سفارش تبلیغ
صبا ویژن

251) سوره اعراف (7) آیه 31 یا بَنی‏ آدَمَ خُذُوا زینَتَکُم

بسم الله الرحمن الرحیم

251) سوره اعراف (7) آیه 31

یا بَنی‏ آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ

ترجمه

ای فرزندان آدم! در هر سجده‌گاهی [هنگام هر نمازی] زینت‌تان [یا: لباس‌های زیبای‌تان] را [با خود] بردارید؛ و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید؛ قطعا او اسراف‌کاران را دوست نمی‌دارد.

نکات ترجمه

«زینَتَکُمْ» کلمه «زینت» می‌تواند اسم باشد برای چیزی که با آن زینت می‌دهند (= مایه آراستگی) ویا مصدر باب «تفعّل» باشد (به معنای زینت کردن) (الجدول فی إعراب القرآن، ج‏8، ص393) و قبلا توضیح داده شد که کلمه «زینت» به معنای هر چیزی است که به وسیله آن چیز دیگری را زیبا جلوه دهند (جلسه 50 و تدبرهای3 و 4 در جلسه150)

«مَسْجِدٍ» در جلسه 249 توضیح داده شد که وزن «مفعل» هم برای اسم مکان به کار می‌رود و هم برای اسم زمان؛ و لذا در این عبارت «عند کل مسجد» (که کاملا شبیه عبارت آیه 29 است) «مسجد» هم می‌تواند به معنای محل سجده (خواه مسجد اصطلاحی، و یا هرجایی که انسان نماز بگذارد) باشد و هم به معنای زمان سجده کردن (یعنی هنگام نماز)

 «تُسْرِفُوا» و «الْمُسْرِفینَ»: ماده «سرف» به معنای «از حد و اندازه تجاوز کردن» است که گاه در معنای «مورد غفلت قرار دادن» هم به کار رفته است (معجم المقاییس اللغة، ج‏3، ص153) هرچند برخی بر این باورند معنای اصلی‌اش همان «خروج از حد معین شده» است و اگر گاه در معانی جهل و غفلت مانند آن به کار می‌رود چون آنها از اسباب و علل وقوع آن می‌باشند (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‏5، ص110). این کلمه نقطه مقابل «میانه‌روی» (= اقتصاد) بوده (کتاب العین، ج3، ص153) و در مورد هر گونه کار انسان که از حد اعتدال خارج شود به کار می‌رود هرچند مورد استعمالش در خصوص «خرج کردن» بیشتر است (مفردات ألفاظ القرآن، ص408).

هر دو کلمه «تُسْرِفُوا» و «الْمُسْرِفینَ» ناشی از ورود این ماده در باب «إفعال» است و «مُسرِف» اسم فاعل از باب افعال می‌باشد.

شأن نزول[1]

حدیث 

1) روایت شده است که امام حسن عسن مجتبی ع هنگامی که به نماز می‌ایستاد بهترین لباس‌هایش را می‌پوشید. سوال شد: ای فرزند رسول خدا ! چرا بهترین لباست را می‌پوشی؟

فرمود: خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد پس خودم را در مقابل پروردگارم زیبا می کنم که او می‌فرماید: «در هر سجده‌گاهی [هنگام هر نمازی] زینت‌تان را برگیرید.» پس دوست دارم که بهترین لباسم را بپوشم.

تفسیر العیاشی، ج‏2، ص14؛ عوالی اللئالی، ج‏1، ص321

عن خیثمة بن أبی خیثمة قال کان الحسن بن علی ع إذا قام إلى الصلاة لبس أجود ثیابه، فقیل له: یا ابن رسول الله لم تلبس أجود ثیابک فقال: إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَالَ فَأَتَجَمَّلُ لِرَبِّی، وَ هُوَ یَقُول: «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» فأحب أن ألبس أجود ثیابی‏.[2]

2) از امام کاظم ع در مورد آیه «در هر سجده‌گاهی [هنگام هر نمازی] زینت‌تان را برگیرید» روایت شده است که از جمله آن [زینت کردن‌ها]، شانه کردن قبل از هر نماز است.

الکافی، ج‏6، ص489

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ قَالَ مِنْ ذَلِکَ التَّمَشُّطُ عِنْدَ کُلِّ صَلَاةٍ.[3]

3) از امام صادق ع در مورد آیه «در هر سجده‌گاهی [هنگام هر نمازی] زینت‌تان را برگیرید» روایت شده است که فرمودند: غسل هنگام دیدار [زیارت] هر امامی.

تهذیب الأحکام، ج‏6، ص110

مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُد عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَى عَنْ رَجُلٍ عَنِ الزُّبَیْرِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ فَضَّالِ بْنِ مُوسَى النَّهْدِیِّ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَیَابَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَى خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ قَالَ الْغُسْلُ عِنْدَ لِقَاءِ کُلِّ إِمَامٍ.[4]

4) اصبغ بن نباته می‌گوید: شنیدم که امیرالمومنین ع به فرزندشان امام حسن ع می‌فرمودند:

فرزندم! آیا تو را از چهار مطلب آگاه کنم که با آن از طب بی‌نیاز شوی؟!

فرمود: بله پدرجانم!

فرمود: بر [سفره] غذا منشین مگر اینکه گرسنه باشی؛

و از [سر سفره] طعام بلند مشو مگر اینکه هنوز اشتها داشته باشی؛

و جویدن  لقمه را کامل انجام بده؛

و هنگامی که خواستی بخوابی ابتدا به دستشویی برو؛

و هنگامی که اینها را انجام دادی از طب بی‌نیازی.

و از ایشان سوال شد و گفته شد که در قرآن هر علمی هست غیر از طب؛

فرمود: اما بدرستی که در قرآن آیه‌ای هست که همه طب را در خود جمع کرده است؛ می‌فرماید «بخورید و بیاشامید و زیاده‌روی نکنید».

الدعوات (للراوندی)، ص75؛ طب الأئمة علیهم السلام، ص3

قَالَ الْأَصْبَغُ بْنُ نُبَاتَةَ سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ لِابْنِهِ الْحَسَنِ ع یَا بُنَیَّ أَ لَا أُعَلِّمُکَ أَرْبَعَ کَلِمَاتٍ تَسْتَغْنِی بِهَا عَنِ الطِّبِّ فَقَالَ بَلَى یَا أَبَتِ قَالَ ع لَا تَجْلِسْ عَلَى الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ جَائِعٌ وَ لَا تَقُمْ عَنِ الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ تَشْتَهِیهِ وَ جَوِّدِ الْمَضْغَ وَ إِذَا نِمْتَ فَاعْرِضْ نَفْسَکَ عَلَى الْخَلَاءِ وَ إِذَا اسْتَعْمَلْتَ هَذَا اسْتَغْنَیْتَ عَنِ الطِّبِّ وَ سُئِلَ فَقِیلَ إِنَّ فِی الْقُرْآنِ کُلَّ عِلْمٍ إِلَّا الطِّبَّ فَقَالَ ع أَمَا إِنَّ فِی الْقُرْآنِ لَآیَةً تَجْمَعُ الطِّبَّ کُلَّهُ «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا»

5) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:

آیا چنین به نظرت می‌رسد که کسی که خدا به او [بسیار] عطا کرده از باب این است که او نزد خدا کرامت و جایگاهی دارد ویا کسی را که محروم داشته برای خوار کردن او بوده است؟

نه؛ بلکه این مال مال خداست که نزد اشخاص به امانت گذاشته و به آنها اجازه داده که با میانه‌روی بخورند و با میانه‌روی بنوشند و با میانه‌روی بپوشند و با میانه‌روی ازدواج کنند و با میانه‌روی بر مرکبی سوار شوند؛ و با اضافی آن، بر فقرای مومنین یاری رسانند و آشفته‌حالی آنها را جبران کنند؛

که اگر کسی چنین کرد، خوراک و نوشیدنی و مرکب و ازدواجش حلال است و کسی که از این تجاوز کرد آنها بر او حرام است.

سپس فرمود: «و اسراف و زیاده‌روی نکنید که خداوند اسراف‌کاران را دوست نمی‌دارد». آیا  گمان می‌کنی که خداوند شخصی را بر مالی امین کرد و آن را در اختیارش قرار دارد، حق دارد که با آن اسبی را به ده‌هزار درهم بخَرَد، در حالی که اسبی با بیست درهم او را کفایت می‌کند؛ یا کنیزی را به بیست هزار دینار بخرد، در حالی که کنیزی با بیست دینار او را کفایت می‌کند؟

و در طرف مقابل هم در روایت دیگری فرمودند:

کسی که از مردم درخواست (گدایی) کند در حالی که غذای آن روزش را دارد، او از اسراف‌کاران است.

تفسیر العیاشی، ج‏2، ص13-14

عن أبان بن تغلب قال: قال أبو عبد الله ع أ ترى الله أعطى من أعطى من کرامته علیه و منع من منع من هوان به علیه؟ لا و لکن المال مال الله یضعه عند الرجل ودائع، و جوز لهم أن یأکلوا قصدا و یشربوا قصدا، و یلبسوا قصدا، و ینکحوا قصدا، و یرکبوا قصدا، و یعودوا بما سوى ذلک على فقراء المؤمنین و یلموا به شعثهم، فمن فعل ذلک کان ما یأکل حلالا و یشرب حلالا، و یرکب حلالا، و ینکح حلالا، و من عدا ذلک کان علیه حراما ثم قال: «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» أ ترى الله ائتمن رجلا على مال خول له أن یشتری فرسا بعشرة آلاف درهم و یجزیه فرس بعشرین درهما و یشتری جاریة بألف دینار و یجزیه جاریة بعشرین دینارا و قال: «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ».

عن هارون بن خارجة قال: قال أبو عبد الله ع من سأل الناس شیئا و عنده ما یقوته یومه فهو من المسرفین.

تدبر

1) «یا بَنی‏ آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ»:

بعد از پایان داستان آدم و حوا، جمعا چهار بار مطلب با خطاب «ای فرزندان آدم» آغاز می‌شود (آیات 26 و 27 و 31 و 35) و به نظر می‌رسد که این گونه خطاب قرار دادن انسانها (به عنوان فرزندان آدم) در مقام نتیجه‌گیری از داستان آدم باشد.

مورد اول تذکری بود که ما لباس را با دو کارکرد پوشاندن شرمگاه و زیبا کنندگی فروفرستادیم و البته لباس تقوی هم اهمیت دارد. (آیه 26، جلسه246).

مورد دوم هشداری بود که مبادا شیطان شما را بفریبد، همچون آدم و حوا، که لباس از تن‌شان بیرون آورد.

و اینک برای بار سوم می‌فرماید که در هنگام عبادات زینت‌تان را همراه داشته باشید و در خوردن اهل میانه‌روی باشید.

و مورد چهارم، که ان‌شاءالله بعدا می‌آید، توصیه‌ای است به جدی گرفتن پیامبران الهی.

چنانکه می‌بینیم سه مورد آن با بحث لباس مرتبط است (و البته در مورد سوم، بحث خوراک هم مطرح شد) و تنها در مورد چهارم سراغ دین و نبوت می‌رود. یعنی همان دو مساله اساسی آدم در بهشت (خوردن از درخت و برهنه شدن) که در مجموع زمینی شدن وی را رقم زد، به عنوان اولین توصیه‌ها، و حتی قبل از بحث شریعت الهی، مطرح شده است. چرا؟

بحث تخصصی انسان‌شناسی

به نظر می‌رسد بشر ابتدا باید تمایز خود از حیوان را جدی بگیرد تا دغدغه دین و ماوراء و آماده شدن برای آخرت در او شکل بگیرد و در این آیات ابتدا سراغ دو نیاز کاملا مادی انسان رفت که برای همه ملموس است، اما در عین حال همین دو نیاز زندگی انسان را بشدت از زندگی حیوان متمایز می‌کند:

الف. استفاده از پوشش یک مساله‌ای است که کاملا از تمایزات انسان و حیوان است (جلسه246، تدبر3)؛ خصوصا اگر توجه شود که این پوشش، نه فقط برای حفاظت بدن، بلکه ابعاد زیبایی‌شناختی هم دارد[5] و آنگاه در این آیه، پوشش، آن هم با بعد زیبایی‌شناختی‌اش را، با عبادت انسان گره می‌زند.

ب. انسان اگرچه همانند همه حیوانات غذا می خورد، اما تنها موجودی است که اولا غذایش نیاز به آماده‌سازی دارد (توضیح تخصصی در جلسه 230، تدبر4) و ثانیا همین غذا خوردنش صرفا بر اساس نیاز طبیعیِ بدن غذا نیست و به اراده انسان وابسته است؛ که اگر بُعد حیوانی بر وی غلبه کند (که مبنای خوردن را صرفاً لذت بردن قرار دهد) دوباره مرز وی با حیوان برداشته می‌شود؛ لذا مهمترین توصیه در مورد غذا خوردن این است که اندازه نگه‌ دارد و زیاده‌روی نکند، هم از حیث ابعاد مادی (حدیث4) و هم از حیث ابعاد معنوی (حدیث5)؛ که اگر چنین شد باز متوجه تفاوت خود و حیوان می‌شود.

اگر انسانی تفاوت خود و حیوان را جدی بگیرد، نیاز به دین الهی را درک خواهد کرد.

2) «یا بَنی‏ آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ ...»:

مسجد چه به معنای محل سجده کردن و نماز خواندن باشد، ویا زمان آن، ویا به معنای مصدری باشد (خود سجده کردن و نماز خواندن)، این آیه از ما می‌خواهد عبادت را با زیبایی‌ ظاهری گره بزنیم؛

و گمان نکنیم که چون عبادت ارتباط روحی است، بُعد جسمانی اهمیتی نداشته باشد؛ چنانکه در احادیث، مصادیق این زیبا کردن در نماز را لباس زیبا پوشیدن (حدیث1)، شانه زدن (حدیث2)، استحمام و غسل کردن (حدیث3)، انگشتر به دست کردن (مکارم الأخلاق، ص123)[6]، ردا بر دوش انداختن (تفسیر العیاشی، ج‏2، ص13)[7]و عطر زدن (دعائم الإسلام، ج‏1، ص-185)[8] بویژه در نمازهای جماعت و جمعه و اعیاد (مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج‏4، ص637)[9] معرفی کرده‌اند.

دو تامل در سبک زندگی دینی

1) آیه بوضوح از ما می‌خواهد در هنگام نماز و در مکان‌های نماز، با آراستگی حضور یابیم. اما آیا ما چنین هستیم؟ از خودمان انتظار نداریم که مثل امام حسن مجتبی ع (حدیث1) بهترین لباس‌ها را برای رفتن به مسجد بپوشیم، اما حداقل نباید ...؟

2) قطعا وقتی آراستگی برای عبادت توصیه می‌شود، آراستگی توأم باوقار مد نظر است و بین آراسته بودن و پوشیدن لباس‌های جلف و زننده تفاوت است. از مسلمات اسلام - که حتی بین شیعه و سنی، در آن اختلاف نیست - این است که زن، حتی اگر مرد نامحرمی نباشد، در هنگام نماز باید حجاب خود را حفظ کند. این نشان می دهد که حجاب وقار خاصی با زن می‌دهد که منافاتی با آراستگی شایسته زن ندارد. جالب اینجاست که حتی مردان و زنان غربی هم در مجالس بسیار رسمی (مثلا در مجامع سیاسی) حد پوششی بیشتر از حدی که در فضای عمومی به اسم زیبایی تبلیغ می‌کنند دارند. اینها نشان می‌دهد که آراستگی‌ای که با وقار بخواهد توام باشد حتما عنصر پوشیدگی در آن قوی است.

3) «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ»:

بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند اسراف‌کاران را دوست نمی‌دارد.

آموزش نهی از منکر

در این آیه، وقتی می‌خواهد انسان را از کاری باز دارد، ابتدا نیاز طبیعی و غریزی انسان را در نظر گرفته و حیطه مجاز آن را پیش رو می‌گذارد؛ سپس نهی را مطرح می‌کند؛ و بلافاصله این نهی را با ارتباط عاطفی و روحی انسان گره می‌زند: این کار را نکن که خدا دوستت نخواهد داشت.

4) «یا بَنی‏ آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ»:

ما غالبا برای اصلاح جامعه و انسان‌ها دنبال دستورالعمل‌های پیچیده اخلاقی می‌گردیم؛ اما قرآن از کجا شروع می‌کند؟!

اگر می‌خواهید فرزند آدم، واقعا آدم شود از همین جاهای ساده باید شروع کرد: پوشش زیبا را به رسمیت شناخت، اما آن را با دین و دینداری و عبودیت گره زد؛ برای مدیریت خوردن و آشامیدن برنامه داد؛ و این برنامه را با ارتباط عاطفی با خدا گره زد.

5) «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ»:

مسجد که پایگاه مسلمین است، باید آراسته، زیبا و با جاذبه باشد. بهترین و زیباترین لباس، براى بهترین مکان است. (تفسیر نور، ج‏4، ص53)

نمی‌دانم نکته فوق چه اندازه از آیه قابل استفاده است، لذا در کانال نگذاشتم.

6) «خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا»

اوّل نماز، آن گاه غذا. اوّل توجّه به روح و معنویّت، آن گاه توجّه به جسم. (قرائتی، تفسیر نور، ج‏4، ص54)



[1] . در مجمع البیان، ج‏4، ص637 آمده است:

و قیل معناه خذوا ما تسترون به عوراتکم و إنما قال ذلک لأنهم کانوا یتعرون من ثیابهم للطواف على ما تقدم بیانه و کان یطوف الرجال بالنهار و النساء باللیل فأمرنا بلبس الثیاب فی الصلاة و الطواف عن جماعة من المفسرین

همچنین در تفسیر القمی، ج‏1، ص228-229 آمده است:

خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ فإن أناسا کانوا یطوفون عراتا بالبیت الرجال‏ بالنهار و النساء باللیل، فأمرهم الله بلبس الثیاب- و کانوا لا یأکلون إلا قوتا- فأمرهم الله أن یأکلوا و یشربوا و لا یسرفوا

و در کتب اهل سنت، در الدر المنثور، ج‏3، ص78 این روایات نقل شده است:

أخرج ابن أبى شیبة و مسلم و النسائی و ابن جریر و ابن المنذر و ابن أبى حاتم و ابن مردویه و البیهقی فی سننه عن ابن عباس ان النساء کن یطفن عراة الا ان تجعل المرأة على فرجها خرقة و تقول‏

         الیوم یبدو بعضه أو کله             و ما بدا منه فلا أحله‏

و أخرج عبد بن حمید عن سعید بن جبیر قال کان الناس یطوفون بالبیت عراة یقولون لا نطوف فی ثیاب أذنبنا فیها فجاءت امرأة فألفت ثیابها و طافت و وضعت یدها على قبلها و قالت‏

         الیوم یبدو بعضه أو کله             فما بدا منه فلا أحله‏

فنزلت هذه الآیة خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ إلى قوله وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ‏

و أخرج ابن حریر و ابن أبى حاتم و ابن مردویه عن ابن عباس فی قوله خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ قال کان رجال یطوفون بالبیت عراة فأمرهم الله بالزینة اللباس و هو ما یوارى السوأة و ما سوى ذلک من جید البر و المتاع‏

و أخرج أبو الشیخ و ابن مردویه عن ابن عباس قال کان المشرکون یطوفون بالبیت عراة یأتون البیوت من ظهور فیدخلونها من ظهورها وهم حی من قریش یقال لهم الحمس فانزل الله یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ

و أخرج ابن مردویه عن ابن عباس قال کان ناس من العرب یطوفون بالبیت عراة حتى ان کانت المرأة لتطوف بالبیت و هی عریانة نزل الله یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ قال کانوا یطوفون عراة باللیل فأمرهم الله تعالى ان یلبسوا ثیابهم و لا یتعروا

و أخرج ابن مردویه عن ابن عباس قال کانت العرب إذا حجوا فنزلوا أدنى الحرم نزعوا ثیابهم و وضعوا رداءهم و دخلوا مکة بغیر رداء الا ان یکون للرجل منهم صدیق من الحمس فیعیره ثوبه و یطعمه من طعامه فانزل الله یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ

و أخرج عبد بن حمید و أبو الشیخ عن عطاء قال کان المشرکون فی الجاهلیة یطوفون بالبیت عراة فانزل الله خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ

و أخرج عبد بن حمید و ابن جریر عن قتادة قال کان حی من أهل الیمن یطوفون بالبیت وهم عراة الا ان یستعیر أحدهم مئزرا من میازر أهل مکة فیطوف فیه فانزل الله یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ

و أخرج ابن أبى حاتم و أبو الشیخ عن طاوس فی الآیة قال لم یأمرهم بلبس الحریر و الدیباج و لکنهم کانوا یطوفون بالبیت عراة و کانوا إذا قدموا یضعون ثیابهم خارجا من المسجد ثم یدخلون و کان إذا دخل رجلا و علیه ثیابه یضرب و تنزع منه ثیابه فنزلت هذه الآیة یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِد

[2] . این روایات هم در همین مضمون وارد شده‌اند:

عن أبی جعفر الباقر (ع) [فی قوله] «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» أی خذوا ثیابکم التی تتزینون بها للصلاة فی الجمعات و الأعیاد (مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج‏4، ص637)

عن محمد بن الفضیل عن أبی الحسن الرضا ع فی قول الله: «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» قال: هی الثیاب. (تفسیر العیاشی، ج‏2، ص12)

[3] . این روایات هم در همین مضمون وارد شده‌اند:

عن أبی بصیر عن أبی عبد الله ع قال سألته: «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» قال: هو المشط عند کل صلاة فریضة و نافلة (تفسیر العیاشی، ج‏2، ص13)

حَدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ بْنُ مَنْصُورِ بْنِ أَحْمَدَ الْقَصَّارُ بِفَرْغَانَةَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَلِیٍّ الْأَنْصَارِیُّ أَبُو عَلِیٍّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَجَّاجٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ قَالَ الْمَشْطُ فَإِنَّ الْمَشْطَ یَجْلِبُ الرِّزْقَ وَ یُحَسِّنُ الشَّعْرَ وَ یُنْجِزُ الْحَاجَةَ وَ یَزِیدُ فِی مَاءِ الصُّلْبِ وَ یَقْطَعُ الْبَلْغَمَ وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُسَرِّحُ تَحْتَ لِحْیَتِهِ أَرْبَعِینَ مَرَّةً وَ مِنْ فَوْقِهَا سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ یَقُولُ إِنَّهُ یَزِیدُ فِی الذِّهْنِ وَ یَقْطَعُ الْبَلْغَمَ. (الخصال، ج‏1، ص268)

[4] . در این فضا این دو روایت هم قابل توجه است:

عن الحسین بن مهران عن أبی عبد الله ع فی قول الله: «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» قال: یعنی الأئمة. (تفسیر العیاشی، ج‏2، ص13)

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی لَیْلَى عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّکُمْ لَا تَکُونُونَ صَالِحِینَ حَتَّى تَعْرِفُوا وَ لَا تَعْرِفُوا حَتَّى تُصَدِّقُوا ... هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ فَاتَ قَوْمٌ وَ مَاتُوا قَبْلَ أَنْ یَهْتَدُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ أَشْرَکُوا مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّهُ مَنْ أَتَى الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا اهْتَدَى وَ مَنْ أَخَذَ فِی غَیْرِهَا سَلَکَ طَرِیقَ الرَّدَى وَصَلَ اللَّهُ طَاعَةَ وَلِیِّ أَمْرِهِ بِطَاعَةِ رَسُولِهِ وَ طَاعَةَ رَسُولِهِ بِطَاعَتِهِ فَمَنْ تَرَکَ طَاعَةَ وُلَاةِ الْأَمْرِ لَمْ یُطِعِ اللَّهَ وَ لَا رَسُولَهُ وَ هُوَ الْإِقْرَارُ بِمَا أُنْزِلَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» وَ الْتَمِسُوا الْبُیُوتَ الَّتِی «أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ» فَإِنَّهُ أَخْبَرَکُمْ أَنَّهُمْ «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ» ... (الکافی ، ج‏1، ص182)

[5] . چنانکه اگر در زندگی‌مان دقت کنیم، آن مقدار که برای بُعد زیبایی‌شناختی پوشاک‌مان هزینه می‌کنیم بسیار بیشتر از آن است که اگر می‌خواستیم پوشاک را صرفا برای حفاظت بدن استفاده کنیم

[6] . قَالَ النَّبِیُّ ص فِی قَوْلِهِ تَعَالَى خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ النَّعْلَ وَ الْخَاتَمَ.

[7] . عن المحاملی عن بعض أصحابه عن أبی عبد الله ع فی قول الله: «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» قال الأردیة فی العیدین و الجمعة

[8] . وَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ص أَنَّهُ قَالَ: یَنْبَغِی لِمَنْ خَرَجَ إِلَى الْعِیدَیْنِ أَنْ یَلْبَسَ أَحْسَنَ ثِیَابِهِ وَ یَتَطَیَّبَ بِأَحْسَنِ طِیبِهِ وَ قَالَ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- «یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» قَالَ ذَلِکَ فِی الْعِیدَیْنِ وَ الْجُمُعَةِ قَالَ وَ یَنْبَغِی لِلْإِمَامِ أَنْ یَلْبَسَ یَوْمَ الْعِیدِ بُرْداً وَ أَنْ یَعْتَمَّ شَاتِیاً کَانَ وَ صَائِفاً.

[9] . عن أبی جعفر الباقر (ع) [فی قوله] «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» أی خذوا ثیابکم التی تتزینون بها للصلاة فی الجمعات و الأعیاد

و نیز: عن زرارة عن أبی جعفر ع قال سألته عن قول الله: «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» قال: عشیة عرفة (تفسیر العیاشی، ج‏2، ص13)

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ» قَالَ فِی الْعِیدَیْنِ وَ الْجُمُعَةِ. (الکافی ، ج‏3، ص424؛ تهذیب الأحکام، ج‏3، ص241)