377) سوره قیامت (75) آیه 19 ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ
بسم الله الرحمن الرحیم
377) سوره قیامت (75) آیه 19
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ[1]
ترجمه
وانگهی بیشک برعهده ماست بیانش.
حدیث
1) از امام صادق ع روایت شده است که:
خداوند تبارک و تعالی در قرآن بیان و توضیحی برای هر چیزی فروفرستاده است و خداوند هیچ چیزی از آنچه بندگان بدان نیاز دارند رها نکرده است تا هیچ بندهای نتواند بگوید که اگر چنین بود در قرآن نازل میشود؛ چرا که خداوند آن را هم در قرآن نازل کرده است.
الکافی، ج1، ص59
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ عَنْ مُرَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْزَلَ فِی الْقُرْآنِ تِبْیَانَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى وَ اللَّهِ مَا تَرَکَ اللَّهُ شَیْئاً یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْعِبَادُ حَتَّى لَا یَسْتَطِیعَ عَبْدٌ یَقُولُ لَوْ کَانَ هَذَا أُنْزِلَ فِی الْقُرْآنِ- إِلَّا وَ قَدْ أَنْزَلَهُ اللَّهُ فِیهِ.
2) روایت شده که امام صادق ع به عمرو بن قیس فرمودند:
عمرو بن قیس! آیا احساس میکردی که خداوند عز و جل پیامبری فرستاده و کتابی بر او نازل کرده و در آن کتاب هر چه بدان نیاز است [در نقل دیگر: هرچه بشر تا روز قیامت بدان نیازمند است] فرو فرستاده و برای آن دلیل و راهنمایی قرار داده که بدان هدایت کند و برای هر چیزی حد و اندازهای قرار داده و برای هرکس که از آن حد تجاوز کند هم حدی قرار داده است؟
عمرو بن قیس میگوید: گفتم: رسولی فرستاد و کتابی بر او نازل کرد که هر چه بدان احتیاج است در آن آمده؟ و بر آن دلیل و راهنمایی قرار داد و برای هر چیزی حد و اندازهای قرار داد؟
فرمود: بله.
الکافی، ج7، ص175؛ و ج1، ص59[2]؛ بصائر الدرجات[3]، ج1، ص6؛ تفسیر العیاشی، ج1، ص6
أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنِ ابْنِ دُبَیْسٍ الْکُوفِیِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ قَیْسٍ قَالَ
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا عَمْرَو بْنَ قَیْسٍ أَ شَعَرْتَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْسَلَ رَسُولًا وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ کِتَاباً وَ أَنْزَلَ فِی الْکِتَابِ کُلَّ مَا یُحْتَاجُ إِلَیْهِ وَ جَعَلَ لَهُ دَلِیلًا یَدُلُّ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ لِکُلِّ شَیْءٍ حَدّاً وَ لِمَنْ جَاوَزَ الْحَدَّ حَدّاً.
قَالَ قُلْتُ أَرْسَلَ رَسُولًا وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ کِتَاباً وَ أَنْزَلَ فِی الْکِتَابِ کُلَّ مَا یُحْتَاجُ إِلَیْهِ وَ جَعَلَ عَلَیْهِ دَلِیلًا وَ جَعَلَ لِکُلِّ شَیْءٍ حَدّاً.
قَالَ ع نَعَمْ.
3) از امام جواد ع روایت شده است که امام صادق ع فرمودند: یکبار با پدرم [امام باقر ع] مشغول طواف خانه خدا بودیم که مردی که صورتش را پوشانده بود سراغ ایشان آمد و ما را به گوشهای کشید و مطالبی درباره اثبات امامت و ضرورت وجود حجتی در هر زمان که پاسخگوی تمام نیازها و مشکلات بشر باشد، بین آن دو رد و بدل شد. [امام صادق ع همه آن گفتگوها را نقل میکنند تا میرسند به اینجا که: ]
او گفت: یَا ابْنَ رسول اللَّه! اما اینجا یک مساله دشوار و پیچیدهای وجود دارد. اگر آنها [مخالفان] گفتند که حجت خدا، قرآن است [چطور]؟
پدرم فرمود: آنگاه به آنها خواهم گفت: قرآن سخنگو نیست که امر و نهی کند، بلکه این قرآن اهلی دارد که امر و نهی میکنند؛ و به آنها میگویم: گاه برای اهل زمین مشکلی پیش میآید که در سنت و احکامی که در آنها اختلافی نیست، هیچ پاسخی برای آن وجود ندارد؟ و در قرآن پاسخش نیست؟ خداوند ابا کرده است که در مورد آن فتنه علمش را در زمین ظاهر کند؟! و در حکم خدا هیچ جواب و راه گشایشی برای اهل آن وجود ندارد؟!
گفت: یَا ابْنَ رسول اللَّه! اینجاست که آنها درمیمانند. شهادت میدهم که خداوند - عزّ ذکره - علم دارد به هر مصیبت و مشکلی که به مخلوقات میرسد، در زمین یا در جانشان، مشکل دینی یا غیر آن؛ و قرآن را دلیل و راهنمای آن قرار داده است. و آنگاه گفت: یَا ابْنَ رسول اللَّه! آیا میدانی که آن دلیل و راهنما چگونه است؟
امام باقر ع فرمود: بله! او همه حدود و تفسیرشان هنگام حکم کردن را دارد. سپس فرمود: خداوند ابا دارد از اینکه بندهای را به مصیبتی در دین یا جان و مالش مبتلا کند که در زمین کسی نباشد که حکم آن را بداند و راه صواب در آن مصیبت را نشان دهد.
آن مرد گفت: اما در این باب، حجت آنها را در هم کوبیدی؛ مگر اینکه خصم شما بر خداوند افترا ببندد و بگوید خداوند - جل ذکره - حجتی ندارد!
الکافی، ج1، ص246
مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْعَبَّاسِ بْنِ الْحَرِیشِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بَیْنَا أَبِی ع یَطُوفُ بِالْکَعْبَةِ إِذَا رَجُلٌ مُعْتَجِرٌ قَدْ قُیِّضَ لَهُ ...[4]
فَقَالَ هَاهُنَا یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بَابٌ غَامِضٌ أَ رَأَیْتَ إِنْ قَالُوا حُجَّةُ اللَّهِ الْقُرْآنُ قَالَ إِذَنْ أَقُولَ لَهُمْ إِنَّ الْقُرْآنَ لَیْسَ بِنَاطِقٍ یَأْمُرُ وَ یَنْهَى وَ لَکِنْ لِلْقُرْآنِ أَهْلٌ یَأْمُرُونَ وَ یَنْهَوْنَ وَ أَقُولَ قَدْ عَرَضَتْ لِبَعْضِ أَهْلِ الْأَرْضِ مُصِیبَةٌ مَا هِیَ فِی السُّنَّةِ وَ الْحُکْمِ الَّذِی لَیْسَ فِیهِ اخْتِلَافٌ- وَ لَیْسَتْ فِی الْقُرْآنِ أَبَى اللَّهُ لِعِلْمِهِ بِتِلْکَ الْفِتْنَةِ أَنْ تَظْهَرَ فِی الْأَرْضِ وَ لَیْسَ فِی حُکْمِهِ رَادٌّ لَهَا وَ مُفَرِّجٌ عَنْ أَهْلِهَا
فَقَالَ هَاهُنَا تَفْلُجُونَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِکْرُهُ قَدْ عَلِمَ بِمَا یُصِیبُ الْخَلْقَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ أَوْ فِی أَنْفُسِهِمْ مِنَ الدِّینِ أَوْ غَیْرِهِ فَوَضَعَ الْقُرْآنَ دَلِیلًا- قَالَ فَقَالَ الرَّجُلُ هَلْ تَدْرِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ دَلِیلَ مَا هُوَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع نَعَمْ فِیهِ جُمَلُ الْحُدُودِ وَ تَفْسِیرُهَا عِنْدَ الْحُکْمِ فَقَالَ أَبَى اللَّهُ أَنْ یُصِیبَ عَبْداً بِمُصِیبَةٍ فِی دِینِهِ أَوْ فِی نَفْسِهِ أَوْ فِی مَالِهِ لَیْسَ فِی أَرْضِهِ مِنْ حُکْمِهِ قَاضٍ بِالصَّوَابِ فِی تِلْکَ الْمُصِیبَةِ قَالَ فَقَالَ الرَّجُلُ أَمَّا فِی هَذَا الْبَابِ فَقَدْ فَلَجْتَهُمْ بِحُجَّةٍ إِلَّا أَنْ یَفْتَرِیَ خَصْمُکُمْ عَلَى اللَّهِ فَیَقُولَ لَیْسَ لِلَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ حُجَّةٌ ...[5]
تدبر
1) «ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ»
«علینا» به لحاظ نحوی «خبر» است که مقدم آمده، و این دلالت بر «حصر» میکند؛ یعنی: بیانش «تنها» بر عهده ماست.
نتیجه: همان طور که اصل قرآن از جانب خدا آمده، بیان و شرح آن هم باید به نحوی از جانب خدا باشد.
ثمره دینشناسی
آیات متعدد دلالت دارد که همه چیز در قرآن کریم آمده است (نحل/89؛ انعام/38 و 59؛ و نیز احادیث1و2) اما بیان آن و استخراج آن کار هرکسی نیست. قرآن آمده است که تا اختلافات و ابهامات بشر را حل کند، اما خودش مورد اختلاف واقع شده است. اینجاست که امامت و حجتی که مطلب را به طور قطعی بتواند از قرآن استخراج کند، ضرورت پیدا میکند. (حدیث3)
2) «ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ»
این آیه نیز مانند آیات قبل، میتواند در معانی مختلفی به کار رفته باشد. برخی از معانیای که درباره این آیه گفتهاند عبارت است از:
الف. بعد از اینکه آن را حفظ کردی و خواندی، برای تو حقایق آن را بیان میکنیم. (قتاده، به نقل مجمع البیان، ج10، ص601) به عبارت دیگر، بعد از قرائتش، مطالبش را برای تو تبیین کنیم (المیزان، ج20، ص110)
ب. برعهده ماست بیان آن مطالبی که به تو درباره آخرت خبر دادیم (حسن بصری، به نقل مجمع البیان، ج10، ص601)
ج. بر عهده ماست که مطالب قرآن را برای تو حفظ کنیم تا با تلاوت آن بر مردم بتوانی آن را برای مردم بیان کنی (به نقل مجمع البیان، ج10، ص601)
د برعهده ماست که قرآن را به زبان عربی واضحی فروفرستیم که برای مردم کاملا بیان شود و گنگی و ابهامی در آن نماند. (زجاج، به نقل مجمع البیان، ج10، ص601)
ه. در فرضی که معنای این آیات مربوط به قیامت باشد (جلسه قبل، تدبر2.د) در آیه قبل فرمود که ما اعمال تو [= انسانی که در آیات قبل مورد مذمت بود] را جمع کردهایم تا تو آن را بخوانی؛ آنگاه این آیه ناظر به این است که در صورتی که انکار کردی، بیان آن برعهده خود ماست. (به نقل مجمع البیان، ج10، ص601)
و. ...[6]
3) «ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ»
بیان قرآن فقط بر عهده ماست.
شاید بتوان نتیجه گرفت که کسی که میخواهد به شرح و بیان آیات قرآن برای مردم بپردازد، واقعا باید خودش را هیچ نبیند و فقط از خدا بخواهد که مطالب صحیح را بر زبان و قلم وی جاری کند.
ثمره اخلاقی- اجتماعی
اگر بیان مطالب قرآن در اصل برعهده خداست و ما هیچ کارهایم، در صورتی که مطلبی درستی را از قرآن فهمیده و بیان کردیم که دیگران تاکنون نگفتهاند، آیا حق داریم مدعی «مالکیت معنوی» آن شویم به طوری که کسی بدون اجازه و استناد به ما، حق گفتن، نوشتن ویا منتشر کردن آن را نداشته باشد؟!
4) «ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ»
مطلب دریافتی از یکی از اعضای محترم کانال
با توجه به زیارت آلیس که درباره امام زمان میگوییم «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَه» میتوان امام زمان را مصداق بارز این آیه دانست که خداوند به وسیله اوست که قرآن را بیان میکند.
[1] . ابن شاذان القمی در الفضائل، ص174، روایت کرده است که در مصحف ابنمسعود این آیه به صورت «ان علیا بیانه» تلاوت میشده است:
وَ بِالْإِسْنَادِ یَرْفَعُهُ إِلَى الثِّقَاتِ الَّذِینَ کَتَبُوا الْأَخْبَارَ أَنَّهُمْ وَضَحَ لَهُمْ فِیمَا وَجَدُوا وَ بَانَ لَهُمْ مِنْ أَسْمَاءِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع ثَلَاثُمِائَةِ اسْمٍ فِی الْقُرْآنِ مِنْهَا مَا رَوَاهُ بِالْإِسْنَادِ الصَّحِیحِ عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ قَوْلَهُ تَعَالَى «وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ» وَ قَوْلَهُ تَعَالَى «وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِیًّا» وَ قَوْلَهُ تَعَالَى «وَ اجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ» وَ قَوْلَهُ تَعَالَى «إِنَّ عَلَیْنا [علیا] جَمعَهُ وَ قُرْآنَهُ [قرأ به] فَإِذا قَرَأْناهُ [قرأه] فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ثُمَّ إِنَّ عَلِیاً بَیانُه» و ...
و این مطلب در الهدایة الکبرى، ص92 نیز آمده است:
وَ رُوِیَتِ الْأَسَانِیدُ الصَّحِیحَةُ وَ وُجِدَتْ فِی قِرَاءَةِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ (رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ) - الذَّیِ قَالَ النَّبِیُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) مَنْ أَرَادَ أَنْ یَسْمَعَ الْقُرْآنَ غَضّاً طَرِیّاً کَمَا أَنْزَلَهُ اللَّهُ تَعَالَى فَلْیَسْمَعْهُ مِنْ فَمِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ، وَ بِهَذَا کَانَ یَدْعُوهُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) لِأَبِیهِ- ، فَفِی قِرَاءَتِهِ: إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ، فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ، ثُمَّ إِنَّ عَلِیّاً بَیَانُه
[2] . سند و عبارت در اینجا اندکی تفاوت دارد؛ و هم در این نقل و هم در نقلهای بصائر الدرجات و عیاشی، همگی این را از امام باقر ع دانستهاند.:
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ الْمُنْذِرِ عَنْ عُمَرَ بْنِ قَیْسٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یَدَعْ شَیْئاً یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْأُمَّةُ إِلَّا أَنْزَلَهُ فِی کِتَابِهِ وَ بَیَّنَهُ لِرَسُولِهِ ص وَ جَعَلَ لِکُلِّ شَیْءٍ حَدّاً وَ جَعَلَ عَلَیْهِ دَلِیلًا یَدُلُّ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ عَلَى مَنْ تَعَدَّى ذَلِکَ الْحَدَّ حَدّاً.
[3] . حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُنْذِرِ عَنْ عُمَرَ بْنِ قَیْسٍ الْمَاصِرِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَدَعْ شَیْئاً یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْأُمَّةُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَّا أَنْزَلَهُ فِی کِتَابِهِ وَ بَیَّنَهُ لِرَسُولِهِ وَ جَعَلَ لِکُلِّ شَیْءٍ حَدّاً وَ جَعَلَ عَلَیْهِ دَلِیلًا یَدُلُّ عَلَیْهِ.
وی با سند دیگری هم روایت کرده است:
وَ رَوَى إِبْرَاهِیمُ بْنُ هَاشِمٍ عَنْ یَحْیَى بْنِ أَبِی عِمْرَانَ عَنْ یُونُسَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنَ مُنْذِرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ قَیْسٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع مِثْلَ ذَلِکَ.
[4] . متن کامل حدیث که از ص243 شروع میشود، چنین است:
فَقَطَعَ عَلَیْهِ أُسْبُوعَهُ حَتَّى أَدْخَلَهُ إِلَى دَارٍ جَنْبَ الصَّفَا فَأَرْسَلَ إِلَیَّ فَکُنَّا ثَلَاثَةً فَقَالَ مَرْحَباً یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى رَأْسِی وَ قَالَ بَارَکَ اللَّهُ فِیکَ یَا أَمِینَ اللَّهِ بَعْدَ آبَائِهِ یَا أَبَا جَعْفَرٍ إِنْ شِئْتَ فَأَخْبِرْنِی وَ إِنْ شِئْتَ فَأَخْبَرْتُکَ وَ إِنْ شِئْتَ سَلْنِی وَ إِنْ شِئْتَ سَأَلْتُکَ وَ إِنْ شِئْتَ فَاصْدُقْنِی وَ إِنْ شِئْتَ صَدَقْتُکَ قَالَ کُلَّ ذَلِکَ أَشَاءُ قَالَ فَإِیَّاکَ أَنْ یَنْطِقَ لِسَانُکَ عِنْدَ مَسْأَلَتِی بِأَمْرٍ تُضْمِرُ لِی غَیْرَهُ قَالَ إِنَّمَا یَفْعَلُ ذَلِکَ مَنْ فِی قَلْبِهِ عِلْمَانِ یُخَالِفُ أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَى أَنْ یَکُونَ لَهُ عِلْمٌ فِیهِ اخْتِلَافٌ قَالَ هَذِهِ مَسْأَلَتِی وَ قَدْ فَسَّرْتَ طَرَفاً مِنْهَا أَخْبِرْنِی عَنْ هَذَا الْعِلْمِ الَّذِی لَیْسَ فِیهِ اخْتِلَافٌ مَنْ یَعْلَمُهُ قَالَ أَمَّا جُمْلَةُ الْعِلْمِ فَعِنْدَ اللَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ وَ أَمَّا مَا لَا بُدَّ لِلْعِبَادِ مِنْهُ فَعِنْدَ الْأَوْصِیَاءِ قَالَ فَفَتَحَ الرَّجُلُ عَجِیرَتَهُ وَ اسْتَوَى جَالِساً وَ تَهَلَّلَ وَجْهُهُ وَ قَالَ هَذِهِ أَرَدْتُ وَ لَهَا أَتَیْتُ زَعَمْتَ أَنَّ عِلْمَ مَا لَا اخْتِلَافَ فِیهِ مِنَ الْعِلْمِ عِنْدَ الْأَوْصِیَاءِ فَکَیْفَ یَعْلَمُونَهُ قَالَ کَمَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَعْلَمُهُ إِلَّا أَنَّهُمْ لَا یَرَوْنَ مَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَرَى لِأَنَّهُ کَانَ نَبِیّاً وَ هُمْ مُحَدَّثُونَ وَ أَنَّهُ کَانَ یَفِدُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَیَسْمَعُ الْوَحْیَ وَ هُمْ لَا یَسْمَعُونَ فَقَالَ صَدَقْتَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ سَآتِیکَ بِمَسْأَلَةٍ صَعْبَةٍ أَخْبِرْنِی عَنْ هَذَا الْعِلْمِ مَا لَهُ لَا یَظْهَرُ کَمَا کَانَ یَظْهَرُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ فَضَحِکَ أَبِی ع- وَ قَالَ أَبَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُطْلِعَ عَلَى عِلْمِهِ إِلَّا مُمْتَحَناً لِلْإِیمَانِ بِهِ کَمَا قَضَى عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص أَنْ یَصْبِرَ عَلَى أَذَى قَوْمِهِ وَ لَا یُجَاهِدَهُمْ إِلَّا بِأَمْرِهِ فَکَمْ مِنِ اکْتِتَامٍ قَدِ اکْتَتَمَ بِهِ حَتَّى قِیلَ لَهُ فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ وَ ایْمُ اللَّهِ أَنْ لَوْ صَدَعَ قَبْلَ ذَلِکَ لَکَانَ آمِناً وَ لَکِنَّهُ إِنَّمَا نَظَرَ فِی الطَّاعَةِ وَ خَافَ الْخِلَافَ فَلِذَلِکَ کَفَّ فَوَدِدْتُ أَنَّ عَیْنَکَ تَکُونُ مَعَ مَهْدِیِّ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ الْمَلَائِکَةُ بِسُیُوفِ آلِ دَاوُدَ بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ تُعَذِّبُ أَرْوَاحَ الْکَفَرَةِ مِنَ الْأَمْوَاتِ وَ تُلْحِقُ بِهِمْ أَرْوَاحَ أَشْبَاهِهِمْ مِنَ الْأَحْیَاءِ ثُمَّ أَخْرَجَ سَیْفاً ثُمَّ قَالَ هَا إِنَّ هَذَا مِنْهَا قَالَ فَقَالَ أَبِی إِی وَ الَّذِی اصْطَفَى مُحَمَّداً عَلَى الْبَشَرِ قَالَ فَرَدَّ الرَّجُلُ اعْتِجَارَهُ وَ قَالَ أَنَا إِلْیَاسُ مَا سَأَلْتُکَ عَنْ أَمْرِکَ وَ بِی مِنْهُ جَهَالَةٌ غَیْرَ أَنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَکُونَ هَذَا الْحَدِیثُ قُوَّةً لِأَصْحَابِکَ وَ سَأُخْبِرُکَ بِآیَةٍ أَنْتَ تَعْرِفُهَا إِنْ خَاصَمُوا بِهَا فَلَجُوا قَالَ فَقَالَ لَهُ أَبِی إِنْ شِئْتَ أَخْبَرْتُکَ بِهَا قَالَ قَدْ شِئْتُ قَالَ إِنَّ شِیعَتَنَا إِنْ قَالُوا لِأَهْلِ الْخِلَافِ لَنَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ لِرَسُولِهِ ص- إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ إِلَى آخِرِهَا فَهَلْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَعْلَمُ مِنَ الْعِلْمِ شَیْئاً لَا یَعْلَمُهُ فِی تِلْکَ اللَّیْلَةِ أَوْ یَأْتِیهِ بِهِ جَبْرَئِیلُ ع فِی غَیْرِهَا فَإِنَّهُمْ سَیَقُولُونَ لَا فَقُلْ لَهُمْ فَهَلْ کَانَ لِمَا عَلِمَ بُدٌّ مِنْ أَنْ یُظْهِرَ فَیَقُولُونَ لَا فَقُلْ لَهُمْ فَهَلْ کَانَ فِیمَا أَظْهَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ عِلْمِ اللَّهِ عَزَّ ذِکْرُهُ اخْتِلَافٌ فَإِنْ قَالُوا لَا فَقُلْ لَهُمْ فَمَنْ حَکَمَ بِحُکْمِ اللَّهِ فِیهِ اخْتِلَافٌ فَهَلْ خَالَفَ رَسُولَ اللَّهِ ص فَیَقُولُونَ نَعَمْ فَإِنْ قَالُوا لَا فَقَدْ نَقَضُوا أَوَّلَ کَلَامِهِمْ فَقُلْ لَهُمْ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ فَإِنْ قَالُوا مَنِ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ فَقُلْ مَنْ لَا یَخْتَلِفُ فِی عِلْمِهِ فَإِنْ قَالُوا فَمَنْ هُوَ ذَاکَ فَقُلْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص صَاحِبَ ذَلِکَ فَهَلْ بَلَّغَ أَوْ لَا فَإِنْ قَالُوا قَدْ بَلَّغَ فَقُلْ فَهَلْ مَاتَ ص وَ الْخَلِیفَةُ مِنْ بَعْدِهِ یَعْلَمُ عِلْماً لَیْسَ فِیهِ اخْتِلَافٌ فَإِنْ قَالُوا لَا فَقُلْ إِنَّ خَلِیفَةَ رَسُولِ اللَّهِ ص مُؤَیَّدٌ وَ لَا یَسْتَخْلِفُ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَّا مَنْ یَحْکُمُ بِحُکْمِهِ وَ إِلَّا مَنْ یَکُونُ مِثْلَهُ إِلَّا النُّبُوَّةَ- وَ إِنْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمْ یَسْتَخْلِفْ فِی عِلْمِهِ أَحَداً فَقَدْ ضَیَّعَ مَنْ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ مِمَّنْ یَکُونُ بَعْدَهُ فَإِنْ قَالُوا لَکَ فَإِنَّ عِلْمَ رَسُولِ اللَّهِ ص کَانَ مِنَ الْقُرْآنِ فَقُلْ- حم. وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ. إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ فِیها إِلَى قَوْلِهِ- إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ فَإِنْ قَالُوا لَکَ لَا یُرْسِلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا إِلَى نَبِیٍّ فَقُلْ هَذَا الْأَمْرُ الْحَکِیمُ الَّذِی یُفْرَقُ فِیهِ هُوَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ الَّتِی تَنْزِلُ مِنْ سَمَاءٍ إِلَى سَمَاءٍ أَوْ مِنْ سَمَاءٍ إِلَى أَرْضٍ فَإِنْ قَالُوا مِنْ سَمَاءٍ إِلَى سَمَاءٍ فَلَیْسَ فِی السَّمَاءِ أَحَدٌ یَرْجِعُ مِنْ طَاعَةٍ إِلَى مَعْصِیَةٍ فَإِنْ قَالُوا مِنْ سَمَاءٍ إِلَى أَرْضٍ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ أَحْوَجُ الْخَلْقِ إِلَى ذَلِکَ فَقُلْ فَهَلْ لَهُمْ بُدٌّ مِنْ سَیِّدٍ یَتَحَاکَمُونَ إِلَیْهِ فَإِنْ قَالُوا فَإِنَّ الْخَلِیفَةَ هُوَ حَکَمُهُمْ فَقُلْ اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ إِلَى قَوْلِهِ خالِدُونَ لَعَمْرِی مَا فِی الْأَرْضِ وَ لَا فِی السَّمَاءِ وَلِیٌّ لِلَّهِ عَزَّ ذِکْرُهُ إِلَّا وَ هُوَ مُؤَیَّدٌ وَ مَنْ أُیِّدَ لَمْ یُخْطِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ عَدُوٌّ لِلَّهِ عَزَّ ذِکْرُهُ إِلَّا وَ هُوَ مَخْذُولٌ وَ مَنْ خُذِلَ لَمْ یُصِبْ کَمَا أَنَّ الْأَمْرَ لَا بُدَّ مِنْ تَنْزِیلِهِ مِنَ السَّمَاءِ یَحْکُمُ بِهِ أَهْلُ الْأَرْضِ کَذَلِکَ لَا بُدَّ مِنْ وَالٍ فَإِنْ قَالُوا لَا نَعْرِفُ هَذَا فَقُلْ لَهُمْ قُولُوا مَا أَحْبَبْتُمْ أَبَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَعْدَ مُحَمَّدٍ ص أَنْ یَتْرُکَ الْعِبَادَ وَ لَا حُجَّةَ عَلَیْهِمْ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثُمَّ وَقَفَ
[5] ادامه حدیث چنین است:
وَ لَکِنْأَخْبِرْنِی عَنْ تَفْسِیرِ- لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ مِمَّا خُصَّ بِهِ عَلِیٌّ ع- وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ قَالَ فِی أَبِی فُلَانٍ وَ أَصْحَابِهِ وَاحِدَةٌ مُقَدِّمَةٌ وَ وَاحِدَةٌ مُؤَخِّرَةٌ- لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ مِمَّا خُصَّ بِهِ عَلِیٌّ ع- وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ مِنَ الْفِتْنَةِ الَّتِی عَرَضَتْ لَکُمْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص- فَقَالَ الرَّجُلُ أَشْهَدُ أَنَّکُمْ أَصْحَابُ الْحُکْمِ الَّذِی لَا اخْتِلَافَ فِیهِ ثُمَّ قَامَ الرَّجُلُ وَ ذَهَبَ فَلَمْ أَرَهُ.
[6] . علامه طباطبایی نقل قولی میآورد که برخی این آیات را خطاب به پیامبر درباره قیامت دانسته و این طور توضیح دادهاند «و عن بعضهم أن الآیات الأربع متصلة بما تقدم من حدیث یوم القیامة، و خطاب «لا تُحَرِّکْ» للنبی ص، و ضمیر «بِهِ» لیوم القیامة، و المعنى لا تتفوه بالسؤال عن وقت القیامة أصلا و لو کنت غیر مکذب و لا مستهزئ «لِتَعْجَلَ بِهِ» أی بالعلم به «إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ» أی من الواجب فی الحکمة أن نجمع من نجمعه فیه و نوحی شرح وصفه إلیک فی القرآن «فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ» أی إذا قرأنا ما یتعلق به فاتبع ذلک بالعمل بما یقتضیه من الاستعداد له «ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ» أی إظهار ذلک بالنفخ فی الصور انتهى ملخصا» و با گفتن «و هو کما ترى» نارضایتی خود از این برداشت را اعلام میدارند. (المیزان، ج20، ص111)