100) سوره قدر (97) آیه 4 تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوح
بسم الله الرحمن الرحیم
100) سوره قدر (97) آیه 4
تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ
21 رمضان 1437
ترجمه
الف. همه ملائکه و روح در آن [شب] به اذن پروردگارشان از برای همه کارها [تدبیر همه «امور»، ویا اطاعت و انجام همه «اوامر» الهی] نازل میشوند.
ب. همه ملائکه و روح در آن [شب] به اذن پروردگارشان، از کل [عالَمِ] امر، نازل میشوند.
نکات ترجمهای و نحوی
«تَنَزَّلُ» این فعل مضارع است که در اصل «تَتَنَزَّلُ» بوده است که به خاطر اجتماع دو «تـ»، یکی حذف شده است (ماضی آن: «تَنَزَّلَت» است) و مضارع بودنش دلالت بر این دارد که این تنزل، مطلبی نیست که یکبار انجام و تمام شده باشد؛ شاید به همین جهت است که در آیه اول این سوره، نزول قرآن را با فعل ماضی (أنزلنا) آورد (چون قرآن نازل شد و تمام گشت) اما اینجا از فعل مضارع استفاده کرد زیرا همان طور که شب قدر هر سال تکرار میشود، نزول ملائکه نیز تکرار میشود. ضمنا (آن طور که در جلسه 97 بیان شد) وقوع ماده «نزل» در وزن «تفعل» دلالت میکند که موجودی که قرار است نازل شود، نسبت به این حالت نزول، حالت آمادگی دارد و از روی اختیار این نزول را انجام میدهد.
«الْمَلائِکَةُ» : برخلاف آنچه شاید در ابتدا به نظر برسد، اغلب اهل لغت، حتی برخی از کسانی که این کلمه را در ذیل ماده «ملک» مورد بررسی قرار دادهاند (مثلا المحیط فی اللغة6/ 275؛ مجمع البحرین5/ 292) بر این باورند که کلمه «ملائکه» از این ریشه «ملک» نیست.
معروفترین دیدگاه این است که اصل آن از «ألک» بوده است که به معنای «رسالت» (پیامرسانی) میباشد و در وزن مفعله (مألکه) قرار گرفته، بعد قلب رخ داده (جابجایی دو حرف «أ» و «ل») و به صورت «ملأکه» (بر وزن معفله) درآمده و بعد به صورت «ملائکه» درآمده است. در این دیدگاه، درباره اینکه آیا «ملَک» به معنای مفرد است یا جمع، نظر قطعیای داده نمیشود و برخی ملائکه را جمع ملک میدانند و برخی هر دو کلمه ملَک و ملائکه را جمع میدانند. (کتاب العین5/ 381؛ لسان العرب10/ 394 ؛ المصباح المنیر2/ 19 ؛ تاج العروس13/ 511 ؛ مفردات ألفاظ القرآن/82)
دیدگاه کم طرفدارتر این است که قلبی در آن رخ نداده، بلکه ریشه «لأک» بوده و این ماده هم به معنای رسالت (پیامرسانی) به کار میرود؛ و در اصل، «مَلْأَک» (بر وزن مَفعل) بوده است و در این کلمه، به خاطر سهولت در بیان، همزه ساقط شده و به صورت «مَلَک» درآمده و آنگاه جمع «مَلْأَک»، ملائکه شده که گاهی «ه» آن هم میافتد و «ملائک» گفته میشود. (النهایة فی غریب الحدیث و الأثر4/ 359) البته برخی در کتابشان ماده «لأک» را هم مطرح کردهاند، اما در پایان نظر قبلی را برتر دانستهاست. (لسان العرب10/ 482؛ تاج العروس13/ 634)
البته در میان قدما ابنکیسان معتقد بوده این کلمه از همان ماده «ملک» گرفته شده، در واقع مفرد آن «ملأک» بر وزن «فعأل» بوده که همزهاش چون زاید بوده افتاده و به «مَلَک» تبدیل شده و «ملائکه» بر وزن «فعائله» میباشد. (به نقل از مجمع البیان1/ 174) که بر این دیدگاه نقدهایی نیز وارد شده است. (لسان العرب10/ 482)[1]
ظاهرا چون مهمترین گروه رسولان الهی غیر انسان، فرشتگان بودهاند این نام برای آنها به کار رفته است وگرنه با توجه به آیه «یَصْطَفِی مِنَ الْمَلائِکَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ» فرشتگان غیر رسول هم داریم (مجمع البیان1/ 175)
همچنین با این اوصاف معلوم میشود که تعبیر «مَلِک» که به معنای حکمران در انسان [و نیز خدا] به کار میرود از ماده «ملک» است؛ اما آنچه در مورد فرشتگان است «ملَک» است که در اصل به معنای «پیامرسان» میباشد. (مفردات ألفاظ القرآن/777)
از آنجا که کلمه «ملائکه» جمع است و در این آیه روی آن حرف «الـ» آمده است (اصطلاحا: حمع مُحَلی به الف و لام) دلالت بر این شمول همه ملائکه میکند لذا در ترجمه فارسی کلمه «همه» افزوده شد.
[در مورد «مَلَک» ظاهرا دیدگاه درست این است که هم برای مفرد و هم برای جمع به کار میرود (مجمع البیان10/ 520) و در قرآن کریم،
این کلمه گاه به وضوح برای مفرد (ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوت؛ بقره/102؛ أَنْ تَکُونا مَلَکَیْنِ ، اعراف/20 ؛ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذی وُکِّلَ بِکُم، سجده/11 ؛ ْ إِنِّی مَلَک، انعام/50 و هود/31 ؛ ً إِنْ هذا إِلاَّ مَلَکٌ کَریمٌ ، یوسف/31 ؛ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذیراً ، فرقان/7)
و گاه آشکارا برای جمع (جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا؛ فجر/22 ؛ وَ کَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّماواتِ لا تُغْنی شَفاعَتُهُم، نجم/26)
و در یک آیه هم در آن واحد هم به معنای مفرد و هم به صورت جمع به کار رفته است (وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَکاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنا عَلَیْهِمْ ما یَلْبِسُونَ ، انعام/9)
البته برخی موارد هم هست که وضوح قطعی در مفرد یا جمع ندارد (لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَکاً ، انعام/8 ؛ جاءَ مَعَهُ مَلَکٌ ، هود/12 ؛ لَنَزَّلْنا عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ مَلَکاً رَسُولاً ، إسراء/95) ؛ وَ الْمَلَکُ عَلى أَرْجائِها وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانِیَةٌ ؛ الحاقه/17)]
«مِنْ کُلِّ أَمْرٍ» اغلب، این جار و مجرور را متعلق به فعل «تنزل» دانستهاند، و کلمه «سلام» در آیه بعد، خبر مقدم است که مبتدای آن «هی» در همان آیه میباشد. (ما بر همین اساس ترجمه کردهایم) اما این احتمال هم منتفی نیست که این جار و مجرور، خبر مقدم باشد برای کلمه «سلام» که در آیه بعد آمده است؛ که منظور این است که «از هر امری از جانب ملائکه، سلامی بر مومنان باد» یا اینکه «از هر امر ترسناکی در این شب سلامت هستید» (إعراب القرآن، (نحاس)5/ 167؛ مجمع البیان10/ 791) که در این صورت، در آیه بعد عبارت «هی حتی مطلع الفجر» نیز یک عبارت مستقل میشود و آنگاه ترجمه کل این دو آیه چنین میشود: «در این شب، همه ملائکه و نیز روح نازل میشوند؛ سلام [در این شب] از جانب هر امری است؛ و [زمان نزول ملائکه در] این شب تا هنگام طلوع فجر میباشد»
درباره اینکه معنای «مِن» در اینجا چیست چند دیدگاه بیان شده (که بنا به قاعده امکان استعمال یک لفظ در چند معنا، همگی میتواند در آیه مد نظر باشد) برخی آن را به معنای «باء» دانستهاند (یعنی «تنزل ... بکل امر» که معنایش میشود: «همه چیز را با خود به همراه میآورند» و این معنایی است که در برخی از احادیث از معصومین وارد شده است) برخی آن را «من ابتدای غایت که دلالت بر سببیت میکند»[2] دانستهاند (= به سبب [اطاعت و انجام] همه اوامر الهی)؛ برخی آن را تعلیل به وسیله غایت دانستهاند (= برای تدبیر همه امور)[3]؛ و برخی آن را ابتدای از باب سببیت دانستهاند (مبدا و علت تنزلشان از امر الهی بوده است) (المیزان20/ 332)
درباره «امر» اینجا سه معنا میتواند مد نظر باشد. دو معنای «امر» قبلا در جلسه 83 (نساء/59) اشاره شد (امر به معنای مطلب، و به معنای دستور) که در ترجمه اول این دو معنا مد نظر بود که اولی جمعش «امور» است و دومی جمعش «اوامر» است. معنای سوم، کاربرد خاص قرآنی از این کلمه است که در لسان قرآن کریم، «امر» به معنای عالَمی از عوالمی که خدا آفریده و برتر از عالم محسوس و مادی است به کار رفته، که انشاءالله به مناسبتی دیگر سراغ این معنا خواهیم رفت (ترجمه دوم بر اساس این معنا بوده است.)
حدیث
1) حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحُسَیْنِ عَنِ الْمُخْتَارِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع .... [4] فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ لَیْسَ الرُّوحُ جَبْرَئِیلَ قَالَ جَبْرَئِیلُ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحُ خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَ لَیْسَ اللَّهُ یَقُولُ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ.
بصائر الدرجات، ج1، ص464
ابوبصیر از امام صادق ع سوال میکند: «آیا «الروح» همان جبرئیل نیست؟
امام میفرمایند: «جبرئیل از ملائکه است، و روح مخلوقی عظیمتر از ملائکه است، آیا خداوند [در سوره قدر] نفرموده است که «همه ملائکه و روح نازل میشوند» [یعنی همین که کلمه روح را مستقل آورد، پس متفاوت است]
2) حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْعَبَّاسِ بْنِ الْحَرِیشِ قَالَ: عَرَضْتُ هَذَا الْکِتَابَ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فَأَقَرَّ بِهِ قَالَ
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ عَلِیٌّ ع فِی صُبْحِ أَوَّلِ لَیْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِی کَانَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص سَلُونِی فَوَ اللَّهِ لَأُخْبِرَنَّکُمْ بِمَا یَکُونُ إِلَى ثَلَاثِمِائَةٍ وَ سِتِّینَ یَوْماً مِنَ الذَّرِّ فَمَا دُونَهَا فَمَا فَوْقَهَا ثُمَّ لَأُخْبِرَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنْ ذَلِکَ لَا بِتَکَلُّفٍ وَ لَا بِرَأْیٍ وَ لَا بِادِّعَاءٍ فِی عِلْمٍ إِلَّا مِنْ عِلْمِ اللَّهِ وَ تَعْلِیمِهِ وَ اللَّهِ لَا یَسْأَلُنِی أَهْلُ التَّوْرَاةِ وَ لَا أَهْلُ الْإِنْجِیلِ وَ لَا أَهْلُ الزَّبُورِ وَ لَا أَهْلُ الْفُرْقَانِ إِلَّا فَرَّقْتُ بَیْنَ کُلِّ أَهْلِ کِتَابٍ بِحُکْمِ مَا فِی کِتَابِهِمْ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَ رَأَیْتَ مَا تَعْلَمُونَهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ هَلْ تَمْضِی تِلْکَ السَّنَةُ وَ بَقِیَ مِنْهُ شَیْءٌ لَمْ تَتَکَلَّمُوا بِهِ قَالَ لَا وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوْ أَنَّهُ فِیمَا عَلِمْنَا فِی تِلْکَ اللَّیْلَةِ أَنْ أَنْصِتُوا لِأَعْدَائِکُمْ لَنَصَتْنَا فَالنَّصْتُ أَشَدُّ مِنَ الْکَلَامِ.
بصائر الدرجات، ج1، ص223
حسن به عباس میگوید: اعتبار این حدیث مکتوب را از امام جواد ع سوال کردم و آن را تایید کرد که:
امام صادق ع میفرماید: حضرت علی ع در صبحدم اولین «شب قدر» پس از رحلت پیامبر اکرم ص، فرمود: از من سوال کنید که به خدا قسم برای شما درباره سیصد و شصت روز از [عالَم] ذر و کمتر و بیشترش خبر میدهم و این خبری که میدهم، نه از روی تکلف است، و نه نظر شخصی است، و نه ادعای علمی دارم غیر از علم خدا و تعلیمی که او به من داده است، به خدا قسم اهل تورات و اهل انجیل و اهل زبور [= کتاب حضرت داود] و اهل فرقان [= قرآن] از من سوالی نکنند مگر اینکه برای اهل هر کتابی بر اساس کتاب خودشان حکم کنم.
به امام صادق ع گفتم آیا در مورد آنچه که در شب قدر از آن مطلع شدهاید آیا ممکن است که سال بگذرد و چیزی از آنها بماند که در موردش سخنی نگفته باشید؟
فرمود: نه، سوگند به کسی که جانم به دست اوست. هرچند [ممکن است] در آنچه که در آن شب دانستهایم این باشد که در مقابل دشمنانتان سکوت کنید [یعنی این مطالب را به کسانی که منکر مقام شما هستند، نگویید]؛ که در این صورت سکوت میکنیم که سکوت شدیدتر از کلام است.[5]
3) وَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:
یَا مَعْشَرَ الشِّیعَةِ خَاصِمُوا بِسُورَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ تَفْلُجُوا فَوَ اللَّهِ إِنَّهَا لَحُجَّةُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِنَّهَا لَسَیِّدَةُ دِینِکُمْ وَ إِنَّهَا لَغَایَةُ عِلْمِنَا ...
الکافی، ج1، ص249
وَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع
... وَ ایْمُ اللَّهِ إِنَّ مَنْ صَدَّقَ بِلَیْلَةِ الْقَدْرِ لَیَعْلَمُ أَنَّهَا لَنَا خَاصَّةً لِقَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِعَلِیٍّ ع حِینَ دَنَا مَوْتُهُ «هَذَا وَلِیُّکُمْ مِنْ بَعْدِی فَإِنْ أَطَعْتُمُوهُ رَشَدْتُمْ» وَ لَکِنْ مَنْ لَا یُؤْمِنُ بِمَا فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْکِرٌ وَ مَنْ آمَنَ بِلَیْلَةِ الْقَدْرِ مِمَّنْ عَلَى غَیْرِ رَأْیِنَا فَإِنَّهُ لَا یَسَعُهُ فِی الصِّدْقِ إِلَّا أَنْ یَقُولَ إِنَّهَا لَنَا وَ مَنْ لَمْ یَقُلْ فَإِنَّهُ کَاذِبٌ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ یُنَزِّلَ الْأَمْرَ مَعَ الرُّوحِ وَ الْمَلَائِکَةِ إِلَى کَافِرٍ فَاسِقٍ فَإِنْ قَالَ إِنَّهُ یُنَزِّلُ إِلَى الْخَلِیفَةِ الَّذِی هُوَ عَلَیْهَا فَلَیْسَ قَوْلُهُمْ ذَلِکَ بِشَیْءٍ وَ إِنْ قَالُوا إِنَّهُ لَیْسَ یُنَزِّلُ إِلَى أَحَدٍ فَلَا یَکُونُ أَنْ یُنَزَّلَ شَیْءٌ إِلَى غَیْرِ شَیْءٍ وَ إِنْ قَالُوا وَ سَیَقُولُونَ لَیْسَ هَذَا بِشَیْءٍ فَقَدْ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِیداً.
الکافی، ج1، ص253
از امام باقر ع روایت شده است:
در بحثهایتان [با منکران جایگاه اهلبیت] به سوره «إنا انزلناه» استناد کنید تا پیروز شوید که به خدا قسم، این سوره حجت خداوند تبارک و تعالی بر مردم بعد از رسول خدا ص است و آن سرور و سالار دین شماست و بدرستی که آن نهایت علم ماست ...
و نیز فرمودند:
... به خدا قسم کسی که به شب قدر اذعان کند قطعا خواهد دانست که آن [امتیاز] خاص ماست چرا که رسول خدا ص هنگامی که مرگش نزدیک شده بود، با اشاره به حضرت علی ع فرمود: «این ولیّ شما پس از من است که اگر از او اطاعت کنید، رشد خواهید کرد» و کسی که به شب قدر ایمان نیاورد، منکر [نبوت و قرآن] است؛ و کسی که به شب قدر ایمان دارد اما دیدگاه دیگری دارد [ امامت امیرالمومنین ع و اهلبیت را قبول ندارد] چارهای ندارد جز اینکه تصدیق کند که این در مورد ماست، و کسی که چنین نگوید دروغگوست زیرا خداوند عز و جل برتر از آن است که «أمر» را همراه با روح و ملائکه به کافر و فاسق نازل کند؛ و اگر بگوید که اینها بر خلیفهای که او بدانها معتقد است نازل شده، که حرفش اصلا [حتی برای خودش] قابل اعتنا نیست؛ و اگر بگوید که اینها اصلا بر کسی نازل نشدهاند معنی ندارد که چیزی، «به هیچکس» نازل شود؛ و اگر هم بگویند [هیچکس] اصلا چیزی نیست، در گمراهی شدیدی فرو رفتهاند.
[توضیح: امام برای اینکه «فرشتگان بر چه کسی نازل میشوند» تمام حالات ممکن را در پنج حالت را تصویر میکنند تا معلوم شود فقط اولی درست است:
1- به امامان که تنها مدعیان این مساله بودهاند نازل شوند.
2- به یک فرد کافر و فاسق نازل شوند، که معلوم است خطاست.
3- به خلفای معروف نازل شوند، که حتی خودشان و اطرافیانشان چنین ادعایی نکرده و چنین باوری نداشتهاند.
4- به «هیچکس» نازل میشوند!
5- نازل شدن آنها هیچ مخاطبی ندارد و بیهوده نازل میشوند]
[1] . ارائه دیدگاههای مختلف در قالب سه دیدگاه، در مجمع البیان1/ 175-174
[2] . الجدول فی إعراب القرآن، ج30، ص374
[3] . إعراب القرآن و بیانه، ج10، ص538
[4] . عبارت حذف شده این است: «فَذَکَرَ شَیْئاً مِنْ أَمْرِ الْإِمَامِ إِذَا وُلِدَ قَالَ وَ اسْتَوْجَبَ زِیَادَةَ الرُّوحِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» به گمانم میرسد اعراب اینجا شاید درست گذاشته نشده و اعراب صحیح این گونه باشد « زِیَادَةً الرُّوحُ» بحث سر این است که علم امام هنگام تولد چقدر شمول دارد و بعد فهم من این است که امام در ادامه می فرماید که روح موجب زیادت آن علم در شب قدر میشود. طبق اعراب فوق، گفته امام همه چیز را هنگام تولد عالم می شود و در شب قدر زیادت روح پیدا میکند.
متن این حدیث به طور کاملتر در همین کتاب بصائر آمده است بدین صورت:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحُسَیْنِ عَنِ الْمُخْتَارِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی السَّنَةِ الَّتِی وُلِدَ فِیهَا ابْنُهُ مُوسَى فَلَمَّا نَزَلْنَا الْأَبْوَاءَ وَضَعَ لَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْغَدَاءَ وَ لِأَصْحَابِهِ وَ أَکْثَرَهُ وَ أَطَابَهُ فَبَیْنَا نَحْنُ نَتَغَدَّى إِذْ أَتَاهُ رَسُولُ حَمِیدَةَ أَنَّ الطَّلْقَ قَدْ ضَرَبَنِی وَ قَدْ أَمَرَتْنِی أَنْ لَا أَسْبِقَکَ بِابْنِکَ هَذَا فَقَامَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَرِحاً مَسْرُوراً فَلَمْ یَلْبَثْ أَنْ عَادَ إِلَیْنَا حَاسِراً عَنْ ذِرَاعَیْهِ ضَاحِکاً سِنُّهُ فَقُلْنَا أَضْحَکُ اللَّهُ سِنَّکَ وَ أَقَرَّ عَیْنَیْکَ مَا صَنَعَتْ حَمِیدَةُ فَقَالَ وَهَبَ اللَّهُ لِی غُلَاماً وَ هُوَ خَیْرُ مَنْ بَرَأَ اللَّهُ وَ لَقَدْ خَبَّرَتْنِی عَنْهُ بِأَمْرٍ کُنْتُ أَعْلَمَ بِهِ مِنْهَا قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا خَبَّرَتْکَ عَنْهُ حَمِیدَةُ قَالَ ذَکَرَتْ أَنَّهُ لَمَّا وَقَعَ مِنْ بَطْنِهَا وَقَعَ وَاضِعاً یَدَیْهِ عَلَى الْأَرْضِ رَافِعاً رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَأَخْبَرْتُهَا أَنَّ تِلْکَ أَمَارَةُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَمَارَةُ الْإِمَامِ مِنْ بَعْدِهِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا تِلْکَ مِنْ عَلَامَةِ الْإِمَامِ فَقَالَ إِنَّهُ لَمَّا کَانَ فِی اللَّیْلَةِ الَّتِی عُلِقَ بِجَدِّی فِیهَا أَتَى آتٍ جَدَّ أَبِی وَ هُوَ رَاقِدٌ فَأَتَاهُ بِکَأْسٍ فِیهَا شَرْبَةٌ أَرَقُّ مِنَ الْمَاءِ وَ أَبْیَضُ مِنَ اللَّبَنِ وَ أَلْیَنُ مِنَ الزُّبْدِ وَ أَحْلَى مِنَ الشَّهْدِ وَ أَبْرَدُ مِنَ الثَّلْجِ فَسَقَاهُ إِیَّاهُ وَ أَمَرَهُ بِالْجِمَاعِ فَقَامَ فَرِحاً مَسْرُوراً وَ جَامَعَ فَعُلِقَ فِیهَا بِجَدِّی وَ لَمَّا کَانَ فِی اللَّیْلَةِ الَّتِی عُلِقَ فِیهَا بِأَبِی أَتَى آتٍ جَدِّی فَسَقَاهُ کَمَا سَقَاهُ جَدٍّ أَبِی وَ أَمَرَهُ بِالْجِمَاعِ فَقَامَ فَرَحاً مَسْرُوراً فَجَامَعَ فَعُلِقَ بِأَبِی وَ لَمَّا کَانَ فِی اللَّیْلَةِ الَّتِی عَلَّقَ بِی فِیهَا أَتَى آتٍ أَبِی فَسَقَاهُ وَ أَمَرَهُ کَمَا أَمَرَهُمْ فَقَامَ فَرِحاً مَسْرُوراً فَجَامَعَ فَعُلِقَ بِی وَ لَمَّا کَانَ فِی اللَّیْلَةِ الَّتِی عُلِقَ فِیهَا بِابْنِی هَذَا أَتَانِی آتٍ کَمَا أَتَى جَدَّ أَبِی وَ جَدِّی وَ أَبِی فَسَقَانِی کَمَا سَقَاهُمْ وَ أَمَرَنِی کَمَا أَمَرَهُمْ فَقُمْتُ فَرِحاً مَسْرُوراً بِعِلْمِ اللَّهِ بِمَا وَهَبَ لِی فَجَامَعْتُ فَعُلِقَ بِابْنِی وَ إِنَّ نُطْفَةَ الْإِمَامِ مِمَّا أَخْبَرْتُکَ فَإِذَا اسْتَقَرَّتْ فِی الرَّحِمِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً نَصَبَ اللَّهُ لَهُ عَمُوداً مِنْ نُورٍ فِی بَطْنِ أُمِّهِ یَنْظُرُ مِنْهُ مَدَّ بَصَرِهِ فَإِذَا تَمَّتْ لَهُ فِی بَطْنِ أُمِّهِ أَرْبَعَةُ أَشْهُرٍ أَتَاهُ مَلَکٌ یُقَالُ لَهُ حَیَوَانُ وَ کَتَبَ عَلَى عَضُدِهِ الْأَیْمَنِ وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ فَإِذَا وَقَعَ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ وَقَعَ وَاضِعاً یَدَهُ عَلَى الْأَرْضِ رَافِعاً رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَإِذَا وَضَعَ یَدَهُ إِلَى الْأَرْضِ فَإِنَّهُ یَقْبِضُ کُلَّ عِلْمٍ أَنْزَلَهُ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَ أَمَّا رَفْعُهُ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَإِنَّ مُنَادِیاً یُنَادِی مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ مِنْ قِبَلِ رَبِّ الْعِزَّةِ مِنَ الْأُفُقِ الْأَعْلَى بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِیهِ یَقُولُ یَا فُلَانُ اثْبُتْ ثَبَّتَکَ اللَّهُ فَلِعَظِیمٍ مَّا خَلْقُکَ أَنْتَ صَفْوَتِی مِنْ خَلْقِی وَ مَوْضِعُ سِرِّی وَ عَیْبَةُ عِلْمِی لَکَ وَ لِمَنْ تَوَلَّاکَ أَوْجَبْتُ رَحْمَتِی وَ أَسْکَنْتُ جَنَّتِی وَ أَحْلَلْتُ جِوَارِی ثُمَّ وَ عِزَّتِی لَأُصْلِیَنَ مَنْ عَادَاکَ أَشَدَّ عَذَابِی وَ إِنْ أَوْسَعْتُ عَلَیْهِمْ مِنْ سَعَةِ رِزْقِی فَإِذَا انْقَضَى صَوْتُ الْمُنَادِی أَجَابَهُ الْوَصِیُ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ إِلَى آخِرِهَا فَإِذَا قَالَهَا أَعْطَاهُ اللَّهُ عِلْمَ الْأَوَّلِ وَ عِلْمَ الْآخِرِ وَ اسْتَوْجَبَ زِیَادَةَ الرُّوحِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَیْسَ الرُّوحُ جَبْرَئِیلَ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحُ خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَ لَیْسَ اللَّهُ یَقُولُ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ.
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج1، ص: 442-440
[5] . احادیث زیر در همین زمینه قابل توجه است:
1) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ لَیْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِی تَنَزَّلُ فِیهَا الْمَلَائِکَةُ فَقَالَ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ قَالَ ثُمَّ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مِمَّنْ وَ إِلَى مَنْ وَ مَا یَنْزِلُ.
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج1، ص221
2) حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ وَ غَیْرِهِ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ حَسَّانَ عَنِ ابْنِ دَاوُدَ عَنْ بُرَیْدَةَ قَالَ: کُنْتُ جَالِساً مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَلِیٌّ ع مَعَهُ إِذْ قَالَ یَا عَلِیُّ أَ لَمْ أُشْهِدْکَ مَعِی سَبْعَةَ مَوَاطِنَ الْمَوْطِنِ الْخَامِسِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ خُصِصْنَا بِبَرَکَتِهَا لَیْسَتْ لِغَیْرِنَا.
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج1، ص222
3) حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى عَنْ مُعَلَّى بْنِ خُنَیْسٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا کَانَ لَیْلَةُ الْقَدْرِ کَتَبَ اللَّهُ فِیهَا مَا یَکُونُ ثُمَّ یُرِینِی بِهِ قَالَ قُلْتُ إِلَى مَنْ قَالَ إِلَى مَنْ تَرَى؟
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج1، ص222
4) حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یُونُسَ عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَ رَأَیْتَ مَنْ لَمْ یُقِرَّ بِمَا یأتکم [یَأْتِیکُمْ] فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ کَمَا ذُکِرَ وَ لَمْ یَجْحَدْهُ قَالَ أَمَّا إِذَا قَامَتْ عَلَیْهِ الْحُجَّةُ من [مِمَّنْ] یَثِقُ بِهِ فِی عِلْمِنَا فَلَمْ یَثِقْ بِهِ فَهُوَ کَافِرٌ وَ أَمَّا مَنْ لَا یَسْمَعُ ذَلِکَ فَهُوَ فِی عُذْرٍ حَتَّى یَسْمَعَ ثُمَّ قَالَ ع یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ .
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج1، ص224
5) حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع کَثِیراً مَا یَقُولُ مَا الْتَقَیْنَا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ع التَّیْمِیُّ وَ صَاحِبُهُ وَ هُوَ یَقُولُ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ یَتَخَشَّعُ وَ یَبْکِی فَیَقُولَانِ مَا أَشَدَّ رِقَّتَکَ بِهَذِهِ السُّورَةِ فَیَقُولُ لَهُمَا إِنَّمَا رَقَقْتُ لِمَا رَأَتْ عَیْنَایَ وَ وَعَاهُ قَلْبِی وَ لِمَا رَأَى قَلْبُ هَذَا مِنْ بَعْدِی یَعْنِی عَلِیّاً ع فَیَقُولَانِ أَ رَأَیْتَ وَ مَا الَّذِی یَرَى فَیَتْلُو هَذَا الْحَرْفَ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ قَالَ ثُمَّ یَقُولُ هَلْ بَقِیَ شَیْءٌ بَعْدَ قَوْلِهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى کُلِّ أَمْرٍ فَیَقُولَانِ لَا فَیَقُولُ هَلْ تَعْلَمَانِ مَنِ الْمَنْزُولُ إِلَیْهِ بِذَلِکَ فَیَقُولَانِ لَا وَ اللَّهِ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَیَقُولُ نَعَمْ فَهَلْ تَکُونُ لَیْلَةُ الْقَدْرِ مِنْ بَعْدِی فَیَقُولَانِ نَعَمْ قَالَ فَهَلْ تنزل [یَنْزِلُ] الْأَمْرُ فِیهَا فَیَقُولَانِ نَعَمْ فَیَقُولُ إِلَى مَنْ فَیَقُولَانِ لَا نَدْرِی فَیَأْخُذُ بِرَأْسِی فَیَقُولُ إِنْ لَمْ تَدْرِیَا هُوَ هَذَا مِنْ بَعْدِی قَالَ فَإِنْ کَانَا یَفْرَقَانِ تِلْکَ اللَّیْلَةَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ مِنْ شِدَّةِ مَا یَدْخُلُهُمَا مِنَ الرُّعْبِ.
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج1، ص: 224 ؛ الکافی، ج1، ص249
6) قَالَ: وَ قَالَ رَجُلٌ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَا تَغْضَبُ عَلَیَّ قَالَ لِمَا ذَا قَالَ لِمَا أُرِیدُ أَنْ أَسْأَلَکَ عَنْهُ قَالَ قُلْ قَالَ وَ لَا تَغْضَبُ قَالَ وَ لَا أَغْضَبُ قَالَ أَ رَأَیْتَ قَوْلَکَ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ تَنَزُّلِ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ فِیهَا إِلَى الْأَوْصِیَاءِ یَأْتُونَهُمْ بِأَمْرٍ لَمْ یَکُنْ رَسُولُ اللَّهِ ص قَدْ عَلِمَهُ أَوْ یَأْتُونَهُمْ بِأَمْرٍ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَعْلَمُهُ وَ قَدْ عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص مَاتَ وَ لَیْسَ مِنْ عِلْمِهِ شَیْءٌ إِلَّا وَ عَلِیٌّ ع لَهُ وَاعٍ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَا لِی وَ لَکَ أَیُّهَا الرَّجُلُ وَ مَنْ أَدْخَلَکَ عَلَیَّ قَالَ أَدْخَلَنِی عَلَیْکَ الْقَضَاءُ لِطَلَبِ الدِّینِ قَالَ فَافْهَمْ مَا أَقُولُ لَکَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ لَمْ یَهْبِطْ حَتَّى أَعْلَمَهُ اللَّهُ جَلَّ ذِکْرُهُ عِلْمَ مَا قَدْ کَانَ وَ مَا سَیَکُونُ وَ کَانَ کَثِیرٌ مِنْ عِلْمِهِ ذَلِکَ جُمَلًا یَأْتِی تَفْسِیرُهَا فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ کَذَلِکَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع قَدْ عَلِمَ جُمَلَ الْعِلْمِ وَ یَأْتِی تَفْسِیرُهُ فِی لَیَالِی الْقَدْرِ کَمَا کَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ السَّائِلُ أَ وَ مَا کَانَ فِی الْجُمَلِ تَفْسِیرٌ قَالَ بَلَى وَ لَکِنَّهُ إِنَّمَا یَأْتِی بِالْأَمْرِ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى فِی لَیَالِی الْقَدْرِ إِلَى النَّبِیِّ وَ إِلَى الْأَوْصِیَاءِ افْعَلْ کَذَا وَ کَذَا لِأَمْرٍ قَدْ کَانُوا عَلِمُوهُ أُمِرُوا کَیْفَ یَعْمَلُونَ فِیهِ قُلْتُ فَسِّرْ لِی هَذَا قَالَ لَمْ یَمُتْ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَّا حَافِظاً لِجُمْلَةِ الْعِلْمِ وَ تَفْسِیرِهِ قُلْتُ فَالَّذِی کَانَ یَأْتِیهِ فِی لَیَالِی الْقَدْرِ عِلْمُ مَا هُوَ قَالَ الْأَمْرُ وَ الْیُسْرُ فِیمَا کَانَ قَدْ عَلِمَ قَالَ السَّائِلُ فَمَا یَحْدُثُ لَهُمْ فِی لَیَالِی الْقَدْرِ عِلْمٌ سِوَى مَا عَلِمُوا قَالَ هَذَا مِمَّا أُمِرُوا بِکِتْمَانِهِ وَ لَا یَعْلَمُ تَفْسِیرَ مَا سَأَلْتَ عَنْهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ السَّائِلُ فَهَلْ یَعْلَمُ الْأَوْصِیَاءُ مَا لَا یَعْلَمُ الْأَنْبِیَاءُ قَالَ لَا وَ کَیْفَ یَعْلَمُ وَصِیٌّ غَیْرَ عِلْمِ مَا أُوصِیَ إِلَیْهِ قَالَ السَّائِلُ فَهَلْ یَسَعُنَا أَنْ نَقُولَ إِنَّ أَحَداً مِنَ الْوُصَاةِ یَعْلَمُ مَا لَا یَعْلَمُ الْآخَرُ قَالَ لَا لَمْ یَمُتْ نَبِیٌّ إِلَّا وَ عِلْمُهُ فِی جَوْفِ وَصِیِّهِ وَ إِنَّمَا تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ بِالْحُکْمِ الَّذِی یَحْکُمُ بِهِ بَیْنَ الْعِبَادِ قَالَ السَّائِلُ وَ مَا کَانُوا عَلِمُوا ذَلِکَ الْحُکْمَ قَالَ بَلَى قَدْ عَلِمُوهُ وَ لَکِنَّهُمْ لَا یَسْتَطِیعُونَ إِمْضَاءَ شَیْءٍ مِنْهُ حَتَّى یُؤْمَرُوا فِی لَیَالِی الْقَدْرِ کَیْفَ یَصْنَعُونَ إِلَى السَّنَةِ الْمُقْبِلَةِ قَالَ السَّائِلُ یَا أَبَا جَعْفَرٍ لَا أَسْتَطِیعُ إِنْکَارَ هَذَا قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَنْ أَنْکَرَهُ فَلَیْسَ مِنَّا قَالَ السَّائِلُ یَا أَبَا جَعْفَرٍ أَ رَأَیْتَ النَّبِیَّ ص هَلْ کَانَ یَأْتِیهِ فِی لَیَالِی الْقَدْرِ شَیْءٌ لَمْ یَکُنْ عَلِمَهُ قَالَ لَا یَحِلُّ لَکَ أَنْ تَسْأَلَ عَنْ هَذَا أَمَّا عِلْمُ مَا کَانَ وَ مَا سَیَکُونُ فَلَیْسَ یَمُوتُ نَبِیٌّ وَ لَا وَصِیٌّ إِلَّا وَ الْوَصِیُّ الَّذِی بَعْدَهُ یَعْلَمُهُ أَمَّا هَذَا الْعِلْمُ الَّذِی تَسْأَلُ عَنْهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَى أَنْ یُطْلِعَ الْأَوْصِیَاءَ عَلَیْهِ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ قَالَ السَّائِلُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ کَیْفَ أَعْرِفُ أَنَّ لَیْلَةَ الْقَدْرِ تَکُونُ فِی کُلِّ سَنَةٍ قَالَ إِذَا أَتَى شَهْرُ رَمَضَانَ فَاقْرَأْ سُورَةَ الدُّخَانِ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ مِائَةَ مَرَّةٍ فَإِذَا أَتَتْ لَیْلَةُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ فَإِنَّکَ نَاظِرٌ إِلَى تَصْدِیقِ الَّذِی سَأَلْتَ عَنْهُ.
الکافی، ج1، ص252-251