سفارش تبلیغ
صبا ویژن

294) سوره معارج (70) آیه 23 الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ

بسم الله الرحمن الرحیم

294) سوره معارج (70) آیه 23 

الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ

ترجمه

هم‌آنان که بر نمازشان مداومت‌کنندگان‌اند،

حدیث

1) از امام باقر ع در تفسیر این آیات روایات شده است:

[در آیات قبل خداوند انسان را حریص و کم‌طاقت خواند که وقتی بدی به او می‌رسد بی‌تابی می‌کند و وقتی خوبی به او می‌رسد از دیگران منع می‌کند] سپس خداوند استثنا کرد و فرمود «مگر نمازگزاران» (معارج/22) آنگاه آنان را به بهترین عملشان توصیف کرد: «هم‌آنان که بر نمازشان مداومت‌کنندگان‌اند.» می‌فرماید: هنگامی که چیزی از نمازهای مستحب را بر خود لازم می‌کند، بر آن مداومت می‌ورزد.

تفسیر القمی، ج‏2، ص386

وَ فِی رِوَایَةِ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ ثُمَّ اسْتَثْنَى فَقَالَ إِلَّا الْمُصَلِّینَ فَوَصَفَهُمْ بِأَحْسَنِ أَعْمَالِهِمْ «الَّذِینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» یَقُولُ إِذَا فَرَضَ عَلَى نَفْسِهِ شَیْئاً مِنَ النَّوَافِلِ دَامَ عَلَیْه‏.

2) زراره می‌گوید: در جوانی بر امام باقر ع وارد شدم و برایم از نمازهای مستحب و روزه گرفتن سخن گفت. وقتی سنگینی این را در چهره‌ام دید، فرمود: اینها واجب نیست که اگر کسی آن را ترک کند، هلاک شود؛ بلکه کاری از روی رغبت و مستحب است؛ اگر از آن بازماندی یا ترکش کردی، قضایشان را به جا آور؛ همانا «آنها» [ظاهرا اشاره به امامان شیعه ویا عموم اولیاء الله است] خوش نداشتند که اعمالشان یک روز کامل و روز دیگر ناقص بالا رود؛ که خداوند عز و جل می فرماید: «هم‌آنان که بر نمازشان مداومت‌کنندگان‌اند.» و خوش نداشتند که نماز بخوانند مگر اینکه ظهر برسد، چرا که درهای آسمان هنگام زوال است که گشوده می‌شود.

[توضیح: ظاهرا منظور از «خوش نداشتند که اعمالشان یک روز کامل و روزی ناقص بالا رود» اشاره است به روایاتی که فرموده‌اند نمازهای مستحب، نقص‌ها و کمبودهای مربوط به حضور قلب و قبولی نمازهای واجب را تکمیل می‌کنند.]

الکافی، ج‏3، ص442

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ أَنَا شَابٌّ فَوَصَفَ لِیَ التَّطَوُّعَ وَ الصَّوْمَ فَرَأَى ثِقْلَ ذَلِکَ فِی وَجْهِی فَقَالَ لِی إِنَّ هَذَا لَیْسَ کَالْفَرِیضَةِ مَنْ تَرَکَهَا هَلَکَ إِنَّمَا هُوَ التَّطَوُّعُ إِنْ شُغِلْتَ عَنْهُ أَوْ تَرَکْتَهُ قَضَیْتَهُ إِنَّهُمْ کَانُوا یَکْرَهُونَ أَنْ تُرْفَعَ أَعْمَالُهُمْ یَوْماً تَامّاً وَ یَوْماً نَاقِصاً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ «الَّذِینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» وَ کَانُوا یَکْرَهُونَ أَنْ یُصَلُّوا حَتَّى یَزُولَ النَّهَارُ إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ إِذَا زَالَ النَّهَارُ.

3) از چندین تن از ائمه اطهار روایتی نقل شده است که حضرت امیرالمومنین ع در یک مجلس چهارصد باب از آنچه دین و دنیای انسان مسلمان را آباد می‌کند، به برخی از اصحابش آموخت. قبلا فرازهایی از این روایت گذشت، در یکی از فرازها می‌فرمایند:

... کسی که نماز را به‌جا آورد در حالی که عارف به حق آن است، خداوند او را مورد مغفرت قرار می‌دهد؛ و انسان نافله [= نماز مستحب] را در وقت فریضه [= نماز واجب] بجا نیاورد و آنها را بدون عذر ترک نکند و [اگر ترک کرد] بعد از آن اگر امکانش برایش مهیا شد، قضا کند؛ که خداوند عز و جل می‌فرماید: «‌آنان که بر نمازشان مداومت‌کنندگان‌اند.» آنها کسانی‌اند که آنچه از [نافله‌های] شب از آنها فوت می‌شود در روز قضا می‌کنند و آنچه از [نافله‌های] روز از آنها فوت می‌شود در شب قضا می‌کنند؛ و قضای نماز نافله را در وقت نماز فریضه انجام ندهید؛ بلکه ابتدا فریضه را شروع کنید، سپس آنچه برایتان مقدور است، [نافله بخوانید].

[توضیح: با توجه به جمله آخر، معلوم می‌شود آن جمله که «انسان نماز نافله را در وقت نماز واجب بجا نیاورد» بدین معناست که زمانی که وقت نماز واجب رسید، ابتدا به واجب بپردازد؛ البته غیر از مواردی که در شریعت خود نافله مقدم بر فریضه است]

تحف العقول، ص117؛ الخصال، ج‏2، ص628[1]

أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِی مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا یُصْلِحُ لِلْمُسْلِمِ فِی دِینِهِ وَ دُنْیَاه‏

... مَنْ أَتَى الصَّلَاةَ عَارِفاً بِحَقِّهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لَا یُصَلِّ الرَّجُلُ نَافِلَةً فِی وَقْتِ فَرِیضَةٍ وَ لَا یَتْرُکْهَا إِلَّا مِنْ عُذْرٍ وَ لْیَقْضِ بَعْدَ ذَلِکَ إِذَا أَمْکَنَهُ الْقَضَاءُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ «الَّذِینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» هُمُ الَّذِینَ یَقْضُونَ مَا فَاتَهُمْ مِنَ اللَّیْلِ بِالنَّهَارِ وَ مِنَ النَّهَارِ بِاللَّیْلِ لَا تَقْضُوا النَّافِلَةَ فِی وَقْتِ الْفَرِیضَةِ[2] وَ لَکِنِ ابْدَءُوا بِالْفَرِیضَةِ ثُمَّ صَلُّوا مَا بَدَا لَکُم‏.[3]

تدبر

1)‌ «الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»

در آیات قبل خداوند انسان را حریص و کم‌طاقت خواند که وقتی بدی به او می‌رسد بی‌تابی می‌کند و وقتی خوبی به او می‌رسد از دیگران منع می‌کند. در آیه قبل، یک گروه را استثنا کرد: «نمازگزاران». اما آیاتی که در ادامه می‌آید نشان می‌دهد «نمازگزار بودن» صرفاً به خواندن نماز نیست. بلکه علامت‌ها و ویژگی‌هایی دارد.

جالب اینجاست که اولین (در واقع بهترین) ویژگیِ نمازگزار واقعی (حدیث1) را «مداومت ورزیدن بر نماز» معرفی کرد. شاید می‌خواهد نشان دهد آن نمازی واقعا آثار حرص‌زدایی، تقویت صبر و بخل‌زدایی دارد (سه آیه قبل) که شخص بر آن مداومت بورزد.

2) «الْمُصَلِّینَ الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»

نمازگزاران واقعی، کسانی‌اند که بر نمازشان مداومت‌ دارند. به قول علامه طباطبایی، اینکه فرمود: بر نماز«شان» مداومت دارند (ضمیرِ «هُم: آنها» را به «صلات: نماز» اضافه کرد) نشان می‌دهد که تحت هر شرایطی و هر چه پیش آید، نمی‌گذارند نمازشان ترک شود. (المیزان، ج20، ص15)

پس،

کسی که گاهی نماز بخواند، گاهی به بهانه‌های مختلف (از «خجالت کشیدن» گرفته تا «تنبلی» و ...) نمازش را نخواند؛ در زمره این نمازگزاران واقعی نیست.

3) «الْمُصَلِّینَ الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»

نمازگزاران [واقعی] کسانی‌اند که بر نمازشان مداومت دارند.

این نشان می‌دهد مداومت بر عمل است که اثر عمل را کامل می‌کند و انسان را واقعا متصف به آن کار می‌گرداند. (المیزان، ج20، ص15)

خوشا آنانکه الله یارشان بی

بحمد و قل هو الله کارشان بی

خوشا آنانکه دایم در نمازند

بهشت جاودان بازارشان بی (باباطاهر)

http://ganjoor.net/babataher/2beytiha/sh313/

4) «الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»

در احادیث متعددی، دوام بر نماز، به معنای «مقید بودن به نوافل یومیه» دانسته شده است (از جمله هرسه حدیث فوق)

شاید بتوان گفت علتش این است که با توجه به سایر روایات، اگر در انجام نماز واجب خللی باشد (که غالبا هست) با نمازهای نافله، می‌توان آن را جبران کرد. پس کسی که خود را مقید به انجام نوافل می‌کند، گویی همه نمازهایش را بی‌کم و کاست بجا آورده و در نتیجه واقعا بر نماز مداومت نموده است.

توضیحی درباره نوافل یومیه:

نمازهای واجب یومیه 17 رکعت است که نوافل یومیه دو برابر آنها (34 رکعت) می‌باشند، به ترتیب زیر:

نافله نماز صبح، 2رکعت. قبل از نماز صبح؛ البته اگر سرخی هوا نمایان شود، بهتر است بعد از نماز صبح بخوانند.

نافله نماز ظهر. 4تا 2رکعتی، قبل از نماز ظهر.

نافله نماز عصر. 4تا 2رکعتی، قبل از نماز عصر.

نافله نماز مغرب، 2تا 2رکعتی، بعد از نماز مغرب.

نافله نماز عشاء، 2 رکعت نشسته (که معادل 1 رکعت حساب می‌شود) بعد از نماز عشاء.

نافله شب، ابتدا 4تا دو رکعتی، سپس 2رکعت نماز شفع، سپس 1 رکعت نماز وتر، از نیمه شب شرعی تا اذان صبح.

برای توضیحات دقیقتر می‌توانید به لینک زیر مراجعه کنید.

http://hadana.ir/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%A7%D9%81%D9%84%D9%87-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/



[1] .عبارات خصال اندکی متفاوت است و به نظر می‌رسد عبارات تحف دقیقتر باشد لذا آن را در متن آوردم. البته در خصال سند هم آمده:

حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ الْیَقْطِینِیُّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ‏ آبَائِهِ ع أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِی مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا یُصْلِحُ لِلْمُسْلِمِ فِی دِینِهِ وَ دُنْیَاه‏:

... مَنْ أَتَى الصَّلَاةَ عَارِفاً بِحَقِّهَا غُفِرَ لَهُ لَا یُصَلِّی الرَّجُلُ نَافِلَةً فِی وَقْتِ فَرِیضَةٍ إِلَّا مِنْ عُذْرٍ وَ لَکِنْ یَقْضِی بَعْدَ ذَلِکَ إِذَا أَمْکَنَهُ الْقَضَاءُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الَّذِینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ یَعْنِی الَّذِینَ یَقْضُونَ مَا فَاتَهُمْ مِنَ اللَّیْلِ بِالنَّهَارِ وَ مَا فَاتَهُمْ مِنَ النَّهَارِ بِاللَّیْلِ لَا تُقْضَى النَّافِلَةُ فِی وَقْتِ فَرِیضَةٍ ابْدَأْ بِالْفَرِیضَةِ ثُمَّ صَلِّ مَا بَدَا لَک‏

[2] روایت زیر هم مضمونی شبیه روایت فوق دارد:

وَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ص أَنَّهُ قَالَ: فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «الَّذِینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» قَالَ هَذَا فِی التَّطَوُّعِ مَنْ حَافَظَ عَلَیْهِ وَ قَضَى مَا فَاتَهُ مِنْهُ وَ قَالَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ص یَفْعَلُ ذَلِکَ مَا فَاتَهُ بِاللَّیْلِ قَضَاهُ بِالنَّهَارِ وَ مَا فَاتَهُ بِالنَّهَارِ قَضَاهُ بِاللَّیْلِ. (دعائم الإسلام، ج‏1، ص214)

[3] درباره این آیه، روایت زیر هم قابل توجه است:

وَ عَنْهُ عَنْ عِیسَى بْنِ مَهْدِیٍّ الْجَوْهَرِیِّ قَالَ: ... مَوْلَانَا الْحَسَنِ أَبِی مُحَمَّدٍ [العسکری] (عَلَیْهِ السَّلَامُ) ...فَقَالَ: أَمَّا صَلَوَاتُ الْخَمْسِ فَهِیَ‏ عِنْدَ أَهْلِ الْبَیْتِ کَمَا فَرَضَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى عَلَى رَسُولِهِ وَ هِیَ إِحْدَى وَ خَمْسِینَ رَکْعَةً فِی سِتَّةِ أَوْقَاتٍ أُبَیِّنُهَا لَکُمْ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ وَ هُوَ قَوْلُهُ فِی وَقْتِ الظُّهْر...وَ صَلَاةُ الْفَجْرِ فَقَدْ حَکَى فِی کِتَابِهِ الْعَزِیزِ: وَ الَّذِینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ وَ حَکَى فِی حَقِّهَا: الَّذِینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ مِنْ صَبَاحِهِمْ لِمَسَائِهِمْ وَ هَاتَیْنِ الْآیَتَیْنِ وَ مَا دُونَهُمَا فِی حَقِّ صَلَاةِ الْفَجْرِ لِأَنَّهَا جَامِعَةٌ لِلصَّلَاةِ فَمِنْهَا إِلَى وَقْتٍ ثَانٍ إِلَى الِانْتِهَاءِ فِی کَمِّیَّةِ عَدَدِ الصَّلَاةِ وَ أَنَّهَا الصَّلَاةُ تَشَعَّبَتْ مِنْهَا مَبْدَأُ الضِّیَاءِ وَ هِیَ السَّبَبُ وَ الْوَاسِطَةُ مَا بَیْنَ الْعَبْدِ وَ مَوْلَاهُ وَ الشَّاهِدُ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَلَى أَنَّهَا جَامِعَةٌ قَوْلُهُ: إِلى‏ غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً لِأَنَّ الْقُرْآنَ مِنْ بَعْدِ فَرَاغِ الْعَبْدِ مِنَ الصَّلَاةِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ کَانَ مَشْهُوداً أَیْ فِی مَعْنَى الْإِجَابَةِ وَ اسْتِمَاعِ الدُّعَاءِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَهَذِهِ الْخَمْسُ أَوْقَاتٍ الَّتِی ذَکَرَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمَرَ بِهَا. . الْوَقْتُ السَّادِسُ صَلَاةُ اللَّیْلِ وَ هِی‏ ... (الهدایة الکبرى، ص348)