سفارش تبلیغ
صبا ویژن

138) سوره دخان (44) آیه 39 ما خَلَقْناهُما إِلاَّ بِالْحَق

بسم الله الرحمن الرحیم

138) سوره دخان (44) آیه 39 

 ما خَلَقْناهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ

ترجمه

آن دو را جز به حق نیافریدیم؛ ولیکن بیشترشان نمی‌دانند.

میلاد حضرت معصومه (روز دختر) و آغاز دهه کرامت بر همه دخترانی که به ایشان اقتدا می‌کنند و نیز بر همه محبان ایشان مبارک باد

ما در کنار دختر موسی نشسته‌ایم                     عمریست محو او به تماشا نشسته‌ایم

اینجا کویر داغ و نمک‌زار شور نیست                    ما روبروی پهنه دریا نشسته‌ایم

قم سالهاست با نفسش زنده مانده است            باور کنید پیش مسیحا نشسته‌ایم

بوی مدینه می‌وزد از شهر ما بیا                         ما در جوار حضرت زهرا نشسته‌ایم (سید حمیدرضا برقعه‌ای)

حدیث

1) امیرالمومنین ع فرمودند:

آفرینش را آغاز کرد و آفریدگان را به یک بار پدید آورد، بى‏آنکه اندیشه‏اى به کار برد، یا از آزمایشى سودى بردارد؛ و بى آن که حرکتى ایجاد کند، و یا دغدغه‌ای که اضطرابی در او افکند، داشته باشد. براى پدید آمدن موجودات، وقت مناسبى قرار داد، و اجزاى مخالفشان را با هم هماهنگ ساخت، و در هر کدام، غریزه خاصّ خودش را قرار داد، و غرائز را همراه آنان گردانید. از آن پیش که بیافریند به آفریدگان دانا بود، و بر حد و اندازه آنها و پایان کارشان احاطه داشت، و سرشت و جوانبشان را مى‏دانست.

نهج‌البلاغه، خطبه1

...أَنْشَأَ الْخَلْقَ‏ إِنْشَاءً وَ ابْتَدَأَهُ ابْتِدَاءً بِلَا رَوِیَّةٍ أَجَالَهَا وَ لَا تَجْرِبَةٍ اسْتَفَادَهَا وَ لَا حَرَکَةٍ أَحْدَثَهَا وَ لَا هَمَامَةِ نَفْسٍ اضْطَرَبَ فِیهَا أَحَالَ الْأَشْیَاءَ لِأَوْقَاتِهَا وَ [لَاءَمَ‏] لَأَمَ بَیْنَ مُخْتَلِفَاتِهَا وَ غَرَّزَ غَرَائِزَهَا وَ أَلْزَمَهَا أَشْبَاحَهَا عَالِماً بِهَا قَبْلَ ابْتِدَائِهَا مُحِیطاً بِحُدُودِهَا وَ انْتِهَائِهَا عَارِفاً بِقَرَائِنِهَا وَ أَحْنَائِهَا...

2) امیرالمومنین ع در ابتدای خطبه متقین (خطبه همام) می‌فرمایند:

اما بعد، بدرستی که خداوند سبحان و متعال آفریدگان را در حالی ‌آفرید که از طاعت آنها بی‌نیاز بود و از عصیان آنها ایمن، چرا که نه مغصیت کسی که عصیانش کند ضرری به او می زند و نه طاعت کسی که اطاعتش کند سودی برایش دارد. پس نیازهای معیشتی‌شان را بینشان توزیع کرد و هریک را در جایگاهش در دنیا قرار داد ...

نهج‌البلاغه، خطبه193

أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِینَ خَلَقَهُمْ غَنِیّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِیَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِیَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ فَقَسَمَ بَیْنَهُمْ مَعَایِشَهُمْ وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْیَا مَوَاضِعَهُم‏...

3) شخصی به امام صادق ع عرض کرد: یا اباعبدالله! ما برای چیز عجیبی آفریده شده‌ایم!

فرمود: خداوند هدایتت کند، آن چیست؟

گفت: ما را برای فناء و نابودی آفریدند!

فرمود: برادرزاده! صبر کن! ما برای بقاء آفریده شده‌ایم؛ و چگونه فانی شود بهشتی که فرسایش ندارد و آتشی که خاموش نمی‌شود؛ این گونه بگو: ما از سرایی به سرای دیگر می‌رویم.

علل الشرائع، ج‏1، ص: 11

حَدَّثَنَا أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِیَادٍ قَالَ:

قَالَ رَجُلٌ لِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنَّا خُلِقْنَا لِلْعَجَبِ!

قَالَ وَ مَا ذَاکَ، لِلَّهِ أَنْتَ

قَالَ خُلِقْنَا لِلْفَنَاءِ

فَقَالَ مَهْ یَا ابْنَ أَخِ خُلِقْنَا لِلْبَقَاءِ وَ کَیْفَ تَفْنَى جَنَّةٌ لَا تَبِیدُ وَ نَارٌ لَا تَخْمُدُ وَ لَکِنْ قُلْ إِنَّمَا نَتَحَرَّکُ مِنْ دَارٍ إِلَى دَارٍ.

4) از امام صادق ع روایتی درباره اینکه نه جبر درست و است و نه تفویض، بلکه «منزلت بین منزلتین» است، آمده که برای توضیح آن محتوا، پنج مطلب را لازم دانسته‌اند.[1] امام هادی ع این روایت را مفصلا شرح داده‌، و توضیح داده‌اند که اگر بخواهیم دیدگاهی بین جبر و تفویض داشته باشیم، لازمه‌اش این است که فلسفه آفرینش را، امتحان کردن انسانها بدانیم.[2] سپس آیات مربوط به ابتلاء و امتحان در قرآن را به تفصیل مورد بحث قرار می‌دهند و در پایان می‌فرمایند:

... و هرآنچه در قرآن تعبیر «بلوی» (=ابتلاء) و مانند آن آمده که ما برخی از آنها را شرح دادیم، همگی اثبات این است که خداوند انسانها را برای امتحان و آزمایش آفریده است؛ خداوند عز و جل مخلوقات را بیهوده نیافرید و آنها را به حال خود رها نکرد و حکمت خویش را به عنوان بازی آشکار نکرد و در کلام خود این مطلب را ابراز داشت که «آیا حساب کرده‌اید که شما را بیهوده آفریدیم؟»...

تحف العقول، ص474-475

و روی عن الإمام الراشد الصابر أبی الحسن علی بن محمد ع‏

... وَ کُلُّ مَا فِی الْقُرْآنِ مِنْ بَلْوَى هَذِهِ الْآیَاتِ الَّتِی شَرَحَ أَوَّلَهَا فَهِیَ اخْتِبَارٌ وَ أَمْثَالُهَا فِی الْقُرْآنِ کَثِیرَةٌ فَهِیَ إِثْبَاتُ الِاخْتِبَارِ وَ الْبَلْوَى‏ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ لَمْ یَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثاً وَ لَا أَهْمَلَهُمْ سُدًى وَ لَا أَظْهَرَ حِکْمَتَهُ لَعِباً وَ بِذَلِکَ أَخْبَرَ فِی قَوْلِهِ «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبثا» ...[3]

تدبر

1) «ما خَلَقْناهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ ...»:

بحث فلسفه آفرینش انسان، و بلکه فلسفه آفرینش کل جهان، در قرآن کریم بسیار مورد تاکید قرار گرفته است:

از طرفی تاکید شده که خداوند آسمانها و زمین را باطل (ص/27؛ آل‌عمران/191) و بیهوده (عبث: مومنون/115)، ویا از باب سرگرمی (لهو: انبیاء/17) و بازی (لعب: انبیاء/16؛ دخان/38) نیافریده و در این آفریدن هم دنبال جلب منفعت یا دفع ضرری از خود نبوده است (حدیث2).

در مقابل، در جایی فلسفه آفرینش آسمان‌ها و زمین را اظهار قدرت و علم خداوند معرفی فرمود (طلاق/12؛ و نیز احادیث جلسه137)[4] و در جایی علت آفرینش جن و انس را عبودیت دانست (ذاریات/56؛ جلسه125)؛ و همین دو مطلب را در آیات دیگر این گونه باز کرد که فلسفه آسمانها و زمین، و نیز آفرینش مرگ و حیات را ابتلای انسان دانست (هود/7؛ ملک/2؛ و حدیث4)؛ تا مورد رحمت قرارشان دهد (هود/119،جلسه127) و هرکس را به جزای خویش برساند (یونس/4)[5].

با این حال، بیش از همه بر همین «به‌حق» بودن این آفرینش تاکید کرد: [علاوه بر آیه حاضر، نگاه کنید به: (الأنعام/73)  (ابراهیم/19) (حجر/85) (نحل/3) (عنکبوت/44) (روم/8) (زمر/5) (جاثیه/22) (تغابن/3) (احقاف/3)] [6]

این تعبیر صراحت دارد که حکمتی جدی در ورای این آفرینش هست؛ که همان حق و حقیقت است؛ و ظاهرا تعابیری همانند ابتلای انسانها، تحقق عبودیت، مورد رحمت خدا واقع شدن و پاداش دیدن، و اظهار علم و قدرت، همگی توضیح این حق و حقیقت از زوایای گوناگون است.

شاید علت اینکه، بیش از اینکه ابعاد این حکمت را باز کند، بر اصل وجود این حکمت (به حق بودن آفرینش) تاکید کرده، این است که انسان باید ابتدا فلسفه داشتن آفرینش را جدی بگیرد تا بعد درباره چیستی آن بحث کند. و مشکل اغلب انسانها این است که همین را جدی نمی گیرند. به همین جهت، در این آیه بعد از اینکه بر حق بودن آفرینش تاکید کرد، فرمود: «وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ: ولی بیشتر انسانها نمی‌دانند.»

2) «ما خَلَقْناهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ ... لا یَعْلَمُونَ»: هدف آفرینش جز حقّ نیست، اگر هدف از خلقتِ چیزى را درک نکردیم مشکل در فهم و محدودیّت ماست. (قرائتی، تفسیر نور10/ 502)

این مورد را در کانال نگذاشتم:

3) درباره معنای «به حق» بودن آفرینش چند دیدگاه مطرح شده است (مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏9، ص101):

- آفرینش بر اساس علم، چرا که علم، ره به جانب صواب و حق می‌برد.

- بالحق، یعنی للحق؛ یعنی برای یک مطلب حق، که همان امتحان انسانها و جدا کردن نیکوکار از بدکار است، آفرید؛ یعنی مفاد آیه 4 سوره یونس.

- بر اساس حقی که که سزاوار حمد است، برخلاف باطلی که سزاوار مذمت است.



[1] . ... فَإِنَّا نَبْدَأُ مِنْ ذَلِکَ بِقَوْلِ الصَّادِقِ ع لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ وَ لَکِنْ مَنْزِلَةٌ بَیْنَ الْمَنْزِلَتَیْنِ وَ هِیَ صِحَّةُ الْخِلْقَةِ وَ تَخْلِیَةُ السَّرْبِ وَ الْمُهْلَةُ فِی الْوَقْتِ وَ الزَّادُ مِثْلُ الرَّاحِلَةِ وَ السَّبَبُ الْمُهَیِّجُ لِلْفَاعِلِ عَلَى فِعْلِهِ فَهَذِهِ خَمْسَةُ أَشْیَاءَ جَمَعَ بِهِ الصَّادِقُ ع جَوَامِعَ الْفَضْلِ فَإِذَا نَقَصَ الْعَبْدُ مِنْهَا خَلَّةً کَانَ الْعَمَلُ عَنْهُ مَطْرُوحاً بِحَسَبِه‏... (تحف العقول، ص460)

[2] . ... وَ الْقَوْلُ بَیْنَ الْجَبْرِ وَ التَّفْوِیضِ هُوَ الِاخْتِبَارُ وَ الِامْتِحَانُ وَ الْبَلْوَى بِالاسْتِطَاعَةِ الَّتِی مَلَّکَ الْعَبْدَ وَ شَرْحُهَا فِی الْخَمْسَةِ الْأَمْثَالِ الَّتِی ذَکَرَهَا الصَّادِقُ ع أَنَّهَا جَمَعَتْ جَوَامِعَ الْفَضْلِ وَ أَنَا مُفَسِّرُهَا بِشَوَاهِدَ مِنَ الْقُرْآنِ وَ الْبَیَانِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ... (تحف العقول، ص470)

[3] . ادامه روایت که به همین موضوع مرتبط است:

فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ فَلَمْ یَعْلَمِ اللَّهُ مَا یَکُونُ مِنَ الْعِبَادِ حَتَّى‏ اخْتَبَرَهُمْ قُلْنَا بَلَى قَدْ عَلِمَ مَا یَکُونُ مِنْهُمْ قَبْلَ کَوْنِهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ وَ «لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ» وَ إِنَّمَا اخْتَبَرَهُمْ لِیُعَلِّمَهُمْ عَدْلَهُ وَ لَا یُعَذِّبَهُمْ إِلَّا بِحُجَّةٍ بَعْدَ الْفِعْلِ وَ قَدْ أَخْبَرَ بِقَوْلِهِ «وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَکْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولًا» وَ قَوْلِهِ «وَ ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا» وَ قَوْلِهِ «رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ» فَالاخْتِبَارُ مِنَ اللَّهِ بِالاسْتِطَاعَةِ الَّتِی مَلَّکَهَا عَبْدَهُ وَ هُوَ الْقَوْلُ بَیْنَ الْجَبْرِ وَ التَّفْوِیضِ وَ بِهَذَا نَطَقَ الْقُرْآنُ وَ جَرَتِ الْأَخْبَارُ عَنِ الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِ الرَّسُولِ ص‏...

[4] . اللَّهُ الَّذی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عِلْماً

[5] . إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعیدُهُ لِیَجْزِیَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ بِالْقِسْطِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمیمٍ وَ عَذابٌ أَلیمٌ بِما کانُوا یَکْفُرُون‏

[6] . و نیز: وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ یَوْمَ یَقُولُ کُنْ فَیَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ (الأنعام/73)؛ «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدیدٍ» (ابراهیم/19) ؛ وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمیلَ (حجر/85) ؛ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعالى‏ عَمَّا یُشْرِکُونَ (نحل/3) ؛ خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیَةً لِلْمُؤْمِنینَ (عنکبوت/44) ؛ أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا فی‏ أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ إِنَّ کَثیراً مِنَ النَّاسِ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ لَکافِرُونَ (روم/8) ؛ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهارِ وَ یُکَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّیْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْری لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلا هُوَ الْعَزیزُ الْغَفَّارُ (زمر/5) ؛ وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ لِتُجْزى‏ کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ (جاثیه/22) ؛ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَ إِلَیْهِ الْمَصیرُ (تغابن/3)