ادامه آیه 176 سوره آل عمران
تدبر
1) «وَ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئاً یُریدُ اللَّهُ أَلاَّ یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ»
اگر در جهان عدهای خلاف دستورات خدا و بلکه در مخالفت با خود خداوند گام برمیدارند و بلکه در این زمینه شتاب میگیرند و با دیگران مسابقه میدهند، جای نگرانی نیست؛
نظام عالم از دست خدا بیرون نرفته است و این هم درون مقدرات الهی است؛
وقتی خداوند به انسان اختیار داده، قرار نیست که همه بهشتی شوند؛ عدهای هم خواهند بود که راه جهنم را چنان برگزینند که در آخرت هیچ بهرهای از خوبی نداشته باشند و بشدت عذاب شوند.
2) «الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ»
برخی انسانها زیر بار حق نمیروند؛ اما برخی هم هستند که در زیر بار حق نرفتن شتاب میگیرند و بلکه با دیگران در این زمینه مسابقه میدهند. (در نکات ادبی اشاره شد که فرق «یُسارع» با «یسرع» این است که «یسارع»، سرعت گرفتنی است که با ملاحظه سرعت دیگران بر سرعت خود میافزاید).
ثمره اخلاقی
گاهی انسان بقدری فطرتش محجوب میگردد که در بدیها سبقت میگیرد و بدیها برایش به صورت ارزش درمیآید.
یکی از بدیهای تمدن غرب این است که فرو رفتن در شهوترانی را به یک ارزش تبدیل کرده است: ابتدا حجاب و پوشش زنان را به بهانه آزادی برداشتند؛ سپس زناکاری را به اسم آزادی آزاد و بلکه به اسمهای گوناگون مانند ازدواج سفید، دوستی دختر و پسر، و ... تشویق کردند؛ امروزه از لواط به عنوان حقوق اقلیتهای جنسی دفاع میکنند و انواع سایتهای و شبکههای مجازی و حقیقی راهاندازی شده که هرکس بخواهد هر نوع فحشایی که به مخیلهاش خطور میکند انجام دهد، برایش براحتی میسر باشد. وضعیت به گونهای درآمده که به خاطر کثرت ولدالزناها * نوشتن نام پدر در شناسنامه برداشته شده و امروزه منکری به نام «لواط» معروف گردیده تا حدی که ایران هر ساله به خاطر عدم اجازه این خطای فاحش انسانی، متهم به نقض حقوق بشر میشود.
آیا اینها مصادیقی از سرعت گرفتن به سوی کفر نیست؟
و عجیبتر اینکه آیا این تمدن قبله آمال بسیاری از افرادی که خود را مسلمان میدانند، قرار نگرفته است؟!
* در اغلب کشورهای اروپایی آمار فرزندانی که بدون پدر به دنیا میآیند در سال 2016 بین 40-60 درصد است:
https://ec.europa.eu/eurostat/tgm/table.do?tab=table&init=1&language=en&pcode=tps00018&plugin=1
در آمریکا این آمار از حدود 5 درصد در سال 1960 به 18 درصد در سال 1980 و به 41 درصد در سال 2009 رسیده است:
https://www.childtrends.org/indicators/births-to-unmarried-women
https://www.statista.com/statistics/276025/us-percentage-of-births-to-unmarried-women/
3) «وَ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ ...»
سختیهای مسیر تبلیغ دین چنان است که حتی پیامبر ص هم نیاز به تسلی دادن دارد!
4) «وَ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئاً»
واضح است که این تعبیر که «مبادا تو را غمگین کنند کسانی که در کفر میشتابند، که آنان هرگز هیچ زیانی به خداوند نخواهند رساند» تسلی دادنی است از جانب خداوند به پیامبر اکرم ص.
چرا خداوند وی را چنین تسلی میدهد؟
الف. چه بسا پیامبر با دیدن اینان در برخی از افراد با خود گمان میکرده که مبادا من کمکاری کرده ویا کارم را درست انجام ندادهام که اینان چنین به سوی کفر و نفاق و ارتداد میشتابند؛ و خداوند وی را دلداری میدهد که این تقصیر تو نیست؛ چیزی است که خود در پیش گرفتهاند و در تقدیر الهی، این نتیجهای است که بر عمل خود آنان مترتب شده است. (مجمع البیان، ج2، ص891)
ب. این تسلی اگرچه خطاب به پیامبر ص است اما در واقع منظورش به هر مومنی است و از این جهت که گاه مومنان با دیدن غلبههای ظاهری کافران چهبسا دچار این توهم شدند که مبادا آنها دارند بر خداوند غلبه میکنند و خداوند هشدار میدهد که چنین نیست، آنها هیچ ضرری به خدا نمیتوانند برسانند؛ بلکه هر کاری که از آنان سر میزند دروت تدبیرهای الهی است.
ج. ...
5) «وَ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ ...»
مقصود از کسانی که در کفر میشتابند، چه کسانیاند؟
الف. منافقان (مجاهد و ابن اسحاق، به نقل مجمع البیان، ج2، ص891)
ب. کسانی که از دین مرتد شدند. (جبائی، به نقل مجمع البیان، ج2، ص891)
ج. ...
6) «وَ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئاً»
آرامش خود را حفظ کنید، که تلاشهاى کسانی که در مسیر کفر میشتابند در محو اسلام بىاثر است. (تفسیر نور، ج2، ص204)
7) «وَ لا یَحْزُنْکَ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ ... یُریدُ اللَّهُ أَلاَّ یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَةِ»
شبهه
اینکه فرموده «خداوند میخواهد برای آنها بهرهای در آخرت قرار ندهد» آیا نشان نمی دهد که آنان مجبورند و آیا این خلاف عدل الهی نیست؟
پاسخ
خداوند خیر همگان را میخواهد؛ اما در عین حال به انسانها اختیار داده است؛ و در عین حال نظام عالم را به طوری قرار داده که نتیجه هر کاری به صاحبش برگردد.
پس اگر کسی بر اساس اختیار خود مسیر کفر و جهنم را در پیش گرفت، یعنی در نظامی که خداوند قرار داده نمیخواهد هیچ بهرهای در آخرت داشته باشد» و اینکه خدا چنان خواسته، نه به این معناست که «علیرغم میل آنان، چنین خواسته»! تا اینکه این را جبر ویا خلاف عدل الهی بدانیم؛ بلکه این تعبیر حقیقت و باطن «شتافتن آنان به سوی کفر» را شرح میدهد؛ یعنی از باب «وَ قَدْ مَکَرُوا مَکْرَهُمْ وَ عِنْدَ اللَّهِ مَکْرُهُم: و آنان نهایت مکر خود را به کار بستند در حالی که مکرشان نزد خداوند بود» (ابراهیم/46)
8) « یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ ... یُرِیدُ اللَّهُ أَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَةِ»
مهلت دادن به کفّار، سنّت الهى است، نه آنکه نشانه ناآگاهى و یا ناتوانى خداوند باشد. (تفسیر نور، ج2، ص204)
9) «الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ ... یُریدُ اللَّهُ أَلاَّ یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَةِ»
محرومیّت انسان در آخرت، ناشى از عملکرد او در دنیاست. (تفسیر نور، ج2، ص204)
10) «الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ ... یُریدُ اللَّهُ أَلاَّ یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَةِ»
حضور در میدان کفر، انسان را از دریافت رحمت الهى محروم مىکند. (تفسیر نور، ج2، ص204)
11) «الَّذِینَ اسْتَجَابُواْ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ ... وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ؛ الَّذینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ ... لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ»
هم فضل الهى بزرگ است و هم قهر او.
در دو آیه قبل، نسبت به مجروحانى که به فرمان رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله به جبهه رفتند، از فضل عظیم الهى بشارت داد و در این آیه نسبت به کفّار سرسخت، عذاب عظیم را یادآور مىشود. (تفسیر نور، ج2، ص204)