سفارش تبلیغ
صبا ویژن

673) سوره کهف (18) آیه91 کَذلِکَ وَ قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَیْه

بسم الله الرحمن الرحیم

673) سوره کهف (18) آیه91 

  کَذلِکَ وَ قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَیْهِ خُبْراً

ترجمه

این گونه بود؛ و به‌تحقیق بدانچه نزد او بود، احاطه علمی داشتیم.

نکات ادبی

«خُبْراً»

قبلا بیان شد که درباره ماده «خبر» برخی بر این باورند که در اصل در دو معنی به کار می‌رود یکی در معنای علم و دیگری در معنای نرمی و سستی، چنانکه به کشاورزی که زمین را شخم می‌زند هم «خبیر» گویند چون زمین را نرم و آماده رویش گیاه می‌کند، اما اغلب این دو معنا را به یک معنا برگردانده و گفته‌اند علمی است که با اطلاع و احاطه دقیق باشد و به کنه معلومات پی ببرد؛ و کشاورز شخم‌زننده را هم از این جهت خبیر گفته‌اند که به زوایای پنهان مزرعه‌اش کاملا احاطه دارد و هنگام کار همه چیز را تحت نظر قرار می‌دهد.

بدین ترتیب، «خَبَر» را به معنای وسیله اطلاع  و رسیدن به علم دانسته‌اند: «سَآتیکُمْ مِنْها بِخَبَرٍ؛ نمل/7) به معنای این است که بتوانم علم و اطلاعی در این زمینه پیدا کنم؛ «خُبْر» و «خِبْرَةً» مصدر این ماده و به معنای خبردار شدن است؛

جلسه 524 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-34/

«قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَیْهِ خُبْراً»

به لحاظ نحوی، «خُبْراً» را می‌توان مفعول مطلق گرفت، نایب از مصدری که مترادف آن است (احاطه، به معنای خبردار شدن است) یعنی احاطه داشتیم چه آگاهی‌ای! (اعراب القران (نحاس) ج2،‌ص301؛ الجدول فى اعراب القرآن، ج‏15، ص225)

می‌توان آن را مفعول به گرفت: «به خبر او احاطه داشتیم»  (اعراب القرآن الکریم، ج‏2، ص232؛ الجدول فى اعراب القرآن، ج‏15، ص249)

می‌تواند تمییز باشد، تمییزی که از حالت فاعل به این حالت متحول شده است در واقع در اصل چنین بوده «احاط بما لدیه خبری» (الکشاف، ج‏2، ص734؛ اعراب القرآن و بیانه، ج‏5، ص632)

و می‌تواند تمییز باشد برای «احطنا»: احاطه ما احاطه‌ای از حیث خبر و آگاهی بود، ما احاطه علمی داشتیم؛

و می‌تواند تمییز باشد برای «ما لدیه»: ما بدانچه از آگاهی نزد او بود احاطه داشتیم.

حدیث

1) امیرالمومنین ع در یکی از خطبه‌های خود در معرفی خداوند فرمودند:

و چیزی از علم او غایب نشود که او فقط از حیثیتی بدان علم پیدا کند؛

التوحید (للصدوق)، ص69

حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سَعِیدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْعَدَوِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْهَیْثَمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الرُّمَّانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا عَنْ أَبِیهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع قَالَ: خَطَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع النَّاسَ فِی مَسْجِدِ الْکُوفَةِ فَقَالَ:

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی... وَ لَمْ یَغِبْ عَنْ عِلْمِهِ شَیْ‏ءٌ فَیُعْلَمَ بِحَیْثِیَّة


2) از امام صادق ع از پدرشان روایت شده است:

همانا خداوند متعال یک علم خاص دارد و یک علم عام؛ اما علم خاص، علمی است که فرشتگان مقرب و پیامبران مرسَلش را هم از آن آگاه نکرده است؛ اما علم عام او همان علمی است که فرشتگان مقرب و پیامبران مرسل‌اش را بدان آگاه کرده و از رسول الله ص به ما رسیده است.

التوحید (للصدوق)، ص138

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى عِلْماً خَاصّاً وَ عِلْماً عَامّاً فَأَمَّا الْعِلْمُ الْخَاصُّ فَالْعِلْمُ الَّذِی لَمْ یُطْلِعْ عَلَیْهِ مَلَائِکَتَهُ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَاءَهُ الْمُرْسَلِینَ وَ أَمَّا عِلْمُهُ الْعَامُّ فَإِنَّهُ عِلْمُهُ الَّذِی أَطْلَعَ عَلَیْهِ مَلَائِکَتَهُ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَاءَهُ الْمُرْسَلِینَ وَ قَدْ وَقَعَ إِلَیْنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص.


3) صفوان می‌گوید: خدمت امام کاظم ع نامه‌ای نوشتم و در آن دعا کرده بودم که «حمد برای خداست تا انتهای علمش»

در پاسخ من نوشتند: هرگز نگو «تا انتهای علمش» چرا که علم او انتها ندارد؛ بلکه بگو: تا نهایت رضایتش.

الکافی، ج‏1، ص107؛ التوحید (للصدوق)، ص134[1]؛ تحف‌العقول، ص408

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنِ الْکَاهِلِیِّ قَالَ:

کَتَبْتُ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ ع فِی دُعَاءٍ «الْحَمْدُ لِلَّهِ مُنْتَهَى عِلْمِهِ»

فَکَتَبَ إِلَیَّ: لَا تَقُولَنَّ مُنْتَهَى عِلْمِهِ فَلَیْسَ لِعِلْمِهِ مُنْتَهًى وَ لَکِنْ قُلْ مُنْتَهَى رِضَاهُ.[2]

تدبر

1) «کَذلِکَ وَ قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَیْهِ خُبْراً»

مقصود از «کذلک: همین طور» چیست؟

الف. تاکیدی است بر وصفی از آن قوم که در آیه قبل گذشت (اینکه به غیر از خورشید پوششی نداشتند)؛ یعنی «آری، این چنین بودند». (المیزان، ج13، ص363)

ب. شبیه آن اختیاری که در مورد ساکنان محل غروب خورشید به تو دادیم، و اوامری که در آنجا صادر کردی، در مورد ساکنان محل طلوع آفتاب هم برقرار است. (مجمع البیان، ج‏6، ص759؛ تفسیر صافی، ج3، ص262؛ تفسیر کنز الدقائق، ج‏8، ص150)

ج. همان طور که برای رسیدن به محل غروب خورشید سببی را در پیش گرفت، برای رسیدن به محل طلوع خورشید نیز. (مجمع البیان، ج‏6، ص759)

د. حال و روز ذوالقرنین در مقام رفیع و سلطنت گسترده‌ای که داشت این‌چنین بود. (تفسیر صافی، ج3، ص262؛ تفسیر کنز الدقائق، ج‏8، ص150)

ه. ...


2) «وَ قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَیْهِ خُبْراً»

می‌فرماید: بدانچه نزد او بود، احاطه علمی داشتیم.

چه چیزی نزد او بود که خداوند از احاطه علمی خود بدان سخن می‌گوید؟ و چرا خداوند چنین تعبیری را به کار برد؟

الف. مقصود عِدّه و عُدّه و لشکریان و کارهایی است که در این مسیر انجام داد (مجمع البیان، ج‏6، ص759) و با تعبیر «ما لدیه» می خواهد اشاره کند به اینکه خداوند از کارها و برنامه او راضی بود؛ و در واقع تعبیری کنایه‌ای است شبیه اینکه در مورد کشتی نوح فرمود «آن را به وحی ما و زیر نظر ما بساز» (هود/37) و نظایر آن. (المیزان، ج13، ص363)

ب. می‌خواهد به عظمت کار او اشاره کند که اشاره است به لشکریان و آیات الهی که به او داده شده بود؛ ویا علم به ظاهر و باطن کارهایی که وی انجام داد؛ و می‌خواهد بگوید که اینها بقدری زیاد بود که تنها خدا به همه آنها علم داشت. (تفسیر الصافی، ج‏3، ص262؛ تفسیر کنز الدقائق، ج‏8، ص150)

ج. مقصود علم به صلاحیت وی در استفاده از امکاناتی است که خداوند به او داده است؛ یعنی ما قبل از اینکه این مکنت و اسباب را به او بدهیم به همه کارهایی که می‌خواست بکند علم داشتیم و از ما مخفی نبود؛ [و بدین جهت بود که به او اینها را دادیم] (مجمع البیان، ج‏6، ص759)

د. ممکن است که اشاره باشد به سختی‌های فراوانی که وی در این مسیر متحمل شده است، که بگوید اینها در علم خداوند محفوظ است و بر خدا مخفی نمی‌ماند. (به نقل المیزان، ج13، ص363)

ه. ...


3) «کَذلِکَ وَ قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَیْهِ خُبْراً»

این تعبیر که در اینجا به کار رفت درست نقطه مقابل تعبیری است که در آیه 68 گذشت که خضر به حضرت موسی ع فرمود: «وَ کَیْفَ تَصْبِرُ عَلى‏ ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرا: و چگونه شکیبایی ورزی بر چیزی که بدان احاطه علمی نداری؟»

جلسه 649 http://yekaye.ir/al-kahf-18-68/

شاید با این شباهت می‌خواهد ذهن را متوجه شباهت‌های این دو واقعه کند؛ یعنی همان خدایی که در اقدامات خضر ظرایفی قرار داده بود که حتی حضرت موسی ع از درک آن عاجز بود؛ همان خدا با همان احاطه علمی ذوالقرنین را روانه شرق و غرب عالم و انجام این اموری کرد که درکش برای شما دشوار است.


[1] . سند مرحوم صدوق متفاوت است و عبارت «فلیس لعلمه منتی»‌را ندارد: أَبِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ رَحِمَهُمَا اللَّهُ قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ وَ أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ جَمِیعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ صَفْوَانَ.

همچنین در الأصول الستة عشر، ص345 از قول امام صادق ع هم شبیه به این آمده است:

حَدَّثَنِی أَبُو عَلِیٍّ الْقَطَّانُ، قَالَ: سَمِعَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ وَ أَنَا أَقُولُ: وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ مُنْتَهَى عِلْمِهِ، فَقَالَ لِی: لَا تَقُلْ هَکَذَا؛ فَإِنَّهُ لَیْسَ لِعِلْمِ اللَّهِ مُنْتَهًى.

[2] . این روایات هم روایاتی است که درباره ذوالقرنین و پایان شرق و غرب آمده که چه‌بسا ناظر به ملکوت زمین باشد و از آن مواردی است که ما فعلا به آنها علم نداریم:

جبرئیل بن أحمد عن موسی بن جعفر رفعه إلی أبی عبد الله ع قال‏ إن ذا القرنین عمل صندوقا من قواریر ثم حمل فی مسیره ما شاء الله، ثم رکب البحر فلما انتهی إلی موضع منه قال لأصحابه: دلونی فإذا حرکت الحبل فأخرجونی فإن لم أحرک الحبل فأرسلونی إلی آخره، فأرسلوه فی البحر و أرسلوا الحبل مسیرة أربعین یوما، فإذا ضارب یضرب جنب الصندوق، و یقول: یا ذا القرنین أین ترید قال: أرید أن أنظر إلی ملک ربی فی البحر کما رأیته فی البر، فقال: یا ذا القرنین إن هذا الموضع الذی أنت فیه مر فیه نوح زمان الطوفان فسقط منه قدوم‏  فهو یهوی فی قعر البحر إلی الساعة لم یبلغ قعره، فلما سمع ذو القرنین ذلک حرک الحبل و خرج‏. (تفسیر العیاشی، ج‏2، ص349-350)

عن جمیل بن دراج عن أبی عبد الله ع قال‏ سألته عن الزلزلة فقال: أخبرنی أبی عن أبیه عن آبائه قال: قال رسول الله ع: إن ذا القرنین لما انتهی إلی السد جاوزه فدخل الظلمة، فإذا هو بملک طوله خمس مائة ذراع، فقال له الملک: یا ذا القرنین أ ما کان خلفک مسلک فقال له ذو القرنین: و من أنت قال: أنا ملک من ملائکة الرحمن موکل بهذا الجبل، و لیس من جبل خلقه الله إلا و له عرق إلی هذا الجبل، فإذا أراد الله أن یزلزل مدینة أوحی إلی ربی فزلزلتها. (تفسیر العیاشی، ج‏2، ص350)

و نیز روایات زیر که در بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج‏1، ص490-493 آمده است:

1- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ بَلْدَةً خَلْفَ الْمَغْرِبِ یُقَالُ لَهَا جَابَلْقَا وَ فِی جَابَلْقَا سَبْعُونَ أَلْفَ أُمَّةٍ لَیْسَ مِنْهَا أُمَّةٌ إِلَّا مِثْلَ هَذِهِ الْأُمَّةِ فَمَا عَصَوُا اللَّهَ طَرْفَةَ عَیْنٍ فَمَا یَعْمَلُونَ عَمَلًا وَ لَا یَقُولُونَ قَوْلًا إِلَّا الدُّعَاءَ عَلَى الْأَوَّلَیْنِ وَ الْبَرَاءَةَ مِنْهُمَا وَ الْوَلَایَةَ لِأَهْلِ بَیْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص.

3- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُوسَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَى الْخَشَّابِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ کَثِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ مِنْ وَرَاءِ عَیْنِ شَمْسِکُمْ هَذِهِ أَرْبَعِینَ عَیْنَ شَمْسٍ فِیهَا خَلْقٌ کَثِیرٌ وَ إِنَّ مِنْ وَرَاءِ قَمَرِکُمْ أَرْبَعِینَ قَمَراً فِیهَا خَلْقٌ کَثِیرٌ لَا یَدْرُونَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ أَمْ لَمْ یَخْلُقْهُ أُلْهِمُوا إِلْهَاماً لَعْنَةَ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ.

4- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ بِسْطَامٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ حَدَّثَنِی عُمَرُ بْنُ یَزِیدَ عَنْ هِشَامٍ الْجَوَالِیقِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ مَدِینَةً خَلْفَ الْبَحْرِ سَعَتُهَا مَسِیرَةَ أَرْبَعِینَ یَوْماً فِیهَا قَوْمٌ لَمْ یَعْصُوا اللَّهَ قَطُّ وَ لَا یَعْرِفُونَ إِبْلِیسَ وَ لَا یَعْلَمُونَ خَلْقَ إِبْلِیسَ نَلْقَاهُمْ فِی کُلِّ حِینٍ فَیَسْأَلُونَّا عَمَّا یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ وَ یَسْأَلُونَّا الدُّعَاءَ فَنُعَلِّمُهُمْ وَ یَسْأَلُونَّا عَنْ قَائِمِنَا حَتَّى یَظْهَرَ وَ فِیهِمْ عِبَادَةٌ وَ اجْتِهَادٌ شَدِیدٌ وَ لِمَدِینَتِهِمْ أَبْوَابٌ مَا بَیْنَ الْمِصْرَاعِ إِلَى الْمِصْرَاعِ مِائَةُ فَرْسَخٍ لَهُمْ تَقْدِیسٌ وَ اجْتِهَادٌ شَدِیدٌ لَوْ رَأَیْتُمُوهُمْ لَاحْتَقَرْتُمْ عَمَلَکُمْ یُصَلِّی الرَّجُلُ مِنْهُمْ شَهْراً لَا یَرْفَعُ رَأْسَهُ مِنْ سُجُودِهِ طَعَامُهُمُ التَّسْبِیحُ وَ لِبَاسُهُمُ الْوَرَقُ‏  وَ وُجُوهُهُمْ مُشْرِقَةٌ بِالنُّورِ إِذَا رَأَوْا مِنَّا وَاحِداً لَحَسُوهُ وَ اجْتَمَعُوا إِلَیْهِ وَ أَخَذُوا مِنْ أَثَرِهِ‏  إِلَى الْأَرْضِ یَتَبَرَّکُونَ بِهِ لَهُمْ دَوِیٌّ إِذَا صَلُّوا أَشَدَّ مِنْ دَوِیِّ الرِّیحِ الْعَاصِفِ فِیهِمْ جَمَاعَةٌ لَمْ یَضَعُوا السِّلَاحَ مُنْذُ کَانُوا یَنْتَظِرُونَ قَائِمَنَا یَدْعُونَ أَنْ یُرِیَهُمْ إِیَّاهُ وَ عُمُرُ أَحَدِهِمْ أَلْفُ سَنَةٍ إِذَا رَأَیْتَهُمْ رَأَیْتَ الْخُشُوعَ وَ الِاسْتِکَانَةَ وَ طَلَبَ مَا یُقَرِّبُهُمْ إِلَیْهِ إِذَا حُبِسْنَا  ظَنُّوا أَنَّ ذَلِکَ مِنْ سَخَطٍ یَتَعَاهَدُونَ سَاعَةً  الَّتِی نَأْتِیهِمْ فِیهَا لا یَسْأَمُونَ‏ وَ لا یَفْتُرُونَ‏ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ کَمَا عَلَّمْنَاهُمْ وَ إِنَّ فِیمَا نُعَلِّمُهُمْ مَا لَوْ تُلِیَ عَلَى النَّاسِ لَکَفَرُوا بِهِ وَ لَأَنْکَرُوهُ یَسْأَلُونَنَا عَنِ الشَّیْ‏ءِ إِذَا وَرَدَ عَلَیْهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ فَإِذَا أَخْبَرْنَاهُمْ بِهِ انْشَرَحَتْ صُدُورُهُمْ لِمَا یَسْمَعُونَ مِنَّا وَ یَسْأَلُوا  اللَّهَ طُولَ الْبَقَاءِ وَ أَنْ لَا یَفْقِدُونَا وَ یَعْلَمُونَ أَنَّ الْمِنَّةَ مِنَ اللَّهِ عَلَیْهِمْ فِیمَا نُعَلِّمُهُمِّ عَظِیمَةٌ وَ لَهُمْ خَرْجَةٌ مَعَ الْإِمَامِ إِذَا قَامُوا یَسْبِقُونَ فِیهَا أَصْحَابَ السِّلَاحِ مِنْهُمْ وَ یَدْعُونَ اللَّهَ أَنْ یَجْعَلَهُمْ مِمَّنْ یَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِهِمْ فِیهِمْ کُهُولٌ وَ شَبَّانٌ وَ إِذَا رَأَى شَابٌّ مِنْهُمُ الْکَهْلَ جَلَسَ بَیْنَ یَدَیْهِ جِلْسَةَ الْعَبْدِ لَا یَقُومُ حَتَّى یَأْمُرَهُ لَهُمْ طَرِیقٌ هُمْ أَعْلَمُ بِهِ مِنَ الْخَلْقِ إِلَى حَیْثُ یُرِیدُ الْإِمَامُ فَإِذَا أَمَرَهُمُ الْإِمَامُ بِأَمْرٍ قَامُوا أَبَداً حَتَّى یَکُونَ هُوَ الَّذِی یَأْمُرُهُمْ بِغَیْرِهِ لَوْ أَنَّهُمْ وَرَدُوا عَلَى مَا بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ مِنَ الْخَلْقِ لَأَفْنَوْهُمْ فِی سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ لَا یَخْتَلُّ الْحَدِیدُ فِیهِمْ وَ لَهُمْ سُیُوفٌ مِنْ حَدِیدٍ غَیْرِ هَذَا الْحَدِیدِ لَوْ ضَرَبَ أَحَدُهُمْ بِسَیْفِهِ جَبَلًا لَقَدَّهُ حَتَّى یَفْصِلَهُ یَغْزُو بِهِمُ الْإِمَامُ الْهِنْدَ وَ الدَّیْلَمَ وَ الکرک [الْکُرْدَ] وَ التُّرْکَ وَ الرُّومَ وَ بَرْبَرَ وَ مَا بَیْنَ جَابَرْسَا  إِلَى جَابَلْقَا وَ هُمَا مَدِینَتَانِ وَاحِدَةٌ بِالْمَشْرِقِ وَ أُخْرَى بِالْمَغْرِبِ لَا یَأْتُونَ عَلَى أَهْلِ دِینٍ إِلَّا دَعَوْهُمْ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى الْإِسْلَامِ وَ إِلَى الْإِقْرَارِ بِمُحَمَّدٍ ص وَ مَنْ لَمْ یُسْلِمْ قَتَلُوهُ حَتَّى لَا یَبْقَى بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَا دُونَ الْجَبَلِ أَحَدٌ إِلَّا أَقَرَّ.

5- حَدَّثَنَا سَلَمَةُ بْنُ الْخَطَّابِ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ سَمَاعَةَ یَرْفَعُهُ إِلَى الْحَسَنِ وَ أَبِی الْجَارُودِ وَ ذَکَرَاهُ عَنِ ابْنِ سَعِیدٍ الْهَمْدَانِیِّ قَالَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ع‏ إِنَّ لِلَّهِ مَدِینَةً فِی الْمَشْرِقِ وَ مَدِینَةً فِی الْمَغْرِبِ عَلَى کُلِّ وَاحِدٍ سُوَرٌ مِنْ حَدِیدٍ فِی کُلِّ سُوَرٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مِصْرَاعٍ یَدْخُلُ مِنْ کُلِّ مِصْرَاعٍ سَبْعُونَ أَلْفَ لُغَةِ آدَمِیٍّ لَیْسَ مِنْهَا لُغَةٌ إِلَّا مُخَالِفُ الْأُخْرَى وَ مَا فِیهَا لُغَةٌ إِلَّا وَ قَدْ عَلِمْنَاهَا وَ مَا فِیهِمَا وَ مَا بَیْنَهُمَا ابْنُ نَبِیٍّ غَیْرِی وَ غَیْرُ أَخِی وَ أَنَا الْحُجَّةُ عَلَیْهِمْ.

8- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ عَنْ أَبِی یَحْیَى الْوَاسِطِیِّ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَجْلَانَ أَبِی صَالِحٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قُبَّةِ آدَمَ فَقُلْتُ لَهُ هَذِهِ قُبَّةُ آدَمَ فَقَالَ نَعَمْ وَ لِلَّهِ قِبَابٌ کَثِیرَةٌ أَمَا إِنَّ خَلْفَ مَغْرِبِکُمْ هَذَا تِسْعَةً وَ ثَلَاثِینَ مَغْرِباً أَرْضاً بَیْضَاءَ وَ مَمْلُوَّةٌ خَلْقاً یَسْتَضِیئُونَ بِنُورِنَا لَمْ یَعْصُوا اللَّهَ طَرْفَةَ عَیْنٍ لَا یَدْرُونَ أَ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ أَمْ لَمْ یَخْلُقْهُ یَبْرَءُونَ‏  مِنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ قِیلَ لَهُ کَیْفَ هَذَا یَتَبَرَّءُونَ مِنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ وَ هُمْ لَا یَدْرُونَ أَ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ أَمْ لَمْ یَخْلُقْهُ فَقَالَ لِلسَّائِلِ أَ تَعْرِفُ إِبْلِیسَ قَالَ لَا إِلَّا بِالْخَبَرِ قَالَ فَأُمِرْتَ بِاللَّعْنَةِ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَکَذَلِکَ أُمِرَ هَؤُلَاءِ.

9- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ‏ إِنَّ مِنْ وَرَاءِ هَذِهِ أَرْبَعِینَ عَیْنَ شَمْسٍ مَا بَیْنَ شَمْسٍ إِلَى شَمْسٍ أَرْبَعُونَ عَاماً فِیهَا خَلْقٌ کَثِیرٌ مَا یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ أَوْ لَمْ یَخْلُقْهُ وَ إِنَّ مِنْ وَرَاءِ قَمَرِکُمْ هَذَا أَرْبَعِینَ قَمَراً مَا بَیْنَ قَمَرٍ إِلَى قَمَرٍ مَسِیرَةَ أَرْبَعِینَ یَوْماً فِیهَا خَلْقٌ کَثِیرٌ مَا یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ أَوْ لَمْ یَخْلُقْهُ قَدْ أُلْهِمُوا کَمَا أُلْهِمَتِ النَّحْلُ لَعْنَةَ الْأَوَّلِ وَ الثَّانِی فِی کُلِّ وَقْتٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ قَدْ وُکِّلَ بِهِمْ مَلَائِکَةٌ مَتَى مَا لَمْ یَلْعَنُوهُمَا عُذِّبُوا.

11- وَ رَوَى یَعْقُوبُ بْنُ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ رِجَالِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ رَفَعَ‏  الْحَدِیثَ إِلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ مَدِینَتَیْنِ إِحْدَاهُمَا بِالْمَشْرِقِ وَ الْأُخْرَى بِالْمَغْرِبِ عَلَیْهِمَا سُورٌ  مِنْ حَدِیدٍ وَ عَلَى کُلِّ مَدِینَةٍ مِنْهُمَا سَبْعُونَ أَلْفَ أَلْفِ مِصْرَاعٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ فِیهَا سَبْعُونَ أَلْفَ أَلْفِ لُغَةٍ یَتَکَلَّمُ کُلٌّ لُغَةً بِخِلَافِ لُغَةِ صَاحِبِهِ وَ أَنَا أَعْرِفُ جَمِیعَ اللُّغَاتِ وَ مَا فِیهِمَا وَ مَا بَیْنَهُمَا وَ مَا عَلَیْهِمَا حُجَّةٌ غَیْرِی وَ غَیْرُ الْحُسَیْنِ ع أَخِی.

12- حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَصْفَهَانِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی سَعِیدٍ قَالَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍ‏ إِنْ لِلَّهِ مَدِینَةً بِالْمَشْرِقِ وَ مَدِینَةً بِالْمَغْرِبِ‏ عَلَى کُلِّ وَاحِدَةٍ سُورٌ مِنْ حَدِیدٍ فِی کُلِّ سُورٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مِصْرَاعٍ مِنْ ذَهَبٍ تَدْخُلُ مِنْ کُلِّ مِصْرَاعٍ سَبْعُونَ أَلْفَ لُغَةٍ آدَمِیَّینَ وَ لَیْسَ فِیهَا لُغَةٌ إِلَّا مُخَالِفٌ لِلْأُخْرَى وَ مَا مِنْهَا لُغَةٌ إِلَّا وَ قَدْ عَلِمْتُهَا وَ لَا فِیهِمَا وَ لَا بَیْنَهُمَا ابْنُ نَبِیٍّ غَیْرِی وَ غَیْرُ أَخِی وَ أَنَا الْحُجَّةُ لَهُمْ.