سفارش تبلیغ
صبا ویژن

1030) سوره واقعه (56) آیه 63 أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

1030) سوره واقعه (56) آیه 63

أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ

8 محرم 1441

ترجمه

آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟!

اختلاف قرائت

أَ فَرَأَیتُمْ / أَ فَرآیْتُمْ / أَ فَرَیْتُمْ[1]

نکات ادبی

تَحْرُثُونَ

درباره ماده «حرث» برخی بر این باورند که این ماده در اصل برای دو معنای متفاوت به کار رفته است: یکی جمع و کسب کردن؛ چنانکه به کسی که کسب و کاری دارد حارث گویند و کشاورزی را هم به همین ملاحظه حرث گویند؛ و دیگری لاغر و ناتوان شدن است چنانکه در خصوص شتری که از او زیاد کار بکشند و لاغر شود گویند «هزل ناقته» (معجم المقاییس اللغة، ج‏2، ص49[2]).

اما اغلب اهل لغت اصل این ماده را ناظر به مساله کشت و زرع دانسته‌اند هرچند در توضیح آن اختلافاتی هست:

برخی بر این باورند که معنای محوری این ماده «شکافتن یک سطح هموار و زیر و رو کردن آن است چنانکه حرث برای شخم زمین به کار رفته و نیز تعبیر «حرثتُ النار» به معنای آن است که با هم زدن هیزمها آتش را تحریک و شعله‌ورتر کنیم و محراث چوبی است که آتش داخل تنور را با آن به هم می‌زنند (المعجم الإشتقاقی المؤصل لألفاظ القرآن الکریم، ص404).

اما برخی دیگر اگرچه تاکید کرده‌اند که «حَرْث» ناظر به آماده کردن زمین برای زراعت است؛ اما نه از حیث شخم زدن بلکه ناظر است به بذرافشانی و به همین مناسبت برای هرکسی که کاری را انجام دهد که محصولی به دست آید به کار می‌رود: « مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ، وَ مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ»‏ (شوری/20) و به همین مناسبت است که برای کار کشیدن از شتر که منجر به لاغر شدن آن می‌شود به کار رفته است؛ و البته چون این کشت محصول غالبا با شخم زدن و به هم زدن سطح زمین همراه است برای تحریک آتش و شعله‌ورتر کردن آن هم استفاده شده است. (مفردات ألفاظ القرآن، ص226[3]؛ کتاب العین، ج‏3، ص205[4])

و برخی هم این ماده را ناظر به ثمر رسیدن محصول زراعی دانسته‌اند؛‌ یعنی وضعیتی که بعد از کشت و قبل از چیدن محصول حاصل می‌شود؛ و استدلال آنها به برخی از آیات است؛ از جمله همین دو آیه که «أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» (واقعه/63-64) با این توضیح که ابتدا زرع و کاشت را انجام داده اید که اکنون خداوند سوال می‌‌کند آیا این محصولی که به بار نشسته ناشی از زرع و کشت و کاری است که شما انجام داده اید یا ما؟ و یا آیه «وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ» (بقره/205) با این توضیح که از بین بردن «حرث» در جایی اطلاق می‌شود که محصول رسیده باشد ولی هنوز چیده نشده باشد؛ و از همه مهمتر آیه «أَنِ اغْدُوا عَلی‏ حَرْثِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صارِمِینَ»‏ (قلم/22) است که «صرم» مشخصا به معنای چیدن است و اینکه می‌گویند سراغ حرث بروید اگر که می‌خواهید آن را بچینید. (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‏2، ص187[5]) و البته برخی دقیقا خلاف این را قائلند مدعی‌اند «حرث» کارهای اولیه زراعت است و زرع به ثمر رسیدن محصول است؛ و اتفاقا به همین آیات سوره واقعه استناد می‌کنند بدین بیان که خدا می‌فرماید این را که شما شروع کردید آیا شما به ثمر رساندید (مفاتیح الغیب، ج‏29، ص420[6])! و چنین کسی می‌تواند آیه «تَسْقِی الْحَرْثَ» (بقره/71) را نیز شاهد بر ادعای خود بیاورد بدین بیان که آبیاری کردن حرث ‌ نشان می‌دهد زمان چیدنش هنوز نرسیده است.

 

اما به نظر می‌رسد که هردوی این استنادات جای مناقشه دارد؛ شایدسخن قابل دفاع این است که خود کلمه «حَرث» مصدر ثلاثی مجرد است (حَرَثَ یَحرُثُ حَرثاً؛ لسان العرب، ج‏2، ص134) ولی چنانکه برخی تذکر داده‌اند کاربرد آن در معنای اسم مفعولی («محروث: آنچه کشت شده) بسیار شایع است؛ و موارد فوق از این باب است (مفردات ألفاظ القرآن، ص226) نه اینکه صرفا به مراحل اولیه ویا مراحل آخر قبل از چیدن اطلاق شود؛ چنانکه یعنی در همه این موارد «حرث» به معای «آن چیزی که کشت شده» است در هر مرحله‌ای که می‌خواهد باشد؛ و اگر به سایر موارد قرآنی هم مراجعه کنیم همین معنا بیشترین تناسب را دارد؛ مثلا: «زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ ... وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ» (آل عمران/14) «کَمَثَلِ ریحٍ فیها صِرٌّ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ» (آل عمران/117) «وَ جَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَ الْأَنْعامِ نَصیباً» (انعام/136) «وَ قالُوا هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لا یَطْعَمُها إِلاَّ مَنْ نَشاءُ بِزَعْمِهِمْ» (انعام/138) «وَ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ إِذْ یَحْکُمانِ فِی الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فیهِ غَنَمُ الْقَوْمِ» (انبیاء/78).

از کاربردهای بحث‌انگیز قرآن از این واژه کاربرد استعاری آن در خصوص زنان است «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ‏» (بقرة/223) برخی گفته‌اند از باب تشبیه زنان به کشتزارهاست یعنی گویی در زنان هم زراعتی انجام می‌شود که بقای انسانها در گروی آن است  (مفردات ألفاظ القرآن، ص226[7]) برخی گفته‌اند از این باب است که زن همچون کشتزار شوهرش است که فرزندش را در وی می‌کارد (معجم المقاییس اللغة، ج‏2، ص49[8]) و برخی هم بشدت با این گونه برداشت‌ها مخالفت کرده و بر این باورند که وجه تشبیه از این جهت است که همان گونه که دیدن مزرعه آباد موجب ابتهاج و سرور می‌شود زنان هم برای شوهرانشان چنین حالتی دارند که شوهران با دیدن آنان به آرامش می‌رسند چنانکه در جای دیگر فرمود «خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها» (روم/21) (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‏2، ص187[9])

ماده «حرث» جمعا 14 بار در قرآن کریم به کار رفته است که تنها یک موردش به صورت فعل ثلاثی مجرد بوده (أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ؛ واقعه/63) و در بقیه موارد به صورت مصدر (و چنانکه توضیح داده شد: در معنای اسم مفعول) به کار رفته است.

حدیث

1) از امام حسن عسکری روایتی طولانی در تفسیر آیات سوره بقره که داستان گاو بنی‌اسرائیل است روایت شده است. فرازی از این روایت در جلسه1026 (حدیث1) گذشت که اشاره شد حضرت موسی ع دو استدلال در برابر آنان که باور نمی‌کردند از برخورد قسمتی از گاو مرده به بدن مرده وی زنده شود آورد. استدلال اول این بود که منی مرد یک نطفه مرده (غیرزنده) است و منی زن هم همین طور؛ و این دو شیء ‌مرده با هم برخورد می‌کنند و خداوند متعال از برخورد این دو مرده یک انسان زنده با سر و سامان ایجاد می‌کند؟ در ادامه فرمودند:

آیا این بذرهایی که شما در زمین‌هایتان می‌کارید نیست که تباه و متلاشی و متعفن می‌گردد و مرده است سپس خداوند از آن این سنبله‌های زیبا و بهجت‌آور و این درختان بلند اعجاب‌برانگیز را بیرون می‌آورد؟!

التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص276

ثُمَّ قَالَ مُوسَی ع:

أَ وَ لَیسَ مَاءُ الرَّجُلِ نُطْفَةً مَیتَةً، وَ مَاءُ الْمَرْأَةِ کَذَلِکَ، مَیتَانِ یلْتَقِیانِ فَیحْدِثُ اللَّهُ تَعَالِی مِنِ الْتِقَاءِ الْمَیتَینِ بَشَراً حَیاً سَوِیاً؟

أَ وَ لَیسَ بُذُورُکُمُ الَّتِی تَزْرَعُونَهَا فِی أَرَضِیکُمْ تَتَفَسَّخُ وَ تَتَعَفَّنُ وَ هِی مَیتَةٌ، ثُمَّ یخْرِجُ اللَّهُ مِنْهَا هَذِهِ السَّنَابِلَ الْحَسَنَةَ الْبَهِیجَةَ وَ هَذِهِ الْأَشْجَارَ الْبَاسِقَةَ الْمُونِقَة؟

 

2) از امام [صادق] ع روایت شده است:

هرگاه گیاهی ویا نهالی را کاشتی بر هر شاخه ویا دانه‌ای که می‌کاری بخوان «سبحان الباعث الوارث: منزه است برانگیزاننده‌ای که همه چیز سهم اوست» تا ان شاء الله خطا نرود (و به بار بنشیند).

الکافی، ج‏5، ص263

عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ ع:

إِذَا غَرَسْتَ غَرْساً أَوْ نَبْتاً فَاقْرَأْ عَلَى کُلِّ عُودٍ أَوْ حَبَّةٍ سُبْحَانَ الْبَاعِثِ الْوَارِثِ فَإِنَّهُ لَا یَکَادُ یُخْطِئُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.

تدبر

1) «أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ»

در آیات قبل، اقدام خود انسانها که به ولادت و ورود انسانی جدید به دنیا می‌شود را شاهد آورد که به انسان نشان دهد که در همینجا که به نظر می‌رسد ولادت فرزند نتیجه اقدام شماست خودتان می‌فهمید که کاره‌ای نیستید و تدبیری که می‌شود که نطفه بی‌جان به انسانی ذی‌روح تبدیل می‌شود ناشی از قدرت خداوند است.

از این آیه به بعد سراغ آنچه بقای زندگی انسان بدان وابسته است می‌رود: ابتدا ناظر به خوردن، سپس نوشیدن، و سپس آتش افروختن (که درباره اینکه چرا بعد از خوردن و نوشیدن سراغ آتش رفت تحلیل‌های متعددی قابل ارائه است که ان شاء الله ذیل آیه مربوطه تقدیم خواهد شد.)

 

2) «أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ»

آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟!

یعنی همین که انسان بذر می‌پاشد و نهال می‌کارد پدیده‌ای مهم و قابل تامل است. یک وجه تأمل در این پدیده توجه به این است که به ثمر رساننده حقیقی این بذر خداوند است نه ما؛ اما این نکته‌ای است که موضوع آیه بعد است و همانجا بحث خواهد شد. اما با توجه به اینکه این آیه، آیه‌ای مستقل از آیه بعد است؛ می‌توان مستقلا هم بدان نگاه کرد و تاملی درباره این سوال الهی داشت:

نکته تخصصی انسان‌شناسی: انقلاب کشاورزی

در زیست‌شناسی داروینی حیوانات پستاندار را به دو دسته گیاهخواران و گوشتخواران تقسیم می‌کنند که البته تذکر می‌دهند رده‌های بالای پستانداران که گوشت‌خوارند گیاهخوار هم هستند و مساله را بیشتر از زاویه دندانها و قابلیتهای دندانهای آنها تحلیل می‌کنند که برای گیاهخواری تنظیم شده یا گوشت‌خواری ویا هر دو؛ و انسان را در رده اخیر قرار می‌دهند.

اما آنچه بشدت مورد غفلت است این است که همه حیوانات غذایشان در طبیعت آماده است وصرفا از غذای آماده استفاده می‌کنند اما انسان خلیفة‌الله تنها موجودی است که در طبیعت برای تولید غذای خود دست می‌برد! در زیست‌شناسی داروینی موجوداتی انسان‌نما که از حدود دو میلیون سال قبل روی این کره خاکی می‌زیستند را نیز به عنوان «انسان» می‌نامند؛ تا آخرین آنها که نامش نئوآندرتال است و تا حدود 35 هزار سال قبل زندگی می‌کرد؛ ولی انسان کنونی که سابقه‌اش حدود 15 هزار سال است؛ موجودی است که شروع زیستش با انقلاب کشاورزی همراه است. آنان بسادگی از این سوال مهم می‌گذرند که واقعا چرا در میان تمام موجودات این کره خاکی این موجود برای غذای خود دست به تولید محصول زد؛ چرا همه حیوانات، حتی نئوآندرتال‌ها که فیزیولوژی بسیار مشابه انسان کنونی دارند هرگز خودشان برای تولید محصول و غذایشان اقدامی نکردند و این موجود اول بار چنین کرد؟ در اینکه توانایی‌های مغز این موجود بیش از موجود قبلی بود بحثی نیست؛ ‌اما آیا صرف بیشتر بودن توانایی‌ها ذهنی می‌تواند نحوه زیست موجود را یکسره عوض کند؛ و پدیده‌ای را رقم بزند که خود آنها از آن به عنوان «انقلاب کشاورزی» یاد می‌کنند؟! این انسان به لحاظ نیازهای فیزیولوژیک تفاوت چندانی با انسان نئوآندتال ندارد؛ ‌با این حال برخلاف تمامی حیواناتی که تا پیش از این روی کره خاکی می‌زیستند خودش برای تولید محصول دست به اقدام می‌زند و خودش دانه را می‌کارد. بله حیواناتی بوده‌اند که کارهایشان عملا در لقاح و بارور شدن برخی گیاهان موثر بوده‌اند؛ اما نقش انسان در کشت گیاهان کاملا آگاهانه و با محاسبات خاص خودش است؛‌نه صرفا یک نقش ناخودآگاهی که نظام طبیعت بر دوش او گذاشته باشد.

آیا واقعا می‌توان پذیرفت  تفاوت انسان کنونی با نئوآندرتال‌ها صرفا در حد تفاوت یک حیوان با حیوان رده قبلی خود بوده است؟

ای انسان‌هایی که خود را ادامه نئوآندتال‌ها و صرفا محصول یک جهش کور می‌دانید؛‌ آیا در این ویژگی خودتان که محصولاتی را می‌کارید تأمل نمی‌کنید؟!

 

«أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ»

آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟!

«أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ»

آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟!

«أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ»

آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟!

«أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ»

آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟!

 

 


[1] . تقدمت القراءات فی الهمزة الثانیة فی الآیة/58. (معجم القراءات ج9، ص312) که چنین بود:

 قرأ نافع وأبو جعفر وورش من طریق الأصبهانی وقالون بالتسهیل بین بین. وقرأ الأزرق وورش بإبدال الهمزة الثانیة ألفا مع المد للساکنین. وقرأ الکسائی بحذفها «أَ فَرَیْتُمْ». وقرأ الجمهور بالتحقیق «أفرأیتم». (معجم القراءات ج9، ص307-308)

[2] . الحاء و الراء و الثاء أصلانِ متفاوتان: أحدهما الجمع و الکَسْب، و الآخر أنْ یُهْزَل الشی‏ء. فالأوّل الحَرْث، و هو الکَسْب و الجمع، و به سمِّی الرجل حارثاً. وفی الحدیث: «احْرُثْ لدُنْیاکَ کأنَّک تعیش أبداً، و اعمَلْ لآخرتِک کأنک تموت غداً».و من هذا الباب حرث الزَّرع. و المرأة حرث الزَّوج؛ فهذا تشبیه، و ذلک أنها مُزْدَرَع ولده. قال اللَّه تعالی: نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ‏. و الأحرِثة: مَجارِی الأوتار فی الأفواق؛ لأنّها تجمعها. و أمّا الأصل الآخر فیقال حَرَثَ ناقتَه: هَزَلها؛ و أحرثها أیضا. و من ذلک‏ قول الأنصار لمّا قال لهم معاویة: ما فعلَتْ نواضحُکم؟ قالوا: أحْرثْنَاها یَوْمَ بَدْرٍ.

[3] . الْحَرْثُ: إلقاء البذر فی الأرض و تهیّؤها للزرع، و یسمّی الْمَحْرُوثُ حرثا، قال اللّه تعالی أَنِ اغْدُوا عَلی‏ حَرْثِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صارِمِینَ‏ [القلم/22]، و تصوّر منه معنی العمارة التی تحصل عنه فی قوله تعالی: مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ، وَ مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ‏ [الشوری/20]، و قد ذکرت فی (مکارم الشریعة) کون الدنیا مَحْرَثاً للناس، و کونهم حُرَّاثاً فیها و کیفیة حرثهم.ورُوِیَ: «أَصْدَقُ الْأَسْمَاءِ الْحَارِثُ» و ذلک لتصوّر معنی الکسب منه، ورُوِیَ: «احْرُثْ فِی دُنْیَاکَ لِآخِرَتِکَ» و تصوّر معنی التهیّج من حرث الأرض، فقیل: حَرَثْتُ النّار، و لما تهیّج به النار مِحْرَثٌ، و یقال: احْرُثِ القرآن، أی: أکثر تلاوته، و حَرَثَ ناقته: إذا استعملها، وقَالَ مُعَاوِیَةُ لِلْأَنْصَارِ: مَا فَعَلَتْ نَوَاضِحُکُمْ؟ قَالُوا: حَرَثْنَاهَا یَوْمَ بَدْرٍ.

[4] . الاحتِرَاث من الزرع، و من کسب المال، قال: «و من یَحْتَرِثْ حَرْثِی و حَرْثَکَ یُهْزَل» و الإِحْراث: هزل الخیل، یقال: أَحْرَثْنا الخیل، و حَرَثْناها لغة. و المِحْرَاث من الحدید کهیئة المسحاة تحرک بها النار، و مِحْرَاث الحرب: ما یهیجها، قال رؤبة: «ولوا و مِحْراث الوغی عنیف» و الحَرْث: قذفک الحب فی الأرض.

[5] . أنّ الأصل الواحد فی هذه المادّة: هو بلوغ المحصول من الزرع و تحصیل النتیجة منه، و هذا المعنی إنّما یتحقّق بعد الزرع و قبل الحصاد، و فی هذا المقام ظهور ما زرع و اخضراره و تجلّیه. و یدلّ علی هذا المعنی قوله تعالی:. أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ‏- 56/ 63.أی قد زرعتموه أوّلا حتّی تحرثونه. و کذلک قوله تعالی:. وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ‏- 2/ 205.فانّ إهلاک الزرع قبل ظهوره و بدوّه أو بعد حصاده لا معنی له. و هکذا:. أَنِ اغْدُوا عَلی‏ حَرْثِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صارِمِینَ‏- 88/ 22.فإنّ الصرم إنّما یتعلّق علی الحرث الظاهر الموجود خارجا ... . مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها- 42/ 20.أی محصولا ممّا یعمل فی الحیاة الدنیویّة و نتیجة مادّیة، فی مقابل محصول اخرویّ کما فی: مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ‏. ثمّ إنّ مفاهیم الکسب و الجمع و الدرس و السیر بالناقة: کلّها من هذا الأصل‏ فانّ مرجعها الی حصول النتیجة و أخذها و تحصیلها.

[6] . الفرق بین الحرث و الزرع هو أن الحرث أوائل الزرع و مقدماته من کراب الأرض، و إلقاء البذر، و سقی المبذور، و الزرع هو آخر الحرث من خروج النبات و استغلاظه و استوائه على الساق، فقوله: أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ أی ما تبتدئون منه من الأعمال أ أنتم تبلغونها المقصود أم اللّه؟!

[7] . و قال عزّ و جلّ: نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ‏ [البقرة/223]، و ذلک علی سبیل التشبیه، فبالنساء زرع ما فیه بقاء نوع الإنسان، کما أنّ بالأرض زرع ما به بقاء أشخاصهم، و قوله عزّ و جل: وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ‏ [البقرة/205]، یتناول الحرثین.

[8] . و المرأة حرث الزَّوج؛ فهذا تشبیه، و ذلک أنها مُزْدَرَع ولده.

[9] . نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ‏- 2/ 223.أی إنّهن کالحرث یوجب مشاهدتها ابتهاجا و مسرّة، و هنّ محصولات لما عملتم فی الحیاة الدنیویّة تسکنون إلیها و تعیشون معها و تدّخرونها للنسل: کما قال تعالی:. خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها ...،. اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ ...،. سُبْحانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْواجَ کُلَّها. و قد اشتبه علی المفسّرین تفسیر هذه الآیة حیث فسّروا الحرث بالزرع و وقعوا فی انحراف عن الحقیقة، فانّ النساء للسکون إلیها و التعیّش معها فی الحیاة توجب الانس بها مسرّة و بهجة، و الزرع من آثار تلک الحیاة.