275) سوره حجر (15) آیه 36 قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی
بسم الله الرحمن الرحیم
275) سوره حجر (15) آیه 36
قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ
ترجمه
گفت: پروردگارا ! پس، مهلتم ده تا روزی که مبعوث میشوند!
توجه
عبارات این آیه بسیار شبیه آیه 14 سوره اعراف است (قالَ أَنْظِرْنی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ) که در جلسه 234 مورد بحث قرار گرفت. تمامی نکات ترجمه، احادیث و تدبرهای آن به اینجا نیز مرتبط میباشد.
حدیث
1) از امام صادق ع روایت شده است:
ابلیس در آسمان چهارم خدا را عبادت کرد با دو رکعتی که شش هزار [ در برخی روایات: چهار هزار] سال طول کشید؛ و علت اینکه خداوند او را تا روزی که وقتش معین است مهلت داد، آن سابقه عبادتش بود.
تفسیر العیاشی، ج2، ص242 [1]
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَطِیَّةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ إِبْلِیسَ عَبَدَ اللَّهَ فِی السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ فِی رَکْعَتَیْنِ سِتَّةَ آلَافِ سَنَةٍ وَ کَانَ إِنْظَارُ اللَّهِ إِیَّاهُ إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ بِمَا سَبَقَ مِنْ تِلْکَ الْعِبَادَة.
2) امام سجاد ع در فرازی از دعایی که بعد از نماز شب میخواندند، فرمودهاند:
خدایا ! .... دشمنت بر من چیره شد، همان که از تو برای گمراه کردنم فرصت خواست و به او فرصت دادی، و تا روز داروی از تو تقاضای مهلت کرد و به او مهلت دادی...
الصحیفة السجادیة، (دعاء 32)
وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ بَعْدَ الْفَرَاغِ مِنْ صَلَاةِ اللَّیْلِ لِنَفْسِهِ فِی الِاعْتِرَافِ بِالذَّنْب
... اللَّهُمَّ ... قَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَیَّ عَدُوُّکَ الَّذِی اسْتَنْظَرَکَ لِغَوَایَتِی فَأَنْظَرْتَهُ، وَ اسْتَمْهَلَکَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ لِإِضْلَالِی فَأَمْهَلْتَهُ.
3) از امام صادق ع روایت شده است:
حسود به خودش ضرر میزند پیش از آنکه به کسی که مورد حسادت قرار گرفته ضرر برساند؛ مانند ابلیس که با حسادتش برای خودش لعنت گذاشت و برای آدم برگزیدگی و هدایت و ارتقاء به جایگاه حقایق میثاق الهی و برگزیده شدن.
مصباح الشریعة، ص104
قَالَ الصَّادِقُ ع الْحَاسِدُ یُضِرُّ بِنَفْسِهِ قَبْلَ أَنْ یُضِرَّ بِالْمَحْسُودِ کَإِبْلِیسَ أَوْرَثَ بِحَسَدِهِ لِنَفْسِهِ اللَّعْنَةَ وَ لِآدَمَ ع الِاجْتِبَاءَ وَ الْهُدَى وَ الرَّفْعَ إِلَى مَحَلِّ حَقَائِقِ الْعَهْدِ وَ الِاصْطِفَاء.
تدبر
1) «قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ»
خدا شیطان را راند و او را لعنت کرد؛ شیطان گفت: پروردگارا ! پس، مهلتم ده تا روزی که [انسانها] مبعوث میشوند!
واقعا حسود، فکر زمین زدن شخصِ دیگر، بقدری او را به خود مشغول کرده، که برای ضربه زدن به آن دیگری، به خودش ضرر میزند و خودش بیشتر از هرکس دیگری ضرر میکند (حدیث3):
اولین درخواستش مهلت خواستن است، اما نه برای جبران کردن و مورد بخشش واقع شدن؛ بلکه برای اینکه بتواند انسانها را زمین بزند (حدیث2)؛
لذا برای پایان مهلتش نگفت «یوم الدین» یا روزی که روز حساب و کتاب من است؛ بلکه گفت تا روزی که روز برانگیخته شدن آنهاست. (توضیح بیشتر در جلسه234، تدبر1)
2) «قالَ: رَبِّ فَأَنْظِرْنی ...»
«ربِّ» مخفف عبارت «پروردگارم» است.
شیطان میداند حتی برای اغوای انسانها هم باید متوسل به ربوبیت خدا شود.
بحث تخصصی خداشناسی
همه موجودات در همه احوالاتشان و برای انجام هر کاری دائما نیازمند ربوبیت خداوند هستند. حتی گناهکار هم اگر گناه میتواند بکند باز به لطف و عنایت «پروردگارش» است.
ثمره اخلاقی
شیطان برای گمراه کردن و اغواگری هم صرفاً باید به ربوبیت خدا متوسل شود.
اما بسیاری از ما، حتی در کارهای خوب هم یادمان میرود که همهکاره عالَم خداست، و روی همهکس حساب میکنیم، غیر از خدا !
3) « ... فَأَنْظِرْنی ...»
از اینکه شیطان به سجده بر آدم دعوت شد، اما وقتی سجده نکرد، تا روز قیامت مهلت خواست (که این مهلتش برای اغوای کل انسانها بود)، معلوم میشود که سجده او بر آدم، سجده فقط بر شخص آدم نبود، بلکه سجده بر آدم به عنوان نماینده نوع انسان بود؛ وگرنه معنی ندارد که یک نفر به کسی ضربه بزند و شیطان برای انتقام گیری سراغ افراد دیگر برود.
موید دیگر اینکه لعن بر او هم تا قیامت قرار داده شد؛ یعنی تا زمانی که بشر اختیار دارد و میتواند در معرض وسوسه شیطان قرار گیرد (المیزان، ج12، ص158)
(توضیح بیشتر در مورد جلسه 224، تدبر2 و جلسه231، تدبر1 و جلسه238، تدبر3)
4) «رَبِّ + فَـ + أَنْظِرْنی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ»
شیطان گفت: «پروردگارا + پس + مهلتم ده ...»
کلمه «پس» را چرا گفت؟ (یعنی چه چیزی بود که شیطان گفت حال که چنین است، پس ...؟)
الف. چون لعنت به خاطر گناه است (جلسه274، تدبر2) و این لعنت تا روز قیامت قرار داده شده، پس مهلت من هم تا روز قیامت باشد (المیزان، ج12، ص159) (همچنین تدبر3)
ب. خدا رب و پروردگار همگان است و کسی که ربوبیت مخلوق را برعهده دارد، امید به لطف او هست، حتی برای ابلیس. (نحوه استنباط: «پس» فقط مبتنی بر «رب» باشد)
ج. پروردگار هرکس، هیچ چیزی را در مورد او فروگذار نمیکند. شیطان عبادتی کرده بود که هرچند بر طبق روایات، همان موقع هم واقعا اخلاص نداشت، (حدیث2 در جلسه234) اما خدا همان مقدار تلاش ظاهری او هم بیپاسخ نگذاشت. (حدیث1) (نحوه استنباط: «پس» مبتنی بر «رب» به اضافه آیه قبل باشد: حالا که مرا علیرغم چنان سابقهای راندی و پروردگار هستی، پس چنین کن)
د. شیطان فقط ما به ازای کارهایش را میخواست. (نحوه استنباط: عبارت «رب» فقط برای شروع بحث باشد و «پس» فقط مبتنی بر آیه قبل باشد: حالا که مرا با چنان سابقهای راندی، پس با توجه به سابقهام چنین کن)
ه. ...
[1] این روایت از تفسیر قمی، ج1، ص42 هم بسیار شبیه روایت فوق است که البته به چهار هزار سال تعبیر کرده است.
حَدَّثَنِی أَبِی عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا أَعْطَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِبْلِیسَ مَا أَعْطَاهُ مِنَ الْقُوَّةِ قَالَ آدَمُ یَا رَبِّ سَلَّطْتَهُ عَلَى وُلْدِی وَ أَجْرَیْتَهُ مَجْرَى الدَّمِ فِی الْعُرُوقِ وَ أَعْطَیْتَهُ مَا أَعْطَیْتَهُ فَمَا لِی وَ لِوُلْدِی فَقَالَ لَکَ وَ لِوُلْدِکَ السَّیِّئَةُ بِوَاحِدَةٍ وَ الْحَسَنَةُ بِعَشَرَةِ أَمْثَالِهَا قَالَ یَا رَبِّ زِدْنِی قَالَ التَّوْبَةُ مَبْسُوطَةٌ إِلَى حِینِ یَبْلُغُ النَّفْسُ الْحُلْقُومَ فَقَالَ یَا رَبِّ زِدْنِی قَالَ أَغْفِرُ وَ لَا أُبَالِی قَالَ حَسْبِی قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ بِمَا ذَا اسْتَوْجَبَ إِبْلِیسُ مِنَ اللَّهِ أَنْ أَعْطَاهُ مَا أَعْطَاهُ فَقَالَ بِشَیْءٍ کَانَ مِنْهُ شَکَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ قُلْتُ وَ مَا کَانَ مِنْهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ رَکْعَتَیْنِ رَکَعَهُمَا فِی السَّمَاءِ فِی أَرْبَعَةِ آلَافِ سَنَةٍ.