سفارش تبلیغ
صبا ویژن

25) سوره أعراف (7) آیه 96 وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُ

بسم الله الرحمن الرحیم

25) سوره أعراف (7) آیه 96    وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون‏.

ترجمه

و اگر مردم شهرها ایمان می‌آوردند و تقوا می‌ورزیدند، قطعاً برکاتى از آسمان و زمین برایشان مى‏گشودیم، ولى تکذیب کردند [حقیقت را دروغ شمرده، انکار کردند] پس آنان را به [کیفر] آنچه به دست آورده بودند، [فرو] گرفتیم.

حدیث

وقتی بیماری حضرت زهرا س شدت گرفت عده‌ای از زنان به عیادت ایشان آمدند و ایشان تحلیلی ارائه کردند از وضعیتی که اگر آن وضعیت برقرار می‌شد تجلی این آیه را مسلمانان به چشم می‌دیدند. به نظر می‌رسد لذا این فقره از خطبه حضرت زهرا (س) را به عنوان حدیث مرتبط با آیه تقدیم می‌کنم:

... وَیْحَهُمْ أَنَّى زَحْزَحُوهَا عَنْ رَوَاسِی الرِّسَالَةِ وَ قَوَاعِدِ النُّبُوَّةِ وَ مَهْبِطِ الْوَحْیِ الْأَمِینِ وَ الطَّبِینِ بِأَمْرِ الدُّنْیَا وَ الدِّینِ- أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ وَ مَا نَقَمُوا مِنْ أَبِی حَسَنٍ نَقَمُوا وَ اللَّهِ مِنْهُ نَکِیرَ سَیْفِهِ وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَ نَکَالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اللَّهِ لَوْ تَکَافُّوا عَنْ زِمَامٍ نَبَذَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص لَاعْتَلَقَهُ وَ لَسَارَ بِهِمْ سَیْراً سُجُحاً لَا یَکْلُمُ خِشَاشُهُ وَ لَا یُتَعْتَعُ رَاکِبُهُ وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا نَمِیراً فَضْفَاضاً تَطْفَحُ ضِفَّتَاهُ وَ لَأَصْدَرَهُمْ بِطَاناً قَدْ تَخَیَّرَ لَهُمُ الرَّیَّ غَیْرَ مُتَحَلٍّ مِنْهُ بِطَائِلٍ إِلَّا بِغَمْرِ الْمَاءِ وَ رَدْعِهِ سَوْرَةَ السَّاغِبِ وَ لَفُتِحَتْ عَلَیْهِمْ بَرَکَاتُ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ سَیَأْخُذُهُمُ اللَّهُ بِما کانُوا یَکْسِبُون... [1]

معانی الأخبار، ص355

واى بر آنان! از چه رو خلافت را از پایه‏ هاى نبوّت دور داشتند و از سرایى که محل نزول جبرئیل بود، به دیگر سرا بردند و از ید قدرت کاردانان دین و دنیا خارج ساختند! آگاه باشید که زیانى بس بزرگ است! چه چیزى سبب گردید تا از على علیه السّلام عیبجویى کنند؟ عیب او گفتند؛ زیرا شمشیرش، خویش و بیگانه نمى‏شناخت و قدمش سستی برنمی‌داشت و حملاتش کسی را باقی نمی‌گذاشت و در راه خداوند عز و جل هیچ ملاحظه‌ای نداشت.

به خداوند سوگند، اگر مردانتان در خارج نشدن زمام امور، از دستان على پاى مى‏فشردند، على آن را به سهولت راه مى‏برد و این شتر را به سلامت به مقصد مى‏رساند، آن گونه که حرکت این شتر رنج آور نمى‏شد و سوار بر آن خسته نمی‌شد و آنان را به آبشخورى صاف و مملو و وسیع هدایت مى‏کرد که آب از اطرافش سرازیر مى‏شد و هرگز رنگ کدورت به خود نمى‏گرفت. او آنان را از این آبشخور سیراب به در مى‏آورد. [او اگر بر مسند مى‏ نشست] هرگز بهره‏ اى فراوان از بیت المال را به خود اختصاص نمى‏داد و از فزونى و ثروت دنیا جز به مقدار نیاز برداشت نمى‏کرد، به مقدار آبى که تشنگى را فرو نشاند و خوراکى که گرسنگى را برطرف نماید. در این صورت «ابواب برکات آسمانى و زمین بر آنان گشوده‏ مى‏شد. و خداوند به زودى آنان را به سبب اعمال و کردارشان مؤاخذه خواهد کرد».

تدبر

1)     شرط باز شدن درهای برکت از آسمان و زمین، دو چیز است: ایمان (باور کردن خدا) و تقوا (خود را در مسیر خدا نگهداشتن و مراقبت از عمل خود برای حرکت در این مسیر)

2)     اساسا شرط به مقصود رسیدن در هر زمینه‌ای همین دو چیز است: آن را باور کنیم و متناسب با آن فعالیت کنیم:

در زمینه‌های مادی چون این گونه هستیم به نتیجه می‌رسیم (مثلا: «اتومبیل را باور کرده‌ایم» و «سوارش می‌شویم و رانندگی می‌کنیم» در نتیجه به مقصد می‌رسیم)

اما در مورد حقایق الهی چون آنها را [در باطن خود] باور نداریم (دروغ می‌شمریم و انکار می‌کنیم= لکن کذبوا) خدا هم ما را به همان چیزی که داریم واگذار می‌کند (بما کانوا یکسبون)

به همین جهت است که در دنیا خود را غرق در برکات آسمانی (رسیدن به مقصدهایی مانند آرامش (رعد/28)، رهایی از خوف و حزن (بقره/62)، هم‌کلامی و دوستی با ملائکه (فصلت/31-32) و ...) و زمینی (دریافت بی‌دغدغه روزی (ذاریات/22-23)، غلبه بر دشمنان و بدخواهان (آل‌عمران/124-125) و ...) نمی‌بینیم.

3)     ایمان و تقوای فردی و جداگانه (حتی اگر تعدادی هم بشوند) برای رسیدن به برکات زمین و آسمان کافی نیست. (فرمود «اهل‌ القری» حتی نفرمود «الذین ...» یعنی یک جامعه، یک شهر، یک روستا، نه حتی «کسانی که...») بنابراین که برای دریافت برکات زمین و آسمان، وظیفه اجتماعی هم داریم.

4)     نظام عالم، نظام اخلاقی است: اگر خوب باشیم (هم در حوزه باورها و هم در حوزه رفتارها) آسمان و زمین به ما جواب می دهد؛ و اگر بنا بر انکار حقیقت‌های متعالی بگذاریم، ما را به عملمان می‌گیرند.

5)     مهم در چیزهایی که به انسان داده می‌شود این است که برکت داشته باشد نه کثرت. (در واژه «برکت»، معانی «خیر» «رو به رشد بودن» «ثبات» و «منسوب به خدا بودن» نهفته است)

6)     «درها را باز کردن» غیر از «دادن» است:

-         وقتی بدهند خودشان انتخاب کرده‌اند، وقتی در را باز کنند خودمان می‌رویم و انتخاب می‌کنیم و تمام هم نمی‌شود.

-         وقتی در را باز کنند، باید برویم و برداریم. بعد از باز شدن در، اگر کاری نکنیم به چیزی نمی‌رسیم.

-         وقتی خودمان می‌رویم و برمی‌داریم، ممکن است باز شدن در را نبینیم و فقط همین رفتن‌مان را ببینیم و مغرور شویم. پس اگر ابواب برکت باز شد مغرور نشویم (کهف/32-37)

-         وقتی ابواب برکت باز شدن، امکانات زیاد می‌شود و امکان سوءاستفاده هست و کسی که از امکانات عظیم سوءاستفاده کند، ضربه عظیم‌تری می‌خورد (جن/16-17)

7)     رفاه و گشایش براى خوبان که همراه برکات است، اما رفاه و گشایش براى کفّار و نااهلان که دیگر همراه برکات نیست، «فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ»(انعام/44) (قرائتی، تفسیر نور 4/126)

8)     عامل محرومیّت‏ها و مشکلات، عملکرد خود ماست. «بِما کانُوا یَکْسِبُونَ» (قرائتی، تفسیر نور 4/127)



[1] . متن کامل حدیث تقدیم می‌شود:

 حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْحُسَیْنِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الطَّیِّبِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ حُمَیْدٍ اللَّخْمِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ زَکَرِیَّا قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْمُهَلَّبِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ:

لَمَّا اشْتَدَّتْ عِلَّةُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص اجْتَمَعَ عِنْدَهَا نِسَاءُ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ فَقُلْنَ لَهَا یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ کَیْفَ أَصْبَحْتِ مِنْ عِلَّتِکِ؟

فَقَالَتْ أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ عَائِفَةً لِدُنْیَاکُمْ قَالِیَةً لِرِجَالِکُمْ لَفَظْتُهُمْ قَبْلَ أَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ شَنَأْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ سَبَرْتُهُمْ فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ وَ خَوَرِ الْقَنَاةِ وَ خَطَلِ الرَّأْیِ وَ بِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی‏ الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ لَا جَرَمَ لَقَدْ قَلَّدْتُهُمْ رِبْقَتَهَا وَ شَنَنْتُ عَلَیْهِمْ عَارَهَا فَجَدْعاً وَ عَقْراً وَ سُحْقاً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ

وَیْحَهُمْ أَنَّى زَحْزَحُوهَا عَنْ رَوَاسِی الرِّسَالَةِ وَ قَوَاعِدِ النُّبُوَّةِ وَ مَهْبِطِ الْوَحْیِ الْأَمِینِ وَ الطَّبِینِ بِأَمْرِ الدُّنْیَا وَ الدِّینِ- أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ وَ مَا نَقَمُوا مِنْ أَبِی حَسَنٍ نَقَمُوا وَ اللَّهِ مِنْهُ نَکِیرَ سَیْفِهِ وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَ نَکَالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اللَّهِ لَوْ تَکَافُّوا عَنْ زِمَامٍ نَبَذَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص لَاعْتَلَقَهُ وَ لَسَارَ بِهِمْ سَیْراً سُجُحاً لَا یَکْلُمُ خِشَاشُهُ وَ لَا یُتَعْتَعُ رَاکِبُهُ وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا نَمِیراً فَضْفَاضاً تَطْفَحُ ضِفَّتَاهُ وَ لَأَصْدَرَهُمْ بِطَاناً قَدْ تَخَیَّرَ لَهُمُ الرَّیَّ غَیْرَ مُتَحَلٍّ مِنْهُ بِطَائِلٍ إِلَّا بِغَمْرِ الْمَاءِ وَ رَدْعِهِ سَوْرَةَ السَّاغِبِ وَ لَفُتِحَتْ عَلَیْهِمْ بَرَکَاتُ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ سَیَأْخُذُهُمُ اللَّهُ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ

أَلَا هَلُمَّ فَاسْمَعْ وَ مَا عِشْتَ أَرَاکَ الدَّهْرُ الْعَجَبَ وَ إِنْ تَعْجَبْ وَ قَدْ أَعْجَبَکَ الْحَادِثُ إِلَى أَیِّ سِنَادٍ اسْتَنَدُوا وَ بِأَیَّةِ عُرْوَةٍ تَمَسَّکُوا اسْتَبْدَلُوا الذُّنَابَى وَ اللَّهِ بِالْقَوَادِمِ وَ الْعَجُزَ بِالْکَاهِلِ فَرَغْماً لِمَعَاطِسِ قَوْمٍ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً- أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ- أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدى‏ فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ- أَمَا لَعَمْرُ إِلَهِکَ لَقَدْ لَقِحَتْ فَنَظِرَةٌ رَیْثَمَا تُنْتَجُ ثُمَّ احْتَلَبُوا طِلَاعَ الْقَعْبِ دَماً عَبِیطاً وَ زُعَافاً مُمْقِراً هُنَالِکَ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ وَ یَعْرِفُ التَّالُونَ غِبَّ مَا أَسَّسَ الْأَوَّلُونَ ثُمَّ طِیبُوا عَنْ أَنْفُسِکُمْ أَنْفُساً وَ اطْمَئِنُّوا لِلْفِتْنَةِ جَأْشاً وَ أَبْشِرُوا بِسَیْفٍ صَارِمٍ وَ هَرْجٍ شَامِلٍ وَ اسْتِبْدَادٍ مِنَ الظَّالِمِینَ یَدَعُ فَیْئَکُمْ زَهِیداً وَ زَرْعَکُمْ حَصِیداً

فَیَا حَسْرَتَى لَکُمْ وَ أَنَّى بِکُمْ وَ قَدْ عُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ.

لینک متن و ترجمه کامل خطبه (البته با روایتی دیگر)