446-447) سوره مزّمّل (73) آیات 1-2 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الر
بسم الله الرحمن الرحیم
446) سوره مزّمّل (73) آیات 1-2
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ؛ یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ؛ قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً
20 رمضان 1438
ترجمه
به نام خداوند رحمتگستر هماره رحیم؛
ای جامه به خود پیچیده!
شب را جز اندکی به پا خیز!
نکات ترجمه
«الْمُزَّمِّلُ»
از ماده «زمل» و در اصل «المتزمّل» بوده است که حرف تاء به خاطر اینکه مخرج ادای آن به حرف زاء نزدیک است در هم ادغام شدهاند (مجمع البیان، ج10، ص567).
برخی اصل ماده «زمل» را به معنای «بار سنگینی از میان بارهای سنگین بر دوش کشیدن» دانستهاند (معجم مقاییس اللغة، ج3، ص25) و برخی توضیح دادهاند که به معنای تحمل کردن [بار سنگین] ی است به نحوی که با پیچیده شدن همراه باشد که هم در مورد امور جسمانی به کار میرود مانند اینکه کسی با لباسهای ضخیم خود را بشدت بپیچد یا بر روی شتر چنان بار گذاشته شود که گویی وی را کاملا احاطه کرده و در خود غرق نموده، و هم در مورد امور معنوی مانند اینکه گفته شود که کثرت عیالات او را در خود پیچاند. (التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، ج4، ص368)
«ازدمال» به معنای کل چیزی را یکدفعه بر دوش کشیدن است و «زامله» شتری است که برای حمل غذا و کالا استفاده میشود (کتاب العین، ج7، ص371) «تزمیل» را به معنای «مخفی کردن» و «در پارچه پیچیدن»، و «تزمّل» را به معنای «درون چیزی پیچیده شدن» (تلفّف) دانستهاند (القاموس المحیط، ج3، ص535).
بدین ترتیب، تعبیر «متزمّل» به معنای کسی است که خود را در پارچه (لباس یا بستر خواب) پیچیده است، و گفته شده که استعاره است برای کسی که به خاطر دشواری کار، گویی میخواهد از انجامش شانه خالی کند. (مفردات ألفاظ القرآن، ص383)
این ماده تنها همین یکبار در قرآن کریم به کار رفته است.
شأن نزول
روایت شده است که پیامبر ص [بعد از دریافت اولین وحی الهی ار غار حرا برگشت و] بر حضرت خدیجه وارد شد در حالی که داشت از جا کنده میشد و فرمود «زمّلونى» در همین حال بود که جبرئیل او را ندا داد: «یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ»
تفسیر جوامع الجامع، ج4، ص382؛ البحر المحیط، ج10، ص311
و روى أنّه دخل على خدیجة و قد جئث[1] فرقا، فقال: زمّلونى، فبینا هو على ذلک إذ ناداه جبرئیل علیه السّلام: «یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ»
حدیث
1) از امام باقر ع درباره اینکه خداوند میفرماید: «شب را جز اندکی به پا خیز!» سوال شد؛
فرمودند: خداوند به او دستور داد که هر شب نماز بگذارد؛ مگر اینکه شبی از شبها بر او بیاید که [نتواند] هیچ نمازی در آن نماز بگذارد.
تهذیب الأحکام، ج2، ص335
مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ مَنْصُورٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى «قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا» قَالَ أَمَرَهُ اللَّهُ أَنْ یُصَلِّیَ کُلَّ لَیْلَةٍ إِلَّا أَنْ یَأْتِیَ عَلَیْهِ لَیْلَةٌ مِنَ اللَّیَالِی لَا یُصَلِّی فِیهَا شَیْئاً.
توضیح
ظاهرا امام ع در این حدیث «قلیلا» را استثنا از تعداد شبها دانسته، نه از مقدار شب؛ یعنی هر شب نماز بگذار مگر اندکی از شبها که مثلا به خاطر بیماری و ... از انجام نماز شب معذوری. (ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، ج4، ص517)
2) عدهای از شیعیان به منظور تهنیت به مناسبت ولادت امام زمان ع خدمت امام حسن عسکری ع میرسند و سوالاتی هم میپرسند از جمله اینکه میگویند به نظر ما چنین رسیده که وقت نمازهای یومیه در قرآن نیامده است و پیامبر ص خود آنها را تعیین کرده است. حضرت توضیح میدهند که این زمانها در قرآن تعیین شده است تا میرسند به اینکه:
... و نماز شب را هم بیان کرد؛ و بیان این مطلب در این کلام خداوند آمد آنجایی که تعبیر «بعد از نماز عشاء» (نور/58) را آورد؛ و این را خداوند در کتابش یاد کرد که: بعد از آن، نماز شب است و فرمود: «ای جامه به خود پیچیده! شب را جز اندکی به پا خیز! نصف آن یا اندکی کمتر یا بیشتر؛ و قرآن را به ترتیل بخوان» و این «نصف و بیشتر» را تبیین کرد و فرمود: «همانا پروردگارت مىداند که تو نزدیک به دو سوّم از شب یا نصف آن یا یک سوّم آن را [به نماز] برمىخیزی؛ و نیز گروهى از کسانى که با تواند، و خداست که شب و روز را اندازهگیرى مىکند» (مزمل/20) تا آخر سوره.
الهدایة الکبرى، ص348
عَنْ عِیسَى بْنِ مَهْدِیٍّ الْجَوْهَرِیِّ قَالَ: خَرَجْتُ أَنَا وَ الْحَسَنُ بْنُ مَسْعُودٍ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ وَ عَتَّابٌ وَ طَالِبٌ ابْنَا حَاتِمٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ، وَ أَحْمَدُ بْنُ الْخَصِیبِ، وَ أَحْمَدُ بْنُ جِنَانِ مِنْ جُنْبُلَا إِلَى سَامَرَّا فِی سَنَةِ سَبْعٍ وَ خَمْسِینَ وَ مِائَتَیْنِ ... فَلَمَّا دَخَلْنَا عَلَى سَیِّدِنَا أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) بَدَأْنَا بِالْبُکَاءِ قَبْلَ التَّهْنِئَة ...
فَقَالَ سَیِّدُنَا إِنَّ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ وَ أَوْقَاتَهَا سُنَّةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ لَا الْخَمْسُ مُنَزَّلَةٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ فَقَالَ قَائِلٌ مِنَّا: رَحِمَکَ اللَّهُ مَا اسْتَسَنَّ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) إِلَّا مَا أَمَرَهُ اللَّهُ بِهِ فَقَالَ: أَمَّا صَلَوَاتُ الْخَمْسِ فَهِیَ عِنْدَ أَهْلِ الْبَیْتِ کَمَا فَرَضَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى عَلَى رَسُولِهِ وَ هِیَ إِحْدَى وَ خَمْسِینَ رَکْعَةً فِی سِتَّةِ أَوْقَاتٍ أُبَیِّنُهَا لَکُمْ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُه.
... وَ بَینَ صَلَاةِ اللَّیْلِ وَ قَدْ جَاءَ بَیَانُ ذَلِکَ فِی قَوْلِهِ «وَ مِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ» فَذَکَرَهَا اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ سَمَّاهَا وَ مِنْ بَعْدِهَا صَلَاةُ اللَّیْلِ حَکَى فِی قَوْلِهِ: یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا وَ بَیَّنَ النِّصْفَ وَ الزِّیَادَةَ وَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ: أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَ اللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ إِلَى آخِرِ السُّورَةِ.
3) از امام صادق ع روایت شده است:
از جمله چیزهایی که رسول الله به حضرت علی ع سفارش کرد این بود که...
علی جان! مومن سه شادی در دنیا دارد:
دیدار برادران [دینی]
[رسیدن وقت] افطار در روزه؛
و تهجد (شبزندهداری برای عبادت) در آخر شب.
علل الشرائع، ج2، ص366
حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ یَرْفَعُهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ فِیمَا أَوْصَى بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلِیّاً ع ...
یَا عَلِیُّ ثَلَاثٌ فَرَحَاتٌ لِلْمُؤْمِنِ فِی الدُّنْیَا لِقَاءُ الْإِخْوَانِ وَ الْإِفْطَارُ فِی الصِّیَامِ وَ التَّهَجُّدُ مِنْ آخِرِ اللَّیْل.[2]
4) از امام سجاد ع سوال شد: چه میشود که کسانی که به تهجد در شب مشغولاند خوشسیماترین مردمانند؟
فرمود: چون آنها با خداوند خلوت کردهاند و خداوند خلعتی از نور خود بر آنها پوشاند.
علل الشرائع، ج2، ص366
أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ:
سُئِلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع مَا بَالُ الْمُتَهَجِّدِینَ بِاللَّیْلِ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ وَجْهاً؟
قَالَ لِأَنَّهُمْ خَلَوْا بِاللَّهِ فَکَسَاهُمُ اللَّهُ مِنْ نُورِهِ.
5) از نوف بکالی روایت شده است که شبی نزد امیرالمومنین ع بیتوته کردم. او تمام شب را نماز گزارد و هر از چند یکبار بیرون میآمد و به آسمان نگاهی میکرد و قرآن تلاوت می نمود. مدتی که از تاریکی شب گذشته بود به من نزدیک شد و فرمود: نوف! خوابیدهای یا هنوز رمقی داری؟ گفتم: رمقی دارم و با چشمانم از تو رمق میگیرم یا امیرالمومنین!
فرمود: نوف! خوشا به حال زاهدان در دنیا و راغبان به آخرت؛ آناناند که زمین را بساط، و خاکش را بستر، و آبش را پاکی، و قرآن را عبا [= روپوش، روانداز] ، و دعا را شعار خود قرار دادند؛ از دنیا کنده شدند همانند شیوه حضرت عیسی ع، که خداوند عز و جل به حضرت عیسی ع وحی کرد:
به بزرگان بنیاسرائیل بگو در خانهای از خانههای من وارد نشوند مگر با دلهایی طاهر و چشمانی خاشع و دستانی پاک؛ وبگو که هرچه میخواهید دعا کنید که دعای هیچیک از شما را که بر عهدهاش مظلمهای از جانب خلایقم باشد، استجابت نمیکنم.
الخصال، ج1، ص338
حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنِ الرَّبِیعِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُسْلِیِّ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى عَنْ نَوْفٍ قَالَ:
بِتُّ لَیْلَةً عِنْدَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ ع فَکَانَ یُصَلِّی اللَّیْلَ کُلَّهُ وَ یَخْرُجُ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ فَیَنْظُرُ إِلَى السَّمَاءِ وَ یَتْلُو الْقُرْآنَ قَالَ فَمَرَّ بِی بَعْدَ هُدُوءٍ مِنَ اللَّیْلِ فَقَالَ یَا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ قُلْتُ بَلْ رَامِقٌ أَرْمُقُکَ بِبَصَرِی یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ یَا نَوْفُ طُوبَى لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا وَ الرَّاغِبِینَ فِی الْآخِرَةِ أُولَئِکَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِیباً وَ الْقُرْآنَ دِثَاراً وَ الدُّعَاءَ شِعَاراً وَ قُرِّضُوا مِنَ الدُّنْیَا تَقْرِیضاً عَلَى مِنْهَاجِ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ع إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَى إِلَى عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ع قُلْ لِلْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا یَدْخُلُوا بَیْتاً مِنْ بُیُوتِی إِلَّا بِقُلُوبٍ طَاهِرَةٍ وَ أَبْصَارٍ خَاشِعَةٍ وَ أَکُفٍّ نَقِیَّةٍ وَ قُلْ لَهُمُ اعْلَمُوا أَنِّی غَیْرُ مُسْتَجِیبٍ لِأَحَدٍ مِنْکُمْ دَعْوَةً وَ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِی قِبَلَهُ مَظْلِمَةٌ.
تدبر
1) «یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ»
مقصود از این مخاطب قرار دادن پیامبر با این واژه چیست؟
الف. همان معنای ساده آن است «ای جامه به خود پیچیده» (قتاده، به نقل مجمع البیان، ج10، ص568) از این جهت که وقتی از غار حرا برگشت، از شدت حالی که به ایشان دست داده بود خود را در جامه و پتو پیچیده بود.[3]
ب. یعنی ای کسی که عبای نبوت را به خود پیچیدهای، یعنی قرار است سنگینی بار این مسئولیت را تحمل کنی (عکرمه، به نقل مجمع البیان، ج10، ص568)
ج. این تعبیر گرفته شده از حالت هنگام خطاب است؛ عرب وقتی بخواهد با ملاطفت، و نه عتاب، کسی را خطاب قرار دهد، از حالتی که در آن است کلمه مشتق میسازد؛ و این مورد هم از همین باب است؛ همان گونه که یکبار پیامبر ص حضرت علی ع را دید که خوابیده و صورت بر خاک گذاشته و خطاب کرد «ابوتراب، بلند شو» (سهیلی، به نقل البحر المحیط، ج10، ص311)[4]
د. این عبارت، نه عتاب، بلکه تحسین ایشان است به وضعیتی که داشته، گویی دامن همت به کمر زده و لباسش را سخت به خود پیچیده و آماده انجام مسئولیت گردیده است. (فقه القرآن (راوندی)، ج1، ص170)[5]
ه. چهبسا ناشی از این باشد که پیامبر در ابتدای دعوتش که با تمسخر و اذیت مواجه شد، فشار غم بر ایشان چنان بوده که پتو به خود پیچیده که بخوابد تا اندکی از این فشارها بیاساید، و خطاب میشود: ای که چنین جامه بخود پیچیدهای بلند شو و نماز شب بخوان و با استعانت از نماز، بر صبر و استقامتت در این مسیر بیفزا؛ همان که در جای دیگر فرمود: «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» (بقره/15) (المیزان، ج20، ص60)
و. ...
2) «یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ»
برخی از این آیه استفاده در سیر و سلوک کردهاند. مثلا ملاصدرا پس از اینکه توضیح میدهد اهل معرفت برای سیر و سلوک شروطی مطرح کردهاند که یکی از آنها خلوت است؛ و خلوت کامل آن است که نه تنها پیرامون شخص کسی نباشد بلکه همهجا هم تاریک باشد که چیزی توجه شخص را به خود جلب نکند؛ میگوید نمیبینی خداوند متعال گاه پیامبر ص را با تعابیر «مدثر» و «مزمل» خطاب قرار می داد. (شرح أصول الکافی، ج1، ص449)
3) «یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ؛ قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً»
میدانیم که اگرچه این آیات مخاطبش پیامبر ص بوده، اما شأن نزول هیچگاه مضمون آیه را تخصیص نمیزند و ما هم باید خود را مخاطب قرآن بدانیم.
شاید برای شما هم پیش آمده است:
در فشار ناملایمات انسان گاه دلش میخواهد به رختخواب برود و با پیچیدن پتو به دور خود، بخوابد تا از ناملایمات بیاساید. چهبسا این تعبیر، میتواند خطاب کند که ای کسی که در ناملایمات قرار گرفتهای! به جای اینکه با پناه بردن به رختخواب بخواهی از ناملایمات زندگی خلاص شوی، بلند شو و در دل شب نماز و قرآن بخوان و از خدایت یاری و استعانت بجوی، که آن صرفا مُسکّن است و این دوای شفابخش. (اقتباس از المیزان، ج20، ص60)
4) «قُمِ اللَّیْلَ»
مراد از «قیام شب» چیست؟
الف. قیام برای خصوص «نماز شب» است. (المیزان، ج20، ص60)
ب. قیام برای نماز در شب، اعم از «نماز شب» به صورت خاص (یعنی همان یازده رکعتی که هشتتایش نافله شب است و دوتایش شع و یکی وتر) یا هر نماز د تهجد دیگری در شب. (المیزان، ج20، ص60؛ مجمعالبیان، ج10، ص568)
ج. شبزندهداری به معنای عام، اعم از اقامه نماز یا قرآن یا دعا و مناجات و ... .
د. ...
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند گرد در و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بود به شب بربندند الا در عاشقان که شب باز کنند
https://ganjoor.net/abusaeed/robaee-aa/sh260/ [6]
5) «قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً»
درباره استثنای «اندکی» از قیام شب حداقل دو معنا گفته شده است که با توجه به قاعده «امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا) همگی ممکن است مد نظر بوده باشد:
الف. استثناء از «کل شب» است، یعنی فقط اندکی از شب تا سحر را بخواب و بقیهاش به قیام بگذران. (مجمعالبیان، ج10، ص568)
ب. استثناء از «کل شبها» است، یعنی فقط اندکی از شبها باشد که به قیام لیل اقدام نکنی (حدیث1)
6) «قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً»
چرا این اندازه بر قیام شب تاکید شده است؟
الف. شاید بدین جهت که مشغولیتهای انسان کمتر است؛ همان که در آیه 7 همین سوره تذکر میدهد که «روز گرفتاریها و مشغلههایت فراوان است»
ب. چون شب همه به خواب میروند و انسان تنها میماند و در خلوت راحتتر و خالصانهتر میتواند متوجه خدا شود.
ج. ...
نکته تخصصی انسانشناسی
اگر کسی حقیقت ملکوتی خود را جدی بگیرد، میفهمد که دنیا مسیر گذر است، نه مقصد؛ پس برنامه دنیاییاش باید تابع هدف نهاییاش باشد، نه همّ و غمّ اصلیاش دنیا باشد. و هدف نهایی ما رسیدن به رضوان الله است؛ پس برقراری ارتباط با خدا باید محور برنامههای ما باشد، نه حاشیه آن.
تاملی با خویش
آیا این چنینایم؟
راستی شبها چه اندازه زمان پای شبکههای مجازی و تلویزیون و ... میگذرانیم، و چه اندازه حال و رمق برای عبادت و نماز و دعا داریم؟
از خدا بخواهیم به حق این شبهای قدر دست ما را بگیرد و شبزندهداری این شبها پرتوی بر تمامی شبهای سالمان بیفکند و برای ما مقدر کنند که انشاءالله هر شب را مقداری به ارتباط خاص با خدا بپردازیم.
[1] . در نسخه الکترونیکی تفسیر التقلین (احتمالا به تبع نسخه چاپی) «جئت» آورده که قطعا اشتباه و بیمعنی است، بلکه «جُئِثَ» بوده است که اصلا در الفایق فی غریب الحدیث، ج1، ص160 همین روایت را برای ذکر نمونهای از کاربرد این کلمه آورده است.
[2] . روایات در باب نماز شب بسیار است. از باب تیمن و تبرک به برخی اشاره می شود:
وَ وَصَّى رَسُولُ اللَّهِ ص أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی الْوَصِیَّةِ الظَّاهِرَةِ إِلَیْهِ فَقَالَ فِیهَا وَ عَلَیْکَ یَا عَلِیُّ بِصَلَاةِ اللَّیْلِ وَ عَلَیْکَ یَا عَلِیُّ بِصَلَاةِ اللَّیْلِ وَ عَلَیْکَ یَا عَلِیُّ بِصَلَاةِ اللَّیْلِ (المقنعة، ص119)
وَ قَالَ الصَّادِقُ ع لَیْسَ مِنْ شِیعَتِنَا مَنْ لَمْ یُصَلِّ صَلَاةَ اللَّیْل (المقنعة، ص119)
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ هَارُونَ عَنْ مُرَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَتَى أُصَلِّی صَلَاةَ اللَّیْلِ فَقَالَ صَلِّهَا آخِرَ اللَّیْلِ قَالَ فَقُلْتُ فَإِنِّی لَا أَسْتَنْبِهُ فَقَالَ تَسْتَنْبِهُ مَرَّةً فَتُصَلِّیهَا وَ تَنَامُ فَتَقْضِیهَا فَإِذَا اهْتَمَمْتَ بِقَضَائِهَا بِالنَّهَارِ اسْتَنْبَهْتَ. (تهذیب الأحکام، ج2، ص335)
[3] . از سدی هم این مطلب نقل شده است که: معناه یا أیها النائم و کان قد تزمل للنوم (مجمع البیان، ج10، ص568)
[4] سهیلی در ابتدای این توضیح اصرار دارد که این را نباید جزء اسامی پیامبر ص به شمار آورد، اما به نظر میرسد که چنین اصراری بیوجه است بویژه که در برخی از احادیث این به عنوان اسم حضرت آمده، [البته نه به معنای اسمی که در جامعه ایشان را این گونه خطاب قرار دهند، که احتمالا منظور سهیلی هم همین بوده است]
حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ هَاشِمٍ عَنْ أَعْمَشَ بْنِ عِیسَى عَنْ حَمَّادٍ الطیافی [الطَّنَافِسِیِ] عَنِ الْکَلْبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ لِی کَمْ لِمُحَمَّدٍ اسْمٌ فِی الْقُرْآنِ قَالَ قُلْتُ اسْمَانِ أَوْ ثَلَاثٌ فَقَالَ یَا کَلْبِیُّ لَهُ عَشَرَةُ أَسْمَاءَ وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ وَ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ یَدْعُوهُ کادُوا یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَداً وَ طه ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى وَ یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ وَ ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ وَ یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ وَ یا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ وَ قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً رَسُولًا فَالذِّکْرُ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ مُحَمَّدٍ ص وَ نَحْنُ أَهْلُ الذِّکْرِ فَاسْأَلْ یَا کَلْبِیُّ عَمَّا بَدَا لَکَ قَالَ فَأُنْسِیتُ وَ اللَّهِ الْقُرْآنَ کُلَّهُ فَمَا حَفِظْتُ مِنْهُ حَرْفاً أَسْأَلُهُ عَنْهُ. (بصائر الدرجات، ج1، ص512)
[5] . و قوله تعالى یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ لیس بتهجین بل هو ثناء علیه و تحسین لحاله التی کان علیها ثم أمره بأن یختار على الهجود التهجد و على التزمل التشمر لا جرم أن رسول الله ص أقبل على إحیاء اللیالی مع إصباحه حتى ظهرت السماء فی وجوههم
[6] . این شعر در آدرس فوق جزء رباعیات ابوسعید ابوالخیر ثبت شده است.
جالب اینجاست که با اندک تفاوتی همین شعر جزءرباعیات بابا افضل کاشانی هم ثبت شده است:
برخیز که عاشقان به شب راز کنند گرد در و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بود به شب در بندند الا در عاشقان که شب باز کنند
http://ganjoor.net/babaafzal/robba/sh69/