سفارش تبلیغ
صبا ویژن

267) سوره لیل (92) آیه 1 بِسْمِ... وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشى‏

بسم الله الرحمن الرحیم

267) سوره لیل (92) آیه 1 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشى‏

ترجمه

به نام خداوندی که رحمتش فراگیر و همیشگی است؛ سوگند به شب، هنگامی که بپوشاند

توجه

به مناسبت در پیش رو بودن شب یلدا و به پیشنهاد برخی از دوستان، امروز از سیر آیات قبل بیرون آمده، آیه‌ای که مناسبت با ایام دارد مطرح می‌شود و ان‌شاءالله از فردا به ادامه آیات قبل برمی‌گردیم

نکات ترجمه

«یَغْشى» از ماده «غشی» به معنای پوشاندن است که در بحث از کلمه «غشاوة» در جلسه 158 درباره این ماده توضیح داده شد.

حدیث

1) محمد بن مسلم می‌گوید: از امام باقر ع درباره برخی از سخنان خداوند مانند «سوگند به شب، هنگامی که بپوشاند» (لیل/1) یا «سوگند به ستاره هنگامی که سقوط کند» (نجم/1) و مانند اینها سوال کردم؛ فرمودند: خداوند راست که به هرچه از مخلوقاتش می‌خواهد سوگند یاد کند؛ اما خلایق را نباشد که جز به او سوگند یاد کنند.

الکافی، ج‏7، ص449 ؛ النوادر(للأشعری)، ص52؛ من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص376 [1]

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشى‏» وَ النَّجْمِ إِذا هَوى» وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ فَقَالَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُقْسِمَ مِنْ خَلْقِهِ بِمَا شَاءَ- وَ لَیْسَ لِخَلْقِهِ أَنْ یُقْسِمُوا إِلَّا بِهِ.

[نکته: منظور از اینکه «جز به خدا سوگند یاد نشود» از حیث احکام شرعی سوگند است؛ بدین معناست که سوگند خوردن به غیر خدا، اثر و ثمره شرعی ندارد؛ لذا فقها با گذاشتن این روایات در کنار روایات دیگر بدین نتیجه رسیده‌اند که سوگند شرعی - که تخلف از آن موجب کفاره است - صرفا زمانی رخ می‌دهد که سوگند به یکی از اسماء خداوند باشد. (مثلا: مختلف الشیعه، ج8، ص164؛ جواهرالکلام، ج35، ص229)] [2]

روایاتی در تاویل و بیان معانی باطنی آیه:

(دقت شود که در روایت قبلی (شماره1) و روایت بعدی (شماره2) سوال کننده، امامی که پاسخ می‌دهد و آیه محل بحث، یکی است؛ پس معنای باطنی و تاویلی به معنای کنار گذاشتن معنای ظاهری نیست)

2) محمد بن مسلم می‌گوید از امام باقر ع درباره سخن خداوند عز و جل که می‌فرماید: مانند «سوگند به شب، هنگامی که بپوشاند» (لیل/1) سوال کردم؛

فرمودند: شب در اینجا کسی است که امیرالمومنین را در حکومتش که آن را بر او تحمیل کرد، پوشاند؛ و امیرالمومنین ع در حکومت آنها صبر کرد تا ایامشان به پایان رسد.

و درباره «و روز هنگامی که جلوه‌‌گر شود» (لیل/2) فرمودند: روز همان قائم (عج) از خاندان ما اهل بیت ع است، هنگامی که قیام کند، حکومتش بر حکومت باطل غلبه می‌کند و قرآن در آن مَثَلهایی برای مردم زده شده است و خداوند با آن پیامبرش و ما را مخاطب قرار داده که غیر ما کسی نیست که آن را بداند.

تفسیر القمی، ج‏2، ص425

أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشى‏» قَالَ اللَّیْلُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ فُلَانٌ غَشِیَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فِی دَوْلَتِهِ الَّتِی جَرَتْ لَهُ عَلَیْهِ- وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَصْبِرُ فِی دَوْلَتِهِمْ حَتَّى تَنْقَضِی‏ «وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى» قَالَ النَّهَارُ هُوَ الْقَائِمُ ع مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ، إِذَا قَامَ غَلَبَ دَوْلَتُهُ الْبَاطِلَ- وَ الْقُرْآنُ ضُرِبَ فِیهِ الْأَمْثَالُ لِلنَّاسِ- وَ خَاطَبَ اللَّهُ نَبِیَّهُ بِهِ وَ نَحْنُ، فَلَیْسَ یَعْلَمُهُ غَیْرُنَا.

3) از امام صادق ع روایت شده است که این سخن خداوند عز و جل که: «سوگند به شب، هنگامی که بپوشاند» (لیل/1) حکومت شیطان است تا روزی که آن قیام برپا شود و آن روز قیام قائم است؛

و «و روز هنگامی که جلوه‌‌گر شود» (لیل/2) همان قائم است هنگامی که قیام می‌کند [امام در ادامه تا پایان سوره را بیان می‌کنند.]

تأویل الآیات الظاهرة، ص780

جَاءَ مَرْفُوعاً عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشى»‏ قَالَ دَوْلَةُ إِبْلِیسَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ هُوَ یَوْمُ قِیَامِ الْقَائِمِ «وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى» وَ هُوَ الْقَائِمُ إِذَا قَامَ ...[3]

تدبر

‏ 1) «وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشى»‏

قبلا (مقدمه تدبرهای جلسه 134) اشاره شد سوگند خوردن به چیزی نشانه دهنده دو مطلب است: یکی، اهمیت مطلبی که به خاطر آن سوگند می‌خورند؛ و دوم، تقدس و ارزشمندی مطلبی که بدان سوگند خورده می‌شود.

اما چرا به «شب» سوگند خورد؟ آن هم پیش از سوگند به روز؟

الف. نه فقط برخی از مکان‌ها (مانند مسجد و ...) ‌بلکه زمانها هم قداست دارند که خدا به آن سوگند می‌خورد. (تفسیر نور، ج10، ص505)

ب. شب برای سیر و سلوک انسان جایگاه مهمی دارد و مهمترین موقع قرار ملاقات انسان‌ها با خداست؛ حضرت موسی در شب به نبوت برگزیده شد و میقات خدا با موسی «چهل شب» بود (توضیح در جلسه 167 (اعراف/142) تدبر5)؛ و به پیامبر ما هم دستور داده شد که شب را برای خدا بیدار بماند (مزمل/2؛ اسراء/79) چرا که اثر شب در رشد انسان بسیار قویتر است (مزمل/6)

ج. گویی حقیقت عالم دنیا در قبال عالم آخرت «شب» است و به همین جهت، قیامت به «روز قیامت» تعبیر شده و از تمام مقاطع مهم معنوی دنیا با تعبیر شب یاد شده است، مثلا شب قدر، شب معراج، شب نزول قرآن، و ... (توضیح بیشتر در جلسه97، تدبر3)

د. ...

تاملی جامعه‌شناسانه در سنت‌های ایرانی

آیا دقت کرده‌اید که ایرانیان باستان که برای نور و آتش احترام ویژه‌ای قائل بوده‌اند، اما بزرگترین شب سال را به نحو ویژه مورد توجه قرار داده‌اند و نه بزرگترین روز سال را ! آیا آن گونه که برخی گفته‌اند ریشه‌اش در این بوده که شب را نماد اهریمن و بلندترین شب را نماد سلطه کامل اهریمن می‌دانسته‌اند و در این شب جمع می‌شده‌اند تا با گرد هم آمدن و روشن کردن آتش، از دست اهریمن در امان بمانند؟ یا همان اهتمام‌هایی که در تمام ادیان توحیدی نسبت به شب و شب‌زنده‌داری بوده ریشه بزرگداشت این شب بوده که بیشترین امکان شب‌زنده‌داری در آن مهیاست؟ یا ...؟

2) «وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشى»‏

خداوند به شب قسم خورد هنگامی که می‌پوشاند؛ اما چه چیزی را؟

الف. روز را می‌پوشاند (اعراف/54؛ رعد/3) (مجمع‌البیان، ج10، ص759)

ب. کل موجودات زمینی را، که در تاریکی فرو می‌برد (مجمع‌البیان، ج10، ص759)

ج. باطن انسانها را، خوب باشند یا بد: هم گناهکاران برای انجام گناهان مختلف - از دزدی و شبیخون گرفته تا شهوترانی و مجالس لهو و لعب - شب را غنیمت می‌شمرده‌اند؛ و هم اولیاءالله برای پیمودن قله‌های انسانیت - از کمک به نیازمندان بدون اینکه شناخته شوند تا عبادت و مناجات کاملا بی‌ریا و به دور از چشم دیگران - از فرصت شب بهره می‌برده‌اند. شاید به خاطر همین خاصیت پوشیده ماندن باطن افراد در شب باشد که دنیا و موقعیت‌های مهم دنیوی به «شب» تعبیر شده است (تدبر1)

د. ...

3) «وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشى»‏

در این آیه، سوگند به شب، مربوط به آن لحظه‌ای از شب است که «می‌پوشاند». این یکی از آیات عظیم الهی است که کمتر در آن می‌اندیشیم: دقت کرده‌اید که ظرف چند دقیقه، در حالی که جهان اطرافمان کاملا روشن و در معرض دید ماست، در تاریکی‌ای فرو می‌رود که بدون ابزارهای مصنوعی به زحمت می‌توان چیزی را دید و روال زندگی طبیعی زیر و رو می‌شود.

متاسفانه فرورفتن در روزمرگی و غلبه زندگی ماشینی و فاصله گرفتن از زندگی طبیعی کاری کرده است که این وقایع عظیم عالم اصلا به چشم ما نیاید. آیا با این سوگند نمی‌خواهند توجه جدی ما را به طبیعت و عظیم دیدن وقایع آن را برانگیزانند؟



[1] شیخ صدوق اگرچه در کتاب تهذیب همان حدیث فوق را به نقل از مرحوم کلینی آورده (ج8، ص277) اما در من لایحضره الفقیه، شبیه همین حدیث را با سندی دیگر از امام جواد ع روایت کرده است. رُوِیَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع- قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشى‏ وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى وَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ النَّجْمِ إِذا هَوى‏ وَ مَا أَشْبَهَ هَذَا فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُقْسِمُ مِنْ خَلْقِهِ بِمَا یَشَاءُ وَ لَیْسَ لِخَلْقِهِ أَنْ یُقْسِمُوا إِلَّا بِهِ عَزَّ وَ جَل‏.

[2] . حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ یَحْیَى بْنِ ضُرَیْسٍ الْبَجَلِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ عُمَارَةُ السَّکُونِیُّ السُّرْیَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ عَاصِمٍ بِقَزْوِینَ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ هَارُونَ الْکَرْخِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ یَزِیدَ بْنِ سَلَّامِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ مَوْلَى رَسُولِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ یَزِیدَ قَالَ حَدَّثَنِی یَزِیدُ بْنُ سَلَّامٍ أَنَّهُ سَأَلَ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ ... فَأَخْبِرْنِی لِمَ سُمِّیَ اللَّیْلُ لَیْلًا قَالَ لِأَنَّهُ یُلَایِلُ الرِّجَالَ مِنَ النِّسَاءِ جَعَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أُلْفَةً وَ لِبَاساً وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِباساً وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشا... (علل الشرائع، ج‏2، ص470)

(در توضیح کلمه «یلایل در کتب لغت مطلبی یافت نشد. مرحوم مجلسی در دوجای بحارالانوار این را توضیح داده‌اند:

ج‏9، ص306 «بیان قوله لأنه یلایل الرجال یظهر منه أن الملایلة کان فی الأصل بمعنى الملابسة أو نحوها و لیس هذا المعنى فیما عندنا من کتب اللغة قال الفیروزآبادی لایلته استجرته للیلة و عاملته ملایلة کمیاومة»

ج‏56، ص2 «بیان الملایلة المعاملة لیلا کالمیاومة المعاملة یوما و یظهر منه أن اللیل من الملایلة مع أن الظاهر العکس و یمکن أن یکون تنبیها على أن أصل اللیل الستر.»)

همچنین حدیثی را مرحوم مجلسی از علل الشرائع نقل می کند (بحار الأنوار، ج‏56، ص3) که در آنجا یافت نشد:

الْعِلَلُ، لِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ قَالَ: عِلَّةُ فَضْلِ اللَّیْلِ عَلَى النَّهَارِ أَنَّ بِاللَّیْلِ یَکُونُ الْبَیَاتُ وَ یُرْفَعُ الْعَذَابُ وَ تَقِلُّ الْمَعَاصِی وَ فِیهِ لَیْلَةُ الْقَدْرِ الَّتِی هِیَ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر.

[3] . ادامه روایت چنین است: وَ قَوْلُهُ «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى‏ وَ اتَّقى»‏ أَعْطَى نَفْسَهُ الْحَقَّ وَ اتَّقَى الْبَاطِلَ فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى‏ أَیْ الْجَنَّةَ «وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى»‏ یَعْنِی بِنَفْسِهِ عَنِ الْحَقِّ وَ اسْتَغْنَى بِالْبَاطِلِ عَنِ الْحَقِّ «وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنى»‏ بِوَلَایَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ الْأَئِمَّةِ ع مِنْ بَعْدِهِ «فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرى»‏ یَعْنِی النَّارَ وَ أَمَّا قَوْلُهُ «إِنَّ عَلَیْنا لَلْهُدى»‏ یَعْنِی أَنَّ عَلِیّاً هُوَ الْهُدَى «وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولى‏ فَأَنْذَرْتُکُمْ ناراً تَلَظَّى» قَالَ هُوَ الْقَائِمُ إِذَا قَامَ بِالْغَضَبِ وَ یَقْتُلُ مِنْ کُلِّ أَلْفٍ تِسْعَ مِائَةٍ وَ تِسْعَةً وَ تِسْعِینَ «لا یَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَى» قَالَ هُوَ عَدُوُّ آلِ مُحَمَّدٍ ع «وَ سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى» قَالَ ذَاکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ شِیعَتُهُ.