1066) سوره حجرات (49)، آیه1 (مطلب4) حدیث
حدیث
1) الف. روایت شده است مردی نزد امیرمؤمنان علی (علیه السلام) آمد و از او درباره این سخن خداوند متعال «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَی اللهِ وَرَسُولِهِ:ای کسانی که ایمان آوردند [خودتان را] در پیشگاه خداوند و رسولش جلو نیندازید» پرسید که درباره چه کسی نازل شده است؟
امام ع فرمود: در مورد دو مرد از قریش!
الإختصاص، ص128
وَ رُوِیَ عَنِ ابْنِ کُدَیْنَةَ الْأَوْدِیِّ قَالَ:
قَامَ رَجُلٌ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَسَأَلَهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» فِیمَنْ نَزَلَتْ؟
قَالَ: فِی رَجُلَیْنِ مِنْ قُرَیْشٍ.
ب. سفیان ثوری روایت کرده است که از فضیل بن زبیر – به نقل از واسطههایی که اسم برد- این حکایت را شنیدم که:
مردی نزد امیرمؤمنان علی (علیه السلام) آمد و از او درباره این سخن خداوند متعال «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَی اللهِ وَرَسُولِهِ:ای کسانی که ایمان آوردند [خودتان را] در پیشگاه خداوند و رسولش جلو نیندازید» پرسید که درباره چه کسی نازل شده است؟
امام ع فرمود: «چه میخواهی؟ آیا میخواهی مردم را علیه من بشورانی»؟
عرض کرد: «نه،ای امیر مؤمنان! ولی دوست دارم که بدانم».
امام ع فرمود: «بنشین». او هم نشست.
امام فرمود: بنویس عامر، بنویس مَعمر، بنویس عُمر، بنویس عمّار، بنویس مُعتَمر! این آیه دربارهی یکی از این پنج نفر نازل شده است
سُفیان میگوید: به فُضَیل گفتم: «فکر میکنی آن شخص عمر است»؟
او گفت: چه کسی جز او میتواند باشد؟!
تقریب المعارف (حلبی م447)، ص243
رَوَوْا عَنْ سُفْیَانَ، عَنْ فُضَیْلِ بْنِ الزُّبَیْرِ قَالَ: حَدَّثَنِی نَقِیعٌ، عَنْ أَبِی کُدَیْنَةَ الْأَزْدِیِّ قَالَ: قَامَ رَجُلٌ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلَامُ، فَسَأَلَهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» فِیمَنْ نَزَلَتْ؟
قَالَ: مَا تُرِیدُ، أَ تُرِیدُ أَنْ تُغْرِیَ بِیَ النَّاسَ؟
قَالَ: لَا یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، وَ لَکِنْ أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَ.
قَالَ: اجْلِسْ، فَجَلَسَ.
فَقَالَ: اکْتُبْ عَامِراً، اکْتُبْ مَعْمَراً، اکْتُبْ عُمَرَ، اکْتُبْ عَمَّاراً، اکْتُبْ مُعْتَمِراً؛ فِی أَحَدِ الْخَمْسَةِ نَزَلَتْ.
قَالَ سُفْیَانُ: قُلْتُ لِفُضَیْلٍ: أَ تَرَاهُ عُمَرَ قَالَ: فَمَنْ هُوَ غَیْرُهُ.
2) جمیل بن دراج میگوید: طیّار به من میگفت: «ابلیس از فرشتهها نیست؛ و تنها فرشتهها بودند که به سجدهی بر آدم (علیه السلام) فرمان داده شدند پس ابلیس گفت: «سجده نمیکنم». چرا ابلیس هنگامی که سجده نکرد عاصی محسوب شد در حالی که از فرشتگان نبود؟
سپس من و او نزد امام صادق (علیه السلام) رفتیم، و به خدا که خوب مساله را مطرح کرد و گفت: «فدایت شوم! بگو مواردی که خدا با تعبیر «یا ایها الذین آمنوا» مؤمنان را خطاب قرار داده منافقان را هم شامل میشود»؟
فرمود: آری! و نیز گمراهان، و هرکس در ظاهر دعوت اسلام را پذیرفته است، و ابلیس هم از کسانی بود که در پذیرش دعوت ظاهری با آنها [فرشتگان] همراه بود.
الکافی، ج2، ص412
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلٍ قَالَ: کَانَ الطَّیَّارُ یَقُولُ لِی: إِبْلِیسُ لَیْسَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ إِنَّمَا أُمِرَتِ الْمَلَائِکَةُ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ ع؛ فَقَالَ إِبْلِیسُ لَا أَسْجُدُ. فَمَا لِإِبْلِیسَ یَعْصِی حِینَ لَمْ یَسْجُدْ وَ لَیْسَ هُوَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ؟
قَالَ فَدَخَلْتُ أَنَا وَ هُوَ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فَأَحْسَنَ وَ اللَّهِ فِی الْمَسْأَلَةِ. فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ رَأَیْتَ مَا نَدَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ قَوْلِهِ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» أَ دَخَلَ فِی ذَلِکَ الْمُنَافِقُونَ مَعَهُمْ؟
قَالَ: نَعَمْ وَ الضُّلَّالُ وَ کُلُّ مَنْ أَقَرَّ بِالدَّعْوَةِ الظَّاهِرَةِ وَ کَانَ إِبْلِیسُ مِمَّنْ أَقَرَّ بِالدَّعْوَةِ الظَّاهِرَةِ مَعَهُمْ.
مضمون این حدیث با عبارات دیگری نیز در کافی و تفسیر عیاشی مطرح شده است؛ که آن تعبیر قبلا در در جلسه224 حدیث2 (http://yekaye.ir/al-baqare-2-30/ ) گذشت.
3) از امام رضا ع از پدرانشان روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
علی ع از من است و من از علی ع هستم. خداوند بکشد کسی را که به جنگ با علی ع برخیزد! خداوند لعنت کند کسی را که با علی ع مخالفت کند. علی ع امام خلایق بعد از من است؛ کسی که بر او تقدم جوید بر من تقدم جسته است؛ و کسی که از او جدا شود از من جدا شده است؛ و کسی که [کس یا چیزی را] بر او ترجیح دهد [آن را] بر من ترجیح داده است. من در سلم و مدارا هستم با کسی که با او در سلم و مداراست؛ و در جنگ هستم با کسی که با او در جنگ باشد؛ و ولیّ کسی هستم که ولایت او را دارد؛ و دشمن کسی هستم که با او دشمنی کند.
الأمالی( للصدوق)، ص659؛ بشارة المصطفى لشیعة المرتضی، ص209
حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ جَامِعٍ الْحِمْیَرِیُّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ حَدَّثَنِی الْحَسَنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلِیٌّ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِیٍّ؛ قَاتَلَ اللَّهُ مَنْ قَاتَلَ عَلِیّاً؛ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ خَالَفَ عَلِیّاً؛ عَلِیٌّ إِمَامُ الْخَلِیقَةِ بَعْدِی، مَنْ تَقَدَّمَ عَلَى عَلِیٍّ فَقَدْ تَقَدَّمَ عَلَیَّ، وَ مَنْ فَارَقَهُ فَقَدْ فَارَقَنِی، وَ مَنْ آثَرَ عَلَیْهِ فَقَدْ آثَرَ عَلَیَّ؛ أَنَا سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَهُ، وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَهُ، وَ وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاهُ، وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ.[1]
4) از امام کاظم ع از پدرشان روایت شده است که رسول الله ص اندکی قبل از رحلتشان حضرت علی ع را خواستند و گفتند:
برادرم! همانا جبرئیل از جانب خداوند رسالتی برایم آورد و به من دستور دارد که تو را به سوی مردم رهسپار کنم؛ پس نزد آنها برو و آنان را آگاه کن و در میانشان ندا بده و از جانب خدا و رسولش بگو:
ای مردم! رسول الله ص به شما میفرماید که همانا جبرئیل از جانب خداوند رسالتی برایم آورد و به من دستور دارد که آن را همراه با امینم علی بن ابیطالب ع به سوی مردم بفرستم؛ [سپس دو توصیه فرمودند و ادامه دادند:]
همانا کسی که بر امام خود تقدم جوید یا امامی را که طاعتش واجب نیست مقدم کند یا ولایت امام ستمگری را بپذیرد پس با خداوند در سلطنتش ضدیت کرده است؛ و خداوند تا روز قیامت از او بیزار است؛ و از او نه برگرداننده [= چیزی که عذاب را از او برگرداند] و نه جایگزینی را قبول نکند. سپس سه بار فرمود: آیا ابلاغ کردم؟ ...
طرف من الأنباء و المناقب، ص185-186
عَنِ السَّیِّدِ رَضِیِّ الدِّینِ الْمُوسَوِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ مِنْ کِتَابِ خَصَائِصِ الْأَئِمَّةِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُوسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَمَّارٍ الْعِجْلِیِّ الْکُوفِیِّ عَنْ عِیسَى الضَّرِیر عَنِ الْکَاظِمِ عَنْ أَبِیهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا قَالَ:
دَعَا رَسُولُ اللَّهِ ص عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ ع قَبْلَ وَفَاتِهِ بِقَلِیلٍ فَأَکَبَّ عَلَیْهِ، فَقَالَ: أَیْ أَخِی، إِنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَانِی مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِرِسَالَةٍ وَ أَمَرَنِی أَنْ أَبْعَثَکَ بِهَا إِلَى النَّاسِ فَاخْرُجْ إِلَیْهِمْ وَ أعَلِمْهُمْ وَ ناد فیهمْ مِنَ اللَّهِ وَ قُلْ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ: أَیُّهَا النَّاسُ یَقُولُ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ صإِنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَانِی مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِرِسَالَةٍ وَ أَمَرَنِی أَنْ أَبْعَثَ بِهَا إِلَیْکُمْ مَعَ أَمِینِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع؛
...[2] ألا وَ مَنْ تَقَدَّمَ عَلَى إِمَامِهِ أَوْ قَدَّمَ إِمَاماً غَیْرَ مُفْتَرَضِ الطَّاعَةِ وَ وَالَى أماماً جَائِراً فَقَدْ ضَادَّ اللَّهَ فِی مُلْکِهِ وَ اللَّهُ مِنْهُ بَرِیءٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا. أَلَا هَلْ بَلَّغْتُ؟ قالها ثَلَاثاً...[3]
5) از امام باقر ع روایت شده است:
فضیلت امیرالمومنین ع آن چه که آمده باید [جدی] گرفته شود؛ و آنچه از آن نهی شده [ظاهرا اشاره به ادعای غلوآمیز خدایی امیرالمومنین ع است] باید بدان نهی پایبند بود؛ و در مورد اطاعت بعد از رسول الله ص، همانند آنچه در مورد رسول الله ص بود برای او جاری است؛ و البته فضل حضرت محمد ص محفوظ است؛ کسی که بر او تقدم جوید همانند کسی است که بر خدا و رسولش تقدم جوید؛ و برتریجو بر او همانند برتریجو بر خدا و رسولش است؛ و کسی که در هر امر کوچک و بزرگی بر او برتری جوید [نظر او را رد کند] اقدامش در حد شرک به خداوند است؛ چرا که رسول الله ص همان باب خداوند بود که جز از طریق آن چیزی داده نشود [= حلال و حرامی تعیین نشود]، و راه اوست که کسی که آن را بپیماید به خداوند عز و جل برسد؛ و همین طور است امیرالمومنین ع بعد از او؛ و این در مورد تک تک امامان هم جاری است؛ چرا که خداوند آنان را ارکان زمین قرار داده تا مبادا اهل خود را در خود فرو برد؛ و ستونهای اسلام و ریسمانی برای راه هدایت قرار داده است؛ هیچ هدایتگری خودش جز به هدایت ایشان هدایت نشود؛ و هیچ فرد هدایتنیافتهای جز با تقصیر در حق ایشان گمراه نگردد؛ زیرا آنان امینان خداوندند بر آنچه از علم یا عذر یا انذار فروفرستاده است، و حجت رسایی هستند بر هر آنچه در زمین است؛ برای آخرینشان همان چیزی جاری است که برای اولینشان بود، و جز به یاری خدا احدی به ذرهای از این [مقام] نرسد؛
و امیرالمومنین ع فرمود: من قسمتکننده بهشت و جهنم هستم؛ کسی در آن داخل نشود مگر بر اساس یکی از این دو قسم [که من معین میکنم]؛ و همانا من فاروق اکبر [فرقگزارنده بین حق و باطل) هستم؛ و من امامم برای کسی که بعد از من باشد و ادا کننده از جانب کسی هستم که پیش از من بوده است؛ احدی جز احمد ص بر من تقدم ندارد؛ و همانا من و او بر راهی واحدیم جز اینکه اوست که به اسمش خوانده شد [ظاهرا یعنی وی را برای نبوت تعیین کردند]؛ و همانا شش چیز به من داده شده است: علم منایا و بلایا [= علم به همه وقایعی که پیش میآید]، و وصیتها و انساب، و فصل الخطاب [اینکه در هر مسالهای سخنی بگویم که فیصلهبخش بباشد]، و همانا من صاحب رجعتها و دولت دولتها هستم [ظاهرا اشاره به حکومت نهایی حضرت امیر ع بعد از رجعت است]؛ و همانا من صاحب عصا [= عصای موسی ع] و میسم * هستم؛ و منم آن جنبدهای که با مردم سخن میگوید (اشاره به آیه 82 سوره نمل[4]).
* میسم: ابزاری آهنی برای علامتگذاری و داغ نهادن است که غالبا برای مشخص کردن اسبها با این وسیله بر آنها داغ مینهادند. مرحوم فیض در وافی این را چنین توضیح داده که چون با حب و بغض ایشان است که مومن از نافق متمایز میگردد؛ پس گویی ایشان بر منافق داغ مینهد؛ و در حاشیه بدرالدین بر کافی آمده است که مقصود از آن خاتم سلیمان است؛ (به نقل از کافی (طبع دار الحدیث)، ج1، ص483، تعلیقه سوم.)
بصائر الدرجات، ج1، ص199؛ الکافی، ج1، ص198
حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ حَسَّانَ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الرِّیَاحِیُّ عَنْ أَبِی الصَّامِتِ الْحُلْوَانِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:
فَضْلُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع مَا جَاءَ [بِهِ] آخُذُ بِهِ وَ مَا نَهَى عَنْهُ أَنْتَهِی عَنْهُ وَ جَرَى لَهُ مِنَ الطَّاعَةِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص مِثْلَ الَّذِی جَرَى لِرَسُولِ اللَّهِ وَ الْفَضْلُ لِمُحَمَّدٍ ص الْمُتَقَدِّمُ بَیْنَ یَدَیْهِ کَالْمُتَقَدِّمِ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْمُتَفَضِّلُ عَلَیْهِ کَالْمُتَفَضِّلِ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ ص وَ الْمُتَفَضِّلُ [الرَّادُّ] عَلَیْهِ فِی صَغِیرَةٍ أَوْ کَبِیرَةٍ عَلَى حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّهِ؛ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص بَابُ اللَّهِ الَّذِی لَا یُؤْتَى إِلَّا مِنْهُ وَ سَبِیلُهُ الَّذِی مَنْ سَلَکَهُ وَصَلَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ کَذَلِکَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مِنْ بَعْدِهِ وَ جَرَى فِی الْأَئِمَّةِ [لِلْأَئِمَّةِ] وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ جَعَلَهُمُ اللَّهُ أَرْکَانَ الْأَرْضِ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا وَ عهد [عُمَدَ] الْإِسْلَامِ وَ رَابِطَةً عَلَى سَبِیلِ هُدَاهُ وَ لَا یَهْتَدِی هَادٍ إِلَّا بِهُدَاهُمْ وَ لَا یَضِلُّ خَارِجٌ مِنْ هُدًى [الْهُدَى] إِلَّا بِتَقْصِیرٍ عَنْ حَقِّهِمْ لِأَنَّهُمْ أُمَنَاءُ اللَّهِ عَلَى مَا هَبَطَ [أَهْبَطَ] مِنْ عِلْمٍ أَوْ عُذْرٍ أَوْ نُذْرٍ وَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ عَلَى مَا فِی الْأَرْضِ یَجْرِی لِآخِرِهِمْ مِنَ اللَّهِ مِثْلُ الَّذِی جَرَى لِأَوَّلِهِمْ وَ لَا یَصِلُ أَحَدٌ إِلَى شَیْءٍ مِنْ ذَلِکَ إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ.
وَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ: أَنَا قَسِیمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ لَا یَدْخُلُهَا دَاخِلٌ إِلَّا عَلَى أَحَدِ قِسْمَیْنِ وَ أَنَا الْفَارُوقُ الْأَکْبَرُ وَ أَنَا الْإِمَامُ لِمَنْ بَعْدِی وَ الْمُؤَدِّی عَمَّنْ کَانَ قَبْلِی؛ وَ لَا یَتَقَدَّمُنِی أَحَدٌ إِلَّا أَحْمَدُ ص، وَ إِنِّی وَ إِیَّاهُ لَعَلَى سَبِیلٍ وَاحِدٍ إِلَّا أَنَّهُ هُوَ الْمَدْعُوُّ بِاسْمِهِ؛ وَ لَقَدْ أُعْطِیتُ السِّتَّ عِلْمَ الْمَنَایَا وَ الْبَلَایَا وَ الْوَصَایَا [وَ الْأَنْسَابَ] وَ فَصْلَ الْخِطَابِ وَ إِنِّی لَصَاحِبُ الْکَرَّاتِ وَ دَوْلَةِ الدُّوَلِ وَ إِنِّی صَاحِبُ الْعَصَا وَ الْمِیسَمِ وَ الدَّابَّةُ الَّتِی تُکَلِّمُ النَّاسَ.
[1]. در همین راستا این حدیث هم که در الصراط المستقیم إلى مستحقی التقدیم، ج3، ص58 آمده است قابل توجه است:
قال بعض الموالی لأبی الحسن ع إن لنا جارا ناصبیا یحتج علینا فی تفضیل من تقدم على علی ع و لا ندری ما جوابه.
فأمر بعض تلامذته بالمصیر إلیه فذهب فأفحمه. ففرحوا و حزن الرجل و قبیلته. فرجعوا فأخبر الإمام. فقال: ما فی السماء من الفرح أکثر من ذلک و ما بإبلیس و شیاطینه أشد من حزن أولئک و لقد صلى على هذا الکاسر ملائکة السماء و العرش و الکرسی و قابلها الله بالإجابة فأکرم إیابه و عظم ثوابه و لعنت تلک الأملاک عدو الله المکسور و قابلها الله بالإجابة فشدد حسابه و أطال عذابه.
[2]. أَلَا مَنِ ادَّعَى إِلَى غَیْرِ أَبِیهِ فَقَدْ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُ؛ أَلَا مَنْ تَوَالَى إِلَى غَیْرِ مَوَالِیهِ فَقَدْ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُ.
[3]. وَ مَنْ مَنَعَ أَجِیراً أُجْرَتَهُ وَ هُوَ مَنْ قد عَرَفْتُمْ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ الْمُتَتَابِعَةُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ.
[4]. وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُون.