سفارش تبلیغ
صبا ویژن

224) سوره بقره (2) آیه 34 وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُ

بسم الله الرحمن الرحیم

224) سوره بقره (2) آیه 34 

وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ أَبى‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ

ترجمه

و هنگامی که به فرشتگان گفتیم به آدم سجده کنید، پس سجده کردند جز ابلیس؛ سرباز زد و استکبار ورزید و از کافران بود.

نکات ترجمه

«اسجدوا»: از ماده «سجد» می‌باشد که اصل آن به معنای «خم شدن» (تطامُن) و ذلیل شدن است و در اشعار عرب به کسی که در مقابل دیگری سر خم می‌کرد و یا در مورد شتری که سرش را خم می‌کرد تعبیر «اسجد» به کار می‌رفت و برخی این لفظ را دال بر معنای «خیره ماندن» هم دانسته‌اند و البته منظور خیره ماندنی است که از روی ذلت و بیچارگی باشد (معجم المقاییس اللغة، ج‏3، ص133-134) بدین ترتیب معلوم می‌شود معنای اصطلاحی سجده (که به حالت خاصی روی زمین قرار گرفتن است) لزوما در این کلمه نهفته نیست [که معنای سجده فرشتگان و یا سجده ماه و خورشید در خواب حضرت یوسف (یوسف/4)، و یا سجده کل موجودات (رعد/15) را بخواهیم با سجده خودمان یکی کنیم] و در واقع سجده ابراز خضوعی است که هیچ اثری از منیّت در آن نماند (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‏5، ص51).

«ابلیس»: در مورد کلمه «ابلیس» در جلسه 215 به مناسبت بحث از کلمه «مبلسون» توضیحی گذشت و اشاره شد که اغلب بر این باورند که اصل این کلمه عربی نیست. در عین حال برخی از احادیث هست که وجه تسمیه‌ای به زبان عربی برای آن اشاره کرده‌اند. چنانکه از امام رضا ع روایتی آمده که اسم اصلی ابلیس «حارث» بود و سخن خداوند عز و جل «یا ابلیس» [به معنای] «ای معصیت‌کار» است و ابلیس نامیده شد زیرا از رحمت خداوند عز و جل دچار ابلاس (نومیدی) گردید. (معانی الأخبار، ص138)[1]

حدیث

1) در جلسه 170، حدیث1 به حکایت یهودی‌ای اشاره شد که برای سوالاتی به مدینه آمده بود و همه درمانده شده بودند تا به امیرالمومنین ع رسید. محور سوالات وی این بود که چرا مسلمانان پیامبر اکرم ص را از همه انسانهای دیگر برتر می‌دانند؟ فراز دیگری از آن گفتگو چنین است:

یهودی گفت: این آدم است که خداوند فرشتگانش را برای او به سجده انداخت. آیا با [حضرت] محمد ص چنین کاری کرده است؟

حضرت علی علیه‌السلام فرمود: درست است که خداوند فرشتگانش را برای آدم به سجده انداخت، اما سجده آنها به آدم، سجده اطاعت نبود و چنین نبود که آنها آدم را به جای خداوند عز و جل بپرستند؛ بلکه صرفا اعترافی به فضیلت آدم و رحمت ویژه خدا نسبت به او بود؛ در حالی که به حضرت محمد صلی الله علیه و آله برتر از این را بخشید؛ همانا خداوند عز و جل در جبروتش و نیز تمام فرشتگانش بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم صلوات فرستاد و مومنان را با صلوات فرستادن بر او به عبودیت واداشت؛ پس این بیش از آن است، ای یهودی!

الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج‏1، ص211

قَالَ الْیَهُودِیُّ هَذَا آدَمُ ع أَسْجَدَ اللَّهُ لَهُ مَلَائِکَتَهُ فَهَلْ فَعَلَ لِمُحَمَّدٍ شَیْئاً مِنْ هَذَا؟

فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ ع لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ أَسْجَدَ اللَّهُ لِآدَمَ مَلَائِکَتَهُ فَإِنَّ سُجُودَهُمْ لَهُ لَمْ یَکُنْ سُجُودَ طَاعَةٍ وَ أَنَّهُمْ عَبَدُوا آدَمَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَکِنِ اعْتَرَافاً بِالْفَضِیلَةِ وَ رَحْمَةً مِنَ اللَّهِ لَهُ وَ مُحَمَّدٌ ص أُعْطِیَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ صَلَّى عَلَیْهِ فِی جَبَرُوتِهِ وَ الْمَلَائِکَةُ بِأَجْمَعِهَا وَ تَعَبَّدَ الْمُؤْمِنِینَ بِالصَّلَاةِ عَلَیْهِ فَهَذِهِ زِیَادَةٌ یَا یَهُودِی‏.[2]

2) جمیل بن دراج می‌گوید: از امام صادق ع سوال کردم که آیا ابلیس از فرشتگان بود یا اینکه بهره‌ای از آسمانیان داشت؟

فرمود: از فرشتگان نبود، ولی فرشتگان به نظرشان می‌آمد که ابلیس از آنهاست، و خداوند می‌دانست که از آنها نیست، و بهره‌ای از آسمانیان و کرامتی هم نداشت.

[جمیل می‌گوید] به طیار برخورد کردم و آنچه شنیده بودم را به او گفتم. قبول نکرد و گفت: چگونه از فرشتگان نبوده، در حالی که خداوند به فرشتگان گفت که «به آدم سجده کنید و سجده کردند جز ابلیس». پس طیار خدمت امام صادق ع آمد و سوالش را پرسید در حالی که من هم آنجا بودم.

گفت: فدایت شوم آیا این سخن خداوند عز و جل در جاهای مختلف قرآن که مومنان را خطاب قرار داده که «ای کسانی که ایمان آورده‌اید» آیا این خطاب منافقان را هم دربرمی‌گیرد؟

فرمود: بله، این سخن [بویژه وقتی دستوری می‌دهد] منافقان و اهل ضلالت و هرکسی که اقرار ظاهری به اسلام کرده باشد، شامل می‌شود.

الکافی، ج‏8، ص274 ؛ تفسیر العیاشی، ج‏1، ص33

أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ:

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ إِبْلِیسَ أَ کَانَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ أَمْ کَانَ یَلِی شَیْئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ؟

فَقَالَ لَمْ یَکُنْ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ لَمْ یَکُنْ یَلِی شَیْئاً مِنْ أَمْرِ السَّمَاءِ وَ لَا کَرَامَةَ.

فَأَتَیْتُ الطَّیَّارَ فَأَخْبَرْتُهُ بِمَا سَمِعْتُ فَأَنْکَرَهُ وَ قَالَ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ» فَدَخَلَ عَلَیْهِ الطَّیَّارُ فَسَأَلَهُ وَ أَنَا عِنْدَهُ

فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ رَأَیْتَ قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» فِی غَیْرِ مَکَانٍ مِنْ مُخَاطَبَةِ الْمُؤْمِنِینَ أَ یَدْخُلُ فِی هَذَا الْمُنَافِقُونَ؟

قَالَ نَعَمْ یَدْخُلُ فِی هَذَا الْمُنَافِقُونَ وَ الضُّلَّالُ وَ کُلُّ مَنْ أَقَرَّ بِالدَّعْوَةِ الظَّاهِرَةِ.

[دونکته:

1. در روایت دیگری که همین راوی از امام نقل کرده، امام برای اثبات مدعای خود به آیه «کان من الجن» (کهف/50) تمسک می‌کنند.[3]

2. با توجه به اینکه گوینده دو جمله اخیر در روایت معلوم نشده ممکن است جمله «فدایت شوم ..» را کسی سخن امام صادق ع قلمداد کند که خواسته با یک سوال دیگر، وی را متوجه اشتباهش بکند؛ اما با توجه به نقل دیگری که مرحوم کلینی از این حدیث آورده (الکافی، ج‏2، ص412) [4] و اینکه غالبا تعبیر «فدایت شوم» را اصحاب خطاب به امام ع می‌آورده‌اند، ظاهرا همان طور است که در ترجمه آورده ایم که سخن امام را با «فرمود» و سخن طیار را با «گفت« نشان داده‌ایم.] [5]



3) امام صادق ع فرمود:

اولین کسی که قیاس کرد ابلیس بود [قیاس: حکم کردن صرفا بر اساس مشابهت ظاهری دو چیز؛ چون شیطان گفت من از آتشم و آدم از خاک، پس من برتر از اویم] و او استکبار ورزید، و استکبار ورزیدن اولین معصیتی است که خدا با آن عصیان شد.

و فرمود: ابلیس گفت: پروردگارا، مرا از سجده بر آدم معاف کن و من تو را چنان عبادت کنم که هیچ فرشته مقرب و پیامبر فرستاده شده‌ای آن گونه عبادتت نکرده باشد!

خداوند تبارک و تعالی فرمود: من نیازی به عبادت تو ندارم. من می‌خواهم آن گونه که خودم می خواهم عبادت شوم نه آن گونه که تو می‌خواهی.

پس ابلیس از سجده کردن سرپیچی کرد.

تفسیر القمی، ج‏1، ص42

قَالَ الصَّادِقُ ع

 فَأَوَّلُ مَنْ قَاسَ إِبْلِیسُ وَ اسْتَکْبَرَ وَ الِاسْتِکْبَارُ هُوَ أَوَّلُ مَعْصِیَةٍ عُصِیَ اللَّهُ بِهَا قَالَ فَقَالَ إِبْلِیسُ یَا رَبِّ اعْفُنِی مِنَ السُّجُودِ لِآدَمَ ع وَ أَنَا أَعْبُدُکَ عِبَادَةً لَمْ یَعْبُدْکَهَا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا حَاجَةَ لِی إِلَى عِبَادَتِکَ إِنَّمَا أُرِیدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَیْثُ أُرِیدُ لَا مِنْ حَیْثُ تُرِیدُ فَأَبَى أَنْ یَسْجُد.[6]

4) از امام رضا ع روایت شده است که فرمود: هنگامی که رسول خدا ص [در رویای صادقه‌اش] دید که افرادی از تَیم و عَدی و بنی‌امیه بر منبرش بالا می‌روند بسیار بر او سخت آمد، پس خداوند تبارک و تعالی آیاتی از قرآن را نازل کرد که به آن تأسی جوید: «و هنگامی که به فرشتگان گفتیم به آدم سجده کنید، پس سجده کردند جز ابلیس» سپس به او وحی شد که محمد! من دستور دادم و اطاعت نشد؛ پس ناراحت نباش اگر تو هم دستور دادی و در مورد جانشینت اطاعت نشد.

مسائل علی بن جعفر و مستدرکاتها، ص318

الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ‏ جَعْفَرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع یَقُولُ:

لَمَّا رَأَى رَسُولُ اللَّهِ ص تَیْماً وَ عَدِیّاً وَ بَنِی أُمَیَّةَ یَرْکَبُونَ مِنْبَرَهُ أَفْظَعَهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قُرْآناً یَتَأَسَّى بِهِ وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبى‏ ثُمَّ أَوْحَى إِلَیْهِ یَا مُحَمَّدُ أَنِّی أَمَرْتُ فَلَمْ أُطَعْ فَلَا تَجْزَعْ أَنْتَ إِذَا أَمَرْتَ فَلَمْ تُطَعْ فِی وَصِیِّک‏.

5) موسی بن بکیر می‌گوید: از امام کاظم ع درباره کفر و شرک سوال کردم که کدام قدیمی‌تر است.

فرمود: چکار داری با دعواهای ‌[بی‌حاصل] مردم؟

گفتم: هشام بن سالم [از اصحاب خاص امام] از من خواست که از شما این را سوال کنم.

فرمود: کفر، که همان انکار و زیر بار حق نرفتن باشد، قدیمی‌تر است؛ خداوند عز و جل فرمود: «جز ابلیس؛ سرباز زد و استکبار ورزید و از کافران بود.»

الکافی (ط الإسلامیة)، ج‏2، ص385

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ مُوسَى بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْکُفْرِ وَ الشِّرْکِ أَیُّهُمَا أَقْدَمُ قَالَ فَقَالَ لِی مَا عَهْدِی بِکَ تُخَاصِمُ النَّاسَ قُلْتُ أَمَرَنِی هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ أَنْ أَسْأَلَکَ عَنْ ذَلِکَ فَقَالَ لِی الْکُفْرُ أَقْدَمُ وَ هُوَ الْجُحُودُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا إِبْلِیسَ أَبى‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِین‏.[7]

برای رعایت اختصار، دیگر این روایت را در کانال نگذاشتم.

6) از امام صادق ع روایت شده است:

هنگامی که پیامبر خدا ص به معراج رفت و هنگام نماز شد، جبرئیل اذان داد و اقامه گفت و سپس گفت: محمد! (ص) ، جلو بایست. پیامبر خدا ص فرمود: جبرئیل تو جلو بایست.

جبرئیل گفت: از آن زمان که به ما دستور سجده بر آدم داده شد، ما [در نماز] جلوی آدمیان نمی‌ایستیم.

 علل الشرائع، ج‏1، ص8

حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ الْعَطَّارُ النَّیْسَابُورِیُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَیْبَةَ قَالَ حَدَّثَنَا الْفَضْلُ بْنُ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: [8]

لَمَّا أُسْرِیَ بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ أَذَّنَ جَبْرَئِیلُ وَ أَقَامَ الصَّلَاةَ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ تَقَدَّمْ

فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص تَقَدَّمْ یَا جَبْرَئِیلُ

فَقَالَ لَهُ إِنَّا لَا نَتَقَدَّمُ عَلَى الْآدَمِیِّینَ مُنْذُ أُمِرْنَا بِالسُّجُودِ لآِدَمَ.[9]

تدبر

 

بقیه مطالب در برگه بعدی، لینک زیر

yekayehqurandarrooz.parsiblog.com/Posts/249/



[1] . حَدَّثَنَا الْمُظَفَّرُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ الْمُظَفَّرِ الْعَلَوِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعُودٍ الْعَیَّاشِیُّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْوَلِیدِ عَنْ عَبَّاسِ بْنِ هِلَالٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ ذَکَرَ أَنَّ اسْمَ إِبْلِیسَ الْحَارِثُ وَ إِنَّمَا قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یا إِبْلِیسُ یَا عَاصِی وَ سُمِّیَ إِبْلِیسُ لِأَنَّهُ أُبْلِسُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏

[2] . دو حدیث زیبای دیگر در همین مضمون آمده است که برای رعایت اختصار در کانال نگذاشتم:

ثُمَّ قَالُوا لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَخْبِرْنَا عَنْ عَلِیٍّ ع أَ هُوَ أَفْضَلُ أَمْ مَلَائِکَةُ اللَّهِ الْمُقَرَّبُونَ؟

فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ هَلْ شُرِّفَتِ الْمَلَائِکَةُ إِلَّا بِحُبِّهَا لِمُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ قَبُولِهَا لِوَلَایَتِهِمَا وَ إِنَّهُ لَا أَحَدَ مِنْ مُحِبِّی عَلِیٍّ قَدْ نُظِّفَ قَلْبُهُ مِنْ قَذَرِ الْغِشِّ وَ الدَّغَلِ وَ نَجَاسَاتِ الذُّنُوبِ إِلَّا کَانَ أَطْهَرَ وَ أَفْضَلَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ هَلْ أَمَرَ اللَّهُ الْمَلَائِکَةَ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ إِلَّا لِمَا کَانُوا قَدْ وَضَعُوهُ فِی نُفُوسِهِمْ أَنَّهُ لَا یَصِیرُ فِی الدُّنْیَا خَلْقٌ بَعْدَهُمْ إِذَا رُفِعُوا عَنْهَا إِلَّا وَ هُمْ یَعْنُونَ أَنْفُسَهُمْ أَفْضَلَ مِنْهُ فِی الدِّینِ فَضْلًا وَ أَعْلَمَ بِاللَّهِ وَ بِدِینِهِ عِلْماً فَأَرَادَ اللَّهُ أَنْ یُعَرِّفَهُمْ أَنَّهُمْ قَدْ أَخْطَئُوا فِی ظُنُونِهِمْ وَ اعْتِقَادَاتِهِمْ فَخَلَقَ آدَمَ وَ عَلَّمَهُ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهَا عَلَیْهِمْ فَعَجَزُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا فَأَمَرَ آدَمَ ع أَنْ یُنَبِّئَهُمْ بِهَا وَ عَرَّفَهُمْ فَضْلَهُ فِی الْعِلْمِ عَلَیْهِمْ ثُمَّ أَخْرَجَ مِنْ صُلْبِ آدَمَ ذُرِّیَّتَهُ مِنْهُمُ الْأَنْبِیَاءُ وَ الرُّسُلُ وَ الْخِیَارُ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ أَفْضَلُهُمْ مُحَمَّدٌ ثُمَّ آلُ مُحَمَّدٍ وَ الْخِیَارُ الْفَاضِلُونَ مِنْهُمْ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ وَ خِیَارُ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ وَ عَرَفَ الْمَلَائِکَةُ بِذَلِکَ أَنَّهُمْ أَفْضَلُ مِنَ الْمَلَائِکَةِ إِذَا احْتَمَلُوا مَا حُمِّلُوهُ مِنَ الْأَثْقَالِ وَ قَاسُوا مَا هُمْ فِیهِ بِعَرَضٍ یُعْرَضُ مِنْ أَعْوَانِ الشَّیَاطِینِ وَ مُجَاهَدَةِ النُّفُوسِ وَ احْتِمَالِ أَذَى ثِقْلِ الْعِیَالِ وَ الِاجْتِهَادِ فِی طَلَبِ الْحَلَالِ وَ مُعَانَاةِ مُخَاطَرَةِ الْخَوْفِ مِنَ الْأَعْدَاءِ مِنْ لُصُوصٍ مُخَوِّفِینَ وَ مِنْ سَلَاطِین

الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج‏1، ص52

قَالَ الْإِمَامُ ع: وَ لَمَّا امْتُحِنَ الْحُسَیْنُ ع وَ مَنْ مَعَهُ بِالْعَسْکَرِ الَّذِینَ قَتَلُوهُ، وَ حَمَلُوا رَأْسَهُ قَالَ لِعَسْکَرِهِ: أَنْتُمْ مِنْ بَیْعَتِی فِی حِلٍّ فَالْحَقُوا بِعَشَائِرِکُمْ وَ مَوَالِیکُمْ. وَ قَالَ لِأَهْلِ بَیْتِهِ: قَدْ جَعَلْتُکُمْ فِی حِلٍّ مِنْ مُفَارَقَتِی، فَإِنَّکُمْ لَا تُطِیقُونَهُمْ لِتَضَاعُفِ أَعْدَادِهِمْ وَ قُوَاهُمْ، وَ مَا الْمَقْصُودُ غَیْرِی، فَدَعُونِی وَ الْقَوْمَ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُعِینُنِی وَ لَا یُخْلِینِی مِنْ [حُسْنِ‏] نَظَرِهِ، کَعَادَتِهِ فِی أَسْلَافِنَا الطَّیِّبِینَ. فَأَمَّا عَسْکَرُهُ فَفَارَقُوهُ. وَ أَمَّا أَهْلُهُ [وَ] الْأَدْنَوْنَ مِنْ أَقْرِبَائِهِ فَأَبَوْا، وَ قَالُوا: لَا نُفَارِقُکَ، وَ یَحِلُّ بِنَا مَا یَحِلُّ بِکَ، وَ یَحْزُنُنَا مَا یَحْزُنُکَ، وَ یُصِیبُنَا مَا یُصِیبُکَ، وَ إِنَّا أَقْرَبُ مَا نَکُونُ إِلَى اللَّهِ إِذَا کُنَّا مَعَکَ. فَقَالَ لَهُمْ: فَإِنْ کُنْتُمْ قَدْ وَطَّنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ عَلَى مَا وَطَّنْتُ نَفْسِی عَلَیْهِ، فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ إِنَّمَا یَهَبُ الْمَنَازِلَ الشَّرِیفَةَ لِعِبَادِهِ [لِصَبْرِهِمْ‏] بِاحْتِمَالِ الْمَکَارِهِ. وَ إِنَّ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ خَصَّنِی مَعَ مَنْ مَضَى مِنْ أَهْلِیَ الَّذِینَ أَنَا آخِرُهُمْ بَقَاءً فِی الدُّنْیَا مِنَ الْکَرَامَاتِ بِمَا یَسْهُلُ مَعَهَا عَلَى احْتِمَالِ الْکَرِیهَاتِ فَإِنَّ لَکُمْ شَطْرَ ذَلِکَ مِنْ کَرَامَاتِ اللَّهِ تَعَالَى. وَ اعْلَمُوا أَنَّ الدُّنْیَا حُلْوَهَا وَ مُرَّهَا حُلُمٌ، وَ الِانْتِبَاهَ فِی الْآخِرَةِ، وَ الْفَائِزَ مَنْ فَازَ فِیهَا، وَ الشَّقِیَّ مَنْ شَقِیَ فِیهَا. أَ وَ لَا أُحَدِّثُکُمْ بِأَوَّلِ أَمْرِنَا وَ أَمْرِکُمْ مَعَاشِرَ أَوْلِیَائِنَا وَ مُحِبِّینَا، وَ الْمُعْتَصِمِینَ بِنَا لِیُسَهِّلَ عَلَیْکُمْ احْتِمَالَ مَا أَنْتُمْ لَهُ مُعْرَضُونَ

قَالُوا: بَلَى یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ.

قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمَّا خَلَقَ آدَمَ، وَ سَوَّاهُ، وَ عَلَّمَهُ أَسْمَاءَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَةِ، جَعَلَ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ ع أَشْبَاحاً خَمْسَةً فِی ظَهْرِ آدَمَ، وَ کَانَتْ أَنْوَارُهُمْ تُضِی‏ءُ فِی الْآفَاقِ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْحُجُبِ وَ الْجِنَانِ وَ الْکُرْسِیِّ وَ الْعَرْشِ، فَأَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى الْمَلَائِکَةَ بِالسُّجُودِ لِآدَمَ، تَعْظِیماً لَهُ أَنَّهُ قَدْ فَضَّلَهُ بِأَنْ جَعَلَهُ وِعَاءً لِتِلْکَ الْأَشْبَاحِ الَّتِی قَدْ عَمَّ أَنْوَارُهَا الْآفَاقَ. فَسَجَدُوا [لِآدَمَ‏] إِلَّا إِبْلِیسَ أَبى‏ أَنْ یَتَوَاضَعَ لِجَلَالِ عَظَمَةِ اللَّهِ، وَ أَنْ یَتَوَاضَعَ لِأَنْوَارِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ، وَ قَدْ تَوَاضَعَتْ لَهَا الْمَلَائِکَةُ کُلُّهَا وَ اسْتَکْبَرَ، وَ تَرَفَّعَ وَ کانَ بِإِبَائِهِ ذَلِکَ وَ تَکَبُّرِهِ مِنَ الْکافِرِین‏.

التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص219

[3] . عن جمیل بن دراج عن أبی عبد الله ع قال سألته عن إبلیس أ کان من الملائکة أو هل کان یلی شیئا من أمر السماء قال: لم یکن من الملائکة و لم یکن یلی شیئا من أمر السماء و کانَ مِنَ الْجِنِّ، و کان مع الملائکة و کانت الملائکة ترى أنه منها، و کان الله یعلم أنه لیس منها، فلما أمر بالسجود کان منه الذی کان. (تفسیر العیاشی، ج‏1، ص34)

[4] . عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلٍ قَالَ: کَانَ الطَّیَّارُ یَقُولُ لِی إِبْلِیسُ لَیْسَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ إِنَّمَا أُمِرَتِ الْمَلَائِکَةُ بِالسُّجُودِ- لآِدَمَ ع فَقَالَ- إِبْلِیسُ لَا أَسْجُدُ فَمَا لِإِبْلِیسَ یَعْصِی حِینَ لَمْ یَسْجُدْ وَ لَیْسَ هُوَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ «1» قَالَ فَدَخَلْتُ أَنَا وَ هُوَ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فَأَحْسَنَ وَ اللَّهِ فِی الْمَسْأَلَةِ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ رَأَیْتَ مَا نَدَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ قَوْلِهِ- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَ دَخَلَ فِی ذَلِکَ الْمُنَافِقُونَ مَعَهُمْ قَالَ نَعَمْ وَ الضُّلَّالُ وَ کُلُّ مَنْ أَقَرَّ بِالدَّعْوَةِ الظَّاهِرَةِ وَ کَانَ إِبْلِیسُ مِمَّنْ أَقَرَّ بِالدَّعْوَةِ الظَّاهِرَةِ مَعَهُمْ.

[5] . این دو روایت هم در همین مضمون می‌باشند:

فَإِنَّهُ حَدَّثَنِی أَبِی عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سُئِلَ عَمَّا نَدَبَ اللَّهُ الْخَلْقَ إِلَیْهِ أَ دَخَلَ فِیهِ الضَّلَالَةُ قَالَ نَعَمْ وَ الْکَافِرُونَ دَخَلُوا فِیهِ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَمَرَ الْمَلَائِکَةَ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ فَدَخَلَ فِی أَمْرِهِ الْمَلَائِکَةُ وَ إِبْلِیسُ فَإِنَّ إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْمَلَائِکَةِ فِی السَّمَاءِ یَعْبُدُ اللَّهَ وَ کَانَتْ الْمَلَائِکَةُ تَظُنُّ أَنَّهُ مِنْهُمْ وَ لَمْ یَکُنْ مِنْهُمْ فَلَمَّا أَمَرَ اللَّهُ الْمَلَائِکَةَ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ ع أَخْرَجَ مَا کَانَ فِی قَلْبِ إِبْلِیسَ مِنَ الْحَسَدِ فَعَلِمَ الْمَلَائِکَةُ عِنْدَ ذَلِکَ أَنَّ إِبْلِیسَ لَمْ یَکُنْ مِثْلَهُمْ فَقِیلَ لَهُ (ع) فَکَیْفَ وَقَعَ الْأَمْرُ عَلَى إِبْلِیسَ وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ الْمَلَائِکَةَ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ فَقَالَ کَانَ إِبْلِیسُ مِنْهُمْ بِالْوَلَاءِ وَ لَمْ یَکُنْ مِنْ جِنْسِ الْمَلَائِکَةِ وَ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ خَلْقاً قَبْلَ آدَمَ وَ کَانَ إِبْلِیسُ مِنْهُمْ حَاکِماً فِی الْأَرْضِ فَعَتَوْا وَ أَفْسَدُوا وَ سَفَکُوا الدِّمَاءَ فَبَعَثَ اللَّهُ الْمَلَائِکَةَ فَقَتَلُوهُمْ وَ أَسَرُوا إِبْلِیسَ وَ رَفَعُوهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ کَانَ مَعَ الْمَلَائِکَةِ یَعْبُدُ اللَّهَ إِلَى أَنْ خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى آدَمَ ع. (تفسیر القمی، ج‏1، 35-36)

قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ وَجَدْنَاهُ هَذَا فِی کِتَابِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع‏، فَخَلَقَ اللَّهُ آدَمَ فَبَقِیَ أَرْبَعِینَ سَنَةً مُصَوَّراً- فَکَانَ یَمُرُّ بِهِ إِبْلِیسُ اللَّعِینُ فَیَقُولُ لِأَمْرِ مَا خُلِقْتَ فَقَالَ الْعَالِمُ ع فَقَالَ إِبْلِیسُ لَئِنْ أَمَرَنِی اللَّهُ بِالسُّجُودِ لِهَذَا لَأَعْصِیَنَّهُ، قَالَ ثُمَّ نَفَخَ فِیهِ فَلَمَّا بَلَغَتِ الرُّوحُ إِلَى دِمَاغِهِ- عَطَسَ عَطْسَةً جَلَسَ مِنْهَا فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ- فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى یَرْحَمُکَ اللَّهُ قَالَ الصَّادِقُ ع فَسَبَقَتْ لَهُ مِنَ اللَّهِ الرَّحْمَةُ ثم قال الله تبارک و تعالى لِلْمَلائِکَةِ- اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا له- فأخرج إبلیس ما کان فی قلبه من‏ الحسد فأبى أن یسجد- فقال الله عز و جل «ما مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ- قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ» (تفسیر القمی، ج‏1، ص41)

[6] . در همین مضمون روایات زیر هم قابل توجه است:

عَلِیٌّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِیِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ بْنِ هَمَّامٍ عَنْ مَعْمَرِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ الزُّهْرِیِّ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ شِهَابٍ قَالَ: سُئِلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع أَیُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ مَا مِنْ عَمَلٍ بَعْدَ مَعْرِفَةِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ مَعْرِفَةِ رَسُولِهِ ص أَفْضَلَ مِنْ بُغْضِ الدُّنْیَا وَ إِنَّ لِذَلِکَ لَشُعَباً کَثِیرَةً وَ لِلْمَعَاصِی شُعَباً فَأَوَّلُ مَا عُصِیَ اللَّهُ بِهِ الْکِبْرُ وَ هِیَ مَعْصِیَةُ إِبْلِیسَ حِینَ أَبى‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ وَ الْحِرْصُ وَ هِیَ‏ مَعْصِیَةُ آدَمَ وَ حَوَّاءَ حِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُمَا فَکُلا مِنْ حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ فَأَخَذَا مَا لَا حَاجَةَ بِهِمَا إِلَیْهِ فَدَخَلَ ذَلِکَ عَلَى ذُرِّیَّتِهِمَا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ ذَلِکَ أَنَّ أَکْثَرَ مَا یَطْلُبُ ابْنُ آدَمَ مَا لَا حَاجَةَ بِهِ إِلَیْهِ ثُمَّ الْحَسَدُ وَ هِیَ مَعْصِیَةُ ابْنِ آدَمَ حَیْثُ حَسَدَ أَخَاهُ فَقَتَلَهُ فَتَشَعَّبَ مِنْ ذَلِکَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ الدُّنْیَا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ وَ حُبُّ الْکَلَامِ وَ حُبُّ الْعُلُوِّ وَ الثَّرْوَةِ فَصِرْنَ سَبْعَ خِصَالٍ فَاجْتَمَعْنَ کُلُّهُنَّ فِی حُبِّ الدُّنْیَا فَقَالَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْعُلَمَاءُ بَعْدَ مَعْرِفَةِ ذَلِکَ حُبُّ الدُّنْیَا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ وَ الدُّنْیَا دُنْیَاءَانِ دُنْیَا بَلَاغٌ وَ دُنْیَا مَلْعُونَةٌ.

الکافی، ج‏2، ص130 و 317

[7] این حدیث با دو نقل دیگر از دو نفر دیگر هم نقل شده است:

عن بکر بن موسى الواسطی قال سألت أبا الحسن موسى ع عن الکفر و الشرک أیهما أقدم فقال: ما عهدی بک تخاصم الناس، قلت: أمرنی هشام بن الحکم أن أسألک عن ذلک فقال لی: الکفر أقدم و هو الجحود قال لإبلیس‏ أَبى‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِین‏.

تفسیر العیاشی، ج‏1، ص34

وَ قَالَ لَهُ أَبُو أَحْمَدَ الْخُرَاسَانِیُّ الْکُفْرُ أَقْدَمُ أَمِ الشِّرْکُ فَقَالَ [الإمام الکاظم‏] ع لَهُ مَا لَکَ وَ لِهَذَا مَا عَهْدِی بِکَ تُکَلِّمُ النَّاسَ قُلْتُ أَمَرَنِی هِشَامُ بْنُ الْحَکَمِ أَنْ أَسْأَلَکَ فَقَالَ قُلْ لَهُ الْکُفْرُ أَقْدَمُ أَوَّلُ مَنْ کَفَرَ إِبْلِیسُ «أَبى‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ» وَ الْکُفْرُ شَیْ‏ءٌ وَاحِدٌ وَ الشِّرْکُ یُثْبِتُ وَاحِداً وَ یُشْرِکُ مَعَهُ غَیْرَهُ.

تحف العقول، النص، ص412

[8] . چنین گفتگویی بین جبرئیل و پیامبران قبلی هم رد و بدل شده است. مثلا: عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: ... فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِیلُ یَا هِبَةَ اللَّهِ إِنَّ أَبَاکَ قَدْ قُبِضَ وَ إِنَّا نَزَلْنَا لِلصَّلَاةِ عَلَیْهِ فَارْجِعْ فَرَجَعَ فَوَجَدَ آدَمَ ع قَدْ قُبِضَ فَأَرَاهُ جَبْرَئِیلُ کَیْفَ یُغَسِّلُهُ فَغَسَّلَهُ حَتَّى إِذَا بَلَغَ الصَّلَاةَ عَلَیْهِ قَالَ هِبَةُ اللَّهِ یَا جَبْرَئِیلُ تَقَدَّمْ فَصَلِّ عَلَى آدَمَ فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِیلُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنَا أَنْ نَسْجُدَ لِأَبِیکَ آدَمَ وَ هُوَ فِی الْجَنَّةِ فَلَیْسَ لَنَا أَنْ نَؤُمَّ شَیْئاً مِنْ وُلْدِهِ فَتَقَدَّمَ هِبَةُ اللَّهِ فَصَلَّى عَلَى أَبِیهِ وَ جَبْرَئِیلُ خَلْفَهُ وَ جُنُودُ الْمَلَائِکَة (الکافی، ج‏8، ص114)

[9] . این روایت هم جالب است: عن بدر بن خلیل الأسدی عن رجل من أهل الشام قال قال أمیر المؤمنین ص، أول بقعة عبد الله علیها ظهر الکوفة لما أمر الله الملائکة أن یسجدوا لآدم سجدوا على ظهر الکوفة. (تفسیر العیاشی، ج‏1، ص34)