سفارش تبلیغ
صبا ویژن

296) سوره معارج (70) آیه 25 لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ

بسم الله الرحمن الرحیم

296) سوره معارج (70) آیه 25  

لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ

ترجمه

برای سوال‌کننده [= کسی که گدایی می‌کند] و درمانده.

حدیث

1) درباره سخن خداوند عز و جل که می‌فرماید «برای سائل [= کسی که گدایی می‌کند] و محروم [درمانده]»، از امام صادق ع روایت شده است که:

محروم، «محارَف»ی است که از دست‌رنج خود در خرید و فروش محروم شده است. [ظاهرا به این معنی که دست‌رنجش کفاف زندگی‌اش را نمی‌دهد، و چه‌بسا به معنای ورشکسته‌ای باشد که اجازه تصرف در اموالش را ندارد، ویا به معنای کسی که اهل کار کردن هست اما فعلا بیکار است.]

و نیز از امامان باقر ع و صادق ع روایت شده است که فرمودند «محروم» شخصی است که عقلش مشکلی ندارد، اما در روزی‌اش در تنگناست، که چنین کسی «محارف» است.

الکافی، ج‏3، ص500

وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ قَالَ الْمَحْرُومُ الْمُحَارَفُ الَّذِی قَدْ حُرِمَ کَدَّ یَدِهِ فِی الشِّرَاءِ وَ الْبَیْعِ.

وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَى عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُمَا قَالا الْمَحْرُومُ الرَّجُلُ الَّذِی لَیْسَ بِعَقْلِهِ بَأْسٌ وَ لَمْ یُبْسَطْ لَهُ فِی الرِّزْقِ وَ هُوَ مُحَارَف‏.

2) از امام صادق ع روایت شده است که شخصی خدمت پیامبر ص رسید و گفت:

رسول خدا ! آیا در اموال جز زکات حقی هست؟

فرمودند: بله، بر مسلمان است که اگر گرسنه‌ای از او تقاضا کرد، سیرش کند؛ و اگر بی‌لباسی از او تقاضا کرد، او را لباس بپوشاند.

گفت: اما ترس آن هست که دروغگو باشد؟

فرمود: آیا ترس آن نیست که راست بگوید؟

جامع الأخبار(للشعیری)، ص136

عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ ص قَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ فِی الْمَالِ حَقٌّ سِوَى الزَّکَاةِ؟

قَالَ نَعَمْ عَلَى الْمُسْلِمِ أَنْ یُطْعِمَ الْجَائِعَ إِذَا سَأَلَهُ وَ یَکْسُوَ الْعَارِیَ إِذَا سَأَلَهُ.

قَالَ إِنَّهُ یَخَافُ أَنْ یَکُونَ کَاذِباً؟

قَالَ أَ فَلَا یَخَافُ صِدْقَهُ؟

در کلمات معصومین ع روایات فراوانی وارد شده است که سوال کننده را رد نکنید، حتی اگر او را نمی‌شناسید، حتی اگر مسلمان نباشد؛ که دعای آنها اگر در حق خودشان هم مستجاب نباشد، در حق شما مستجاب می‌شود؛ مگر اینکه بدانید کسی است که در مقابل دین حق آگاهانه عناد می‌ورزد. (توضیح در تدبر2 خواهد آمد) البته در نقطه مقابل روایات فراوانی هم در مذمت سوال کردن و گدایی وارد شده است، که نه‌تنها اگر نیازمند نباشد و گدایی کند وعده عذاب داده شده، بلکه حتی اگر نیازمند باشد باید بداند با این کار آبروی خود را برده است.[1]

3) مصادف می‌گوید: نزد امام صادق ع در زمین [زراعی] ایشان بودم و آنها مشغول درو کردن محصول بودند؛ گدایی آمد و درخواست کرد. گفتم: خدا روزیت دهد.

فرمود: صبر کن! حق چنین کاری [راندن سائل] را ندارید مگر اینکه [در آن روز دست کم] به سه نفر [چیزی] داده باشید؛ بعد از آن اگر خواستید باز هم دادید به خودتان مربوط است و اگر ندادید هم به خودتان مربوط است.

من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص47

رُوِیَ عَنْ مُصَادِفٍ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی أَرْضٍ لَهُ وَ هُمْ یَصْرِمُونَ فَجَاءَ سَائِلٌ یَسْأَلُ فَقُلْتُ اللَّهُ یَرْزُقُکَ فَقَالَ مَهْ لَیْسَ ذَاکَ لَکُمْ حَتَّى تُعْطُوا ثَلَاثَةً فَإِنْ‏ أَعْطَیْتُمْ بَعْدَ ذَلِکَ فَلَکُمْ وَ إِنْ أَمْسَکْتُمْ فَلَکُمْ.[2]

4) مسمع بن عبدالملک می‌گوید: نزد ابا‌عبدالله [= امام صادق ع] در منا بودیم و در مقابلمان انگوری بود که از آن می‌خوردیم. گدایی آمد و درخواست کمک کرد. حضرت فرمود یک مشت انگور به او بدهند.

او گفت: به این نیاز ندارم، اگر قرار است [چیزی بدهید] ، پول بدهید.

حضرت ع فرمود:‌ خداوند بر تو وسعت دهد؛ و او رفت.

سپس برگشت و گفت: همان انگورها را بدهید.

حضرت ع فرمود:‌ خداوند بر تو وسعت دهد؛ و چیزی به او نداد.

گدای دیگری آمد؛ امام صادق ع سه دانه انگور برداشت و به او داد.

گدا آن را از دست امام ع گرفت و گفت: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.

حضرت فرمود: همینجا بایست. [سپس رو کرد به یکی از همراهیانش و گفت] جوان! پولی همراهت هست؟

او حدود بیست درهم همراه داشت و آن را به او داد.

او گرفت و گفت: الْحَمْدُ لِلَّه که این از توست، تنهایی و شریکی نداری.

ابوعبدالله [= امام صادق ع] فرمود: همینجا بایست. و سپس روپوشی را که برتن داشت از تن درآورد و فرمود: این را بپوش.

آن را پوشید و گفت: «الْحَمْدُ لِلَّه که به من لباس داد و مرا پوشاند، ای اباعبدالله»؛ یا اینکه گفت: «خدا به تو جزای خیر دهد» و در هر صورت، برای امام صادق ع جز همین دعا را نکرد؛ سپس راهش را گرفت و رفت.

و ما گمان کردیم که اگر او برای امام دعا نکرده بود، امام همین طور اعطای به او را ادامه می‌داد؛ چرا که هربار که به او عطایی کرد و او حمد خدا را گفت، باز هم به او عطا کرد.

الکافی، ج‏4، ص49

أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ قَالَ:

کُنَّا عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِمِنًى وَ بَیْنَ أَیْدِینَا عِنَبٌ نَأْکُلُهُ فَجَاءَ سَائِلٌ فَسَأَلَهُ فَأَمَرَ بِعُنْقُودٍ فَأَعْطَاهُ فَقَالَ السَّائِلُ لَا حَاجَةَ لِی فِی هَذَا إِنْ کَانَ دِرْهَمٌ قَالَ یَسَعُ اللَّهُ عَلَیْکَ فَذَهَبَ ثُمَّ رَجَعَ فَقَالَ رُدُّوا الْعُنْقُودَ فَقَالَ یَسَعُ اللَّهُ لَکَ وَ لَمْ یُعْطِهِ شَیْئاً ثُمَّ جَاءَ سَائِلٌ آخَرُ فَأَخَذَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثَلَاثَ حَبَّاتِ عِنَبٍ فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَ السَّائِلُ مِنْ یَدِهِ ثُمَّ قَالَ «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» الَّذِی رَزَقَنِی فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ فَحَشَا مِلْ‏ءَ کَفَّیْهِ عِنَباً فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَهَا السَّائِلُ مِنْ یَدِهِ ثُمَّ قَالَ «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ یَا غُلَامُ أَیُّ شَیْ‏ءٍ مَعَکَ مِنَ الدَّرَاهِمِ فَإِذَا مَعَهُ نَحْوٌ مِنْ عِشْرِینَ دِرْهَماً فِیمَا حَزَرْنَاهُ أَوْ نَحْوِهَا فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَهَا ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ هَذَا مِنْکَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ فَخَلَعَ قَمِیصاً کَانَ عَلَیْهِ فَقَالَ الْبَسْ هَذَا فَلَبِسَهُ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی کَسَانِی وَ سَتَرَنِی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْ قَالَ جَزَاکَ اللَّهُ خَیْراً لَمْ یَدْعُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَّا بِذَا ثُمَّ انْصَرَفَ فَذَهَبَ قَالَ فَظَنَنَّا أَنَّهُ لَوْ لَمْ یَدْعُ لَهُ لَمْ یَزَلْ یُعْطِیهِ لِأَنَّهُ کُلَّمَا کَانَ یُعْطِیهِ حَمِدَ اللَّهَ أَعْطَاهُ. [3]

تدبر

1) «لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»

نمازگزاران واقعی کسانی‌اند که در اموالشان حقی معین کرده‌اند، هم برای کسانی که از آنها سوال و درخواست می‌کنند و هم برای هرکسی که درمانده و محروم باشد.

ظاهرا آوردن کلمه «سائل» اشاره به کسانی است که خودشان نیازهایشان را ابراز می‌کنند، و با آوردن کلمه «محروم» می‌خواهد تاکید کند، که منتظر نباشید که هر محرومی نیازش را ابراز کند تا به او کمک کنید.[4]

2) «لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»

اینکه این خوبان، غیر از محروم، به «سائل» (سوال‌کننده، گدا) هم کمک می‌کنند، نشان می‌دهد که هنگام کمک کردن به مستمندان، نیازی نیست حتما پیگیری کنیم که آیا کسی که سوال می‌کند، راست می‌گوید یا نه؟!

بحثی درباره پدیده گدایی و وظیفه ما در قبال آن

تردیدی نیست که پدیده گدایی، پدیده مطلوبی در جامعه نیست و احادیث فراوانی هم وارد شده که سوال و درخواست کردن را، حتی در حالت نیازمندی، مذمت کرده، چه رسد به اینکه به دروغ باشد (پاورقی حدیث2).

از طرف دیگر، می‌دانیم که تا تحقق عدالت مهدوی، انتظار اینکه هیچ نیازمندی در جامعه وجود نداشته باشد، آرزویی بیش نیست؛ و وقتی نیاز به شخص فشار آورد، بسیاری به سوال و درخواست رو می‌آورند و لذا همگان باید برای رفع این معضل بکوشند. در این زمینه یک سلسله وظایف جمعی و حتی حاکمیتی هست (مانند راه‌انداختن موسساتی برای شناسایی و رفع مشکلات نیازمندان، ایجاد اشتغال، و ...)؛ اما علاوه بر آن، هریک از ما به عنوان «یک فرد مسلمان» در مواجهه با این پدیده، وظیفه‌ای فردی هم داریم. برخی معتقدند که نباید به طور فردی به هیچ گدا و سوال‌کننده‌ای کمک کرد، چون موجب تقویت پدیده تکدی‌گری و سوءاستفاده‌ها می‌شود؛ که وجود این آیه (و نیز: بقره/177؛ ضحی/10) این تلقی را رد می‌کند. برخی هم هرکسی بتواند احساسات آنها را برانگیزاند، به او کمک می‌کنند؛ که چنین مواجهه‌ای باب سوءاستفاده‌ها را بیشتر باز می‌کند.

با مروری بر احادیث، شاید بتوان چنین جمع‌بندی‌ای در خصوص «وظیفه فردی» ارائه داد.

اگر نبود که عده‌ای از گدایان، دروغگویند، اساسا هرکس که به «سائل» کمک نمی‌کرد، به رستگاری نمی‌رسید؛[5] و اگرچه ممکن است برخی دروغ بگویند، اما اگر راست گفته باشند، پس ما در قبال آنان وظیفه‌ای داریم (حدیث1).

طبیعتا در جایی که به‌سهولت می‌توان پی برد که او سزاوار کمک کردن هست یا نیست، بر اساس علم عمل می‌کنیم؛ البته صرفا هم از روی ظاهر اولیه شخص نمی‌توان حکم کرد.[6]

اما در جایی که شناسایی مخاطب به‌سهولت امکان ندارد، در صورتی که داشته باشیم که کمک کنیم[7]، اصل اولیه کمک کردن به اوست[8]، حتی شخص اگر مسلمان نباشد[9]، (مگر اینکه دشمنی‌اش با دین الهی واضح باشد)[10]؛ و در عین حال، نباید این کمک کردن به افراط کشیده شود، به نحوی که زندگی خودمان دچار اختلال گردد (اسراء/29)[11]. یک راهکار عملیاتی این است که در هر روز «تا سه نفر» را جواب رد ندهیم (حدیث3) یا اینکه به هرکس حداقل ممکن [برخی بزرگان می‌گفتند: در حد خرید نان] بدهیم.[12]

3) «لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»

سائل، یعنی کسی که درخواست خود را مطرح می‌کند. اما «محروم» کیست؟

الف. کسی که خویشتن‌دار است و نیاز خود را مطرح نمی‌کند (مجمع‌البیان، ج10، ص535)، به همین جهت بی‌نیاز قلمداد می‌شود و از کمک دیگران محروم می‌ماند. (الکشاف، ج4، ص613)

ب. کسی که درآمدش به اندازه مخارجش نیست و لذا از تامین کل مخارج خود محروم می‌ماند. [اقتباس از حدیث1]

ج. کسی که به خاطر ورشکستگی یا هر دلیل دیگر [مثلا آوراه شدن بر اثر حمله دشمن]، از تصرف در اموال خود محروم شده است. [اقتباس از حدیث1]

د. ...

4) « فی‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ، لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»

نیازمندان [واقعی] در اموال اغنیا، حقی دارند. (جلسه قبل، احادیث1-3)

5)‌ «لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»

شرط کمک کردن به دیگران، نیازمند بودن آنهاست، نه مسلمان یا مومن بودن (تفسیر نور، ج10، ص219)

6) «الْمُصَلِّین ... لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»

در اسلام وظایف فردی و عبادی (نماز) با وظایف اجتماعی کاملا گره خورده است (اقتباس از تفسیر نور، ج10، ص219)



[1] . نمونه‌ای از روایاتی که در آنها سوال کردن مذمت شده حتی با وجود نیاز، چون سائل آبرویش می‌رود و شهادتش هم مقبول نمی‌شود.

1) عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِکِ بْنِ عَطِیَّةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع ضَمِنْتُ عَلَى رَبِّی أَنَّهُ لَا یَسْأَلُ أَحَدٌ مِنْ غَیْرِ حَاجَةٍ إِلَّا اضْطَرَّتْهُ الْمَسْأَلَةُ یَوْماً إِلَى أَنْ یَسْأَلَ مِنْ حَاجَةٍ. (الکافی، ج‏4، ص19)

2) مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اتَّبِعُوا قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَإِنَّهُ قَالَ مَنْ فَتَحَ عَلَى نَفْسِهِ بَابَ مَسْأَلَةٍ فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِ بَابَ فَقْرٍ. (الکافی، ج‏4، ص19)

3) عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مَالِکِ بْنِ حُصَیْنٍ السَّکُونِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا مِنْ عَبْدٍ یَسْأَلُ مِنْ غَیْرِ حَاجَةٍ فَیَمُوتُ حَتَّى یُحْوِجَهُ اللَّهُ إِلَیْهَا وَ یُثَبِّتَ اللَّهُ لَهُ بِهَا النَّارَ. (الکافی، ج‏4، ص19)

4) عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ حَمَّادٍ عَمَّنْ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِیَّاکُمْ وَ سُؤَالَ النَّاسِ فَإِنَّهُ ذُلٌّ فِی الدُّنْیَا وَ فَقْرٌ تُعَجِّلُونَهُ وَ حِسَابٌ طَوِیلٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ. (الکافی، ج‏4، ص20)

5) عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع یَا مُحَمَّدُ لَوْ یَعْلَمُ السَّائِلُ مَا فِی الْمَسْأَلَةِ مَا سَأَلَ أَحَدٌ أَحَداً وَ لَوْ یَعْلَمُ الْمُعْطِی مَا فِی الْعَطِیَّةِ مَا رَدَّ أَحَدٌ أَحَداً. (الکافی، ج‏4، ص20)

6) عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْأَیْدِی ثَلَاثٌ یَدُ اللَّهِ الْعُلْیَا وَ یَدُ الْمُعْطِی الَّتِی تَلِیهَا وَ یَدُ الْمُعْطَى أَسْفَلُ الْأَیْدِی فَاسْتَعِفُّوا عَنِ السُّؤَالِ مَا اسْتَطَعْتُمْ إِنَّ الْأَرْزَاقَ دُونَهَا حُجُبٌ فَمَنْ شَاءَ قَنِیَ حَیَاءَهُ وَ أَخَذَ رِزْقَهُ وَ مَنْ شَاءَ هَتَکَ الْحِجَابَ وَ أَخَذَ رِزْقَهُ وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَأَنْ یَأْخُذَ أَحَدُکُمْ حَبْلًا ثُمَّ یَدْخُلَ عَرْضَ هَذَا الْوَادِی فَیَحْتَطِبَ حَتَّى لَا یَلْتَقِیَ طَرَفَاهُ ثُمَّ یَدْخُلَ بِهِ السُّوقَ فَیَبِیعَهُ بِمُدٍّ مِنْ تَمْرٍ وَ یَأْخُذَ ثُلُثَهُ وَ یَتَصَدَّقَ بِثُلُثَیْهِ خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ یَسْأَلَ النَّاسَ أَعْطَوْهُ أَوْ حَرَمُوهُ. (الکافی، ج‏4، ص20)

7) عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: جَاءَتْ فَخِذٌ مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَسَلَّمُوا عَلَیْهِ فَرَدَّ عَلَیْهِمُ السَّلَامَ فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ لَنَا إِلَیْکَ حَاجَةٌ فَقَالَ هَاتُوا حَاجَتَکُمْ قَالُوا إِنَّهَا حَاجَةٌ عَظِیمَةٌ فَقَالَ هَاتُوهَا مَا هِیَ قَالُوا تَضْمَنُ لَنَا عَلَى رَبِّکَ الْجَنَّةَ قَالَ فَنَکَسَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَأْسَهُ ثُمَّ نَکَتَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ أَفْعَلُ ذَلِکَ بِکُمْ عَلَى أَنْ لَا تَسْأَلُوا أَحَداً شَیْئاً قَالَ فَکَانَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ یَکُونُ فِی السَّفَرِ فَیَسْقُطُ سَوْطُهُ فَیَکْرَهُ أَنْ یَقُولَ لِإِنْسَانٍ نَاوِلْنِیهِ فِرَاراً مِنَ الْمَسْأَلَةِ فَیَنْزِلُ فَیَأْخُذُهُ وَ یَکُونُ عَلَى الْمَائِدَةِ فَیَکُونُ بَعْضُ الْجُلَسَاءِ أَقْرَبَ إِلَى الْمَاءِ مِنْهُ فَلَا یَقُولُ نَاوِلْنِی حَتَّى یَقُومُ فَیَشْرَبُ. (الکافی، ج‏4، ص21)

8) عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الصَّیْرَفِیِّ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ قَیْسِ بْنِ رُمَّانَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَذَکَرْتُ لَهُ بَعْضَ حَالِی فَقَالَ یَا جَارِیَةُ هَاتِ ذَلِکَ الْکِیسَ هَذِهِ أَرْبَعُمِائَةِ دِینَارٍ وَصَلَنِی بِهَا أَبُو جَعْفَرٍ [الدوانیقی] فَخُذْهَا وَ تَفَرَّجْ بِهَا قَالَ فَقُلْتُ لَا وَ اللَّهِ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا هَذَا دَهْرِی  لَکِنْ أَحْبَبْتُ أَنْ تَدْعُوَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لِی قَالَ فَقَالَ إِنِّی سَأَفْعَلُ وَ لَکِنْ‏ إِیَّاکَ أَنْ تُخْبِرَ النَّاسَ بِکُلِّ حَالِکَ فَتَهُونَ عَلَیْهِمْ. (الکافی، ج‏4، ص21)

9) وَ رُوِیَ عَنْ لُقْمَانَ أَنَّهُ قَالَ لِابْنِهِ یَا بُنَیَّ ذُقْتُ الصَّبِرَ وَ أَکَلْتُ لِحَاءَ الشَّجَرِ فَلَمْ أَجِدْ شَیْئاً هُوَ أَمَرُّ مِنَ الْفَقْرِ فَإِنْ بُلِیتَ بِهِ یَوْماً وَ لَا تُظْهِرِ النَّاسَ عَلَیْهِ فَیَسْتَهِینُوکَ وَ لَا یَنْفَعُوکَ بِشَیْ‏ءٍ ارْجِعْ إِلَى الَّذِی ابْتَلَاکَ بِهِ فَهُوَ أَقْدَرُ عَلَى فَرَجِکَ وَ سَلْهُ مَنْ ذَا الَّذِی سَأَلَهُ فَلَمْ یُعْطِهِ أَوْ وَثِقَ بِهِ فَلَمْ یُنْجِهِ. (الکافی، ج‏4، ص22)

10) حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ أَبِی الْمَعْزَاءِ عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ مُصْعَبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ سَأَلَ النَّاسَ وَ عِنْدَهُ قُوتُ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ لَقِیَ اللَّهَ تَعَالَى یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ فِی وَجْهِهِ لَحْمٌ. (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال،ص276)

11) أَبِی ره قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ ملک [مَالِکِ‏] بْنِ حصن [حُصَیْنٍ‏] السَّکُونِیِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا مِنْ عَبْدٍ یَسْأَلُ مِنْ غَیْرِ حَاجَةٍ فَیَمُوتُ حَتَّى یُحْوِجَهُ اللَّهُ إِلَیْهَا وَ یُثَبِّتَ لَهُ بِهَا النَّارَ. (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال،ص276)

12) عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: رَدَّ رَسُولُ اللَّهِ ص شَهَادَةَ السَّائِلِ الَّذِی یَسْأَلُ فِی کَفِّهِ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لِأَنَّهُ لَا یُؤْمَنُ عَلَى الشَّهَادَةِ وَ ذَلِکَ لِأَنَّهُ إِنْ أُعْطِیَ رَضِیَ وَ إِنْ مُنِعَ سَخِطَ. (الکافی، ج‏7، ص396)

[2] . این روایت هم به همین مضمون است:

عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ فِی السُّؤَّالِ أَطْعِمُوا ثَلَاثَةً إِنْ شِئْتُمْ أَنْ تَزْدَادُوا فَازْدَادُوا وَ إِلَّا فَقَدْ أَدَّیْتُمْ حَقَّ یَوْمِکُمْ. (الکافی، ج‏4، ص17)

[3] . روایتی هم هست که این آیه را تاویل کرده است:

مَا رَوَاهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی بَکْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ عِیسَى بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ ع أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ أَبَاهُ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الَّذِینَ فِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ فَقَالَ لَهُ أَبِی احْفَظْ یَا هَذَا وَ انْظُرْ کَیْفَ تَرْوِی عَنِّی أَنَّ السَّائِلَ وَ الْمَحْرُومَ شَأْنُهُمَا عَظِیمٌ أَمَّا السَّائِلُ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی مَسْأَلَةِ اللَّهِ لَهُمْ‏ حَقَّهُ وَ الْمَحْرُومُ هُوَ مَنْ أَحْرَمَ الْخُمُسَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ وَ ذُرِّیَّتُهُ الْأَئِمَّةَ ص هَلْ سَمِعْتَ وَ فَهِمْتَ لَیْسَ هُوَ کَمَا تَقُولُ النَّاسُ. (تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص700) مرحوم استرآبادی بعد از نقل این حدیث می‌نویسد: «فعلى هذا التأویل یکون الَّذِینَ فِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ و هو الخمس هم شیعة أهل البیت ع الذین یخرجونه إلى أربابه و أما غیرهم فلا یخرجه و لا یوجبه فاعلم ذلک.»

[4] . آقای قرائتی چنین تعبیر کرده است: در فقرزدایی تنها به ظاهر افراد ننگرید، برخی از نیازمندان با سیلی صورت خود را سرخ نگه می‌دارند. (تفسیر نور، ج10، ص219)

[5] . عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ النَّوْفَلِیِّ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ أَبِی زِیَادٍ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَقْطَعُوا عَلَى السَّائِلِ مَسْأَلَتَهُ فَلَوْلَا أَنَّ الْمَسَاکِینَ یَکْذِبُونَ مَا أَفْلَحَ مَنْ رَدَّهُمْ. (الکافی، ج‏4، ص15)

[6] . مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَعْطِ السَّائِلَ وَ لَوْ کَانَ عَلَى ظَهْرِ فَرَسٍ.

[7] . عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَیْمَنَ بْنِ مُحْرِزٍ عَنْ أَبِی أُسَامَةَ زَیْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ: مَا مَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص سَائِلًا قَطُّ إِنْ کَانَ عِنْدَهُ أَعْطَى وَ إِلَّا قَالَ یَأْتِی اللَّهُ بِهِ. (الکافی، ج‏4، ص15)

[8] . عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ الْوَصَّافِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: کَانَ فِیمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى ع قَالَ یَا مُوسَى أَکْرِمِ السَّائِلَ بِبَذْلٍ یَسِیرٍ أَوْ بِرَدٍّ جَمِیلٍ لِأَنَّهُ یَأْتِیکَ مَنْ لَیْسَ بِإِنْسٍ وَ لَا جَانٍّ مَلَائِکَةٌ مِنْ مَلَائِکَةِ الرَّحْمَنِ یَبْلُونَک فِیمَا خَوَّلْتُکَ وَ یَسْأَلُونَکَ عَمَّا نَوَّلْتُکَ فَانْظُرْ کَیْفَ أَنْتَ صَانِعٌ یَا ابْنَ عِمْرَانَ. (الکافی، ج‏4، ص15)

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ غَالِبٍ الْأَسَدِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعِیدِ بْنِ الْمُسَیَّبِ قَالَ: حَضَرْتُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع یَوْماً حِینَ صَلَّى الْغَدَاةَ فَإِذَا سَائِلٌ بِالْبَابِ فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع أَعْطُوا السَّائِلَ وَ لَا تَرُدُّوا سَائِلًا. (الکافی، ج‏4، ص15)

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ وَ غَیْرِهِ عَنْ زِیَادٍ الْقَنْدِیِّ عَمَّنْ ذَکَرَهُ قَالَ: إِذَا أَعْطَیْتُمُوهُمْ فَلَقِّنُوهُمُ الدُّعَاءَ فَإِنَّهُ یُسْتَجَابُ الدُّعَاءُ لَهُمْ فِیکُمْ وَ لَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ. (الکافی، ج‏4، ص17)

[9] . مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ: لَا تُحَقِّرُوا دَعْوَةَ أَحَدٍ فَإِنَّهُ یُسْتَجَابُ لِلْیَهُودِیِّ وَ النَّصْرَانِیِّ فِیکُمْ وَ لَا یُسْتَجَابُ لَهُمْ فِی أَنْفُسِهِمْ. (الکافی، ج‏4، ص17)

[10] . عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ حَرِیزٍ عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أُطْعِمُ سَائِلًا لَا أَعْرِفُهُ مُسْلِماً فَقَالَ نَعَمْ أَعْطِ مَنْ لَا تَعْرِفُهُ بِوَلَایَةٍ وَ لَا عَدَاوَةٍ لِلْحَقِّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» (بقره/83) وَ لَا تُطْعِمْ مَنْ نَصَبَ لِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ أَوْ دَعَا إِلَى شَیْ‏ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ. (الکافی، ج‏4، ص13)

[11] . ولید بن صبیح می‌گوید: نزد امام صادق ع بودم که گدایی آمد، و ایشان چیزی به او داد. دیگری آمد، به او هم چیزی داد. بعدی آمد، به او هم چیزی داد. دیگری آمد، [به او] فرمود: خداوند بر تو گشایش آورد.

سپس فرمود: گاه می‌شود که شخصی مال و ثروتی دارد که به سی، چهل هزار درهم می‌رسد، سپس تصمیم می‌گیرد که چیزی از آن را باقی نگذارد مگر در موردی انفاق کند و چنین می‌کند و از سه نفری می‌شود که دعایشان رد می‌گردد.

گفتم: آنها کیستند؟

فرمود: شخصی که مال و ثروتی داشته و آن را در غیر آنچه جایگاهش بوده خرج کرده، آنگاه می‌گوید پروردگارا به من روزی بده! پروردگار عز و جل می‌فرماید: آیا به تو روزی ندادم؟ و شخصی که در خانه‌اش نشسته و در طلب روزی تلاشی نمی‌کند و می‌گوید: پروردگارا به من روزی بده! پروردگار عز و جل می‌فرماید: آیا برایت راه طلب کردن روزی قرار نداده‌ام؟ و شخصی که زنی دارد که اذیتش می‌کند و می‌گوید: پروردگارا مرا از دست این زن نجات بده! پروردگار عز و جل می‌فرماید: آیا امر او را به دست نسپردم [= ظاهرا اشاره به حق طلاق است.]

من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص69؛ الکافی، ج‏4، ص16

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْوَلِیدِ بْنِ صَبِیحٍ قَالَ:

کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَجَاءَهُ سَائِلٌ فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَقَالَ وَسَّعَ اللَّهُ عَلَیْکَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ رَجُلًا لَوْ کَانَ لَهُ مَالٌ یَبْلُغُ ثَلَاثِینَ أَوْ أَرْبَعِینَ أَلْفَ دِرْهَمٍ ثُمَّ شَاءَ أَنْ لَا یُبْقِیَ مِنْهَا شَیْئاً إِلَّا وَضَعَهُ فِی حَقٍّ لَفَعَلَ فَیَبْقَى لَا مَالَ لَهُ فَیَکُونُ مِنَ الثَّلَاثَةِ الَّذِینَ یُرَدُّ دُعَاؤُهُمْ قَالَ قُلْتُ مَنْ هُمْ قَالَ أَحَدُهُمْ رَجُلٌ کَانَ لَهُ مَالٌ فَأَنْفَقَهُ فِی غَیْرِ وَجْهِهِ ثُمَّ قَالَ یَا رَبِّ ارْزُقْنِی فَیَقُولُ الرَّبُّ عَزَّ وَ جَلَّ أَ لَمْ أَرْزُقْکَ وَ رَجُلٌ جَلَسَ فِی بَیْتِهِ وَ لَا یَسْعَى فِی طَلَبِ الرِّزْقِ وَ یَقُولُ یَا رَبِّ ارْزُقْنِی فَیَقُولُ الرَّبُّ عَزَّ وَ جَلَّ أَ لَمْ أَجْعَلْ لَکَ سَبِیلًا إِلَى طَلَبِ الرِّزْقِ وَ رَجُلٌ لَهُ امْرَأَةٌ تُؤْذِیهِ فَیَقُولُ یَا رَبِّ خَلِّصْنِی مِنْهَا فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ لَمْ أَجْعَلْ أَمْرَهَا بِیَدِکَ.

(البته در نسخه کافی، این عبارت افتاده است که در حاشیه‌اش تذکر داده‌اند: «قال: یا ربّ ارزقنی، فیقال له: أ لم أرزقک، و رجل دعا على امرأته و هو لها ظالم فیقال له: أ لم أجعل أمرها بیدک، و رجل جلس فی بیته و»)

[12] . عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ النَّوْفَلِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ السَّائِلِ یَسْأَلُ وَ لَا یُدْرَى مَا هُوَ قَالَ أَعْطِ مَنْ وَقَعَتْ لَهُ الرَّحْمَةُ فِی قَلْبِکَ وَ قَالَ أَعْطِ دُونَ الدِّرْهَمِ قُلْتُ أَکْثَرُ مَا یُعْطَى قَالَ أَرْبَعَةُ دَوَانِیقَ. (الکافی، ج‏4، ص14)

أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ حَفْصِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَرُدُّوا السَّائِلَ وَ لَوْ بِظِلْفٍ مُحْتَرِقٍ. (الکافی، ج‏4، ص15)