سفارش تبلیغ
صبا ویژن

1066) سوره حجرات (49)، آیه1 (مطلب6) تدبر

 

تدبر

1)«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»

تعبیر «بین یدیه» به معنای «جلوی او» و «پیش روی او» است؛ درباره اینکه مقصود از نهی از تقدم جستن جلوی خدا و رسولش چیست، دیدگاه‌های متنوعی بیان شده است؛ مثلا گفته‌اند مقصود از آن این است که:

الف. به هیچ کاری بدون لحاظ امر و نهی خدا اقدام نکنید (ابوعبید، به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص195[1]).

ب. به انجام واجبات را قبل از وقتی که خدا و رسولش دستور داده‌اند اقدام نکنید (زجاج) چنانکه در روز عید قربان عده‌ای قبل از نماز عید قربانی کردند و پیامبر ص به آنان دستور داد اعاده کنند (حسن بصری) (به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص195[2]).

ج. اجازه ندهید کسی جلوتر از ایشان راه برود؛ بلکه پشت سر ایشان راه بروید (به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص196[3]).

د. قبل از سخن گفتن ایشان سخن نگویید؛ مثلا اگر در مجلسی در محضر ایشان هستید و کسی سوالی مطرح کرد قبل از اینکه ایشان به جواب دادن لب بگشایند شما جواب ندهید (ابن‌عباس، به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص196[4]).

ه. در سخن گفتن و عمل بر ایشان سبقت نگیرید و صبر کنید تا زمانی که ایشان به شما دستور دهد (کلبی و سدی، به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص196[5])

و. آیه ناظر است به مقام حکم کردن، که بالذات به خداوند اختصاص دارد: «إن الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ» (یوسف/40)، و به اذن خداوند به رسولش «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ» (نساء/64)؛ زیرا اولا خدا و رسول را یکجا مورد نظر قرار داد، پس امری است که مشترک بین خدا و رسول است؛ ثانیا مطلب را با عبارت «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» کرد و با عبارت «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» ختم نمود، که نشان می‌دهد مقامی است که به مومنان متقی مرتبط است؛ که همان است که احکام اعتقادی و عملی‌شان را از خدا و رسول می‌گیرند؛ پس مراد از «لا تقدموا» این است که در قبال هیچ حکمی، پیش از آنکه از جانب خدا و رسولش صادر شود از جانب خودتان حکمی ندهید (المیزان، ج‏18، ص305-306[6]).

به نظر می‌رسد حق با مرحوم طبرسی است که می‌فرماید که آیه را می‌توان بر همه اینها حمل کرد، زیرا هر کاری که در آن مخالفت با خدا و رسولش باشد مصداق جلو افتادن از خدا و رسولش است حتما جایز نیست (مجمع البیان، ج‏9، ص196[7]). البته مرحوم علامه طباطبایی بر این باور است که برخی از این اقوال پذیرفتنی نیست زیرا فقط به پیامبر ص اختصاص دارد در حالی که آیه خدا و رسول را با هم ذکر کرده است؛ پس باید مساله‌ای باشد که مشترک بین آن دو باشد (المیزان، ج‏18، ص307[8])؛ اما این تخصیص چندان قابل دفاع نیست؛ چرا که چنانکه برخی از مفسران اشاره کرده‌اند در این موارد ذکر خداوند در کنار رسول می‌تواند از باب تعظیم رسول باشد و اشعار به این داشته باشد که اگر نسبت به رسول ص چنین وظیفه‌ای دارید به خاطر نسبت او با خداوند است (تفسیر الصافی، ج‏5، ص47[9]).

 

2) «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ»

تعبیر «تُقَدِّمُوا» فعل ثلاثی مزید از باب تفعیل است. اگرچه برخی آن را در اینجا فعل لازم دانسته‌اند (= جلو نیفتید)؛ اما بسیاری از اهل لغت بر متعدی بودن آن تاکید کرده (= جلو نیندازید) و گفته‌اند مفعول آن محذوف است (ر.ک: نکات ادبی).

اینکه به جای «جلو نیفتید» از تعبیر متعدی «جلو نیندازید» استفاده کرد، شاید می‌خواهد نشان دهد که اگرچه فعل لازم آن (صرف جلو افتادن شما از خدا و رسول ولو غیرعامدانه باشد ) مذموم است (زیرا به هر حال قرائاتی از آیه که به صورت فعل لازم باشد هم داریم)؛ اما آنچه مشکل اصلی شماست فعل و اقدام عامدانه شماست؛ یعنی اینکه چیزی را (یا خودتان را) جلو بیندازید؛ این است که مایه هلاکت شما و خلاف تقواست.

 

3) «لا تقدمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»

در بحث اختلاف قرائات اشاره شد که از جمله قرائات این آیه قرائت به صورت فعل ثلاثی مجرد (لاتَقْدَموا) ویا باب افعال (لاتُقْدِموا) است؛ که می‌تواند به معنای «در پیشگاه خدا و رسولش اقدام نکنید» باشد. در این صورت مقصود از این آیه چیست؟

الف. با توجه به اینکه آیات بعدی در مقام تعلیم رعایت ادب در محضر پیامبر ص است، چه‌بسا مقصود از این آیه نیز توصیه کلی به رعایت ادب در محضر خدا و رسولش باشد؛ ‌یعنی حرمت محضر نگه دارید و در پیشگاه خدا و رسولش دست به هر اقدامی نزنید.

ب. ...

 

4) «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»

از آنجا که انجام دادن یا ندادن هر کاری بناچار حکمی دارد، این نهی از تقدم جستن بر احکام خدا و رسول را می‌توان دعوت انسانها دانست به دخول در ولایت الله و وقوف در موقف عبودیت و سیر در مسیری که مشیت بنده را (در امور تشریعی هم) تابع مشیت خداوند می‌کند؛ و به نظر می‌رسد کسانی که بتوانند به این دستور ملتزم بمانند، همانند فرشتگانی خواهند بود که خداوند در موردشان فرمود: «بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ» (أنبیاء/27) (المیزان، ج‏18، ص306[10]).

 

5) «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ

آوردن تعبیر «بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» حاوی نکات متعددی است؛ از جمله:

الف. وقتی می‌گویند فلانی «بین یدی» بهمانی است، اشاره دارد که این دو در نزد هم حاضرند ولی یکی از آنها جایگاه برتری دارد، بویژه که کلمه «یدین» دلالتی بر قدرت و تحت اختیار داشتن دارد، و خود همین اقتضای رعایت حرمت و تقدم نجستن را بیشتر می‌کند.

ب. اینکه خدا را ابتدا ذکر کرد دلالت دارد بر اینکه وجوب احترام خاص برای رسول الله ص؛ زیرا او «رسولِ» الله است که همه شما وقتی نزد اویید در محضر الله هم هستید؛ و رعایت ادب رسول و فرستاده یک شخصیت وقتی در محضر خود او باشد جدی‌تر است؛

ج. این عبارت همان طور که تاکید کننده بر نهی «جلو نیندازید» است؛ تاکیدی برای امر «تقوا پیشه کنید» نیز هست؛ زیرا وقتی بدانید در پیشگاه و محضر خداوند هستید رعایت تقوا را باید جدی‌تر بگیرید. (مفاتیح الغیب، ج‏28، ص92[11])

د ...

 

 

 

 

 



[1]  . «لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» بین الیدین عبارة عن الإمام لأن ما بین یدی الإنسان أمامه و معناه لا تقطعوا أمرا دون الله و رسوله و لا تعجلوا به قال أبو عبیدة العرب تقول لا نقدم بین یدی الإمام و بین یدی الأب أی لا تعجل بالأمر دونه و النهی و قدم هنا بمعنى تقدم و هو لازم. 

[2]  .  و قیل معناه لا تقدموا أعمال الطاعة قبل الوقت الذی أمر الله و رسوله به حتى أنه قیل لا یجوز تقدیم الزکاة قبل وقتها عن الزجاج...و قال الحسن نزل فی قوم ذبحوا الأضحیة قبل صلاة العید فأمرهم رسول الله ص بالإعادة.

[3] .  و قیل لا تمکنوا أحدا یمشی أمام رسول الله ص بل کونوا تبعا له و أخروا أقوالکم و أفعالکم عن قوله و فعله.

[4]. و قال ابن عباس نهوا أن یتکلموا قبل کلامه أی إذا کنتم جالسین فی مجلس رسول الله ص فسئل عن مسألة فلا تسبقوه بالجواب حتى یجیب النبی ص أولا.

[5].  و قیل معناه لا تسبقوه بقول و لا فعل حتى یأمرکم به عن الکلبی و السدی.

[6]. قوله تعالى: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» بین یدی الشی‏ء أمامه و هو استعمال شائع مجازی أو استعاری و إضافته إلى الله و رسوله معا لا إلى الرسول دلیل على أنه أمر مشترک بینه تعالى و بین رسوله و هو مقام الحکم الذی یختص بالله سبحانه و برسوله بإذنه کما قال تعالى: «إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ» یوسف: 40، و قال: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ» النساء: 64. و من الشاهد على ذلک تصدیر النهی بقوله: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» و تذییله بقوله: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» الظاهر فی أن المراد بما بین یدی الله و رسوله هو المقام الذی یربط المؤمنین المتقین بالله و رسوله و هو مقام الحکم الذی یأخذون منه أحکامهم الاعتقادیة و العملیة.

[7].  و الأولى حمل الآیة على الجمیع فإن کل شی‏ء کان خلافا لله و رسوله إذا فعل فهو تقدیم بین یدی الله و رسوله و ذلک ممنوع.

[8]. و للقوم فی قوله تعالى: «لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» وجوه

منها: أن التقدیم بمعنى التقدم فهو لازم و معنى «لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» لا تعجلوا بالأمر و النهی دون الله و رسوله و لا تقطعوا بالأمر و النهی دون الله و رسوله، و ربما قیل: إن التقدیم فی الآیة بمعناه المعروف لکنه مستعمل بالإعراض عن متعلقاته کقوله: «یُحْیِی وَ یُمِیتُ»: الحدید: 2، فیئول المعنى إلى مجرد کون شی‏ء قدام شی‏ء فیرجع إلى معنى التقدم. و اللفظ مطلق یشمل التقدم فی قول أو فعل حتى التقدم على النبی ص فی المشیة و الجلسة، و التقدم بالطاعات الموقتة قبل وقتها و غیر ذلک.

و منها: أن المراد النهی عن التکلم قبل رسول الله ص أی إذا کنتم فی مجلسه و سئل عن شی‏ء فلا تسبقوه بالجواب حتى یجیب هو أولا.

و منها: أن المعنى: لا تسبقوه بقول أو فعل حتى یأمرکم به.

و منها: أن المعنى: لا تقدموا أقوالکم و أفعالکم على قول النبی ص و فعله و لا تمکنوا أحدا یمشی أمامه.

و الظاهر أن تفسیر «لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» بالنهی عن التقدیم بین یدی رسول الله ص فقط فی هذه الوجوه الثلاثة الأخیرة مبنی على حملهم ذکر الله تعالى مع رسوله فی الآیة على نوع من التشریف کقوله: أعجبنی زید و کرمه فیکون ذکره تعالى للإشارة إلى أن السبقة على النبی ص على أی حال فی معنى السبقة على الله سبحانه.

و لعل التأمل فیما قدمناه من الوجه یکفیک فی المنع عن المصیر إلى شی‏ء من هذه الوجوه.

[9]. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا و قرئ بفتح التاء امراً او أنفسکم او لا تتقدموا و منه مقدّمة الجیش لمتقدّمیهم بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ قیل المعنى لا تقطعوا امراً قبل ان یحکما به و قیل لا تقدّموا فی المشی و المراد بین یدی رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و ذکر اللّه تعظیم له و اشعار بأنّه من اللّه بمکان یوجب إجلاله.

[10].  و بذلک یظهر أن المراد بقوله: «لا تُقَدِّمُوا» تقدیم شی‏ء ما من الحکم قبال حکم الله و رسوله إما بالاستباق إلى قول قبل أن یأخذوا القول فیه من الله و رسوله أو إلى فعل قبل أن یتلقوا الأمر به من الله و رسوله لکن تذییله تعالى النهی بقوله: «إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» یناسب تقدیم القول دون تقدیم الفعل و دون الأعم الشامل للقول و الفعل و إلا لقیل: إن الله سمیع بصیر لیحاذی بالسمیع القول و بالبصیر الفعل کما یأتی تعالى فی کثیر من موارد الفعل بمثل قوله: «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»: الحدید: 4، فمحصل المعنى: أن لا تحکموا فیما لله و لرسوله فیه حکم إلا بعد حکم الله و رسوله أی لا تحکموا إلا بحکم الله و رسوله و لتکن علیکم سمة الاتباع و الاقتفاء.

لکن بالنظر إلى أن کل فعل و ترک من الإنسان لا یخلو من حکم له فیه و کذلک العزم و الإرادة إلى فعل أو ترک یدخل الأفعال و التروک و کذا إرادتها و العزم علیها فی حکم الاتباع، و یفید النهی عن التقدیم بین یدی الله و رسوله النهی عن المبادرة و الإقدام إلى قول لم یسمع من الله و رسوله، و إلى فعل أو ترک أو عزم و إرادة بالنسبة إلى شی‏ء منهما قبل تلقی الحکم من الله و رسوله فتکون الآیة قریبة المعنى من قوله تعالى فی صفة الملائکة: «بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ»: الأنبیاء: 27.

و هذا الاتباع المندوب إلیه بقوله: «لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» هو الدخول فی ولایة الله و الوقوف فی موقف العبودیة و السیر فی مسیرها بجعل العبد مشیته تابعة لمشیة الله فی مرحلة التشریع کما أنها تابعة لها فی مرحلة التکوین قال تعالى: «وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّهُ»: الإنسان: 30، و قال: «وَ اللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ»: آل عمران: 68، و قال: «وَ اللَّهُ وَلِیُّ الْمُتَّقِینَ»: الجاثیة: 19.

[11]. و قوله تعالى: بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ أی بحضرتهما لأن ما بحضرة الإنسان فهو بین یدیه و هو ناظر إلیه و هو نصب عینیه و فی قوله بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ فوائد: أحدها: أن قول القائل فلان بین یدی فلان، إشارة إلى کون کل واحد منهما حاضرا عند الآخر مع أن لأحدهما علو الشأن و للآخر درجة العبید و الغلمان، لأن من یجلس بجنب الإنسان یکلفه تقلیب الحدقة إلیه و تحریک الرأس إلیه عند الکلام و الأمر، و من یجلس بین یدیه لا یکلفه ذلک، و لأن الیدین تنبئ عن القدرة یقول القائل هو بین یدی فلان، أی یقلبه کیف شاء فی أشغاله کما یفعل الإنسان بما یکون موضوعا بین یدیه، و ذلک مما یفید وجوب الاحتراز من التقدم، و تقدیم النفس لأن من یکون کمتاع یقلبه الإنسان بیدیه کیف یکون له عنده التقدم؛

و ثانیها: ذکر اللّه إشارة إلى وجوب احترام الرسول علیه الصلاة و السلام و الانقیاد لأوامره، و ذلک لأن احترام الرسول صلى اللّه علیه و سلم قد یترک على بعد المرسل و عدم اطلاعه على ما یفعل برسوله فقال: بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ أی أنتم بحضرة من اللّه تعالى و هو ناظر إلیکم، و فی مثل هذه الحالة یجب احترام رسوله؛

و ثالثها: هو أن هذه العبارة کما تقرر النهی المتقدم تقرر معنى الأمر المتأخر و هو قوله وَ اتَّقُوا لأن من یکون بین یدی الغیر کالمتاع الموضوع بین یدیه یفعل به ما یشاء یکون جدیرا بأن یتقیه.