سفارش تبلیغ
صبا ویژن

212) سوره مؤمنون (23) آیه 74 وَ إِنَّ الَّذینَ لا یُؤْم

بسم الله الرحمن الرحیم

212) سوره مؤمنون (23) آیه 74

وَ إِنَّ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناکِبُونَ

ترجمه

و یقیناً کسانی که به آخرت ایمان نمی‌آورند، از این صراط، سخت منحرف‌اند.

نکات ترجمه‌ای و نحوی         

«الصِّراط» با توجه به اینکه در آیه قبل تعبیر «صراط» آمده است پس «الـ» در اینجا «الـ» عهد است، یعنی دارد به همان صراطی که در آیه قبل آمده اشاره می‌کند. [لذا در ترجمه از تعبیر «این صراط» استفاده شد]

تعبیر «عَنِ الصِّراطِ» جار و مجروری است که وابسته به «ناکبون» می‌باشد و در حالت عادی باید بعد از آن می‌آمد؛ وقتی قبلش آمده، دلالت بر حصر ویا تاکید شدید می‌کند: یعنی گویی اینها فقط از صراط است که منحرف می‌شوند نه از چیزی دیگر!

«لَناکِبُونَ = لـ + ناکب + ون»:

«ناکب» اسم فاعل از ماده «نکب» به معنای «میل» و انحراف از چیزی است؛ و به استخوان بین بازو و کتف هم «مَنکِب» می‌گویند که جمع آن «مناکب» است که در قرآن به کار رفته است (ملک/15).

«لـ» که در ابتدای آن آمده لام مزحلقه است که برای تاکید به کار می‌رود و عبارت «لناکبون» خبر «إنّ» می‌باشد.

حدیث 

1) از امام صادق ع روایت شده است که:

ابن‌الکوا خدمت امیرالمومنین ع آمد و از آیه «و بر اعراف شخصیتهایی هستند که همگی را به سیمایشان می‌شناسند» (اعراف/46) سوال کرد. حضرت فرمود:

ما بر اعراف هستیم و یارانمان را به سیمایشان می‌شناسیم؛

و ما «اعراف»ی هستیم که خداوند عز و جل جز ار راه معرفت ما شناخته نمی‌شود؛

و ما «اعراف»ی هستیم که خداوند عز و جل بر صراط ما را می‌شناساند، پس کسی وارد بهشت نمی‌شود مگر اینکه ما را بشناسد و ما هم او را بشناسیم؛ و هیچکس وارد جهنم نمی‌شود مگر کسی که منکر ما باشد و ما او را انکار کنیم.

بدرستی که خداوند تبارک و تعالی اگر می‌خواست خودش را به بندگان می‌شناساند ؛ ولی ما را ابواب و صراط و راه خود و وجه [= جهت]ی قرار داد که از آنجا بیایند، پس هر که از ولایت ما رویگردان شد ویا غیر ما را بر ما برتری داد آنها «از صراط سخت منحرف‌اند»؛ پس یکسان نیست کسی که مردم به او درآویزند و یکسان نیست آنجا که مردم به سمت چشمه‌های آلوده‌ای که مرتب آبشان را در همدیگر خالی می‌کنند بروند و کسی که به جانب ما و به سمت چشمه‌هایی زلالی می‌رود که به امر پروردگارش جاری است و نه تمامی‌ای دارد و نه قطع شدنی.

الکافی، ج‏1، ص184؛ بصائر الدرجات، ج‏1، ص498؛ تفسیر فرات الکوفی، ص143؛ مختصر البصائر، ص: 180

الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنِ الْهَیْثَمِ بْنِ وَاقِدٍ عَنْ مُقَرِّنٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ جَاءَ ابْنُ الْکَوَّاءِ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ «وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ» فَقَالَ نَحْنُ عَلَى الْأَعْرَافِ نَعْرِفُ أَنْصَارَنَا بِسِیمَاهُمْ وَ نَحْنُ الْأَعْرَافُ الَّذِی لَا یُعْرَفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا بِسَبِیلِ مَعْرِفَتِنَا وَ نَحْنُ الْأَعْرَافُ یُعَرِّفُنَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى الصِّرَاطِ فَلَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَنَا وَ عَرَفْنَاهُ وَ لَا یَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْکَرَنَا وَ أَنْکَرْنَاهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَوْ شَاءَ لَعَرَّفَ الْعِبَادَ نَفْسَهُ وَ لَکِنْ جَعَلَنَا أَبْوَابَهُ وَ صِرَاطَهُ وَ سَبِیلَهُ وَ الْوَجْهَ الَّذِی یُؤْتَى مِنْهُ فَمَنْ عَدَلَ عَنْ وَلَایَتِنَا أَوْ فَضَّلَ عَلَیْنَا غَیْرَنَا فَإِنَّهُمْ عَنِ الصِّراطِ لَناکِبُونَ فَلَا سَوَاءٌ مَنِ اعْتَصَمَ النَّاسُ بِهِ وَ لَا سَوَاءٌ حَیْثُ ذَهَبَ النَّاسُ إِلَى عُیُونٍ کَدِرَةٍ یُفْرَغُ بَعْضُهَا فِی بَعْضٍ وَ ذَهَبَ مَنْ ذَهَبَ إِلَیْنَا إِلَى عُیُونٍ صَافِیَةٍ تَجْرِی بِأَمْرِ رَبِّهَا لَا نَفَادَ لَهَا وَ لَا انْقِطَاعَ.

2) از امام علی روایت شده است که در مورد آیه «و یقیناً کسانی که به آخرت ایمان نمی‌آورند، از این صراط، سخت منحرف‌اند» فرمود: یعنی از ولایت ما.

شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج‏1، ص524؛ تفسیر فرات الکوفی، ص: 278؛ تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص352

حَدَّثُونَا عَنْ أَبِی بَکْرٍ السَّبِیعِیِّ قَالَ: حَدَّثَنِی وَصِیفُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْطَاکِیُّ الْإِسْکَافُ، قَالَ: حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ عَلِیٍّ قَالَ: حَدَّثَنَا حَسَنُ بْنُ حُسَیْنٍ [قَالَ: حَدَّثَنَا] ابْنُ عُلْوَانَ، عَنْ سَعْدٍ الْإِسْکَافِ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ عَلِیٍّ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: «وَ إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناکِبُونَ» قَالَ عَنْ وَلَایَتِنا.[1]

3) امیرالمومنین ع در فرازی از خطبه «وسیله» که قبلا درباره‌اش توضیح داده شد (جلسه167، حدیث2)، فرمودند:

من هستم آن «ذکر»ی که از او گمراه شدند، و آن راهی که از او [به سوی دیگر] متمایل شدند، و آن ایمانی که بدو کفر ورزیدند و آن قرآنی که مهجور گذاشتند (مورد بی‌اعتنایی قرارش دادند) و دینی که تکذیبش کردند و صراطی که از منحرف شدند، واگرچه در متاعی زوال‌پذیر و فریبی زودگذر [کنایه از دنیا] به چرا مشغول شدند در حالی که در آن، بر پرتگاه دوزخ بودند که بی‌تردید ورود بسیار بدى برایشان به آن خواهد بود، در نومیدترین وضعیت و ملعون‏ترین پذیرایی‌‏ها: که بر سر آنها فریاد «لعنت باد» می‌کشند، و به جای آن راحتی‌ای را که داشتند حسرت را در آغوش می‌کشند، و از عذاب آن راه فراری نمی‌یابند. [سپس حضرت توضیحی از وضعیت مردم از زمان جاهلیت و سپس آمدن اسلام و وقایعی که بعد از رحلت پیامبر اکرم ص رخ داد، ارائه می‌کنند، و بین اقداماتی که مردم بعد از پیامبر کردند با سرنوشت امتهای قبلی مقایسه‌ای می‌کنند و نهایتا می‌فرمایند:]

«و خدا از آنچه انجام می‌دهند غافل نیست» (بقره/144) پس چیست جزای کسی که از مسیر واضح الهی منحرف شود و حجت او را انکار کند و با هدایتگرانش مخالفت ورزد و با نور خدا بجنگد و در ظلمتش غوطه‌ور شود و آب را با سراب، و نعمت را با عذاب، و رستگاری را با شقاوت، و شادی را با محنت، و گشایش را با تنگنا جایگزین کند جز جزای همان عملی که مرتکب شده و جایگزینی بدی که انجام داده است؟ پس باید که یقین کنند به آن وعده همان طور که حقیقت دارد و به یقین برسند درباره آنچه بدانها وعده داده شده در «روزی که آن صیحه خواهد آمد، آن (روز) روز بیرون شدن (همه از قبرها) است. بى‏تردید این ماییم که زنده مى‏کنیم و مى‏میرانیم، و بازگشت به سوى ماست. روزى که زمین از روى آنها بشکافد شتابان» (ق/42-44) تا آخر سوره.

الکافی، ج‏8، ص29 و 30

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ مَعْمَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عُکَایَةَ التَّمِیمِیِّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ النَّضْرِ الْفِهْرِیِّ عَنْ أَبِی عَمْرٍو الْأَوْزَاعِیِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَدْ أَرْمَضَنِی اخْتِلَافُ الشِّیعَةِ فِی مَذَاهِبِهَا فَقَالَ یَا جَابِرُ أَ لَمْ أَقِفْکَ عَلَى مَعْنَى اخْتِلَافِهِمْ مِنْ أَیْنَ اخْتَلَفُوا وَ مِنْ أَیِّ جِهَةٍ تَفَرَّقُوا قُلْتُ بَلَى یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ فَلَا تَخْتَلِفْ إِذَا اخْتَلَفُوا یَا جَابِرُ إِنَّ الْجَاحِدَ لِصَاحِبِ الزَّمَانِ کَالْجَاحِدِ لِرَسُولِ اللَّهِ ص فِی أَیَّامِهِ یَا جَابِرُ اسْمَعْ وَ عِ قُلْتُ إِذَا شِئْتَ قَالَ اسْمَعْ وَ عِ وَ بَلِّغْ حَیْثُ انْتَهَتْ بِکَ رَاحِلَتُکَ إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع خَطَبَ النَّاسَ بِالْمَدِینَةِ بَعْدَ سَبْعَةِ أَیَّامٍ مِنْ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ ذَلِکَ حِینَ فَرَغَ مِنْ جَمْعِ الْقُرْآنِ وَ تَأْلِیفِهِ فَقَال‏...

فَأَنَا الذِّکْرُ الَّذِی عَنْهُ ضَلَّ وَ السَّبِیلُ الَّذِی عَنْهُ مَالَ وَ الْإِیمَانُ الَّذِی بِهِ کَفَرَ وَ الْقُرْآنُ الَّذِی إِیَّاهُ هَجَرَ وَ الدِّینُ الَّذِی بِهِ کَذَّبَ وَ الصِّرَاطُ الَّذِی عَنْهُ نَکَبَ وَ لَئِنْ رَتَعَا فِی الْحُطَامِ الْمُنْصَرِمِ وَ الْغُرُورِ الْمُنْقَطِعِ وَ کَانَا مِنْهُ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ لَهُمَا عَلَى شَرِّ وُرُودٍ فِی أَخْیَبِ وُفُودٍ وَ أَلْعَنِ مَوْرُودٍ یَتَصَارَخَانِ بِاللَّعْنَةِ وَ یَتَنَاعَقَانِ بِالْحَسْرَةِ مَا لَهُمَا مِنْ رَاحَةٍ وَ لَا عَنْ عَذَابِهِمَا مِنْ مَنْدُوحَةٍ ...[2]

... وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ فَمَا جَزَاءُ مَنْ تَنَکَّبَ مَحَجَّتَهُ وَ أَنْکَرَ حُجَّتَهُ وَ خَالَفَ هُدَاتَهُ وَ حَادَّ عَنْ نُورِهِ وَ اقْتَحَمَ فِی ظُلَمِهِ وَ اسْتَبْدَلَ بِالْمَاءِ السَّرَابَ وَ بِالنَّعِیمِ الْعَذَابَ وَ بِالْفَوْزِ الشَّقَاءَ وَ بِالسَّرَّاءِ الضَّرَّاءَ وَ بِالسَّعَةِ الضَّنْکَ إِلَّا جَزَاءُ اقْتِرَافِهِ وَ سُوءُ خِلَافِهِ فَلْیُوقِنُوا بِالْوَعْدِ عَلَى حَقِیقَتِهِ وَ لْیَسْتَیْقِنُوا بِمَا یُوعَدُونَ یَوْمَ تَأْتِی الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِ إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی وَ نُمِیتُ وَ إِلَیْنَا الْمَصِیرُ یَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً إِلَى آخِرِ السُّورَة.[3]

تدبر

1) «وَ إِنَّ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناکِبُونَ»:

کسی که به آخرت ایمان نیاورد، در صراط حرکت نمی‌کند زیرا دغدغه صراط مستقیم و دین الهی ندارد. اما چرا؟ چون صراط مستقیم و دین حق برای کسی مطرح می‌شود که دغدغه مقصد متعالی داشته باشد و بخواهد برای بی‌نهایت برنامه‌ریزی کند. اما کسی که زندگی خود را در دنیا محدود بیند، طبیعی است که دین و تعالیم دینی برایش بیهوده به نظر برسد. (المیزان، ج15، ص49)

2) «وَ إِنَّ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناکِبُونَ»:

کسی که ایمان به آخرت نداشته باشد، از صراط منحرف می‌شود. عکس نقیض این جمله می‌شود: کسی که از صراط منحرف نشده باشد، ایمان به آخرت دارد.

پس برای اینکه بتوانیم در صراط مستقیم ثابت‌قدم بمانیم، باید ایمان به آخرت را در وجود خود تقویت کنیم.

3) «وَ إِنَّ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناکِبُونَ»:

در نکات ترجمه اشاره شد که «عَنِ الصِّراطِ» در حالت عادی باید بعد از «لناکبون» می‌آمد؛ و وقتی قبلش آمده، دلالت بر حصر ویا تاکید شدید می‌کند: یعنی گویی اینها فقط از صراط است که منحرف می‌شوند نه از چیزی دیگر!

و این نکته مهمی در مردم‌شناسی است:

اگر دقت کنید کسانی که دین را جدی نمی‌گیرند، گویی تنها وقتی به دین می‌رسند، یادشان می‌افتد که باید انسان‌های اهل استدلالی باشند و آنگاه با هیچ استدلالی هم قانع نشوند! یعنی در برنامه‌های عادی و در سراسر زندگی‌شان هزاران مشکل وجود دارد، اما فقط وقتی نوبت به دیانت می‌رسد، کوچکترین بهانه‌ای کافی است که دین و دینداری را مذمت کنند و از آن فاصله بگیرند. در منطق آنها، مثلا میلیاردها تومان خرج کردن برای سفرهای اروپایی هیچ اشکالی ندارد؛ اما یک دهم آن خرج کردن برای سفر حج، اسراف است! رجوع جاهل به عالم در مسائل دینی را تقلید کورکورانه می‌خوانند و در همان حال شبانه‌روزشان به تقلید از مدهایی می‌گذرد که حتی سازنده و طراح آن را نمی‌شناسند؛ و ...

واقعا کسانی که آخرت را جدی نمی‌گیرند، تنها مسیر دین است که از آن فاصله می‌گیرند.



[1] در شواهد التنزیل دو نقل آورده یکی «ولایتی» است که این را از فرات کوفی نقل کرده و دیگری «ولایتنا» است که در متن نقل شد؛ اما در متن تفسیر فرات کوفی «ولایته» آمده است. در تاویل الآیات الظاهره هم با دو سند مختلف دو تعبیر «ولایتنا» و «ولایتنا اهل البیت» آمده است.

[2] . إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ یَزَالُوا عُبَّادَ أَصْنَامٍ وَ سَدَنَةَ أَوْثَانٍ یُقِیمُونَ لَهَا الْمَنَاسِکَ وَ یَنْصِبُونَ لَهَا الْعَتَائِرَ وَ یَتَّخِذُونَ لَهَا الْقُرْبَانَ وَ یَجْعَلُونَ لَهَا الْبَحِیرَةَ وَ الْوَصِیلَةَ وَ السَّائِبَةَ وَ الْحَامَ وَ یَسْتَقْسِمُونَ بِالْأَزْلَامِ عَامِهِینَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ ذِکْرُهُ حَائِرِینَ عَنِ الرَّشَادِ مُهْطِعِینَ إِلَى الْبِعَادِ وَ قَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ وَ غَمَرَتْهُمْ سَوْدَاءُ الْجَاهِلِیَّةِ وَ رَضَعُوهَا جَهَالَةً وَ انْفَطَمُوهَا ضَلَالَةً فَأَخْرَجَنَا اللَّهُ إِلَیْهِمْ رَحْمَةً وَ أَطْلَعَنَا عَلَیْهِمْ رَأْفَةً وَ أَسْفَرَ بِنَا عَنِ الْحُجُبِ نُوراً لِمَنِ اقْتَبَسَهُ وَ فَضْلًا لِمَنِ اتَّبَعَهُ وَ تَأْیِیداً لِمَنْ صَدَّقَهُ فَتَبَوَّءُوا الْعِزَّ بَعْدَ الذِّلَّةِ وَ الْکَثْرَةَ بَعْدَ الْقِلَّةِ وَ هَابَتْهُمُ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَارُ وَ أَذْعَنَتْ لَهُمُ الْجَبَابِرَةُ وَ طَوَائِفُهَا وَ صَارُوا أَهْلَ نِعْمَةٍ مَذْکُورَةٍ وَ کَرَامَةٍ مَیْسُورَةٍ وَ أَمْنٍ بَعْدَ خَوْفٍ وَ جَمْعٍ بَعْدَ کَوْفٍ وَ أَضَاءَتْ بِنَا مَفَاخِرُ مَعَدِّ بْنِ عَدْنَانَ وَ أَوْلَجْنَاهُمْ بَابَ الْهُدَى وَ أَدْخَلْنَاهُمْ دَارَ السَّلَامِ وَ أَشْمَلْنَاهُمْ ثَوْبَ الْإِیمَانِ وَ فَلَجُوا بِنَا فِی الْعَالَمِینَ وَ أَبْدَتْ لَهُمْ أَیَّامُ الرَّسُولِ آثَارَ الصَّالِحِینَ مِنْ حَامٍ مُجَاهِدٍ وَ مُصَلٍ‏ قَانِتٍ وَ مُعْتَکِفٍ زَاهِدٍ یُظْهِرُونَ الْأَمَانَةَ وَ یَأْتُونَ الْمَثَابَةَ حَتَّى إِذَا دَعَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِیَّهُ ص وَ رَفَعَهُ إِلَیْهِ لَمْ یَکُ ذَلِکَ بَعْدَهُ إِلَّا کَلَمْحَةٍ مِنْ خَفْقَةٍ أَوْ وَمِیضٍ مِنْ بَرْقَةٍ إِلَى أَنْ رَجَعُوا عَلَى الْأَعْقَابِ وَ انْتَکَصُوا عَلَى الْأَدْبَارِ وَ طَلَبُوا بِالْأَوْتَارِ وَ أَظْهَرُوا الْکَتَائِبَ وَ رَدَمُوا الْبَابَ وَ فَلُّوا الدِّیَارَ وَ غَیَّرُوا آثَارَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ رَغِبُوا عَنْ أَحْکَامِهِ وَ بَعُدُوا مِنْ أَنْوَارِهِ وَ اسْتَبْدَلُوا بِمُسْتَخْلَفِهِ بَدِیلًا اتَّخَذُوهُ وَ کانُوا ظالِمِینَ وَ زَعَمُوا أَنَّ مَنِ اخْتَارُوا مِنْ آلِ أَبِی قُحَافَةَ أَوْلَى بِمَقَامِ رَسُولِ اللَّهِ ص مِمَّنِ اخْتَارَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِمَقَامِهِ وَ أَنَّ مُهَاجِرَ آلِ أَبِی قُحَافَةَ خَیْرٌ مِنَ الْمُهَاجِرِیِّ الْأَنْصَارِیِّ الرَّبَّانِیِّ نَامُوسِ هَاشِمِ بْنِ عَبْدِ مَنَافٍ أَلَا وَ إِنَّ أَوَّلَ شَهَادَةِ زُورٍ وَقَعَتْ فِی الْإِسْلَامِ شَهَادَتُهُمْ أَنَّ صَاحِبَهُمْ مُسْتَخْلَفُ رَسُولِ اللَّهِ ص فَلَمَّا کَانَ مِنْ أَمْرِ سَعْدِ بْنِ عُبَادَةَ مَا کَانَ رَجَعُوا عَنْ ذَلِکَ وَ قَالُوا إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص مَضَى وَ لَمْ یَسْتَخْلِفْ فَکَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص الطَّیِّبُ الْمُبَارَکُ أَوَّلَ مَشْهُودٍ عَلَیْهِ بِالزُّورِ فِی الْإِسْلَامِ وَ عَنْ قَلِیلٍ یَجِدُونَ غِبَّ مَا [یَعْلَمُونَ وَ سَیَجِدُونَ التَّالُونَ غِبَّ مَا أَسَّسَهُ الْأَوَّلُونَ وَ لَئِنْ کَانُوا فِی مَنْدُوحَةٍ مِنَ الْمَهْلِ وَ شِفَاءٍ مِنَ الْأَجَلِ وَ سَعَةٍ مِنَ الْمُنْقَلَبِ وَ اسْتِدْرَاجٍ مِنَ الْغُرُورِ وَ سُکُونٍ مِنَ الْحَالِ وَ إِدْرَاکٍ مِنَ الْأَمَلِ فَقَدْ أَمْهَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ شَدَّادَ بْنَ عَادٍ وَ ثَمُودَ بْنَ عَبُّودٍ وَ بَلْعَمَ بْنَ بَاعُورٍ وَ أَسْبَغَ عَلَیْهِمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ أَمَدَّهُمْ بِالْأَمْوَالِ وَ الْأَعْمَارِ وَ أَتَتْهُمُ الْأَرْضُ بِبَرَکَاتِهَا لِیَذَّکَّرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَ لِیَعْرِفُوا الْإِهَابَةَ لَهُ وَ الْإِنَابَةَ إِلَیْهِ وَ لِیَنْتَهُوا عَنِ الِاسْتِکْبَارِ فَلَمَّا بَلَغُوا الْمُدَّةَ وَ اسْتَتَمُّوا الْأُکْلَةَ أَخَذَهُمُ‏ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اصْطَلَمَهُمْ فَمِنْهُمْ مَنْ حُصِبَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَحْرَقَتْهُ الظُّلَّةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَوْدَتْهُ الرَّجْفَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَرْدَتْهُ الْخَسْفَةُ فَما کانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ أَجَلٍ کِتَاباً فَإِذَا بَلَغَ الْکِتَابُ أَجَلَهُ لَوْ کُشِفَ لَکَ عَمَّا هَوَى إِلَیْهِ الظَّالِمُونَ وَ آلَ إِلَیْهِ الْأَخْسَرُونَ لَهَرَبْتَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِمَّا هُمْ عَلَیْهِ مُقِیمُونَ وَ إِلَیْهِ صَائِرُونَ أَلَا وَ إِنِّی فِیکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ کَهَارُونَ فِی آلِ فِرْعَوْنَ وَ کَبَابِ حِطَّةٍ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ وَ کَسَفِینَةِ نُوحٍ فِی قَوْمِ نُوحٍ إِنِّی النَّبَأُ الْعَظِیمُ وَ الصِّدِّیقُ الْأَکْبَرُ وَ عَنْ قَلِیلٍ سَتَعْلَمُونَ مَا تُوعَدُونَ وَ هَلْ هِیَ إِلَّا کَلُعْقَةِ الْآکِلِ وَ مَذْقَةِ الشَّارِبِ وَ خَفْقَةِ الْوَسْنَانِ ثُمَّ تُلْزِمُهُمُ الْمَعَرَّاتُ خِزْیاً فِی الدُّنْیَا وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذابِ ...

[3] . ذکر صاحب المصالت عن الباقر ع فی قوله تعالى إنهم عَنِ الصِّراطِ لَناکِبُونَ قال ع الأول و الثانی و الثالث عن الولایة معرضون.

الصراط المستقیم إلى مستحقی التقدیم، ج‏1، ص285