1153) سوره طارق (86) آیه 8 إِنَّهُ عَلى رَجْعِهِ لَقادر (2. حدی
حدیث
سپس فرمود: «بدرستی که او بر بازگرداندن او قطعا تواناست.» (طارق/8) همان گونه که او را از نطفه آفرید میتواند که آن را به دنیا و به قیامت برگرداند.
عن جعفر بن أحمد عن عبد اللّه بن موسى عن الحسن بن على بن أبى حمزة عن أبیه عن أبى بصیر عن أبى عبد اللّه علیه السّلام فى قوله تعالى: «وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ» قال: السماء هنا أمیر المؤمنین علیه السّلام الى أن قال: قلت «النَّجْمُ الثَّاقِبُ» قال: ذاک رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله.
ثم قال: «إِنَّهُ عَلى رَجْعِهِ لَقادِرٌ» کما خلقه من نطفة یقدر أن یردّه الى الدنیا و الى القیمة.
متن تفسیر القمی (ج2، ص415) بدین صورت است:
حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنِ ابْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ «وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ» قَالَ:
قَالَ: السَّمَاءُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ الطَّارِقُ الَّذِی یَطْرُقُ الْأَئِمَّةَ ع مِنْ عِنْدِ رَبِّهِمْ- مِمَّا یَحْدُثُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ- وَ هُوَ الرُّوحُ الَّذِی مَعَ الْأَئِمَّةِ ع یُسَدِّدُهُمْ. قُلْتُ: «وَ النَّجْمُ الثَّاقِبُ؟» قَالَ: ذَاکَ رَسُولُ اللَّهِ ص.
قَالَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ فِی قَوْلِهِ: «فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ». قَالَ: النُّطْفَةُ الَّتِی تَخْرُجُ بِقُوَّةٍ.
«یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ». قَالَ: الصُّلْبُ الرَّجُلُ وَ التَّرَائِبُ الْمَرْأَةُ وَ هِیَ صَدْرُهَا».
«إِنَّهُ عَلى رَجْعِهِ لَقادِرٌ» کَمَا خَلَقَهُ مِنْ نُطْفَةٍ یَقْدِرُ أَنْ یَرُدَّهُ إِلَى الدَّنْیَا وَ إِلَى الْقِیَامَة.
2) الف. عجلان ابوصالح روایت کرده که امام صادق ع به من فرمودند:
ای اباصالح! هنگامی که جنازهای را بر دوش میبری چنان باش که گویی تو را بر دوش میبرند و گویی از پروردگارت درخواست رجوع به دنیا کردهای و خداوند چنین کرده است؛ پس بنگر که چگونه از نو کار را آغاز میکنی؟
سپس فرمود: عجب از قومی که اولینشان از آخرینشان بازداشته شده است [یعنی میمیرند و به هم دسترسی ندارند] و در عین حال در میانشان ندای کوچ کردن سر داده شده اما به بازی مشغولند.
الکافی، ج3، ص258؛ الزهد، ص77
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ سَعْدَانَ عَنْ عَجْلَانَ أَبِی صَالِحٍ قَالَ:
قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: یَا أَبَا صَالِحٍ! إِذَا أَنْتَ حَمَلْتَ جَنَازَةً فَکُنْ کَأَنَّکَ أَنْتَ الْمَحْمُولُ وَ کَأَنَّکَ سَأَلْتَ رَبَّکَ الرُّجُوعَ إِلَى الدُّنْیَا فَفَعَلَ [لِتَعْمَلَ] فَانْظُرْ مَا ذَا تَسْتَأْنِفُ.
قَالَ: ثُمَّ قَالَ: عَجَبٌ [عَجَباً] لِقَوْمٍ حُبِسَ أَوَّلُهُمْ عَنْ آخِرِهِمْ ثُمَ نُودِیَ [نَادَى مُنَادٍ] فِیهِمُ الرَّحِیلُ وَ هُمْ یَلْعَبُونَ.
ب. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: هنگامی که جان به لب برسد فرشتهای میآید و به وی میگوید: ای فلانی! اما آنچه که بدان امید داشتی - که همان رجوع به دنیا بود- از آن ناامید شود و آنچه از آن میترسیدی، از آن ایمن شدی.
الکافی، ج3، ص133
حُمَیْدُ بْنُ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْکِنْدِیِّ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَامِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جُذَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ:
إِنَّ النَّفْسَ إِذَا وَقَعَتْ فِی الْحَلْقِ أَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ لَهُ: یَا هَذَا أَوْ یَا فُلَانُ؛ أَمَّا مَا کُنْتَ تَرْجُو فَأْیَسْ مِنْهُ وَ هُوَ الرُّجُوعُ إِلَى الدُّنْیَا وَ أَمَّا مَا کُنْتَ تَخَافُ فَقَدْ أَمِنْتَ مِنْهُ.
ج. راوی میگوید از امام صادق ع درباره مومن پرسیدم که آیا از قبض روحش بدش میآید؟
فرمود: به خدا قسم که چنین نیست.
گفتم: چگونه چنین میشود؟
فرمود: هنگامی که ملکالموت برای قبض روح او میآید، او در این هنگام [ابتدا] جزع [ناراحتی] میکند. اما ملکالموت به او میگوید: ای ولیّ خدا ! ناراحتی نکن! به کسی که محمد ص را مبعوث کرد قسم میخورم که من نسبت به تو دلسوزتر و مهربانترم از پدری مهربان که بر بالینت باشد. چشمانت را بگشای و نگاه کن!
فرمود: و در این هنگام رسول خدا ص و امیرمومنان ع و امام حسن ع و امام حسین ع و امامان پس از ایشان و حضرت فاطمه که بر آنان سلام و تحیت و سلام باد در مقابل دیدگان او نمایان میشوند.
فرمود: پس بدانها مینگرد و بشارت میگیرد؛ آیا دیدهای که چشمش خیره میماند؟
گفتم: بله.
فرمود: چون دارد به آنها مینگرد.
گفتم: فدایت شوم. هم مومن چشمش خیره میماند و هم کافر.
فرمود: وای بر تو. کافر چشمش خیره میماند در حالی که به پشت سر متوجه میشود زیرا ملک الموت وقتی که میآید که او را ببرد از پشت سرش میآید؛ ولی مومن به پیش روی خود مینگرد و منادیای از جانب ربالعزه از جانب عرش از فوق افق اعلی روح او را ندا میدهد و میگوید: «ای نفسِ به آرامش رسیده» به سوی محمد ص و اهل بیت او؛ «به جانب پروردگارت بازگرد، در حالی که راضی و مورد رضایت هستی. پس داخل شو در بندگانم و در بهشت من درآی.» (فجر/27-30) پس ملک الموت به وی میگوید: به من دستور داده شده که تو را بین بازگشتن به دنیا و رفتن مخیر کنم؟ پس در آن لحظه برایش چیزی دوستداشتنیتر از برکنده شدن روحش وجود ندارد.
تفسیر فرات الکوفی، ص554-555
فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى بْنِ زَکَرِیَّا الدِّهْقَانُ مُعَنْعَناً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی قَالَ سَمِعْتُ الْإِفْرِیقِیَّ یَقُولُ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْمُؤْمِنِ أَ یُسْتَکْرَهُ عَلَى قَبْضِ رُوحِهِ؟
قَالَ: لَا وَ اللَّهِ.
قُلْتُ: وَ کَیْفَ ذَاکَ؟
قَالَ: لِأَنَّهُ إِذَا حَضَرَهُ مَلَکُ الْمَوْتِ [ع] جَزِعَ. فَیَقُولُ لَهُ مَلَکُ الْمَوْتِ: لَا تَجْزَعْ فَوَ اللَّهِ لَأَنَا [أَنَا] أَبَرُّ بِکَ وَ أَشْفَقُ [عَلَیْکَ] مِنْ وَالِدٍ رَحِیمٍ لَوْ حَضَرَکَ؛ افْتَحْ عَیْنَیْکَ فَانْظُرْ [وَ انْظُرْ].
قَالَ: وَ یَتَهَلَّلُ [یَتَمَثَّلُ] لَهُ رَسُولُ اللَّهِ [ص] وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ فَاطِمَةُ عَلَیْهِمُ [الصَّلَاةُ وَ] السَّلَامُ وَ التَّحِیَّةُ وَ الْإِکْرَامُ.
قَالَ: فَیَنْظُرُ إِلَیْهِمْ فَیَسْتَبْشِرُ بِهِمْ. فَمَا رَأَیْتَ شَخْصَتَهُ تِلْکَ؟
قُلْتُ: بَلَى.
قَالَ: فَإِنَّمَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ.
قَالَ: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ! قَدْ یَشْخَصُ الْمُؤْمِنُ وَ الْکَافِرُ.
قَالَ: وَیْحَکَ! إِنَّ الْکَافِرَ یَشْخَصُ مُنْقَلِباً إِلَى خَلْفِهِ لِأَنَّ مَلَکَ الْمَوْتِ إِنَّمَا یَأْتِیهِ لِیَحْمِلَهُ مِنْ خَلْفِهِ؛ وَ الْمُؤْمِنُ یَنْظُرُ أَمَامَهُ وَ یُنَادِی رُوحَهُ مُنَادٍ مِنْ قِبَلِ رَبِّ الْعِزَّةِ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ فَوْقَ الْأُفُقِ الْأَعْلَى وَ یَقُولُ: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» إِلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ «ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً. فَادْخُلِی فِی عِبادِی. وَ ادْخُلِی جَنَّتِی». فَیَقُولُ مَلَکُ الْمَوْتِ: إِنِّی قَدْ أَمَرْتُ أَنْ أُخَیِّرَکَ الرُّجُوعَ إِلَى الدُّنْیَا وَ الْمُضِیَّ. [قَالَ:] فَلَیْسَ شَیْءٌ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ إِسْلَالِ [انسلال] رُوحِهِ.
این حدیث از راویای دیگر و با سندی متفاوت و اندک تفاوتهایی در تعبیر در الکافی (ج3، ص127)[1] آمده است، که در جلسه 899، حدیث2 https://yekaye.ir/al-fajr-89-28/ گذشت؛ فقط در پایانش به سخنی را که از ملک الموت نقل میشود ندارد.[2]
تبصره:
آیه میتواند ناظر به قدرت خدا بر رجوع به دنیا باشد و این علاوه بر اینکه چندین بار در امتهای قبل رخ داده (و ان شاء الله در تدبرها توضیح داده خواهد شد) بعد از ظهور امام زمان ع هم در پدیدهای که نام «رجعت» بر آن گذاشتهاند رخ میدهد. بحث رجعت ذیل آیات متعددی بحث خواهد شپ، فقط به مناسبت اینکه مصداقی از قدرت خدا بر رجوع انسان به دنیاست به برخی از احادیث آن در اینجا اشاره میشود:
3) الف. از زراره روایت شده که: خوش نداشتم از امام باقر ع مستقیما درباره رجعت سوال کنم. لذا مسالهای لطیف طراحی کردیم تا به مقصودم برسم. گفتم: فدایت شوم! بفرمایید آیا کسی که کشته میشود مرده است؟
فرمودند: خیر؛ کشته شدن، کشته شدن است؛ و مرگ، مرگ است.
گفتم: هیچکس نیست که کشته شود مگر اینکه میمیرد.
فرمود: زراره! سخن خداوند از سخن تو درستتر است که در قرآن بین قتل و مرگ فرق گذاشت و فرمود: «اگر بمیرند یا کشته شوند»(آل عمران/144) و فرمود: «و اگر بمیرید یا کشته شوید قطعا به سوی خداوند محشور میشوید» (آل عمران/158). پس زراره! مطلب آن طور نیست که تو گفتی. و خداوند عز و جل فرمود: «در حقیقت، خدا از مؤمنان، جان و مالشان را به اینکه بهشت براى آنان باشد، خریداری کرده است؛ همان کسانى که در راه خدا مىجنگند، پس مىکُشند و کشته مىشوند» (توبه/111).
گفتم: اما خداوند عز و جل میفرماید: «هر نفسی مرگ را میچشد» (آل عمران/185). آیا به نظر شما کسی که کشته میشود مرگ را نچشیده است؟
فرمود: کسی که با شمشیر کشته شود همچون کسی نیست که در بسترش بمیرد. کسی که کشته میشود بناچار به دنیا برمیگردد تا مرگ را بچشد.
مختصر البصائر، ص93؛ تفسیر العیاشی، ج1، ص202[3] و ج2، ص112[4]
عَنْهُ [أَحْمَد بْن مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى] وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ ، عَنْ زُرَارَةَ قَالَ:
کَرِهْتُ أَنْ أَسْأَلَ أَبَا جَعْفَرٍ ع [فی الرجعة،] [و استخفیت ذلک] فَاحْتَلْتُ مَسْأَلَةً لَطِیفَةً لِأَبْلُغَ بِهَا حَاجَتِی مِنْهَا، فَقُلْتُ: جعلت فداک! أَخْبِرْنِی عَمَّنْ قُتِلَ مَاتَ؟
قَالَ: «لَا، الْمَوْتُ مَوْتٌ، وَ الْقَتْلُ قَتْلٌ.»
فَقُلْتُ لَهُ: مَا أَحَدٌ یُقْتَلُ إِلَّا مَاتَ.
قَالَ: فَقَالَ: «یَا زُرَارَةُ قَوْلُ اللَّهِ أَصْدَقُ مِنْ قَوْلِکَ قَدْ فَرَّقَ بَیْنَ الْقَتْلِ وَ الْمَوْتِ [بینهما] فِی الْقُرْآنِ، فَقَالَ: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ» وَ قَالَ «وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ». فَلَیْسَ کَمَا قُلْتَ یَا زُرَارَةُ، فَالْمَوْتُ مَوْتٌ وَ الْقَتْلُ قَتْلٌ. وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا»
قَالَ: فَقُلْتُ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ:« کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» أَ فَرَأَیْتَ مَنْ قُتِلَ لَمْ یَذُقِ الْمَوْتَ؟
فَقَالَ: «لَیْسَ مَنْ قُتِلَ بِالسَّیْفِ کَمَنْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ، إِنَّ مَنْ قُتِلَ لَا بُدَّ أَنْ یَرْجِعَ إِلَى الدُّنْیَا حَتَّى یَذُوقَ الْمَوْتَ» .
ب. و از امام رضا ع روایت شده که فرمودند:
هرکس از مومنین بمیرد، [بعدا برمیگردد و] کشته خواهد شد؛ و هرکس از آنان کشته شود، [بعدا برمیگردد و] خواهد مرد.
مختصر البصائر، ص94
مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ، عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى، عَنْ أَبِیالْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ فِی الرَّجْعَةِ: «مَنْ مَاتَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ قُتِلَ، وَ مَنْ قُتِلَ مِنْهُمْ مَاتَ»
ج. و از امام صادق ع ذیل آیه «روزی که از هر امتی فوجی محشور میگردانیم» (نمل/83) روایت شده که فرمودند:
احدی از مومنان نیست که کشته شود مگر اینکه برمیگردد تا اینکه بمیرد؛و برنمیگردد مگر کسی که ایمانش کاملا محض و خالص شده باشد و نیز کسی که در کفر کاملا محض و خالص شده باشد.
تفسیر القمی، ج2، ص131؛ مختصر البصائر، ص153
حَدَّثَنِی أَبِی عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَى «وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً» قَالَ:
لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ قُتِلَ إِلَّا یَرْجِعُ حَتَّى یَمُوتَ، وَ لَا یَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِیمَانَ مَحْضاً وَ مَنْ مَحَضَ الْکُفْرَ مَحْضاً.
4) حماد روایت میکند که امام صادق ع از من پرسید: مردم درباره این آیه که «روزی که از هر امتی فوجی محشور میگردانیم» (نمل/83) چه میگویند؟
گفتم: میگویند: مربوط به قیامت است.
فرمود: این طور نیست که میگویند. این مربوط به رجعت است. آیا خداوند در قیامت از هر امتی فوجی را محشور میکند و بقیه را به حال خود وامیگذارد؟ همانا آیه قیامت این است که: «و آنها را محشور کردیم و احدی را فروگذار نکردیم» (کهف/47) و این آیه که: «و حرام است بر شهرى که نابودش کردیم که آنان بازنمىگردند» (انبیاء/95).
سپس فرمودند: هر شهری را که خداوند اهل آن را با عذاب به هلاکت برساند و در کفر خالص شده باشند در رجعت برنمیگردند؛ ولی در قیامت برمیگردند. اما غیر أنها که با عذاب هلاک نشدهاند و در ایمان محض باشند ویا در کفر محض و خالص شده باشند برمیگردند.
تفسیر القمی، ج1، ص24-25
حَدَّثَنِی أَبِی عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع:
قَالَ: مَا یَقُولُ النَّاسُ فِی هَذِهِ الْآیَةِ «وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً»؟
قُلْتُ: یَقُولُونَ: إِنَّهَا فِی الْقِیَامَةِ.
قَالَ: لَیْسَ کَمَا یَقُولُونَ. إِنَّ ذَلِکَ فِی الرَّجْعَةِ. أَ یَحْشُرُ اللَّهُ فِی الْقِیَامَةِ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً وَ یَدَعُ الْبَاقِینَ؟ إِنَّمَا آیَةُ الْقِیَامَةِ قَوْلُهُ «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً» وَ قَوْلُهُ «وَ حَرامٌ عَلى قَرْیَةٍ أَهْلَکْناها أَنَّهُمْ لا یَرْجِعُونَ».
فَقَالَ الصَّادِقُ ع: کُلُّ قَرْیَةٍ أَهْلَکَ اللَّهُ أَهْلَهَا بِالْعَذَابِ وَ مَحَضُوا الْکُفْرَ مَحْضاً لَا یَرْجِعُونَ فِی الرَّجْعَةِ، وَ أَمَّا فِی الْقِیَامَةِ فَیَرْجِعُونَ. أَمَّا غَیْرُهُمْ مِمَّنْ لَمْ یَهْلِکُوا بِالْعَذَابِ (وَ مَحَضُوا الْإِیمَانَ مَحْضاً أَوْ) وَ مَحَضُوا الْکُفْرَ مَحْضاً یَرْجِعُونَ.
5) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
خداوند از زمان حضرت آدم ع پیامبری نفرستاده است مگر اینکه به دنیا برمیگردد و امیرالمومنین ع را یاری میکند.
تفسیر القمی، ج1، ص106
حَدَّثَنِی أَبِی عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً مِنْ لَدُنْ آدَمَ فَهَلُمَّ جَرّاً إِلَّا وَ یَرْجِعُ إِلَى الدُّنْیَا وَ یَنْصُرُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع.
عین همین روایت هم از امام باقر ع وهم از امام صادق ع ناظر به آیه «وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّه» (آل عمران/81) نیز آمده است (در تفسیر القمی، ج1، ص25 و 247[5]؛ مختصر البصائر، ص412[6]) که ان شاءالله ذیل آیه مذکور خواهد آمد.
6) از امام باقر ع روایت شده که فرمودند:
من در مِنی مریض بودم و پدرم [امام سجاد ع] کنارم بود که جوانی آمد و گفت: عدهای از مردم عراق آمدهاند و اجازه ورود میخواهند. پدرم فرمود: آنها را به داخل چادر راهنمایی کن. و بلند شد و نزد آنها رفت و مدتی نگذشت که شنیدم صدای خنده پدرم بلند شد. ناراحت شدم که من در این حال هستم و او دارد میخندد.
مدتی بعد نزد من برگشت. فرمود: ابوجعفر! آیا به خاطر خنده من ناراحت شدی؟
گفتم: فدایت شوم! چه چیزی موجب شد آن چنان بخندید؟
فرمود: این اهل عراق از من سوالی میکردند در باره مطلبی که از پدران و گذشتگانت بدانان رسیده بود و بدان ایمان داشتند و بدان اقرار میکردند. از خوشحالی بود که آنچنان خندیدم که در میان خلایق کسانی هستند که بدان ایمان دارند و اقرار میکنند.
گفتم: فدایت شوم! آن چه بود؟
فرمود: از من درباره مردگانی پرسیدند که چه زمانی زنده خواهند شد و با زندگان بر [= در راه اقامه] دین خدا بجنگند؟!
مختصر البصائر، ص96-97
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ، وَ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عِیسَى، عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ، عَنْ رِفَاعَةَ بْنِ مُوسَى، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَطَاءٍ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:
کُنْتُ مَرِیضاً بِمِنًى وَ أَبِی ع عِنْدِی. فَجَاءَهُ الْغُلَامُ، فَقَالَ: هَاهُنَا رَهْطٌ مِنَ الْعِرَاقِیِّینَ یَسْأَلُونَ الْإِذْنَ عَلَیْکَ. فَقَالَ أَبِی ع: أَدْخِلْهُمُ الْفُسْطَاطَ، وَ قَامَ إِلَیْهِمْ فَدَخَلَ عَلَیْهِمْ. فَمَا لَبِثَ أَنْ سَمِعْتُ ضَحِکَ أَبِی ع قَدِ ارْتَفَعَ، فَأَنْکَرْتُ وَ وَجَدْتُ فِی نَفْسِی مِنْ ضَحِکِهِ وَ أَنَا فِی تِلْکَ الْحَالِ. ثُمَّ عَادَ إِلَیَّ فَقَالَ: یَا أَبَا جَعْفَرٍ عَسَاکَ وَجَدْتَ فِی نَفْسِکَ مِنْ ضَحِکِی؟
فَقُلْتُ: وَ مَا الَّذِی غَلَبَکَ مِنْهُ الضَّحِکُ جُعِلْتُ فِدَاکَ؟
فَقَالَ: إِنَّ هَؤُلَاءِ الْعِرَاقِیِّینَ سَأَلُونِی عَنْ أَمْرٍ کَانَ مَضَى مِنْ آبَائِکَ وَ سَلَفِکَ، یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ یُقِرُّونَ. فَغَلَبَنِی الضَّحِکُ سُرُوراً، أَنَّ فِی الْخَلْقِ مَنْ یُؤْمِنُ بِهِ وَ یُقِرُّ.
فَقُلْتُ: وَ مَا هُوَ جُعِلْتُ فِدَاکَ؟
قَالَ: سَأَلُونِی عَنِ الْأَمْوَاتِ مَتَى یُبْعَثُونَ فَیُقَاتِلُونَ الْأَحْیَاءَ عَلَى الدِّینِ.
7) الف. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
اولین کسی که زمین از روی او شکافته میشود و به دنیا برمیگردد حسین بن علی ع است؛ و همانا رجعت برای عموم نیست بلکه برای خواص است؛ برنمیگردد مگر کسی که در ایمان محض و خالص شده باشد یا در شرک ورزیدن خالص و محض شده باشد.
مختصر البصائر، ص107-108
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى، وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَمِعْتُ حُمْرَانَ بْنَ أَعْیَنَ وَ أَبَا الْخَطَّابِ یُحَدِّثَانِ جَمِیعاً قَبْلَ أَنْ یُحَدِّثَ أَبُو الْخَطَّابِ مَا أُحَدِّثُ أَنَّهُمَا سَمِعَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:
«أَوَّلُ مَنْ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ عَنْهُ وَ یَرْجِعُ إِلَى الدُّنْیَا الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع، وَ إِنَّ الرَّجْعَةَ لَیْسَتْ بِعَامَّةٍ بَلْ هِیَ خَاصَّةٌ، لَا یَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِیمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الشِّرْکَ مَحْضاً»
ب. از امام باقر ع روایت شده که: امام حسین ع قبل از اینکه به شهادت برسند به اصحابشان فرمودند:
همانا رسول الله ص به من فرمود: «فرزندم! همانا تو به سوق عراق سوق داده خواهی شد و آن زمینی است که پیامبران و جانشینان پیامبران ص در آنجا دیدار کردهاند و آن زمین عمورا خوانده میشود؛ و تو در آ»جا به شهادت میرسی و همراه با تو جمعی از اصحابت به شهادت میرسند که درد برخورد با آهن [شمشیر] را متوجه نمیشوند و این آیه را تلاوت کرد: «گفتیم ای آتش سرد و سلامت شو بر ابراهیم» (انبیاء/69) که جنگ بر تو و بر آنان سرد و سلامت باشد.»
پس بشارت باد که به خدا سوگند که اگر کشته شویم بر پیامبرمان وارد خواهیم شد. سپس آن مقدار که خداوند بخواهد درنگ کنیم؛ پس من اولین کسی هستم که زمین از روی من شکافته میشود و بیرون میآیم بیرون آمدنی که با بیرون آمدن امیرالمومنین ع و قیام قائممان و زندگی رسول الله ص هماهنگ است. سپس بر من جماعتی از آسمان از نزد خداوند نازل میشوند که تاکنون به زمین فرود نیامده بودند ....
الخرائج و الجرائح، ج2، ص848-850
عَنْ أَبِی سَعِیدٍ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ حَدَّثَنَا ابْنُ فُضَیْلٍ حَدَّثَنَا سَعْدٌ الْجَلَّابُ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع لِأَصْحَابِهِ قَبْلَ أَنْ یُقْتَلَ:
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: یَا بُنَیَّ إِنَّکَ سَتُسَاقُ إِلَى الْعِرَاقِ وَ هِیَ أَرْضٌ قَدِ الْتَقَى بِهَا النَّبِیُّونَ وَ أَوْصِیَاءُ النَّبِیِّینَ وَ هِیَ أَرْضٌ تُدْعَى عَمُورَا وَ إِنَّکَ تُسْتَشْهَدُ بِهَا وَ یُسْتَشْهَدُ مَعَکَ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِکَ لَا یَجِدُونَ أَلَمَ مَسِّ الْحَدِیدِ وَ تَلَا: «قُلْنا یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیمَ». تَکُونُ الْحَرْبُ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهِمْ بَرْداً وَ سَلَاماً.
فَأَبْشِرُوا فَوَ اللَّهِ لَئِنْ قَتَلُونَا فَإِنَّا نَرِدُ عَلَى نَبِیِّنَا. ثُمَّ أَمْکُثُ مَا شَاءَ اللَّهُ؛ فَأَکُونُ أَوَّلَ مَنْ تَنْشَقُّ عَنْهُ الْأَرْضُ؛ فَأَخْرُجُ خَرْجَةً یُوَافِقُ ذَلِکَ خَرْجَةَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ قِیَامَ قَائِمِنَا وَ حَیَاةَ رَسُولِ اللَّهِ ص. ثُمَّ لَیَنْزِلَنَّ عَلَیَّ وَفْدٌ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لَمْ یَنْزِلُوا إِلَى الْأَرْضِ قَطُّ ...[7]
[1] . عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ یُکْرَهُ الْمُؤْمِنُ عَلَى قَبْضِ رُوحِهِ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ إِذَا أَتَاهُ مَلَکُ الْمَوْتِ لِقَبْضِ رُوحِهِ جَزِعَ عِنْدَ ذَلِکَ فَیَقُولُ لَهُ مَلَکُ الْمَوْتِ یَا وَلِیَّ اللَّهِ لَا تَجْزَعْ فَوَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً ص لَأَنَا أَبَرُّ بِکَ وَ أَشْفَقُ عَلَیْکَ مِنْ وَالِدٍ رَحِیمٍ لَوْ حَضَرَکَ افْتَحْ عَیْنَکَ فَانْظُرْ قَالَ وَ یُمَثَّلُ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّیَّتِهِمْ ع فَیُقَالُ لَهُ هَذَا رَسُولُ اللَّهِ وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الْأَئِمَّةُ ع رُفَقَاؤُکَ قَالَ فَیَفْتَحُ عَیْنَهُ فَیَنْظُرُ فَیُنَادِی رُوحَهُ مُنَادٍ مِنْ قِبَلِ رَبِّ الْعِزَّةِ فَیَقُولُ- یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ إِلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ- ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً بِالْوَلَایَةِ مَرْضِیَّةً بِالثَّوَابِ فَادْخُلِی فِی عِبادِی یَعْنِی مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَیْتِهِ وَ ادْخُلِی جَنَّتِی فَمَا شَیْءٌ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنِ اسْتِلَالِ رُوحِهِ وَ اللُّحُوقِ بِالْمُنَادِی
[2] . ناظر به همین مضمون حدیث زیر که در من لا یحضره الفقیه، ج4، ص163 و با سند دیگر در الأمالی (للمفید)، ص53 و مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج1، ص237 آمده است نیز قابل توجه است:
رَوَى عَلِیُّ بْنُ الْحَکَمِ عَنْ أَبَانٍ الْأَحْمَرِیِّ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ یَحْیَى بْنِ أَبِی الْقَاسِمِ الْأَسَدِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَمَّا حَضَرَتِ النَّبِیَّ ص الْوَفَاةُ نَزَلَ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ لَکَ فِی الرُّجُوعِ إِلَى الدُّنْیَا فَقَالَ لَا قَدْ بَلَّغْتُ رِسَالاتِ رَبِّی فَأَعَادَهَا عَلَیْهِ فَقَالَ لَا بَلِ الرَّفِیقَ الْأَعْلَى.
این حدیث در کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج1، ص18-19 بدین صورت آمده است:
وَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَمَّا حَضَرَتِ النَّبِیَّ ص الْوَفَاةُ اسْتَأْذَنَ عَلَیْهِ رَجُلٌ فَخَرَجَ إِلَیْهِ عَلِیٌّ ع فَقَالَ مَا حَاجَتُکَ قَالَ أُرِیدُ الدُّخُولَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ عَلِیٌّ لَسْتَ تَصِلُ إِلَیْهِ فَمَا حَاجَتُکَ فَقَالَ الرَّجُلُ إِنَّهُ لَا بُدَّ مِنَ الدُّخُولِ عَلَیْهِ فَدَخَلَ عَلِیٌّ فَاسْتَأْذَنَ النَّبِیُّ ع فَأَذِنَ لَهُ فَدَخَلَ فَجَلَسَ عِنْدَ رَأْسِ رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ قَالَ یَا نَبِیَّ اللَّهِ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکَ قَالَ وَ أَیُّ رُسُلِ اللَّهِ أَنْتَ قَالَ أَنَا مَلَکُ الْمَوْتِ أَرْسَلَنِی إِلَیْکَ نُخَیِّرُکَ بَیْنَ لِقَائِهِ وَ الرُّجُوعِ إِلَى الدُّنْیَا فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ ص فَأَمْهِلْنِی حَتَّى یَنْزِلَ جَبْرَئِیلُ فَأَسْتَشِیرُهُ وَ نَزَلَ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولى وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى لِقَاءُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکَ فَقَالَ ع لِقَاءُ رَبِّی خَیْرٌ لِی فَامْضِ لِمَا أُمِرْتَ بِهِ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ لِمَلَکِ الْمَوْتِ لَا تَعْجَلْ حَتَّى أَعْرُجَ إِلَى السَّمَاءِ [رَبِّی] وَ أَهْبِطَ قَالَ مَلَکُ الْمَوْتِ ع لَقَدْ صَارَتْ نَفْسُهُ فِی مَوْضِعٍ لَا أَقْدِرُ عَلَى تَأْخِیرِهَا فَعِنْدَ ذَلِکَ قَالَ جَبْرَئِیلُ یَا مُحَمَّدُ هَذَا آخِرُ هُبُوطِی إِلَى الدُّنْیَا إِنَّمَا کُنْتَ أَنْتَ حَاجَتِی فِیهَا وَ اخْتَلَفَ أَهْلُ بَیْتِهِ وَ أَصْحَابُهُ فِی دَفْنِهِ فَقَالَ عَلِیٌّ ع إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَقْبِضْ رُوحَ نَبِیِّهِ إِلَّا فِی أَطْهَرِ الْبِقَاعِ وَ یَنْبَغِی أَنْ یُدْفَنَ حَیْثُ قُبِضَ فَأَخَذُوا بِقَوْلِهِ.
[3] . عن زرارة قال کرهت أن أسأل أبا جعفر ع عن الرجعة و استخفیت ذلک، قلت: لأسألن مسألة لطیفة أبلغ فیها حاجتی، فقلت: أخبرنی عمن قتل أ مات قال: لا، الموت موت، و القتل قتل، قلت: ما أحد یقتل إلا و قد مات فقال: قول الله أصدق من قولک، فرق بینهما فی القرآن فقال: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ» و قال: «لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ» و لیس کما قلت یا زرارة الموت موت و القتل قتل، قلت: فإن الله یقول: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» قال: من قتل لم یذق الموت، ثم قال: لا بد من أن یرجع حتى یذوق الموت
[4] . عن زرارة قال کرهت أن أسأل أبا جعفر ع فی الرجعة، فأقبلت مسألة لطیفة أبلغ فیها حاجتی، فقلت: جعلت فداک أخبرنی عمن قتل مات قال:
لا، الموت موت و القتل قتل، قال: فقلت له: ما أحد یقتل إلا مات، قال: فقال: یا زرارة قول الله أصدق من قولک- قد فرق بینهما فی القرآن قال: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ» و قال «وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ» لیس کما قلت یا زرارة، الموت موت و القتل قتل، و قد قال الله: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ- أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» الآیة- قال: فقلت له: إن الله یقول: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» أ فرأیت من قتل لم یذق الموت قال: فقال: لیس من قتل بالسیف- کمن مات على فراشه، إن من قتل لا بد من أن یرجع إلى الدنیا- حتى یذوق الموت.
[5] . حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» قَالَ قَالَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً مِنْ لَدُنْ آدَمَ فَهَلُمَّ جَرّاً إِلَّا وَ یَرْجِعُ إِلَى الدُّنْیَا فَیُقَاتِلُ وَ یَنْصُرُ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع
[6] . عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع، وَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» قَالَ: «مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً مِنْ لَدُنْ آدَمَ فَهَلُمَّ جَرّاً إِلَّا وَ یَرْجِعُ إِلَى الدُّنْیَا فَیُقَاتِلُ وَ یَنْصُرُ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع، ثُمَّ أَخَذَ أَیْضاً مِیثَاقَ الْأَنْبِیَاءِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ قُلْ یَا مُحَمَّدُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ عَلى إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِیَ مُوسى وَ عِیسى وَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُون
[7] . وَ لَیَنْزِلَنَّ إِلَیَ جَبْرَئِیلُ وَ مِیکَائِیلُ وَ إِسْرَافِیلُ وَ جُنُودٌ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ لَیَنْزِلَنَّ مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَ أَنَا وَ أَخِی وَ جَمِیعُ مَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْهِ فِی حَمُولَاتٍ مِنْ حَمُولَاتِ الرَّبِّ خَیْلٍ بُلْقٍ مِنْ نُورٍ لَمْ یَرْکَبْهَا مَخْلُوقٌ ثُمَّ لَیَهُزَّنَّ مُحَمَّدٌ ص لِوَاءَهُ وَ لَیَدْفَعَنَّهُ إِلَى قَائِمِنَا مَعَ سَیْفِهِ ثُمَّ إِنَّا نَمْکُثُ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ یَخْرُجُ مِنْ مَسْجِدِ الْکُوفَةِ عَیْناً مِنْ دُهْنٍ وَ عَیْناً مِنْ لَبَنٍ وَ عَیْناً مِنْ مَاءٍ ثُمَّ إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع یَدْفَعُ إِلَیَّ سَیْفَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَیَبْعَثُنِی إِلَى الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ وَ لَا آتِی عَلَى عَدُوٍّ إِلَّا أَهْرَقْتُ دَمَهُ وَ لَا أَدَعُ صَنَماً إِلَّا أَحْرَقْتُهُ حَتَّى أَقَعَ إِلَى الْهِنْدِ فَأَفْتَحَهَا وَ إِنَّ دَانِیَالَ وَ یُونُسَ یَخْرُجَانِ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولَانِ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ یَبْعَثُ مَعَهُمَا إِلَى الْبَصْرَةِ سَبْعِینَ رَجُلًا فَیَقْتُلُونَ مُقَاتِلَتَهُمْ وَ یَبْعَثُ بَعْثاً إِلَى الرُّومِ فَیَفْتَحُ اللَّهُ لَهُمْ ثُمَّ لَأَقْتُلَنَّ کُلَّ دَابَّةٍ حَرَّمَ اللَّهُ لَحْمَهَا حَتَّى لَا یَکُونَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ إِلَّا الطَّیِّبُ وَ أَعْرِضُ عَلَى الْیَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ سَائِرِ الْمِلَلِ وَ لَأُخَیِّرَنَّهُمْ بَیْنَ الْإِسْلَامِ وَ السَّیْفِ فَمَنْ أَسْلَمَ مَنَنْتُ عَلَیْهِ وَ مَنْ کَرِهَ الْإِسْلَامَ أَهْرَقَ اللَّهُ دَمَهُ وَ لَا یَبْقَى رَجُلٌ مِنْ شِیعَتِنَا إِلَّا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْهِ مَلَکاً یَمْسَحُ عَنْ وَجْهِهِ التُّرَابَ وَ یُعَرِّفُهُ أَزْوَاجَهُ وَ مَنَازِلَهُ فِی الْجَنَّةِ وَ لَا یَبْقَى عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَعْمَى وَ لَا مُقْعَدٌ وَ لَا مُبْتَلًى إِلَّا کَشَفَ اللَّهُ عَنْهُ بَلَاءَهُ بِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ لَتَنْزِلَنَّ الْبَرَکَةُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ حَتَّى إِنَّ الشَّجَرَةَ لَتَقْصِفُ بِمَا یُرِیدُ اللَّهُ فِیهَا مِنَ الثَّمَرِ وَ لَیُؤْکَلَنَّ ثَمَرَةُ الشِّتَاءِ فِی الصَّیْفِ وَ ثَمَرَةُ الصَّیْفِ فِی الشِّتَاءِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ لَیَهَبُ لِشِیعَتِنَا کَرَامَةً لَا یَخْفَى عَلَیْهِمْ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَ مَا کَانَ فِیهَا حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ یُرِیدُ أَنْ یَعْلَمَ عِلْمَ أَهْلِ بَیْتِهِ فَیُخْبِرَهُمْ بِعِلْمِ مَا یَعْلَمُون.