1139) سوره ممتحنة (60) آیه 9 إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ (حدیث)

حدیث

1) از امام باقر ع از پدرشان از جدشان روایت شده است که امیرالمومنین ع فرمودند:

همنشینی با بدان سوء ظن به خوبان را به ارث می‌گذارد؛ و همنشینی با خوبان، بدان را به خوبان ملحق می‌سازد و همنشینی بدکاران [= افراد فاجر] با نیکوکاران [= ابرار]، آن بدکاران را به نیکوکاران ملحق می‌سازد. پس هرکس امر وی بر شما مشتبه شد و دینش را ندانستید به همنشینانش بنگرید؛ پس اگر اهل دین خدا بودند او بر دین خداست و اگر بر غیر دین خدا بودند حظ و بهره‌ای از دین خدا ندارد.

همانا رسول الله می‌فرمود:

کسی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد نباید که با کافری برادری کند و با بدکاری همنشین شود و کسی که با کافری برادری کند یا با بدکاری همنشین شود کافر بدکار است!

صفات الشیعة، ص6

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى الْعَطَّارُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَیْسٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ:

قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: مُجَالَسَةُ الْأَشْرَارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْیَارِ وَ مُجَالَسَةُ الْأَخْیَارِ تُلْحِقُ الْأَشْرَارَ بِالْأَخْیَارِ وَ مُجَالَسَةُ الْفُجَّارِ لِلْأَبْرَارِ تُلْحِقُ الْفُجَّارَ بِالْأَبْرَارِ فَمَنِ اشْتَبَهَ عَلَیْکُمْ أَمْرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دِینَهُ فَانْظُرُوا إِلَى خُلَطَائِهِ فَإِنْ کَانُوا أَهْلَ دِینِ اللَّهِ فَهُوَ عَلَى دِینِ اللَّهِ وَ إِنْ کَانُوا عَلَى غَیْرِ دِینِ اللَّهِ فَلَا حَظَّ لَهُ فِی دِینِ اللَّهِ؛

إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَقُولُ: مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَلَا یُؤَاخِیَنَّ کَافِراً وَ لَا یُخَالِطَنَّ فَاجِراً وَ مَنْ آخَى کَافِراً أَوْ خَالَطَ فَاجِراً کَانَ کَافِراً فَاجِراً.

 

2) الف. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:

شخصی که با آنکه از ما عیبجویی می‌کند همنشین شود یا کسی را که کینه‌ ما را به دل دارد مدح کند یا به وصلت با کسی اقدام کند که رابطه‌اش را با ما قطع کرده یا به قطع رابطه با کسی اقدام کند که به ما وصل می‌شود یا ولایت کسی که دشمن ماست بپذیرد یا با ولی ما دشمنی کند، پس به خدایی که «سبع مثانی و قرآن عظیم» (حجر/87) را نازل کرده است کفر ورزیده است.

الأمالی( للصدوق)، ص56

حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ سُلَیْمَانَ بْنِ مُقْبِلٍ الْمَدِینِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ:

مَنْ جَالَسَ لَنَا عَائِباً أَوْ مَدَحَ لَنَا قَالِیاً أَوْ وَاصَلَ لَنَا قَاطِعاً أَوْ قَطَعَ لَنَا وَاصِلًا أَوْ وَالَى لَنَا عَدُوّاً أَوْ عَادَى لَنَا وَلِیّاً فَقَدْ کَفَرَ بِالَّذِی أَنْزَلَ السَّبْعَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیم‏

ب. از امام رضا ع روایت شده که فرمودند:

شخصی که به وصلت با کسی اقدام کند که رابطه‌اش را با ما قطع کرده یا به قطع رابطه با کسی اقدام کند که به ما وصل است یا مدح کسی را گوید که از ما عیبجویی می‌کند یا مخالف ما را احترام و اکرام کند نه او از ماست و نه ما از اوییم.

صفات الشیعة، ص7

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع یَقُولُ:

مَنْ وَاصَلَ لَنَا قَاطِعاً أَوْ قَطَعَ لَنَا وَاصِلًا أَوْ مَدَحَ لَنَا عَائِباً أَوْ أَکْرَمَ لَنَا مُخَالِفاً فَلَیْسَ مِنَّا وَ لَسْنَا مِنْهُ.[1]

 

3) از امام رضا ع روایت شده که فرمودند:

کسی که ولایت دشمنان خدا را بپذیرد پس با اولیای خدا دشمنی ورزیده است؛ و کسی که با اولیای خدا دشمنی بورزد با خداوند تبارک و تعالی دشمنی ورزیده است و بر خداوند است که وی را در آتش جهنم وارد کند.

صفات الشیعة، ص7

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْمُتَوَکِّلُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ السَّعْدَآبَادِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ:

مَنْ وَالَى أَعْدَاءَ اللَّهِ فَقَدْ عَادَى أَوْلِیَاءَ اللَّهِ وَ مَنْ عَادَى أَوْلِیَاءَ اللَّهِ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُدْخِلَهُ فِی نَارِ جَهَنَّمَ.[2]

 

4) از امام رضا ع روایت شده که فرمودند:

همانا از میان کسانی که مودت ما اهل بیت را در پیش گرفته‌اند کسانی هستند که لعنت آنان بر شیعیان ما شدیدتر از دجال است!

گفتم: یا ابن رسول الله! به چه جهت؟

فرمود: به خاطر موالات با دشمنان ما و دشمنی با اولیای ما؛ زیرا وقتی چنین شود حق با باطل مخلوط می‌گردد و امر مشتبه می‌شود و دیگر مومن از منافق شناخته نمی‌شود.

صفات الشیعة، ص8

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْمُتَوَکِّلُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْخَزَّازِ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع یَقُولُ:

إِنَّ مِمَّنْ یَتَّخِذُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ لَمَنْ هُوَ أَشَدُّ لَعْنَةً عَلَى شِیعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ!

فَقُلْتُ لَهُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! بِمَا ذَا؟

قَالَ: بِمُوَالاةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِیَائِنَا إِنَّهُ إِذَا کَانَ کَذَلِکَ اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ یُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِقٍ.

5) از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:

کسی که کافری را دوست بدارد خدا را مورد بغض و کینه قرار داده است و کسی که بغض کافری را داشته باشد خدا را دوست داشته است.

سپس فرمودند: دوست دشمن خدا، دشمن خداست.

الأمالی( للصدوق)، ص605؛ صفات الشیعة، ص9[3]

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِکٍ الْفَزَارِیُّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ:

مَنْ أَحَبَّ کَافِراً فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَ کَافِراً فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ.

ثُمَّ قَالَ ع: صَدِیقُ عَدُوِّ اللَّهِ عَدُوُّ اللَّهِ.

 

6) از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:

ناصبی کسی نیست که [صریحا] نسبت به ما نَصب (مخالفت و دشمنی) بورزد زیرا کسی را پیدا نمی‌کنی که بگوید من بغض محمد و آل محمد ص را به دل دارم؛ ولیکن ناصبی کسی که است عَلَم نصب را علیه شما بلند کند در حالی که می‌داند شما ولایت ما را پذیرفته‌اید و از دشمنان ما تبری می‌جویید.

و فرمودند: کسی که دشمن ما را سیر کند ولیّ ما را کُشته است.

معانی الأخبار، ص365؛ صفات الشیعة، ص9[4]

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِی عَمِّی مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْکُوفِیِّ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَیْسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:

لَیْسَ النَّاصِبُ مَنْ نَصَبَ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ لِأَنَّکَ لَا تَجِدُ أَحَداً یَقُولُ أَنَا أُبْغِضُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ؛ وَ لَکِنَّ النَّاصِبَ مَنْ نَصَبَ لَکُمْ وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّکُمْ تَتَوَلَّوْنَا أَوْ تَتَبَرَّءُونَ مِنْ أَعْدَائِنَا.

وَ قَالَ ع: مَنْ أَشْبَعَ عَدُوّاً لَنَا فَقَدْ قَتَلَ وَلِیّاً لَنَا.

ب. شیخ صدوق همین مضمون را با دو سند دیگر از امام صادق ع روایت کرده است با اندک تفاوتی؛ که امام ع فرموده باشند:

ناصبی کسی نیست که [صریحا] نسبت به ما نَصب (مخالفت و دشمنی) بورزد زیرا مردی را پیدا نمی‌کنی که بگوید من [ناصبی هستم] بغض محمد و آل محمد ص را به دل دارم؛ ولیکن ناصبی کسی که است عَلَم نصب را علیه شما بلند کند در حالی که می‌داند شما ولایت ما را پذیرفته‌اید و اینکه شما از شیعیان مایید.

علل الشرائع، ج‏2، ص601؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص207[5]

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

لَیْسَ النَّاصِبُ مَنْ نَصَبَ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ لِأَنَّکَ لَا تَجِدُ رَجُلًا یَقُولُ أَنَا أُبْغِضُ [النَّاصِبُ] مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ لَکِنَّ النَّاصِبَ مَنْ نَصَبَ لَکُمْ وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّکُمْ تَتَوَلَّوْنَّا [تَتَوَالَوْنَا] وَ أَنَّکُمْ مِنْ شِیعَتِنَا.

 

7) الف. از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده است که امیرالمومنین ع فرمودند:

همانا رسول الله ص از [قبول کردن] زبد* مشرکین نهی کردند و مقصودشان هدیه‌های اهل حرب [کسانی که در جنگ با مسلمانان‌اند] بود.

* زَبَد هم به معنای «کَرِه‌‌ای که از شیر گرفته می‌شود» به کار می‌رود و هم به معنای «کف روی آب». البته این کلمه به عنوان جمع «زبده» به معنای «بهترین و نیکوترینِ هر چیزى» هم به کار می‌رود.

الجعفریات، ص82؛ النوادر (للراوندی)، ص33

أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ حَدَّثَنِی مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع:

أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَهَى عَنْ زَبْدِ الْمُشْرِکِینَ یُرِیدُ هَدَایَا أَهْلِ الْحَرْبِ.

ب. از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:

اگر مومنی مرا به غذای [درست شده از] یک تکه سردست گوسفند دعوت کند اجابتش خواهم کرد، و این [اجابت دعوت مومن] از دین است؛ و اگر مشرک یا منافقی مرا به غذای [درست شده از] یک شتر ذبح شده دعوت کند اجابتش نخواهم کرد و این هم از دین است؛ خداوند عز و جل مرا برحذر داشته است از هدایای مشرکان و منافقان و غذاهای آنها.

الکافی، ج‏6، ص274

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الْکَرْخِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

لَوْ أَنَّ مُؤْمِناً دَعَانِی إِلَى طَعَامِ ذِرَاعِ شَاةٍ لَأَجَبْتُهُ وَ کَانَ ذَلِکَ مِنَ الدِّینِ؛ وَ لَوْ أَنَّ مُشْرِکاً أَوْ مُنَافِقاً دَعَانِی إِلَى طَعَامِ جَزُورٍ مَا أَجَبْتُهُ وَ کَانَ ذَلِکَ مِنَ الدِّینِ. أَبَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِی زَبْدَ الْمُشْرِکِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ طَعَامَهُمْ.

ج. حکایت

8) الف. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:

عرب در جاهلیت دو گروه بودند: حِلّ و حُمس. حمس، قریش بود و بقیه عرب، حلّ محسوب می‌شدند؛ و کسی از حل نبود مگر اینکه حرمی‌ای [= یک نفر از اهل حرم] از حمس داشت؛ و کسی که حرمی‌ای از حمس نداشت به او اجازه نمی‌دادند که طواف کند مگر برهنه. رسول الله ص حرمیِ عیاض بن حمار مجاشعی بود؛ و عیاض شخصی با جایگاهی عظیم، و در زمان جاهلیت، قاضی اهل عکاظ بود. روال عیاض این بود که وقتی وارد مکه می‌شد لباسهای گناهان و زشت‌کاریها را از تن درمی‌آورد و لباس رسول الله ص را به خاطر طاهر بودنش می‌گرفت و می‌پوشید و با آن طواف خانه خدا را انجام می داد و سپس وقتی از طواف فارغ می‌شد آنها را به رسول الله ص برمی‌گرداند. چون رسول الله ص [بر اهل مکه] پیروز شد عیاض با هدیه‌ای خدمت رسول الله ص رسید ولی رسول الله ص هدیه وی را نپذیرفت و فرمود: عیاض! اگر مسلمان شوی هدیه‌ات را می‌پذیرم زیرا خداوند مرا از قبول هدایای مشرکین بازداشته است. عیاض بعد از آن مسلمان شد و اسلام خوبی داشت و خدمت رسول الله ص هدیه‌ای فرستاد و پیامبر ص از او قبول کرد.

الکافی، ج‏5، ص142

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنِ ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی بَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

کَانَتِ الْعَرَبُ فِی الْجَاهِلِیَّةِ عَلَى فِرْقَتَیْنِ الْحُلِّ وَ الْحُمْسِ فَکَانَتِ الْحُمْسُ قُرَیْشاً وَ کَانَتِ الْحُلُّ سَائِرَ الْعَرَبِ فَلَمْ یَکُنْ أَحَدٌ مِنَ الْحُلِّ إِلَّا وَ لَهُ حَرَمِیٌّ مِنَ الْحُمْسِ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ حَرَمِیٌّ مِنَ الْحُمْسِ لَمْ یُتْرَکْ أَنْ یَطُوفَ بِالْبَیْتِ إِلَّا عُرْیَاناً وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَرَمِیّاً لِعِیَاضِ بْنِ حِمَارٍ الْمُجَاشِعِیِّ وَ کَانَ عِیَاضٌ رَجُلًا عَظِیمَ الْخَطَرِ وَ کَانَ قَاضِیاً لِأَهْلِ عُکَاظٍ فِی الْجَاهِلِیَّةِ فَکَانَ عِیَاضٌ إِذَا دَخَلَ مَکَّةَ أَلْقَى عَنْهُ ثِیَابَ الذُّنُوبِ وَ الرَّجَاسَةِ وَ أَخَذَ ثِیَابَ رَسُولِ اللَّهِ ص لِطُهْرِهَا فَلَبِسَهَا وَ طَافَ بِالْبَیْتِ ثُمَّ یَرُدُّهَا عَلَیْهِ إِذَا فَرَغَ مِنْ طَوَافِهِ. فَلَمَّا أَنْ ظَهَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَتَاهُ عِیَاضٌ بِهَدِیَّةٍ فَأَبَى رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ یَقْبَلَهَا وَ قَالَ: یَا عِیَاضُ لَوْ أَسْلَمْتَ لَقَبِلْتُ هَدِیَّتَکَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَى لِی زَبْدَ الْمُشْرِکِینَ. ثُمَّ إِنَّ عِیَاضاً بَعْدَ ذَلِکَ أَسْلَمَ وَ حَسُنَ إِسْلَامُهُ فَأَهْدَى إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص هَدِیَّةً فَقَبِلَهَا مِنْهُ.

ب. ابراهیم کرخی روایت کرده است:

از امام صادق ع درباره شخصی پرسیدم که زمین حاصلخیز بزرگی داشت و وقتی جشن مهرگان [16 تا 21 ماه مهر] و نوروز می‌شد [ایرانیان زرتشتی] هدایایی برای وی می‌آوردند که برعهده‌شان نبود [یعنی جزء مالیات و جزیه نبود] و بدین وسیله به او تقرب می‌جستند.

فرمود: آیا آنان نماز نمی‌گزاردند؟ [یعنی مگر موحد نیستند و در دین خود عبادت خدا انجام نمی‌دهند؟]

گفتم:‌بله.

فرمود: پس هدیه‌شان را باید قبول کند و جبران نماید؛ که همانا رسول الله ص می‌فرمود: اگر برایم پاچه‌ گوسفندی هدیه آورند قبول خواهم کرد و این از دین است؛ و اگر کافر یا منافقی برای بار شتری هدیه آورد قبول نمی‌کنم و این هم از دین است؛ خداوند عز و جل مرا برحذر داشته است از هدایای مشرکان و منافقان و غذاهای آنها.

الکافی، ج‏5، ص141؛ تهذیب الأحکام، ج‏6، ص378؛ من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص300

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الْکَرْخِیِّ قَالَ:

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ تَکُونُ لَهُ الضَّیْعَةُ الْکَبِیرَةُ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْمِهْرَجَانِ أَوِ النَّیْرُوزِ أَهْدَوْا إِلَیْهِ الشَّیْ‏ءَ لَیْسَ هُوَ عَلَیْهِمْ یَتَقَرَّبُونَ بِذَلِکَ إِلَیْهِ.

فَقَالَ: أَ لَیْسَ هُمْ مُصَلِّینَ؟

قُلْتُ: بَلَى.

قَالَ: فَلْیَقْبَلْ هَدِیَّتَهُمْ وَ لْیُکَافِهِمْ؛

فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: لَوْ أُهْدِیَ إِلَیَّ کُرَاعٌ لَقَبِلْتُ وَ کَانَ ذَلِکَ مِنَ الدِّینِ؛ وَ لَوْ أَنَّ کَافِراً أَوْ مُنَافِقاً أَهْدَى إِلَیَ‏ وَسْقاً مَا قَبِلْتُ وَ کَانَ ذَلِکَ مِنَ الدِّینِ؛ أَبَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِی زَبْدَ الْمُشْرِکِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ طَعَامَهُمْ.

ج. محمد بن مسلم می‌گوید: از امام صادق ع پرسیدم درباره شخصی که مالش را در راه خدا وصیت کرده بود.

فرمودند: برای هرکس که وی وصیت کرده بدهید ولو که یهودی یا مسیحی باشد که همانا خداوند عز و جل می‌فرماید: «پس کسی که آن [وصیت میت] را بعد از اینکه شنید عوض کند پس قطعا گناهش بر عهده کسانی است که آن را عوض می‌کنند (بقره/181).

الکافی، ج‏7، ص14؛ من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص200؛ تفسیر العیاشی، ج‏1، ص77؛ المقنع (للصدوق)، ص481؛ تهذیب الأحکام، ج‏9، ص202؛ الإستبصار، ج‏4، ص128؛ عوالی اللئالی، ج‏3، ص271

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ:

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ أَوْصَى بِمَالِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ.

 فَقَالَ: أَعْطِهِ لِمَنْ أَوْصَى لَهُ بِهِ وَ إِنْ کَانَ یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّاً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: «فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَى الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ».

 

9) الف. از امام صادق ع از پدرانشان از امیرالمومنین ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:

در دار الحرب (کشور غیرمسلمانی که هیچ معاهده‌ای با کشور اسلامی ندارد و در موقعیت جنگی در قبال همدیگرند) کسی زندگی نمی‌کند مگر فاسقی که من از او بری الذمه هستم.

الجعفریات، ص82

أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ حَدَّثَنِی مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

لَا یَنْزِلُ دَارَ الْحَرْبِ إِلَّا فَاسِقٌ بَرِئَتْ مِنْهُ الذِّمَّةُ.

أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ حَدَّثَنِی مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّی بَرِی‏ءٌ مِنْ کُلِّ مُسْلِمٍ نَزَلَ مَعَ مُشْرِکٍ فِی دَارِ الْحَرْبِ.

البته حدیث فوق ناظر به حالت عادی است که یک نحوه مودتی بین آن شخص با جامعه کافر برقرار باشد وگرنه در شرایط خاص حکمش فقر می‌کند؛ چنانکه در سوال و جوابی از امام صادق ع به این نکته اشاره شده است:

ب. حماد سمندی روایت کرده است که به امام صادق ع عرض کردم: من در بلاد شرک وارد می‌شوم [و آنجا زندگی می‌کنم] و نزد ما کسانی هستند که می‌گویند: اگر در آنجا بمیری با آنها [= در زمره آنها] محشور خواهی شد.

فرمودند: حماد! هنگامی که آنجا هستی، آیا امر ما را یاد می‌کنی و بدان دعوت می نمایی؟!

گفتم: بله.

فرمود: وقتی در این شهرها - شهرهای اسلامی- هستی، آیا امر ما را یاد می‌کنی و بدان دعوت می نمایی؟!

گفتم: نه. [ظاهرا از باب تقیه امکان این کار برایش فراهم نبوده است].

فرمود: قطعا اگر تو در آنجا بمیری سپس بتنهایی به عنوان یک امت محشور می‌شوی و نورت پیشاپیش تو حرکت خواهد کرد.

رجال الکشی، ص344: الأمالی (للطوسی)، ص46[6]

حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ، قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ النَّهْدِیُّ الْکُوفِیُّ، عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ حَکِیمٍ الدُّهْنِیِّ، عَنْ شَرِیفِ بْنِ سَابِقٍ التَّفْلِیسِیِّ، عَنْ‏ حَمَّادٍ السَّمَنْدَرِیِّ، قَالَ:

قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ): إِنِّی أَدْخُلُ بِلَادَ الشِّرْکِ، وَ إِنَّ مَنْ عِنْدَنَا یَقُولُ: إِنْ مِتَّ ثَمَّ، حُشِرْتَ مَعَهُمْ.

قَالَ: فَقَالَ [لی]: یَا حَمَّادُ، إِذَا کُنْتَ ثَمَّ، تَذْکُرُ أَمْرَنَا وَ تَدْعُو إِلَیْهِ؟

قَالَ: قُلْتُ: بَلَى [نَعَمْ].

قَالَ: فَإِذَا کُنْتَ فِی هَذِهِ الْمُدُنِ- مُدُنِ الْإِسْلَامِ- تَذْکُرُ أَمْرَنَا وَ تَدْعُو إِلَیْهِ؟

قَالَ: قُلْتُ: لَا.

فَقَالَ لِی: إِنَّکَ إِنْ مِتَّ ثَمَّ، حُشِرْتَ أُمَّةً وَحْدَکَ، وَ سَعَى نُورُکَ بَیْنَ یَدَیْکَ.

 


[1] . این مضمون به صورت مصداقی هم در روایات توضیح داده شده است؛ مثلا در الدعوات (للراوندی) (ص230) آمده است:

وَ قَالَ الْبَاقِرُ ع لِجَابِرِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ لَا تَسْتَعِنْ بِعَدُوٍّ [لَنَا] فِی حَاجَةٍ وَ لَا تَسْتَطْعِمْهُ وَ لَا تَسْأَلْهُ شَرْبَة.

[2] . این حدیث هم که در التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام (ص: 618) آ«ده در همین راستا قابل توجه است:

قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع ذَمَّ اللَّهُ تَعَالَى هَذَا الظَّالِمَ الْمُعْتَدِی [مِنَ «2» الْمُخَالِفِینَ‏] وَ هُوَ عَلَى خِلَافِ مَا یَقُولُ منطوی [مُنْطَوٍ]، و الْإِسَاءَةِ إِلَى الْمُؤْمِنِینَ مُضْمِرٌ، فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ [الْمُنْتَحِلِینَ لِمَحَبَّتِنَا] وَ إِیَّاکُمْ وَ الذُّنُوبَ الَّتِی قَلَّ مَا أَصَرَّ عَلَیْهَا صَاحِبُهَا إِلَّا أَدَّاهُ إِلَى الْخِذْلَانِ الْمُؤَدِّی إِلَى الْخُرُوجِ عَنْ وَلَایَةِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الطَّیِّبِینَ مِنْ آلِهِمَا، وَ الدُّخُولِ فِی مُوَالاةِ أَعْدَائِهِمَا، فَإِنَّ مَنْ أَصَرَّ عَلَى ذَلِکَ فَأَدَّى خِذْلَانُهُ إِلَى الشَّقَاءِ الْأَشْقَى مِنْ مُفَارَقَةِ وَلَایَةِ سَیِّدِ أُولِی النُّهَى، فَهُوَ مِنْ أَخْسَرِ الْخَاسِرِینَ.

قَالُوا: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَا الذُّنُوبُ الْمُؤَدِّیَةُ إِلَى الْخِذْلَانِ الْعَظِیمِ؟

قَالَ: ظُلْمُکُمْ لِإِخْوَانِکُمُ الَّذِینَ هُمْ لَکُمْ فِی تَفْضِیلِ عَلِیٍّ ع، وَ الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ، وَ إِمَامَةِ مَنِ انْتَجَبَهُ [اللَّهُ‏] مِنْ ذُرِّیَّتِهِ مُوَافِقُونَ وَ مُعَاوَنَتُکُمُ النَّاصِبِینَ عَلَیْهِمْ، وَ لَا تَغْتَرُّوا بِحِلْمِ اللَّهِ عَنْکُمْ، وَ طُولِ إِمْهَالِهِ لَکُمْ، فَتَکُونُوا کَمَنْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: کَمَثَلِ الشَّیْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قالَ إِنِّی بَرِی‏ءٌ مِنْکَ إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ

[3] . سند این حدیث در صفات الشیعه بدین صورت آمده است: حَدَّثَنَا أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ:

[4] . سند این حدیث در صفات الشیعه بدین صورت آمده است: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ قَالَ حَدَّثَنِی عَمِّی عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَیْسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع

[5] . سند این حدیث در ثواب الاعمال بدین صورت است: أَبِی ره قَالَ حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ [عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ‏] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: و دوتا تفاوت در عبارت دارد که داخل کروشه گذاشته‌ایم.

[6] . سند شیخ طوسی تا مرحوم کشی چنین است: أَخْبَرَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْمُغِیرَةِ، قَالَ: أَخْبَرَنِی حَیْدَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ نُعَیْمٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ...