سفارش تبلیغ
صبا ویژن

1152) سوره طارق (86) آیه 7 یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ ... (2. حدیث)

 

حدیث

1) روایت شده است که ابن بشرمه و ابوحنیفه خدمت حضرت صادق (علیه السلام) رسیدند و گفتگویی بین روایت شده است کهاز مش آ به‌اند قدر است این را به در رده‌های بالا در میان عامه عمومیت دارد.دق نیت ما را ببیند امید است که تقدیرم امام (علیه السلام) و ابوحنیفه رد و بدل شد که شروعش این بود که امام ع فرمود: «از خدا بترس و دین را با رأی و قیاس خود توجیه نکن. اوّلین کسی که قیاس کرد ابلیس بود. در فرازی از این گفتگو آمده است:

امام ع فرمود: «ادرار ناپاک‌تر و کثیف‌تر است یا منی»؟

ابوحنیفه جواب داد: «ادرار».

فرمود: «بنا به قیاس تو باید غسل را برای ادرار کرد نه برای منی، با اینکه خداوند غسل را برای منی قرار داده نه ادرار».

سپس فرمود: «چون منی اختیاری است و از تمام بدن خارج می‌شود و در هر چند روز یک‌بار است ولی ادرار ضروری است و در هر روز چند مرتبه؛ آن به اختیار است و این بر شخص وارد شده».

ابوحنیفه گفت: «چطور منی از تمام بدن خارج می‌شود با اینکه خداوند در قرآن کریم می‌فرماید یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ»؟

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «آیا فرموده است که از جای دیگر خارج نمی‌شود؟ [فقط از همین دوجا خارج می‌شود؟].

مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏4، ص253؛ بحار الأنوار، ج‏10، ص213 و ج‏57، ص333

أَبُو جَعْفَرٍ الطُّوسِیُّ فِی الْأَمَالِی وَ أَبُو نُعَیْمٍ فِی الْحِلْیَةِ وَ صَاحِبُ الرَّوْضَةِ بِالْإِسْنَادِ وَ الرِّوَایَةُ یَزِیدُ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ عَنْ مُحَمَّدٍ الصَّیْرَفِیِّ وَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ أَنَّهُ دَخَلَ ابْنُ شُبْرُمَةَ وَ أَبُو حَنِیفَةَ عَلَى الصَّادِقِ ع فَقَالَ لِأَبِی حَنِیفَةَ: اتَّقِ اللَّهَ وَ لَا تَقِسِ الدِّینَ بِرَأْیِکَ فَإِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ إِبْلِیسُ إِذْ أَمَرَهُ اللَّهُ بِالسُّجُودِ فَقَالَ «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ» ...

ثُمَّ قَالَ: الْبَوْلُ أَقْذَرُ أَمِ الْمَنِیُّ؟

قَالَ: الْبَوْلُ.

قَالَ: یَجِبُ عَلَى قِیَاسِکَ أَنْ یَجِبَ الْغُسْلُ مِنَ الْبَوْلِ دُونَ الْمَنِیِّ وَ قَدْ أَوْجَبَ اللَّهُ تَعَالَى الْغُسْلَ مِنَ الْمَنِیِّ دُونَ الْبَوْلِ.

ثُمَّ قَالَ ع: لِأَنَّ الْمَنِیَّ اخْتِیَارٌ وَ یَخْرُجُ مِنْ جَمِیعِ الْجَسَدِ وَ یَکُونُ فِی الْأَیَّامِ وَ الْبَوْلُ ضَرُورَةٌ وَ یَکُونُ فِی الْیَوْمِ مَرَّاتٍ وَ هُوَ مُخْتَارٌ وَ الْآخَرُ مُتَوَلِّجٌ.

قَالَ أَبُو حَنِیفَةَ: کَیْفَ یَخْرُجُ مِنْ جَمِیعِ الْجَسَدِ وَ اللَّهُ یَقُولُ «یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ»؟

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: فَهَلْ قَالَ لَا یَخْرُجُ مِنْ غَیْرِ هَذَیْنِ الْمَوْضِعَیْن‏.

این حدیث در الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج‏2، ص361 هم آمده فقط این عبارت پایانی که ناظر به آیه است را ندارد؛ و به صورت خلاصه‌تری در دعائم الإسلام، ج‏1، ص[1]91 نیز آمده است.

در منابع اهل سنت، اصل این گفتگو (بدون برخی از فرازهایش، از جمله همین فراز محل بحث) با سندهای متعددی آمده است؛ مثلا در: الأخبار الموفقیات (للزبیر بن بکار)، ص19-20[2]؛ أخبار القضاة (وکیع)، ج3، ص77[3]؛ حلیة الأولیاء، ج3، ص196-197[4]؛ الفقیه والمتفقه (الخطیب البغدادی)، ج1، ص464-465[5]؛ وفیات الأعیان، ج1، ص471-472[6]؛ و .... البته برخی از متاخران اهل سنت اصل این گفتگو را به نحوی که اشکالی بر ابوحنیفه وارد نشود (که گویی خود وی اینها را به عنوان مثال نقض‌های قیاس می‌دانسته و به عمومیت قیاس قائل نبوده) بین امام باقر ع و ابوحنیفه ذکر کرده‌اند؛ مثلا در «أصول الدین عند الإمام أبی حنیفة» (ص149)[7]. و بسیاری از آنها در مقام دفاع از قیاس، اصل این گفتگو بین امام صادق ع و ابوحنیفه را انکار نکرده ولی آن را از جنس اختلاف بین دو مجتهد قلمداد کرده‌اند؛ مثلا: ر.ک: «فتاوى الشبکة الإسلامیة» (ج23، ص50)[8].

 

2) الف. از انس بن مالک روایت شده است که عبدالله بن سلام (از بزرگان یهود) وقتی از آمدن پیامبر ص به مدینه مطلع شد خدمت ایشان رسید و گفت سه سوال از شما می پرسم که جز پیامبر ص یا کسی که وصی پیامبر باشد پاسخ آنها را نمی‌داند و بعد از شنیدن پاسخهای مذکور به پیامبر ص ایمان آورد.

یکی از سوالاتش این بود که: چه چیزی فرزند را به سمت پدر یا مادرش می‌کشاند [یعنی به یکی از آن دو شبیه می‌کند]؟

پیامبر ص فرمودند: الان جبرئیل پاسخ آنها را به من فرمود؛ و در پاسخ این قسمت فرمودند: وقتی آب مرد بر آب زن* سبقت گیرد فرزند به سمت او کشیده شود [= به او شبیه شود].

علل الشرائع، ج‏1، ص94-95

حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یُوسُفَ الْخَلَّالُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْخَلِیلِ الْمُخَرِّمِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ بَکْرٍ السَّهْمِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا حُمَیْدٌ الطَّوِیلُ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ:

سَمِعَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَلَامٍ بِقُدُومِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ هُوَ فِی أَرْضٍ یَحْتَرِثُ فَأَتَى النَّبِیَّ فَقَالَ إِنِّی سَائِلُکَ عَنْ ثَلَاثٍ لَا یَعْلَمُهُنَّ إِلَّا نَبِیٌّ وَ وَصِیُّ نَبِیٍّ. مَا أَوَّلُ أَشْرَاطِ السَّاعَةِ وَ مَا أَوَّلُ طَعَامِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَا یَنْزِعُ الْوَلَدَ إِلَى أَبِیهِ أَوْ إِلَى أُمِّهِ؟

قَالَ ص أَخْبَرَنِی بِهِنَّ جَبْرَئِیلُ ع آنِفاً ...[9] وَ إِذَا سَبَقَ مَاءُ الرَّجُلِ مَاءَ الْمَرْأَةِ نَزَعَ الْوَلَدَ إِلَیْهِ.

قَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ إِنَّ الْیَهُودَ قَوْمٌ بُهْتٌ وَ إِنَّهُمْ إِنْ عَلِمُوا بِإِسْلَامِی قَبْلَ أَنْ تَسْأَلَهُمْ عَنِّی بَهَتُونِی فَجَاءَتِ الْیَهُودُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ أَیُّ رَجُلٍ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَلَامٍ قَالُوا خَیْرُنَا وَ ابْنُ خَیْرِنَا وَ سَیِّدُنَا وَ ابْنُ سَیِّدِنَا قَالَ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَسْلَمَ عَبْدُ اللَّهِ قَالُوا أَعَاذَهُ اللَّهُ مِنْ ذَلِکَ فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ وَ قَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص قَالُوا شَرُّنَا وَ ابْنُ شَرِّنَا وَ انْفَضُّوا قَالَ فَقَالَ هَذَا الَّذِی کُنْتُ أَخَافُ مِنْهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ.

ب. روایت دیگری از ثوبان نقل شده که بدون اشاره به اسم آن یهودی صرفا روایت کرده که:

یهودی‌ای نزد پیامبر ص آمد و سوالاتی پرسید. تا بدینجا رسید که گفت: اجازه می‌دهید سوالی از شما بپرسم که جز کسی که پیامبر باشد نمی‌تواند پاسخ دهد؟

فرمودند: چه چیزی؟

گفت: شباهت فرزند با پدر و مادرش؟

فرمودند: آب مرد سفید و غلیظ است و آب زن* زرد و رقیق. پس اگر آب مرد بر آب زن برتری جوید آن فرزند به اذن خداوند عز و جل پسر خواهد شد و شباهت هم از همینجاست؛ و اگر آب زن بر آب مرد برتری جوید فرزند به اذن خداوند عز و جل دختر به دنیا خواهد آمد و شباهت هم از همینجاست.

سپس فرمودند: به کسی که جانم به دست اوست در قبال هیچیک از سوالاتت چیزی از جانب خودم نداشتم تا اینکه خداوند در همین مجلس مرا از آنها باخبر کرد.

علل الشرائع، ج‏1، ص96

حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا حَمْزَةُ بْنُ الْقَاسِمِ الْعَلَوِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ الْجُنَیْدِ الْبَزَّازُ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ مُوسَى الْفَرَّاءُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ ثَوْرٍ عَنْ مُعَمَّرٍ عَنْ یَحْیَى بْنِ أَبِی کَثِیرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُرَّةَ عَنْ ثَوْبَانَ أَنَّ یَهُودِیّاً جَاءَ إِلَى النَّبِیِّ ص فَقَالَ لَهُ: یَا مُحَمَّدُ أَسْأَلُکَ فَتُخْبِرُنِی....[10]

قَالَ: صَدَقْتَ أَ فَلَا أَسْأَلُکَ عَنْ شَیْ‏ءٍ لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا نَبِیٌّ؟

قَالَ: وَ مَا هُوَ؟

قَالَ: شَبَهُ الْوَلَدِ أَبَاهُ وَ أُمَّهُ؟

قَالَ: مَاءُ الرَّجُلِ أَبْیَضُ غَلِیظٌ وَ مَاءُ الْمَرْأَةِ أَصْفَرُ رَقِیقٌ فَإِذَا عَلَا مَاءُ الرَّجُلِ مَاءَ الْمَرْأَةِ کَانَ الْوَلَدُ ذَکَراً بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِنْ قِبَلِ ذَلِکَ یَکُونُ الشَّبَهُ وَ إِذَا عَلَا مَاءُ الْمَرْأَةِ مَاءَ الرَّجُلِ خَرَجَ الْوَلَدُ أُنْثَى بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِنْ قِبَلِ ذَلِکَ یَکُونُ الشَّبَهُ.

وَ قَالَ ص: وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ مَا کَانَ عِنْدِی فِیهِ شَیْ‏ءٌ مِمَّا سَأَلْتَنِی عَنْهُ حَتَّى أَنْبَأَنِیهِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی مَجْلِسِی هَذَا.

در الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج‏1، ص50 همین حدیث آمده است فقط در عبارت پایانی‌اش این عبارت را اضافه دارد که «خداوند در همین مجلس مرا از آنها باخبر کرد بر زبان جبرئیل»: حَتَّى أَنْبَأَنِیهِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی مَجْلِسِی هَذَا عَلَى لِسَانِ أَخِی جَبْرَئِیلَ.

ج. در روایت دیگری آمده است که وقتی رسول الله ص به مدینه وارد شد یهودی‌ای به نام عبدالله بن صوریا بر حضرت وارد شد و سوالاتی کرد. از جمله اینکه:

گفت: ای محمد! به من بگو آیا فرزند از مرد است یا از زن؟

فرمودند: استخوان و عصب و رگهایش از مرد است و گوشت و خون و مویش از زن.

گفت: راست گفتی. حالا چرا گاه بچّه چنان شبیه عموی خود می‌شود به‌طوری که هیچ شباهتی به دایی‌های خود ندارد و گاه چنان شبیه دایی‌های خود می‌شود به‌طوری که هیچ شباهتی به عموهای خود ندارد.

فرمود: هرکدام آبش* بر دیگری بچربد شباهت به آن طرف می‌شود».

گفت: راست گفتی. حالا بگو از کسی که فرزنددار نمی‌شود و کسی که فرزنددار می‌شود.

فرمود: هنگامی که نطفه «مغر» شود، - یعنی قرمز و تیره شود- بچه‌ای به دنیا نمی‌آید؛ و هنگامی که صاف و زلال باشد بچه به دنیا می‌آید.

التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص453؛ الإحتجاج (للطبرسی)، ج‏1، ص43

لَمَّا قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَدِینَةَ أَتَوْهُ بِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ صُورِیَا، فَقَالَ: ...[11]

قَالَ: وَ أَخْبِرْنِی یَا مُحَمَّدُ الْوَلَدُ یَکُونُ مِنَ الرَّجُلِ أَوْ مِنَ الْمَرْأَةِ؟

فَقَالَ النَّبِیُّ ص: أَمَّا الْعِظَامُ وَ الْعَصَبُ وَ الْعُرُوقُ فَمِنَ الرَّجُلِ، وَ أَمَّا اللَّحْمُ وَ الدَّمُ وَ الشَّعْرُ فَمِنَ الْمَرْأَةِ.

قَالَ: صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ، ثُمَّ قَالَ: فَمَا بَالُ الْوَلَدِ یُشْبِهُ أَعْمَامَهُ لَیْسَ فِیهِ مِنْ شِبْهِ أَخْوَالِهِ شَیْ‏ءٌ، وَ یُشْبِهُ أَخْوَالَهُ لَیْسَ فِیهِ مِنْ شِبْهِ أَعْمَامِهِ شَیْ‏ء؟

فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَیُّهُمَا عَلَا مَاؤُهُ مَاءَ صَاحِبِهِ کَانَ الشَّبَهُ لَهُ.

قَالَ: صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ، فَأَخْبِرْنِی عَمَّنْ لَا یُولَدُ لَهُ [وَ مَنْ یُولَدُ لَهُ‏].

فَقَالَ: إِذَا مَغَرَتِ النُّطْفَةُ لَمْ یُولَدْ لَهُ أَیْ إِذَا احْمَرَّتْ وَ کَدَرَتْ فَإِذَا کَانَتْ صَافِیَةً وُلِدَ لَهُ.

 

3) الف.از امام جواد (علیه السلام) حدیثی طولانی روایت شده که حضرت خضر (علیه السلام) به صورت ناشناس نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌آید و سوالاتی می‌پرسد و امام ع پاسخ ایشان را به امام حسن (علیه السلام) حواله می‌دهد؛ و وقتی پاسخها را بتمامه دریافت می‌کند به امامت امیرالمومنین ع و یازده فرزند ایشان شهادت می‌دهد و از در بیرون می‌رود و وقتی افراد دنبال وی می‌روند اثری از او نمی‌یابند. فرازی از این حدیث قبلا در جلسه 644 حدیث3 گذشت. https://yekaye.ir/al-kahf-18-63/

فراز دیگری از آن گفتگو چنین است:

خضر گفت: به من خبر بده که چگونه شخصی بچه‌اش شبیه عموها یا دایی‌ها می‌شوند؟

امام حسن ع فرمود: ... اما درباره‌ی فرزندی که شباهت به عموها و دایی‌ها پیدا می‌کند، داستان از این قرار است که وقتی مردی سراغ همسرش می‌آید و با او نزدیکی می‌کند اگر با قلبی آرام و رگ‌هایی ساکن و بدنی غیرمضطرب جماع کند آن نطفه در دل رحم قرار می‌گیرد و فرزند شباهت به پدر و مادرش می‌شود؛ و اگر نزدیکی کند با دلی ناآرام و رگهایی غیرساکن و دبنی مضطرب، آن نطفه در دل رحم به اضطراب می‌افتد و بر یکی از رگ‌ها واقع می‌گردد. پس اگر بر رگی از رگهای عموها واقع گردید فرزند به عموهایش شباهت پیدا می‌کند و اگر به رگی از رگ‌های دایی‌ها واقع گردید فرزند به دایی‌ها شباهت پیدا می‌کند.

الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص106-107؛ الغیبة للنعمانی، ص58؛ علل الشرائع، ج‏1، ص96-98؛ عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1، ص65-68؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج‏1، ص313-315؛ الإحتجاج (للطبرسی)، ج‏1، ص266-267

سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ، وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ، وَ أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ، جَمِیعاً قَالُوا: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو هَاشِمٍ دَاوُدُ بْنُ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِیُّ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ قَالَ: أَقْبَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ ذَاتَ یَوْمٍ وَ مَعَهُ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ وَ سَلْمَانُ الْفَارِسِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ مُتَّکِئٌ، عَلَى یَدِ سَلْمَانَ، فَدَخَلَ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ فَجَلَسَ، إِذْ أَقْبَلَ رَجُلٌ حَسَنُ الْهَیْئَةِ وَ اللِّبَاسِ، فَسَلَّمَ عَلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ فَرَدَّ عَلَیْهِ السَّلَامَ فَجَلَسَ، ثُمَّ قَالَ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَسْأَلُکَ عَنْ ثَلَاثِ مَسَائِلَ إِنْ أَخْبَرْتَنِی بِهِنَّ عَلِمْتُ أَنَّ الْقَوْمَ رَکِبُوا مِنْ أَمْرِکَ مَا أَقْضِی عَلَیْهِمْ أَنَّهُمْ لَیْسُوا بِمَأْمُونِینَ فِی دُنْیَاهُمْ وَ لَا فِی آخِرَتِهِمْ، وَ إِنْ تَکُنِ الْأُخْرَى عَلِمْتُ أَنَّکَ وَ هُمْ شَرَعٌ سَوَاءٌ.

فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: سَلْنِی عَمَّا بَدَا لَکَ؟

فَقَالَ: أَخْبِرْنِی عَنِ الرَّجُلِ ...[12] کَیْفَ یُشْبِهُ وَلَدُهُ الْأَعْمَامَ وَ الْأَخْوَالَ؟

فَالْتَفَتَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ فَقَالَ: یَا بَا مُحَمَّدٍ أَجِبْهُ.

فَقَالَ: ...[13] وَ أَمَّا مَا ذَکَرْتَ مِنْ أَمْرِ الْمَوْلُودِ الَّذِی یُشْبِهُ أَعْمَامَهُ وَ أَخْوَالَهُ، فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا أَتَى أَهْلَهُ فَجَامَعَهَا بِقَلْبٍ سَاکِنٍ وَ عُرُوقٍ هَادِئَةٍ وَ بَدَنٍ غَیْرِ مُضْطَرِبٍ فَأَسْکَنَتْ تِلْکَ النُّطْفَةُ فِی جَوْفِ الرَّحِمِ خَرَجَ الْوَلَدُ یُشْبِهُ أَبَاهُ وَ أُمَّهُ، وَ إِنْ هُوَ أَتَاهَا بِقَلْبٍ غَیْرِ سَاکِنٍ وَ عُرُوقٍ غَیْرِ هَادِئَةٍ وَ بَدَنٍ مُضْطَرِبٍ، اضْطَرَبَتْ تِلْکَ النُّطْفَةُ فَوَقَعَتْ فِی حَالِ اضْطِرَابِهَا عَلَى بَعْضِ الْعُرُوقِ [/ اضْطَرَبَتْ تِلْکَ النُّطْفَةُ فِی جَوْفِ تِلْکَ الرَّحِمِ فَوَقَعَتْ عَلَى عِرْقٍ مِنَ الْعُرُوقِ فَإِنْ وَقَعَتْ عَلَى عِرْقٍ مِنْ عُرُوقِ الْأَعْمَامِ أَشْبَهَ الْوَلَدُ أَعْمَامَهُ و] فَإِنْ وَقَعَتْ عَلَى عِرْقٍ مِنْ عُرُوقُ الْأَخْوَالِ أَشْبَهَ الرَّجُلُ أَخْوَالَهُ.

فَقَالَ الرَّجُلُ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَ لَمْ أَزَلْ أَشْهَدُ بِهَا، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ، وَ لَمْ أَزَلْ أَشْهَدُ بِهَا، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَصِیُّهُ وَ الْقَائِمُ بِحُجَّتِهِ بَعْدَهُ- وَ أَشَارَ بِیَدِهِ إلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ- وَ لَمْ أَزَلْ أَشْهَدُ بِهَا، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَصِیُّهُ وَ الْقَائِمُ بِحُجَّتِهِ- وَ أَشَارَ إِلَى الْحَسَنِ عَلَیْهِ السَّلَامُ- وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ وَصِیُّ أَبِیکَ وَ الْقَائِمُ بِحُجَّتِهِ بَعْدَکَ، وَ أَشْهَدُ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ الْحُسَیْنِ بَعْدَهُ، وَ أَشْهَدُ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَ أَشْهَدُ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، وَ أَشْهَدُ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَ أَشْهَدُ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، وَ أَشْهَدُ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى، وَ أَشْهَدُ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، وَ أَشْهَدُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَ أَشْهَدُ عَلَى رَجُلٍ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ لَا یُکَنَّى وَ لَا یُسَمَّى حَتَّى یَظْهَرَ أَمْرُهُ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً، وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ، ثُمَّ قَامَ فَمَضَى.

فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: یَا أَبَا مُحَمَّدٍ اتَّبِعْهُ فَانْظُرْ أَیْنَ یَقْصِدُ؟ فَخَرَجَ الْحَسَنُ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی أَثَرِهِ، قَالَ: فَمَا کَانَ إِلَّا أَنْ وَضَعَ رِجْلَهُ خَارِجَ الْمَسْجِدِ فَمَا دَرَیْتُ أَیْنَ أَخَذَ مِنْ أَرْضِ اللَّهِ، فَرَجَعْتُ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ، فَأَعْلَمْتُهُ.

فَقَالَ: یَا أَبَا مُحَمَّدٍ أَ تَعْرِفُهُ؟ فَقُلْتُ: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ أَعْلَمُ، فَقَالَ: هُوَ الْخَضِرُ عَلَیْهِ السَّلَام‏

مرحوم کلینی (در الکافی، ج‏1، ص525) و شیخ طوسی (الغیبة ص154) نیز اصل این واقعه را چون مشتمل بر معرفی 12 معصوم است (با حذف پاسخهای امام حسن ع) روایت کرده‌اند.

مرحوم قمی همین واقعه را به تفصیل روایت کرده است؛ فقط سوال خضر را طولانی‌تر و پاسخ امام حسن ع به این فراز را مختصرتر روایت کرده است در

تفسیر القمی، ج‏2، ص44-45

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَال‏ َ أَقْبَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَوْماً وَ یَدُهُ عَلَى عَاتِقِ سَلْمَانَ وَ مَعَهُ الْحَسَنُ ع حَتَّى دَخَلَ الْمَسْجِدَ فَلَمَّا جَلَسَ جَاءَهُ رَجُلٌ عَلَیْهِ بُرْدُ خَزٍّ فَسَلَّمَ وَ جَلَسَ بَیْنَ یَدَیْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ فَقَالَ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أُرِیدُ أَنْ أَسْأَلَکَ عَنْ مَسَائِلَ فَإِنْ أَنْتَ خَرَجْتَ مِنْهَا عَلِمْتُ أَنَّ الْقَوْمَ نَالُوا مِنْکَ وَ أَنْتَ أَحَقُّ بِهَذَا الْأَمْرِ مِنْ غَیْرِکَ وَ إِنْ أَنْتَ لَمْ تَخْرُجْ مِنْهَا عَلِمْتُ أَنَّکَ وَ الْقَوْمُ شَرَعٌ سَوَاءٌ فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ: سَلِ ابْنِی هَذَا یَعْنِی الْحَسَنَ.

فَأَقْبَلَ الرَّجُلُ بِوَجْهِهِ عَلَى الْحَسَنِ ع فَقَالَ لَهُ: یَا بُنَیَّ أَخْبِرْنِی...[14] وَ أَخْبِرْنِی عَنِ الرَّجُلِ یَلِدُ لَهُ الْأَوْلَادُ مِنْهُمْ‏ مَنْ یُشْبِهُ أَبَاهُ وَ أَعْمَامَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یُشْبِهُ أُمَّهُ وَ أَخْوَالَهُ فَکَیْفَ هَذَا؟

فَقَالَ الْحَسَنُ ع: نَعَمْ ...[15] وَ أَمَّا الرَّجُلُ الَّذِی یَلِدُ لَهُ أَوْلَادٌ فَإِذَا سَبَقَ مَاءُ الرَّجُلِ مَاءَ الْمَرْأَةِ فَإِنَّ الْوَلَدَ یُشْبِهُ أَبَاهُ وَ عُمُومَتَهُ وَ إِذَا سَبَقَتْ مَاءُ الْمَرْأَةِ مَاءَ الرَّجُلِ یُشْبِهُ أُمَّهُ وَ أَخْوَالَه‏. ...[16]

و ابن شهر آشوب نیز فقط همین فراز از گفتگو را روایت کرده و پاسخ امام حسن ع را اندکی طولانی‌تر آورده است:

مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏2، ص53

وَ سَأَلَ رَجُلٌ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَنِ الْوَلَدِ مَا بَالُهُ تَارَةً یُشْبِهُ أَبَاهُ وَ أُمَّهُ وَ تَارَةً یُشْبِهُ خَالَهُ وَ عَمَّهُ؟

فَقَالَ لِلْحَسَنِ أَجِبْهُ.

فَقَالَ ع أَمَّا الْوَلَدُ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا أَتَى أَهْلَهُ بِنَفْسٍ سَاکِنَةٍ وَ جَوَارِحَ غَیْرِ مُضْطَرِبَةٍ اعْتَلَجَتِ النُّطْفَتَانِ کَاعْتِلَاجِ الْمُتَنَازِعَیْنِ فَإِنْ عَلَتْ نُطْفَةُ الرَّجُلِ نُطْفَةَ الْمَرْأَةِ جَاءَ الْوَلَدُ یُشْبِهُ أَبَاهُ وَ إِذَا عَلَتْ نُطْفَةُ الْمَرْأَةِ نُطْفَةَ الرَّجُلِ شُبِّهَ أُمَّهُ وَ إِذَا أَتَاهَا بِنَفْسٍ مُنْزَعِجَةٍ وَ جَوَارِحَ مُضْطَرِبَةٍ غَیْرَ سَاکِنَةٍ اضْطَرَبَتِ النُّطْفَتَانِ فَسَقَطَتَا عَنْ یَمْنَةِ الرَّحِمِ وَ یَسْرَتِهِ فَإِنْ سَقَطَتْ عَنْ یَمْنَةِ الرَّحِمِ سَقَطَتْ عَلَى عُرُوقِ الْأَعْمَامِ وَ الْعَمَّاتِ فَشُبِّهَ أَعْمَامَهُ وَ عَمَّاتِهِ وَ إِنْ سَقَطَتْ عَنْ یَسْرَةِ الرَّحِمِ سَقَطَتْ عَلَى عُرُوقِ الْأَخْوَالِ وَ الْخَالاتِ فَشُبِّهَ أَخْوَالَهُ وَ خَالاتِهِ فَقَامَ الرَّجُلُ وَ هُوَ یَقُولُ اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ وَ رُوِیَ أَنَّهُ کَانَ الْخَضِرَ ع.

 

4) الف. ابوبصیر می‌گوید:

از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: چرا انسان گاه شبیه به دایی‌هایش می‌شود و گاه شبیه پدرش و گاه شبیه عموهایش؟

فرمود: نطفه‌ی مرد سفید و غلیظ است و نطفه‌ی زن* زرد و رقیق؛ و اگر نطفه‌ی مرد به نطفه‌ی زن غالب شود، شخص به پدر و عموهایش شبیه می‌شود و اگر نطفه‌ی زن به نطفه‌ی مرد غالب شود به دایی‌هاش شبیه می‌شود.

علل الشرائع، ج‏1، ص94

حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ:

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقُلْتُ لَهُ: إِنَّ الرَّجُلَ رُبَّمَا أَشْبَهَ أَخْوَالَهُ وَ رُبَّمَا أَشْبَهَ أَبَاهُ وَ رُبَّمَا أَشْبَهَ عُمُومَتَهُ؟

فَقَالَ: إِنَّ نُطْفَةَ الرَّجُلِ بَیْضَاءُ غَلِیظَةٌ وَ نُطْفَةَ الْمَرْأَةِ صَفْرَاءُ رَقِیقَةٌ فَإِنْ غَلَبَتْ نُطْفَةُ الرَّجُلِ نُطْفَةَ الْمَرْأَةِ أَشْبَهَ الرَّجُلُ أَبَاهُ وَ عُمُومَتَهُ وَ إِنْ غَلَبَتْ نُطْفَةُ الْمَرْأَةِ نُطْفَةَ الرَّجُلِ أَشْبَهَ الرَّجُلُ أَخْوَالَهُ.

ب. عبدالله بن سنان شبیه همین سوال را از امام صادق ع می‌پرسد با این بیان که چرا فرزند گاه شبیه پدر و عموهایش می‌شود؟

امام ع فرمودند: اگر آب مرد بر آب زن سبقت جوید فرزند شبیه پدر و عمویش می‌شود و اگر آب زن* بر آب مرد سبقت جوید شبیه مادر و دایی‌اش می‌شود.

علل الشرائع، ج‏1، ص94

أَخْبَرَنِی عَلِیُّ بْنُ حَاتِمٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فِیمَا کَتَبَ إِلَیَّ قَالَ أَخْبَرَنِی الْقَاسِمُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

قُلْتُ لَهُ: الْمَوْلُودُ یُشْبِهُ أَبَاهُ وَ عَمَّهُ؟

قَالَ: إِذَا سَبَقَ مَاءُ الرَّجُلِ مَاءَ الْمَرْأَةِ فَالْوَلَدُ یُشْبِهُ أَبَاهُ وَ عَمَّهُ وَ إِذَا سَبَقَ مَاءُ الْمَرْأَةِ مَاءَ الرَّجُلِ یُشْبِهُ الرَّجُلُ أُمَّهُ وَ خَالَهُ.

تبصره

1. درباره مقصود از «ماء المرأة» و «نطفة المرأة» ذیل حدیث2 از آیه قبل توضیحاتی داده شد: https://yekaye.ir/at-taariq-68-06/

2. شبیه این بحث غلبه ماء مرد یا زن، در خصوص چرایی دختر یا پسر شدن در روایات آمده است که ان شاء الله ذیل سوره نجم «وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثى‏؛ مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنى‏» (نجم/45-46) خواهد آمد.[17]

 


[1] . وَ قَدْ رُوِّینَا عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ص‏ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِی حَنِیفَةَ وَ قَدْ دَخَلَ عَلَیْهِ قَالَ لَهُ‏  یَا نُعْمَانُ مَا الَّذِی تَعْتَمِدُ عَلَیْهِ فِیمَا لَمْ تَجِدْ فِیهِ نَصّاً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَ لَا خَبَراً عَنِ الرَّسُولِ ص قَالَ أَقِیسُهُ عَلَى مَا وَجَدْتُ مِنْ ذَلِکَ قَالَ لَهُ إِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ إِبْلِیسُ فَأَخْطَأَ إِذْ أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ ع فَقَالَ‏  أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ‏ فَرَأَى أَنَّ النَّارَ أَشْرَفُ عُنْصُراً مِنَ الطِّینِ فَخَلَّدَهُ ذَلِکَ فِی الْعَذَابِ الْمُهِینِ أَیْ نُعْمَانُ أَیُّهُمَا أَطْهَرُ الْمَنِیُ‏ أَمِ الْبَوْلُ‏ قَالَ الْمَنِیُ‏ قَالَ فَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْبَوْلِ‏ الْوُضُوءَ وَ فِی الْمَنِیِ‏ الْغُسْلَ وَ لَوْ کَانَ یُحْمَلُ عَلَى الْقِیَاسِ لَکَانَ الْغُسْلُ فِی الْبَوْلِ‏ وَ أَیُّهُمَا أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ الزِّنَاءُ أَمْ قَتْلُ النَّفْسِ قَالَ قَتْلُ النَّفْسِ قَالَ فَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی قَتْلِ النَّفْسِ شَاهِدَیْنِ وَ فِی الزِّنَاءِ أَرْبَعَةً وَ لَوْ کَانَ عَلَى الْقِیَاسِ لَکَانَ الْأَرْبَعَةُ الشُّهَدَاءُ فِی الْقَتْلِ لِأَنَّهُ أَعْظَمُ وَ أَیُّهُمَا أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ الصَّلَاةُ أَمِ الصَّوْمُ قَالَ الصَّلَاةُ قَالَ فَقَدْ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْحَائِضَ أَنْ تَقْضِیَ الصَّوْمَ وَ لَا تَقْضِیَ الصَّلَاةَ وَ لَوْ کَانَ عَلَى الْقِیَاسِ لَکَانَ الْوَاجِبُ أَنْ تَقْضِیَ الصَّلَاةَ فَاتَّقِ اللَّهَ یَا نُعْمَانُ وَ لَا تَقِسْ فَإِنَّا نَقِفُ غَداً نَحْنُ وَ أَنْتَ وَ مَنْ خَالَفَنَا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ فَیَسْأَلُنَا عَنْ قَوْلِنَا وَ یَسْأَلُکُمْ عَنْ قَوْلِکُمْ فَنَقُولُ قُلْنَا  قَالَ اللَّهُ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ وَ تَقُولُ أَنْتَ وَ أَصْحَابُکَ رَأَیْنَا وَ قِسْنَا فَیَفْعَلُ اللَّهُ بِنَا وَ بِکُمْ مَا یَشَاءُ.

[2] . «حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْقُرَشِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی سُلَیْمَانُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، وَأُمُّ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرِ أُمُّ جَعْفَرٍ زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، وَأُمُّهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنِ یَحْیَى الرَّبَعِیُّ، قَالَ: قَالَ ابْنُ شُبْرَمَةَ " دَخَلْتُ أَنَا وَأَبُو حَنِیفَةَ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، فَسَلَّمْتُ، وَکُنْتُ لَهُ صَدِیقًا، ثُمَّ أَقْبَلْتُ عَلَى جَعْفَرٍ، فَقُلْتُ لَهُ: أَمْتَعَ اللَّهُ بِکَ، هَذَا رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ، لَهُ فِقْهٌ وَعِلْمٌ.

فَقَالَ لِی جَعْفَرٌ: لَعَلَّهُ الَّذِی یَقِیسُ الدِّینَ بِرَأْیِهِ.

ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَیَّ، فَقَالَ: هُوَ النُّعْمَانُ بْنُ ثَابِتٍ؟ قَالَ: وَلَمْ أَعْرِفِ اسْمَهُ إِلا ذَلِکَ الْیَوْمَ.

قَالَ: فَقَالَ أَبُو حَنِیفَةَ: نَعَمْ، أَصْلَحَکَ اللَّهُ، فَقَالَ لَهُ جَعْفَرٌ: اتَّقِ اللَّهَ وَلا ‌تَقِسِ ‌الدِّینَ ‌بِرَأْیِکَ، فَإِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ إِبْلِیسُ، إِذْ أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى بِالسِّجُودِ لآدَمَ، فَقَالَ: {أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ} [الأعراف: 12 ٍ] ثُمَّ قَالَ لَهُ جَعْفَرٌ: هَلْ تُحْسِنُ أَنْ تَقِیسَ رَأْسَکَ مِنْ جَسَدِکَ؟ فَقَالَ: لا، فَقَالَ: أَخْبِرْنِی عَنِ الْمُلُوحَةِ فِی الْعَیْنَیْنِ، وَعَنِ الْمَرَارَةِ فِی الأُذُنَیْنِ، وَعَنِ الْمَاءِ فِی الْمِنْخَرَیْنِ، وَعَنِ الْعُذُوبَةِ فِی الشَّفَتَیْنِ لأَیِّ شَیْءٍ جُعِلَ ذَلِکَ؟ قَالَ: لا أَدْرِی.

قَالَ لَهُ جَعْفَرٌ: إِنَّ اللَّهَ تبارک وتعالى خَلَقَ الْعَیْنَیْنِ فَجَعَلَهُمَا شَحْمَتَیْنِ، وَجَعَلَ الْمُلُوحَةَ فِیهِمَا مَنًّا مِنْهُ عَلَى ابْنِ آدَمَ، وَلَولا ذَلِکَ لَذَابَتَا فَذَهَبَتَا، وَجَعَلَ الْمَرَارَةَ فِی الأُذُنَیْنِ مَنًّا مِنْهُ عَلَیْهِ، وَلَولا ذَلِکَ لَهَجَمَتِ الدَّوَابُّ فَأَکَلَتْ دِمَاغَهُ.

وَجَعَلَ الْمَاءَ فِی الْمِنْخَرَیْنِ لِیَصْعَدَ مِنْهُ النَفَسُ وَیَنْزِلَ، وَیَجِدَ مِنْهُ الرِّیحَ الطَّیِّبَةَ مِنَ الرِّیحِ الرَّدِیَّةِ.

وَجَعَلَ الْعُذُوبَةَ فِی الشَّفَتَیْنِ لِیَجِدَ ابْنُ آدَمَ لَذَّةَ مَطْعَمِهِ وَمَشْرَبِهِ.

ثُمَّ قَالَ لأَبِی حَنِیفَةَ: أَخْبِرْنِی عَنْ کَلِمَةٍ أَوَّلُهَا شِرْکٌ وَآخِرُهَا إِیمَانٌ مَا هِیَ؟ قَالَ: لا أَدْرِی.

قَالَ: قُوْلُ الرَّجُلِ «لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ» ، فَلَوْ قَالَ: «لا إِلَهَ» ، ثُمَّ أَمْسَکَ کَانَ مُشْرِکًا، فَهَذِهِ کَلِمَةٌ أَوَّلُهَا شِرْکٌ وَآخِرُهَا إِیمَانٌ.

ثُمَّ قَالَ: وَیْحَکَ أَیُّمَا أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى، قَتْلُ النَّفْسِ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ أَمِ الزِّنَا؟ قَالَ: لا بَلْ قَتْلُ النَّفِسِ.

قَالَ لَهُ جَعْفَرٌ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ اسْمُهُ قَدْ رَضِیَ وَقَبِلَ فِی قَتْلِ النَّفْسِ بِشَاهِدَیْنِ، وَلَمْ یَقْبَلْ فِی الزِّنَا إِلا أَرْبَعَةً، فَکَیْفَ یَقُومُ لَکَ قِیَاسٌ؟ ثُمَّ قَالَ: أَیُّمَا أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ، الصَّوْمُ أَمِ الصَّلاةُ؟ قَالَ: لا بَلِ الصَّلاةُ.

قَالَ: فَمَا بَالُ الْمَرَّأَةِ إِذَا حَاضَتْ تَقْضِی الصِّیامَ وَلا تَقْضِی الصَّلاةَ؟ اتَّقِ اللَّهَ یَا عَبْدَ اللَّهِ وَلا تَقِسْ، نَقِفْ نَحْنُ غَدًا وَأَنْتَ وَمَنْ خَالَفَنَا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عز وجل، فَنَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَصَحْبِهِ، قَالَ اللَّهُ عز وجل، وَتَقُولُ أَنْتَ وَأَصْحَابُکَ: سَمِعْنَا وَرَأَیْنَا، فَیَعْمَلُ بِنَا وَبِکُمْ مَا یَشَاءُ