سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادامه جلسه 1046) لایمسه الا المطهرون (حدیث)

حدیث

الف. ظاهر قرآن را جز پاکیزه‌شدگان در ظاهر (برخوردار از غسل و وضو) نمی‌توانند مس کنند:

1) از امام کاظم ع روایت شده است:

مصحف را نباید کسی که وضو ندارد یا جنب است مس کند و دوختش را نیز مس نکند و نیز آن را از خود نیاویزد که همانا خداوند متعال می‌فرماید «جز پاکیزه‌شدگان با آن تماس برقرار نکنند». (واقعه/79)

و نیز علی بن جعفر از برادرش امام کاظم ع درباره شخصی پرسید که وضو ندارد، آیا می‌تواند قرآن را در لوح‌ و دفتر بنویسد؟ فرمودند: خیر.

تهذیب الأحکام، ج‏1، ص127[1]

عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَکِیمٍ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی الصَّبَّاحِ جَمِیعاً عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ:

الْمُصْحَفُ لَا تَمَسَّهُ عَلَی غَیْرِ طُهْرٍ وَ لَا جُنُباً وَ لَا تَمَسَّ خَیْطَهُ‏ وَ لَا تُعَلِّقْهُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ‏ «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ‏.»

وَ سَأَلَ عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ أَخَاهُ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ ع‏ عَنِ الرَّجُلِ أَ یَحِلُّ لَهُ أَنْ یَکْتُبَ الْقُرْآنَ فِی الْأَلْوَاحِ وَ الصَّحِیفَةِ وَ هُوَ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ؟ قَالَ: لَا.

توجه: شیخ در الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، ج‏1، ص114 بعد از ذکر قسمت اول حدیث، و با توجه به حدیث دیگری از امام صادق ع که به کسی که وضو نداشته و می‌خواسته قرآن بخواند، می‌فرماید «لَا تَمَسَّ الْکِتَابَةَ وَ مَسَّ الْوَرَقَ» (همان، ص113[2]) توضیح می‌دهند که این روایت حمل بر کراهت و نه حرمت می‌شود[3]؛ و موید نظر وی احادیث بعدی است:

 

2) الف. از امام باقر ع درباره آیه جز «جز پاکیزه‌شدگان با آن تماس برقرار نکنند» (واقعه/79) روایت شده که فرمودند:

مقصود از «پاکیزه‌شدگان» کسانی‌اند که از حَدَث‌ها و جنابت پاک شده باشند (یعنی وضو گرفته یا غسل جنابت کرده باشند)؛

و فرمودند برای شخص جُنُب و زن حائض و شخص «مُحدِث» (= کسی که وضویش باطل شده) مس کردن قرآن جایز نیست.

مجمع البیان، ج‏9، ص341؛ عوالی اللئالی العزیزیة، ج‏2، ص11؛ وسائل الشیعة، ج‏1، ص385

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ ع فِی قَوْلِهِ «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» قَالَ: المطهرون مِنَ الْأَحْدَاثِ وَ الْجَنَابَاتِ؛

وَ قَالَ: لَا یَجُوزُ لِلْجُنُبِ وَ الْحَائِضِ وَ الْمُحْدِثِ مَسُّ الْمُصْحَفِ.

 

ب. از امام صادق ع سوال می‌شود از «تعویذ» [دعای برگرفته از قرآن برای در امان ماندن] که آیا شخص حائض جایز است آن را به خود بیاویزد؟

فرمودند: اشکالی ندارد؛ و فرمودند: آن را بخواند و بنویسد ولی دستش را به آن نزند؛ و روایت شده که قرآن را ننویسد.

الکافی، ج‏3، ص106

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ التَّعْوِیذِ یُعَلَّقُ عَلَی الْحَائِضِ؟

قَالَ نَعَمْ لَا بَأْسَ.

قَالَ وَ قَالَ: تَقْرَؤُهُ وَ تَکْتُبُهُ وَ لَا تُصِیبُهُ یَدُهَا؛

وَ رُوِیَ أَنَّهَا لَا تَکْتُبُ الْقُرْآنَ.

 

3) در منابع اهل سنت هم این مضمون به طرق مختلف از پیامبر ص روایت شده است که فرمودند:

قرآن را جز با طهارت (و در برخی نقل‌ها:‌ جز شخص طاهر) مس نکند.

الدر المنثور، ج‏6، ص162

أخرج عبد الرزاق و ابن أبی داود و ابن المنذر عن عبد الله بن أبی بکر عن أبیه قال فی کتاب النبی ص لعمرو بن حزم: و لا تمس القرآن الا علی طهور؛

و أخرج الطبرانی و ابن مردویه عن ابن عمر رضی الله عنهما قال قال رسول الله ص: لا یمس القرآن الا طاهر؛

و أخرج ابن مردویه عن معاذ بن جبل رضی الله عنه ان النبی ص لما بعثه إلی الیمن کتب له فی عهده: ان لا یمس القرآن الا طاهر؛

و أخرج ابن مردویه عن ابن حزم الأنصاری عن أبیه عن جده ان النبی ص کتب الیه: لا یمس القرآن الا طاهر.

 

ب. کل حقیقت قرآن هم جز به دست پاکیزه‌شدگان از هر آلودگی (ائمه اطهار) نرسد:

4) عبدالله بن جعفر (شوهر حضرت زینب) روایتی طولانی کرده از اینکه یکبار وی به همراه امام حسن ع و امام حسین ع و ابن عباس نزد معاویه بودند و گفتگوهایی که بین آنها رد و بدل شد. در فرازی از این مجلس می‌گوید:

ابن عباس گفت: ای معاویه، عمر بن خطاب در زمان حکومتش مرا نزد علی بن ابی طالب علیه السّلام فرستاد که: «من می‏خواهم قرآن را در مصحفی گردآورم، آنچه از قرآن نوشته‏ای نزد ما بفرست».

حضرت پاسخ داد: به خدا قسم قبل از آنکه تو به آن برسی باید گردن من را بزنی!

من عرض کردم: چرا؟

فرمود: زیرا خداوند می‏فرماید: «جز پاکیزه‌شدگان با آن تماس برقرار نکنند». (واقعه/79)، یعنی جز پاکیزه‌شدگان به همه قرآن دست نمی‏یابند. و همانا خداوند فقط ما را قصد کرده است. ما هستیم که خداوند پلیدی را از ما برده و ما را کاملا پاکیزه گردانیده است‏» (اشاره به آیه «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا» احزاب/33)...

کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج‏2، ص847

أَبَانٌ عَنْ سُلَیْمٍ قَالَ حَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ مُعَاوِیَةَ وَ مَعَنَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ [وَ عِنْدَهُ‏] عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْعَبَّاسِ [وَ الْفَضْلُ بْنُ الْعَبَّاسِ‏] ...فَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ ... یَا مُعَاوِیَةُ إِنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ أَرْسَلَنِی فِی إِمَارَتِهِ‏ إِلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع أَنِّی أُرِیدُ أَنْ أَکْتُبَ الْقُرْآنَ فِی مُصْحَفٍ فَابْعَثْ إِلَیْنَا مَا کَتَبْتَ مِنَ الْقُرْآنِ.

فَقَالَ ع‏ تَضْرِبُ وَ اللَّهِ عُنُقِی قَبْلَ أَنْ تَصِلَ إِلَیْهِ!

فَقُلْتُ وَ لِمَ؟

قَالَ لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ‏ «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»‏ یَعْنِی لَا یَنَالُهُ کُلَّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ؛ إِیَّانَا عَنَی نَحْنُ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنَّا الرِّجْسَ وَ طَهَّرَنَا تَطْهِیراً...[4]

این مطلب با توضیحاتی دیگر در الإحتجاج (للطبرسی)، ج‏1، ص156 از ابوذر غفاری نیز روایت شده است.[5]

 

د. آن حقیقت نهایی در همین قرآنی که در دست ماست تجلی یافته؛ ولی ما بدون امداد معصوم ع از درک همه آن ناتوانیم:

5) از امام صادق ع روایت شده است:

هیچ مطلبی نیست که دو نفر در آن اختلاف نظر داشته باشند مگر اینکه اصل و پایه‌ای در کتاب خداوند عز و جل دارد؛ ولیکن عقول مردان بدان دست نیابد.

الکافی، ج‏1، ص60

مُحَمَّدُ بْنُ یحْیی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَیمُونٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنِ الْمُعَلَّی بْنِ خُنَیسٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏:

مَا مِنْ أَمْرٍ یخْتَلِفُ فِیهِ اثْنَانِ إِلَّا وَ لَهُ أَصْلٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَکِنْ لَا تَبْلُغُهُ عُقُولُ الرِّجَالِ.

 

6) از امام صادق ع روایت شده که امیرالمومنین ع فرمودند:

ای مردم خدای تبارک و تعالی پیغمبر را به سوی شما فرستاد و قرآن حق را بر او نازل فرمود در حالی که شما هم از قرآن و فرستنده قرآن بی‌خبر بودید و هم از پیغمبر و فرستنده او، در زمان فترت [=فاصله افتادن ارسال] پیغمبران و خواب دراز ملتها و گسترش نادانی و سرکشی فتنه و گسیختن اساس محکم و کوری از حقیقت و سرکشی ستم و کاهش یافتن دین و شعله‌وری آتش جنگ، همزمان با زردی گلستان باغ جهان و خشکیدن شاخه‌ها و پراکندگی برگها و نومیدی از میوه و فرو رفتن آبهای آن، زمانی که پرچمهای هدایت فرسوده و پرچمهای هلاکت افراشته بود، دنیا به رخسار مردم عبوس و روی درهم کشیده و به آنها پشت گردانیده و روی خوش نشان نمی‌داد: میوه دنیا آشوب و خوراکیش مردار بود، نهانش ترس و آشکارش شمشیر بود، بند از بند شما جدا گشته و پراکنده بودید، دیدگان مردم جهان نابینا و روزگارشان تاریک بود؛ پیوند خویشی خود را بریده و خون یکدیگر را می‌ریختند، دختران خود را در جوار خود زنده به گور کرده، زندگی خوش و رفاه و آسایش از ایشان دور گشته بود، نه از خدا امید پاداشی و نه از او بیم کیفری داشتند، زنده ایشان کوری بود پلید؛ و مرده آنها در آتش و نومید. در آن هنگام پیغمبر اکرم ص نسخه‌ای برایشان آورد از «صحف اولی» [= کتاب‌های آسمانی نخستین] که کتب پیش از خود را تصدیق می‌کرد و حلال را از حرام مشکوک جدا می‌ساخت. این همان قرآن است، از او بخواهید تا با شما سخن گوید، او هرگز سخن نگوید، ولی من از او به شما خبر می‌دهم. همانا در قرآن است علم بدانچه گذشته و علم بدانچه تا روز قیامت می‌آید و حکم میان شما و هرآنچه که در آن اختلاف خواهید کرد؛ پس اگر از من در این باره بپرسید حتما به شما می‌آموزم.

الکافی، ج‏1، ص60-61

مُحَمَّدُ بْنُ یحْیی عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ ع:

أَیهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَرْسَلَ إِلَیکُمُ الرَّسُولَ ص وَ أَنْزَلَ إِلَیهِ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَ أَنْتُمْ أُمِّیونَ عَنِ الْکِتَابِ وَ مَنْ أَنْزَلَهُ وَ عَنِ الرَّسُولِ وَ مَنْ أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ‏ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ‏ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ‏ وَ انْبِسَاطٍ مِنَ الْجَهْلِ وَ اعْتِرَاضٍ مِنَ الْفِتْنَةِ وَ انْتِقَاضٍ مِنَ الْمُبْرَمِ‏ وَ عَمًی عَنِ الْحَقِّ وَ اعْتِسَافٍ مِنَ الْجَوْرِ وَ امْتِحَاقٍ مِنَ الدِّینِ وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ‏ عَلَی حِینِ اصْفِرَارٍ مِنْ رِیاضِ جَنَّاتِ الدُّنْیا وَ یبْسٍ مِنْ أَغْصَانِهَا وَ انْتِثَارٍ مِنْ وَرَقِهَا وَ یأْسٍ مِنْ ثَمَرِهَا وَ اغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا قَدْ دَرَسَتْ أَعْلَامُ الْهُدَی فَظَهَرَتْ أَعْلَامُ الرَّدَی فَالدُّنْیا مُتَهَجِّمَةٌ فِی وُجُوهِ أَهْلِهَا مُکْفَهِرَّةٌ مُدْبِرَةٌ غَیرُ مُقْبِلَةٍ ثَمَرَتُهَا الْفِتْنَةُ وَ طَعَامُهَا الْجِیفَةُ وَ شِعَارُهَا الْخَوْفُ وَ دِثَارُهَا السَّیفُ مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ وَ قَدْ أَعْمَتْ عُیونَ أَهْلِهَا وَ أَظْلَمَتْ عَلَیهَا أَیامُهَا قَدْ قَطَّعُوا أَرْحَامَهُمْ وَ سَفَکُوا دِمَاءَهُمْ وَ دَفَنُوا فِی التُّرَابِ الْمَوْءُودَةَ بَینَهُمْ‏ مِنْ أَوْلَادِهِمْ یجْتَازُ دُونَهُمْ طِیبُ الْعَیشِ‏ وَ رَفَاهِیةُ خُفُوضِ الدُّنْیا لَا یرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ثَوَاباً وَ لَا یخَافُونَ وَ اللَّهِ مِنْهُ عِقَاباً حَیهُمْ أَعْمَی نَجِسٌ‏ وَ مَیتُهُمْ فِی النَّارِ مُبْلِسٌ‏ فَجَاءَهُمْ بِنُسْخَةِ مَا فِی الصُّحُفِ الْأُولَی‏ وَ تَصْدِیقِ الَّذِی بَینَ یدَیهِ وَ تَفْصِیلِ الْحَلَالِ مِنْ رَیبِ الْحَرَامِ ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ ینْطِقَ لَکُمْ أُخْبِرُکُمْ عَنْهُ إِنَّ فِیهِ عِلْمَ مَا مَضَی وَ عِلْمَ مَا یأْتِی إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ وَ حُکْمَ مَا بَینَکُمْ وَ بَیانَ مَا أَصْبَحْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ فَلَوْ سَأَلْتُمُونِی عَنْهُ لَعَلَّمْتُکُمْ.

 

7) الف. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:

من از رسول الله زاده شده‌ام در حالی که عالمترین افراد به کتاب الله هستم؛ همانا در آن است از آغاز آفرینش تا هرچه تا روز قیامت رخ دهد؛ و در آن است خبر آسمان و خبر زمین و خبر بهشت و خبر دوزخ و خبر آنچه بود و خبر آنچه خواهد بود؛ اینها را چنان می‌دانم که گویی به کف دستم می‌نگرم؛ همانا خداوند می‌فرماید «در آن تبیان هر چیزی است».

ب. و باز از امام صادق ع روایت شده است:

کتاب الله! در آن است حکایت آنچه قبل از شما بوده و آنچه بعد از شماست و رفع هر اختلافی که بین شما رخ دهد؛ و ما آن را می دانیم.

الکافی، ج‏1، ص61

الف. مُحَمَّدُ بْنُ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَی بْنِ أَعْینَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یقُولُ‏:

قَدْ وَلَدَنِی رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَنَا أَعْلَمُ کِتَابَ اللَّهِ وَ فِیهِ بَدْءُ الْخَلْقِ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ وَ فِیهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ الْجَنَّةِ وَ خَبَرُ النَّارِ وَ خَبَرُ مَا کَانَ وَ خَبَرُ مَا هُوَ کَائِنٌ أَعْلَمُ ذَلِکَ کَمَا أَنْظُرُ إِلَی کَفِّی إِنَّ اللَّهَ یقُولُ فِیهِ تِبْیانُ کُلِّ شَی‏ءٍ.

ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

کِتَابُ اللَّهِ فِیهِ نَبَأُ مَا قَبْلَکُمْ وَ خَبَرُ مَا بَعْدَکُمْ وَ فَصْلُ مَا بَیْنَکُمْ وَ نَحْنُ نَعْلَمُهُ.

برای تفصیل بیشتر این موضوع می‌توانید به بحث‌هایی که ذیل دو آیه قبل گذشت هم مراجعه کنید.

ج. حقیقت نهایی قرآن که جز پاکیزه‌شدگان دستشان بدان نرسد حاوی همه حقایق ازل و ابد است:

8) در فرازی از یکی از مناجات‌هایی که از امام سجاد ع نقل شده آمده است:

و آنچه از ذکر تو را که بدان اعتقاد پیدا کرده‌ام از شبهه فتنه‌ها خالص گردان و از درهم‌آمیختگی نهان و آشکار سالم بدار؛ در حالی که همواره آمیخته با خشیت تو در هر لحظه‌ای باشد و در هر آشکار و نهان کردنی به طاعت تو نزدیک گرداند و در آنچه دین تاییدش می‌کند داخل سازد و در خارج از آنچه دنیا آن را بنا می‌کند و منهدم می‌نماید محفوظ بدارد و از اینکه هر غیر تویی را در آن قصد شود (= اینکه ریاکارانه باشد) منزه بگردان؛ و روزی که محضر تو برپا داشته و به دیدارت نایل شوم مایه آبرویی نزد خودت قرار بده؛ آن را از اینکه بعدا آمیخته به ریا شود مصون بدار و از آسیبهای روزگار مبرایش ساز و همراه با اعمال صالح صبح و شام به سوی خود بالا ببر به طور دائمی که لحظه‌ای این عروجش انقطاع نپذیرد و به انتها نرسد؛ آن را ثبات گردان نزد خودت در حالی که در علیین برافراشته شده، و در دیوان مکتوبی که «مقربان بر آن شهادت دهند» (مطففین/21) و «جز پاکیزه‌شدگان با آن تماس برقرار نکنند» (واقعه/79) ذخیره فرما.

بحار الأنوار، ج‏91، ص172

وَ مِنْهَا الْمُنَاجَاةُ الْإِنْجِیلِیَّةُ لِمَوْلَانَا عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع وَ قَدْ وَجَدْتُهَا فِی بَعْضِ مَرْوِیَّاتِ أَصْحَابِنَا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فِی کِتَابِ أَنِیسِ الْعَابِدِینَ مِنْ مُؤَلَّفَاتِ بَعْضِ قُدَمَائِنَا عَنْهُ ع وَ هِیَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ ...

... وَ اجْعَلْ مَا اعْتَقَدْتُهُ مِنْ ذِکْرِکَ خَالِصاً مِنْ شِبْهِ الْفِتَنِ سَالِماً مِنْ تَمْوِیهِ الْأَسْرَارِ وَ الْعَلَنِ مَشُوباً بِخَشْیَتِکَ فِی کُلِّ أَوَانٍ مُقَرَّباً مِنْ طَاعَتِکَ فِی الْإِظْهَارِ وَ الْإِبْطَانِ دَاخِلًا فِیمَا یُؤَیِّدُهُ الدِّینُ وَ یَعْصِمُهُ خَارِجاً مِمَّا تَبْنِیهِ الدُّنْیَا وَ تَهْدِمُهُ مُنَزِّهاً عَنْ قَصْدِ أَحَدٍ سِوَاکَ وَجِیهاً عِنْدَکَ یَوْمَ أَقُومُ لَکَ وَ أَلْقَاکَ مُحَصَّناً مِنْ لَوَاحِقِ الرِّئَاءِ مُبَرَّأً مِنْ بَوَائِقِ الْأَهْوَاءِ عَارِجاً إِلَیْکَ مَعَ صَالِحِ الْأَعْمَالِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ مُتَّصِلًا لَا یَنْقَطِعُ بَوَادِرُهُ وَ لَا یُدْرَکُ آخِرُهُ مُثْبَتاً عِنْدَکَ فِی الْکُتُبِ الْمَرْفُوعَةِ فِی عِلِّیِّینَ مَخْزُوناً فِی الدِّیوَانِ الْمَکْنُونِ الَّذِی «یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ» وَ «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُون»‏.[6]

 

د. و آن پاکیزه‌شدگان همان مقربان‌اند؛‌ یعنی معصومان.

در بحث از آیات 10 و 11 همین سوره (جلسات 977 و 978) احادیث و شواهد قرآنی متعددی ارائه شد که مقربان همان مخلَصان‌اند و در نتیجه همان معصومان‌اند که مصداق اتم آنان همان اهل بیت ع می‌باشند: اکنون شواهدی از کتب شیعه و سنی می‌آوریم بر تطابق مقربان با مطهران:

9) در فرازی از زیارت جامعه که توسط امام هادی ع برای زیارت تمامی اهل بیت ع تعلیم داده شده آمده است:

و گواهی می‌دهم که شمایید امامان راه‌یافته، معصوم، مکرّم، مقرّب، متقی، راست‌گو، برگزیده، فرمانبردار خدا، قیام کننده به فرمانش، عمل کننده به خواسته‌اش، دست‌یافته به کرامتش؛ شما را با دانشش برگزید و برای دینش [غیبش] پسندید و برای رازش انتخاب و به قدرتش اختیار کرد و به هدایتش عزیز نمود و به برهانش اختصاص داد و برای نورش برگزید و به روحش تأیید فرمود، و شما را پسندید برای جانشینی در زمینش و دلایل محکمی بر مخلوقاتش و یاورانی برای دینش و نگهبانانی برای رازش و خزانه‌دارانی برای دانشش و محل نگهداری برای حکمتش و مترجمان وحی‌اش و بنیان‌های یگانه‌پرستی‌اش و گواهانی بر خلقش و پرچم‌هایی برای بندگانش و مناره‌هایی در سرزمین‌هایش و راهنمایانی بر راهش، خدا شما را از لغزش‌ها حفظ کرد و از فتنه‌ها ایمن داشت و از آلودگی پاک کرد و پلیدی را از شما ببرد و پاکیزه‌تان نمود، چه پاکیزه‌ کردنی...

عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص273؛ من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص611؛ تهذیب الأحکام، ج‏6، ص97

حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ السِّنَانِیُّ وَ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُکَتِّبُ قَالُوا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیُّ وَ أَبُو الْحُسَیْنِ الْأَسَدِیُّ قَالُوا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ الْمَکِّیُّ الْبَرْمَکِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَی بْنُ عِمْرَانَ النَّخَعِیُّ قَالَ: قُلْتُ لِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع عَلِّمْنِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَوْلًا أَقُولُهُ بَلِیغاً کَامِلًا إِذَا زُرْتُ وَاحِداً مِنْکُم‏. فقال: ...

وَ أَشْهَدُ أَنَّکُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِیُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُکَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ‏ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطِیعُونَ لِلَّهِ الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِهِ الْعَامِلُونَ بِإِرَادَتِهِ الْفَائِزُونَ بِکَرَامَتِهِ اصْطَفَاکُمْ بِعِلْمِهِ وَ ارْتَضَاکُمْ لِدِینِهِ [لِغَیْبِهِ] وَ اخْتَارَکُمْ لِسِرِّهِ وَ اجْتَبَاکُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ أَعَزَّکُمْ بِهُدَاهُ وَ خَصَّکُمْ بِبُرْهَانِهِ وَ انْتَجَبَکُمْ لِنُورِهِ [بِنُورِهِ] وَ أَیَّدَکُمْ بِرُوحِهِ وَ رَضِیَکُمْ خُلَفَاءَ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَجاً عَلَی بَرِیَّتِهِ وَ أَنْصَاراً لِدِینِهِ وَ حَفَظَةً لِسِرِّهِ وَ خَزَنَةً لِعِلْمِهِ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِهِ وَ تَرَاجِمَةً لِوَحْیِهِ وَ أَرْکَاناً لِتَوْحِیدِهِ وَ شُهَدَاءَ عَلَی خَلْقِهِ وَ أَعْلَاماً لِعِبَادِهِ وَ مَنَاراً فِی بِلَادِهِ وَ أَدِلَّاءَ عَلَی صِرَاطِهِ عَصَمَکُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَکُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَکُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَکُمْ تَطْهِیرا...

 

10) در کتب اهل سنت، ابن عباس ازپیامبر اکرم ص در تفسیر این آیات روایت کرده است: که ایشان فرمودند:

«إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ: که قطعا آن بی‌شک قرآنی است کریم؛ در کتابی محفوظ و نهان» فرمودند نزد خداوند در صحیفه‌هایی پاکیزه‌شده؛ «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ: با آن تماس برقرار نکنند جز پاکیزه‌شدگان» فرمودند یعنی مقربان.

الدر المنثور، ج‏6، ص162

أخرج ابن مردویه بسند رواه عن ابن عباس رضی الله عنهما عن النبی صلی الله علیه و [آله و] سلم «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ» قال عند الله فی صحف مطهرة «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» قال: المقربون.

 


[1] . در همانجا قبل از روایت فوق، این دو روایت هم آمده که به همین مضمون مرتبط است:

الشَّیْخُ أَیَّدَهُ اللَّهُ تَعَالَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ وَ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ إِسْمَاعِیلُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عِنْدَهُ فَقَالَ یَا بُنَیَّ اقْرَأِ الْمُصْحَفَ فَقَالَ إِنِّی لَسْتُ عَلَی وُضُوءٍ فَقَالَ لَا تَمَسَّ الْکِتَابَ وَ مَسِّ الْوَرَقَ وَ اقْرَأْهُ.

 وَ أَخْبَرَنِی الشَّیْخُ أَیَّدَهُ اللَّهُ تَعَالَی عَنْ أَبِی الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّنْ قَرَأَ فِی الْمُصْحَفِ وَ هُوَ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ قَالَ لَا بَأْسَ وَ لَا یَمَسَّ الْکِتَابَ.

[2] در اینجا وی بابی گشوده با عنوان «بَابُ أَنَّ الْجُنُبَ لَا یَمَسُّ الْمُصْحَفَ‏» و دو حدیث زیر آورده و بعد به تحلیلی که در پاورقی بعد می‌آید اشاره کرده است:

أَخْبَرَنِی الشَّیْخُ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَبَانٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ إِسْمَاعِیلُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عِنْدَهُ فَقَالَ یَا بُنَیَّ اقْرَأِ الْمُصْحَفَ! فَقَالَ إِنِّی لَسْتُ عَلَی وُضُوءٍ. فَقَالَ لَا تَمَسَّ الْکِتَابَةَ وَ مَسَّ الْوَرَقَ.

عَنْهُ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّنْ قَرَأَ فِی الْمُصْحَفِ وَ هُوَ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ؟ قَالَ لَا بَأْسَ وَ لَا یَمَسُّ الْکِتَابَةَ.

[3] . فَأَمَّا مَا رَوَاهُ عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَکِیمٍ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی الصَّبَّاحِ جَمِیعاً عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ: الْمُصْحَفُ لَا تَمَسَّهُ عَلَی غَیْرِ طُهْرٍ وَ لَا جُنُباً وَ لَا تَمَسَّ خَطَّهُ وَ لَا تُعَلِّقْهُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ. فَالْوَجْهُ فِی هَذَا الْخَبَرِ أَنْ نَحْمِلَهُ عَلَی ضَرْبٍ مِنَ الْکَرَاهِیَةِ دُونَ الْحَظْرِ.

[4] . وَ قَالَ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَنَحْنُ الَّذِینَ اصْطَفَانَا اللَّهُ مِنْ عِبَادِهِ وَ نَحْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ وَ لَنَا ضُرِبَتِ الْأَمْثَالُ وَ عَلَیْنَا نَزَلَ الْوَحْیُ [قَالَ‏] فَغَضِبَ عُمَرُ وَ قَالَ إِنَّ ابْنَ أَبِی طَالِبٍ یَحْسَبُ أَنَّهُ لَیْسَ عِنْدَ أَحَدٍ عِلْمٌ غَیْرَهُ فَمَنْ کَانَ یَقْرَأُ مِنَ الْقُرْآنِ شَیْئاً فَلْیَأْتِنَا [بِهِ‏] فَکَانَ إِذَا جَاءَ رَجُلٌ بِقُرْآنٍ فَقَرَأَهُ وَ مَعَهُ آخَرُ کَتَبَهُ وَ إِلَّا لَمْ یَکْتُبْه‏ ...

[5] . وَ فِی رِوَایَةِ أَبِی ذَرٍّ الْغِفَارِیِّ أَنَّهُ قَالَ: لَمَّا تُوُفِّیَ رَسُولُ اللَّهِ ص جَمَعَ عَلِیٌّ ع الْقُرْآنَ وَ جَاءَ بِهِ إِلَی‏ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ عَرَضَهُ عَلَیْهِمْ لِمَا قَدْ أَوْصَاهُ بِذَلِکَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَلَمَّا فَتَحَهُ أَبُو بَکْرٍ خَرَجَ فِی أَوَّلِ صَفْحَةٍ فَتَحَهَا فَضَائِحُ الْقَوْمِ فَوَثَبَ عُمَرُ وَ قَالَ یَا عَلِیُّ ارْدُدْهُ فَلَا حَاجَةَ لَنَا فِیهِ فَأَخَذَهُ ع وَ انْصَرَفَ ثُمَّ أَحْضَرُوا زَیْدَ بْنَ ثَابِتٍ وَ کَانَ قَارِیاً لِلْقُرْآنِ فَقَالَ لَهُ عُمَرُ إِنَّ عَلِیّاً جَاءَ بِالْقُرْآنِ وَ فِیهِ فَضَائِحُ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ قَدْ رَأَیْنَا أَنْ نُؤَلِّفَ الْقُرْآنَ وَ نُسْقِطَ مِنْهُ مَا کَانَ فَضِیحَةً وَ هَتْکاً لِلْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ فَأَجَابَهُ زَیْدٌ إِلَی ذَلِکَ ثُمَّ قَالَ فَإِنْ أَنَا فَرَغْتُ مِنَ الْقُرْآنِ عَلَی مَا سَأَلْتُمْ وَ أَظْهَرَ عَلِیٌّ الْقُرْآنَ الَّذِی أَلَّفَهُ أَ لَیْسَ قَدْ بَطَلَ کُلَّ مَا عَمِلْتُمْ؟ قَالَ عُمَرُ فَمَا الْحِیلَةُ؟ قَالَ زَیْدٌ أَنْتُمْ أَعْلَمُ بِالْحِیلَةِ فَقَالَ عُمَرُ مَا حِیلَتُهُ دُونَ أَنْ نَقْتُلَهُ وَ نَسْتَرِیحَ مِنْهُ فَدَبَّرَ فِی قَتْلِهِ عَلَی یَدِ خَالِدِ بْنِ الْوَلِیدِ فَلَمْ یَقْدِرْ عَلَی ذَلِکَ وَ قَدْ مَضَی شَرْحُ ذَلِکَ فَلَمَّا اسْتَخْلَفَ عُمَرُ سَأَلَ عَلِیّاً ع أَنْ یَدْفَعَ إِلَیْهِمُ الْقُرْآنَ فَیُحَرِّفُوهُ فِیمَا بَیْنَهُمْ فَقَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ إِنْ جِئْتَ بِالْقُرْآنِ الَّذِی کُنْتَ قَدْ جِئْتَ بِهِ إِلَی أَبِی بَکْرٍ حَتَّی نَجْتَمِعَ عَلَیْهِ فَقَالَ ع هَیْهَاتَ لَیْسَ إِلَی ذَلِکَ سَبِیلٌ إِنَّمَا جِئْتُ بِهِ إِلَی أَبِی بَکْرٍ لِتَقُومَ الْحُجَّةُ عَلَیْکُمْ وَ لَا تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ أَوْ تَقُولُوا مَا جِئْتَنَا بِهِ إِنَّ الْقُرْآنَ الَّذِی عِنْدِی لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ وَ الْأَوْصِیَاءُ مِنْ وُلْدِی. قَالَ عُمَرُ فَهَلْ لِإِظْهَارِهِ وَقْتٌ مَعْلُومٌ؟- فَقَالَ ع نَعَمْ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِی یُظْهِرُهُ وَ یَحْمِلُ النَّاسَ عَلَیْهِ فَتَجْرِی السُّنَّةُ بِهِ ص‏.

[6] . این روایت در مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏2، ص230 نیز قابل توجه است:

الْأَعْمَشُ عَنْ أَبِی سُفْیَانَ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ: نَزَلَ النَّبِیُّ ص دَارِی فَنَزَلَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ مِنَ السَّمَاءِ بِجَامٍ مِنْ فِضَّةٍ فِیهِ سِلْسِلَةٌ مِنْ ذَهَبٍ فِیهِ مَاءٌ مِنَ الرَّحِیقِ الْمَخْتُومِ فَنَاوَلَ النَّبِیَّ ع فَشَرِبَ ثُمَّ نَاوَلَ عَلِیّاً فَشَرِبَ ثُمَّ نَاوَلَ فَاطِمَةَ فَشَرِبَتْ ثُمَّ نَاوَلَ الْحَسَنَ فَشَرِبَ ثُمَّ نَاوَلَ الْحُسَیْنَ فَشَرِبَ ثُمَّ نَاوَلَ الْأَوَّلَ فَانْضَمَّ الْکَأْسُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ وَ فِی ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ.