925) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ؛ سوره نساء
سوره نساء
925) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
15 شعبان 1440
به نام خداوند دارای رحمت گسترده و همیشگی.
مقدمه
چنانکه قبلا اشاره شد، علت انتخاب بحث قبل، واقع شدن ما در عرصه جنگ اقتصادی بود؛ که به نظر میرسید اواخر سوره آل عمران رهنمودهای مهمی برای این عرصه داشته باشد.
عبور از چهل سالگی انقلاب اسلامی و ورود در گام دوم، اقتضائاتی دارد که شاید مهمترین آنها رسیدن به فهم عمیقی پیچیدگیهای جامعه دینی و مشکلات پیش روی آن است؛ تا سختیهای مسیر ما را نه از راه به بیراهه بکشاند؛ و نه از ادامهع مسیر منصرف سازد.
به نظر میرسد زیربنای جامعهای که بخواهد واقعا دینی باشد، این است که نهاد خانواده در آن نقش خود را درست ایفا نماید؛ و واقعیت این است که نظام سرمایهداری به طور غیرمحسوس و تدریجی، اما با جدیت، در مسیر تضعیف نهاد خانواده گام برمیدارد؛ و این خطری است که نظام اسلامی ما، و بلکه حیات اجتماعیِ ما ایرانیان با چنان سابقه تمدنیای را تهدید میکند.
این امور انگیزهای شد که برای ادامه کار، با توکل بر خدا و توسل به اهل بیت علیهمالسلام، در این ایام بابرکت میلاد مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، سوره مبارکه نساء در دستور کار قرار داده شود. مروری بر بحثی که تحت عنوان «غرض و دورنمای سوره» در ادامه خواهد آمد، شاید بتواند چرایی انتخاب این سوره در این برهه را بیشتر آشکار کند.
از خداوند متعال توفیق گام برداشتن صحیح و مداوم در مسیر او و فهم عمیق و صحیحِ کلام او را خواستاریم.
معرفی سوره
سوره نساء را عموما از سورههای مدنی دانستهاند[1]؛ برخی کل آیات آن را مدنی میدانند؛ اما برخی دو آیه 58 (إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ سَمیعاً بَصیرا) و آیه آخر آن (یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللَّهُ یُفْتیکُمْ فِی الْکَلالَةِ ...) را نازل شده در مکه میدانند. (مجمع البیان، ج3، ص3)
این سوره در دستهبندیای که از پیامبر اکرم ص روایت شده، جزء سورههای «سبع طوال» (هفت سوره طولانی) است که در حدیث نبوی، این هفت سوره معادل تورات دانسته شده است. (الدر المنثور، ج2، ص116)[2] و به لحاظ حجم (تعداد حروف و کلمات، نه صرف عدد آیات) بعد از سوره بقره، بزرگترین سوره قرآن کریم است.
این سوره را ظاهرا به این دلیل سوره نساء نامیدهاند که واژه «نساء: زنان» (از مجموع 59 بار کاربردش در قرآن) 28 بار در این سوره به کار رفته و بیشتر احکام فقهی مربوط به زنان در این سوره آمده است. نام دیگر این سوره نساءالکُبری یعنی سوره بزرگ زنان است، چون سوره طلاق «نساءالصُغری» یا «نساءُالقُصری» یعنی سوره کوچک زنان نام دارد. (دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج2، ص1237؛ به نقل از ویکی شیعه، مدخل «سوره نساء»)
این سوره، که به عنوان چهارمین سوره در مصحف شریف قرار داده شده، ظاهرا 92مین سورهای است که بر پیامبر اکرم ص نازل شده و طبق روایت امام باقر ع سوره نور (که در آن نیز مسائل متعددی درباره زنان و خانواده مطرح شده) بعد از این سوره نازل شده؛ و حضرت شاهد این مدعا را هم این برمیشمرند که در آیه 14 سوره نساء مجازات حبس را برای زنان زناکار مطرح میکند و میفرماید این مجازات باشد تا خداوند راهی را نشان دهد؛ و در آیه 2 سوره نور، این راه نشان داده میشود که همان اقامه حد است. (الکافی، ج2، ص33)[3].
تعداد آیات
تعداد آیات آن، بر اساس نسخه کوفی (که امروزه به خط عثمان طه در بلاد مشرق اسلامی رایج است) 176 آیه و بر اساس نسخه شامی 177 آیه و بر اساس سایر نسخهها 175 آیه میباشد. (در جلسه446 درباره چرایی اختلاف در تعداد آیات سورهها توضیح داده شد: http://yekaye.ir/al-muzzammil-73-1-2/ )
تفاوت در دوجاست:
1) در نسخههای کوفی و شامی، آیه 44 با عبارت «وَ یُریدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبیل» تمام میشود؛ اما در بقیه نسخهها عبارت بعدی، یعنی «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائِکُمْ وَ کَفى بِاللَّهِ وَلِیًّا وَ کَفى بِاللَّهِ نَصیراً» هم جزء همین آیه است.
2) در نسخه شامی، عبارت «وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصیراً» (آیه173 کوفی) آیه مستقلی حساب شده است؛ اما در بقیه نسخهها، این عبارت ادامه آیه «فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذینَ اسْتَنْکَفُوا وَ اسْتَکْبَرُوا فَیُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلیماً» میباشد. (مجمع البیان، ج3، ص3)[4]
فضیلت و اهمیت سوره
1) از امیرالمومنین ع روایت شده است که:
کسی که سوره نساء را در هر جمعه بخواند از فشار قبر در امان بماند.
ثوابالأعمال و عقابالأعمال، ص105؛ تفسیر العیاشی، ج1، ص215؛ مجمع البیان، ج3، ص3؛ المصباح للکفعمی، ص439
حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَابِسٍ عَنْ أَبِی مَرْیَمَ عَنِ الْمِنْهَالِ عَنْ عَمْرِو بْنِ زِرِّ بْنِ حُبَیْشٍ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ:
مَنْ قَرَأَ سُورَةَ النِّسَاءِ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ أُومِنَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ.
در أعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص369 همین مطلب به نقل امام سجاد ع از پیامبر اکرم ص هم روایت شده است.[5]
2) از رسول الله ص روایت شده است:
کسی که این سوره را بخواند همانند آن است که بر هر مومنی [یا: هرکسی] که ارثی میبرد ارثی را صدقه بدهد؛ و از حیث پاداش همانند کسی که بردهای را بخرد و آزاد کند به او پاداش دهند؛ و از شرک مبرا گردد؛ و در مشیت خدا در زمره کسانی که خداوند از آنان درمی گذرد باشد.
مجمع البیان، ج3، ص3؛ المصباح للکفعمی، ص439
أبی بن کعب عن النبی ص قال:
مَنْ قَرَأَهَا فَکَأَنَّمَا تَصَدَّقَ عَلَى کُلِّ مؤمن [مَنْ] وَرِثَ مِیرَاثاً وَ أُعْطِیَ مِنَ الْأَجْرِ کَمَنِ اشْتَرَى مُحَرَّراً وَ تَبَرَّأَ [بریء] مِنَ الشِّرْکِ فَکَانَ [و کان] فِی مَشِیَّةِ اللَّهِ مِنَ الَّذِینَ یَتَجَاوَزُ عَنْهُمْ.[6]
غرض سوره و مروری بر محتوای کلی آن
نظر علامه طباطبایی این است که غرض این سوره، بیان احکام ازدواج و محرمات نکاح و احکام ارث است و نیز امور دیگری مانند احکام نماز و جهاد و شهادات و تجارت و غیر آن، و متعرض حال اهل کتاب هم شده است؛ و مضامینش نشان میدهد که بعد از هجرت نازل شده، و نه یکباره، بلکه در موقعیتهای مختلف؛ هرچند بین اغلب آیاتش ارتباطی هست. (المیزان، ج4، ص134)
این سوره با بحث و احکام ازدواج آغاز میشود؛ و سپس وارد مسائل اقتصادی میشود؛ آن هم از زاویه مسائل اقتصادی متفرع بر خانواده (سرپرستی اموال ایتام، حق مالکیت برای زن و مرد، ارث و مسائل مربوط به آن). طبیعی است که عادیترین شکل ایجاد خانواده، وضعیت ازدواج بین یک زن و مرد است؛ اما در این سوره اقسام وضعیتهای دیگر (از وضعیتهای کاملا مردود مانند زناکاری و ازدواج با محارم؛ تا وضعیتهایی که تحت شرایطی پذیرفتنی است، مانند تعدد زوجات و ازدواج موقت) نیز مورد توجه قرار میگیرد و حکم هریک بیان میشود؛ و سپس به سراغ تقسیم کار درون خانواده و سایر احکام خانواده (مدیریت خانواده، مساله نفقه، نشوز، طلاق) میرود.
با آیه 36، با تاکیدی بر رابطه احسان با دیگران، بحث از خانواده کوچک (والدین) به خانواده بزرگ (خویشاوندان) و به کل جامعه (همسایگان نزدیک و دور، نیازمندان، در راه ماندگان و ...) کشیده میشود و از اینجا بحث وارد عرصه جامعه میشود.
شروع بحثهای جامعه نیز با پرداختن به مسائل اقتصادی است؛ اما بلافاصله از مسائل اقتصادی به محوریت اعتقادی در شکلگیری جامعه دینی وارد میشود و بحثی طولانی درباره کارشکنیهایی که ابتدا از جانب سایر متدینان (یعنی اهل کتاب) و سپس از جانب متدینان درون جامعه اسلامی (منافقان) برای جامعه دینی پیش میآید، میپردازد؛ و در میانه این آیات مهمترین راه غلبه بر این کارشکنیها را این میداند که مومنان جایگاه ویژه پیامبر ص و اولیالامر به رسمیت بشناسند؛ یعنی بپذیرند که زمام سیاست اساسا باید به دست رهبران دینی جامعه باشد؛ و آیات متعددی را به ضرورت جهاد برای حفظ و بقای جامعه دینی، و اثر آن در تقویت بنیانهای معنوی جامعه اختصاص میدهد؛ همان واجب دینیای که توجه به آن هرگونه برداشت کسانی که میپندارند میتوان مسلمان بود اما حکومت دینی تشکیل نداد را نقش بر آب میکند. (چون جهاد یکی از فروع دین اسلام است؛ و مسالهای است که تنها در صورتی که حکومت دینی تشکیل شود امکان اجرا خواهد داشت.) و در این میان مکرر از تقابلهای بین مومنان واقعی و کسانی که جهنمی میشوند سخن به میان میآورد.
در اواسط سوره (آیه125) یکدفعه با اشارهای به اینکه برترین دین، تسلیم خدا شدن است و همه چیز از آن خداست دوباره به بحثهای مربوط به زنان و خانواده برمی گردد و بعد از چند آیه دوباره به سراغ منافقان و اهل کتاب میرود و هشدارهایی هم به خود آنان میدهد و هم در خصوص خطر آنان به مومنان هشدار میدهد و نهایتا آیه آخر را باز با یک مساله در خصوص ارث خانوادگی تمام میکند.
شاید بتوان گفت این سوره در مقام تکوین بنیان جامعه دینی است؛ جامعه ای که شروع و زیربنایش نظام خانواده است؛ و البته میخواهد آن نوع روابط مطلوب خانوادگی به افق روابط اجتماعی هم کشیده شود؛ و آرمان جامعه، نه فقط برابری و عدالت، که برادری و مودت قرار داده شود. از کارشکنیهایی که در این مسیر عدهای از متدینان قبلی (اهل کتاب) و فعلی (منافقان) پیش میآورند سخن میگوید و با تاکید بر گذشتهای اقتصادی، از مردم می خواهد که حول محور پیامبر ص و امام (که پدران این امتند) جمع شوند؛ و نگذارند دنیاطلبی عدهای از افرادی که در سابق (اهل کتاب) یا اکنون (منافقان) ادعای ایمان میکنند، مسیر روابط عمیق مومنان با همدیگر را دچار خدشه کند؛ از این رو، در حالی که به طور جدی، ضوابط و حقوق اقتصادی متقابل، حتی در عرصه خانواده را مطرح میکند؛ در عین حال میکوشد با تثبیت موقعیت پدری امت برای پیامبر ص و امام ع، روابط بین مومنان در افق برادری فهم شود و نه در افق تعاملِ مبتنی بر منفعتطلبی.
[1] . أخرج ابن الضریس فی فضائله و النحاس فی ناسخه و ابن مردویه و البیهقی فی الدلائل من طرق عن ابن عباس قال نزلت سورة النساء بالمدینة؛
و أخرج ابن المنذر عن قتادة قال نزل بالمدینة النساء؛
و أخرج البخاری عن عائشة قالت ما نزلت سورة البقرة و النساء الا و أنا عنده. (الدر المنثور، ج2، ص116)
[2] . و أخرج البیهقی فی الشعب عن واثلة بن الأسقع قال قال رسول الله صلى الله علیه و سلم أعطیت مکان التوراة السبع الطول ...
در همین منبع فضیلتهای خاصی برای قرائت این سورهها روایت شده است:
و أخرج أحمد و ابن الضریس فی فضائل القرآن و محمد بن نصر فی الصلاة و الحاکم و صححه و البیهقی فی الشعب عن عائشة ان النبی صلى الله علیه و سلم قال من أخذ السبع فهو حبر
و أخرج أبو یعلی و ابن خزیمة و ابن حبان و الحاکم و صححه و البیهقی فی الشعب عن أنس قال وجد رسول الله صلى الله علیه و سلم ذات لیلة شیأ فلما أصبح قیل یا رسول الله ان أثر الوجع علیک لبین قال أما انى على ما ترون بحمد الله قد قرأت السبع الطول
و أخرج أحمد عن حذیفة قال قمت مع رسول الله صلى الله علیه و سلم لیلة فقرأ السبع الطول فی سبع رکعات
و أخرج عبد الرزاق عن بعض أهل النبی صلى الله علیه و سلم انه بات معه فقام النبی صلى الله علیه و سلم من اللیل فقضى حاجته ثم جاء القربة فاستکب ماء فغسل کفیه ثلاثا ثم توضأ و قرأ بالطوال السبع فی رکعة واحدة
[3] . عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ آدَمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ [أُ]نَاساً تَکَلَّمُوا فِی هَذَا الْقُرْآنِ بِغَیْرِ عِلْم ... وَ سُورَة النُّورِ أُنْزِلَتْ بَعْدَ سُورَةِ النِّسَاءِ وَ تَصْدِیقُ ذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَ عَلَیْهِ فِی سُورَةِ النِّسَاءِ «وَ اللَّاتِی یَأْتِینَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّى یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا» وَ السَّبِیلُ الَّذِی قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فِیها آیاتٍ بَیِّناتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ؛ الزَّانِیَةُ وَ الزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»
[4] . عدد آیها: مائة و سبع و سبعون آیة شامی و ست کوفی و خمس فی الباقین. خلافها آیتان: «أَنْ تَضِلُّوا السَّبِیلَ» کوفی شامی؛ «فَیُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلِیماً» شامی.
[5] . عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ... وَ مَنْ قَرَأَ سُورَةَ النِّسَاءِ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ أَمِنَ ضَغْطَةَ الْقَبْر.
[6] . درباره فضیلت این سوره، از ابنعباس مطلبی نقل شده با دو روایت متفاوت:
در مجمع البیان، ج3، ص3 آمده است:
أخرج ابن أبى شیبة فی المصنف عن ابن عباس قال من قرأ سورة النساء فعلم ما یحجب مما لا یحجب علم الفرائض.
و در فقه القرآن، ج2، ص327 آمده است:
وَ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ مَنْ تَعَلَّمَ سُورَةَ النِّسَاءِ وَ عَلِمَ مَنْ یَحْجُبُ وَ مَنْ لَا یَحْجُبُ فَقَدْ عَلِمَ الْفَرَائِضَ.