سفارش تبلیغ
صبا ویژن

581) سوره لیل (92) آیه 21 وَ لَسَوْفَ یَرْضی

بسم الله الرحمن الرحیم

581)  سوره لیل (92) آیه 21 

وَ لَسَوْفَ یَرْضی

ترجمه

و البته خشنود خواهد شد.

تبریک و تسلیت ولادت و شهادت

بر اساس برخی روایات هفتم صفر را هم سالروز میلاد امام کاظم علیه‌السلام دانسته‌اند و هم سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام. بر همه قرآن‌باوران و دوستداران اهل بیت علهیم‌السلام، که برای رسیدن به سعادت، به ثَقَلین تمسک می‌جویند، میلاد این همتای قرآن مبارک باشد؛ و شهادتِ آن همراه قرآن تسلیت باد.

حدیث

1) از امام صادق ع روایت شده است:

همانا خداوند تبارک و تعالی در روز قیامت بر بنده مومنش منت می‌گذارد و دستور می‌دهد که او را به خود - یعنی به رحمت خود - نزدیک کنند؛ پس او بقدری نزدیک می‌شود که [رحمت خدا] بر او سایه می‌افکند؛ سپس آن نعمت‌هایی را که در حق وی روا داشته شده، به او می‌شناساند و می‌فرماید: آیا در فلان روز برای فلان مطلب به درگاهم دعا نکردی و من اجابتت کردم؟ آیا در فلان روز از من درخواستی نداشتی که خواسته‌ات را به تو دادم؟ آیا در فلان روز به نزد من به فریادرسی نیامدی و به فریادت رسیدم؟ آیا در فلان سختی از من رفع آن را نخواستی و آن سختی را از تو رفع کردم و بر تو رحم نمودم؟ آیا از من مال و اموالی نخواستی و به تو دادم؟ آیا از من کمک‌کاری نخواستی که برایت فرستادم؟ آیا از من نخواستی که فلانی را به همسریت درآورم که در میان خانواده‌اش بلندمرتبه و عزیز بود و او را به همسریت درآوردم؟

بنده می‌گوید: بله ای پروردگارم. هر چه می‌خواستم به من دادی و همواره بهشت را نیز از تو می‌خواستم!

پس خداوند عز و جل می‌فرماید : بدان که من آنچه از من خواسته‌ای را به تو می‌بخشم؛ این بهشت است که ارزانی تو باد. آیا تو را راضی کردم؟

مومن می‌گوید: پروردگارا ! بلی، راضی شدم.

پس خداوند متعال می‌فرماید: من هم همواره از اعمال تو راضی بودم و برایت بهترین پاداش را رضایت دادم؛ و برترین پاداشت این است که تو را در بهشتم سکنی می‌دهم.

تفسیر القمی، ج‏2، ص259؛ الزهد، ص91[1]

حَدَّثَنِی أَبِی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنِ ابْنِ عُیَیْنَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیَمُنُّ عَلَى عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَیَأْمُرُهُ الله أَنْ یَدْنُوَ مِنْهُ- یَعْنِی مِنْ رَحْمَتِهِ - فَیَدْنُو حَتَّى یَضَعَ کَفَّهُ عَلَیْهِ ثُمَّ یُعَرِّفُهُ مَا أَنْعَمَ بِهِ عَلَیْهِ- یَقُولُ لَهُ أَ وَ لَمْ تَدْعُنِی یَوْمَ کَذَا وَ کَذَا بِکَذَا وَ کَذَا- فَأَجَبْتُ دَعْوَتَکَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِی یَوْمَ کَذَا وَ کَذَا فَأَعْطَیْتُکَ مَسْأَلَتَکَ أَ لَمْ تَسْتَغِثْ بِی یَوْمَ کَذَا وَ کَذَا فَأَغَثْتُکَ أَ لَمْ تَسْأَلْ ضُرّاً کَذَا وَ کَذَا فَکَشَفْتُ عَنْکَ ضُرَّکَ وَ رَحِمْتُ صَوْتَکَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِی مَالًا فَمَلَّکْتُکَ أَ لَمْ تَسْتَخْدِمْنِی فَأَخْدَمْتُکَ أَ لَمْ تَسْأَلْنِی أَنْ أُزَوِّجَکَ فُلَانَةَ- وَ هِیَ مَنِیعَةٌ عِنْدَ أَهْلِهَا - فَزَوَّجْنَاکَهَا قَالَ فَیَقُولُ الْعَبْدُ بَلَى یَا رَبِّ قَدْ أَعْطَیْتَنِی کُلَّ مَا سَأَلْتُکَ وَ کُنْتُ أَسْأَلُکَ الْجَنَّةَ فَیَقُولُ اللَّهُ لَهُ فَإِنِّی مُنْعِمٌ لَکَ مَا سَأَلْتَنِیهِ الْجَنَّةُ لَکَ مباحا [مُبَاحَةٌ] أَرْضَیْتُکَ- فَیَقُولُ الْمُؤْمِنُ نَعَمْ یَا رَبِّ أَرْضَیْتَنِی وَ قَدْ رَضِیتُ فَیَقُولُ اللَّهُ لَهُ عَبْدِی إِنِّی کُنْتُ أَرْضَى أَعْمَالَکَ وَ إِنَّمَا أَرْضَى لَکَ أَحْسَنَ الْجَزَاءِ فَإِنَّ أَفْضَلَ جَزَائِی عِنْدِی أَنْ أُسْکِنَکَ الْجَنَّةَ.


2) از امام صادق ع روایت شده است که:

خداوند در دنیا و آخرت از مومن راضی است؛ و مومن، هرچند از خدا راضی بوده، اما به خاطر آن ابتلائاتی که در دنیا می‌دیده در دلش چیزی است، پس هنگامی که در روز قیامت با پاداش الهی مواجه می‌شود از خداوند حق، به حقیقت رضایت راضی می‌شود و این همان سخن خداوند است که فرمود «و از او راضی شدند» (بینه/8)

تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص800

مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ الْبَرْقِیُّ مَرْفُوعاً عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ ... قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

اللَّهِ رَاضٍ عَنِ الْمُؤْمِنِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْمُؤْمِنُ وَ إِنْ کَانَ رَاضِیاً عَنِ اللَّهِ فَإِنَّ فِی قَلْبِهِ مَا فِیهِ لِمَا یَرَى فِی هَذِهِ الدُّنْیَا مِنَ التَّمْحِیصِ فَإِذَا عَایَنَ الثَّوَابَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ الْحَقِّ حَقَّ الرِّضَا وَ هُوَ قَوْلُهُ «وَ رَضُوا عَنْه‏»


3) از امام صادق ع روایت شده است:

قیامت عروسی تقواپیشگان است.

الخصال، ج‏1، ص13

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاشَانِیِّ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

الْقِیَامَةُ عُرْسُ الْمُتَّقِینَ.


4) از امام صادق ع روایت شده است:

همانا خداوند جَلَّ ثَنَاؤُهُ نزد بنده مومن نیازمند در دنیا عذرخواهی خواهد کرد شبیه آن که برادری نزد برادرش عذرخواهی می‌کند و می‌فرماید: به عزت و جلالم سوگند اینکه در دنیا تو را نیازمند قرار دادم به خاطر این نبود که تو در دیده‌ام خوار و زبون بودی؛ پس این پوشش را بردار و ببین در عوض دنیا چه به تو داده‌ام.

پس وی پوشش را برمی‌دارد و می‌گوید: با این عوضی که به من دادی اصلا به خاطر آنچه مرا از داشتنش بازداشتی ضرری نکرده‌ام.

الکافی، ج‏2، ص264

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَفَّانَ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ لَیَعْتَذِرُ إِلَى عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ الْمُحْوِجِ فِی الدُّنْیَا کَمَا یَعْتَذِرُ الْأَخُ إِلَى أَخِیهِ فَیَقُولُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا أَحْوَجْتُکَ فِی الدُّنْیَا مِنْ هَوَانٍ کَانَ بِکَ عَلَیَّ فَارْفَعْ هَذَا السَّجْفَ فَانْظُرْ إِلَى مَا عَوَّضْتُکَ مِنَ الدُّنْیَا قَالَ فَیَرْفَعُ فَیَقُولُ مَا ضَرَّنِی مَا مَنَعْتَنِی مَعَ مَا عَوَّضْتَنِی.


5) از امیرالمومنین ع روایت شده است: خوشا به حال کسی که به یاد معاد باشد و برای حساب کار کند و به آنچه وی را کفایت می‌کند قانع، و از خدا راضی باشد.

نهج البلاغة، حکمت44

وَ قَالَ ع

طُوبَى لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ وَ قَنِعَ بِالْکَفَافِ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّه‏[2]

تدبر

1) «وَ لَسَوْفَ یَرْضی»

انسان عاقل آینده‌نگر است؛ و زندگی رضایتمندانه همیشگی‌ای که در آینده برایش حاصل شود را بر رضایتمندی گذرا و موقت ترجیح می‌دهد.

تاملی در وضعیت جامعه خود

برخی اوقات مطلبی به صورت ضرب‌المثل درمی‌آید و بقدری در اذهان مهم و قطعی قلمداد می‌شود که افراد در مقابل وحی و سخن خداوند این اندازه تسلیم نیستند! اما به یاد داشته باشیم صِرف ضرب‌المثل بودن و سابقه فرهنگی داستن یک گزاره دلیل بر حقانیت آن نیست.

یکی از این ضرب‌المثل‌ها این است که:

«سرکه نقد به از حلوای نسیه»

این سخن شاید در مقایسه سرکه و حلوا درست باشد اما در مقایسه دنیا و آخرت قطعا نادرست است؛ اما بر اساس این تلقی نادرست، عده‌ای ظاهراً به خود حق داده‌اند در میراث ادبی بزرگان دست ببرند و به اشعار حافظ این بیت را اضافه کنند که «من که امروزم بهشت نقد حاصل می‌شود/وعده فردای زاهد را چرا باور کنم»

توضیح اشتباه در انتساب این بیت به حافظ

حافظ شعری دارد که با این بیت شروع می‌شود:

من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم     محتسب داند که من این کارها کمتر کنم ...

https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh346/

آن گونه که قزوینی در حاشیه نسخه خود تذکر داده، «در نسخ مختلفه جدیده از یک الی هشت بیت الحاقی دیده شده است از جمله این بیت:

من که امروزم بهشت نقد حاصل می‌شود       وعده فردای زاهد را چرا باور کنم

ولی در نسخ قدیمه قریب‌العصر با حافظ اثری از هیچکدام از این ابیات موجود نیست.»


2) «الْأَتْقَی ... لَسَوْفَ یَرْضی»

آدمی که اهل تقوا (خودنگهداری) باشد عاقبت‌اندیش و آینده‌نگر می‌گردد؛ او اگر از گناه می‌پرهیزد رضایت جاودان و همیشگی را بر رضایت موقت ترجیح می‌دهد.

نکته تخصصی انسان‌شناسی

انسان همواره طالب وضع بهتر است؛ اگر از آنچه فعلا او را خشنود می‌کند دست بردارد حتما درصدد به دست آوردن خشنودی بسیار بالاتری است.

ثمره اجتماعی در تبلیغ دین

اگر می‌خواهیم افراد در جامعه محرمات و محدودیت‌های دینی و اخلاقی و قانونی و ... را رعایت کنند حتما و حتما باید افق بالاتری برایشان ترسیم شود که بدانند که در ازای آنچه فعلا از دست می‌دهند به رضایتمندی بسیار بالاتری دست می‌یابند. محدودیت‌هایی که فضای رضایتمندی بالاتر را در بر نداشته باشد عملا موفق نخواهد بود.


3) «الَّذی یُؤْتی‏ مالَهُ یَتَزَکَّی ... لَسَوْفَ یَرْضی»

کسی که در دنیا اموالش را در راه خدا خرج می‌کند ممکن است سختش باشد و گاه با خود فکر کند اگر اموالم را نگه می‌داشتم می‌توانستم با آن چنین و چنان کنم؛ اما وقتی به آخرت وارد شود و باطن کار خود را ببیند قطعا راضی خواهد شد. (حدیث2)


4) «إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلی؛ وَ لَسَوْفَ یَرْضی»

وقتی کسی درصدد جلب رضایت «پروردگاری که بلندمرتبه‌ترین است» برآید، قطعا پروردگارش بیشترین رضایت ممکن را نصیب او خواهد کرد.


5) «وَ لَسَوْفَ یَرْضی»

خداوند نه‌تنها پاداش مومنان را بر اساس قسط و عدل (لِیَجْزِیَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ بِالْقِسْطِ؛ یونس/4) و به طور کامل (یُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفی؛ نجم/41) می دهد؛

بلکه پاداش بهتر (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها، قصص/84؛ وَ أَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى‏، کهف/88؛ یَجْزِیَ الَّذینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى، نجم/31) و اضافه‌تری (لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِه، نور/38) به آنها می‌دهد؛

بلکه متناسب با بهترین کارهای آنها پاداش‌های آنها را می‌دهد (وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُون‏؛ نحل/97)؛

بلکه برای هر کار خوبی از دو برابر (فَأُولئِکَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا؛ سبأ/37) و ده برابر (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها؛ انعام/160) تا هفتصد برابر و بیشتر (کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی‏ کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ؛ بقره/261) و تا حدی که اصلا در حساب نیاید (یُرْزَقُونَ فیها بِغَیْرِ حِساب؛ غافر/40) پاداش می‌دهد؛

بلکه هرچه دلشان بخواهد به آنها می‌دهد؛ (لَهُمْ فیها ما یَشاؤُن، نحل/31؛ لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ، زمر/34؛ لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فیها، ق/35)؛

بلکه پاداش‌هایی اضافه‌تر از آنچه دلشان بخواهد به آنها می‌دهد؛ (وَ لَدَیْنا مَزید، ق/35)؛

بلکه پاداش‌هایی برایشان آماده کرده که هیچکس تصورش را هم نکرده است (فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُون‏؛ سجده/17)؛

واضح است که حتما آنها راضی خواهند شد.

تاملی با خویش

کسی که این وعده‌های خدا را بشنود و در عین حال همچنان دنیا را ترجیح دهد، چه مشکلی دارد؟

خدا را باور ندارد؟

یا پیامبرش را راستگو نمی‌داند؟

یا عقلش تعطیل شده است؟

یا غفلت چنان وی را در برگرفته که اصلا به سخن خدا توجه نمی‌کند؟

یا ...؟



[1] . در جلسه404 متن این روایت به نقل از کتاب «الزهد» آمده بود که این جلسه متن را به نقل تفسیر قمی آوردیم که اختلافات مختصری در سند و متن وجود دارد http://yekaye.ir/al-ankaboot-29-7/

[2] . این دو روایت در تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 140 درباره کسی است که به جای رضایت آخرت دنبال رضایت در دنیا باشد.

أَخْسَرُ النَّاسِ مَنْ رَضِیَ الدُّنْیَا [بِالدُّنْیَا] عِوَضاً عَنِ الْآخِرَةِ

إِنَّ مَثَلَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ کَرَجُلٍ لَهُ امْرَأَتَانِ إِذَا أَرْضَى إِحْدَاهُمَا أَسْخَطَ الْأُخْرَى.