670) سوره کهف (18) آیه89 ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً
بسم الله الرحمن الرحیم
670) سوره کهف (18) آیه89
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً
ترجمه
سپس سببی [دیگر] را پی گرفت.
حدیث
1) جابر بن یزید جعفی میگوید که امام باقر ع به من فرمود: جابر! آیا تو مرکبی داری که سوارش شوی و تو را در یک روز از مشرق به مغرب برساند؟!
گفتم: یا اباجعفر! فدایت شوم! من کجا و چنین چیزی کجا؟!
فرمود: اما امیرالمومنین ع چنان بود؛ آیا سخن رسول الله ص را نشنیدهای که در مورد حضرت علی ع فرمود: به خدا سوگند که حتما به اسباب میرسی [= دست مییابی] و قطعا بر ابرها سوار میشوی!
الإختصاص، ص317؛ بصائر الدرجات، ج1، ص399
مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنِ الْمُنَخَّلِ بْنِ جَمِیلٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: یَا جَابِرُ أَ لَکَ حِمَارٌ یَسِیرُ بِکَ فَیَبْلُغُ بِکَ مِنَ الْمَشْرِقِ إِلَى الْمَغْرِبِ فِی یَوْمٍ وَاحِدٍ؟
فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ وَ أَنَّى لِی هَذَا؟
فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ ع: ذَاکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ أَ لَمْ تَسْمَعْ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی عَلِیٍّ ع وَ اللَّهِ لَتَبْلُغَنَّ الْأَسْبَابَ وَ اللَّهِ لَتَرْکَبَنَّ السَّحَاب.
2) از امیرالمومنین ع روایت شده است که:
خیر [= گزینه بهتر] را [از خدا] طلب کن؛ و خودت اختیار نکن؛ که چهبسیار کسان که امری را اختیار کردند که هلاکشان در آن بود.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص196
اسْتَخِرْ وَ لَا تَتَخَیَّرْ فَکَمْ مَنْ تَخَیَّرَ أَمْراً کَانَ هَلَاکُهُ فِیهِ.
3) از امیرالمومنین ع روایت شده است که:
کسی که بر خداوند توکل کند کارهای صعب و دشوار در برابرش رام شود؛ و اسباب بر او آسان شود؛ و در آسایش و کرامت جای گیرد.
تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص197
مَنْ تَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ ذَلَّتْ لَهُ الصِّعَابُ وَ تَسَهَّلَتْ عَلَیْهِ الْأَسْبَابُ وَ تَبَوَّأَ الْخَفْضَ وَ الْکَرَامَةَ.[1]
تدبر
1) «ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً»
خداوند در ابتدای حکایت ذوالقرنین فرمود ما به او اسباب هر چیزی را دادیم و او سببی را در پیش گرفت.
چرا این جمله را دوباره تکرار کرد؟
الف. خداوند خود واحد است اما نظام عالم را خداوند به طوری طراحی فرموده که هر کاری سبب و وسیلهای میخواهد متفاوت با وسیله دیگر. از این رو ابتدا فرمود «اسباب»ی به او دادیم و در ادامه میفرماید از سببی پیروی کرد و سپس از سببی دیگر پیروی کرد و سپس از سببی دیگر؛ نه اینکه تنها از یک سبب در همه موارد استفاده کند.
ب. میخواهد بر این تاکید کند که اگر ما به او سبب دادیم او هم کسی بود که در هر کارش از همان سبب مربوط به آن که ما برایش قرار داده بودیم پیروی کرد، نه اینکه بر اساس اسباب و عللی که خودش میپسندد، کارش را پیش ببرد.
ج. ...
2) «ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً»
وقتی در آیه84 فرمود که از هر چیزی سببی به او دادیم، بعدش فرمود «فَ» «أَتْبَعَ سَبَباً» اما این بار (و نیز در آیه 92) میفرماید «ثُمَّ ...». چرا؟
الف. در دفعه اول، میخواهد نشان دهد که او سببهایی را که خدا در اختیارش قرار داده پیروی کرد اما در ادامه میخواهد تاکید کند بر تعدد مراحل مختلفی که در مسیر ذوالقرنین پیش آمد.
ب. ...
[1] . این دو روایت هم در همان صفحه در همین راستاست:
مَنْ تَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ تَسَهَّلَتْ لَهُ الصِّعَاب.
مَنْ تَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ أَضَاءَتْ لَهُ الشُّبُهَاتُ وَ کُفِیَ الْمَئُونَاتِ وَ أَمِنَ التَّبِعَاتِ.