471-472) سوره قلم (68) آیات 5-6 فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ؛ بِ
بسم الله الرحمن الرحیم
471-472) سوره قلم (68) آیات 5-6
فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ؛ بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ
ترجمه
آری بزودی خواهی دید و خواهند دید؛ که کدامِ شما در فتنه [= مبتلا، دیوانه] اید؟!
نکات ترجمه
«فَـ + سَـ + تُبْصِرُ» و «یُبْصِرُونَ»
ماده «بصر» به معنای علمی است که با دیدن و نظر کردن -خواه نظر کردنِ [ظاهریِ] چشم و خواه نظر کردنِ [باطنیِ] قلب - حاصل میشود. درباره این ماده قبلا در جلسه91 بحث شد. http://yekaye.ir/yusuf-012-108/
«الْمَفْتُونُ»
ماده «فتن» به معنای آن چیزی است که موجب اختلال و اضطراب میشود و در مورد آن در جلسه247 http://yekaye.ir/al-aaraf-7-27/ توضیحاتی گذشت. «الْمَفْتُونُ» اسم مفعول از این ماده است و به معنای کسی است که به فتنه مبتلا شده است؛ از آیه3 معلوم میشود که به پیامبر ص تهمت جنون زده بودند، پس میتوان گفت مقصود از «مبتلا بودن به فتنه» همین مجنون و دیوانه بودن است. (مجمعالبیان، ج10، ص500؛ المیزان، ج19، ص370)
البته وزن «مفعول» گاهی برای مصدر هم به کار می رود و بر همین اساس این احتمال منتفی نیست که «مفتون» در اینجا به معنای «فتنه» باشد (مجمعالبیان، ج10، ص500؛ المیزان، ج19، ص370)؛ آنگاه معنی آیه این می شود «فتنه دامن گیر کدام شما شده است؟»
شأن نزول
از ضحاک بن مزاحم نقل شده است که وقتی قریش دیدند که پیامبر ص علی ع را بر دیگران مقدم کرد و او را بزرگ داشت، درصدد انتقام از حضرت علی ع برآمدند و گفتند: محمد ص به وسیله او به فتنه افتاد [= فریفته شد]. پس خداوند نازل کرد:
«نون، سوگند به قلم و آنچه مینویسند» این سوگندی است که خداوند بدان سوگند یاد کرد «تو» ای محمد! «به لطف پروردگارت، مجنون نیستی؛ و یقیناً برایت اجری است بیپایان؛ و براستی که تو بر خُلُقِ عظیمی هستی» یعنی قرآن «آری بزودی خواهی دید و خواهند دید؛ که کدامِ شما در فتنهاید؟! همانا پروردگارت آگاهتر است به کسی که از راهش گمراه شد» و آنها همان کسانیاند که گفتند آنچه گفتند؛ «و او آگاهتر است به هدایتیافتگان» یعنی علی بن ابیطالب.
شواهد التنزیل، ج2، ص359؛ مجمع البیان، ج10، ص501؛ تأویل الآیات الظاهرة، ص686
أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الشِّیرَازِیُّ أَخْبَرَنَا أَبُو بَکْرٍ الْجَرْجَرَائِیُّ حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ الْبَصْرِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی عَمْرُو بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ تُرْکِیٍّ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْفَضْلِ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ شُعَیْبٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ، عَنْ دُلْهُمِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الضَّحَّاکِ بْنِ مُزَاحِمٍ قَالَ: لَمَّا رَأَتْ قُرَیْشٌ تَقْدِیمَ النَّبِیِّ ص عَلِیّاً وَ إِعْظَامَهُ لَهُ، نَالُوا مِنْ عَلِیٍّ وَ قَالُوا: قَدِ افْتَتَنَ بِهِ مُحَمَّدٌ ص. فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ [هَذَا] قَسَمٌ أَقْسَمَ اللَّهُ بِهِ، ما أَنْتَ یَا مُحَمَّدُ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ، وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ یَعْنِی الْقُرْآنَ [وَ سَاقَ الْکَلَامَ] إِلَى قَوْلِهِ: [إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ] بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُمُ النَّفَرُ الَّذِینَ قَالُوا مَا قَالُوا وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ [یَعْنِی] عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِب.
این شأن نزول با عباراتی متفاوت از امام باقر ع، امام صادق ع، ابنمسعود، ابوایوب انصاری و کعب بن عجره (شواهد التنزیل، ج2، ص356-359؛ تفسیر فرات الکوفی، ص495-496؛ مناقب آل أبی طالب، ج3، ص99) نیز روایت شده است.[1]
حدیث
1) از امام باقر ع روایت شده است که فرمودند:
روزی عمر حضرت علی ع را دید و به او گفت: [شنیدهام که] تو این آیه را قرائت میکنی که میفرماید «[بزودی خواهی دید و خواهند دید] که کدامِ شما در فتنهاید؟!» (قلم/6) و با کنایه من و رفیقم را مد نظر قرار میدهی؟!
حضرت فرمود: آیا به تو خبر دهم از آیهای که در مورد بنیامیه نازل شده است؟ [این آیه است که:] «پس آیا امید بستید [یا: آیا از شما جز این متوقع است] که اگر [از اسلام] روى گرداندید [یا: اگر به ولایت و حکومت رسیدید] در روى زمین فساد کنید و خویشاوندىهاى خود را قطع نمایید؟» (محمد/22)
او گفت: دروغ میگویی! بنیامیه از تو بیشتر مراقب پیوند خویشاوندی هستند؛ اما تو در دل جز دشمنی با بنیتیم و بنیعدی و بنیامیه نمیپرورانی.
الکافی، ج8، ص103؛ و ج8، ص239؛ تفسیر القمی، ج2، ص308[2]؛ تأویل الآیات الظاهرة، ص687[3]
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاء عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی الْعَبَّاسِ الْمَکِّیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ:
إِنَّ عُمَرَ لَقِیَ عَلِیّاً ص فَقَالَ لَهُ أَنْتَ الَّذِی تَقْرَأُ هَذِهِ الْآیَةَ «بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ» وَ تُعَرِّضُ بِی وَ بِصَاحِبِی؟!
قَالَ فَقَالَ لَهُ أَ فَلَا أُخْبِرُکَ بِآیَةٍ نَزَلَتْ فِی بَنِی أُمَیَّةَ «فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ».
فَقَالَ کَذَبْتَ بَنُو أُمَیَّةَ أَوْصَلُ لِلرَّحِمِ مِنْکَ وَ لَکِنَّکَ أَبَیْتَ إِلَّا عَدَاوَةً لِبَنِی تَیْمٍ وَ بَنِی عَدِیٍّ وَ بَنِی أُمَیَّةَ!
توجه: این حدیث از امام صادق ع هم روایت شده است با این تفاوت که در آن روایت، آیه مربوط به بنیامیه را آیه «وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ» (اسراء/60) معرفی میکنند. (تفسیر القمی، ج2، ص380)[4]
2) از امام باقر ع روایت شده است که پیامبر اکرم ص فرمودند: ای علی! دروغ میگوید کسی که میپندارد مرا دوست دارد در حالی که بغض تو را [در دل] دارد. یک نفر از منافقان گفت: باور کنید که رسول خدا با این جوان به فتنه افتاده است. پس خداوند نازل فرمود: «آری بزودی خواهی دید و خواهند دید؛ که کدامِ شما در فتنهاید؟!» (قلم/5-6)
شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج2، ص358؛ المحاسن، ج1، ص151[5]
حَدَّثَنِی أَبُو الْحَسَنِ الْفَارِسِیُّ [قَالَ:] حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ التَّاجِرُ الْقُمِّیُّ حَدَّثَنَا حَمْزَةُ بْنُ الْقَاسِمِ الْعَلَوِیُّ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: حَدَّثَنِی جَدِّی عَنْ أَبِیهِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ جَابِرٍ قَالَ: [قَالَ] أَبُو جَعْفَرٍ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص کَذَبَ یَا عَلِیُّ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یُحِبُّنِی وَ یُبْغِضُکَ،
فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْمُنَافِقِینَ: لَقَدْ فُتِنَ رَسُولُ اللَّهِ بِهَذَا الْغُلَامِ،
فَأَنْزَلَ اللَّهُ «فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ.»
3) عبدالله بن مسعود گفته است: یک روز صبح - در همان بیماریای که به درگذشت پیامبر اکرم ص منتهی شد - برای دیدن پیامبر ص به مسجد شتافتم و مردم در مسجد جمع بودند [و چنان ساکت بودند که] گویی پرندهای روی سرشان نشسته است. بناگاه علی بن ابیطالب ع وارد شد و به پیامبر ص سلام کرد. برخی از کسانی که آنجا بودند با چشم و ابرو به هم اشاره کردند. پیامبر ص نگاهی به آنها کرد و سپس فرمود: آیا از من نمیپرسید که برترین شما کیست؟
گفتند: بله ای رسول خدا.
فرمود: برترین شما علی بن ابیطالب است، قبل از همهتان اسلام آورد و ایمانش پر و پیمانتر از همهتان است؛ بردباریش از همه شما بیشتر و در راه خدا غضبناک شدنش از همه شما شدیدتر است؛ و جنگآورترین شماست در غزوهها و جهادها.
از کسانی که آنجا حاضر بود گفت: یا رسول الله! تو که در همه خوبیها او را بر ما برتری دادی؟!
پیامبر خدا ص فرمود: بله! چنین اوست؛ او بنده خدا و برادر رسول الله ص است، علمم را به او تعلیم دادم و اسرارم را نزد او به دیعه نهادم و اوست امین من بر امتم.
از کسانی که آنجا حاضر بود گفت: علی ع چنان پیامبر را مفتون خود کرده است که هیچ ایرادی در او نمیبیند.
پس خداوند این آیه را نازل فرمود: «آری بزودی خواهی دید و خواهند دید؛ که کدامِ شما مفتون شدهاید؟!» (قلم/5-6)
تفسیر فرات الکوفی، ص497؛ شواهد التنزیل، ج2، ص356-357
فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ حُمْدُونٍ [قَالَ حَدَّثَنَا عَبَّادٌ عَنْ رَجُلٍ قَالَ أَخْبَرَنَا زِیَادُ بْنُ الْمُنْذِرِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْجَدَلِیِ] [عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ] عَنْ کَعْبِ بْنِ عُجْرَةَ قَالَ ابْنُ مَسْعُودٍ غَدَوْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فِی مَرَضِهِ الَّذِی قُبِضَ فِیهِ فَدَخَلْتُ الْمَسْجِدَ وَ النَّاسُ أَحْفَلَ مَا کَانُوا کَأَنَّ عَلَى رُءُوسِهِمُ الطَّیْرَ إِذْ أَقْبَلَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ [ع] حَتَّى سَلَّمَ عَلَى النَّبِیِّ ص فَتَغَامَزَ بِهِ بَعْضُ مَنْ کَانَ عِنْدَهُ فَنَظَرَ إِلَیْهِمُ النَّبِیُّ [ص].
فَقَالَ ص أَ لَا تَسْأَلُونَ عَنْ أَفْضَلِکُمْ؟
قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ.
قَالَ أَفْضَلُکُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ [ع] أَقْدَمُکُمْ إِسْلَاماً وَ أَوْفَرُکُمْ إِیمَاناً وَ أَکْثَرُکُمْ عِلْماً وَ أَرْجَحُکُمْ حِلْماً وَ أَشَدُّکُمْ لِلَّهِ غَضَباً وَ أَشَدُّکُمْ نِکَایَةً فِی الْغَزْوِ وَ الْجِهَادِ.
فَقَالَ لَهُ بَعْضُ مَنْ حَضَرَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنَّ عَلِیّاً قَدْ فَضَلَنَا بِالْخَیْرِ کُلِّهِ!
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَجَلْ هُوَ عَبْدُ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ فَقَدْ عَلَّمْتُهُ عِلْمِی وَ اسْتَوْدَعْتُهُ سِرِّی وَ هُوَ أَمِینِی عَلَى أُمَّتِی.
فَقَالَ بَعْضُ مَنْ حَضَرَ لَقَدْ أَفْتَنَ عَلِیٌّ رَسُولَ اللَّهِ حَتَّى لَا یَرَى بِهِ شَیْئاً.
فَأَنْزَلَ اللَّهُ الْآیَةَ «فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ».[6]
تدبر
1) «فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ»
بزودی خواهی دید و خواهند دید.
یعنی:
آینده حقایق را روشن می کند. (تفسیر نور، ج10، ص174)
2) «فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ؛ بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ»
قبلا اشاره شد که از بحثهای جالب جامعهشناسی این است که «واقعا چه کسی دیوانه است؟» و افراد همواره خودشان را معیار سلامت عقل قرار میدهند. (جلسه467، تدبر5)
اما این گونه نیست که هیچ معیار واقعی در کار نباشد. بله امروز آنها پیامبر ص [و پیروان راستین او] را دیوانه و مفتون و فریبخورده میخوانند، اما زمانی خواهد رسید که هم آنها و هم اینها همگی خواهند دید که چه کسی واقعا از سلامت عقل بیبهره و فریفته شده بود؛
آنچه آن زمان همه بوضوح میبینند معیار قضاوت است، نه آنچه امروز هر کس بر اساس دلخواه خود میگوید.
3) «بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ»
آنها پیامبر ص را «مجنون» خواندند و خطاب آمد که خواهید دید چه کسی «مفتون» است.
به کار بردن تعبیر «مفتون» در ازای «مجنون»، ظرافت جالبی دارد:
دیوانه را از این جهت «مجنون» میگفتند که گمان میکردند که «جنزده» است و یک جن، عقل وی را مختل نموده است. فتنهانگیزی هم کار شیطان است و شیطان هم یک جن است؛ پس شما که اسیر شیطان شده و زیر بار حق نمیروید «مفتون یک جن» هستید و کلمه «مجنون» برای شما شایستهتر است!
4) «فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ؛ بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ»
آری بزودی خواهی دید و خواهند دید؛ که کدامِ شما در فتنهاید؟!
مقصود از «بزودی» چه موقعی است؟ برخی گفتهاند در دنیا و با پیشرفت اسلام است، و برخی گفتهاند مقصود در آخرت است و هر دو میتواند مد نظر بوده باشد؛ چرا که از طرفی خداوند دین وی را در عالم فراگیر خواهد کرد و برتری پیامبر و تعالیم وی را بر همگان معلوم میکند و از دشمنان وی اثری نمیماند؛ و از سوی دیگر در آخرت هم آنها وبال امرشان را میچشند و به «فتنه عذاب» مبتلا میگردند. (المیزان، ج19، ص370)
5) «بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ»
کافر پیامبر خدا را «مجنون» خواند؛ با اینکه خداوند در جای دیگر اجازه مقابله به مثل را داده (بقره/194) اما در اینجا مقابله به مثل نمیکند؛ بلکه به پیامبرش یاد میدهد که موضوع بحث را از «جنون» [که یک اختلال کاملا فردی است] به مساله «فتنه» [که یک وضعیت پیچیده اجتماعی است] بکشاند؛ و نیز به جای حکم قطعی، سوالی را درباره آینده مطرح سازد.
چرا؟
الف. شاید یک وجه آن این است که سخن کافر صرفا یک تهمت است؛ برای تحقیر او و دور کردن مردم از پیرامون پیامبر ص. اما این اسلوب پیامبر ص نباید باشد. مواجهه او باید عقل افراد را برانگیزاند که درباره موضع طرفین تامل کنند.
اگر اهل باطل برای تقویت موضع خود به هر روشی دست میزنند، قرار نیست پیامبر ص همانند آنها باشد و صرفا با تحقیر و توهین مخالفانش برای خود یار جمع کند، بلکه قرار است مردم با اندیشه به وی روی آورند.
ب. ...
[1] . البته در برخی روایات نزول این آیه را دقیقا بعد از سخن پیامبر ص (من کنت مولاه علی مولاه) دانستهاند:
قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ الْحَسَنِیُّ [قَالَ حَدَّثَنَا فُرَاتٌ] مُعَنْعَناً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ وَلَایَةُ عَلِیٍّ [ع] أَقَامَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ فَقَالَ رَجُلٌ لَقَدْ فُتِنَ بِهَذَا الْغُلَامِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى [ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَکَ لَأَجْراً غَیْرَ مَمْنُونٍ وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ]. فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ. (تفسیر فرات الکوفی، ص495)
فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ سَعِیدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِی حُبَابٍ إِنَّ أَبَا أَیُّوبَ الْأَنْصَارِیَّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: لَمَّا أَخَذَ النَّبِیُّ ص بِیَدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَرَفَعَهَا وَ قَالَ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ قَالَ نَاسٌ مِنَ النَّاسِ إِنَّمَا فُتِنَ بِابْنِ عَمِّهِ فَنَزَلَتِ الْآیَةُ فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ. (تفسیر فرات الکوفی، ص496؛ تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص686)
[2] . حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْخَزَّازِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی الْعَبَّاسِ الْمَکِّیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ إِنَّ عُمَرَ لَقِیَ عَلِیّاً ع فَقَالَ: أَنْتَ الَّذِی تَقْرَأُ هَذِهِ الْآیَةَ «بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ» تَعَرَّضُ بِی وَ بِصَاحِبِی قَالَ: أَ فَلَا أُخْبِرُکَ بِآیَةٍ نَزَلَتْ فِی بَنِی أُمَیَّةَ فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ إِلَى قَوْلِهِ- «وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ» فَقَالَ عُمَرُ بَنُو أُمَیَّةَ أَوْصَلُ لِلرَّحِمِ مِنْکَ- وَ لَکِنَّکَ أَثْبَتَّ الْعَدَاوَةَ لِبَنِی أُمَیَّةَ وَ بَنِی عَدِیٍّ وَ بَنِی تَیْم
[3] . رُوِیَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ حُسَیْنِ بْنِ مُخْتَارٍ عَنْهُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَهِینٍ الثَّانِی هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِکَ زَنِیمٍ قَالَ الْعُتُلُّ الْکَافِرُ الْعَظِیمُ الْکُفْرِ وَ الزَّنِیمُ وَلَدُ الزِّنَاءِ؛ وَ رَوَى مُحَمَّدٌ الْبَرْقِیُّ عَنِ الْأَحْمَسِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ زَادَ فِیهِ وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص یَقُولُ «فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ» فَلَقِیَهُ الثَّانِی فَقَالَ لَهُ أَنْتَ الَّذِی تَقُولُ کَذَا وَ کَذَا تَعْرِضُ بِی وَ بِصَاحِبَیَّ فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ لَمْ یَعْتَذِرْ إِلَیْهِ أَ لَا أُخْبِرُکَ بِمَا نُزِّلَ فِی بَنِی أُمَیَّةَ نُزِّلَ فِیهِمْ فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ» قَالَ فَکَذَّبَهُ وَ قَالَ لَهُ هُمْ خَیْرٌ مِنْکَ وَ أَوْصَلُ لِلرَّحِمِ.
[4] . وَ قَالَ الصَّادِقُ ع لَقِیَ فُلَانٌ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ یَا عَلِیُّ بَلَغَنِی أَنَّکَ تَتَأَوَّلُ هَذِهِ الْآیَةَ فِیَّ وَ فِی صَاحِبِی «فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ» قَالَ: أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع أَ فَلَا أُخْبِرُکَ یَا أَبَا فُلَانٍ! مَا نَزَلَ فِی بَنِی أُمَیَّةَ «وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ» قَالَ: کَذَبْتَ یَا عَلِیُّ! بَنُو أُمَیَّةَ خَیْرٌ مِنْکَ وَ أَوْصَلُ لِلرَّحِم.
[5] . عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ قَدْ خَلَصَ وُدِّی إِلَى قَلْبِهِ وَ مَا خَلَصَ وُدِّی إِلَى قَلْبِ أَحَدٍ إِلَّا وَ قَدْ خَلَصَ وُدُّ عَلِیٍّ إِلَى قَلْبِهِ کَذَبَ یَا عَلِیُّ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یُحِبُّنِی وَ یُبْغِضُکَ قَالَ فَقَالَ رَجُلَانِ مِنَ الْمُنَافِقِینَ لَقَدْ فُتِنَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِهَذَا الْغُلَامِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ- وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ وَ لا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَهِینٍ قَالَ نَزَلَتْ فِیهِمَا إِلَى آخِرِ الْآیَة
[6] . در شواهد التنزیل لقواعد التفضیل دو روایت با این مضمون آورده، یکی روایت فوق را ظاهرا از همین تفسیر فرات و دوم در ج2، ص356 این روایت را: قَرَأْتُ فِی التَّفْسِیرِ الْعَتِیقِ، [قَالَ:] حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ شُجَاعٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی لَیْلَى عَنْ کَعْبِ بْنِ عُجْرَةَ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ، قَالا: قَالَ: النَّبِیُّ وَ قَدْ سُئِلَ عَنْ عَلِیٍّ فَقَالَ: [أَفْضَلُکُمْ] عَلِیٌّ أَقْدَمُکُمْ إِسْلَاماً وَ أَوْفَرُکُمْ إِیمَاناً وَ أَکْثَرُکُمْ عِلْماً- وَ أَرْجَحُکُمْ حِلْماً وَ أَشَدُّکُمْ فِی اللَّهِ غَضَباً، عَلَّمْتُهُ عِلْمِی وَ اسْتَوْدَعْتُهُ سِرِّی- وَ وَکَّلْتُهُ بِشَأْنِی فَهُوَ خَلِیفَتِی فِی أَهْلِی وَ أَمِینِی فِی أُمَّتِی. فَقَالَ: بَعْضُ قُرَیْشٍ: لَقَدْ فَتَنَ عَلَیٌّ رَسُولَ اللَّهِ حَتَّى مَا یَرَى بِهِ شَیْئاً!!! فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ.