369) سوره قیامت (75) آیه 10 یَقُولُ الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ أَ
بسم الله الرحمن الرحیم
369) سوره قیامت (75) آیه 10
یَقُولُ الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ[1]
ترجمه
انسان گوید آن روز کجاست [جای] فرار؟
میلاد امام باقر ع و حلول ماه رجب مبارک باد
نکات ترجمه
«الْمَفَرُّ» از ماده «فرر» گرفته شده است که کلمه «فرار» به معنای «گریختن و خود را از دام خطر رهانیدن» است (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج9، ص54)[2] و گفتهاند کلمه «مفرّ» هم به معنای «محل فرار، گریزگاه» به کار میرود، هم به معنای «وقت فرار»، و هم به معنای مصدری (خود فرار کردن)؛ و در این آیه هر سه معنا محتمل است (مفردات ألفاظ القرآن، ص628)
اگرچه قرائت این کلمه به صورت «مَفَرّ» رایجتر است، اما در قرائات شاذه به صورت «مَفِرّ» و حتی «مِفَرّ» هم قرائت شده است (مجمعالبیان، ج10، ص595).[3]
حدیث
1) روایت شده است که حضرت یحیی ع در طول شب دائما در فکر بهشت و جهنم بود تا اینکه شبش صبح میشد و خوابش نمیبُرد؛ و سپس هنگام صبح میگفت:
خدایا ! کجاست [جای] فرار؟ و کجاست محل قرار؟ خدایا [جای] فراری جز به سوی تو نیست.
مصباح الشریعة، ص86
رُوِیَ عَنْ یَحْیَی بْنِ زَکَرِیَّا ع أَنَّهُ کَانَ یُفَکِّرُ فِی طُولِ اللَّیْلِ فِی أَمْرِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ فَیَسْهَرُ لَیْلَتَهُ وَ لَا یَأْخُذُهُ النَّوْمُ ثُمَّ یَقُولُ عِنْدَ الصَّبَاحِ اللَّهُمَّ أَیْنَ الْمَفَرُّ وَ أَیْنَ الْمُسْتَقَرُّ اللَّهُمَّ لَا مَفَرَّ إِلَّا إِلَیْک.[4]
2) از امام کاظم ع از پدرانشان روایت شده است که امام حسین ع فرمود:
یکبار در مسجد نشسته بودیم که موذن از مناره بالا رفت و گفت: الله اکبر الله اکبر. بناگاه اشک از دیدگان امیرالمومنین ع سرازیر شد چنانکه از گریهاش ما هم به گریه افتادیم.
چون موذن تمام کرد حضرت فرمود: آیا میدانید که موذن چه میگوید؟
گفتیم خداوند و رسولش و وصی او بهتر میدانند.
[سپس حضرت علی ع شروع به توضیح فقرات اذان کردند تا بدینجا که: ]
اما اینکه گفت «شهادت میدهم که خدایی جز الله نیست» اعلام است به اینکه شهادت دادنی جایز نیست مگر با شناخت قلبی، گویی که میگوید: بدان که همانا هیچ معبودی جز خداوند عز و جل نیست و هر معبودی جز خداوند عز و جل باطل است، و با زبانم اقرار میکنم بدانچه در قلبم هست از علم به اینکه خدایی جز الله نیست و شهادت میدهم که هیچ پناهگاهی از خدا جز به خودش نیست واز شر هیچ شرور و فتنه هیچ فتنهگری جز به خداوند نمیتوان پناه برد ...
التوحید (للصدوق)، ص239-238
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْمَرْوَزِیُّ الْحَاکِمُ الْمُقْرِئُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَمْرٍو مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْمُقْرِئُ الْجُرْجَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْمَوْصِلِیُّ بِبَغْدَادَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَاصِمٍ الطَّرِیفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو زَیْدٍ عَیَّاشُ بْنُ یَزِیدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْکَحَّالُ مَوْلَی زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ قَالَ أَخْبَرَنِی أَبِی یَزِیدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِی مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ: کُنَّا جُلُوساً فِی الْمَسْجِدِ إِذَا صَعِدَ الْمُؤَذِّنُ الْمَنَارَةَ فَقَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ فَبَکَی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع وَ بَکَیْنَا بِبُکَائِهِ فَلَمَّا فَرَغَ الْمُؤَذِّنُ قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا یَقُولُ الْمُؤَذِّنُ قُلْنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ وَصِیُّهُ أَعْلَمُ فَقَالَ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا یَقُولُ لَضَحِکْتُمْ قَلِیلًا وَ لَبَکَیْتُمْ کَثِیراً ...[5]
وَ أَمَّا قَوْلُهُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَإِعْلَامٌ بِأَنَّ الشَّهَادَةَ لَا تَجُوزُ إِلَّا بِمَعْرِفَةٍ مِنَ الْقَلْبِ کَأَنَّهُ یَقُولُ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا مَعْبُودَ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنَّ کُلَّ مَعْبُودٍ بَاطِلٌ سِوَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أُقِرُّ بِلِسَانِی بِمَا فِی قَلْبِی مِنَ الْعِلْمِ بِأَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْهِ وَ لَا مَنْجَی مِنْ شَرِّ کُلِّ ذِی شَرٍّ وَ فِتْنَةِ کُلِّ ذِی فِتْنَةٍ إِلَّا بِاللَّه ...[6]
2) روزی جماعتی از شیعیان در محضر امام باقر ع بودند. حضرت آنها را موعظه کرد و هشدار داد؛ اما آنها چندان جدی نگرفتند. ایشان ناراحت شدند. دقایقی سر به زیر انداختند و سپس سر بلند کرده و سخنانی آتشین در مواخذه آنها بر زبان راندند و در پایان فرمودند:
ای فرزندِ سه روز! روزی که در آن زاده شدی، و روزی که تو را در قبرت میگذارند، و روزی که از قبرت به جانب پروردگارت رهسپار خواهی شد! که چه روز عظیمی است آن روز! وای از هیبت شگفتیآورش و شترهایی که آب را بر آنها بستهاند [کنایه از شدت وخامت اوضاع] !
چه شده که بدنهایتان را آباد و دلهایتان را ویران میبینم؟!
به خدا سوگند اگر آنچه را ملاقات خواهید کرد و به سوی او رهسپارید میدیدید، میگفتید: «ای کاش بازگردانده میشدیم و دیگر آیات پروردگارمان را تکذیب نمیکردیم و از مؤمنان میشدیم» (انعام/27) و گویندهای که جلیل است فرمود: «بلکه برای آنها آنچه پیش از آن پنهان میکردند آشکار شده، و اگر (به دنیا) بازگردانده شوند حتما به آنچه از آن نهی شدهاند برمیگردند، و بیشک آنان دروغگویند.» (انعام/28)
تحف العقول، ص292
وَ حَضَرَهُ [الإمام الباقر أبی جعفر محمد بن علی ع] ذَاتَ یَوْمٍ جَمَاعَةٌ مِنَ الشِّیعَةِ فَوَعَظَهُمْ وَ حَذَّرَهُمْ وَ هُمْ سَاهُونَ لَاهُونَ فَأَغَاظَهُ ذَلِکَ فَأَطْرَقَ مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَیْهِمْ فَقَال:
... یَا ابْنَ الْأَیَّامِ الثَّلَاثِ یَوْمِکَ الَّذِی وُلِدْتَ فِیهِ وَ یَوْمِکَ الَّذِی تَنْزِلُ فِیهِ قَبْرَکَ وَ یَوْمِکَ الَّذِی تَخْرُجُ فِیهِ إِلَی رَبِّکَ فَیَا لَهُ مِنْ یَوْمٍ عَظِیمٍ یَا ذَوِی الْهَیْئَةِ الْمُعْجِبَةِ وَ الْهِیمِ الْمُعْطَنَةِ مَا لِی أَرَی أَجْسَامَکُمْ عَامِرَةً وَ قُلُوبَکُمْ دَامِرَةً أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ عَایَنْتُمْ مَا أَنْتُمْ مُلَاقُوهُ وَ مَا أَنْتُمْ إِلَیْهِ صَائِرُونَ لَقُلْتُمْ «یا لَیْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُکَذِّبَ بِآیاتِ رَبِّنا وَ نَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» قَالَ جَلَّ مِنْ قَائِلٍ «بَلْ بَدا لَهُمْ ما کانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُون».
تدبر
1) «یَقُولُ الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ»
این انسانی که امروز در مورد زنده شدن در قیامت تردید میکند (قیامت/3) و میگوید قیامت کی و کجاست (قیامت/6) در روز قیامت دنبال راه فراری میگردد؛ اما دیگر دیر شده است. (حدیث3)
2) «یَقُولُ الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ»
راه فرار در قیامت کجاست؟
اگر قیامت محل ظهور همهکاره بودن خداوند است، پس تنها جایی که مَفَرّ است، خود اوست (احادیث1 و 2)؛
و کسی در آنجا به او پناه میبرد، که در دنیا به او پناه برده باشد؛
اما کسی که از او رویگردان بوده، آنجا که بطلان هر امر غیرخدایی آشکار می گردد، کجا میخواهد برود؟
3) «یَقُولُ الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ»
انسانی که ایمان نداشت و آن را نامعقول جلوه میداد و برای اینکه جلوی خود را باز کند [که هر گناهی دلش میخواهد انجام دهد]، درباره آن چون و چرا میکرد (قیامت/3-6)، در قیامت دنبال راه فرار میگردد.
اگر هر آنچه در آخرت رخ میدهد، باطن عمل خود شخص در دنیا بوده، این «دنبال راه فرار گشتن» مربوط به چیست؟
الف. این ظهور ملکات دنیوی اوست که وقتی در سختیها میافتاد دنبال راه نجات میگشت؛ و اینک هنگام مواجهه با حقیقت، روال سابقش [که نسبت به جدی بودن قیامت بیاعتنا بود] را کاملا انکار میکند، آن گونه در آیات دیگر حکایت شده (انعام/23؛ مجادله/18) که در عرصه قیامت، مشرکان هم شرکورزیدنشان را انکار میکنند. (المیزان، ج20، ص105)
ب. چهبسا بتوان گفت همین بیپناهی و درماندگی و دنبال راه فرار گشتن نیز بازتاب حقیقت زندگی دنیوی خود اوست!
نکته تخصصی انسانشناسی
اگر توجه کنیم که قیامت باطن دنیاست، آنگاه این انسانی که در قیامت دنبال راه فرار است، در همین دنیایش هم حقیقتا مضطرب و بیپناه بوده است؛ و سعی میکرده با سرگرم کردن خویش، این درماندگی و بیچارگی خود را نادیده بگیرد.
با این توضیح، چهبسا بتوان این آیه را روی دیگر آیهای دانست که میفرماید: «الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب؛ کسانی که ایمان آوردند و دلهایشان با یاد خدا آرامش مییابد؛ بدانید که دلها تنها با یاد خدا آرامش مییابد» (رعد/28).
ج. انسان موجودی است که نیازمند و محتاج آفریده شده است؛ و تنها رجوع به خداست که نیاز واقعی وی را رفع میکند. اگر کسی در دنیا احساس بینیازی کرد و سر به طغیان برداشت (علق/6-7)، نیاز خود به خدا را انکار کرد، این گونه نیست که واقعا از هر پناهگاه و تکیهگاهی بینیاز شده باشد؛ و در قیامت است که معلوم میشود چه کسی بیپشتوانه مانده است.
4) «یَقُولُ الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ»
عموم مفسران و علمای نحو، «یومئذ» را ظرف متعلق به «یقول» دانستهاند (در آن روز چنین میگوید که...) و لذا آن را بر انسان منحرفی که منکر قیامت بود تطبیق دادهاند. در عین اینکه این معنا صحیح است، اما گزینه دیگر این است که «یومئذ» را به لحاظ نحوی مقول قولِ (= گفته و سخنِ) این انسان قلمداد کنیم و آنگاه مراد از آیه چنین میشود: «انسان میگوید: آن روز جای فرار کجاست.»
آنگاه این آیه در قبال آیات قبل، مقایسه بین دو انسان خواهد بود: انسانی که در آخرت تردید میاندازد و میگوید آخرت کی و کجاست؟ و انسانی که از حالا دلنگران آخرت خویش است و میگوید برای رهایی و فرار از عذاب آخرت چه تدبیری بیندیشم؟
توجه: با توجه به قاعده «امکان استفاده یک لفظ در چند معنا»، صحیح بودن یک معنا، دلیل بر غلط بودن معنای دیگر نمیشود؛ و لذا هر دو معنا با دو لحاظ جداگانه میتواند مورد نظر بوده باشد.
[1] . فی الشواذ قراءة ابن عباس و عکرمة و أیوب السختیانی و الحسن المَفِر بفتح المیم و کسر الفاء و قراءة الزهری المِفَر بکسر المیم و فتح الفاء (مجمع البیان، ج10، ص595)
[2] . اصل این ماده را «انکشاف و پردهبرداری از روی چیزی» دانستهاند (معجم المقاییس اللغة، ج4، ص: 439) و برخی توضیح دادهاند که فرار عبارت است از حرکت سریعی به منظور انکشاف و رهایی از بلا و ابتلا (هو الحرکة السریعة مدبرا للتخلّص عن إبتلاء أو لانکشاف إبتلاء. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج9، ص54)
[3] . برخی بر این باورند که اگر به صورت «مفَر» خوانده شود مصدر میمی است (به معنای خود فرار کردن) و اگر به صورت «مَفِر» خوانده شود، اسم مکان است (إعراب القرآن و بیانه، ج10، ص298: المفر مصدر میمی بمعنی الفرار او اسم مکان للفرار و الأول مفتوح الفاء و الثانی مکسورها و قد قرئ بهما) در حالی که سخن قابل دفاعی نیست، زیرا اسم مکان در وزن «مفعَل» هم رایج است مانند مطبخ و مشهد.
[4] در دعاهای متعددی که از معصومین ع روایت شده است، بر این مطلب که مفری از خدا وجود ندارد، تاکید شده است که برخی از آنها در جلسات بعد خواهد آمد؛ ان شاءالله
[5] . فَلِقَوْلِهِ اللَّهُ أَکْبَرُ مَعَانٍ کَثِیرَةٌ مِنْهَا أَنَّ قَوْلَ الْمُؤَذِّنِ اللَّهُ أَکْبَرُ یَقَعُ عَلَی قِدَمِهِ وَ أَزَلِیَّتِهِ وَ أَبَدِیَّتِهِ وَ عِلْمِهِ وَ قُوَّتِهِ وَ قُدْرَتِهِ وَ حِلْمِهِ وَ کَرَمِهِ وَ جُودِهِ وَ عَطَائِهِ وَ کِبْرِیَائِهِ فَإِذَا قَالَ الْمُؤَذِّنُ اللَّهُ أَکْبَرُ فَإِنَّهُ یَقُولُ اللَّهُ الَّذِی لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ وَ بِمَشِیَّتِهِ کَانَ الْخَلْقُ وَ مِنْهُ کَانَ کُلُّ شَیْءٍ لِلْخَلْقِ وَ إِلَیْهِ یَرْجِعُ الْخَلْقُ وَ هُوَ الْأَوَّلُ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ لَمْ یَزَلْ وَ الْآخِرُ بَعْدَ کُلِّ شَیْءٍ لَا یَزَالُ وَ الظَّاهِرُ فَوْقَ کُلِّ شَیْءٍ لَا یُدْرَکُ وَ الْباطِنُ دُونَ کُلِّ شَیْءٍ لَا یُحَدُّ فَهُوَ الْبَاقِی وَ کُلُّ شَیْءٍ دُونَهُ فَانٍ وَ الْمَعْنَی الثَّانِی اللَّهُ أَکْبَرُ أَیِ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ عَلِمَ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ قَبْلَ أَنْ یَکُونَ وَ الثَّالِثُ اللَّهُ أَکْبَرُ أَیِ الْقَادِرُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ یَقْدِرُ عَلَی مَا یَشَاءُ الْقَوِیُّ لِقُدْرَتِهِ الْمُقْتَدِرُ عَلَی خَلْقِهِ الْقَوِیُّ لِذَاتِهِ قُدْرَتُهُ قَائِمَةٌ عَلَی الْأَشْیَاءِ کُلِّهَا- إِذا قَضی أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ وَ الرَّابِعُ اللَّهُ أَکْبَرُ عَلَی مَعْنَی حِلْمِهِ وَ کَرَمِهِ یَحْلُمُ کَأَنَّهُ لَا یَعْلَمُ وَ یَصْفَحُ کَأَنَّهُ لَا یَرَی وَ یَسْتُرُ کَأَنَّهُ لَا یُعْصَی لَا یُعَجِّلُ بِالْعُقُوبَةِ کَرَماً وَ صَفْحاً وَ حِلْماً وَ الْوَجْهُ الْآخَرُ فِی مَعْنَی اللَّهُ أَکْبَرُ أَیِ الْجَوَادُ جَزِیلُ الْعَطَاءِ کَرِیمُ الْفَعَالِ وَ الْوَجْهُ الْآخَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ فِیهِ نَفْیُ کَیْفِیَّتِهِ کَأَنَّهُ یَقُولُ اللَّهُ أَجَلُّ مِنْ أَنْ یُدْرِکَ الْوَاصِفُونَ قَدْرَ صِفَتِهِ الَّتِی هُوَ مَوْصُوفٌ بِهَا وَ إِنَّمَا یَصِفُهُ الْوَاصِفُونَ عَلَی قَدْرِهِمْ لَا عَلَی قَدْرِ عَظَمَتِهِ وَ جَلَالِهِ تَعَالَی اللَّهُ عَنْ أَنْ یُدْرِکَ الْوَاصِفُونَ صِفَتَهُ عُلُوّاً کَبِیراً وَ الْوَجْهُ الْآخَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ کَأَنَّهُ یَقُولُ اللَّهُ أَعْلَی وَ أَجَلُّ وَ هُوَ الْغَنِیُّ عَنْ عِبَادِهِ لَا حَاجَةَ بِهِ إِلَی أَعْمَالِ خَلْقِهِ-
[6] . ِ وَ فِی الْمَرَّةِ الثَّانِیَةِ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مَعْنَاهُ أَشْهَدُ أَنْ لَا هَادِیَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَا دَلِیلَ لِی إِلَّا اللَّهُ وَ أُشْهِدُ اللَّهَ بِأَنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أُشْهِدُ سُکَّانَ السَّمَاوَاتِ وَ سُکَّانَ الْأَرَضِینَ وَ مَا فِیهِنَّ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ وَ مَا فِیهِنَّ مِنَ الْجِبَالِ وَ الْأَشْجَارِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْوُحُوشِ وَ کُلِّ رَطْبٍ وَ یَابِسٍ بِأَنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا خَالِقَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَا رَازِقَ وَ لَا مَعْبُودَ وَ لَا ضَارَّ وَ لَا نَافِعَ وَ لَا قَابِضَ وَ لَا بَاسِطَ وَ لَا مُعْطِیَ وَ لَا مَانِعَ وَ لَا دَافِعَ وَ لَا نَاصِحَ وَ لَا کَافِیَ وَ لَا شَافِیَ وَ لَا مُقَدِّمَ وَ لَا مُؤَخِّرَ إِلَّا اللَّهُ- لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ وَ بِیَدِهِ الْخَیْرُ کُلُّهُ- تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ- وَ أَمَّا قَوْلُهُ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ یَقُولُ أُشْهِدُ اللَّهَ أَنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ نَبِیُّهُ وَ صَفِیُّهُ وَ نَجِیُّهُ أَرْسَلَهُ إِلَی کَافَّةِ النَّاسِ أَجْمَعِینَ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ وَ أُشْهِدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ الْمَلَائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ أَنِّی أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً ص سَیِّدُ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ فِی الْمَرَّةِ الثَّانِیَةِ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ یَقُولُ أَشْهَدُ أَنْ لَا حَاجَةَ لِأَحَدٍ إِلَی أَحَدٍ إِلَّا إِلَی اللَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ مُفْتَقِرَةً إِلَیْهِ سُبْحَانَهُ «1» وَ أَنَّهُ الْغَنِیُّ عَنْ عِبَادِهِ وَ الْخَلَائِقِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَّهُ أَرْسَلَ مُحَمَّداً إِلَی النَّاسِ بَشِیراً وَ نَذِیراً- وَ داعِیاً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً فَمَنْ أَنْکَرَهُ وَ جَحَدَهُ وَ لَمْ یُؤْمِنْ بِهِ أَدْخَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِداً مُخَلَّداً لَا یَنْفَکُّ عَنْهَا أَبَداً وَ أَمَّا قَوْلُهُ حَیَّ عَلَی الصَّلَاةِ أَیْ هَلُمُّوا إِلَی خَیْرِ أَعْمَالِکُمْ وَ دَعْوَةِ رَبِّکُمْ- وَ سارِعُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ إِطْفَاءِ نَارِکُمُ الَّتِی أَوْقَدْتُمُوهَا عَلَی ظُهُورِکُمْ وَ فَکَاکِ رِقَابِکُمُ الَّتِی رَهَنْتُمُوهَا بِذُنُوبِکُمْ لِیُکَفِّرَ اللَّهُ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَ یَغْفِرَ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ یُبَدِّلَ سَیِّئَاتِکُمْ حَسَنَاتٍ فَإِنَّهُ مَلِکٌ کَرِیمٌ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ وَ قَدْ أَذِنَ لَنَا مَعَاشِرَ الْمُسْلِمِینَ بِالدُّخُولِ فِی خِدْمَتِهِ وَ التَّقَدُّمِ إِلَی بَیْنِ یَدَیْهِ وَ فِی الْمَرَّةِ الثَّانِیَةِ حَیَّ عَلَی الصَّلَاةِ أَیْ قُومُوا إِلَی مُنَاجَاةِ رَبِّکُمْ وَ عَرْضِ حَاجَاتِکُمْ عَلَی رَبِّکُمْ وَ تَوَسَّلُوا إِلَیْهِ بِکَلَامِهِ وَ تَشَفَّعُوا بِهِ وَ أَکْثِرُوا الذِّکْرَ وَ الْقُنُوتَ وَ الرُّکُوعَ وَ السُّجُودَ وَ الْخُضُوعَ وَ الْخُشُوعَ وَ ارْفَعُوا إِلَیْهِ حَوَائِجَکُمْ فَقَدْ أَذِنَ لَنَا فِی ذَلِکَ وَ أَمَّا قَوْلُهُ حَیَّ عَلَی الْفَلَاحِ فَإِنَّهُ یَقُولُ أَقْبِلُوا إِلَی بَقَاءٍ لَا فَنَاءَ مَعَهُ وَ نَجَاةٍ لَا هَلَاکَ مَعَهَا وَ تَعَالَوْا إِلَی حَیَاةٍ لَا مَوْتَ مَعَهَا وَ إِلَی نَعِیمٍ لَا نَفَادَ لَهُ وَ إِلَی مُلْکٍ لَا زَوَالَ عَنْهُ وَ إِلَی سُرُورٍ لَا حُزْنَ مَعَهُ وَ إِلَی أُنْسٍ لَا وَحْشَةَ مَعَهُ وَ إِلَی نُورٍ لَا ظُلْمَةَ مَعَهُ «1» وَ إِلَی سَعَةٍ لَا ضِیقَ مَعَهَا وَ إِلَی بَهْجَةٍ لَا انْقِطَاعَ لَهَا وَ إِلَی غِنًی لَا فَاقَةَ مَعَهُ وَ إِلَی صِحَّةٍ لَا سُقْمَ مَعَهَا وَ إِلَی عِزٍّ لَا ذُلَّ مَعَهُ وَ إِلَی قُوَّةٍ لَا ضَعْفَ مَعَهَا وَ إِلَی کَرَامَةٍ یَا لَهَا مِنْ کَرَامَةٍ وَ عَجِّلُوا إِلَی سُرُورِ الدُّنْیَا وَ الْعُقْبَی وَ نَجَاةِ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَی وَ فِی الْمَرَّةِ الثَّانِیَةِ حَیَّ عَلَی الْفَلَاحِ فَإِنَّهُ یَقُولُ سَابِقُوا إِلَی مَا دَعَوْتُکُمْ إِلَیْهِ وَ إِلَی جَزِیلِ الْکَرَامَةِ وَ عَظِیمِ الْمِنَّةِ وَ سَنِیِّ النِّعْمَةِ وَ الْفَوْزِ الْعَظِیمِ وَ نَعِیمِ الْأَبَدِ فِی جِوَارِ مُحَمَّدٍ ص فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ وَ أَمَّا قَوْلُهُ اللَّهُ أَکْبَرُ فَإِنَّهُ یَقُولُ اللَّهُ أَعْلَی وَ أَجَلُّ مِنْ أَنْ یَعْلَمَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِهِ مَا عِنْدَهُ مِنَ الْکَرَامَةِ لِعَبْدٍ أَجَابَهُ وَ أَطَاعَهُ وَ أَطَاعَ وُلَاةَ أَمْرِهِ وَ عَرَفَهُ وَ عَبَدَهُ وَ اشْتَغَلَ بِهِ وَ بِذِکْرِهِ وَ أَحَبَّهُ وَ أَنِسَ بِهِ وَ اطْمَأَنَّ إِلَیْهِ وَ وَثِقَ بِهِ وَ خَافَهُ وَ رَجَاهُ وَ اشْتَاقَ إِلَیْهِ وَ وَافَقَهُ فِی حُکْمِهِ وَ قَضَائِهِ وَ رَضِیَ بِهِ وَ فِی الْمَرَّةِ الثَّانِیَةِ اللَّهُ أَکْبَرُ فَإِنَّهُ یَقُولُ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ أَعْلَی وَ أَجَلُّ مِنْ أَنْ یَعْلَمَ أَحَدٌ مَبْلَغَ کَرَامَتِهِ لِأَوْلِیَائِهِ وَ عُقُوبَتِهِ لِأَعْدَائِهِ وَ مَبْلَغَ عَفْوِهِ وَ غُفْرَانِهِ وَ نِعْمَتِهِ لِمَنْ أَجَابَهُ وَ أَجَابَ رَسُولَهُ وَ مَبْلَغَ عَذَابِهِ وَ نَکَالِهِ وَ هَوَانِهِ لِمَنْ أَنْکَرَهُ وَ جَحَدَهُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مَعْنَاهُ لِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ عَلَیْهِمْ بِالرُّسُلِ وَ الرِّسَالَةِ وَ الْبَیَانِ وَ الدَّعْوَةِ وَ هُوَ أَجَلُّ مِنْ أَنْ یَکُونَ لِأَحَدٍ مِنْهُمْ عَلَیْهِ حُجَّةٌ فَمَنْ أَجَابَهُ فَلَهُ النُّورُ وَ الْکَرَامَةُ وَ مَنْ أَنْکَرَهُ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ- وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِینَ وَ مَعْنَی قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ فِی الْإِقَامَةِ أَیْ حَانَ وَقْتُ الزِّیَارَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ وَ قَضَاءِ الْحَوَائِجِ وَ دَرْکِ الْمُنَی وَ الْوُصُولِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَی کَرَامَتِهِ وَ غُفْرَانِهِ وَ عَفْوِهِ وَ رِضْوَانِهِ.
قال مصنف هذا الکتاب إنما ترک الراوی لهذا الحدیث ذکر حی علی خیر العمل للتقیة