1078) سوره حجرات (49)، آیه 13 (8. احدیث -2)
4) از امام صادق ع روایت شده است که:
رسول الله ص مقداد بن اسود را به همسری ضباعة دختر زبیر بن عبدالمطلب درآورد و فرمود:
همانا وی را به عقد مقداد درآوردم تا ازدواجها راحت شود و به رسول الله اقتدا کنند و بدانید که و «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است».
و زبیر برادر عبدالله [پدر پیامبر ص] و ابوطالب بود؛ برادری از یک پدر و مادر.
الکافی، ج5، ص344
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص زَوَّجَ الْمِقْدَادَ بْنَ أَسْوَدَ ضُبَاعَةَ بِنْتَ الزُّبَیْرِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا زَوَّجَهَا الْمِقْدَادَ لِتَتَّضِعَ الْمَنَاکِحُ وَ لِیَتَأَسَّوْا بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ لِتَعْلَمُوا «أَنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ». وَ کَانَ الزُّبَیْرُ أَخَا عَبْدِ اللَّهِ وَ أَبِی طَالِبٍ لِأَبِیهِمَا وَ أُمِّهِمَا.
مرحوم کلینی شبیه همین مضمون را با سند دیگری هم در همین صحفه آورده است.[1]
5) الف. از امام باقر علیهالسّلام روایت شده است که فرمودند:
سلمان با چند تن از قریشیان در مسجد نشسته بود. آنان سخن گفتن پیرامون اصل و نسب خود را آغاز کردند و هر یک نسب خویش را بالا مىبرد تا نوبت به سلمان رسید.
عمر بن خطّاب به او گفت: بگو تو کیستى و پدرت کیست و اصل و نسبت چیست؟
سلمان گفت: من سلمان، فرزند بنده خدا هستم؛ گمراه بودم و خداى عزّ و جل به وسیله حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم هدایتم نمود؛ و بینوا بودم و خداوند به وسیله حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم مرا توانگر ساخت. بردهاى بودم که خداوند به وسیله حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم آزادم کرد. این بود اصل و نسب من.
سلمان هنوز مشغول گفتگو با آنها بود که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم وارد شد.
سلمان به حضرت صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم عرض کرد: یا رسول اللَّه! من از دست اینان چه کشیدم! با آنها همنشین شدم و هر یک اصل و نسب خود را بیان مىکرد و نسب خود را رفعت میبخشید تا نوبت به من رسید و عمر بن خطّاب به من گفت: تو کیستى و اصل و نسبت کدام است؟
پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: تو در پاسخ چه گفتى؟
عرض کرد: گفتم: من سلمان، فرزند بنده خدا هستم؛ گمراه بودم و خداى عزّ و جل به وسیله حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم هدایتم نمود؛ و بینوا بودم و خداوند به وسیله حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم مرا توانگر ساخت. بردهاى بودم که خداوند به وسیله حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم آزادم کرد. این بود اصل و نسب من.
پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: اى قریشیان! اصل و نسب مرد، دین اوست؛ و جوانمردىاش به اخلاق اوست و اصل و ریشهاش عقل اوست و خداوند مىفرماید: ای مردم! همانا ما شما را از نری و مادهای آفریدیم و شما را نژادها (شعبهها) و قبیلههایی قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است».
سپس پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم به سلمان فرمود: هیچ یک از اینها بر تو برترى ندارند جز به تقوا، و اگر تقواى تو بیش از آنها باشد تو از آنها برترى.
الکافی، ج8، ص181؛ الأمالی (للطوسی)، ص147[2]؛ رجال الکشی، ص14[3]؛ بهشت کافى (ترجمه روضه کافى)، ص228
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ حَنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبِی یَرْوِی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:
کَانَ سَلْمَانُ جَالِساً مَعَ نَفَرٍ مِنْ قُرَیْشٍ فِی الْمَسْجِدِ فَأَقْبَلُوا یَنْتَسِبُونَ وَ یَرْفَعُونَ فِی أَنْسَابِهِمْ حَتَّى بَلَغُوا سَلْمَانَ.
فَقَالَ لَهُ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: أَخْبِرْنِی مَنْ أَنْتَ وَ مَنْ أَبُوکَ وَ مَا أَصْلُکَ؟
فَقَالَ: أَنَا سَلْمَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، کُنْتُ ضَالًّا فَهَدَانِی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِمُحَمَّدٍ ص؛ وَ کُنْتُ عَائِلًا فَأَغْنَانِی اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ ص؛ وَ کُنْتُ مَمْلُوکاً فَأَعْتَقَنِی اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ ص؛ هَذَا نَسَبِی وَ هَذَا حَسَبِی.
قَالَ: فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ سَلْمَانُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ یُکَلِّمُهُمْ، فَقَالَ لَهُ سَلْمَانُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا لَقِیتُ مِنْ هَؤُلَاءِ؟ جَلَسْتُ مَعَهُمْ فَأَخَذُوا یَنْتَسِبُونَ وَ یَرْفَعُونَ فِی أَنْسَابِهِمْ حَتَّى إِذَا بَلَغُوا إِلَیَّ، قَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: مَنْ أَنْتَ وَ مَا أَصْلُکَ وَ مَا حَسَبُکَ؟!
فَقَالَ النَّبِیُّ ص: فَمَا قُلْتَ لَهُ یَا سَلْمَانُ؟
قَالَ: قُلْتُ لَهُ: أَنَا سَلْمَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ کُنْتُ ضَالًّا فَهَدَانِی اللَّهُ عَزَّ ذِکْرُهُ بِمُحَمَّدٍ ص وَ کُنْتُ عَائِلًا فَأَغْنَانِی اللَّهُ عَزَّ ذِکْرُهُ بِمُحَمَّدٍ ص وَ کُنْتُ مَمْلُوکاً فَأَعْتَقَنِی اللَّهُ عَزَّ ذِکْرُهُ بِمُحَمَّدٍ ص هَذَا نَسَبِی وَ هَذَا حَسَبِی.
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: یَا مَعْشَرَ قُرَیْشٍ إِنَّ حَسَبَ الرَّجُلِ دِینُهُ وَ مُرُوءَتَهُ خُلُقُهُ وَ أَصْلَهُ عَقْلُهُ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ».
ثُمَّ قَالَ النَّبِیُ ص لِسَلْمَانَ: لَیْسَ لِأَحَدٍ مِنْ هَؤُلَاءِ عَلَیْکَ فَضْلٌ إِلَّا بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ وَ إِنْ کَانَ التَّقْوَى لَکَ عَلَیْهِمْ فَأَنْتَ أَفْضَلُ.
ب. این روایت را فتال نیشابوری به اختصار نقل کرده است با این مقدمه که:
نزد امام باقر ع سخن از سلمان فارسی به میان آمد؛ ایشان فرمودند: نه! نگویید سلمان فارسی؛ بلکه بگویید سلمان محمدی؛ او همانا مردی از ما اهل بیت ع بود. سپس این حکایت را تعریف کردند.
روضة الواعظین، ج2، ص283
ذُکِرَ سَلْمَانُ الْفَارِسِیُّ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ ع؛ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: مَهْ لَا تَقُولُوا سَلْمَانَ الْفَارِسِیَّ، وَ لَکِنْ قُولُوا سَلْمَانَ الْمُحَمَّدِیَّ؛ ذَاکَ رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ.
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: جَلَسَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص یَنْتَسِبُونَ وَ فِیهِمْ سَلْمَانُ الْفَارِسِیُّ وَ إِنَّ عُمَرَ سَأَلَهُ عَنْ نَسَبِهِ وَ أَصْلِهِ. فَقَالَ: أَنَا سَلْمَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ کُنْتُ ضَالًّا فَهَدَانِی اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ وَ کُنْتُ مَمْلُوکاً فَأَعْتَقَنِی اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ فَهَذَا حَسَبِی وَ نَسَبِی. ثُمَّ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَحَدَّثَهُ سَلْمَانُ وَ شَکَا إِلَیْهِ مَا لَقِیَ مِنَ الْقَوْمِ وَ مَا قَالَ لَهُمْ. فَقَالَ النَّبِیُّ ص: یَا مَعْشَرَ قُرَیْشٍ إِنَّ حَسَبَ الرَّجُلِ دِینُهُ وَ مُرُوَّتَهُ خُلُقُهُ وَ أَصْلَهُ عَقْلُهُ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ». یَا سَلْمَانُ لَا لِأَحَدٍ مِنْ هَؤُلَاءِ عَلَیْکَ فَضْلٌ إِلَّا بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنْ کَانَ التَّقْوَى لَکَ عَلَیْهِمْ فَأَنْتَ أَفْضَلُ.
6) الف. از رسول الله ص روایت شده است:
مردم همگی فرزندان آدماند و آدم از خاک آفریده شد؛ نه عرب بر عجم برتری دارد و نه سرخ بر سفید و نه سفید بر سرخ مگر به تقوا.
ب. و نیز از ایشان روایت شده است:
مسلمانان برادرند؛ احدی بر دیگری برتری ندارد مگر به تقوا.
ج. و به ابوذر فرمودند:
نگاه کن! تو بهتر از سفید و سیاه نیستی؛ مگر اینکه با تقوا از آنان برتر شوی.
د. عایشه میگوید:
چیزی از دنیا اعجاب پیامبر ص را برنیانگیخت و احدی از انسانها نیز اعجاب وی را برنیانگیخت مگر صاحب تقوا.
الدر المنثور، ج6، ص99
الف. وَأخرج ابْن مرْدَوَیْه عَن سعید رَضِی الله عَنهُ قَالَ: قَالَ رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَ [آله و] سلم:
النَّاس کلهم بَنو آدم وآدَم خلق من التُّرَاب وَلَا فضل لعربی على عجمی وَلَا عجمی على عَرَبِیّ وَلَا أَحْمَر على أَبیض وَلَا أَبیض على أَحْمَر إِلَّا بالتقوى.
ب. أخرج الطَّبَرَانِیّ عَن حبیب بن خرَاش القصری رَضِی الله عَنهُ عَن رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ:
الْمُسلمُونَ إخْوَة لَا فضل لأحد على أحد إِلَّا بالتقوى.
ج. أخرج أَحْمد عَن أبی ذَر رَضِی الله عَنهُ أَن النَّبِی صلى الله عَلَیْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ لَهُ:
أنظر فَإنَّک لست بِخَیر من أَحْمَر وَلَا أسود إِلَّا أَن تفضله بتقوى.
د. أخرج أَحْمد عَن عَائِشَة رَضِی الله عَنْهَا قَالَت:
مَا أعجب رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَ [آله و] سلم شَیْء من الدُّنْیَا وَلَا أعجبه أحد قطّ إِلَّا ذُو تقوى.
7) روایت شده است که شخصی از حضرت عیسی سوال کرد: کدام یک از مردم برتر از دیگران است؟
حضرت مشتی دو خاک برداشت و فرمود: کدام برتر است؟ مردم همگی از خاک آفریده شدهاند؛ گرامیترین آنها باتقواترینشان است.
مجمع البیان، ج9، ص207
و روی أن رجلا سأل عیسى بن مریم أی الناس أفضل؟
فأخذ قبضتین من تراب فقال: أی هاتین أفضل؟ الناس خلقوا من تراب فأکرمهم أتقاهم.
8) در فرازی از وصایای رسول الله ص به ابوذر (که قبلا فرازهای دیگری از آن گذشت[4]) نیز آمده است:
ای ابوذر! به عمل با تقوى بیشتر اهتمام داشته باش تا به خود عمل، که عمل با تقوى اندک نباشد؛ و چگونه عمل مقبول، اندک باشد در حالی که خداوند متعال میفرماید: «خداوند فقط از تقواپیشگان مىپذیرد» (مائده/30).
ای ابوذر! انسان تقواپیشه نشود مگر آنکه از خویشتن حساب کشد دقیقتر از حساب کشیدن شریکى از شریک خود، تا بداند که طعام و نوشیدنی و پوشاکش از کجاست؟ از حلال است یا از حرام؟
ای ابوذر! هر کس که برایش مهم نباشد که اموالش را از چه راهی به دست میآورد، خداوند عز و جل هم برایش مهم نخواهد بود که وی را از کجا وارد جهنم کند؟
ای ابوذر! هر که دلش میخواهد گرامىترین مردم باشد تقواى الهی پیشه کند.
ای ابوذر! محبوبترین شما نزد خدا کسى است که بیشتر به یاد او باشد و باکرامتترین شما نزد خداوند عز و جل باتقواترینتان است؛ و نجات یابنده ترین شما از عذاب خدا، خائفترین شماست از خدا.
ای ابوذر! تقواپیشگان کسانیاند که از چیزهائى که از آنها پرهیز نمیشود پرهیز کنند، از ترس اینکه به شبههها گرفتار نشوند.
ای ابوذر! هر که خداوند عز و جل را اطاعت کند خدا را یاد کرده است هرچند نماز و روزه و قرائت قرآن او کم باشد.
ای ابوذر! ملاک دین ورع و پارسایى است و رأس آن، اطاعت است.
ای ابوذر! پارسا باش که عابدترین مردم خواهى بود، و بهترین دین شما ورع است...
مکارم الأخلاق، ص468؛ أعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص199
یَقُولُ مَوْلَایَ أَبِی طَوَّلَ اللَّهُ عُمُرَهُ الْفَضْلُ بْنُ الْحَسَنِ قال أَخْبَرَنِی بِهَا عَبْدُ الْجَبَّارِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ بَابَوَیْهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا إِجَازَةً قَالا أَمْلَى عَلَیْنَا الشَّیْخُ الْأَجَلُّ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الطُّوسِیُّ قُدِّسَ سِرُّهُ قَالَ أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِی الْمُفَضَّلِ الشَّیْبَانِیِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَیْنِ رَجَاءُ بْنُ یَحْیَى الْعَبَرْتَائِیُّ الْکَاتِبُ سَنَةَ أَرْبَعَ عَشْرَةَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ وَ فِیهَا مَاتَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ مَیْمُونٍ قَالَ حَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمُّ عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الهناء [الْهُنَائِیِ] قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو حَرْبِ بْنُ أَبِی الْأَسْوَدِ الدُّؤَلِیُّ عَنْ أَبِی الْأَسْوَدِ قَالَ: قَدِمْتُ الرَّبَذَةَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِی ذَرٍّ جُنْدَبِ بْنِ جُنَادَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَحَدَّثَنِی أَبُو ذَرٍّ قَالَ: دَخَلْتُ ذَاتَ یَوْمٍ فِی صَدْرِ نَهَارِهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فِی مَسْجِدِهِ فَلَمْ أَرَ فِی الْمَسْجِدِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ عَلِیٌّ ع إِلَى جَانِبِهِ جَالِسٌ، فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَةَ الْمَسْجِدِ. فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَوْصِنِی بِوَصِیَّةٍ یَنْفَعُنِی اللَّهُ بِهَا فَقَالَ: نَعَمْ وَ أَکْرِمْ بِکَ یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّکَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ إِنِّی مُوصِیکَ بِوَصِیَّةٍ فَاحْفَظْهَا فَإِنَّهَا جَامِعَةٌ لِطُرُقِ الْخَیْرِ وَ سُبُلِهِ فَإِنَّکَ إِنْ حَفِظْتَهَا کَانَ لَکَ بِهَا کِفْلَان ...
یَا أَبَا ذَرٍّ! کُنْ بِالْعَمَلِ بِالتَّقْوَى أَشَدَّ اهْتِمَاماً مِنْکَ بِالْعَمَلِ فَإِنَّهُ لَا یَقِلُّ عَمَلٌ بِالتَّقْوَى، وَ کَیْفَ یَقِلُّ عَمَلٌ یُتَقَبَّلُ؛ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ».
یَا أَبَا ذَرٍّ! لَا یَکُونُ الرَّجُلُ مِنَ الْمُتَّقِینَ حَتَّى یُحَاسِبَ نَفْسَهُ أَشَدَّ مِنْ مُحَاسَبَةِ الشَّرِیکِ شَرِیکَهُ، فَیَعْلَمَ مِنْ أَیْنَ مَطْعَمُهُ وَ مِنْ أَیْنَ مَشْرَبُهُ وَ مِنْ أَیْنَ مَلْبَسُهُ؟ أَ مِنْ حِلٍّ أَمْ مِنْ حَرَامٍ؟
یَا أَبَا ذَرٍّ! مَنْ لَمْ یُبَالِ مِنْ أَیْنَ یَکْتَسِبُ الْمَالَ لَمْ یُبَالِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَیْنَ أَدْخَلَهُ النَّارَ!
یَا أَبَا ذَرٍّ! مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ أَکْرَمَ النَّاسِ فَلْیَتَّقِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.
یَا أَبَا ذَرٍّ! إِنَّ أَحَبَّکُمْ إِلَى اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ أَکْثَرُکُمْ ذِکْراً لَهُ، وَ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَتْقَاکُمْ لَهُ، وَ أَنْجَاکُمْ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَشَدُّکُمْ لَهُ خَوْفاً.
یَا أَبَا ذَرٍّ! إِنَّ الْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یَتَّقُونَ مِنَ الشَّیْءِ الَّذِی لَا یُتَّقَى مِنْهُ، خَوْفاً مِنَ الدُّخُولِ فِی الشُّبْهَةِ.
یَا أَبَا ذَرٍّ! مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ ذَکَرَ اللَّهَ، وَ إِنْ قَلَّتْ صَلَاتُهُ وَ صِیَامُهُ وَ تِلَاوَتُهُ لِلْقُرْآنِ.
یَا أَبَا ذَرٍّ! مِلَاکُ الدِّینِ الْوَرَعُ وَ رَأْسُهُ الطَّاعَةُ.
یَا أَبَا ذَرٍّ! کُنْ وَرِعاً تَکُنْ أَعْبَدَ النَّاسِ وَ خَیْرُ دِینِکُمُ الْوَرَع...
9) الف. از رسول الله ص روایت شده است:
همانا شما همگی از یک مرد و از یک زن هستید؛ همانند پیمانهای پر؛ که احدی بر دیگری برتریای ندارد مگر به تقوا.
مجمع البیان، ج9، ص206
و روى عکرمة عن ابن عباس أن النبی ص قال:
إنما أنتم من رجل و امرأة کجمام الصاع لیس لأحد على أحد فضل إلا بالتقوى
ب. و در نقل دیگری فرمودند:
همانا خداوند در روز قیامت میفرماید: به شما دستوری دادم اما شما آنچه با شما عهد کرده بودم را ضایع کردید و نَسَبهای خودتان را بالا بردید. پس امروز نَسَب خودم را بالا میآورم و نَسَبهای شما را پایین میآورم. تقواپیشگان کجایند؟ «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است».
مجمع البیان، ج9، ص207؛ الدر المنثور، ج6، ص98[5]
و روی عن النبی ص أنه قال:
یقول الله تعالى یَوْم الْقِیَامَة أَمرتکُم فضیعتم مَا عهِدت إِلَیْکُم فیه و رفعتم أنسابکم فالیوم أرفع نسبی و أضع أنسابکم! أین المتقون؟ «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ»
10) در منابع اهل سنت از رسول الله ص روایت شده که فرمودند:
الف. همانا خداوند نخوت و جاهلیت و تکبر ورزیدن به پدران را از بین برد؛ همه شما از آدم و حواء هستید همانند پیمانه سرخالیای در کنار پیمانه سرخالی دیگر؛ و «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است»؛ پس هرکس سراغتان آمد که دین و امنتداریش را پسندید به وی همسر دهید.
ب. و در نقل دیگری فرمودند:
همانا این نَسَبهای شما برای هیچکس بد نخواهد بود و ضرر نخواهد زد؛ همه شما فرزندان آدم، پیمانه سرخالی هستید که کامل پرنشدهاید؛ و برای احدی بر دیگری برتریای نیست مگر به دین و تقوا. خداوند روز قیامت از حَسَب و نَسَب شما سوال نخواهد کرد؛ «باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است». [میفرماید] نَسَب خودم را بالا میآورم و نَسَبهای شما را پایین میآورم. تقواپیشگان کجایند؟ تقواپیشگان کجایند؟ «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است».
ج. و در نقل دیگری فرمودند:
خداوند روز قیامت میفرماید: ای مردم! من نَسَبی قرار دادم و شما هم نَسَی قرار دادید. من چنین قرار دادم که «گرامیترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است». اما شما جز این را قبل نکردید که بگویید فلانی گرامیتر از فلانی است و فلانی هم گرامیتر از فلانی است؛ و من امروز نَسَب خودم را بالا میآورم و نَسَبهای شما را پایین میآورم. بدانید که همانا دوستان من تقواپیشگاناند.
د. از امیرالمومنین ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
چون روز قیامت شود بندگان را در پیشگاه الهی و کاملا تحت اشراف او نگه دارند. پس خداوند میفرماید: بندگانم! : به شما دستوری دادم اما شما دستورم را ضایع کردید و نَسَبهای خودتان را بالا بردید و بدان افتخار نمودید. امروز نَسَبهای شما را پایین میآورم. من سلطان قضاوتکنندهام! تقواپیشگان کجایند؟ تقواپیشگان کجایند؟ «مسلماً باکرامتترین شما نزد خداوند باتقواترینتان است».
ه. و رسول الله ص در نقل دیگری فرمودند:
همه شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک آفریده شده است. پس کسانی که به پدرانشان افتخار میکنند از این کار دست بردارند یا اینکه نزد خداوند از سوسک پستتر خواهند بود.
و. و در نقل دیگری فرمودند:
کسی که خود را به نه نفر از پدران کافرش منسوب کند و بدین ترتیب عزت و تکبر بجوید خودش دهمین آنها در جهنم خواهد بود.
ز. حیاء زینت است؛ و تقوا کرامت و بزرگواری است؛ و بهترین مَرکب صبر است و منتظر فرج از جانب خداوند بودن عبادت است.
الدر المنثور، ج6، ص98-99
الف. أخرج الْبَیْهَقِیّ عَن أبی أُمَامَة قَالَ: قَالَ رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَ [آله و] سلم:
إِن الله أذهب نخوة الْجَاهِلِیَّة وَتَکَبُّرهَا بِآبَائِهَا کلکُمْ لآدَم وحواء کطف الصَّاع بالصاع وَ «إِن أکْرمکُم عِنْد الله أَتْقَاکُم» فَمن أَتَاکُم ترْضونَ دینه وأمانته فَزَوجُوهُ.
ب. أخرج أَحْمد وَابْن جریر وَابْن مرْدَوَیْه وَالْبَیْهَقِیّ عَن عقبَة بن عَامر أَن رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ:
إِن أنسابکم هَذِه لَیست بمسیئة على أحد، کُلُّکُمْ بَنُو آدَمَ طَفُّ الصَّاعِ لَمْ تَمْلَؤُوهُ، وَ لَیْسَ لِأَحَدٍ عَلَى أَحَدٍ فَضْلٌ إِلَّا بدین وتقوى. إِن الله لَا یسألکم عَن أحسابکم وَلَا عَن أنسابکم یَوْم الْقِیَامَة «أکْرمکُم عِنْد الله أَتْقَاکُم» فالیوم أرفع نسبی وأضع أنسابکم. أَیْن المتقون؟ أَیْن المتقون؟ «إِن أکْرمکُم عِنْد الله أَتْقَاکُم».
ج. أخرج الطَّبَرَانِیّ وَابْن مرْدَوَیْه عَن أبی هُرَیْرَة عَن رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ:
یَقُول الله یَوْم الْقِیَامَة: أَیهَا النَّاس إِنِّی جعلت نسبا وجعلتم نسبا فَجعلت «أکْرمکُم عِنْد الله أَتْقَاکُم»؛ فأبیتم إِلَّا أَن تَقولُوا فلَان أکْرم من فلَان وَفُلَان أکْرم من فلَان؛ وَإِنِّی الْیَوْم أرفع نسبی وأضع نسبکم. أَلا أَن أولیائی المتقون.
د. أخرج الْخَطِیب عَن عَلیّ بن أبی طَالب رَضِی الله عَنهُ قَالَ: قَالَ النَّبِی صلى الله عَلَیْهِ وَ [آله و] سلم:
إِذا کَانَ یَوْم الْقِیَامَة أوقف الْعباد بَین یَدی الله تَعَالَى غرلًا بهما فَیَقُول الله: عبَادی أَمرتکُم فضیعتم أَمْرِی ورفعتم أنسابکم، فتفاخرتم بهَا. الْیَوْم أَضَع أنسابکم. أَنا الْملک الدیّان! أَیْن المتقون؟ أَیْن المتقون؟ «إِن أکْرمکُم عِنْد الله أَتْقَاکُم».
ه. أخرج الْبَزَّار عَن حُذَیْفَة رَضِی الله عَنهُ قَالَ: قَالَ رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَ [آله و] سلم:
کلکُمْ بَنو آدم وآدَم خلق من تُرَاب ولینتهین قوم یفخرون بآبائهم أَو لَیَکُونن أَهْون على الله من الْجعلَان.
و. أخرج أَحْمد عَن أبی رَیْحَانَة رَضِی الله عَنهُ أَن رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ:
من انتسب إِلَى تِسْعَة آبَاء کفار یُرِید بهم عزا وکبراً فَهُوَ عاشرهم فِی النَّار.
ز. أخرج الْحَکِیم التِّرْمِذِیّ عَن جَابر بن عبد الله رَضِی الله عَنهُ عَن رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ:
الْحیَاء زِینَة والتقى کرم وَخیر الْمرکب الصَّبْر وانتظار الْفرج من الله عبَادَة.
11) الف. در دو فراز از حدیث مفصلی که امام صادق ع از رسول الله ص روایت کرده چنین آمده است:
باتقواترین مردم کسی است که حق را، به نفعش باشد یا به ضررش، بگوید ... و گرامیترین مردم باتقواترین آنهاست...
من لا یحضره الفقیه، ج4، ص395
وَ رَوَى یُونُسُ بْنُ ظَبْیَانَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّهُ قَالَ: الِاشْتِهَارُ بِالْعِبَادَةِ رِیبَةٌ؛ إِنَّ أَبِی حَدَّثَنِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ:
...[6] وَ أَتْقَى النَّاسِ مَنْ قَالَ الْحَقَّ فِیمَا لَهُ وَ عَلَیْهِ ...[7] وَ أَکْرَمُ النَّاسِ أَتْقَاهُمْ ...[8]
ب. از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
کسی که دوست دارید گرامیترین مردم باشد پس باید تقوای الهی در پیش گیرد؛ و کسی که دوست دارد باتقواترین مردم باشد پس بر خداوند توکل کند.
الأمالی( للصدوق)، ص305؛ معانی الأخبار، ص196
حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ أَخِیهِ عَلِیٍّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ الْأَحْوَلِ صَاحِبِ الطَّاقِ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَکُونَ أَکْرَمَ النَّاسِ فَلْیَتَّقِ اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَکُونَ أَتْقَى النَّاسِ فَلْیَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ...[9]
[1] . عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبِی بَکَّارٍ عَنْ أَبِی بَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص زَوَّجَ- مِقْدَادَ بْنَ الْأَسْوَدِ ضُبَاعَةَ ابْنَةَ الزُّبَیْرِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ إِنَّمَا زَوَّجَهُ لِتَتَّضِعَ الْمَنَاکِحُ وَ لِیَتَأَسَّوْا بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ لِیَعْلَمُوا أَنَّ أَکْرَمَهُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاهُمْ.
[2]. أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِی أَبُو الْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَیْهِ (رَحِمَهُ اللَّهُ)، قَالَ: حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیُّ (رَحِمَهُ اللَّهُ)، عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ، عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ)، قَالَ: جَلَسَ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَنْتَسِبُونَ وَ یَفْتَخِرُونَ، وَ فِیهِمْ سَلْمَانُ (رَحِمَهُ اللَّهُ)، فَقَالَ لَهُ عُمَرُ: مَا نِسْبَتُکَ أَنْتَ یَا سَلْمَانُ، وَ مَا أَصْلُکَ فَقَالَ: أَنَا سَلْمَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، کُنْتُ ضَالًّا فَهَدَانِیَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)، وَ کُنْتُ عَائِلًا فَأَغْنَانِیَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)، وَ کُنْتُ مَمْلُوکاً فَأَعْتَقَنِی اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)، فَهَذَا حَسَبِی وَ نَسَبِی یَا عُمَرُ.
ثُمَّ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فَذَکَرَ لَهُ سَلْمَانُ مَا قَالَ عُمَرُ، وَ مَا أَجَابَهُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ): یَا مَعْشَرَ قُرَیْشٍ، إِنَّ حَسَبَ الْمَرْءِ دِینُهُ، وَ مُرُوءَتَهُ خُلُقُهُ، وَ أَصْلَهُ عَقْلُهُ، قَالَ اللَّهُ (تَعَالَى): «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ» ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى سَلْمَانَ (رَحِمَهُ اللَّهُ) فَقَالَ لَهُ:
یَا سَلْمَانُ، إِنَّهُ لَیْسَ لِأَحَدٍ مِنْ هَؤُلَاءِ عَلَیْکَ فَضْلٌ إِلَّا بِتَقْوَى اللَّهِ، فَمَنْ کُنْتَ أَتْقَى مِنْهُ فَأَنْتَ أَفْضَلُ مِنْهُ.
[3] . حَمْدَوَیْهِ بْنُ نُصَیْرٍ، قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى، عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: جَلَسَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) یَنْتَسِبُونَ وَ فِیهِمْ سَلْمَانُ الْفَارِسِیُّ، وَ أَنَّ عُمَرَ سَأَلَهُ عَنْ نَسَبِهِ وَ أَصْلِهِ فَقَالَ أَنَا سَلْمَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ کُنْتُ ضَالًّا فَهَدَانِیَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ وَ کُنْتُ عَائِلًا فَأَغْنَانِیَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ وَ کُنْتُ مَمْلُوکاً فَأَعْتَقَنِیَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ فَهَذَا حَسَبِی وَ نَسَبِی.
ثُمَّ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَحَدَّثَهُ سَلْمَانُ وَ شَکَا إِلَیْهِ مَا لَقِیَ مِنَ الْقَوْمِ وَ مَا قَالَ لَهُمْ، فَقَالَ النَّبِیُّ (ص) یَا مَعْشَرَ قُرَیْشٍ إِنَّ حَسَبَ الرَّجُلِ دِینُهُ، وَ مُرُوَّتُهُ خُلْقُهُ، وَ أَصْلُهُ عَقْلُهُ، قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ». یَا سَلْمَانُ لَیْسَ لِأَحَدٍ مِنْ هَؤُلَاءِ عَلَیْکَ فَضْلٌ إِلَّا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ إِنْ کَانَ التَّقْوَى لَکَ عَلَیْهِمْ فَأَنْتَ أَفْضَلُ.
[4] . جلسه 328، حدیث3 http://yekaye.ir/al-hajj-22-23/
و جلسه 336، حدیث1 http://yekaye.ir/al-balad-90-7/
و جلسه 585، حدیث1 http://yekaye.ir/al-kahf-18-4/
و جلسه 923، حدیث7 http://yekaye.ir/ale-imran-3-200/
و جلسه 947، حدیث6.ب https://yekaye.ir/an-nesa-4-20/
و جلسه 955، حدیث4.ب. https://yekaye.ir/an-nea-4-28/
و جلسه 1072، حدیث 12 https://yekaye.ir/al-hujurat-49-07/
جلسه 1076 حدیث 5.الف. https://yekaye.ir/al-hujurat-49-11/
جلسه 1077، حدیث57 https://yekaye.ir/al-hujurat-49-12-3/
[5] . وَأخرج الْحَاکِم وَصَححهُ وَابْن مرْدَوَیْه وَالْبَیْهَقِیّ عَن أبی هُرَیْرَة أَن النَّبِی صلى الله عَلَیْهِ وَ [آله و] سلم قَالَ: إِن الله یَقُول یَوْم الْقِیَامَة أَمرتکُم فضیعتم مَا عهِدت إِلَیْکُم ورفعتم أنسابکم فالیوم أرفع نسبی و أضع أنسابکم أین المتقون أین المتقون إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ
[6] . أَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ أَقَامَ الْفَرَائِضَ وَ أَسْخَى النَّاسِ مَنْ أَدَّى زَکَاةَ مَالِهِ وَ أَزْهَدُ النَّاسِ مَنِ اجْتَنَبَ الْحَرَامَ
[7] . وَ أَعْدَلُ النَّاسِ مَنْ رَضِیَ لِلنَّاسِ مَا یَرْضَى لِنَفْسِهِ وَ کَرِهَ لَهُمْ مَا یَکْرَهُ لِنَفْسِهِ وَ أَکْیَسُ النَّاسِ مَنْ کَانَ أَشَدَّ ذِکْراً لِلْمَوْتِ وَ أَغْبَطُ النَّاسِ مَنْ کَانَ تَحْتَ التُّرَابِ قَدْ أَمِنَ الْعِقَابَ وَ یَرْجُو الثَّوَابَ وَ أَغْفَلُ النَّاسِ مَنْ لَمْ یَتَّعِظْ بِتَغَیُّرِ الدُّنْیَا مِنْ حَالٍ إِلَى حَالٍ وَ أَعْظَمُ النَّاسِ فِی الدُّنْیَا خَطَراً مَنْ لَمْ یَجْعَلْ لِلدُّنْیَا عِنْدَهُ خَطَراً وَ أَعْلَمُ النَّاسِ مَنْ جَمَعَ عِلْمَ النَّاسِ إِلَى عِلْمِهِ وَ أَشْجَعُ النَّاسِ مَنْ غَلَبَ هَوَاهُ وَ أَکْثَرُ النَّاسِ قِیمَةً أَکْثَرُهُمْ عِلْماً وَ أَقَلُّ النَّاسِ قِیمَةً أَقَلُّهُمْ عِلْماً وَ أَقَلُّ النَّاسِ لَذَّةً الْحَسُودُ وَ أَقَلُّ النَّاسِ رَاحَةً الْبَخِیلُ وَ أَبْخَلُ النَّاسِ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ وَ أَوْلَى النَّاسِ بِالْحَقِّ أَعْلَمُهُمْ بِهِ وَ أَقَلُّ النَّاسِ حُرْمَةً الْفَاسِقُ وَ أَقَلُّ النَّاسِ وَفَاءً الْمَمْلُوکُ وَ أَقَلُّ النَّاسِ صَدِیقاً الْمَلِکُ وَ أَفْقَرُ النَّاسِ الطَّامِعُ وَ أَغْنَى النَّاسِ مَنْ لَمْ یَکُنْ لِلْحِرْصِ أَسِیراً وَ أَفْضَلُ النَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً
[8] . وَ أَعْظَمُ النَّاسِ قَدْراً مَنْ تَرَکَ مَا لَا یَعْنِیهِ وَ أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ تَرَکَ الْمِرَاءَ وَ إِنْ کَانَ مُحِقّاً وَ أَقَلُّ النَّاسِ مُرُوءَةً مَنْ کَانَ کَاذِباً وَ أَشْقَى النَّاسِ الْمُلُوکُ وَ أَمْقَتُ النَّاسِ الْمُتَکَبِّرُ وَ أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَکَ الذُّنُوبَ وَ أَحْکَمُ النَّاسِ مَنْ فَرَّ مِنْ جُهَّالِ النَّاسِ وَ أَسْعَدُ النَّاسِ مَنْ خَالَطَ کِرَامَ النَّاسِ وَ أَعْقَلُ النَّاسِ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاةً لِلنَّاسِ وَ أَوْلَى النَّاسِ بِالتُّهَمَةِ مَنْ جَالَسَ أَهْلَ التُّهَمَةِ وَ أَعْتَى النَّاسِ مَنْ قَتَلَ غَیْرَ قَاتِلِهِ أَوْ ضَرَبَ غَیْرَ ضَارِبِهِ وَ أَوْلَى النَّاسِ بِالْعَفْوِ أَقْدَرُهُمْ عَلَى الْعُقُوبَةِ وَ أَحَقُّ النَّاسِ بِالذَّنْبِ السَّفِیهُ الْمُغْتَابُ وَ أَذَلُّ النَّاسِ مَنْ أَهَانَ النَّاسَ وَ أَحْزَمُ النَّاسِ أَکْظَمُهُمْ لِلْغَیْظِ وَ أَصْلَحُ النَّاسِ أَصْلَحُهُمْ لِلنَّاسِ وَ خَیْرُ النَّاسِ مَنِ انْتَفَعَ بِهِ النَّاسُ.
[9] . وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَکُونَ أَغْنَى النَّاسِ فَلْیَکُنْ بِمَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِی یَدِهِ ثُمَّ قَالَ ص أَ لَا أُنَبِّئُکُمْ بِشَرِّ النَّاسِ قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ مَنْ أَبْغَضَ النَّاسَ وَ أَبْغَضَهُ النَّاسُ ثُمَّ قَالَ أَ لَا أُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ هَذَا قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الَّذِی لَا یُقِیلُ عَثْرَةً وَ لَا یَقْبَلُ مَعْذِرَةً وَ لَا یَغْفِرُ ذَنْباً ثُمَّ قَالَ أَ لَا أُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ هَذَا قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ مَنْ لَا یُؤْمَنُ شَرُّهُ وَ لَا یُرْجَى خَیْرُهُ إِنَّ عِیسَى بْنَ مَرْیَمَ ع قَامَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ فَقَالَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تُحَدِّثُوا بِالْحِکْمَةِ الْجُهَّالَ فَتَظْلِمُوهَا وَ لَا تَمْنَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَظْلِمُوهُمْ وَ لَا تُعِینُوا الظَّالِمَ عَلَى ظُلْمِهِ فَیَبْطُلَ فَضْلُکُمْ الْأُمُورُ ثَلَاثَةٌ أَمْرٌ تَبَیَّنَ لَکَ رُشْدُهُ فَاتَّبِعْهُ وَ أَمْرٌ تَبَیَّنَ لَکَ غَیُّهُ فَاجْتَنِبْهُ وَ أَمْرٌ اخْتُلِفَ فِیهِ فَرُدَّهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.