سفارش تبلیغ
صبا ویژن

301) سوره معارج (70) آیه 30 إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ

بسم الله الرحمن الرحیم

301) سوره معارج (70) آیه 30 

إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومینَ

ترجمه

جز با همسرانشان یا آن موردی که صاحب اختیارش هستند، که همانا [در مورد] آنها مورد نکوهش نیستند.

حدیث

1) از امام صادق ع روایت شده است که:

به پدرم [امام باقر ع] گفته شد: چرا مومن شدیدا بُرَنده است؟

فرمود: چون عزت و صلابت قرآن در قلب اوست؛ و محض ایمان، از سینه او [جاری] است؛ و او بنده‌ای است که کاملا مطیع خدا و تصدیق کننده پیامبر اوست.

گفته شد: چرا مومن گاه شدیدا بخیل‌ است؟

فرمود: چون روزی‌اش را از راه حلال به دست می‌آورد، و به دست آوردن حلال دشوار است، پس دوست ندارد چیزی از آن را از دست دهد، چون می‌داند دشواری به دست آوردنش را؛ و نیز اینکه اگر سخاوت می‌ورزد، جز در جایی که سزاوار است چنین نمی‌کند. [ظاهرا یعنی چون، نه بر اساس احساسات، بلکه بر اساس حساب و کتاب، می‌بخشد، دیگران او را بخیل به حساب می‌آورند]

گفته شد: چرا مومن گاه شدیدا اهل زناشویی است؟

فرمود: فرمود به خاطر مراقبتی که نسبت به دامن خویش در قبال آنچه برایش حلال نیست، دارد؛ او کسی نیست که شهوتش را در اینجا و آنجا که میلش کشید پیاده کند، لذا هنگامی که به حلال می‌رسد بدان اکتفا می‌کند و با حلال، خود را از غیر آن بی‌نیاز می‌سازد.

علل الشرائع، ج‏2، ص558-557

أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ الرَّبَعِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: قِیلَ لَهُ مَا بَالُ الْمُؤْمِنِ أَحَدَّ شَیْ‏ءٍ قَالَ لِأَنَّ عِزَّ الْقُرْآنِ فِی قَلْبِهِ وَ مَحْضَ الْإِیمَانِ عَنْ صَدْرِهِ وَ هُوَ لَعَبْدٌ مُطِیعٌ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ مُصَدِّقٌ قِیلَ فَمَا بَالُ الْمُؤْمِنِ قَدْ یَکُونُ أَشَحَّ شَیْ‏ءٍ قَالَ لِأَنَّهُ یَکْسِبُ الرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ وَ مَطْلَبُ الْحَلَالِ عَزِیزٌ فَلَا یُحِبُّ أَنْ یُفَارِقَهُ شَیْئُهُ لِمَا یَعْلَمُ مِنْ عُسْرِ مَطْلَبِهِ وَ إِنْ هُوَ سَخَتْ نَفْسُهُ لَمْ یَضَعْهُ إِلَّا فِی مَوْضِعِهِ قِیلَ لَهُ فَمَا بَالُ الْمُؤْمِنِ قَدْ یَکُونُ أَنْکَحَ شَیْ‏ءٍ قَالَ لِحِفْظِهِ فَرْجَهُ عَنْ فُرُوجِ مَا لَا یَحِلُّ لَهُ وَ لَکِنْ لَا تَمِیلُ بِهِ شَهْوَتُهُ هَکَذَا وَ لَا هَکَذَا فَإِذَا ظَفِرَ بِالْحَلَالِ اکْتَفَى بِهِ وَ اسْتَغْنَى بِهِ عَنْ غَیْرِهِ.[1]

2) از امام صادق ع در مورد سخن خداوند متعال که می‌فرماید «و آنان‌اند که نگهدارنده دامن خویش‌اند، جز با همسرانشان یا آن موردی که صاحب اختیارش هستند» روایت شده که مراد از آن، کنیزان است، نه بندگان [مرد].

هدایة الأمة إلى أحکام الأئمة علیهم السلام، ج7، ص156 و246

قَالَ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى «وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ إِلَّا عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ» إِنَّ الْمُرَادَ بِهِ الْإِمَاءُ خَاصَّةً دُونَ الْعَبِیدِ.

3) از امام صادق ع روایت شده است که رسول خدا ص فرمودند:

کسی که دوست دارد بر فطرت من باشد، پس به سنت من عمل کند؛ و از سنت‌های من ازدواج و زناشویی است.

الکافی، ج‏5، ص496

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ مِسْمَعٍ أَبِی سَیَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَکُونَ عَلَى فِطْرَتِی فَلْیَسْتَنَّ بِسُنَّتِی وَ إِنَّ مِنْ سُنَّتِیَ النِّکَاحَ.[2]

تدبر

«إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومینَ»

«إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومینَ»

«إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومینَ»

1) «إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومینَ»

نمازگزاران واقعی، مراقب غریزه جنسی خود هستند، اما این مراقبت، به معنی رهبانیت و تعطیل کردن غریزه جنسی نیست؛ بلکه جایی که برایشان حلال است، کاملا آزادند.

2) «إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومینَ»

چرا به استثنا کردن موارد حلال، بسنده نکرد، و عبارت «همانا آنان مورد نکوهش نیستند» را افزود؟

الف. برخی گمان می‌کنند دینداری و معنویت با إعمال غریزه جنسی ناسازگار است و اگر انسان بتواند این غریزه را کاملا تعطیل کند، گویی به لحاظ دینی و معنوی بهتر است!

قرآن کریم این تلقی را رد می‌کند و در وصف نمازگزاران، در عین حال که تاکید دارد که در مسائل جنسی خویشتن‌دار هستند (آیه قبل)، اما رهبانیت را قبول ندارد (حدید/27)، بلکه اصل زناشویی به نحو حلال را یک سنت نبوی (یعنی یک امر مستحب) قلمداد می‌کند (حدیث3) و  لذا هرگونه ملامت و نکوهش در زمینه برقراری رابطه جنسیِ مشروع را ناروا می‌شمرد؛ یعنی بین دینداری و معنویت، با رابطه جنسی (در حد مجاز خود) هیچ گونه منافاتی نمی‌بیند.

ب. ...

3) «إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومینَ»

در اسلام، کنیز همانند همسر شخص، حق رابطه جنسی دارد و رابطه شخص با کنیزش مشروع است.

مساله برده‌داری در اسلام و دنیای مدرن

در دنیای قدیم، برده‌داری در تمامی جوامع رواج داشت. اسلام با برنامه‌هایی که اجرا کرد، نه‌تنها کاری کرد که تدریجا برده‌داری از بین برود (مثلا علاوه بر تشویق‌های افراد به آزاد کردن بندگان، کفاره بسیاری از گناهان را آزاد کردن برده قرار داد)؛ بلکه در همان موقع که این نظام هنوز وجود داشت، با قرار دادن انواع حقوق برای بردگان، آن را از قالب یک نظام ظالمانه خارج ساخت.

از جمله آن اقدامات، برنامه‌های اسلام در مورد وضعیت جنسی کنیزان است. در دوره جاهلیت، ارباب اختیار کنیز خود را از هر حیث در اختیار داشت، تا حدی که می‌توانست برای کسب درآمد، او را هر ساعت در اختیار کسی قرار دهد و به فحشاء وادار سازد. قرآن کریم نه‌تنها این گونه امور را کاملا ممنوع کرد (نور/33)، بلکه صاحبان کنیزان را در مورد نیازهای جنسی آنان مسئول دانست، و امکان ازدواج کنیزان با دیگران (اعم از بردگان یا افراد آزاد) را هم به رسمیت شناخت؛ و عِدّه نگهداشتن (فاصله زمانی‌ای که زن بعد از طلاق، حق ازدواج با مرد دیگر ندارد) را همان طور که در مورد زنان آزاد واجب کرد، در مورد کنیزان هم واجب ساخت.

اینها را مقایسه کنید با دنیای مدرن که ظاهرا برده‌داری را ملغی کرد، اما عملا برده‌داری را به صورت‌های دیگر احیا نمود و به نقل منابع موجود در ویکی‌پدیا، هم‌اکنون آمار تجارت «برده‌داری جنسی» (که از آن به «برده‌داری سفید» نیز یاد می‌شود) حدود 800 هزار نفر در سال تخمین زده می‌شود!

4) «إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومینَ»

 از شبهاتی که برخی از مخالفان شیعه مطرح کرده‌اند این است که: «این آیه حکم «متعه» (ازدواج موقت) را نسخ کرده است؛ چون تنها مواردی را که جایز شمرده است، أزواج (همسران) و آنچه فرد صاحب اختیارش است (کنیزان) دانسته است.» دو پاسخ به این اشکال می‌توان داد.

یکی اینکه متعه یا ازدواج موقت، ازدواج است با شرایط کمتر، لذا زن در این حالت - مادام که زمان ازدواج موقت بسر نیامده - همسر محسوب می‌شود (همان گونه که در ازدواج دائم تا قبل از طلاق، همسر هم محسوب می‌شوند).

پاسخ دوم این است که این آیه جزء آیات مکی است در حالی که حکم ازدواج موقت در مدینه نازل شد، و لذا اگر نسخی بخواهد در کار باشد، آیه مدنی را باید ناسخ آیه مکی دانست نه بالعکس (الکافی، ج‏5، ص450).[3]



[1] . ادامه روایت به بحث مربوط نبود، اما چون بسیار زیبا بود در اینجا می‌آوردم:

قَالَ ع إِنَّ قُوَّةَ الْمُؤْمِنِ فِی قَلْبِهِ أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّهُ قَدْ تَجِدُونَهُ ضَعِیفَ‏ الْبَدَنِ نَحِیفَ الْجِسْمِ وَ هُوَ یَقُومُ اللَّیْلَ وَ یَصُومُ النَّهَارَ وَ قَالَ الْمُؤْمِنُ أَشَدُّ فِی دِینِهِ مِنَ الْجِبَالِ الرَّاسِیَةِ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْجَبَلَ قَدْ یُنْحَتُ مِنْهُ وَ الْمُؤْمِنَ لَا یَقْدِرُ أَحَدٌ عَلَى أَنْ یَنْحِتَ مِنْ دِینِهِ شَیْئاً وَ ذَلِکَ لِضَنِّهِ بِدِینِهِ وَ شُحِّهِ عَلَیْهِ.

[2] . این حدیث هم در همین راستاست:

الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی دَاوُدَ الْمُسْتَرِقِّ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ ثَلَاثَ نِسْوَةٍ أَتَیْنَ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَتْ إِحْدَاهُنَّ إِنَّ زَوْجِی لَا یَأْکُلُ اللَّحْمَ وَ قَالَتِ الْأُخْرَى إِنَّ زَوْجِی لَا یَشَمُّ الطِّیبَ وَ قَالَتِ الْأُخْرَى إِنَّ زَوْجِی لَا یَقْرَبُ النِّسَاءَ فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَجُرُّ رِدَاءَهُ حَتَّى صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ مَا بَالُ أَقْوَامٍ مِنْ أَصْحَابِی لَا یَأْکُلُونَ اللَّحْمَ وَ لَا یَشَمُّونَ الطِّیبَ وَ لَا یَأْتُونَ النِّسَاءَ أَمَا إِنِّی آکُلُ اللَّحْمَ وَ أَشَمُّ الطِّیبَ وَ آتِی النِّسَاءَ فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی. (الکافی، ج‏5، ص496)

[3] . این استدلال دوم در گفتگوی مومن الطاق با ابوحنیفه مورد استفاده قرار گرفته است:

عَلِیٌّ رَفَعَهُ قَالَ: سَأَلَ أَبُو حَنِیفَةَ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ النُّعْمَانِ صَاحِبَ الطَّاقِ فَقَالَ لَهُ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مَا تَقُولُ فِی الْمُتْعَةِ أَ تَزْعُمُ أَنَّهَا حَلَالٌ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَمَا یَمْنَعُکَ أَنْ تَأْمُرَ نِسَاءَکَ أَنْ یُسْتَمْتَعْنَ وَ یَکْتَسِبْنَ عَلَیْکَ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ لَیْسَ کُلُّ الصِّنَاعَاتِ یُرْغَبُ فِیهَا وَ إِنْ کَانَتْ حَلَالًا وَ لِلنَّاسِ أَقْدَارٌ وَ مَرَاتِبُ یَرْفَعُونَ أَقْدَارَهُمْ وَ لَکِنْ مَا تَقُولُ یَا أَبَا حَنِیفَةَ فِی النَّبِیذِ أَ تَزْعُمُ أَنَّهُ حَلَالٌ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ فَمَا یَمْنَعُکَ أَنْ تُقْعِدَ نِسَاءَکَ فِی الْحَوَانِیتِ نَبَّاذَاتٍ فَیَکْتَسِبْنَ عَلَیْکَ فَقَالَ أَبُو حَنِیفَةَ وَاحِدَةٌ بِوَاحِدَةٍ وَ سَهْمُکَ أَنْفَذُ ثُمَّ قَالَ لَهُ یَا أَبَا جَعْفَرٍ إِنَّ الْآیَةَ الَّتِی فِی سَأَلَ سَائِلٌ تَنْطِقُ بِتَحْرِیمِ الْمُتْعَةِ وَ الرِّوَایَةَ عَنِ النَّبِیِّ ص قَدْ جَاءَتْ بِنَسْخِهَا فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ یَا أَبَا حَنِیفَةَ إِنَّ سُورَةَ سَأَلَ سَائِلٌ مَکِّیَّةٌ وَ آیَةُ الْمُتْعَةِ مَدَنِیَّةٌ وَ رِوَایَتَکَ شَاذَّةٌ رَدِیَّة ...