِسَخَطِهِمَا.

3. وَ قَالَ الْحَسَنُ‏ بْنُ عَلِیٍّ ع:‏ عَلَیْکَ بِالْإِحْسَانِ إِلَى قَرَابَاتِ أَبَوَیْ دِینِکَ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ، وَ إِنْ أَضَعْتَ قَرَابَاتِ أَبَوَیْ نَسَبِکَ، وَ إِیَّاکَ وَ إِضَاعَةَ قَرَابَاتِ أَبَوَیْ دِینِکَ بِتَلَافِی قَرَابَاتِ أَبَوَیْ نَسَبِکَ، فَإِنَّ شُکْرَ هَؤُلَاءِ إِلَى أَبَوَیْ دِینِکَ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ ع أَثْمَرُ لَکَ مِنْ شُکْرِ هَؤُلَاءِ إِلَى أَبَوَیْ نَسَبِکَ، إِنَّ قَرَابَاتِ أَبَوَیْ دِینِکَ إِذَا شَکَرُوکَ عِنْدَهُمَا بِأَقَلِّ قَلِیلِ نَظَرِهِمَا لَکَ یَحُطُّ عَنْکَ ذُنُوبَکَ وَ لَوْ کَانَتْ‏ مِلْ‏ءَ مَا بَیْنَ الثَّرَى إِلَى الْعَرْشِ. وَ إِنَّ قَرَابَاتِ أَبَوَیْ نَسَبِکَ إِنْ شَکَرُوکَ عِنْدَهُمَا، وَ قَدْ ضَیَّعْتَ قَرَابَاتِ أَبَوَیْ دِینِکَ لَمْ یُغْنِیَا عَنْکَ فَتِیلًا.

4. وَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع:‏ حَقُّ قَرَابَاتِ أَبَوَیْ دِینِنَا: مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ أَوْلِیَائِهِمَا أَحَقُّ مِنْ قَرَابَاتِ أَبَوَیْ نَسَبِنَا، إِنَّ أَبَوَیْ دِینِنَا یُرْضِیَانِ عَنَّا أَبَوَیْ نَسَبِنَا وَ أَبَوَیْ نَسَبِنَا لَا یَقْدِرَانِ أَنْ یُرْضِیَا عَنَّا أَبَوَیْ دِینِنَا: مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ ع.

5. وَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ع‏: مَنْ کَانَ أَبَوَا دِینِهِ: مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ ع آثَرَ لَدَیْهِ، وَ قَرَابَاتُهُمَا أَکْرَمَ [عَلَیْهِ‏] مِنْ أَبَوَیْ نَسَبِهِ‏ وَ قَرَابَاتِهِمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى [لَهُ‏]: فَضَّلْتَ الْأَفْضَلَ، لَأَجْعَلَنَّکَ الْأَفْضَلَ، وَ آثَرْتَ الْأَوْلَى بِالْإِیثَارِ، لَأَجْعَلَنَّکَ بِدَارِ قَرَارِی، وَ مُنَادَمَةِ أَوْلِیَائِی أَوْلَى.

6. وَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع‏ مَنْ ضَاقَ عَنْ قَضَاءِ حَقِّ قَرَابَةِ أَبَوَیْ دِینِهِ وَ أَبَوَیْ نَسَبِهِ، وَ قَدَحَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا فِی الْآخَرِ، فَقَدَّمَ قَرَابَةَ أَبَوَیْ دِینِهِ عَلَى قَرَابَةِ أَبَوَیْ نَسَبِهِ. قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ: کَمَا قَدَّمَ قَرَابَةَ أَبَوَیْ دِینِهِ فَقَدِّمُوهُ إِلَى جِنَانِی، فَیَزْدَادُ فَوْقَ مَا کَانَ أَعَدَّ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ أَلْفَ أَلْفِ ضِعْفِهَا.

7. وَ قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع‏ وَ قَدْ قِیلَ لَهُ: إِنَّ فُلَاناً کَانَ لَهُ أَلْفُ دِرْهَمٍ عُرِضَتْ عَلَیْهِ بِضَاعَتَانِ یَشْتَرِیهِمَا لَا تَتَّسِعُ بِضَاعَتُهُ لَهُمَا، فَقَالَ: أَیُّهُمَا أَرْبَحُ [لِی‏] فَقِیلَ لَهُ: هَذَا یَفْضُلُ رِبْحُهُ عَلَى هَذَا بِأَلْفِ ضِعْفٍ. قَالَ ع: أَ لَیْسَ یَلْزَمُهُ فِی عَقْلِهِ أَنْ یُؤْثِرَ الْأَفْضَلَ قَالُوا: بَلَى. قَالَ: فَهَکَذَا إِیْثَارُ قَرَابَةِ أَبَوَیْ دِینِهِ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ ع، أَفْضَلُ ثَوَاباً بِأَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ، لِأَنَّ فَضْلَهُ عَلَى قَدْرِ فَضْلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ عَلَى أَبَوَیْ نَسَبِهِ.

 

 


[1]. متن خطبه در نهج البلاغه بدین صورت است:

... أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا یَسْتَغْنِی الرَّجُلُ وَ إِنْ کَانَ ذَا مَالٍ عَنْ [عَشِیرَتِهِ‏] عِتْرَتِهِ [عَشِیرَتِهِ‏] وَ دِفَاعِهِمْ عَنْهُ بِأَیْدِیهِمْ وَ أَلْسِنَتِهِمْ وَ هُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَیْطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ‏ عَلَیْهِ عِنْدَ نَازِلَةٍ إِذَا [إِنْ‏] نَزَلَتْ بِهِ وَ لِسَانُ الصِّدْقِ یَجْعَلُهُ اللَّهُ لِلْمَرْءِ فِی النَّاسِ خَیْرٌ لَهُ مِنَ الْمَالِ [یُوَرِّثُهُ غَیْرَهُ‏] یَرِثُهُ غَیْرُهُ.

وَ مِنْهَا:

أَلَا لَا یَعْدِلَنَّ أَحَدُکُمْ عَنِ الْقَرَابَةِ یَرَى بِهَا الْخَصَاصَةَ أَنْ یَسُدَّهَا بِالَّذِی لَا یَزِیدُهُ إِنْ أَمْسَکَهُ وَ لَا یَنْقُصُهُ إِنْ أَهْلَکَهُ وَ مَنْ یَقْبِضْ یَدَهُ عَنْ عَشِیرَتِهِ فَإِنَّمَا تُقْبَضُ مِنْهُ عَنْهُمْ یَدٌ وَاحِدَةٌ وَ تُقْبَضُ مِنْهُمْ عَنْهُ أَیْدٍ کَثِیرَةٌ وَ مَنْ تَلِنْ حَاشِیَتُهُ یَسْتَدِمْ مِنْ قَوْمِهِ الْمَوَدَّةَ [الْمَحَبَّةَ].

[2]. وَ أَمَّا قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ ذِی الْقُرْبى»‏ فَهُمْ مِنْ قَرَابَاتِکَ مِنْ أَبِیکَ وَ أُمِّکَ، قِیلَ لَکَ: اعْرِفْ حَقَّهُمْ کَمَا أُخِذَ الْعَهْدُ بِهِ عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ، وَ أُخِذَ عَلَیْکُمْ مَعَاشِرَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص بِمَعْرِفَةِ حَقِّ قَرَابَاتِ مُحَمَّدٍ ص الَّذِینَ هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدَهُ، وَ مَنْ یَلِیهِمْ بَعْدُ مِنْ خِیَارِ أَهْلِ دِینِهِمْ‏.