451) سوره مزّمّل (73) آیه 6 إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَ
بسم الله الرحمن الرحیم
451) سوره مزّمّل (73) آیه 6
إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً
24 رمضان 1438
ترجمه
بدرستی که اقدام شبانه است که [به لحاظ قدم نهادن] پابرجاتر، و در مقام سخن استوارتر است.
نکات ترجمه
«ناشِئَةَ»
از ماده «نشأ» است که درباره این ماده قبلا توضیح داده شد که به معنای ایجاد کردن و پدید آوردن است که با نوعی رفعت بخشیدن همراه است (جلسه170 http://yekaye.ir/ya-seen-036-79/)
«ناشِئَةَ اللَّیْلِ» را به معنای قیام و راست ایستادن برای نماز شب دانستهاند (معجم المقاییس اللغة، ج5، ص429؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص807) البته درباره این تعبیر دیدگاههای دیگری هم مطرح شده است؛ مانند اینکه مقصود از آن ساعات شب است از این جهت که پشت سر هم پدید میآیند؛ یا مقصود کل شب است از این جهت که بعد از روز پدید میآید (ابنعباس)؛ یا اینکه به زبان حبشی به معنای «قیام به عبادت شبانه» است (ابنمسعود و سعید بن جبیر) ویا بیدار شدن بعد از خوابیدن است (عایشه) یا زمان بعد از نماز عشاست (حسن و قتاده، و روایتی از امامان باقر ع و صادق ع هم در همین مضمون آمده است.) (مجمع البیان، ج10، ص570)
«وَطْئاً»
از ماده «وطأ» میباشد که قبلا توضیح داده شد که در اصل به معنای آمادهسازی چیزی برای انجام کاری میباشد و در معنای آن نوعی استعلاء و تحت نفوذ قرار دادن لحاظ شده است و استفاده از کلمه «وطئ» در معنای «قدم نهادن» متداول است. (جلسه445 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-27/)
ظاهرا تعبیر «أَشَدُّ وَطْئاً» میخواهد بگوید این کار جای پای محکمتری برای قدم گذاشتن است.
از آنجا که در کلمه «وط» بنوعی معنای استعلا نهفته است، بسیاری از مفسران و مترجمان «أشد وطئا» را به معنای کاری که انجامش سختتر و دارای زحمت و مشقت بیشتر است» دانستهاند از این جهت که انجام نماز شب سختتر است از نمازهای روزانه (مجمع البیان، ج10، ص570)
از آنجا که کلمه «مواطأة» به معنای موافقت و هماهنگی بوده،[1]برخی از مترجمان این تعبیر را به معنای امری که بیشتر باعث موافقت دل و زبان میشود، ترجمه کردهاند؛ یعنی انسان در قیام شبانه برای عبادت، چون اشتغالات کمتری دارد، چشم و گوشش بیشتر با دلش همراهی میکند و حضور قلب بهتری خواهد داشت. (مجمع البیان، ج10، ص570)
و برخی هم بین دو سخن فوق این گونه جمع کردهاند که منظور امری است که موافقت با آن از موافقت با دستورات خداوند در نمازهای روزانه سختتر است. (ترجمه حلبی)
«أَقْوَمُ»
از ماده «قوم» است که قبلا توضیح داده شد که اصل این ماده به معنای برخاستن و به کاری اقدام کردن است. «أقوم» صفت تفضیل از کلمه «قیام» است؛ و قیام به معنای «عزم به کاری» ویا به معنای اسم برای «چیزی که امور دیگر بدان تکیه میزنند» (جلسه366 http://yekaye.ir/al-qiyamah-75-1/) و لذا أقوم را میتوان به معنای «استوارتر» دانست؛ چنانکه این کلمه در آیه دیگری هم ظاهرا به همین معناست: «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَم» (اسراء/9). برخی آن را به معنای «أخلص استقامة: استقامتش خالصانهتر است) دانستهاند (مجمع البیان، ج10، ص567) که این معنا با حدیثی که انشاءالله در ادامه خواهد آمد سازگارتر است.
«قیلاً»
از ماده «قول» است که به معنای سخن و گفته میباشد.
(لازم به ذکر است که این ماده غیر از ماده «قیل» است که در معنای خواب نیمروز (قیلوله) به کار میرود (کتاب العین، ج5، ص215) وهیچیک از اهل لغت، «قیل» در اینجا را از ماده «قیل» ندانستهاند).
حدیث
1) در مورد «ناشئة الیل» از امام باقر و امام صادق ع روایت شده است که منظور قیام در آخر شب برای نماز شب است.
و از امام صادق ع درباره «و أقوم قیلا» روایت شده است که منظور آن است که شخص از بسترش برمیخیزد و فقط خدا را قصد کرده است و غیر خدا را مد نظر ندارد.
- «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ» .... عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُمَا:
قَالا هِیَ الْقِیَامُ فِی آخِرِ اللَّیْلِ إِلَى صَلَاةِ اللَّیْل. (مجمع البیان، ج10، ص570)[2]
- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلًا» قَالَ:
یَعْنِی بِقَوْلِهِ «وَ أَقْوَمُ قِیلًا» قِیَامَ الرَّجُلِ عَنْ فِرَاشِهِ یُرِیدُ بِهِ اللَّهَ لَا یُرِیدُ بِهِ غَیْرَهُ.( الکافی، ج3، ص446)[3]
2) امیرالمومنین ع در فرازی از خطبه معروف به «خطبه متقین» در وصف آنان میفرمایند:
امّا شب هنگام! براى عبادت برپا ایستادهاند، جزءجزء قرآن را تلاوت کنند و به ترتیل میخوانند، چه ترتیلی؛ خود را به آیات قرآن اندوهگین ساخته، و داروى دردشان را از آن برگیرند.
و اگر به آیهاى گذشتند که تشویقى در آن است، حریصانه بدان روی آرند و جانهاشان از شوق برآن مشرف گردد و گمان برند که در مقابل دیدگانشان است.
و اگر از آیهاى گذشتند که در آن بیم دادنى است، گوش دلهاى خویش بدان نهند، آنسان که پندارى بانگ بر آمدن و فروشدن آتش دوزخ را مىشنوند؛ پشت خود را [به رکوع] خم کرده؛ و پیشانیها و دستها و زانوها و کنارههاى پا را [به سجود] بر زمین گسترانیدهاند، از خدا مىخواهند طوق [جهنم] از گردنشان بردارد.
نهجالبلاغه، خطبه193؛ الأمالی(للصدوق)، ص571
من خطبة له ع یصف فیها المتقین
رُوِیَ أَنَّ صَاحِباً لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع یُقَالُ لَهُ هَمَّامٌ کَانَ رَجُلًا عَابِداً فَقَالَ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صِفْ لِیَ الْمُتَّقِینَ حَتَّى کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِمْ فَتَثَاقَلَ ع عَنْ جَوَابِهِ ثُمَّ قَال...
أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا یُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ فَإِذَا مَرُّوا بِآیَةٍ فِیهَا تَشْوِیقٌ رَکَنُوا إِلَیْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَیْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ وَ إِذَا مَرُّوا بِآیَةٍ فِیهَا تَخْوِیفٌ أَصْغَوْا إِلَیْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِیقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ فَهُمْ حَانُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمْ مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَ أَکُفِّهِمْ وَ رُکَبِهِمْ وَ أَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ یَطْلُبُونَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِی فَکَاکِ رِقَابِهِمْ.
3) از امام حسن عسگری ع روایت شده است:
وصول به خداوند عز و جل سفری است که جز با مَرکَب شب به دست نمیآید.
بحار الأنوار، ج75، ص380
قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ الْعَسْکَرِیُّ ع إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا یُدْرَکُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّیْل (أَعلام الدین [نسخه خطی])
4) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
من بشدت ناراحت میشوم از شخصی که نزد من میآید و درباره عمل رسول الله ص از من سوال میکند، بعد میگوید من اضافه بر این انجام دهم؟! گویی به نظرش میآید که رسول الله در کاری کوتاهی کرده است!
و نیز بشدت ناراحت میشوم از شخصی که قرآن خوانده است؛ و شب از خواب بیدار میشود اما از جایش بلند نمیشود [و صبر میکند] تا اینکه صبح شود و برای نماز صبحش بلند شود.
من لا یحضره الفقیه، ج1، ص479
وَ رَوَى الْحَسَنُ الصَّیْقَلُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: إِنِّی لَأَمْقُتُ الرَّجُلَ یَأْتِینِی فَیَسْأَلُنِی عَنْ عَمَلِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَیَقُولُ أَزِیدُ کَأَنَّهُ یَرَى أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَصَّرَ فِی شَیْءٍ وَ إِنِّی لَأَمْقُتُ الرَّجُلَ قَدْ قَرَأَ الْقُرْآنَ ثُمَّ یَسْتَیْقِظُ مِنَ اللَّیْلِ فَلَا یَقُومُ حَتَّى إِذَا کَانَ عِنْدَ الصُّبْحِ قَامَ یُبَادِرُهُ بِصَلَاتِهِ.
توضیح
مقصود از «شخصی که قرآن خوانده است» ظاهرا اشاره به همین آیات سوره مزمل درباره توصیه به نماز شب است و حضرت ظاهرا میخواهند بفرمایند او از تاکید قرآن بر نماز شب خبر دارد، اما به آن عمل نمیکند.[4]
تدبر
1) «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً»
مقدمه
در این آیه سه تعبیر «ناشِئَةَ اللَّیْلِ» ، «أَشَدُّ وَطْئاً» و «أَقْوَمُ قیلاً» به کار رفته که هر سه تعابیری ویژهاند که تنها یکبار در قرآن کریم به کار رفتهاند، اما ظرفیت معنایی گستردهای دارند و در احادیث و اقوال مفسران در مورد هریک دیدگاههای متنوعی مطرح گردیده است. با توجه به قاعده «امکان استفاده از یک لفظ در چندین معنا» اینکه همه آنها (و بلکه معانی دیگری که اینان بدان توجه نکردهاند) مد نظر باشند، بعید نیست؛ و قبول هریک به معنای نفی سایر معانی نیست؛ و از هر معنایی که انتسابش به آیه درست باشد، میتوان نکات خاصی استنباط کرد، که همه این استنباطها (در صورتی که شرایط استنباط رعایت شده باشد) میتواند درست باشد؛ و برای نشان دادن صحت یک انتساب نیازی نیست بقیه دیدگاهها را مردود بشمریم.
به عنوان مقدمه تدبر در این آیه، اشارهای به اهم این اقوال خواهیم داشت:
(1) «ناشئه لیل» گاه به معنای «وقت خاصی» دانسته شده، گاه «اقدام خاصی» و گاه «نماز خاصی»؛ و در هر مورد نیز دیدگاههای متنوعی مطرح گردیده است:
الف. اشاره به وقت خاصی است.
الف.1. ساعات شب، از این جهت که پشت سر هم پدید میآیند. (طبرسی، بیضاوی)
الف.2. کل شب است از این جهت که بعد از روز پدید میآید (ابنعباس)
الف.3. ساعات تهجد در شب. (مجاهد)
الف.3. زمان بعد از نماز عشاست (حسن و قتاده و ابنعباس)
الف.4. ساعات اولیه شب (ابنعباس، کسائی) (چون «نشأ» به معنای «ابتدا کردن» هم میباشد، بیضاوی)
الف.5. واقعه و پدیده شب (المیزان، ج20، ص64)
الف.6. بین مغرب و عشاء (امام سجاد، انس بن مالک، ابنعمر)
ب. اشاره به اقدام خاصی است.
ب.1. قیام و ایستادن شبانه (معجم المقاییس اللغة، ج5، ص429؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص807) به زبان حبشی به معنای «قیام به عبادت شبانه» است (ابنمسعود و سعید بن جبیر)
ب.2. قیام در آخر شب برای نماز شب (حدیث1)
ب.3. بیدار شدن بعد از خوابیدن است (عایشه)
ب.4. خود عمل برخاستن از بستر به سمت عبادت (بیضاوی)
ب.5. عبادتی که در شب پدید آید. (بیضاوی)
ج. اشاره به نماز خاصی است.
ج.1. نماز شب (حدیث1) از این جهت که مستلزم قدم را بر زمین گذاشتن است (طباطبایی)
ج.2. دو رکعت نماز خاصی که از امام سجاد ع روایت شده که بین نماز مغرب و عشاء خوانده میشود (رکعت اول: حمد و آیات54-56 سوره اعراف و آیات163-164 سوره بقره و 15 بار سوره توحید؛ رکعت دوم: حمد و آیةالکرسی و آیات آخر سوره بقره (از لله ما فی السموات تا آخر) و 15 بار سوره توحید) (الکافی، ج3، ص449).[5]
(2) در مورد مراد از تعبیر «أَشَدُّ وَطْئاً» این دیدگاهها بیان شده است:
الف. پرمشقتتر و سنگینتر (طبرسی)
ب. انجامش سختتر و تکلفآمیزتر (در مقایسه با نمازهای یومیه) (بیضاوی، ابوحیان)
ج. ثابتقدمتر (به خاطر صفای روح که به دلیل عدم مشغولیتهای روزانه، در شب حاصل میشود) (طباطبایی)
د. موافقتر و هماهنگتر از حیث هماهنگی چشم و گوش با دل (یعنی انسان در قیام شبانه برای عبادت، چون اشتغالات کمتری دارد، چشم و گوشش بیشتر با دلش همراهی میکند و حضور قلب بهتری خواهد داشت)
ه. دارای نشاط بیشتری برای نماز و عبادت (کلبی)
(3) در مورد مراد از تعبیر «أَقْوَمُ قِیلًا» این دیدگاهها بیان شده است:
الف. خالصانهتر بودن قیام شبانه (حدیث1)
ب. راستترین سخن (تفسیر قمی، ج2، ص392)
ج. «قرائت صحیحتر و با توجه به عدم اشتغالات روزانه، برای حضور قلب موثرتر است» (انس، مجاهد، ابنزید) ثابتتر و صوابتر بودن سخن به خاطر دوری از اشتغالت روزانه که مانع حضور قلب میشود (طباطبایی و بیضاوی)
د. سخن محکمتر است (بیضاوی)
ه. دارای نشاط و اخلاص و برکت بیشتری است (عکرمه)
و. اجابت در آن سریعتر است (ابنشجره)
ز. سزاوارتر است برای قاری قرآن تفقه و اندیشه کردن (زید بن اسلم)
منابع دیدگاههای مطرح شده، در غیر مواردی که به منبع تصریح شده است:
مجمع البیان (طبرسی) ج10، ص570؛ أنوار التنزیل (بیضاوی) ج5، ص256؛ البحر المحیط (ابوحیان)، ج10، ص314؛ المیزان (طباطبایی) ج20، ص64.
2) «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً»
نماز شب و شبزندهداری، انسان را در مسیر وصول الی الله ثابتقدمتر (أشد وطئا) میکند (همچنین حدیث3) و هم حضور قلب بیشتری برای انسان هست که سخنانی که میگوید (اعم از خواندن قرآن و نماز و دعا) با توجه به معانی است ولذا در دل رسوخ بیشتری میکند و همین دوباره انسان را در سیر الی الله ثابتقدمتر میگرداند.
به طور خلاصه،
«نماز شب، عامل ثبات قدم و تقویت عقیده مومن میشود» (تفسیر نور (قرائتی) ج10، ص268)
3) «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً»
نماز شب و شبزندهداری، انسان را در مسیر وصول الی الله ثابتقدمتر (أشد وطئا) میکند.
متقین کسانیاند که اهتمام جدی به نماز و تلاوت قرآن در شب دارند (حدیث2) و به ما گفتهاند که جز با سوار شدن بر مَرکَبِ شب نمیتوان مسیر وصول الی الله را پیمود. (حدیث3)
تاملی با خویش
بسیاری از ما، با اینکه اینها را میدانیم، اما چندان جدی نمیگیریم (حدیث4)
چرا؟
شخصی خدمت امیرالمومنین ع آمد و گفت: من چرا از نماز شب محروم هستم؟
حضرت فرمود: تو شخصی هستی که گناهانت تو را به بند کشیده است. (أَنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُکَ؛ علل الشرائع، ج2، ص363)[6]
و در میان گناهان هم به طور خاص، امام صادق ع از اثر دروغ گفتن در اینکه مانع از نماز شب شود، سخن گفتهاند. (علل الشرائع، ج2، ص363)[7]
4) «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ ... أَقْوَمُ قیلاً»
انسان مومن باید سخن محکم و استوار بگوید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً» (احزاب/70)
اما این امر پشتوانه میخواهد.
شاید به همین جهت است که گفتهاند شبزنده داری و نماز شب، انسان را به سخن أقوم (قائم و استوارتر) میرساند.
5) «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً»
از اصرار قرآن کریم بر قیام و عبادت شبانه و تاکید بر تاثیر آن در ثابتقدمتر کردن انسان می توان نتیجه گرفت:
الف. در عبادت، عنصر زمان موثر است. (تفسیر نور، ج10، ص268)
ب. بعضی از فیوضات و برکات، تنها در شب به دست میآید (تفسیر نور، ج10، ص268)، چنانکه بالاترین رشد انسان در «شب قدر» حاصل میشود که ارزش و اثری بیش از هزار ماه دارد. (همچنین جلسه97، تدبر3)
ج. تاریکی شب زمینه بهتری برای عبادت بیریا همراه با خضوع و خشوع فراهم میکند. (تفسیر نور، ج10، ص268)
د. عبادت شبانه تاثیر ماندگارتری در روح دارد. (تفسیر نور، ج10، ص268)
ه. در عالم دنیا، اساساً وقایع مهم عالم در شب رخ میدهد. (توضیح در جلسه97، تدبر3)
و. ...
[1] . در قرائت ابوعمرو (بصره) و ابنعامر (شام) (و در قرائات شواذ: ابنمحیصن، یزیدی، و حسن به روایت خلف) به صورت «وِطاءً» خوانده شده (الکامل المفصل فی القرائات الاربعة عشر، ص574؛ مجمعالبیان، ج10، ص567) که «وطاء» هممعنی «مواطاة» است (مصدر باب مفاعله، به صورت «فِعال» هم میآید) اما ابوحیان مطلب را به طور دیگری نقل کرده که ظاهرا اشتباهی رخ داده است:
و قرأ الجمهور: و طاء بکسر الواو و فتح الطاء ممدودا. و قرأ قتادة و شبل، عن أهل مکة: بکسر الواو و سکون الطاء و الهمزة مقصورة. و قرأ ابن محیصن: بفتح الواو ممدودا، و المعنى أنها أشد مواطأة، أی یواطىء القلب فیها اللسان، أو أشد موافقة لما یراد من الخشوع و الإخلاص (البحر المحیط، ج10، ص315)
[2] البته در روایات دیگر زمانها و نمازهای دیگری هم مطرح شده است که در اولین تدبر (مقدمه اشاره خواهد شد)
[3] . و نیز در من لا یحضره الفقیه، ج1، ص472
[4] . احادیثی درباره نماز شب در سایت
[5] . وَ عَنْ زَیْنِ الْعَابِدِینَ ع کَانَ یُصَلِّی بَیْنَ الْعِشَاءَیْنِ وَ یَقُولُ أَ مَا سَمِعْتُمْ قَوْلَ اللَّهِ إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هَذِهِ ناشئة اللَّیْلِ. (فقه القرآن (راوندی)، ج1، ص171)
عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ بِإِسْنَادِهِ عَنْ بَعْضِهِمْ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلًا قَالَ هِیَ رَکْعَتَانِ بَعْدَ الْمَغْرِبِ تَقْرَأُ فِی أَوَّلِ رَکْعَةٍ بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ وَ عَشْرٍ مِنْ أَوَّلِ الْبَقَرَةِ وَ آیَةِ السُّخْرَةِ (اعراف/54-56) وَ مِنْ قَوْلِهِ وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ. إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلَى قَوْلِهِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» (بقره/163-164) وَ خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ فِی الرَّکْعَةِ الثَّانِیَةِ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ وَ آیَةَ الْکُرْسِیِّ وَ آخِرَ الْبَقَرَةِ مِنْ قَوْلِهِ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ إِلَى أَنْ تَخْتِمَ السُّورَةَ وَ خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ثُمَّ ادْعُ بَعْدَ هَذَا بِمَا شِئْتَ قَالَ وَ مَنْ وَاظَبَ عَلَیْهِ کُتِبَ لَهُ بِکُلِّ صَلَاةٍ سِتُّمِائَةِ أَلْفِ حَجَّةٍ. (الکافی، ج3، ص449؛ تهذیب الأحکام، ج3، ص188؛ فلاح السائل و نجاح المسائل، ص246)
[6] . أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ مُوسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ إِنِّی قَدْ حُرِمْتُ الصَّلَاةَ بِاللَّیْلِ قَالَ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُکَ.
[7] . حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ حُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ الْکِنْدِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الرَّجُلَ لَیَکْذِبُ الْکَذِبَةَ فَیُحْرَمُ بِهَا صَلَاةَ اللَّیْلِ فَإِذَا حُرِمَ صَلَاةَ اللَّیْلِ حُرِمَ بِهَا الرِّزْقَ.