سفارش تبلیغ
صبا ویژن

404) سوره عنکبوت (29) آیه7 وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الص

بسم الله الرحمن الرحیم

 

404) سوره عنکبوت (29) آیه7 

وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذی کانُوا یَعْمَلُونَ

ترجمه

و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند به‌یقین بدی‌هایشان را از ایشان می‌زداییم و قطعا آنان را به بهترینِ آنچه همواره انجام می‌دادند، پاداش می‌دهیم.

نکات ترجمه‌ای و نحوی

  • «نَجْزِیَ»

از ماده «جزی» است که این ماده در اصل به معنای آن است که چیزی در جای چیز دیگری قرار گیرد و کار آن را انجام دهد (یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئا؛ بقره/48) (معجم المقاییس اللغة، ج‏1، ص456) و در معنای کفایت کردن[1] و جبران کردن (خوبی با خوبی و بدی با بدی) رایج شده؛ و از همین ماده است کلمه «جزیة» (= مالیاتی که از اهل کتاب می‌گیرند) (توبه/29)، چرا که در عوض امکاناتی (مانند امنیت و ...) است که در جامعه اسلامی از آن بهره‌مند می‌شوند (مفردات ألفاظ القرآن، ص195). تفاوت «جزا» با «شکر» در این است که شکر همواره در برابر نعمت به کار می‌رود؛ اما جزا هم در مقابل کار خوب و هم در مقابل کار بد به کار می‌رود (الفروق فی اللغة، ص41)

ماده «جزی» در قرآن کریم 118 بار به کار رفته است.

  • «الصَّالِحاتِ» جمع (جمع سالم برای کلمه «صالحة») است که روی آن «الـ» آمده است؛ که دلالت بر شمول می‌کند؛ پس، «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» یعنی «همه کارهای شایسته را انجام دادند.» ظاهرا یعنی کار شایسته‌ای نبود که در انجامش سستی و قصور بورزند.
  • «لَنُکَفِّرَنَّ» = «لـ» (لام قسم) + «نُکَفِّرَ» (فعل مضارع منصوب از ماده «کفر» در باب تفعیلُ که قبلا توضیح داده شد که ماده «کفر» است که دلالت بر پوشاندن و مخفی کردن می‌کند؛ و «تکفیر» هم به معنای اقدامی است که چنان روی گناه را می‌پوشاند که گویی انسان گناهی انجام نداده: جلسه205 http://yekaye.ir/al-furqan-025-50/) + «نّ» (نون مشدد برای تاکید)
  • «لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذی» = «لـ» (لام قسم) + «نَجْزِیَ» (فعل مضارع منصوب از ماده «جزی») + «نّ» (نون مشدد برای تاکید) + «هم» (مفعول اول) + «أحسن» (مفعول دوم)[2] + «الذی» (مضاف الیه)
  • «کانُوا یَعْمَلُونَ» قبلا بیان شد که وقتی «کان» قبل از فعل مضارع بیاید دلالت بر استمرار و وجود یک وضعیت همیشگی‌ای در آن فعل می‌کند. (جلسه34 http://yekaye.ir/ya-seen-36-30/)

شأن نزول[3]

حدیث

1) از رسول خدا ص روایت شده است:

حب حضرت علی ع بدی‌ها را می‌بلعد همان گونه که آتش هیزم را می‌بلعد.

تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص: 827

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَطَاءٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:

حُبُّ عَلِیٍّ یَأْکُلُ السَّیِّئَاتِ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَبَ.


2) از امام رضا ع روایت شده است:

هنگامی که روز قیامت می‌شود، مومن در پیشگاه خداوند می‌ایستد و او خود متولی حساب وی می‌شود؛ پس عملش را بر او عرضه می‌کند و در ابتدای نامه عملش بدی‌هایش را می‌بیند؛ پس رنگ از رخش می‌پرد و اعضای بدنش به رعشه می‌افتد و به فزع درمی‌آید؛ سپس خوبی‌هایش را می‌بیند، پس چشمش روشن و جانش مسرور و روحش شاد می‌شود؛ سپس به آنچه از ثواب که خداوند به وی عطا کرده می‌نگرد پس خوشحالی‌اش شدت می‌یابد؛

سپس خداوند به فرشتگان می‌فرماید: بیاورید نامه‌های اعمالی را که انجام نداده‌اند!

پس آنها را می‌خوانند و می‌گویند: به عزتت سوگند که خودت می‌دانی که ما هیچیک از اینها را انجام نداده‌ایم.

می‌فرماید: درست می‌گویید؛ اما آنها را نیت کردید و ما برایتان همان را ثبت کردیم و اکنون به خاطر آن پاداش می‌گیرید.

تفسیر القمی، ج‏2، ص26

حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ:

إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ أُوقِفَ الْمُؤْمِنُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَکُونُ هُوَ الَّذِی یَتَوَلَّى حِسَابَهُ فَیُعْرَضُ عَلَیْهِ عَمَلُهُ فَیَنْظُرُ فِی صَحِیفَتِهِ، فَأَوَّلُ مَا یَرَى سَیِّئَاتِهِ فَیَتَغَیَّرُ لِذَلِکَ لَوْنُهُ وَ تَرْتَعِشُ فَرَائِصُهُ وَ تَفْزَعُ نَفْسُهُ، ثُمَّ یَرَى حَسَنَاتِهِ فَتَقَرُّ عَیْنُهُ وَ تُسَرُّ نَفْسُهُ وَ تَفْرَحُ رُوحُهُ، ثُمَّ یَنْظُرُ إِلَى مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الثَّوَابِ فَیَشْتَدُّ فَرَحُهُ ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُ لِلْمَلَائِکَةِ هَلُمُّوا الصُّحُفَ الَّتِی فِیهَا الْأَعْمَالُ الَّتِی لَمْ یَعْمَلُوهَا، قَالَ: فَیَقْرَءُونَهَا ثُمَّ یَقُولُونَ وَ عِزَّتِکَ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ أَنَّا لَمْ نَعْمَلْ مِنْهَا شَیْئاً، فَیَقُولُ: صَدَقْتُمْ نَوَیْتُمُوهَا فَکَتَبْنَاهَا لَکُمْ ثُمَّ یُثَابُونَ عَلَیْهَا.


3) از امام صادق ع روایت شده است:

بدرستی که خداوند بر بنده مومنش در روز قیامت منت می‌گذارد و از روی کرامتش او را [به خود] نزدیک می‌کند سپس آنچه بر او نعمت بخشیده را به او می‌شناساند و می‌فرماید: آیا در فلان روز برای فلان مطلب به درگاهم دعا نکردی و من اجابتت کردم؟ آیا در فلان روز از من خواسته‌ای نداشتی که من خواسته‌ات را به تو دادم؟ آیا در فلان روز به نزد من به فریادرسی نیامدی و من به فریادت رسیدم؟ آیا در فلان واقعه تلخ از من رفع آن را نخواستی و من آن سختی را از تو رفع کردم و بر تو رحم نمودم؟ آیا از من مال و اموالی نخواستی و من به تو دادم؟ آیا از من کمک‌کاری نخواستی که برایت فرستادم؟ آیا از من نخواستی که فلانی را به همسریت درآورم که در میان خانواده‌اش بلندمرتبه و عزیز بود و من او را به همسریت درآوردم؟

بنده می‌گوید: بله ای پروردگارم. هر چه می‌خواستم به من دادی و همواره بهشت را نیز از تو می‌خواستم!

پس خداوند عز و جل می‌فرماید : بدان که من این درخواستت را هم روا می‌کنم؛ این بهشت است که ارزانی تو باد. آیا تو را راضی کردم؟

مومن می‌گوید: پروردگارا ! بلی، راضی شدم.

پس خداوند متعال می‌فرماید: من هم همواره از اعمال تو راضی بودم و برایت بهترین پاداش را رضایت دادم؛ و برترین پاداشت این است که تو را در بهشتم سکنی می‌دهم.

الزهد، ص91؛ تفسیر القمی، ج‏2، ص259

الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَیَمُنُّ عَلَى عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ یُدْنِیهِ مِنْ کَرَامَتِهِ ثُمَّ یُعَرِّفُهُ مَا أَنْعَمَ بِهِ عَلَیْهِ یَقُولُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَ لَمْ تَدْعُنِی یَوْمَ کَذَا وَ کَذَا بِکَذَا وَ کَذَا فَأَجَبْتُ دَعْوَتَکَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِی یَوْمَ کَذَا وَ کَذَا فَأَعْطَیْتُکَ مَسْأَلَتَکَ أَ لَمْ تَسْتَغِثْنِی [فِی‏] یَوْمِ کَذَا وَ کَذَا فَأَغَثْتُکَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِی فِی ضُرِّ کَذَا وَ کَذَا فَکَشَفْتُ ضُرَّکَ وَ رَحِمْتُ صَوْتَکَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِی مَالًا فَمَلَّکْتُکَ أَ لَمْ تَسْتَخْدِمْنِی فَأَخْدَمْتُکَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِی أَنْ أُزَوِّجَکَ فُلَانَةَ فَزَوَّجْتُکَ وَ هِیَ مَنِیعَةٌ عِنْدَ أَهْلِهَا فَزَوَّجْنَاکَهَا قَالَ فَیَقُولُ الْعَبْدُ بَلَى یَا رَبِّ قَدْ أَعْطَیْتَنِی کُلَّ مَا سَأَلْتُکَ وَ قَدْ کُنْتُ أَسْأَلُکَ الْجَنَّةَ قَالَ فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَلَا فَإِنِّی مُنْجِزٌ لَکَ مَا سَأَلْتَنِیهِ هَذِهِ الْجَنَّةُ لَکَ مُبَاحَةٌ أَرْضَیْتُکَ فَیَقُولُ الْمُؤْمِنُ نَعَمْ یَا رَبِّ وَ قَدْ رَضِیتُ قَالَ فَیَقُولُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى [اللَّهُ لَهُ عَبْدِی‏] إِنِّی کُنْتُ أَرْضَى أَعْمَالَکَ وَ أَنَا أَرْضَى لَکَ حُسْنَ الْجَزَاءِ فَإِنَّ أَفْضَلَ جَزَائِکَ عِنْدِی أَنْ أُسْکِنَکَ الْجَنَّة.[4]

تدبر

1) «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ...»

در آیات قبل، بحث درباره کسانی‌ بود که در ادعای ایمان صادق‌اند: امید به لقاء الله دارند و اهل مجاهده‌اند. اینجا وضعیت آنها را به ایمان و عمل صالح تعبیر کردِ ظاهرا بتوان این دو را بر هم تطبیق داد:

حقیقت ایمانُ امید به لقاء الله استِ

 و حقیقت عمل صالح، تلاش و مجاهده است.[5]


2)‌ «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذی کانُوا یَعْمَلُونَ»

اگر کسی در مسیر درست قرار بگیرد (ایمان) و در حد توان، تلاش خود را انجام دهد (عملوا الصالحات)، نه‌تنها ما به ازای مستقیم ایمان و عمل صالحش را دریافت می‌کند؛ بلکه:

اگر بدی‌ای هم از او سر بزند، خداوند آن را جبران می‌کند؛ و نیز

هنگام جزا دادن هم، این گونه نیست که هر عملی را صرفا به اندازه خودش پاداش دهند؛ بلکه مقیاس را بهترین اعمالش قرار می‌دهند و با آن مقیاس به تمام اعمالش جزا می‌دهند.


3) «لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذی کانُوا یَعْمَلُونَ»

«احسن الذی» را بسیاری از مترجمان به صورت «بهتر از آنچه» ترجمه کرده‌اند که در واقع معادل «احسن من الذی» است. به نظر می‌رسد ترجمه دقیق‌تر آن است که آن را به صورت «بهترینِ آنچه» (یا: بهترِ آنچه) ترجمه کنیم. تفاوتش در این است که:

در تعبیر اول، مقصود این است که جزای آنها بهتر از عمل آنها خواهد بود؛

اما در تعبیر دوم، مقصود این است که معیار جزا دادن به آنها، بهترین عمل‌هایشان خواهد بود؛ یعنی مثلا اگر نمازهای متعددی در عمرشان خوانده‌اند، مقیاس پاداش نماز را بهترین نمازی که خوانده‌اند قرار می‌دهیم. خصوصا که تعبیر «کانوا یعملون» در ادامه آمده دلالت بر استمرار و وجود یک وضعیت همیشگی‌ای در آن فعل می‌کند. (وقتی «کان» قبل از فعل مضارع بیاید، چنین دلالتی دارد. توضیح آن در جلسه34 گذشت. http://yekaye.ir/ya-seen-36-30/ )


4) «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذی کانُوا یَعْمَلُونَ»

مقصود از «پاداش دادن به ازای بهترین آنچه همواره انجام می‌دادند» چیست؟

الف. در هر دسته اعمالی که انجام داده، مقیاس را بهترین موردش قرار می‌دهند و بقیه را بر آن مقیاس پاداش می‌دهند و مواردی که نقطه ضعفی دارد را مورد چشم‌پوشی قرار می‌دهند. (تدبر3) (المیزان، ج16، ص103)

ب. کاملا گشاده‌دست پاداش می‌دهند؛ مثلا نه‌تنها جزای اعمال را می‌دهند، بلکه اگر شخص نیت خوبی هم داشته اما عوامل بیرونی مانع از انجام آن کار شده، آن را هم پاداش می دهند. (حدیث2)

ج.  ...


5) «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ»

چنانکه در «نکات ترجمه‌» اشاره شد «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» یعنی «همه کارهای شایسته را انجام دادند.» ظاهرا یعنی کار شایسته‌ای نبود که در انجامش سستی و قصور بورزند.

اما حتی چنین کسانی، سیئاتی (بدی‌هایی) هم دارند؛ هر چند خداوند آنها را از وجودشان می‌زداید.

ثمره اخلاقی_اجتماعی 

نه از خودمان و نه از دیگران، «خطا نکردن» و «بدی نداشتن» را انتظار نداشته باشیم. حتی کسانی که چنین اهل ایمان و انجام کارهای شایسته هستند، و وعده بهشت گرفته‌اند بدی‌هایی داشته‌اند؛ اما اگر اصل مسیر درست باشد خداوند این گناهانی که گاه و بیگاه عارض انسان می‌شود، می‌بخشد. (همچنین آیه 32 سوره نجم)[6]

پس، نه در صورتی که مرکب گناهی شدیم ناامید شویم (چرا که باب توبه همواره باز است) و نه اگر در شخص مومنی که اهل کارهای خوب است، احیاناً گناهی دیدیم، سریع حکم به بد بودن او نکنیم.


6) «وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ»

ماده «کفر» در اصل به معنای پوشاندن است. اگر بخواهیم خیلی دقیق ترجمه کنیم تعبیر « لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ» را باید چنین ترجمه کنیم:

«بدی‌هایشان را از آنها بپوشانیم».

یعنی اگر کسی اهل ایمان و عمل صالح باشد، ولی به نحوی بدی‌ای هم داشته باشد، خداوند بقدری در حق او مهربان است که نه تنها از بدی‌های او چشم‌پوشی می‌کند، بلکه بدی‌های او را از خود او هم مخفی می‌کند.

کرم بین و لطف خداوندگار                     گنه بنده کرده است و او شرمسار

در مقابل چنین خدای مهربانی هیچ نمی‌توان گفت جز اینکه:

بنده همان به که ز تقصیر خویش               عذر به درگاه خدای آورد

ورنه سزاوار خداوندیش                         کس نتواند که به جای آورد

http://ganjoor.net/saadi/golestan/dibache/




[1] . برخی تذکر داده‌اند با اینکه «جزا» به لحاظ لغوی به «مکافات» بسیار نزدیک است، اما در قرآن کریم هیچگاه برای جزاهای اخروی از «مکافات» استفاده نشده؛ زیرا مکافات (از ماده «کفو») در جایی است که نعمتی را با نعمت هم رتبه و کفو خود پاداش دهند و آنچه خدا می‌دهد برتر و متعالی است از آن عملی که انسان انجام داده است (مفردات ألفاظ القرآن، ص195).

[2] . و قد ذکرنا أنّ المفعول الثانی إذا ذکر مجرّدا عن الباء (أَحْسَنَ الَّذِی) یدلّ على تشدید الجزاء و تعظیمه، بخلاف ما إذا ذکر بالباء (بِأَحْسَنِ الَّذِی کانُوا یَعْمَلُونَ؛ زمر/35) فیشار بها الى السببیّة و الوساطة، أو الى المعادلة (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‏2، ص84)

[3] . شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج‏1، ص568

قَالَ‏ فَارِسٌ أَخْبَرَنَا بِلَالٌ عَنِ الْحَارِثِ عَنِ الْکَلْبِیِّ عَنْ أَبِی صَالِحٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فِی قَوْلِهِ: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» قَالَ: یَعْنِی عَلِیّاً وَ عُبَیْدَةَ وَ حَمْزَةَ «لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ» یَعْنِی ذُنُوبَهُمْ «وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ‏» مِنَ الثَّوَابِ فِی الْجَنَّةِ «أَحْسَنَ الَّذِی کانُوا یَعْمَلُونَ» فِی الدُّنْیَا. فَهَذِهِ الثَّلَاثُ آیَاتٍ نَزَلَتْ فِی عَلِیٍّ وَ صَاحِبَیْهِ ثُمَّ صَارَتْ لِلنَّاسِ عَامَّةِ مَنْ کَانَ عَلَى هَذِهِ الصِّفَةِ.

[4] . مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا کَانَ مِنْ أَمْرِهِ أَنْ یُکْرِمَ عَبْداً وَ لَهُ ذَنْبٌ ابْتَلَاهُ بِالسُّقْمِ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ ذَلِکَ لَهُ ابْتَلَاهُ بِالْحَاجَةِ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ بِهِ ذَلِکَ شَدَّدَ عَلَیْهِ الْمَوْتَ لِیُکَافِیَهُ بِذَلِکَ الذَّنْبِ قَالَ وَ إِذَا کَانَ مِنْ أَمْرِهِ أَنْ یُهِینَ عَبْداً وَ لَهُ عِنْدَهُ حَسَنَةٌ صَحَّحَ بَدَنَهُ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ بِهِ ذَلِکَ وَسَّعَ عَلَیْهِ فِی رِزْقِهِ فَإِنْ هُوَ لَمْ یَفْعَلْ ذَلِکَ بِهِ هَوَّنَ عَلَیْهِ الْمَوْتَ لِیُکَافِیَهُ بِتِلْکَ الْحَسَنَةِ. (الکافی ج‏2، ص444)

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنِ الْحَکَمِ بْنِ عُتَیْبَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا کَثُرَتْ ذُنُوبُهُ وَ لَمْ یَکُنْ عِنْدَهُ مِنَ الْعَمَلِ مَا یُکَفِّرُهَا ابْتَلَاهُ بِالْحُزْنِ لِیُکَفِّرَهَا. (الکافی ج‏2، ص444)

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْعَبْدِیِّ عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ الْعَبْدَ مِنْ عَبِیدِیَ الْمُؤْمِنِینَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ الْعَظِیمَ مِمَّا یَسْتَوْجِبُ بِهِ عُقُوبَتِی فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فَأَنْظُرُ لَهُ فِیمَا فِیهِ صَلَاحُهُ فِی آخِرَتِهِ فَأُعَجِّلُ لَهُ الْعُقُوبَةَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا لِأُجَازِیَهُ بِذَلِکَ الذَّنْبِ وَ أُقَدِّرُ عُقُوبَةَ ذَلِکَ الذَّنْبِ وَ أَقْضِیهِ وَ أَتْرُکُهُ عَلَیْهِ مَوْقُوفاً غَیْرَ مُمْضًى وَ لِی فِی إِمْضَائِهِ الْمَشِیئَةُ وَ مَا یَعْلَمُ عَبْدِی بِهِ فَأَتَرَدَّدُ فِی ذَلِکَ مِرَاراً عَلَى إِمْضَائِهِ ثُمَّ أُمْسِکُ عَنْهُ فَلَا أُمْضِیهِ کَرَاهَةً لِمَسَاءَتِهِ وَ حَیْداً عَنْ إِدْخَالِ الْمَکْرُوهِ عَلَیْهِ فَأَتَطَوَّلُ عَلَیْهِ بِالْعَفْوِ عَنْهُ وَ الصَّفْحِ مَحَبَّةً لِمُکَافَاتِهِ لِکَثِیرِ نَوَافِلِهِ الَّتِی یَتَقَرَّبُ بِهَا إِلَیَّ فِی لَیْلِهِ وَ نَهَارِهِ فَأَصْرِفُ ذَلِکَ الْبَلَاءَ عَنْهُ وَ قَدْ قَدَّرْتُهُ وَ قَضَیْتُهُ وَ تَرَکْتُهُ مَوْقُوفاً وَ لِی فِی إِمْضَائِهِ الْمَشِیئَةُ ثُمَّ أَکْتُبُ لَهُ عَظِیمَ أَجْرِ نُزُولِ ذَلِکَ الْبَلَاءِ وَ أَدَّخِرُهُ وَ أُوَفِّرُ لَهُ أَجْرَهُ وَ لَمْ یَشْعُرْ بِهِ وَ لَمْ یَصِلْ إِلَیْهِ أَذَاهُ وَ أَنَا اللَّهُ الْکَرِیمُ الرَّءُوفُ الرَّحِیمُ. (الکافی ج‏2، ص449)                      

عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِیِّ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ وَعَدَهُ عَلَى عَمَلٍ ثَوَاباً فَهُوَ مُنْجِزٌ لَهُ وَ مَنْ أَوْعَدَهُ عَلَى عَمَلٍ عِقَاباً فَهُوَ فِیهِ بِالْخِیَار (المحاسن، ج‏1، ص246)

[5] . البته علامه طباطبایی هر دوی ایمان و عمل صالح را به جهاد در آیه قبل تطبیق داده است. (المیزان، ج16، ص103)

[6] . الَّذینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فی‏ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقى‏.