سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادامه 1049) و تجعلون رزقکم انکم تکذبون (تدبر)

 

تدبر

1) «وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ»

درباره اینکه مقصود از این تعبیر چیست، احتمالات متعددی قابل فرض است که بعید نیست همگی مد نظر باشد:

الف. کلمه‌ای در تقدیر نباشد و کلمه «رزق» در همان معنای اصلی‌اش باشد؛ یعنی آن چیزی که مایه تداوم حیات موجود زنده می‌شود. آنگاه روزی‌تان را تکذیب کردن قرار می‌دهید. (به تعبیر برخی:‌ «تکذیب از قرآن را خوراک خود قرار مى‏دهید؟» حجة التفاسیر، ج6، ص294) یعنی هرکس روزی‌ای دارد که با آن حیاتش ادامه می‌یابد؛ و شما بقدری باطل‌پیشه هستید که مبنایی که ادامه زندگی‌تان در گروی آن است تکذیب کردن است؛ که اغلب کسانی که این گونه معنایی را مد نظر قرار داده‌ند این تکذیب را، تکذیب قرآن معرفی کرده و گفته‌اند: بهره خودتان از خیری که قرار بود از طریق قرآن به شما برسد این قرار دادید که خود قرآن را تکذیب کنید (المیزان، ج‏19، ص138[1]؛ مجمع البیان، ج‏9، ص342[2]) اما با توجه به اینکه مفعول «تکذبون» حذف شه، چه بسا این تکذیب عام باشد؛ خواه تکذیب حق یا قرآن یا معاد یا ... ؛ و بلکه می‌توان گفت در مجموع در این حالت چند معنا فرض دارد:

الف.1. خود «تکذیب کردن» را روزی خود قرار داده‌اید، صرف نظر از متعلق تکذیب؛ یعنی اساسا سبک‌تان این است که به جای اینکه در مقابل هر سخنی ابتدا گوش دهید و بررسی کنید و بعد موضع بگیرید از ابتدا همه چیز را تکذیب می‌کنید.

الف.2. تکذیب «خود روزی» باشد به حمل اولی؛ یعنی به تعبیر برخی مترجمان: «بهره خود را دروغ به حساب مى‏آورید؟» (ترجمه پورجوادی) و به تعبیر دیگر، «تنها نصیب خود را دروغ شمردن قرار داده‏اید» (طاهری) یعنی اساسا اینکه خداوند است که به شما نعمت می‌دهد (یعنی مفاد آیاتی همچون «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها»؛ هود/6) را منکرید. (اقتباس از مفاتیح الغیب، ج‏29، ص434[3])

الف.3. تکذیب قرآن [یا هر امر خاص دیگری مثل معاد یا امامت (حدیث2) یا ...] را روزی خود قرار داده‌اید؛ یعنی خدا روزی‌ای مانند قرآن [یا امامت یا ...] به شما داده، شما به جای اینکه از آن استفاده کنید آن را تکذیب می‌کنید (حسن؛ به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص342[4]؛ المیزان، ج‏19، ص138[5])

الف.4. ...

ب. روزی در معنای آنچه مایه رسیدن روزی به انسان می‌شود به کار رفته باشد [چنانکه همان طور که درآمد هرکس را روزی وی می‌خوانند گاه خود شغل وی را روزی‌اش می‌خوانند و مثلا می‌گویند فلانی روزی‌اش این شده که نجار باشد)؛ آنگاه یعنی اساسا کسب و کارتان که هزینه‌های زندگی‌تان را از طریق آن تامین می‌کنید این است که [قرآن؛‌ پیامبر یا ... را] تکذیب کنید. (اقتباس از مفاتیح الغیب، ج‏29، ص434[6])

ج. کلمه «شکر» در تقدیر است ویا اینکه اساسا یکی از معانی رزق، شکر باشد (توضیح در نکات ادبی)؛ یعنی شکر روزی‌تان و کلا شکرگزاری‌تان را در تکذیب قرار می‌دهید. (المیزان، ج‏19، ص138[7]) یعنی به تعبیر برخی مترجمان: «شکر روزى خویش را در انکار آن قرار مى‏دهید» (ترجمه برزی) و به تعبیر برخی دیگر «(سپاسگزارى براى) روزى و بهره خود را همین قرار داده‏اید که (نعمت‏هاى خداوند را) دروغ مى‏شمارید (گرمارودی). آنگاه این تکذیب می‌تواند ناظر باشد به اینکه:

ج.1. نعمتی که از جانب خداست را از جانب غیرخدا دیدن؛ چنانکه در شأن نزول آیه بیان شد که باران را به جای اینکه از خدا ببینند به نقش ستارگان نسبت می‌دادند. (ابن عباس؛ به نقل از مجمع البیان، ج‏9، ص342[8])

ج.2. نعمتی که از جانب خداست را از جانب خدا ندیدن ؛ کنایه از اینکه به جای اینکه در قبال روزی‌ای که خدا به شما داده شکرگزار باشید، این نعمتهای خدا بر خودتان را نمی‌بینید و نعمتِ از جانب خدا بودن را تکذیب می‌کنید.

د. ...

تبصره

چنانکه در نکات ادبی اشاره شد ظاهر ترجمه برخی از مفسران آن است که مفعول دوم فعل تجعلون را محذوف دانسته و به قرینه جمله قبل، آن را «الادهان بهذا الحدیث» قرار داده و عبارت «أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ» را جمله استینافیه قلمداد کرده و گفته‌اند «این تهاون را روزى خود قرار می‌دهید محققا شما انکار کننده‏گانید». اما چون وجه نادرستی این استنباط بیان شد و وجه دیگری برای توجیه نحوی آن یافت نشد لذا آن را به عنوان یکی از معانی محتمل آیه ذکر نکردیم.

 

2) «وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ»

برخی از انسان‌ها سبک‌شان این است که بدبین‌اند؛ در زندگی فقط ناملایمات را می‌بینند و هر نعمتی را تکذیب می‌کنند و هیچگاه خوبی‌ها و الطاف خدا را نمی‌بینند.

 

3) «وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ»

برخی سبک‌شان این است که به جای اینکه در مقابل هر سخنی ابتدا گوش دهند و بررسی کنند و بعد موضع بگیرند از ابتدا همه چیز را تکذیب می‌کنند و اصلا رزق و روزی خود را در تکذیب کردن می‌بینند! اینان درست نقطه مقابل کسانی‌اند که خداوند در موردشان فرمود: « فَبَشِّرْ عِبادِ؛ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» (زمر/17-18) (اقتباس از مفاتیح الغیب، ج‏29، ص434[9])

نکته جامعه‌شناسی

همواره در جامعه افرادى وجود دارند که موجودیّت و شخصیّت خود را در مخالفت با دیگران مى‏بینند و تمام هنر خود را در کوک کردن ساز مخالفت بکار مى‏گیرند. اگر همه موافق باشند او مخالفت مى‏کند و اگر همه مخالف باشند، او موافق است. او کار به دلیل ندارد و دوست دارد همیشه بر خلاف دیگران حرکت کند و این نگرش در حرکات و گفتار و برخوردهاى شخصى او نمایان است. او سعى مى‏کند در چگونگى اصلاح سر و صورت یا رنگ و نوع لباس، یا لحن و صوت و استفاده از الفاظ و اصطلاحات و یا نوشتار، حتى در نام‏گذارى فرزند، رفتارى غیر متعارف و انگشت‏نما داشته باشد و به این طریق خود را جدا و بهتر از دیگران مطرح کند. (تفسیر نور، ج‏9، ص443)

 

4) «وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ»

بر اساس معنایی از این آیه که می‌گفت مقصود این است که روزی خود از جانب خداوند را انکار می‌کنید، این سوال پیش می‌آید چرا از از تعبیر «تجعلون: قرار می‌دهید» استفاده کرد؛ نه تعابیری مانند «تنکرون: انکار می‌کنید»؟

الف. روزی هر کس برعهده خداوند است:‌«وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها»؛ هود/6). اما عده‌ای هستند که همه روزی‌ها را از دست این و آن می‌بینند؛ نه از جانب روزی‌دهنده واقعی. امور اعتباری چنان بر ذهن اینان غلبه کرده که اینان به جای درک حقیقت (که روزی هرکس حقیقتا از جانب خداوند افاضه می‌شود) روزی را امری اعتباری می‌بینند؛ ‌یعنی گویی خودشان هستند تعیین کنند که چه چیزی روزی محسوب شود یا نشود؛ و بر این اساس روزی خود را این گونه اعتبار کردند که روزی دادن خدا را تکذیب کنند!

ب. ...

 

5) «أَ فَبِهذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ؛ وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ»

سهل انگارى، سستى و سازش در دین، به تدریج انسان را به انکار وادار مى‏کند. (تفسیر نور، ج‏9، ص444)

 

 

 

 


[1] . قوله تعالى: «وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ» قیل: المراد بالرزق حظهم من الخیر، و المعنى: و تجعلون حظکم من الخیر الذی لکم أن تنالوه بالقرآن أنکم تکذبون به أی تضعونه موضعه.

[2] . «وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ» أی و تجعلون حظکم من الخیر الذی هو کالرزق لکم أنکم تکذبون به

[3] . و أما قوله: وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ ففیه وجوه الأول: تجعلون شکر النعم أنکم تقولون مطرنا بنوء کذا، و هذا علیه أکثر المفسرین، ... و أما قوله: تُکَذِّبُونَ فعلى الأول المراد تکذیبهم بما قال اللّه تعالى: وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها [هود: 6] و غیر ذلک،

[4] . قیل معناه و تجعلون حظکم من القرآن الذی رزقکم الله التکذیب به عن الحسن.

[5] . قیل: المراد بالرزق القرآن رزقهم الله إیاه، و المعنى: تأخذون التکذیب مکان هذا الرزق الذی رزقتموه.

[6] . و أما قوله: وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ ففیه وجوه ... الثانی: تجعلون معاشکم و کسبکم تکذیب محمد، یقال: فلان قطع الطریق معاشه، و الرزق فی الأصل مصدر سمی به ما یرزق، یقال للمأکول رزق، کما یقال للمقدور قدرة، و المخلوق خلق، و على هذا فالتکذیب مصدر قصد به ما کانوا یحصلون به مقاصدهم... و على الثانی المراد جمیع ما صدر منهم من التکذیب، و هو أقرب إلى اللفظ.

[7] . قیل: الکلام بحذف مضاف و التقدیر: و تجعلون شکر رزقکم أنکم تکذبون أی وضعتم التکذیب موضع الشکر.

[8] . قیل و تجعلون شکر رزقکم التکذیب عن ابن عباس قال أصاب الناس عطش فی بعض أسفاره فدعا ص فسقوا فسمع رجلا یقول مطرنا بنوء کذا فنزلت الآیة

[9] . و أما قوله: وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ ففیه وجوه ... الثانی: تجعلون معاشکم و کسبکم تکذیب محمد، یقال: فلان قطع الطریق معاشه، و الرزق فی الأصل مصدر سمی به ما یرزق، یقال للمأکول رزق، کما یقال للمقدور قدرة، و المخلوق خلق، و على هذا فالتکذیب مصدر قصد به ما کانوا یحصلون به مقاصدهم.