سفارش تبلیغ
صبا ویژن

836) سوره آلعمران، (3) آیه 165 أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَة

 بسم الله الرحمن الرحیم

836) سوره آل‌عمران، (3) آیه 165

أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ

27 محرم 1440

ترجمه

آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید - با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید - گفتید  که این از کجا بود؟! بگو: آن از نزد خودتان بود؛ آری، خداوند بر هر کاری تواناست.

شأن نزول

شأن نزول این آیه را در مورد جنگ احد دانسته‌اند و گفته‌اند که حکایت این بوده که در جنگ بدر هفتاد نفر از قریش کشته شدند و هفتاد نفر اسیر شدند؛ و با توجه به موقعیت مسلمانان و دشمن، و خطری که از جانب این اسرا در پیش بود، حکم اولیه آنان اعدام بود، لیکن انصار به رسول الله ص عرض کردند که یا رسول الله! اینها را به ما ببخش و آنها را اعدام نکن تا اینکه ما در عوض آنها فدیه و غرامت بگیریم. جبرئیل نازل شد و گفت: خداوند برای آنان مباح فرمود که از اینها فدیه و غرامت بگیرند و رهایشان کنند، به این شرط که در سال آینده به تعدادی که اینان فدیه گرفتند و رها کردند، از اینان شهید شود. رسول الله ص آنان را از این شرط آگاه کرد؛ آنان گفتند: قبول داریم؛ امسال از آنان فدیه و غرامت می‌گیریم و وضعیت خود را تقویت می‌کنیم و در ازایش در سال آینده هفتاد نفر از ما شهید می‌شویم و به بهشت می‌رویم. بدین ترتیب از آنان غرامت گرفتند و آنان را رها کردند؛ و چون جنگ احد پیش آمد و هفتاد نفر از اصحاب رسول الله ص شهید شدند گفتند: یا رسول الله! این چه چیزی بود که به ما اصابت کرد در حالی که شما وعده پیروزی داده بودی؟ پس خداوند نازل فرمود: « آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید - با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید - گفتید  که این از کجا بود؟! بگو: آن از نزد خودتان بود» به ازای شرطی که در جنگ بدر پذیرفتید.

تفسیر القمی، ج‏1، ص126[1] و ص270[2]؛ الخرائج و الجرائح، ج‏1، ص147-148[3] و اسباب نزول القرآن (واحدی)، ص132[4]

حدیث

1) از امام صادق ع درباره این سخن خداوند که می‌فرماید «آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید - با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید» روایت شده است که فرمودند:

مسلمانان در جنگ بدر به 140 نفر مصیبت رساندند؛ هفتاد نفر را کشتند و هفتاد نفر را اسیر کردند؛ اما وقتی جنگ احد رخ داد به هفتاد نفر از مسلمانان مصیبت رسید، پس بدین سبب غمگین شدند؛ پس خداوند تبارک و تعالی نازل فرمود «آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید - با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید»

تفسیر العیاشی، ج‏1، ص205

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی قَوْلِ اللَّهِ «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها» قَالَ:

فَانَ الْمُسْلِمُونَ قَدْ أَصَابُوا بِبَدْرٍ مِائَةً وَ أَرْبَعِینَ رَجُلًا قَتَلُوا سَبْعِینَ رَجُلًا وَ أَسَرُوا سَبْعِینَ فَلَمَّا کَانَ یَوْمُ أُحُدٍ أُصِیبَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ سَبْعُونَ رَجُلًا قَالَ فَاغْتَمُّوا بِذَلِکَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها.

 

2) از امام باقر ع در ذیل این آیه که می‌فرماید «آیا چنین نیست که آنگاه که مصیبتی به شما رسید - با اینکه دوبرابر آن را [به دشمنتان] رسانده بودید - گفتید  که این از کجا بود؟! بگو: آن از نزد خودتان بود» روایت شده که فرمودند:

به خاطر معصیتتان بود که رسید آنچه به شما رسید.

تفسیر القمی، ج‏1، ص122

وَ فِی رِوَایَةِ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع ...:

وَ أَمَّا قَوْلُهُ «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ» یَقُولُ بِمَعْصِیَتِکُمْ أَصَابَکُمْ مَا أَصَابَکُمْ.

 

3) از امام صادق ع روایت شده است:

کسی که هنگام بروز مصیبت «استرجاع» [=گفتن انا لله و انا الیه راجعون] به وی الهام شود، بهشت بر او واجب شده است.

ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص198

أَبِی ره قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ سَیْفٍ عَنْ أَخِیهِ عَنْ أَبِیهِ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

مَنْ أُلْهِمَ الِاسْتِرْجَاعَ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.

 

4) از امام صادق ع روایت شده است:

همگامی که خداوند خیر بنده‌ای را بخواهد به عقوبت کردن او در دنیا تعجیل نماید و هنگامی که برای بنده‌ای بد بخواهد گناهانش را نگه می‌دارد تا روز قیامت تمام و کمال برایش حساب کند.

الکافی، ج‏2، ص445

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ السَّرِیِّ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

إِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْدٍ خَیْراً عَجَّلَ لَهُ عُقُوبَتَهُ فِی الدُّنْیَا وَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ سُوءاً أَمْسَکَ عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ حَتَّى یُوَافِیَ بِهَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ.

تدبر

1) «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها»

اگر به مومنان از جانب دشمنان مصیبتی می‌رسد این گونه نیست که به خود آن دشمنان مصیبتی نرسیده باشد.

ثمره اخلاقی-اجتماعی

اینکه همواره مشکلات خود را ببینیم و وضعیت خوب دیگران - بویژه دشمنان خدا را - روشی است که شیطان برای ناامید کردن و ترساندن انسانها در پیش گرفته است: «إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَه‏» (‌آل عمران/175)

در مقابل خداوند هشدار می‌دهد که اگر در مسیر دینداری سختی و مصیبتی به شما رسید ببینید که دشمنان شما هم به چه سختی‌هایی افتادند؛ و به علاوه که این تفاوت هست که شما در ازای سختی‌تان به پاداشی از جانب خداوند امید دارید؛ در حالی که آن بیچاره‌ها سختی می‌کشند و سودی هم از این سختی‌شان نخواهند برد: «إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا یَرْجُون: اگر دردی کشیدید آنان هم دردی کشیدند همان طور که شما درد کشیدید؛ ولی شما از خداوند چیزی را امید دارید که آنان امیدش را ندارند.‏» (نساء/104)

تاملی با خویش

آیا ما در بازگو کردنِ آنچه در زندگی و پیرامونمان رخ می‌دهد سبک الهی را در پیش گرفته‌ایم یا سبک شیطان را؟

آیا موضوع گفتگوهای ما درباره اوضاع زندگی را دیدن نیمه خالی لیوان، پر کرده، یا دیدن نیمه پُرِ آن؟

 

2) «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ ... قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ»

ای کسانی که مومن‌اید؛ اگر مصیبتی به شما هم برسد، تعجب نکنید و انتظار نداشته باشید که حالا که مومن شده‌اید اگر کار بدی کردید خداوند مانع رسیدن آثار بدِ کارتان به شما شود.

شما مومن نشده‌اید که از زیر بار مسئولیت و نتیجه کارهایتان فرار کنید.[5]

اگر مصیبتی به شما می‌رسد ثمره کار خودتان است.

بله، خداوند قادر است که نگذارد که هیچ مصیبتی به شما برسد؛ اما چون چنین قدرتی دارد قرار نیست روال عالم را به هم بریزد.

بگذریم که خیلی از اوقات، این مصیبت در دنیا به شما می‌رسد که در آخرت سبکبال باشید. (حدیث4)

 

3) «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها»

هنگام قضاوت، تلخى‏ها و شیرینى‏ها را با هم در نظر بگیرید. تنها شکست احد را نبینید، پیروزى بدر را هم یاد کنید. (تفسیر نور، ج‏2، ص192)

 

4) «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا؟»

مومنان همه در یک رده نیستند؛ ایمانشان قوی و ضعیف دارد؛

برخی مومنان چنان‌اند که وقتی مصیبت به آنان می‌رسد همین مصیبت نیز آنان را به یاد خدا می‌اندازد و نگاه توحیدی‌شان تقویت می‌شود و و به ضعف خود پی می‌برند و همه عالم را از خدا می‌بینند (الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون‏؛ بقره/156) و لذا با همین مصیبت دیدن بهشت بر آنان واجب می‌شود (حدیث3)؛

برخی هم تا مصیبتی به آنها می‌رسد دادشان بلند می‌شود که این از کجا آمد؟!

 

5) «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ ... قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ»

شأن نزول این آیه را جنگ احد دانسته‌اند. فرموده آن امری که این مصیبت کشته شدن بسیاری از شما را رقم زد، از جانب خودتان بود، یعنی این مصیبت به خاطر این بود که:

الف. خودتان قبلا در جنگ بدر به آزاد کردن اسیران جنگی در ازای دریافت غرامت رضایت دادید و این ثمره آن کارتان بود. (شأن نزول؛ و نیز از امام علی ع و امام باقر ع، به نقل از مجمع البیان، ج2، ص877؛ المیزان، ج4، ص59)

ب. از دستورات پیامبر ص سرپیچی کردید و وحدت کلمه‌تان را از دست دادید: تیراندازانتان دستور پیامبر ص را که در آن تنگه بمانند و به هیچ عنوان از آنجا پایین نیایند را رعایت نکردند؛ و بقیه هم دستور ماندن و مقاومت کردن را اطاعت نکرده و از میدان جنگ فرار کردند. (مجمع البیان، ج2، ص877؛ المیزان، ج4، ص59)

ج. پیشنهاد پیامبر ص برای اینکه در مدینه بمانید و با دشمن بجنگید را نپذیرفتید و مغرور شدید. (قتاده و ربیع، به نقل از مجمع البیان، ج2، ص877)

د. ...

 

6) «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ ... قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ»

در جستجوى عوامل شکست، ابتدا به سراغ عوامل درونى و روحى و فکرى خود بروید، سپس عوامل دیگر را پیگیرى کنید. (تفسیر نور، ج‏2، ص192)

 

7) «إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ»

مقصود از عبارت «خداوند بر هر کاری تواناست» در پایان این آیه چیست؟

الف. اگرچه خداوند اکنون اجازه داد که شما متحمل شکست شوید، همچنان بر نصرت و یاری شما تواناست. (مجمع البیان، ج2، ص877)

ب. این مصیبت را از دست خود کشیدید که نافرمانى کردید، نه آن که خدا قادر بر نصرت شما نبود؛ که او بر هر چیز توانا است. (ترجمه المیزان، ج4، ص90)

ج. خداوند قادر است که نگذارد که هیچ مصیبتی به شما برسد؛ اما چون چنین قدرتی دارد قرار نیست روال عالم را به هم بریزد. (تدبر2)

د. خداوند بر هر چیزى قادر است، ولى ما باید شرایط لازم و لیاقت بهره‏بردارى را به دست آوریم. (تفسیر نور، ج‏2، ص192)

ه. ...

 

 


[1] . فَلَمَّا دَخَلُوا الْمَدِینَةَ قَالَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ ص مَا هَذَا الَّذِی أَصَابَنَا قَدْ کُنْتَ تَعِدُنَا النَّصْرَ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ وَ ذَلِکَ لِأَنَّ یَوْمَ بَدْرٍ قُتِلَ مِنْ قُرَیْشٍ سَبْعُونَ وَ أُسِرَ مِنْهُمْ سَبْعُونَ وَ کَانَ الْحُکْمُ فِی الْأُسَارَى الْقَتْلَ، فَقَامَتِ الْأَنْصَارُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ هَبْهُمْ لَنَا وَ لَا تَقْتُلْهُمْ حَتَّى نُفَادِیَهُمْ، فَنَزَلَ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَبَاحَ لَهُمُ الْفِدَاءَ أَنْ یَأْخُذُوا مِنْ هَؤُلَاءِ وَ یُطْلِقُوهُمْ، عَلَى أَنْ یُسْتَشْهَدَ مِنْهُمْ فِی عَامٍ قَابِلٍ بِقَدْرِ مَنْ یَأْخُذُوا مِنْهُ الْفِدَاءَ مِنْ هَؤُلَاءِ، فَأَخْبَرَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص بِهَذَا الشَّرْطِ، فَقَالُوا قَدْ رَضِینَا بِهِ نَأْخُذُ الْعَامَ الْفِدَاءَ مِنْ هَؤُلَاءِ نَتَقَوَّى بِهِ وَ یُقْتَلُ مِنَّا فِی عَامٍ قَابِلٍ بِعَدَدِ مَا نَأْخُذُ مِنْهُمُ الْفِدَاءَ وَ نَدْخُلُ الْجَنَّةَ، فَأَخَذُوا مِنْهُمُ الْفِدَاءَ وَ أَطْلَقُوهُمْ، فَلَمَّا کَانَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ هُوَ یَوْمُ أُحُدٍ قُتِلَ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ سَبْعُونَ، فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذَا الَّذِی أَصَابَنَا وَ قَدْ کُنْتَ تَعِدُنَا بِالنَّصْرِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ «أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ» بِمَا اشْتَرَطْتُمْ یَوْمَ بَدْر.

[2] . خَافَتِ الْأَنْصَارُ أَنْ یَقْتُلَ الْأُسَارَى کُلَّهُمْ فَقَامُوا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ ص قَدْ قَتَلْنَا سَبْعِینَ وَ أَسَرْنَا سَبْعِینَ وَ هُمْ قَوْمُکَ وَ أُسَارَاکَ هَبْهُمْ لَنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ خُذْ مِنْهُمُ الْفِدَاءَ وَ أَطْلِقْهُمْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْرى‏ حَتَّى یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللَّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ لَوْ لا کِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمْ فِیما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ فَکُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالًا طَیِّباً فَأَطْلَقَ لَهُمْ أَنْ یَأْخُذُوا الْفِدَاءَ وَ یُطْلِقُوهُمْ وَ شَرَطَ أَنَّهُ یُقْتَلُ مِنْهُمْ فِی عَامٍ قَابِلٍ بِعَدَدِ مَنْ یَأْخُذُوا مِنْهُمُ الْفِدَاءَ فَرَضُوا مِنْهُ بِذَلِکَ فَلَمَّا کَانَ یَوْمُ أُحُدٍ قُتِلَ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص سَبْعُونَ رَجُلًا فَقَالَ مَنْ بَقِیَ مِنْ أَصْحَابِهِ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص مَا هَذَا الَّذِی أَصَابَنَا وَ قَدْ کُنْتَ تَعِدُنَا بِالنَّصْرِ! فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِمْ أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها بِبَدْرٍ قَتَلْتُمْ سَبْعِینَ وَ أَسَرْتُمْ سَبْعِینَ قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ بِمَا اشْتَرَطْتُمْ.

[3] . أَنَّهُ لَمَّا کَانَتْ وَقْعَةُ بَدْرٍ قَتَلَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ قُرَیْشٍ سَبْعِینَ رَجُلًا وَ أَسَرُوا مِنْهُمْ سَبْعِینَ فَحَکَمَ رَسُولُ اللَّهِ بِقَتْلِ الْأُسَارَى وَ حَرْقِ الْغَنَائِمِ.فَقَالَ جَمَاعَةٌ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ إِنَّ الْأُسَارَى هُمْ قَوْمُکَ وَ قَدْ قَتَلْنَا مِنْهُمْ سَبْعِینَ فَأَطْلِقْ لَنَا أَنْ نَأْخُذَ الْفِدَاءَ مِنَ الْأُسَارَى وَ الْغَنَائِمَ فَنَقْوَى‏  بِهَا عَلَى جِهَادِنَا. فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ یُقْتَلُ مِنْکُمْ فِی الْعَامِ الْمُقْبِلِ فِی مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ عَدَدُ الْأُسَارَى إِنْ لَمْ یَقْتُلُوا الْأُسَارَى وَ أَنْزَلَ اللَّهُ‏ ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْرى‏ حَتَّى یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللَّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ . فَلَمَّا کَانَ فِی الْعَامِ الْمُقْبِلِ وَ قُتِلَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ سَبْعُونَ عَدَدُ الْأُسَارَى قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ وَعَدْتَنَا النَّصْرَ فَمَا هَذَا الَّذِی وَقَعَ بِنَا وَ نَسُوا الشَّرْطَ بِبَدْرٍ. فَأَنْزَلَ اللَّهُ‏ أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها  یَعْنِی مَا کَانُوا أَصَابُوا مِنْ قُرَیْشٍ بِبَدْرٍ وَ قَبِلُوا الْفِدَاءَ مِنَ الْأُسَرَاءِ قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ‏ یَعْنِی بِالشَّرْطِ الَّذِی شَرَطُوهُ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنْ یُقْتَلَ مِنْهُمْ بِعَدَدِ الْأُسَارَى إِذَا هُوَ أَطْلَقَ لَهُمُ الْفِدَاءَ مِنْهُمْ وَ الْغَنَائِمَ فَکَانَ الْحَالُ فِی ذَلِکَ عَلَى حُکْمِ الشَّرْطِ.

[4] . قال ابن عباس: حدَّثنی عمر بن الخطاب قال: لما کان یوم أحد من العام المقبل عوقبوا بما صنعوا یوم بدر من أخذهم الفداء، فقتل منهم سبعون، و فر أصحاب رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و سلم، و کسرت رباعیته، و هشمت البَیْضة على رأسه، و سال الدم على وجهه، فأنزل اللَّه تعالى: أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ إلى قوله: قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ قال: بأخذکم الفداء.

همچنین در منابع اهل سنت از امیرالمومنین ع چنین روایت شده است:

و أخرج ابن ابى شیبة و الترمذی و حسنه و ابن جریر و ابن مردویه عن على قال جاء جبریل إلى النبی صلى الله علیه و سلم فقال یا محمد ان الله قد کره ما صنع قومک فی أخذهم الأسارى و قد أمرک ان تخیرهم بین أمرین اما ان یقدموا فتضرب أعناقهم و بین ان یأخذوا الفداء على ان یقتل منهم عدتهم فدعا رسول الله صلى الله علیه و سلم الناس فذکر ذلک لهم فقالوا یا رسول الله عشائرنا و إخواننا نأخذ فداءهم فنقوى به على قتال عدونا و یستشهد منا بعدتهم فلیس فی ذلک ما نکره فقتل منهم یوم أحد سبعون رجلا عدة أسارى اهل بدر. (الدر المنثور، ج‏2، ص93)

در شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج‏15، ص45 مطلب را از زبان واقدی چنین آورده است:

قال الواقدی فسارت قریش قافلة إلى مکة فدخلتها ظافرة فکان ما دخل على قلوبهم من السرور یومئذ نظیر ما دخل علیهم من الکئابة و الحزن یوم بدر و کان ما دخل‏ على قلوب المسلمین من الغیظ و الحزن یومئذ نظیر ما دخل علیهم من السرور و الجذل یوم بدر کما قال الله تعالى وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ» و قال سبحانه أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ» قال یعنی إنکم یوم بدر قتلتم من قریش سبعین و أسرتم سبعین و أما یوم أحد فقتل منکم سبعون و لم یؤسر منکم أحد فقد أصبتم قریشا بمثلی ما أصابوکم یوم أحد و قوله أَنَّى هذا أی کیف هذا و نحن موعودون بالنصر و نزول الملائکة و فینا نبی ینزل علیه الوحی من السماء فقال لهم فی الجواب هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ یعنی الرماة الذین خالفوا الأمر و عصوا الرسول و إنما کان النصر و نزول الملائکة مشروطا بالطاعة و إلا یعصى أمر الرسول‏.

[5] . آقای قرائتی نزدیک به این مضمون را چنین بیان می‌کند:

گمان نکنید که تنها مسلمان بودن براى پیروزى کافى است، تا در هر شکستى کلمه‏ى «چرا و چطور» را بکار ببرید، بلکه علاوه بر ایمان، رعایت اصول و قوانین نظامى و سنّت‏هاى الهى لازم است. (تفسیر نور، ج‏2، ص192)