سفارش تبلیغ
صبا ویژن

1137) سوره ممتحنة (60) آیه 7 عَسَی اللَّهُ ...

عَسَی اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَدیرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ

6 ربیع‌الثانی 1446 19/7/1403

ترجمه

چه‌بسا خداوند بین شما و بین آن کسانی از آنان که [با آنان] دشمنی ورزیدید دوستی برقرار کند و خداوند تواناست و خداوند بسیار آمرزنده و رحیم است.

اختلاف قرائت

عَسَى[1]
قَدِیر[2]

نکات ادبی

عَسَی

«عسی» کلمه‌ای است که برای اظهار امید و آرزو بیان می‌شود و وقتی در مورد خداوند به کار می‌رود، برای تقویت حالت رجاء و امید به خداوند است و بدین معناست که نسبت به خداوند چنین امیدی می‌رود. (مفردات ألفاظ القرآن، ص567)

جلسه 183 https://yekaye.ir/an-nisa-004-099/

عادَیْتُمْ

درباره ماده «عدو» ذیل آیه 4 همین سوره بحث شد؛ جلسه 1134 https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-04-2/

مَوَدَّةً

درباره ماده «ودد» ذیل آیه 2 همین سوره بحث شد؛ جلسه 1132 https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-02/

قَدیرٌ

درباره ماده «قدر» قبلا بحث شد: جلسه 786 http://yekaye.ir/ya-seen-36-38/

غَفُورٌ

درباره ماده «غفر» و کلمه «غفور» ذیل آیه قبل بحث شد؛ جلسه 1136 https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-05/

رَحیمٌ

درباره ماده «رحم» ذیل آیه 3 همین سوره بحث شد؛ جلسه 1133 https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-03/

شأن نزول

ناظر به شأن نزول این آیه آمده است وقتی آیه «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی‏ إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْکُم‏ ...» (ممتحنه/4) نازل شد مومنان به خاطر خدا به دشمنی با خویشاوندان مشرک خویش روی آوردند و دشمنی و برائت خود از ایشان را آشکار نمودند و وقتی شدت و حدیت مومنین در این امر معلوم شد خداوند این آیه «عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً» (ممتحنه/6) را نازل کرد و کاری کرد که بسیاری از آنان اسلام آوردند پس با هم رفت و آمد برقرار کردند و ازدواج نمودند.

اما در برخی از کتب تفسیری در ادامه این شأن نزول چنین آمده است:

و رسول الله ص با ام حبیبه دختر ابوسفیان ازدواج کرد و وقتی خبر به ابوسفیان رسید گفت: او شیرمردی است که نمی‌توان بینی او را به خاک مالید (أسباب نزول القرآن (الواحدی)، ص443[3]؛ الکشف و البیان عن تفسیر القرآن (ثعلبی)، ج‏4، ص99[4] و ج9، ص293-294[5]).

بسیاری از مفسران این واقعه را بدون فراز آخر (ازدواج با دختر ابوسفیان) نقل کرده‌اند (مثلا مرحوم طبرسی مطلب را از قتاده نقل می‌کند و ظاهرا خودش هم قبول می‌کند؛ ر.ک: مجمع البیان، ج‏9، ص408[6])؛ و به نظر می‌رسد فراز آخر این مطلب، نه شأن نزول تاریخی این آیه، بلکه تطبیقی از جانب مفسران مذکور باشد[7]، و به‌ویژه نقل این شأن نزول از قول ابن عباس، چه‌بسا ساخته دستگاه بنی‌امیه بوده که وجهه مثبتی برای ابوسفیان بسازد؛ زیرا به لحاظ تاریخی واضح است که:

ام حبیبه کسی بود که به خاطر آزار اهل مکه، از جمله خود ابوسفیان، همراه با همسرش و عده‌ای دیگر به حبشه هجرت کردند؛ و بعد از درگذشت همسرش چون کسی را نداشت پیامبر با او ازدواج کرد، یعنی در فضای امتداد دشمنی پیامبر ص با ابوسفیان بود که این ازدواج رخ داد نه در فضای برقراری مودت بین آنها؛ و این دشمنی بقدری شدید بود که وقتی در جریان تجدید صلح حدیبیه، ابوسفیان که هنوز مشرک بود به مدینه آمد وقتی نزد دخترش‌ ام حبیبه رفت، او پدرش را مشرک و نجس خواند و اجازه نداد که وی بر جای رسول خدا(ص) بنشیند و رسول الله ص هم حاضر به گفتگو با وی نشد (سیرة ابن هشام، ج2، ص396[8])؛ در حالی که در ابتدای شأن نزول می‌گوید به خاطر اسلام آوردن باب رفت و آمد و نکاح باز شد؛ که این ناظر به ازدواج‌هایی است که بعد از فتح مکه رخ داد.

چیزی که این احتمال (ساخته دستگاه بنی‌امیه بودن این فراز پایانی) را تقویت می‌کند این است که در منابع اهل سنت از قول ابوهریره و دیگران روایت شده است که اصلا این آیه در شأن ابوسفیان نازل شد چون او اولین کسی است که برای اقامه دین خدا با مرتدان جنگید!!! (الدر المنثور، ج‏6، ص205‏[9]).

اینکه این چنین شأن نزولی به لحاظ تاریخی نادرست است مورد اذعان برخی از مفسران بزرگ اهل سنت (مانند ابن عطیه، و به تبع وی، ابوحیان) هم بوده است و ایشان تصریح می‌کند که اینکه این احادیث را از قول ابن عباس آورده‌اند نیز جای تعجب دارد زیرا او بخوبی می‌دانسته که این ازدواج سالها قبل از فتح مکه رخ داده است (البحر المحیط، ج‏10، ص156[10]).

 


[1] . . قراءة الإمالة فی الوقف عن حمزة والکسائی وخلف. والفتح والتقلیل عن الأزرق وورش والدوری عن أبی عمرو. وتقدم مثل هذا فی سورة النساء الآیة / 84 ، والأعراف/ 129. (معجم القراءات، ج9، ص424).

[2] . . ترقیق الراء عن الأزرق وورش بخلاف (معجم القراءات، ج9، ص424).

[3] . [423] قوله عز و جل: لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِیهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ [6].

یقول اللَّه تعالى للمؤمنین: لقد کان لکم فی إبراهیمَ و من معه، من الأنبیاء و الأولیاء، اقتداءٌ بهم فی معاداة ذوی قَرَاباتِهم من المشرکین، فلما نزلت هذه الآیة عادى المؤمنین أقرباءهم المشرکین فی اللَّه، و أظهروا لهم العداوة و البراءة، و علم اللَّه تعالى شدَّة وجد المؤمنین بذلک، فأنزل اللَّه: عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً. ثم فعل ذلک بأن أسلم کثیر منهم، و صاروا لهم أولیاءَ و إخواناً، فخالطوهم و ناکحوهم، و تزوج رسول اللَّه ص أم حَبِیبَةَ بنت أبی سفیانَ بن حَرْب. فلان لهم أبو سفیان، و بلغه ذلک [و هو مشرک‏] فقال: ذاک الفَحْلُ لا یُقْرَعُ أنْفُه.

[4] . قال المفسرون: ائتمرت قریش بأن یفتنوا المؤمنین عن دینهم فوثبت کل قبیلة على محمد فیها من المسلمین یؤذونهم و یعذبونهم فأفتن ما أفتن و عصم اللّه منهم من شاء و منع اللّه رسوله بعمّه أبی طالب فلما رأى رسول اللّه صلى اللّه علیه و سلّم ما بأصحابه و لم یقدر على منعهم و لم یؤمر بعد بالجهاد أمرهم بالخروج إلى أرض الحبشة و قال: «إن بها ملکا صالحا لا یظلم و لا یظلم عنده أحد» «1» [105].

فأخرجوا إلیه حتى یجعل اللّه للمسلمین فرجا و أراد به النجاشی و اسمه أصحمة و هو الحبشة عطیة فإنما النجاشی اسم الملک کقوله قیصر و کسرى فخرج إلیها سرا عشرون رجلا و أربع نسوة و هم عثمان بن عفان و امرأته رقیة بنت رسول اللّه صلى اللّه علیه و سلّم و الزبیر بن العوام و ابن مسعود و عبد الرحمن بن عوف و أبو حذیفة بن عتبة و امرأته سهلة بنت سهیل بن عمرو و مصعب بن عمیر و أبو سلمة بن عبد الأسد و امرأته أم سلمة بنت أبی أمیة و عثمان بن مظعون و عامر بن ربیعة و امرأته لیلى بنت أبی خیثمة و حاطب بن عمرو و سهیل بن البیضاء فخرجوا إلى البحر و أخذوا سفینة إلى أرض الحبشة بنصف دینار و ذلک فی رجب فی السنة الخامسة من مبعث رسول اللّه صلى اللّه علیه و سلّم و هذه الهجرة الأولى، ثم خرج جعفر بن أبی طالب و تتابع المسلمون إلیها و کان جمیع من هاجر إلى الحبشة من المسلمین إثنین و ثمانین رجلا سوى النساء و الصبیان فلما علمت قریش بذلک وجّهوا عمرو بن العاص و صاحبه بالهدایا إلى النجاشی و إلى بطارقته لیردهم إلیه فیعصمهم اللّه و قد ذکرت هذه القصة فی سورة آل عمران، فلما انصرف عمرو و أقام المسلمون هناک بخیر دار و أحسن جوار إلى أن هاجر رسول اللّه صلى اللّه علیه و سلّم هجرته إلى المدینة و ذلک فی سنة ستة من الهجرة کتب رسول اللّه (علیه السلام) إلى النجاشی على یدی عمرو بن أمیة الضمری یزوجه أم حبیبة بنت أبی سفیان و کانت هاجرت مع زوجها فمات زوجها و بعث إلیه من عنده من المسلمین.

فأرسل النجاشی إلى أم حبیبة جاریة لها یقال لها أبرهة فزوجها حطیئة رسول اللّه صلى اللّه علیه و سلّم إیاها و أعطتها أوضاحا لها سرورا بذلک و أمر بها أن یوکل من زوجها فوکلت خالد بن الولید بن العاص حتى أنکحها على صداق أربعمائة دینار و کان الخاطب لرسول اللّه النجاشی فدعا النجاشی بأربعمائة دینار و أخذها إلى أم حبیبة على یدی أبرهة فلما جاءتها بها أعطتها منها خمسین دینارا فقالت أبرهة: قد أمرنی الملک أن لا آخذ منک شیئا فإن أرد الذی أخذت منک و أنا صاحبة دهن الملک و ثیابه و قد صدقت محمدا رسول اللّه صلى اللّه علیه و سلّم و آمنت به و حاجتی إلیک أن تقرأه منّی السلام قالت: نعم، و قد أمر الملک نساءه أن یبعثن إلیک بما عندهن من عود و عنبر و کان رسول اللّه صلى اللّه علیه و سلّم یراه علیها و عندها فلا ینکره، فقالت: أم حبیب: فخرجنا فی سفینتین و بعث النجاشی معنا الملاحین «1» حتى قدمنا الجار ثم رکبنا الظهر إلى المدینة فوجدنا رسول اللّه صلى اللّه علیه و سلّم.

بخیبر فخرج من خرج إلیه و أقمت بالمدینة حتى قدم رسول اللّه صلى اللّه علیه و سلّم فدخلت علیه و کان یسألنی عن النجاشی و قرأت علیه من أبرهة السلام فرد رسول اللّه صلى اللّه علیه و سلّم و قال: «لا أدری أنا بفتح خیبر أشد أم بقدوم جعفر» «2» [106] و أنزل اللّه تعالى عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً یعنی أبا سفیان مودة بتزویج أم حبیبة [فقیل لأبی سفیان و هو یومئذ مشرک یحارب النبی صلى اللّه علیه و سلّم: إنّ محمّدا قد نکح ابنتک قال: ذاک الفحل لا یقرع أنفه‏]

[5]. فلما نزلت هذه الآیة عادى المؤمنون أقرباءهم المشرکین فی الله و أظهروا لهم العداوة و البراءة فعلم سبحانه شدّة وجد المؤمنین بذلک فأنزل الله سبحانه: عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ أیها المؤمنون وَ بَیْنَ الَّذِینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ من مشرکی مکّة مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَدِیرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ یفعل الله ذلک بأن أسلم کثیر منهم فصاروا لهم أولیاء و إخوانا و خالطوهم و ناکحوهم‏

و تزوّج رسول الله صلّى اللّه علیه و سلّم أم حبیبة بنت أبی سفیان بن حرب فلان لهم أبو سفیان و کانت أم حبیبة تحت عبد الله بن جحش بن ذیاب، و کانت هی و زوجها من مهاجری الحبشة، فنظر بوجهها و حاولها أن تتابعه فأبت و صبرت على دینها، و مات زوجها على النصرانیة، فبعث رسول الله صلّى اللّه علیه و سلّم الى النجاشی فیها لیخطبها علیه، فقال النجاشی لأصحابه: من أولى بها؟

قالوا: خالد بن سعید بن العاص، قال: فزوّجها من نبیّکم، ففعل و مهرها النجاشی أربعمائة دینار، و ساق ألیها مهرها، و یقال بل خطبها رسول الله صلّى اللّه علیه و سلّم الى عثمان بن عفان فلما زوّجه أیاها بعث الى النجاشی فیها، فساق عنه و بعث بها إلیه فبلغ ذلک أبا سفیان و هو یومئذ مشرک فقال: ذاک الفحل لا یقرع أنفه.

[6] . «عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ» أی من کفار مکة «مَوَدَّةً» بالإسلام قال مقاتل لما أمر الله سبحانه المؤمنین بعداوة الکفار عادوا أقرباءهم فنزلت هذه الآیه

[7] . این نکته در تفسیر قمی هم آمده است که در پاورقی ذیل حدیث اول درباره‌اش توضیح داده خواهد شد.

[8] . ثُمَّ خَرَجَ أَبُو سُفْیَانَ حَتَّى قَدِمَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص الْمَدِینَةَ، فَدَخَلَ ‌عَلَى ‌ابْنَتِهِ ‌أُمِّ ‌حَبِیبَةَ بِنْتِ أَبِی سُفْیَانَ، فَلَمَّا ذَهَبَ لِیَجْلِسَ عَلَى فِرَاشِ رَسُولِ اللَّهِ ص طَوَتْهُ عَنْهُ، فَقَالَ: یَا بُنَیَّةُ، مَا أَدْرِی أَرَغِبْتُ بِی عَنْ هَذَا الْفِرَاشِ أَمْ رَغِبْتُ بِهِ عَنِّی؟ قَالَتْ: بَلْ هُوَ فِرَاشُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَأَنْتَ رَجُلٌ مُشْرِکٌ نَجَسٌ، وَلَمْ أُحِبَّ أَنْ تَجْلِسَ عَلَى فِرَاشِ رَسُولِ اللَّهِ ص، قَالَ: وَاَللَّهِ لَقَدْ أَصَابَکَ یَا بُنَیَّةُ بَعْدِی شَرٌّ. ثُمَّ خَرَجَ حَتَّى أَتَى رَسُولَ اللَّهِ ص فَکَلَّمَهُ، فَلَمْ یَرُدَّ عَلَیْهِ شَیْئًا...

[9] . أخرج ابن أبى حاتم عن ابن شهاب ان رسول الله ص استعمل أبا سفیان بن حرب على بعض الیمن فلما قبض رسول الله ص اقبل فلقى ذا الخمار مرتدا فقاتله فکان أول من قاتل فی الردة و جاهد عن الدین قال ابن شهاب و هو فیمن أنزل الله فیه عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً

و أخرج ابن مردویه عن ابن شهاب عن ابى سلمة بن عبد الرحمن عن أبى هریرة قال أول من قاتل اهل الردة على اقامة دین الله أبو سفیان بن حرب و فیة نزلت هذه الآیة عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً

و أخرج عبد بن حمید و ابن المنذر و ابن عدى و ابن مردویه و البیهقی فی الدلائل و ابن عساکر من طریق الکلبی عن ابى صالح عن ابن عباس فی قوله عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً قال کانت المودة التی جعل الله بینهم تزویج النبی ص ام حبیبة بنت ابى سفیان فصارت ام المؤمنین و صار معاویة خال المؤمنین

و اخرج ابن مردویه من وجه آخر عن ابن عباس عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً قال نزلت فی تزویج النبی ص ابنته ام حبیبة فکانت هذه مودة بینه و بینه.

[10] . و روی أنه لما نزلت هذه الآیة، عزم المسلمون على إظهار عداوات أقربائهم الکفار، و لحقهم هم لکونهم لم یؤمنوا حتى یتوادوا، فنزل عَسَى اللَّهُ الآیة مؤنسة و مرجئة، فأسلم الجمیع عام الفتح و صاروا إخوانا. و من ذکر أن هذه المودة هی تزویج النبی ص أم حبیبة بنت أبی سفیان، و أنها کانت بعد الفتح فقد أخطأ، لأن تزویجها کان وقت هجرة الحبشة، و هذه الآیات سنة ست من الهجرة، و لا یصح ذلک عن ابن عباس إلا أن یسوقه مثالا، و إن کان متقدما لهذه الآیة، لأنه استمر بعد الفتح کسائر ما نشأ من المودات، قاله ابن عطیة.