1145) سوره طارق (86) مقدمه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

26 شعبان 1446 7/12/1403

مقدمه

آخرین سوره‌ای که بحث شد سوره ممتحنه بود که سوره‌ای مدنی بود با آیاتی طولانی؛ که بحث آن از فردای عاشورای 1445 (27/4/1403) تا 24 شعبان 1446 (5/12/1403) ادامه داشت. به یاری خداوند متعال از امروز بحث سوره طارق را که باز یکی از سور مکی است آغاز می‌کنم.

قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنی‏ مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی‏ مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لی‏ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصیراً؛

وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً؛

وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً (اسراء/80-82)

با توجه به تخصصی بودن برخی از بحثها به کسانی که فرصت کافی برای مطالعه کل محتویات ارائه شده در اینجا را ندارند یادآوری می‌کنم که علاوه بر کانال اصلی بحث در ایتا (https://eitaa.com/yekaye) کانال دیگری با عنوان «یک آیه در روز- گزیده» در همین پیام‌رسان ایتا راه اندازی کرده‌ام (https://eitaa.com/yekAaye) که صرفا احادیث و گزیده‌ای از مطالب این کانال که جنبه کاربردی بیشتری دارد و قیل و قال کمتری در آن است در آنجا بارگذاری می‌شود؛ و ان شاء الله این مطالب گزیده در پیام‌رسان بله (https://ble.ir/yekaye) و تلگرام (https://t.me/yekAaye) نیز بارگذاری خواهد شد.

معرفی سوره طارق

- نام سوره

در عموم مصحف‌ها و کتب تفسیر و حدیث از این سوره با نام «‌طارق‌» یاد شده است؛ و وجه تسمیه‌اش این است که در آیه اول به «طارق» سوگند یاد شده است. البته در برخی کتب تفسیری و حدیثی (تفسیر مجاهد، ص720؛ مجاز القرآن، ج2، ص294؛ تفسیر عبد الرزاق، ج3، ص416؛ سنن سعید بن منصور، ج8، ص317؛ تفسیر الطبری، ج24، ص349؛ تفسیر الماتریدی، ج10، ص127؛ تفسیر القرآن العزیز (لابن أبی زمنین)، ج5، ص117؛ الهدایة الى بلوغ النهایة، (مکی بن ابوطالب) ج12، ص8191 و ...) و گاه از قول رسول الله مثلا در «التیسیر فی التفسیر (للنسفی)، ج15، ص295[1]؛ فضائل القرآن (للمستغفری)، ج2، ص789؛ ترتیب الأمالی الخمیسیة للشجری، ج1، ص134[2]) ویا برخی صحابه مانند ابن عباس (جزء عم من التفسیر المسند لابن مردویه، ص302[3] و 304[4]) و خالد بن جبل (تفسیر الثعلبی، ج29، ص196-197[5]) با تعبیر «‌‌سُورَةُ وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ» از آن یاد شده است (التحریر و التنویر، ج‏30، ص229[6]).

همان طور که برای سوره‌هایی که با تسبیح خداوند شروع می‌شود تعبیر «مسبحات» به کار می‌رود، این سوره و سه سوره دیگر را که همگی‌شان شروعشان با «السماء» است گاه سوره‌های «سماوات» خوانده‌اند [یعنی سوره‌های انفطار (82) «إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ‏»، و انشقاق (84) «إِذَا السَّماءُ انْشَقَّت‏»، و بروج (85) «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوج»، و طارق (86) «وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ»]. تناسق الدرر فی تناسب السور (= أسرار ترتیب القرآن) للسیوطی (ص156[7]).

- مکی یا مدنی

همگان بر این باورند که این سوره در مکه نازل شده است (مثلا: مجمع البیان، ج‏10، ص712) و برخی گفته‌اند که قبل از سال دهم بعثت نازل شده است (التحریر و التنویر، ج‏30، ص229[8]).

- جایگاه سوره ‌طارق در بین سوره‌ها

سوره طارق در ترتیب نزول، 36مین سوره است (که با توجه به اختلافی که در خصوص اولین سوره نازل شده هست برخی آن را 35مین سوره شماره زده‌اند؛ مثلا در جمال القراء، ج1، ص107). عموما بر این باورند که بعد از سوره «بلد» و پیش از سوره «قمر» بر نازل شده است (مجمع البیان، ج‏10، ص612[9]؛ الإتقان فی علوم القرآن، ج1، ص96[10]؛ التحریر و التنویر، ج‏30، ص229[11])؛ هرچند از عطاء بن ابومسلم خراسانی نقل شده که وی سوره بعد از آن را نه سوره «قمر»، بلکه سوره «انشقاق» دانسته است (جمال القراء، ج1، ص107[12]).

این سوره در چینش کنونی مُصحَف، سوره 86 است و در جزء سی‌ام قرآن جای دارد.

- تعداد آیات 

قول مشهور این است که سوره طارق 17 آیه دارد (مثلا: مجمع البیان، ج‏10، ص712)؛ که البته این بر اساس نسخه‌های کوفی و بصری و مدنی اخیر است وگرنه در «مدنی اول»، 16 آیه است (التبیان فی تفسیر القرآن، ج‏10، ص322[13]؛ سعد السعود، ص292[14])، که در آن دو جمله «إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً» «وَ أَکیدُ کَیْدا» یک آیه محسوب می‌شود (جمال القراء، ج2، ص555[15]؛ روض الجنان، ج‏20، ص224[16]). (در جلسه446 درباره چرایی اختلاف در تعداد آیات سوره‌ها و اصطلاحاتی همچون «مدنی اول» توضیح داده شد: yekaye.ir/al-muzzammil-73-1-2)

- تعداد کلمات و حروف 

قدمای مفسران همچون ثعلبی (قرن5) و ابوالفتوح رازی قرن (6) تعداد کلمات این سوره را 61 کلمه و و تعداد حرفهایش را 239 حرف دانسته‌اند (روض الجنان، ج‏20، ص224[17]؛ الکشف و البیان (تعلبی)، ج‏10، ص177[18])

قبلا (ابتدای سوره ممتحنه) اشاره شد که ظاهرا مبنای شمارش کلمات نزد قدما، نه کلمه در اصطلاح نحو (که به هریک از اسم و فعل و حرف، کلمه اطلاق می‌شود)، بلکه حروف و کلماتی است که به صورت متصل نوشته می‌شود (لذا  نه فقط «النجم» یک کلمه است بلکه عباراتی مانند «فَلْیَنظُرِ» یا «عَلَیْهَا» یک کلمه حساب می‌شود)، البته بر این مبنا که کلمه «و» را (که حرف عطف است) نیز به کلمه بعدی متصل کنیم (مثلا هم «والطارق» در آیه 1 و هم «الطارق» در آیه 2 یک کلمه حساب شده است) که این سبکی است که غالبا در نگارشهای عربی مشاهده می‌شود.

در خصوص حروف هم بر اساس شمارش نرم‌افزار Wordبر اساس نحوه نگارش (رسم المصحف) مصحف عثمانی به عدد 254 می‌رسیم که احتمال دارد این تفاوت با عدد مذکور توسط قدما ناشی از حساب نکردن حروف ناخوانا (در این سوره، به طور مشخص «ا» در ابتدای کلمات معرفه مانند «السماء» که دقیقا 15 عدد است) توسط قدما باشد.

فضیلت و اهمیت سوره 

الف. نسبت این سوره با اهل بیت ع[19]

1) الف. در منابع اهل سنت از ابوهریره نقل شده است که رسول الله ص در نمازهای عشاء «سماء» را می‌خواندند؛ که مقصود سوره‌های بروج و طارق است که با کلمه «سماء» شروع می‌شود:  «وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ‏» «وَ السَّماءِ وَ الطَّارِق‏».

ب. و در روایتی دیگر از ابوهریره نقل شده که پیامبر ص دستور داد که در نماز عشاء سوره‌های سماوات* را بخوانند.

مسند أحمد، ج14، ص78

الف. حَدَّثَنَا عَبْدُ الصَّمَدِ، حَدَّثَنَا رُزَیْقٌ - یَعْنِی ابْنَ أَبِی سُلْمَى -، حَدَّثَنَا أَبُو الْمُهَزَّمِ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ص کَانَ یَقْرَأُ فِی الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ بِالسَّمَاءِ، یَعْنِی: «ذَاتِ الْبُرُوجِ»، وَ «السَّمَاءِ وَالطَّارِقِ».

ب. حَدَّثَنَا أَبُو سَعِیدٍ مَوْلَى بَنِی هَاشِمٍ، حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ عَبَّادٍ السَّدُوسِیُّ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا الْمُهَزَّمِ یُحَدِّثُ عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ: أَنَّ رَسُولَ اللهِ ص ‌أَمَرَ ‌أَنْ ‌یُقْرَأَ ‌بِالسَّمَاوَاتِ فِی الْعِشَاءِ.

*پی‌نوشت:

در معرفی سوره اشاره شد که مقصود از سوره‌های «سماوات» چهار سوره‌ای است که با «السماء» شروع می‌شوند.

 

آیات زیر بر اهل بیت ع تطبیق داده شده است که حدیث مربوطه ذیل هر آیه آمده است:

 

ب. سایر موارد

1) روایت است از ابىّ بن کعب که رسول- صلى اللّه علیه و على آله- فرمود:

هر که او سورة الطّارق بخواند، خداى تعالى او را به عدد هر ستاره‏اى که بر آسمان است ده حسنه بنویسد.

روض الجنان، ج‏20، ص224؛ مجمع البیان، ج‏10، ص712؛ المصباح للکفعمی، ص450؛ الکشف و البیان (ثعلبی)، ج‏10، ص177[20]

أبی بن کعب عن النبی ص قال:

مَنْ قَرَأَهَا أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى بِعَدَدِ کُلِّ نَجْمٍ فِی السَّمَاءِ عَشْرَ حَسَنَاتٍ.

 

2) از امام صادق علیه السّلام روایت شده که فرمودند:

هر کس قرائتش در نمازهاى واجب، سوره «وَ السَّماءِ وَ الطَّارِق» باشد، در روز قیامت در پیشگاه خداوند داراى مقام و منزلتى مى‏گردد؛ و از رفقای پیامبران و اصحاب آنان در بهشت خواهد بود.

ثواب الأعمال، ص122؛ مجمع البیان، ج‏10، ص712؛ المصباح للکفعمی، ص450

بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنِ الْحُسَیْنِ [= أَبِی ره قَالَ حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْعَلَاء] عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَیْسٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

مَنْ کَانَتْ قِرَاءَتُهُ فِی فَرَائِضِهِ بِ«السَّماءِ وَ الطَّارِقِ» کَانَتْ (کان) لَهُ عِنْدَ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ جَاهٌ وَ مَنْزِلَةٌ وَ کَانَ مِنْ رُفَقَاءِ النَّبِیِّینَ وَ أَصْحَابِهِمْ فِی الْجَنَّةِ.

 

3) از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمودند:

«عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ» [=سوره نبأ] را یاد بگیرید و «ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ» [سوره ق] را یاد بگیرید و «وَ السَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ» [= سوره بروج] را یاد بگیرید و «وَ السَّمَاءِ وَ الطَّارِقِ» [= سوره طارق] را یاد بگیرید؛ که اگر شما می‌دانستید که چه چیزی در آنهاست، هرکاری را مشغول آن بودید رها می‌کردید و آنها را یاد می گرفتید و با آنها به خدا تقرب می‌جستید؛ و همانا خداوند با آنها هر گناهی جز شرک به خداوند را می‌بخشد؛

و بدانید که «تَبَارَکَ الَّذِی بَیدِهِ الْمُلْکُ» [= سوره ملک] روز قیامت از صاحب خویش دفاع می‌کند و برای وی از گناهان طلب مغفرت می‌نماید.

مجمع البیان، ج‏10، ص791؛ مستدرک الوسائل، ج‏4، ص366

وَ عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: ...[21]

فَقَالَ ص: تَعَلَّمُوا «عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ» وَ تَعَلَّمُوا «ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ» وَ تَعَلَّمُوا «وَ السَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ» وَ تَعَلَّمُوا «وَ السَّمَاءِ وَ الطَّارِقِ» فَإِنَّکُمْ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا فِیهِنَّ لَعَطَّلْتُمْ مَا أَنْتُمْ فِیهِ وَ تَعَلَّمْتُمُوهُنَّ وَ تَقَرَّبْتُمْ إِلَى اللَّهِ بِهِنَّ وَ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ بِهِنَّ کُلَّ ذَنْبٍ إِلَّا الشِّرْکَ بِاللَّهِ؛

وَ اعْلَمُوا أَنَّ «تَبَارَکَ الَّذِی بَیدِهِ الْمُلْکُ» تُجَادِلُ عَنْ صَاحِبِهَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنَ الذُّنُوبِ.

 

4) مرحوم بحرانی از کتاب «خواص القرآن» سه روایت زیر را نقل کرده است:

الف. از رسول الله ص نقل شده که فرمودند:

هر که این سوره را بخواند، خداوند او را به عدد هر ستاره‏اى که بر آسمان است ده حسنه برای او بنویسد، و اگر آن را بنویسند و با آن بشویند و با آن زخم را بشوید، زخم دیگر چرک‌دار نخواهد شد، و اگر بر چیزی خوانده شود، آن چیز را محفوظ می‌دارد، و صاحبش در مورد آن چیز آسوده خاطر خواهد بود.

ب. از رسول الله ص نقل شده که فرمودند:

هر کس آن را بر روی ظرفی بنویسد و آن را با آب بشوید و با آن زخم را بشوید زخم دیگر چرک‌دار نخواهد شد، و اگر آ» را بر چیزی بخوانی، آن چیز را محفوظ قرار داده‌ای، و صاحبش در مورد آن چیز آسوده خاطر خواهد بود.

ج. از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند:

هرکس زخم‌ها را با آب آن بشوید، [آن زخم‌ها] تسکین می‌یابد و چرک‌دار نخواهند شد، و هرکس این سوره را بر چیزی که می‌خواهد به عنوان دارو بنوشد، در آن شفا خواهد بود.

البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏5، ص629 (من خواص القرآن، ص13)

روی عن النبی (صلى الله علیه و آله) أنه قال:

«من قرأ هذه السورة کتب الله له عشر حسنات بعدد کل نجم فی السماء، و من کتبها و غسلها بالماء، و غسل بها الجراح لم ترم، و إن قرئت على شی‏ء حرسته و أمن صاحبه علیه».

و قال رسول الله (صلى الله علیه و آله):

«من کتبها فی إناء و غسلها بالماء و غسل بها الجراح لم ترم، و إن قرئت على شی‏ء حرسته و أمن علیه صاحبه».

و قال الصادق (علیه السلام):

«من غسل بمائها الجراح سکنت و لم تقح، و من قرأها على شی‏ء یشرب دواء یکون فیه الشفاء».

 

مطالب زیر بدون سند در برخی منابع یافت شد؛ و برخی از آنها معلوم نیست که لزوما سخن معصوم باشد:

5) الف. اگر سوره طارق بر دواهای نوشیدنی خوانده شود از عوارض جانبی آن ایمن شود؛ و خواندن آن در بستر موجب ایمنی از احتلام می‌گردد.

الدر النظیم فی خواص القرآن (یافعی عبدالله بن اسعد، 768 - 698ق)، ص112

سورة الطارق: تقرأ على المشروب من الأدویة تؤمن غائلته و قراءتها فی الفراش تؤمن من الاحتلام.

ب. مضمون دوم در کتاب زیر به صورت حدیثی از امام صادق ع آمده است؛ اما در کتب حدیثی یافت نشد:

خواص کامل سوره های قرآن کریم» (ص206؛ به نقل از کتاب درمان با قرآن، ص141)

امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر سوره طارق را در وقت خواب بخوانند از احتلام ایمن گردند.

 

5) اگر از ابتدای سوره طارق تا آیه 10 (فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ) را بر چهار کاغذ جداگانه بنویسند و هر نوشته را روی چوبی بگذارند و هر کدام از چوبها را در گوشه‌ای از مکان مورد نظر بگذارند، ان شاء الله ملخ و امثال آن از بین می‌رود.

خواص القرآن و فوائده، ص162

و فی المصباح: من کتب من أولها إلی قوله: فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ علی أربع رقاع و جعل کل رقعة فی رأس عود فی أربع زوایا المکان فإن الجراد و غیره یهلک إن شاء اللّه تبارک و تعالی.

تبصره:

نویسنده کتاب بدون اشاره به نام هیچ معصومی، مدعی شده که این مطلب را از کتاب «المصباح» نقل کرده؛ و در پاورقی نوشته شده است: «مصباح الکفعمی، ص 614، حاشیة رقم 1»

در نسخه مصباح کفعمی که در نرم‌افزار وجود دارد این عبارت یافت نشد و احتمالا سند نویسنده حاشیه‌ای بر نسخه خطی آن بوده است.

 

6) از سهروردی دستورالعملی در خصوص کتابت این آیات با آیاتی دیگر برای کسی که فرزند می‌خواهد ذکر شده است که ادعا شده این دستورالعمل را هزاران نفر انجام داده و مجرب بوده است (چون احتمال دارد وی به حدیثی در این زمینه دسترسی داشته که متن آن حدیث به دست ما نرسیده است دستورعمل وی تقدیم می‌شود):

این آیات را با مشک و زعفران بنویسند و هریک از زن و مرد در روز مورد نظر روزه بگیرند، سپس غسل کنند، وقت نما عشاء این آیات را با آب بشویند و با آن افطار کنند؛ و نیز: زن چهل روز این آیات را به پشت خود ببندد و هرگز باز نکند و آیات اینها هستند: «إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ» (آل عمران/9) همان گونه که خداوند متعال فرمود: «وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتی بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعاً» (رعد/31) «وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ وَ ما أَدْراکَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظٌ فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ» (طارق/1-7) «فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» (یوسف/64).

خواص القرآن و فوائده، ص290

و نقل عن الشیخ شهاب الدین السهروردی (قدس سره) لمن طلب الولد تکتب هذه الآیات بالمسک و الزعفران، و یصوم کل من الرجل و المرأة فی ذلک الیوم ثم یغتسلان، فإذا کان وقت صلاة العشاء غسلت الآیات بالماء و أفطرا علیه و أیضا: تربط المرأة هذه الآیات علی ظهرها 40 یوما لا تفتحها أبدا. و هو عمل لا شک فیه جربه الآلاف من الناس، و الآیات هی:

«إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ» کما قال اللّه تعالی «وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتی بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعاً» «وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ وَ ما أَدْراکَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْها حافِظٌ فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ» «فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ».

 

- حکایاتی درباره این سوره و نزول آن

8) از خالد عدوانی نقل شده است که:

من رسول الله ص را وقتی نزد ثقیف* آمده بود دیدم در حالی که بر کمان یا عصایی تکیه زده بود و آن زمانی بود که برای درخواست کمک نزد آنها آمده بود و شنیدم که «والسماء و الطارق» را خواند تا آن را به پایان رساند.

در همان حالت جاهلیتم که مشرک بودم آن را حفظ کردم و سپس در زمانی که اسلام آوردم آن را می‌خواندم.

همان موقع ثقیف مرا خواستند و گفتند: از این مرد چه شنیده‌ای؟

پس آن را بر آنان خواندم.

برخی از قریش که همراه او [=پیامبر ص] بودند گفتند ما رفیق خودمان را بهتر می‌شناسیم. اگر می‌دانستیم که آنچه می‌گوید حق است حتما از او پیروی می‌کردیم.

مسند أحمد، ج31، ص289؛ التاریخ الکبیر (للبخاری) ج3،  ص41[22]؛ الکشف و البیان (ثعلبی)، ج‏10، ص177؛ الدر المنثور، ج‏6، ص335؛  التحریر و التنویر، ج‏30، ص229

حَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ مُحَمَّدٍ [قَالَ عَبْدُ اللهِ بْنُ أَحْمَدَ]: وَسَمِعْتُهُ أَنَا مِنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی شَیْبَةَ، حَدَّثَنَا مَرْوَانُ بْنُ مُعَاوِیَةَ الْفَزَارِیُّ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الطَّائِفِیِّ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ خَالِدٍ الْعَدْوَانِیِّ، عَنْ أَبِیهِ:

أَنَّهُ أَبْصَرَ رَسُولَ اللهِ ص فِی مَشْرِقِ ثَقِیفٍ، وَهُوَ قَائِمٌ عَلَى قَوْسٍ أَوْ عَصًا حِینَ أَتَاهُمْ یَبْتَغِی عِنْدَهُمُ النَّصْرَ، قَالَ: فَسَمِعْتُهُ یَقْرَأُ «‌وَالسَّمَاءِ ‌وَالطَّارِقِ» ‌حَتَّى ‌خَتَمَهَا.

قَالَ: فَوَعَیْتُهَا فِی الْجَاهِلِیَّةِ وَأَنَا مُشْرِکٌ، ثُمَّ قَرَأْتُهَا فِی الْإِسْلَامِ.

قَالَ: فَدَعَتْنِی ثَقِیفٌ، فَقَالُوا: مَاذَا سَمِعْتَ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ؟

فَقَرَأْتُهَا عَلَیْهِمْ. فَقَالَ مَنْ مَعَهُمْ مِنْ قُرَیْشٍ: نَحْنُ أَعْلَمُ بِصَاحِبِنَا، لَوْ کُنَّا نَعْلَمُ مَا یَقُولُ حَقًّا لَاتَّبَعْنَاهُ.

* تبصره:

ظاهرا اشاره به سفر پیامبر ص به طائف است که در سال دهم بعثت و مدتی بعد از رحلت حضرت ابوطالب که دیگر حضرت بی‌یاور مانده بود نزد قبیله ثقیف در طائف رفتند و آنها را به اسلام و یاری خویش دعوت کردند.

 

9) جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است که:

معاذ نماز مغرب را خواند و در آن سوره‌های بقره و نساء را خواند. پس پیامبر ص به او فرمود:

آیا می خواهی [دیگران را] از دین زده کنی؟! آیا کفایت نمی‌کرد که سوره‌های طارق و ضحی را می‌خواندی؟!

السنن الکبرى (النسائی)، ج10، ص332؛ معجم الصحابة لابن قانع البغدادی (351)، ج3، ص1

أَخْبَرَنَا عَمْرُو بْنُ مَنْصُورٍ، حَدَّثَنَا أَبُو نُعَیْمٍ، عَنْ مِسْعَرٍ، عَنْ مُحَارِبِ بْنِ دِثَارٍ، عَنْ جَابِرٍ، قَالَ:

صَلَّى مُعَاذٌ الْمَغْرِبَ، ‌فَقَرَأَ ‌الْبَقَرَةَ ‌وَالنِّسَاءَ.

فَقَالَ النَّبِیُّ ص: «أَفَتَّانٌ یَا مُعَاذُ، مَا کَانَ یَکْفِیکَ أَنْ تَقْرَأَ بِالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ، وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا؟»

تبصره:

این حدیث ظاهرا ناظر به نماز جماعت ویا نمازهای واجب است که خواندن چنین سوره‌هایی فوق طاقت عموم افراد است. وگرنه در سیره خود پیامبر ص نقل شده که مثلا حذیفه نقل کرده یک شب کنار پیامبر ص بودم و خودش در چهار رکعت از نماز شبش سوره‌های بقره و آل عمران و نساء و مائده را خواند (سنن أبی داود، ج1، ص325[23]).

غرض سوره و مروری بر محتوای کلی آن 

1) بیان برخی مفسران درباره کلیت این سوره:

الف. مرحوم طبرسی بیان می‌دارد کخ سوره قبل با وعید ختم شد و این سوره هم با وعید آغاز می‌شود و در آن بر اینکه اعمال خلایق محفوظ است تأکید می‌گردد (مجمع البیان، ج‏10، ص712[24]).

ب. علامه طباطبایی درباره کلیت این سوره صرفا اشاره می‌کنند که در این سوره انذاری نسبت به معاد داده می‌شود و با اطلاق قدرت خداوند بر آن استدلال می‌شود و در آن اشاره‌ای به حقیقت آن روز هست و با وعده عذاب به کفار خاتمه می‌یابد (المیزان، ج‏20، ص258[25]).

ج. ابن عاشور هم اغراض این سوره را چنین برشمرده است:

اثبات گردآوری اعمال و جزای بر اعمال؛ اثبات امکان برانگیختن با نقض آنچه که مشرکان در خصوص امکان اعاده اجسام محال می‌دانستند؛ و در این بین، به نحو لطیفی تذکری به ظرافتهای صنع الهی و حکمت او در آفرینش انسان می‌دهد؛ و ارج نهادن به شأن قرآن و نشان دادن صدق مطالبی که درباره برانگیخته شدن در آن آمده است؛ و تهدید مشرکانی که از مسلمانان دوری می‌گزینند؛ و تثبیت پیامبر ص و وعده به او که خداوند بزودی وی را یاری می‌کند (التحریر و التنویر، ج‏30، ص229-230[26]).

2) سوره با سوگندی به آسمان و آن ستاره درخشانی که شبانه و به سرعت در حال حرکت است آغاز می‌شود و با این سوگند تأکید می‌کند که برای هر انسانی محافظی هست. سپس تذکری می‌دهد به روند آفرینش دنیوی انسان و قدرت خداوند بر برگرداندن وی؛ و از اینجا سراغ روزی می‌رود که هر نهانی آشکار می گردد و نیرو و یاری دیگری در کار نیست. سپس دوباره سوگندی یاد می‌کند به آسمانی که بارش از آنجاست و زمینی که بستر شکوفا شدن است و سوگند می‌خورد که این سخن فیصه‌بخشی است نه بازی و مسخره. در پایان اشاره می‌کند که آنان مکری می‌کنند و خداوند هم برنامه‌ای قرار می‌دهد و البته به پیامبرش می‌گوید فعلا مهلتی به کافران بده تا ببینیم چه می‌کنند.

 

 

 


[1] . روى أبیُّ بن کعبٍ رضی الله عنه عن النَّبیِّ ص أنَّه قال: "مَن قرأَ ‌سورةَ {‌وَالسَّمَاءِ ‌وَالطَّارِقِ}، أعطاه اللَّه تعالى عشرَ حسنات بعددِ کلِّ نجمٍ فی السَّماء یوم القیامة".

[2] . «وَمَنْ قَرَأَ سُورَةَ وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ، أَعْطَاهُ اللَّهُ بِعَدَدِ کُلِّ نَجْمٍ فِی السَّمَاءِ عَشْرَ حَسَنَاتٍ.»

[3] . حدثنا الحسین بن أحمد بن شیبان حدثنا محمد بن عامر حدثنا محمد بن سلام أخبرنا مطرف بن مازن عن ابن جریج عن عطاء عن ابن عباس قال: أنزلت بمکة ‌سورة {‌وَالسَّمَاءِ ‌وَالطَّارِقِ}.

[4] . حدثنا عبد الله بن محمد حدثنا بهلول حدثنا ابن أبی جعفر حدثنا عمر بن هارون حدثنا عثمان بن عطاء عن أبیه عن ابن عباس قال: أنزل بمکة ‌سورة {‌وَالسَّمَاءِ ‌وَالطَّارِقِ}.»

[5] . «وأخبرنا ابن فنجویه، قال: حَدَّثَنَا ابن نصرویه، قال: حَدَّثَنَا أبو العباس إسحاق بن الفضل الزَّیات، قال: یوسف ابن موسى القطَّان، قال: حَدَّثَنَا الضحاک بن مخلد، عن عبد الله بن عبد الرَّحْمَن بن یعلی بن کعب، عن عبد الرَّحْمَن بن خالد بن (جبل -أو ابن أبی جبل)، شک أبو عاصم- عن أَبیه قال: رأیت رسول الله ص متوکئًا على قوس فی مشرقة ثقیف فقرأ سورة: {وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ} حتَّى ختمها، فحفظتها فی الجاهلیة قال: فمررت فی مجلس ثقیف، وفیهم قوم من قریش فیهم عُتبة، وشیبة ابنا ربیعة، واستقرؤنی فقرأتها علیهم، فقال الثقفیون: ما نرى هذا إلَّا حقًا، فقال القرشیون: نحن أعلم بصاحبنا لو علمنا أنَّه حق لتبعنا»

 

[19] . پیامبر اکرم در حدیث متواتری که شیعه و سنی روایت کرده است قرآن و اهل بیت را «ثقلین»ی خوانده است که از هم جدایی‌ناپذیرند. در احادیث متعددی از اهل بیت، بین خود اهل بیت ع (یک نفر از آنها یا برخی از آنها) و برخی سوره‌های قرآن نسبت خاصی معرفی شده است. مواردی که ناظر به آیه خاصی باشد ضمن خود آیه خواهد آمد.

[20] . أخبرنی أبو عثمان بن أبی بکر المقرئ قال: أخبرنا أبو عمرو بن أبی الفضل الشروطی قال: حدّثنا إبراهیم بن شریک الأسدی قال: حدّثنا أبو عبد الله بن یونس قال: حدّثنا سلام بن سلیم قال: حدّثنا هارون بن کثیر عن زید بن أسلم عن أبیه عن أبی أمامة عن أبیّ بن کعب قال: قال رسول الله صلى اللّه علیه و سلم: «من قرأ سورة الطارق أعطاه الله من الأجر بعدد کلّ نجم فی السماء عشر حسنات».

[21] . ‏: لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی «لَمْ یَکُنْ» لَعَطَّلُوا الْأَهْلَ وَ الْمَالَ وَ تَعَلَّمُوهَا.

فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ خُزَاعَةَ: مَا فِیهَا مِنَ الْأَجْرِ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟

فَقَالَ لَا یَقْرَؤُهَا مُنَافِقٌ أَبَداً وَ لَا عَبْدٌ فِی قَلْبِهِ شَکٌّ فِی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. وَ اللَّهِ إِنَّ الْمَلَائِکَةَ الْمُقَرَّبِینَ لَیَقْرَءُونَهَا مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ‏ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ لَا یَفْتُرُونَ مِنْ قِرَاءَتِهَا؛ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ یَقْرَؤُهَا بِلَیْلٍ إِلَّا بَعَثَ اللَّهُ مَلَائِکَةً یَحْفَظُونَهُ فِی دِینِهِ وَ دُنْیَاهُ وَ یَدْعُونَ لَهُ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ؛ فَإِنْ قَرَأَهَا نَهَاراً أُعْطِیَ عَلَیْهَا مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا أَضَاءَ عَلَیْهِ النَّهَارُ وَ أَظْلَمَ عَلَیْهِ اللَّیْلُ.

فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ قَیْسِ غَیْلَانَ: زِدْنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ هَذَا الْحَدِیثِ فِدَاکَ أَبِی وَ أُمِّی.

[22] . عبدِ الرَّحمنِ الطَّائفیُّ، سمعَ عَبدَ الرَّحمنِ بنَ خالدِ بنِ جِیلٍ العَدْوانیَّ، عن أبیهِ، قالَ: رَأَیْتُ النَّبِیَّ ص قَائِمًا، فی مَشْرِقِ ثَقِیفٍ، عَلى عَصا، أوْ قَوْسٍ، وهُوَ یَقْرَأُ: {وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ} حتَّى خَتَمَها، فَوَعَیْتُهَا فی الجَاهِلِیَّةِ وَأَنا مُشْرِکٌ، فَقَرَأْتُها فی الإِسْلامِ، قالَ: فَدَعَتْنی ثَقِیفٌ: مَاذَا سَمِعْتَ مِنْ هَذا الرَّجُلِ؟ فَقَرَأْتُها، فَقالَ مَنْ مَعَهُ مِنْ قُرَیشٍ: نَحْنُ أَعْلَمُ بِصَاحِبِنَا، لَوْ نَعْلَمُ أَنَّ مَا یَقُولُ حَقٌّ لَاتَّبَعْنَاهُ.

[23] . حَدَّثَنَا أَبُو الْوَلِیدِ الطَّیَالِسِیُّ ، وَعَلِیُّ بْنُ الْجَعْدِ، قَالَا: نَا شُعْبَةُ ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مُرَّةَ ، عَنْ أَبِی حَمْزَةَ مَوْلَى الْأَنْصَارِ عَنْ رَجُلٍ مِنْ بَنِی عَبْسٍ ، عَنْ حُذَیْفَةَ: «أَنَّهُ رَأَى رَسُولَ اللهِ ص یُصَلِّی مِنَ اللَّیْلِ، فَکَانَ یَقُولُ: اللهُ أَکْبَرُ ثَلَاثًا، ذُو الْمَلَکُوتِ وَالْجَبَرُوتِ وَالْکِبْرِیَاءِ وَالْعَظَمَةِ، ثُمَّ اسْتَفْتَحَ فَقَرَأَ الْبَقَرَةَ، ‌ثُمَّ ‌رَکَعَ ‌فَکَانَ ‌رُکُوعُهُ ‌نَحْوًا مِنْ قِیَامِهِ، وَکَانَ یَقُولُ فِی رُکُوعِهِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرُّکُوعِ فَکَانَ قِیَامُهُ نَحْوًا مِنْ قِیَامِهِ، یَقُولُ: لِرَبِّیَ الْحَمْدُ، ثُمَّ یَسَجُدَ فَکَانَ سُجُودُهُ نَحْوًا مِنْ قِیَامِهِ، فَکَانَ یَقُولُ فِی سُجُودِهِ: سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَى، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ السُّجُودِ، وَکَانَ یَقْعُدُ فِیمَا بَیْنَ السَّجْدَتَیْنِ نَحْوًا مِنْ سُجُودِهِ، وَکَانَ یَقُولُ: رَبِّ اغْفِرْ لِی، رَبِّ اغْفِرْ لِی، فَصَلَّى أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ فَقَرَأَ فِیهِنَّ الْبَقَرَةَ، وَآلَ عِمْرَانَ، وَالنِّسَاءَ، وَالْمَائِدَةَ، أَوِ الْأَنْعَامَ،» شَکَّ شُعْبَةُ.