سفارش تبلیغ
صبا ویژن

1079) سوره حجرات (49)، آیه 14 (3. شأن نزول)

 

شأن نزول

الف. گفته‌اند این آیه درباره اعرابی از بنی اسد (بنی خزیمه) نازل شد که در خشکسالی به مدینة النبی آمده شهادتین بر زبان می‏راندند ولی در باطن مؤمن نبودند؛ و کوچه‏های مدینه را به کثافات آلوده، و قیمت‏ها را گران کردند؛ و به رسول اللّه (ص) می‌گفتند: ما با اموال و عیال نزد تو آمدیم و مثل فلان طایفه با تو نجنگیدیم، پس سهمی از زکات ‌به ما بده. و دائما بر پیغمبر (ص) منت می‏گذاشتند پس این آیه در مورد آنها نازل شد.

أسباب نزول القرآن (الواحدی)، ص412؛ ترجمه اسباب نزول، ص210-211[1]

ب. این واقعه به این صورت هم از سعید بن جبیر و ابن زید روایت شده که اینان قومی از بنی‌اسد بودند که در زمان خشکسالی نزد پیامبر آمدند و ابراز اسلام نمودند ولی واقعا ایمان نیاورده بودند و برای گرفتن سهمی از زکات، ابراز اسلام کرده بودند؛ و خداوند با این آیه به پیامبر ص دستور داد که به آنان از درونشان خبر دهد که معجزه‌ای برایشان باشد؛‌پس آیه فرمود بگو ایمان نیاوردید یعنی در باطن و از روی حقیقت تصدیق نکردید بلکه بگویید اسلام آوردیم تا جانمان حفظ شود و از کشته و اسیر شدن مصون بمانیم.

مجمع البیان، ج‏9، ص207[2]

البته در تفاسیر دیگر این آیه در مورد اقوام دیگری از أعراب نیز تطبیق داده شده است؛ مانند أعراب جُهینة، مُزینة، أسْلَم، غِفار، و أشْجَع که بین مکه و مدینه ساکن بودند (تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج4، ص98[3]). و شأن نزولهای دیگری هم مطرح است که عمدتا ذیل سه آیه بعد مطرح شده است.

 


[1] . نزلت فی أعراب من بنی أسد بن خُزَیمة، قدموا علی رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و [آله و] سلم المدینة فی سنة جدبة، فأظهروا الشهادتین و لم یکونوا مؤمنین فی السر، و أفسدوا طرق المدینة بالعَذَرَات و أغْلَوْا أسعارها، و کانوا یقولون لرسول اللَّه صلی اللَّه علیه و [آله و] سلم: أتیناک بالأثقال و العیال و لم نقاتلک کما قاتلک بنو فلان، فأعطنا من الصدقة. و جعلوا یمنون علیه، فأنزل اللَّه تعالی فیهم هذه الآیة.

[2] . «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا» و هم قوم من بنی أسد أتوا النبی ص فی سنة جدیة و أظهروا الإسلام و لم یکونوا مؤمنین فی السر إنما کانوا یطلبون الصدقة و المعنى أنهم قالوا صدقنا بما جئت به فأمره الله سبحانه أن یخبرهم بذلک لیکون آیة معجزة له فقال «قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا» أی لم تصدقوا على الحقیقة فی الباطن «وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا» أی انقدنا و استسلمنا مخافة السبی و القتل عن سعید بن جبیر و ابن زید.

[3] . قال مقاتل بن سلیمان: {قالَتِ الأَعْرابُ آمَنّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا} نَزَلتْ فی أعراب جُهینة، ومُزینة، وأسْلَم، وغِفار، وأشْجَع، کانت منازلهم بین مکّة والمدینة، فکانوا إذا مرّتْ بهم سَرِیَّةٌ مِن سَرایا النبی - صلى الله علیه وسلم - قالوا: آمنّا. لیأمنوا على دمائهم وأموالهم، وکان یومئذٍ مَن قال: لا إله إلا الله. یأمن على نفسه وماله، فمرّ بهم خالد بن الولید فی سَریّة للنبی - صلى الله علیه وسلم -، فقالوا: آمنّا. فلم یَعرض لهم، ولا لأموالهم، فلما سار النبی - صلى الله علیه وسلم - إلى الحُدَیبیة واستنفَرهم معه قال بعضهم لبعض: إنّ محمدًا وأصحابه أکَلة رأس لأهل مکة، وإنهم کلفوا شیئًا لا یرجعون عنه أبدًا، فأین تذهبون تقتلون أنفسکم؟! انتظروا حتى ننظر ما یکون من أمره. فذلک قوله: «بَلْ ظَنَنْتُمْ أنْ لَنْ یَنْقَلِبَ الرَّسُولُ والمُؤْمِنُونَ إلى أهْلِیهِمْ أبَدًا وزُیِّنَ ذَلِکَ فِی قُلُوبِکُمْ وظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وکُنْتُمْ قَوْمًا بُورًا» (فتح/12)؛ فنَزَلتْ فیهم.