738) سوره فاطر (35) آیه 38 إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماوا
بسم الله الرحمن الرحیم
738) سوره فاطر (35) آیه 38
إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
ترجمه
همانا خداوند عالم به غیبِ آسمانها و زمین است؛ قطعا او به درون سینهها داناست.
اختلاف قرائت[1]
حدیث
1) فتح بن یزید جرجانی امام رضا ع را در مسیر خروج از خراسان به سمت بغداد [که مامون ایشان را در این سفر شهید کرد] ملاقات میکندو سوالاتی از ایشان میپرسد. آخرین سوالی که میپرسد این است که:
گفتم: آیا خداوند ازلی میداند که چیزی که موجود نبوده، اگر موجود شود، چگونه خواهد بود؟
فرمودند: وای بر تو که به مسائل دشواری مشغول شدهای. آیا نشنیدهای که خداوند می فرماید «»اگر در زمین و آسمان خدایی غیر از الله میبود حتما دچار فساد میشد» (انبیاء/22) و فرمود «حتما برخی بر برخی برتری می جستند» (مومنون/91) و از قول جهنمیان حکایت کرد «ما را بیرون آور که کار شایستهای انجام دهیم غیر از آنچه انجام میدادیم» (فاطر/37). پس او چیزهایی را که رخ نداده میداند که اگر رخ دهند چگونه خواهند بود.
پس بلند شدم و دست و پای ایشان را بوسیدم و ایشان سرش را جلو آورد و سر و صورتشان را بوسیدم و از نزد ایشان خارج شدم در جالی که به خاطر حظ و بهرهای که برده بودم چنان خوشحال بودم که قابل وصف نبود.
التوحید (للصدوق)، ص65
حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ الْبَرْمَکِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ بُرْدَةَ قَالَ حَدَّثَنِی الْعَبَّاسُ بْنُ عَمْرٍو الْفُقَیْمِیُّ عَنْ أَبِی الْقَاسِمِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِیِّ عَنِ الْفَتْحِ بْنِ یَزِیدَ الْجُرْجَانِیِّ قَالَ: لَقِیتُهُ [أبا الحسن الرضا] ع عَلَی الطَّرِیقِ عِنْدَ مُنْصَرَفِی مِنْ مَکَّةَ إِلَی خُرَاسَانَ وَ هُوَ سَائِرٌ إِلَی الْعِرَاقِ...
قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ بَقِیَتْ مَسْأَلَةٌ قَالَ هَاتِ لِلَّهِ أَبُوکَ قُلْتُ یَعْلَمُ الْقَدِیمُ الشَّیْءَ الَّذِی لَمْ یَکُنْ أَنْ لَوْ کَانَ کَیْفَ کَانَ یَکُونُ قَالَ وَیْحَکَ إِنَّ مَسَائِلَکَ لَصَعْبَةٌ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ یَقُولُ لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا وَ قَوْلَهُ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ وَ قَالَ یَحْکِی قَوْلَ أَهْلِ النَّارِ أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ وَ قَالَ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ فَقَدْ عَلِمَ الشَّیْءَ الَّذِی لَمْ یَکُنْ أَنْ لَوْ کَانَ کَیْفَ کَانَ یَکُونُ فَقُمْتُ لِأُقَبِّلَ یَدَهُ وَ رِجْلَهُ فَأَدْنَی رَأْسَهُ فَقَبَّلْتُ وَجْهَهُ وَ رَأْسَهُ وَ خَرَجْتُ وَ بِی مِنَ السُّرُورِ وَ الْفَرَحِ مَا أَعْجِزُ عَنْ وَصْفِهِ لِمَا تَبَیَّنْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَ الْحَظِّ.
2) عبدالله بن مسکان می گوید: از امام صادق ع در مورد خداوند تبارک و تعالی سوال کردم که آیا به مکان، قبل از اینکه آن را بیافریند علم دارد؟ یا اینکه علم او همراه با آفرینش او و پس از آفریدنش است؟
فرمودند: خداوند برتر از این است؛ بلکه او همواره به مکان عالم است قبل از اینکه آن را ایجاد کند همانند علمی که پس از ایجاد آن بدان دارد؛ و علم او به تمام اشیاء از این جهت شبیه علم او به مکان است [= همه چیز را قبل از اینکه بیافریند میداند و آفرینش آنها چیزی بر علم او اضافه نکند].
التوحید (للصدوق)، ص137
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْفَضْلِ بْنِ الْمُغِیرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو نَصْرٍ مَنْصُورُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْأَصْفَهَانِیُّ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا صَفْوَانُ بْنُ یَحْیَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَ کَانَ یَعْلَمُ الْمَکَانَ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ الْمَکَانَ أَمْ عَلِمَهُ عِنْدَ مَا خَلَقَهُ وَ بَعْدَ مَا خَلَقَهُ؟
فَقَالَ: تَعَالَى اللَّهُ بَلْ لَمْ یَزَلْ عَالِماً بِالْمَکَانِ قَبْلَ تَکْوِینِهِ کَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ مَا کَوَّنَهُ وَ کَذَلِکَ عِلْمُهُ بِجَمِیعِ الْأَشْیَاءِ کَعِلْمِهِ بِالْمَکَانِ.[2]
3) امیرالمومنین ع در یکی از خطبههایشان در توضیح علم خداوند فرمودند:
مىداند فریاد درندگان را در بیابانها، و نافرمانى بندگان را در نهانها، و آمد و شد ماهیان را به دریاهایى با آب فراوان، و به هم کوفتن آب را بر اثر بادهاى سخت وزان.
نهج البلاغه، خطبه198 (اقتباس از ترجمه شهیدی، ص232)
یَعْلَمُ عَجِیجَ الْوُحُوشِ فِی الْفَلَوَاتِ وَ مَعَاصِیَ الْعِبَادِ فِی الْخَلَوَاتِ وَ اخْتِلَافِ النِّینَانِ فِی الْبِحَارِ الْغَامِرَاتِ وَ تَلَاطُمَ الْمَاءِ بِالرِّیَاحِ الْعَاصِفَات
توجه
اغلب احادیث جلسه 607 http://yekaye.ir/al-kahf-18-26/ نیز میتواند در مورد این آیه مد نظر قرار گیرد.
تدبر
1) «إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
آسمانها و زمین در این ظاهر مشهودی که ما از آنها میبینیم، خلاصه نمیشوند.
آنها غیبی دارند که خداوند بر غیب آنها نیز احاطه کامل دارد.
2) «إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
همانا خداوند عالم به غیبِ آسمانها و زمین است؛ قطعا او به درون سینهها داناست.
چه ارتباطی هست بین این دو جمله؟
الف. میخواهد بفرماید که خداوند هم به عالم بیرون از انسان کاملا علم و احاطه دارد و هم به عالم درون انسان؛ و این دو، اشاره به همان دوگانه آفاق و انفس است که در آیه «سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق» (فصلت/53) بدان اشاره شده است.
ب. نه آنچه در آسمانها و زمین بر شما مخفی است از او مخفی میماند و نه آنچه شما در سینه خود مخفی می کنید (مجمعالبیان، ج8، ص642)
ج. وقتی هیچ امر نهانی در آسمانها و زمین بر خداوند مخفی نیست، پس آنچه شما در سینههایتان مخفی میکنید هم بر او مخفی نمیماند. در واقع جمله اول دلیلی است برای پذیرش جمله دوم. (تفسیر کنز الدقائق، ج10، ص579)
د. در آیات قبل از بهشت و جهنم و بهشتیان و جهنمیان سخن گفت؛ شاید میخواهد اشاره کند اینکه خداوند بهشتیان را در بهشت و جهنمیان را در جهنم جای داد ناشی از این است که هم غیب آسمانها و زمین را میداند و هم نهانیترین عرصه وجود آدمیان را؛ و از این روست که میداند که وجود چه کسی با چه جایگاهی در عالم تناسب دارد؛ و این قرار گرفتن بهشتیان در بهشت و جهنمیان در جهنم عین عدل است.
ه. غیب آسمانها و زمین، روی دیگر سکه وجود انسان و حقایق عظیم و مخفیای که در درون انسانهاست؛ چنانکه در آیهای دیگر، تفکر در خویشتن را راهی به سوی فهم حقانیت آفرینش آسمانها و زمین دانسته است: «أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا فی أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَق: آیا پس در نفس خویش نمیاندیشند؟ خداوند آسمانها و زمین و آنچه بین این دو است را جز به حق نیافرید» (روم/8)
موید این برداشت، شعر منسوب به امیرالمومنین ع است که میفرماید:
وَ تَحْسَبُ أَنَّکَ جِرْمٌ صَغِیرٌ وَ فِیکَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَکْبَرُ
وَ أَنْتَ الْکِتَابُ الْمُبِینُ الَّذِی بِأَحْرُفِهِ یَظْهَرُ الْمُضْمَر (دیوان أمیر المؤمنین علیه السلام، ص175)
ترجمه: آیا میپنداری که تو جسمی کوچک هستی؟ در حالی که در تو عالم بزرگتر درهمپیچیده شده است؛ و تو همان «کتاب مبین»ی هستی که با حرفهای آن امور مخفی آشکار می گردد.
و. ...
3) «رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذی کُنَّا نَعْمَلُ ... إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
اگر کافران در جهنم میمانند بدین جهت است که خداوند نهان دلهای آنان را میداند؛ و میداند که اگر تخفیفی بدانها داده شود و به دنیا برگردند دوباره همان کارهای قبل را تکرار میکنند. (البحر المحیط، ج9، ص37)
به تعبیر دیگر،
کسانى که فرصتهاى دنیا را از دست داده و عمل صالحى انجام ندادهاند و در آخرت ناله مىزنند که ما را از دوزخ نجات بده تا عمل صالح انجام دهیم، در سخن خود صداقت ندارند. (تفسیر نور، ج9، ص507)
4) «إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
همانا خداوند به درون سینهها داناست؛ و بر اساس باطن و درون شما با شما برخورد و شما را مورد حسابرسی قرار میدهد، خواه ظاهر شما با این باطن هماهنگ باشد یا نباشد؛ و از این جهت این مضمون شبیه است به آیاتی مانند «إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ: اگر آنچه در خویشتن دارید آشکار کنید یا مخفی بدارید خداوند شما را بدان مورد حسابرسی قرار میدهد» (بقرة/284) (المیزان، ج17، ص498)
5) «إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
«صدور» را در اینجا جمع «صدر» و به معنای «سینهها» دانستهاند. اما میدانیم که کلمه «صدور» به معنای مصدر هم هست (صادر شدن).
آیا احتمال ندارد که این معنا هم در این آیه مد نظر باشد؟
(یعنی خداوند به غیب آسمانها و زمین آگاه است، چرا که او به ذات صادر شدن و خود ایجاد کردن آگاه است؛ یعنی چون صدور و ایجاد آسمانها و زمین در کف قدرت و علم اوست، پس او غیب آنها را می داند.)
برای تامل بیشتر
6) «إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
چرا آگاهی خدا از غیب آسمانها و زمین را با تعبیر «عالم» گفت و آگاهی او از ذات صدور را با تعبیر «علیم»؟
7) «إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
چرا تعبیر علیم «بذات الصدور» گفت نه «علیم بالصدور» و یا حتی «علیم بالقلوب»؟ در واقع، کلمه «ذات» چه نکتهای را مد نظر دارد؟
[1] . قرأ جناح بن حبیش: عالمٌ منونا، غیب نصبا و الجمهور: على الإضافة (البحر المحیط، ج9، ص37)
[2] . این احادیث هم درباره علم خداوند قابل توجه است:
أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَ رَأَیْتَ مَا کَانَ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ أَ لَیْسَ کَانَ فِی عِلْمِ اللَّهِ قَالَ فَقَالَ بَلَى قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ. (التوحید (للصدوق)، ص135)
حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَى بْنِ عِمْرَانَ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ وَ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ جَمِیعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ یَعْنِی أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع هَلْ یَکُونُ الْیَوْمَ شَیْءٌ لَمْ یَکُنْ فِی عِلْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ لَا بَلْ کَانَ فِی عِلْمِهِ قَبْلَ أَنْ یُنْشِئَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ. (التوحید (للصدوق)، ص135)
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْفَضْلِ بْنِ الْمُغِیرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو نَصْرٍ مَنْصُورُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْأَصْفَهَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ بَشَّارٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ أَ یَعْلَمُ اللَّهُ الشَّیْءَ الَّذِی لَمْ یَکُنْ أَنْ لَوْ کَانَ کَیْفَ کَانَ یَکُونُ أَوْ لَا یَعْلَمُ إِلَّا مَا یَکُونُ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى هُوَ الْعَالِمُ بِالْأَشْیَاءِ قَبْلَ کَوْنِ الْأَشْیَاءِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ وَ قَالَ لِأَهْلِ النَّارِ- وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ فَقَدْ عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ لَوْ رَدَّهُمْ لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَ قَالَ لِلْمَلَائِکَةِ لَمَّا قَالُوا- أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ فَلَمْ یَزَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمُهُ سَابِقاً لِلْأَشْیَاءِ قَدِیماً قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَهَا فَتَبَارَکَ رَبُّنَا تَعَالَى عُلُوّاً کَبِیراً خَلَقَ الْأَشْیَاءَ وَ عِلْمُهُ بِهَا سَابِقٌ لَهَا کَمَا شَاءَ کَذَلِکَ لَمْ یَزَلْ رَبُّنَا عَلِیماً سَمِیعاً بَصِیراً. (التوحید (للصدوق)، ص136)