488) سوره قلم (68) آیه 22 أَنِ اغْدُوا عَلى حَرْثِکُمْ إِنْ
بسم الله الرحمن الرحیم
488) سوره قلم (68) آیه 22
أَنِ اغْدُوا عَلى حَرْثِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صارِمینَ
ترجمه
که سپیدهدمان به کشتزارتان درآیید، اگر میوهچین [یا: اگر در تصمیمتان قاطع] هستید.
نکات ترجمه
«صارِمینَ»
در جلسه 483 توضیح داده شد که ماده «صرم» به معنای قطع کردن است. «صارم» را در اینجا اغلب به معنای «کسی که میوه را قطع و محصول را درو میکند دانستهاند، اما برخی گفتهاند میتواند به همان معنای «قاطع» و «برنده» باشد که در تعابیری مانند «سیف صارم: شمشیر برنده» به کار رفته است؛ یعنی «اگر اهل عزم و اقدام قاطع در کارتان هستید» (البحر المحیط، ج10، ص242)
حدیث
1) ابوبصیر میگوید: امام صادق ع فرمودند:
شبانه [محصول را] نچین و شبانه [زراعت را] درو مکن؛
و فرمودند: هر گاه که درو کردی، یک حَفنه، یک حفنه [حفنه: مقداری که در دو دست - وقتی که دو کف دست را به هم بچسبانیم - جای میگیرد] و یک مُشت، یک مشت ببخش؛
و نیز هنگام چیدن و نیز هنگام بذرافشانی چنین کن؛
و شبانه بذرافشانی هم مکن، زیرا همان طور که از محصول درو شده میبخشی، از بذر هم ببخشی.
علل الشرائع، ج2، ص377
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
لَا تَجُذَّ بِاللَّیْلِ وَ لَا تَحْصُدْ بِاللَّیْلِ.
قَالَ وَ تُعْطِی الْحَفْنَةَ بَعْدَ الْحَفْنَةِ وَ الْقَبْضَةَ بَعْدَ الْقَبْضَةِ إِذَا حَصَدْتَهُ وَ کَذَلِکَ عِنْدَ الصَّرَامِ وَ کَذَلِکَ الْبَذْرُ وَ لَا تَبْذُرْ بِاللَّیْلِ لِأَنَّکَ تُعْطِی فِی الْبَذْرِ کَمَا تُعْطِی فِی الْحَصَادِ.
2) امیرالمومنین ع در فرازی از یکی از خطبههای خود فرمودند:
عالِم کسی است که قدر خود را بشناسد؛ و در جهالت انسان همین بس که قدر خود را نشناسد؛
و همانا از مبغوضترین افراد نزد خداوند متعال بندهای است که خداوند او را به خودش واگذاشته، از راه میانه منحرف شده، و بدون راهنما حرکت میکند؛ اگر به کِشتزار دنیا دعوت شود اقدام میکند؛ و اگر به کشتزار آخرت دعوت شود تنبلی میورزد؛ گویی آنچه که بدان اقدام کرده بر او واجب بوده، و آنچه در آن سستی به خرج داده، از عهده وی برداشته شده است.
نهج البلاغة خطبه103
و من خطبة له ع
الْعَالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ وَ کَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا یَعْرِفَ قَدْرَهُ وَ إِنَّ مِنْ أَبْغَضِ الرِّجَالِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى لَعَبْداً وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ جَائِراً عَنْ قَصْدِ السَّبِیلِ سَائِراً بِغَیْرِ دَلِیلٍ إِنْ دُعِیَ إِلَى حَرْثِ الدُّنْیَا عَمِلَ وَ إِنْ دُعِیَ إِلَى حَرْثِ الْآخِرَةِ کَسِلَ کَأَنَّ مَا عَمِلَ لَهُ وَاجِبٌ عَلَیْهِ وَ کَأَنَّ مَا وَنَى فِیهِ سَاقِطٌ عَنْه.[1]
تدبر
1) «أَنِ اغْدُوا عَلى حَرْثِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صارِمینَ»
صاحبان باغ در شُرُف صبح یکدیگر را صدا زدند، که سپیدهدمان به کشتزارتان درآیید، اگر واقعا قصد چیدن میوهها و محروم کردن نیازمندان را دارید.
گاهی افراد برای محروم کردن دیگران اهل سحرخیزی میشوند!
2) «أَنِ اغْدُوا عَلى حَرْثِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صارِمینَ»
برای خبر کردن همدیگر میتوانستند به گفتن «سپیدهدمان به کشتزارتان درآیید»، بسنده کنند. چرا جمله «اگر میوهچین هستید» را افزودند؟
الف. تاکید کنند بر عهد و پیمان خود افراد.
نکته اخلاقی_اجتماعی
گاه برخی افراد در مقام انجام کار بد و التزام به بدی، اهل رعایت اخلاق و وفای به عهد میشوند!
ب. القا کنند که این خواست خودتان بوده، نه تحمیل ما بر شما.
نکته اخلاقی_ اجتماعی
از ترفندهای گمراهکنندکان این است که ابتدا با اغوای فراوان، افراد را در انجام عمل باطل و گناه متقاعد میکنند؛ سپس به گونهای وانمود میکنند که گویی انجام آن عمل صرفاً خواسته خود آن افراد بوده است! انسان کاری را که دلخواه و خواسته خودش باشد خیلی راحتتر انجام میدهد تا کاری را که گمان کند نظر خودش نبوده است.
ج. ...
3) «أَنِ اغْدُوا عَلى حَرْثِکُمْ»
با اینکه فعل «غد» غالبا با «الی» متعدی میشود چرا رفتن به سراغ باغشان را به جای اینکه با تعبیر «الی: به سوی» بیان کند، با تعبیر «علی: بر روی» بیان کرد؟
الف. کلمه «علی» بار معنایی استیلا و روی آوردن از موضع بالا دارد، گویی میخواهد به اینکه خود را کاملا مسلط و مشرف بر اوضاع میدیدند اشاره کند. (الکشاف، ج4، ص590؛ المیزان، ج19، ص374) [2]
ب. ...
[1] . چند روایت دیگر در همین مضمون:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَصْرِمْ بِاللَّیْلِ وَ لَا تَحْصُدْ بِاللَّیْلِ وَ لَا تُضَحِّ بِاللَّیْلِ وَ لَا تَبْذُرْ بِاللَّیْلِ فَإِنَّکَ إِنْ تَفْعَلْ لَمْ یَأْتِکَ الْقَانِعُ وَ الْمُعْتَرُّ فَقُلْتُ مَا الْقَانِعُ وَ الْمُعْتَرُّ قَالَ الْقَانِعُ الَّذِی یَقْنَعُ بِمَا أَعْطَیْتَهُ وَ الْمُعْتَرُّ الَّذِی یَمُرُّ بِکَ فَیَسْأَلُکَ وَ إِنْ حَصَدْتَ بِاللَّیْلِ لَمْ یَأْتِکَ السُّؤَّالُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى- آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ عِنْدَ الْحَصَادِ یَعْنِی الْقَبْضَةَ بَعْدَ الْقَبْضَةِ إِذَا حَصَدْتَهُ وَ إِذَا خَرَجَ فَالْحَفْنَةَ بَعْدَ الْحَفْنَةِ وَ کَذَلِکَ عِنْدَ الصِّرَامِ وَ کَذَلِکَ عِنْدَ الْبَذْرِ وَ لَا تَبْذُرْ بِاللَّیْلِ لِأَنَّکَ تُعْطِی مِنَ الْبَذْرِ کَمَا تُعْطِی مِنَ الْحَصَادِ. (الکافی، ج3، ص565)
مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ الزَّنْجَانِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سَلَّامٍ رَفَعَهُ قَالَ: نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ الْجَدَادِ بِاللَّیْلِ یَعْنِی جَدَادَ النَّخْلِ وَ الْجَدَادُ الصَّرَامُ وَ إِنَّمَا نَهَى عَنْهُ بِاللَّیْلِ لِأَنَّ الْمَسَاکِینَ لَا یَحْضُرُونَه (معانی الأخبار)
عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع أَنَّهُ قَالَ لِقَهْرَمَانِهِ وَ وَجَدَهُ قَدْ جَدَّ نَخْلًا لَهُ مِنْ آخِرِ اللَّیْلِ فَقَالَ لَهُ لَا تَفْعَلْ أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَهَى عَنِ الْجَدَادِ وَ الْحَصَادِ بِاللَّیْلِ وَ کَانَ یَقُولُ الضِّغْثَ تُعْطِیهِ مَنْ یَسْأَلُ فَذَلِکَ حَقُّهُ یَوْمَ حَصَادِه (تفسیر العیاشی)
[2] . درباره چرایی اینکه «اغدوا» با «علی» آمد نه با «الی»، زمخشری سخنی دارد که در تفاسیر بسیاری از متاخرین (همانند الصافی (فیض) کنزالدقائق، و المیزان) همان نقل شده است:
فإن قلت: هلا قیل: اغدوا إلى حرثکم، و ما معنى عَلى؟ قلت: لما کان الغدوّ إلیه لیصرموه و یقطعوه: کان غدوّا علیه، کما تقول: غدا علیهم العدوّ. و یجوز أن یضمن الغدوّ معنى الإقبال، کقولهم: یغدى علیه بالجفنة و یراح، أى: فأقبلوا على حرثکم باکرین (الکشاف، ج4، ص590)
البته ابوحیان آن را نقد کرده است؛ اما نقد وی ناظر به این است که گویی نظر اصلی زمخشری این است که اساسا «غدو» با «علی» نمیآید و میخواهد نشان دهد که کاربرد غدو با علی ممکن است. اما اینکه هر دو ممکن باشد غیر از این است که چرا «علی» آمده نه «الی»:
استسلف الزمخشری أن غدا یتعدى بإلى، و یحتاج ذلک إلى نقل بحیث یکثر ذلک فیصیر أصلا فیه و یتأول ما خالفه، و الذی فی حفظی أنه معدى بعلى، کقول الشاعر: بکرت علیه غدوة فرأیته قعودا علیه بالصریم عوادله (البحر المحیط، ج10، ص242)