سفارش تبلیغ
صبا ویژن

1067) سوره حجرات (49)، آیه 2 (5. احادیث ناظر به حبط عمل1)

- ناظر به حبط عمل

در احادیث ، درباره حبط و تباه شدن عمل، عوامل مهمی - علاوه بر آنچه در قرآن کریم آمده و در تدبرها بدان اشاره خواهد شد- مطرح شده است؛ از جمله:

الف. عدم ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین ع

6) از امام باقر ع از پدرشان از جدشان روایت شده است که یکبار رسول الله ع به حضرت علی ع فرمود:

... و خداوند بر من این را نازل فرمود که: «ای پیامبر ص! ابلاغ کن آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده است» یعنی درباره ولایت تو ای علی ع! «و اگر این کار را نکنی اصلا رسالتت را ابلاغ نکرده‌ای» (مائده/67)؛ و اگر من آنچه درباره ولایت تو به من دستور داده شده بود را ابلاغ نمی‌‌کردم عملم تباه می‌شد؛ و کسی که بدون ولایت تو خداوند عز و جل را ملاقات کند عملش تباه شود؛ این وعده‌ای است که آن را به صورت قطعی به من فرمودند و من جز آنچه سخن پروردگارم تبارک و تعالی باشد نمی‌گویم و قطعا آنچه گفتم از جانب خداوند عز و جل بود که در مورد تو نازل شده است.

الأمالی( للصدوق)، ص495

حَدَّثَنَا عَلِی بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِی رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ جَدِّهِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِی عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا سَهْلُ بْنُ الْمَرْزُبَانِ الْفَارِسِی قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَنْصُورٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَیضِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی الْبَاقِرِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ: خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ یوْمٍ وَ هُوَ رَاکِبٌ وَ خَرَجَ عَلِی ع وَ هُوَ یمْشِی فَقَالَ لَهُ ...

وَ لَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ» یعْنِی فِی وَلَایتِکَ یا عَلِی «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» وَ لَوْ لَمْ أُبَلِّغْ مَا أُمِرْتُ بِهِ مِنْ وَلَایتِکَ لَحَبِطَ عَمَلِی وَ مَنْ لَقِی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَیرِ وَلَایتِکَ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ‏ وَعْدٌ ینْجَزُ لِی وَ مَا أَقُولُ إِلَّا قَوْلَ رَبِّی تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ إِنَّ الَّذِی أَقُولُ لَمِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَهُ فِیک‏.

 

ب. انکار یا تردید در ولایت امیرالمؤمنین ع (دشمنی با ایشان و دوستی با دشمنان ایشان)

خداوند در قرآن کریم عدم اطاعت از خدا و رسول را عامل مهمی برای باطل شدن اعمال معرفی کرده است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُم‏» (محمد/33) و در میان این دستورات، ولایت حضرت علی ع چنان مهم بوده که در روایت قبل دیدیم که اگر پیامبر ص هم در ابلاغ آن کوتاهی می‌کرد اعمالش تباه می‌شد. در این زمینه احادیث فراوانی وارد شده است که اتفاقا در حدیث قبل هم همین مضمون (که کسی که ولایت نداشته باشد عملش تباه می‌شود) وجود داشت. در اینجا فقط به برخی از آنها اشاره می‌شود:

7) از امام صادق ع روایت شده است:

اگر کسی در مورد [باطل بودن] آن دو نفر شک کند یا گمان کند [آنان در به دست گرفتن خلافت محق بودند] و بر پیروی آنان بماند خداوند عمل وی را حبط می‌کند؛ همانا حجت خداوند حجتی آشکار و واضح است.

الکافی، ج‏2، ص400

الْحُسَینُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الرَّبِیعِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ رَفَعَهُ قَال‏: وَ فِی وَصِیةِ الْمُفَضَّلِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یقُولُ:

مَنْ شَکَّ أَوْ ظَنَّ وَ أَقَامَ عَلَی أَحَدِهِمَا أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ إِنَّ حُجَّةَ اللَّهِ هِی الْحُجَّةُ الْوَاضِحَةُ.

 

8) روایت شده است که رسول الله ص پیش از رحلتشان عباس (عموی خود) را نزد خویش خواندند و با او خلوت کردند و به او چنین گفتند:

ای ابوالفضل [= لقب عباس عموی پیامبر ص] از مواردی که خداوند با من احتجاج می‌کند ابلاغ [دین] به عموم مردم و به خصوص اهل بیتم است و ابلاغ ولایت علی ع و اطاعت از او؛ همانا من رسالت پروردگارم را ابلاغ کردم «پس هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد کفر بورزد» (کهف/29). ای ابوالفضل! با اسلام تجدید عهد و میثاق کن و تسلیم ولایت ولی الامر باش و همانند کسی نباش کهبه زبان قبول می‌کند و در دل انکار می‌ورزد، از اهل بیت من فاصله می‌گیرد و بر آنان جلو می‌افتد و دیگران را امیر بر آنان و مسلط بر ایشان می‌کند تا کسانی را که خداوند عزت داده ذلیل کند و کسانی را که خداوند ذلیل فرموده عزیز بدارد، [در حالی که در حقیقت و باطن امر] بدانچه به سوی آن گردن کشیدند نرسیدند و نخواهند رسید.

ای ابوالفضل؛ همانا پروردگارم با من عهدی بست و به من دستور داد که به هرکس از جن و انس که حاضر است و ابلاغ کنم و به حاضران آنان دستور داد که به غایبانشان ابلاغ کنند: هرکس که علی ع را تصدیق کند و یاوری نماید و اطاعت و نصرت کند و بپذیرد و آنچه از واجبات الهی بر عهده اش است ادا نماید به حقیقت ایمان رسیده است؛ و کسی که از این واجبات سرپیچی نماید خداوند عمل وی را تباه خواهد کرد تا اینکه خدا را ملاقات کند در حالی که وی را حجتی نزد خداوند نباشد. ابوالفضل تو چه می‌گویی؟

گفت: یا رسول الله ص! از توپذیرفتم و بدانچه آوردی ایمان آوردم و تصدیق کردم و تسلیم شدم؛ ‌پس تو نیز بر [این اقدام] من شهادت بده.

طرف من الأنباء و المناقب، ص141-142

عن الصادق علیه السّلام، عن أبیه، قال:

دَعَا رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَبَّاسَ عِنْدَ مَوْتِهِ فَخَلَا بِهِ فَقَالَ لَهُ:

یا أَبَا الْفَضْلِ اعْلَمْ أَنَّ مِنِ احْتِجَاجِ رَبِّی عَلَی تَبْلِیغِی النَّاسَ عَامَّةً، وَ أَهْلَ بَیتِی خَاصَّةً، و وَلَایةَ عَلِی ع و طاعته، ألا إنی قد بلّغت رسالة ربّی «فَمَنْ شَاءَ فَلْیؤْمِنْ وَ مَنْ شَاءَ فَلْیکْفُرْ».

یا أَبَا الْفَضْلِ جَدِّدْ لِلْإِسْلَامِ عَهْداً وَ مِیثَاقاً، وَ سَلِّمْ لِوَلِی الْأَمْرِ إِمْرَتَهُ، وَ لَا تَکُنْ کَمَنْ یعْطِی بِلِسَانِهِ وَ یکْفُرُ بِقَلْبِهِ، یشَاقُّنِی فِی أَهْلِ بَیتِی وَ یتَقَدَّمُهُمْ وَ یسْتَأْمِرُ [یتأمر] عَلَیهِمْ وَ یتَسَلَّطُ عَلَیهِمْ لِیذِلَّ قَوْماً أَعَزَّهُمُ اللَّهُ وَ لِیعِزَّ قَوْماً أذلّهم اللّه، لَمْ یبْلُغُوا وَ لَا یبْلُغُونَ مَا مَدُّوا إِلَیهِ أَعْینَهُمْ.

یا أَبَا الْفَضْلِ إِنَّ رَبِّی عَهِدَ إِلَی عَهْداً أَمَرَنِی أَنْ أُبَلِّغَهُ الشَّاهِدَ مِنَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ وَ أَنْ آمُرَ شَاهِدَهُمْ أَنْ یبَلِّغُه غَائِبَهُمْ فَمَنْ صَدَّقَ عَلِیاً وَ وَازَرَهُ وَ أَطَاعَهُ وَ نَصَرَهُ وَ قَبِلَهُ، وَ أَدَّی مَا عَلَیهِ‏ مِنَ الْفَرَائِض اللهِ فَقَدْ بَلَغَ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ، وَ مَنْ أَبَی الْفَرَائِضَ فَقَدْ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ، حَتَّی یلْقَی اللَّهَ وَ لَا حُجَّةَ لَهُ عِنْدَهُ. یا أَبَا الْفَضْلِ فَمَا أَنْتَ قَائِلٌ؟

قَالَ: قَبِلْتُ مِنْکَ یا رَسُولَ اللَّهِ وَ آمَنْتُ بِمَا جِئْتَ بِهِ وَ صَدَّقْتُ وَ سَلَّمْتُ فَاشْهَدْ عَلَی.‏

 

9) الف. از امام صادق ع روایت شده است:

خداوند عز و جل عملی را بدون معرفت نمی پذیرد؛ و اگر کسی همه کارهای خوب را انجام دهد و تمام روزگارش را روزه بگیرد و شبها به عبادت برخیزد و مالش را در راه خدا انفاق نماید و در تمام عمرش به همه طاعات عمل کند ولی پیامبری را که این واجبات را آورده به رسمیت نشناسد که به او ایمان آورد و تصدیقش کند و نیز امام زمانی که خداوند عز و جل اطاعاتش را بر وی واجب شمرده را به رسمیت نشناسد که اطاعتش کند، چنین خداوند نفعی از عملش به وی نرساند که خداوند عز و جل در این زمینه فرمود: «و به سراغ هر گونه عملی که کردند بیاییم، و آن را چون گرد و غباری پراکنده سازیم» (فرقان/23).

و فرمود: اگر این چنین فرد جاهلی، از فرط عبادت، خود را تکه تکه کند حز بر دوری‌اش از خدا نیفزاید.

دعائم الإسلام، ج‏1، ص53-54

وَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع ... لَا یقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَمَلًا بِغَیرِ مَعْرِفَةٍ وَ لَوْ أَنَّ الرَّجُلَ عَمِلَ أَعْمَالَ الْبِرِّ کُلَّهَا وَ صَامَ دَهْرَهُ وَ قَامَ لَیلَهُ وَ أَنْفَقَ مَالَهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَمِلَ بِجَمِیعِ طَاعَاتِ اللَّهِ عُمُرَهُ کُلَّهُ وَ لَمْ یعْرِفْ نَبِیهُ الَّذِی جَاءَ بِتِلْکَ الْفَرَائِضِ فَیؤْمِنَ بِهِ وَ یصَدِّقَهُ وَ إِمَامَ عَصْرِهِ الَّذِی افْتَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیهِ طَاعَتَهُ فَیطِیعَهُ لَمْ ینْفَعْهُ اللَّهُ بِشَی‏ءٍ مِنْ عَمَلِهِ؛ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی ذَلِکَ: «وَ قَدِمْنا إِلی‏ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً». وَ قَالَ ع وَ لَوْ تَقَطَّعَ الْجَاهِلُ مِنْ الْعِبَادَةِ إِرْباً إِرْباً مَا ازْدَادَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْداً.

ب. از امام رضا ع روایت شده است:

خداوند عملی را ازبنده جز با ولایت ما نپذیرد؛ پس هرکس که ولایت ما را نپذیرد از اهل این آیه باشد: «و به سراغ هر گونه عملی که کردند بیاییم، و آن را چون گرد و غباری پراکنده سازیم» (فرقان/23).

مستدرک الوسائل، ج‏1، ص175

عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ: لَا یقْبَلُ اللَّهُ عَمَلًا لِعَبْدٍ إِلَّا بِوَلَایتِنَا فَمَنْ لَمْ یوَالِنَا کَانَ مِنْ أَهْلِ هَذِهِ الْآیةِ وَ قَدِمْنا إِلی‏ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً

ج. از ابوحمزه ثمالی روایت شده که امام باقر ع فرمودند:

خداوند روز قیامت کسانی را محشور می‌گرداند که پیش رویشان نوری است همچون تلالو پارچه‌های حریر مصری؛ سپس خطاب آید: «گرد و غباری پراکنده شو» (فرقان/23).

سپس فرمود: این ابوحمزه! اینان کسانی بودند که چه نمازها وروزه‌هایی انجام دادند ولیکن وقتی حرامی بر آنان عرضه می‌شد آن را قبول می‌کردند و وقتی چیزی از فضایل امیرالمؤمنین ع بر آنان عرضه می‌شد انکارش می‌کردند.

سپس فرمود: «هباء منثور» [=گرد و غبار پراکنده] همان چیزی است که وقتی شعاع نور خورشید از دریچه‌ای به درون اتاق می‌افتد دیده می‌شود.

تفسیر القمی، ج‏2، ص112-113

حَدَّثَنِی أَبِی عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیدٍ عَنْ یحْیی الْحَلَبِی عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

یبْعَثُ اللَّهُ یوْمَ الْقِیامَةِ قَوْماً بَینَ أَیدِیهِمْ نُورٌ کَالْقَبَاطِی ثُمَّ یقَالُ لَهُ کُنْ‏ «هَبَاءً مَنْثُوراً».

ثُمَّ قَالَ: أَمَا وَ اللَّهِ یا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّهُمْ کَانُوا لَیصُومُونَ وَ یصَلُّونَ وَ لَکِنْ کَانُوا إِذَا عَرَضَ لَهُمْ شَی‏ءٌ مِنَ الْحَرَامِ أَخَذُوهُ وَ إِذَا عَرَضَ لَهُمْ شَی‏ءٌ مِنْ فَضْلِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنْکَرُوهُ.

قَالَ: وَ الْهَبَاءُ الْمَنْثُورُ هُوَ الَّذِی تَرَاهُ یدْخُلُ الْبَیتَ فِی الْکُوَّةِ مِنْ شُعَاعِ الشَّمْس.‏

در برخی روایات این تباهی عمل در همین دنیا برای آنان رخ می‌دهد (مثلا ر.ک: إقبال الأعمال، ج‏1، ص464[1]).

 

 


[1] . رَوَاهُ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ زُفَّتْ أَرْبَعَةُ أَیَّامٍ إِلَى اللَّهِ کَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَى خِدْرِهَا قِیلَ مَا هَذِهِ الْأَیَّامُ قَالَ یَوْمُ الْأَضْحَى وَ یَوْمُ الْفِطْرِ وَ یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ یَوْمُ الْغَدِیرِ وَ إِنَّ یَوْمَ الْغَدِیرِ بَیْنَ الْأَضْحَى وَ الْفِطْرِ وَ الْجُمُعَةِ کَالْقَمَرِ بَیْنَ الْکَوَاکِبِ وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی نَجَا فِیهِ إِبْرَاهِیمُ الْخَلِیلُ مِنَ النَّارِ فَصَامَهُ شُکْراً لِلَّهِ وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَکْمَلَ اللَّهُ بِهِ الدِّینَ فِی إِقَامَةِ النَّبِیِّ ع عَلِیّاً أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَماً وَ أَبَانَ فَضِیلَتَهُ وَ وِصَاءَتَهُ فَصَامَ ذَلِکَ الْیَوْمَ وَ إِنَّهُ لَیَوْمُ الْکَمَالِ وَ یَوْمُ مَرْغَمَةِ الشَّیْطَانِ وَ یَوْمُ تُقْبَلُ أَعْمَالُ الشِّیعَةِ وَ مُحِبِّی آلِ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَکْمَلَ اللَّهُ الدِّینَ یَعْمَدُ اللَّهُ فِیهِ إِلَى مَا عَمِلَهُ الْمُخَالِفُونَ فَیَجْعَلُهُ هَباءً مَنْثُوراً.