1139) سوره ممتحنة (60) آیه 9 إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ ...
إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلی إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
18 ربیع الثانی 1446
ترجمه
تنها خداوند شما را برحذر میدارد در خصوص کسانی که در [امر] دین با شما پیکار کردند و شما را از دیارتان بیرون راندند و بر بیرون کردنتان [همدیگر را] پشتیبانی کردند، از اینکه به سرپرستی آنان تن دهید و هرکس به سرپرستی آنان تن دهد پس آنان همان ستمگراناند.
اختلاف قرائت
یَنهَنکُمُ[1]
مِّن دِیَرِکُمْ[2]
إخْرَاجِکُمْ[3]
أَن تَوَلَّوهُمْ / أَنْ تَّوَلَّوْهُم[4]
نکات ادبی
یَنْهاکُمُ
درباره ماده «نهی» ذیل آیه قبل بحث شد؛ جلسه 1138، https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-08/
قاتَلُوکُمْ
درباره ماده «قتل» ذیل آیه قبل بحث شد؛ جلسه 1138، https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-08/
الدِّینِ
درباره ماده «دین» ذیل آیه قبل بحث شد؛ جلسه 1138، https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-08/
أَخْرَجُوکُمْ / إِخْراجِکُمْ
درباره ماده «خرج» ذیل آیه اول همین سوره بحث شد، جلسه 1130 https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-01-2/
دِیارِکُمْ
درباره ماده «دور» و کلمه «دیار» ذیل آیه قبل بحث شد؛ جلسه 1138، https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-08/
ظاهَرُوا
قبلا بیان شد که درباره ماده «ظهر» برخی گفتهاند در اصل بر «آشکار شدن» در مقابل «در باطن قرار داشتن» [ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ؛ أنعام/151] دلالت میکند؛ اما به نظر میرسد حق با کسانی باشد که بر این باورند که در این ماده دو معنای «قوت» و «بروز» (= ظهور و آشکار شدن) لحاظ شده است، بویژه که ظاهرا اصل این ماده از کلمه «ظَهر» به معنای قسمت پشت انسان و حیوان (در مقابل «بطن»: شکم) گرفته شده که دو معنای قوت و آشکار بودن را در خود جمع کرده است: «الَّذی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ» (انشراح/3)؛ و نیز جمع آن: ظهور، مثلا: «ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما» (انعام/146)، و این دو نکته در مورد «ظَهر: پشتِ» حیوان واضحتر است که هم تحمل بار سنگین دارد و هم آَشکار است، در مقابل «بطن: شکم»شان که غالبا در زیر قرار میگیرد و مخفی است.
در هر صورت در استعمالات مختلف این واژه، گاه معنای آشکار شدن بیشتر غلبه دارد، مثل «ظُهر» که از این جهت ظهر نامیده میشود که آَشکارترین و روشنترین وقت روز است (حینَ تُظْهِرُونَ: هنگامی که به وقت ظهر میرسید، روم/18)؛ و گاه معنای «قوت» غلبه دارد، مانند «ظهیر» به معنای پشتیبان (سبأ/22، تحریم/4)؛ و گاه یک کلمه مستقلا در هر یک از این دو معنا، به کار رفته: مثلا کلمه «ظاهر» هم در معنای «آشکار» (وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ؛ أنعام/120) استفاده شده، و هم به معنای کسی که با قوت «غلبه کرده» و پیروز شده است. (فَأَصْبَحُوا ظاهِرِینَ: پیروز شدند؛ صف/14)؛ ویا فعل «ظَهَرَ» که هم به معنای «آشکار شدن» است (ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ؛ أنعام/151) و هم به معنای «غلبه یافتن» (إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُم، کهف/20)؛ و یا فعل «أظهَرَ»، که هم در معنای «آشکار کردن» به کار رفته (یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسادَ، غافر/26)، و هم در معنای «غلبه دادن». (لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه، توبه/33).
همچنین به خاطر اینکه به «پشت» انسان، «ظَهر» میگویند، به هر چیزی که بیاعتنایی کند و اصطلاحا انسان پشت سر بیندازد «ظِهرىّ» (وَ اتَّخَذْتُمُوهُ وَراءَکُمْ ظِهْرِیًّا؛ هود/92) میگویند؛ و «مظاهره» (ظاهَرَ، یُظاهِرُ) نیز به معنای به حمایت و پشتیبانی کردن (الَّذینَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْکِتاب، احزاب/26)، و «تَظاهُر» (تَظاهَرَ، یَتَظاهَرُ) هم به معنای پشتیبانی و حمایت طرفینی (وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْه، تحریم/4) میباشد. ضمنا کلمه «ظهار» و فعل «تظاهرون» (احزاب/4) اشاره به یک سنت جاهلی دارد...
جلسه 444 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-26/
تَوَلَّوْهُمْ / یَتَوَلَّهُمْ
درباره ماده «ولی» ذیل آیه اول همین سوره بحث شد، جلسه 1130 https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-01-2/
الظَّالِمُونَ
قبلا بیان شد که ماده «ظلم» در اصل بر دو معنا دلالت میکند: یکی ظلمت و تاریکی در مقابل نور و روشنایی؛ و دیگری قرار دادن چیزی در غیر جایگاه اصلی خود، که ظلم و ستم از این معنای دوم است؛ و معنای دوم آن (قرار ندادن چیزی در جای خود) بقدری عام است که حتی در مورد زمینی که در محصول مناسب نمیدهد هم به کار رفته است: «کِلْتَا الْجَنَّتَینِ آتَتْ أُکُلَها وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَیئاً» (کهف/33). در این میان، مرحوم مصطفوی معتقد است معنای اول هم به این معنای دوم برمیگردد، با این توجیه که اصل در عالم بر نور و روشنایی است و ظلمت و تاریکی، نبودن این اصل در جایگاه خود است.
«ظُلْمَة» که جمع آن «ظلمات» میشود را خداوند برای اشاره به جهل و شرک و فسق به کار برده است؛ همان گونه که برای مقابلات اینها از تعبیر «نور» استفاده کرده است. و گاه تعبیر «در ظلمات بودن» و «کوری» به جای هم به کار میرود چنانکه در جایی میفرماید: «کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ» (أنعام/122) و در جای دیگر میفرماید: «کَمَنْ هُوَ أَعْمی» (رعد/19) و یا در جایی میفرماید: «وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا صُمٌّ وَ بُکْمٌ فِی الظُّلُماتِ»(أنعام/39) و در جای دیگر میفرماید: «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْی» (بقرة/18).
همچنین تعبیر «أَظْلَمَ» (إِذا أَظْلَمَ عَلَیهِمْ قامُوا؛ بقره/20) به معنای «در ظلمت واقع شدن» است؛ و با اینکه به باب افعال رفته اما ظاهرا فعل لازم است و شاهدش اینکه اسم فاعل آن «مُظلِم» به معنای کسی است که در ظلمت واقع شده است (وَ آیةٌ لَهُمُ اللَّیلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهار فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ؛ یس/37؛ کَأَنَّما أُغْشِیتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّیلِ مُظْلِماً، یونس/27) البته تعبیر «أظلم» به عنوان صفت تفضیلی هم در قرآن کریم به کار رفته است (هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغی؛ نجم/52) چنانکه فقط تعبیر «مَنْ أَظْلَمُ مِمَّن: چه کسی ظالمتر است از کسی که» 15 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
کلمه «ظالم» واضح است که در معنای ظلم و تجاوز از حق به کار میرود، و چون تجاوز از حق عام است هر کسی که مرتکب هر گناه کوچک یا بزرگی شده باشد، شامل میشود...
جلسه 720 http://yekaye.ir/al-fater-35-20/
شأن نزول
شأن نزولی که ذیل آیه 1 بیان شد را بسیاری تا این آیه شامل دانستهاند.
از مجاهد نقل شده که این آیه درباره کفار مکه نازل شده است (الدر المنثور، ج6، ص205[5]).
[1] . انظر الإمالة فیه فی الآیة السابقة. معجم القراءات، ج9، ص424
[2] . تقدمت الإمالة فیه فی الآیة السابقة. معجم القراءات، ج9، ص424
[3] . قراءة الأزرق وورش بترقیق الراء. معجم القراءات، ج9، ص424
[4] . قرأ البزی بخلاف عنه بتشدید التاء، وکذا ابن فلیح «أَنْ تَّوَلَّوْهُم». معجم القراءات، ج9، ص425
[5] . و أخرج عبد بن حمید و ابن المنذر عن مجاهد فی قوله «لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ» قال «أَنْ تستغفروا لهم و تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ» هم الَّذِینَ آمَنُوا بمکة وَ لَمْ یُهاجِرُوا
و أخرج ابن المنذر عن مجاهد فی قوله إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ قال کفار أهل مکة.