577) سوره لیل (92) آیه 17 وَ سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَی
بسم الله الرحمن الرحیم
577) سوره لیل (92) آیه 17
وَ سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَی
ترجمه
و آن تقواپیشه/تقواپیشهترین از آن [آتش] دور داشته شود؛
حدیث
درباره حقیقت تقوی احادیث جلسه 284 بویژه احادیث 2 و 4 و 5 قابل توجه است که مجددا تکرار نمیشود. (حدیث1) http://yekaye.ir/al-hegr-15-45/
1) در جلسه575 حدیثی از امام صادق ع در تاویل آیات این سوره گذشت. (حدیث1)
در ادامهاش فرمودهاند:
«آن [آتش] را برافروخته نمیکند مگر آن شقاوتپیشه/شقاوتمندترین» فرمودند این همان دشمن آل محمد ص است؛
«و آن تقواپیشه/تقواپیشهترین از آن [آتش] دور داشته شود» فرمودند: آن امیرالمومنین ع و شیعه وی است.
تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص781
جَاءَ مَرْفُوعاً عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ...
«لا یَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَی» قَالَ هُوَ عَدُوُّ آلِ مُحَمَّدٍ ع «وَ سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَی» قَالَ ذَاکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ شِیعَتُهُ.
2) در جلسه568 حدیثی از امام صادق ع در تاویل آیات این سوره گذشت. (حدیث1)
در ادامهاش فرمودند:
و اما اینکه «و آن تقواپیشه/تقواپیشهترین از آن [آتش] دور داشته شود» منظور رسول الله ص است و هرکسی که از او پیروی کند ...
ایشان در این روایت آیه بعدی را مربوط به امیرالمومنین ع میدانند که انشاءالله در ذیل آیه بعد خواهد آمد.
تأویل الآیات الظاهرة، ص782
رَوَی أَحْمَدُ بْنُ الْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَیْمَنَ بْنِ مُحْرِزٍ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ ... وَ أَمَّا قَوْلُهُ «وَ سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَی» قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ مَنِ اتَّبَعَهُ ...
3) از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
به واجباتی که خداوند واجب فرموده عمل کن، تقواپیشهترین مردم خواهی بود.
الکافی، ج2، ص82؛ الأمالی( للصدوق)، ص201[1]
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
اعْمَلْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ تَکُنْ أَتْقَى النَّاسِ.[2]
4) ابوحمزه ثمالی از امام باقر ع داستان جویبر* را روایت کردهاند که در قسمتی از این حکایت، رسول الله ص به جویبر فرمودند:
همانا دوستداشتنیترین مردم نزد خداوند در روز قیامت اطاعتپیشهترین و باتقواترینِ آنهاست؛ ای جویبر! من در میان مسلمانان کسی را برتر از تو نمیبینم مگر کسی که از تو باتقواتر و مطیعتر [در برابر دستورات خداوند] باشد.
الکافی، ج5، ص340
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِکِ بْنِ عَطِیَّةَ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ: ... قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع ... فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص ... إِنَّ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَطْوَعُهُمْ لَهُ وَ أَتْقَاهُمْ وَ مَا أَعْلَمُ یَا جُوَیْبِرُ لِأَحَدٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ عَلَیْکَ الْیَوْمَ فَضْلًا إِلَّا لِمَنْ کَانَ أَتْقَى لِلَّهِ مِنْکَ وَ أَطْوَع.
* پینوشت: حکایت جویبر
خلاصه روایت ابوحمزه این است که: نزد امام باقر ع بودیم و شخصی خدمت ایشان رسید که ایشان با روی باز از او استقبال کرد. وی گلایه کرد که من به خواستگاری دخترِ فلانی که شیعه شماست رفتم اما مرا رد کردند و به خاطر غریب بودن و پولدار نبودنم مسخرهام کردند و بقدری دلم گرفت که از غصه دلم میخواهد بمیرم. حضرت به او فرمود: از طرف من نزد او برو و بگو من پیک محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب ع هستم: دخترت را به نکاح منجح بن ریاح درآور و او را رد نکن. او با خوشحالی برخاست و رفت که پیغام امام ع را به آنها برساند. امام شروع کردند به حکایت کردن داستان جویبر که وی فردی سیاهپوست اهل سودان و بسیار مستمند بود و اسلام آورد و پیامبر ص چگونه به وی پناه داد و برای او و دیگر نیازمندان در مسجد محلی فراهم کرد و تا اینکه روزی رسول الله به وی گفت چرا ازدواج نمیکنی؟ وی گفت من نه اصل و نسبی دارم و نه زیبایی و ثروتی. چه کسی به من زن میدهد؟ حضرت فرمود اسلام این تفاوتها را کنار زد و سپس جمله فوق را فرمودند و سپس به جویبر گفتند از طرف من سراغ زیاد بن لبید (از بزرگان قبیله بنیبیاضه) برو و بگو من پیک رسول الله ص هستم و او فرمود دخترتان را به عقد جویبر درآورید و ...[3]
این داستان جویبر و ذلفا را شهید مطهری در جلد دوم داستان راستان آورده است. (لینک زیر)
http://mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=460&BookArticleID=128889
تدبر
1) «وَ سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَی»
قبلا توضیح داده شد که بهترین ترجمه کلمه تقوی، «خودنگهداری» (نگه داشتن خود از گناه) است. (جلسه135 http://yekaye.ir/ash-shams-091-08/) این آیه میگوید: اگر کسی اهل انجام واجبات بود (حدیث3) و خود را از گناه نگه داشت، خود را از آتش جهنم دور نگه داشته است.
2) «وَ سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَی»
چرا همچون آیه 15 که «أشقی» را فاعل قرار داده بود، اینجا «أتقی» را فاعل قرار نداد؟
(فعل «یُجَنَّبُ» مجهول است و «أتقی» نایب فاعل، و «ها» (= آن = اشاره به آتش) مفعول آن است. در واقع، اگر این فعل به صورت فعل معلوم میآمد، فاعلش مثلا خداوند بود و «أتقی» مفعول اول، و «ها» (=آتش) مفعول دوم قرار می گرفت.)
الف. فرد شقی خودش با عملش آتش را ایجاد کرده بود؛ اما فرد باتقوا در قبال آتش کاری (حتی فاصله گرفتن و دور شدن) انجام نداده است. او تنها و تنها مراقب خودش بوده است. با این مراقبت، خدا او را از آتش جهنم دور کرده است.
نکته تخصصی انسانشناسی
مقدمه 1. در دنیا وقتی کسی در جامعهای زندگی میکند، و به خاطر قصور و تقصیر عدهای، مشکلی (مثلا یک بیماری واگیردار؛ یا جنگی خانمانسوز یا ...) متوجه جامعه میشود، تر و خشک را با هم میسوزاند.
مقدمه 2. آتش جهنم، ظاهر شدنِ باطنِ عمل دنیوی خود افراد است.
مقدمه 3. آتش جهنم به کسی که واقعا اهل تقوا باشد نمیرسد.
نتیجه: فرد واقعا متقی، اگرچه ظاهرا در میان افراد گناهکار زندگی می کند؛ اما چون مراقب خویش است، واقعا در میان آنها زندگی نمیکند؛ بلکه در عمق وجود خویش چنان از آنها فاصله گرفته که خداوند او را آتش عمل آنها دور نگه خواهد داشت.
شاید اینکه یکی از مراتب نهی از منکر را نهی از منکر قلبی دانستهاند و گفتهاند انسان اگر نتواند به دست و زبان خویش جلوی منکر را بگیرد، دست کم باید به لحاظ قلبی از آن گناه بیزاری بجوید، برای همین است که آتش آن گناه به وی نزدیک نشود.
گامی در مسیر جامعهشناسی اسلامی
طبقهبندی رایج جوامع در تحلیلهای غیر دینی (مثلا طبقهبندی بر اساس ملیت، شغل، نژاد، توسعه، و ...) طبقهبندیهای اعتباری است؛ یعنی افراد ارتباط عمیق وجودی با هم ندارند، بلکه صرفا مجاورت، شباهتهای ظاهری، و ... آنها را کنار هم گذاشته است. از این رو، ممکن است دو نفر در یک طبقه و گروه قرار گیرند، اما در آخرت که باطن و حقیقت امور آشکار میشود، کاملا از هم دور باشند. اما در تحلیل دینی، مهمترین طبقهبندی، ابتدا دستهبندی جوامع به جوامع ایمان و کفر و نفاق است و سپس دستهبندی بر اساس عمل صالحانه و فاسقانه؛ اینهاست که انسانها را عمیقا به هم گره میزند و از این رو، این طبقهبندیها در آخرت هم بروز خواهد کرد. (همچنین به تدبر 3 توجه شود)
ب. ...
3) «لا یَصْلاها إِلاَّ الْأَشْقَی ... وَ سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَی»
برافروخته شدن آتش در مورد شقاوتمندان را با فعل مضارع تعبیر کرد؛ اما دور ماندن تقواپیشگان از آن را با فعل مستقبل. چرا؟
الف. آتش جهنم، باطنِ عملِ شقاوتمندان است که در آخرت آشکار میشود. در واقع، عمل شقاوتمندان در همینجا آتشی را برایشان برپا کرده است؛ و همجواری شقاوتمندان و تقواپیشگان در دنیا، شاید موجب گردد ضررهایی به خاطر این مجاورت، متوجه تقواپیشگان هم بشود (تدبر2)؛ اما در آخرت است که حتما آنها از این آتش به دور میمانند.
ب. ...
4) «وَ سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَی»
«أَتْقَی»، هم میتواند به معنای «تقیّ» باشد (وزن «افعل» گاه به معنای «فعیل» به کار میرود) که در این صورت بشارتی است بر هر تقواپیشهای که از آتش جهنم در امان میماند؛ شبیه «إِنَّ الْمُتَّقینَ فی مَقامٍ أَمینٍ ... وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحیمِ» (دخان/51-56)
و هم میتواند به معنای «باتقواترین» باشد،
که در این صورت،
- ممکن است از جهت مقایسه با اهل دنیا باشد: یعنی بالاخره هرکس در دنیا خود را از خطراتی که پیش میآید حفظ میکند؛ اما خودنگهدارترین فرد کسی است که خود را از آتش جهنم حفظ کند (المیزان، ج20، ص306)
- ممکن است اشاره به بالاترین مقام معنوی باشد که درست نقطه مقابل «شقاوتمندترین افراد» (آیه15) قرار میگیرد (حدیث1 و 2)
5) «لا یَصْلاها إِلاَّ الْأَشْقَی ... وَ سَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَی»
در این دو آیه، «أشقی» را در مقابل «أتقی» قرار داد؛ با ا ین حال، سوزانده شدن با «ناراً تَلَظَّی: آتشی که زبانه میکشد» را برای «أشقی» به صورت انحصاری آورد («جز» اشقی آن را برافروخته نمیکند) اما در مورد «أتقی» به صورت عادی آورد نه منحصر.
چرا؟
بسته به اینکه «أشقی و أتقی» را به معنای «شقاوتمند و باتقوا» بدانیم یا «شقاوتمندترین و باتقواترین» ابعاد مختلفی را میشود در نظر گرفت از جمله:
الف. میخواهد به گسترش رحمت خدا در برابر غضبش اشاره کند. جز شقیترین افراد به آن آتش نمیافتند؛ اما رحمتش و نجات از این آتش، اگرچه در درجه اول به باتقواترین افراد وعده داده شده، اما دیگرانی هم هستند که مشمول رحمت شوند و از این آتش نجات یابند.
ب. با توجه به اینکه «یصلی» به معنای «برافروخته کردن»، و «اشقی» فاعل آن بوده است؛ میخواهد تاکید کند که فقط آن شقاوتمندترینهایند که این آتش را شعلهور میسازند و دیگران را بیچاره میکنند؛ اما غیر از باتقواترینها هم ممکن است کسان دیگری (مثلا به خاطر کمک گرفتن از این باتقواترینها، حدیث1 و 2) از این آتش در امان بمانند.
ج. ...
[1] . البته روایت شیخ صدوق هم سندش متفاوت است و هم متنش طولانیتر است:
حَدَّثَنَا أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع قَالَ: سَمِعْتُ جَدِّی رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ لِی اعْمَلْ بِفَرَائِضِ اللَّهِ تَکُنْ أَتْقَى النَّاسِ وَ ارْضَ بِقِسْمِ اللَّهِ تَکُنْ أَغْنَى النَّاسِ وَ کُفَّ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ تَکُنْ أَوْرَعَ النَّاسِ وَ أَحْسِنْ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَکَ تَکُنْ مُؤْمِناً وَ أَحْسِنْ مُصَاحَبَةَ مَنْ صَاحَبَکَ تَکُنْ مُسْلِماً.
[2] . این دو روایت هم در معرفی باتقواترین مردم قابل توجه است:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ السِّنَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیُّ عَنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ النَّخَعِیِّ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّهُ قَالَ: الِاشْتِهَارُ بِالْعِبَادَةِ رِیبَةٌ إِنَّ أَبِی حَدَّثَنِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ أَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ أَقَامَ الْفَرَائِضَ وَ أَسْخَى النَّاسِ مَنْ أَدَّى زَکَاةَ مَالِهِ وَ أَزْهَدُ النَّاسِ مَنِ اجْتَنَبَ الْحَرَامَ وَ أَتْقَى النَّاسِ مَنْ قَالَ الْحَقَّ فِیمَا لَهُ وَ عَلَیْه ... (الأمالی( للصدوق)، ص20)
حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ أَخِیهِ عَلِیٍّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ الْأَحْوَلِ صَاحِبِ الطَّاقِ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَکُونَ أَکْرَمَ النَّاسِ فَلْیَتَّقِ اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَکُونَ أَتْقَى النَّاسِ فَلْیَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَکُونَ أَغْنَى النَّاسِ فَلْیَکُنْ بِمَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِی یَدِه (الأمالی( للصدوق)، ص305)
[3] . کُنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ ع إِذِ اسْتَأْذَنَ عَلَیْهِ رَجُلٌ فَأَذِنَ لَهُ فَدَخَلَ عَلَیْهِ فَسَلَّمَ فَرَحَّبَ بِهِ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ أَدْنَاهُ وَ سَاءَلَهُ فَقَالَ الرَّجُلُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی خَطَبْتُ إِلَى مَوْلَاکَ فُلَانِ بْنِ أَبِی رَافِعٍ ابْنَتَهُ فُلَانَةَ فَرَدَّنِی وَ رَغِبَ عَنِّی وَ ازْدَرَأَنِی لِدَمَامَتِی وَ حَاجَتِی وَ غُرْبَتِی وَ قَدْ دَخَلَنِی مِنْ ذَلِکَ غَضَاضَةٌ هَجْمَةٌ غُضَّ لَهَا قَلْبِی تَمَنَّیْتُ عِنْدَهَا الْمَوْتَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع اذْهَبْ فَأَنْتَ رَسُولِی إِلَیْهِ وَ قُلْ لَهُ یَقُولُ لَکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع زَوِّجْ مُنْجِحَ بْنَ رَبَاحٍ مَوْلَایَ ابْنَتَکَ فُلَانَةَ وَ لَا تَرُدَّهُ قَالَ أَبُو حَمْزَةَ فَوَثَبَ الرَّجُلُ فَرِحاً مُسْرِعاً بِرِسَالَةِ أَبِی جَعْفَرٍ ع فَلَمَّا أَنْ تَوَارَى الرَّجُلُ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّ رَجُلًا کَانَ مِنْ أَهْلِ الْیَمَامَةِ یُقَالُ لَهُ جُوَیْبِرٌ أَتَى رَسُولَ اللَّهِ ص مُنْتَجِعاً لِلْإِسْلَامِ فَأَسْلَمَ وَ حَسُنَ إِسْلَامُهُ وَ کَانَ رَجُلًا قَصِیراً دَمِیماً مُحْتَاجاً عَارِیاً وَ کَانَ مِنْ قِبَاحِ السُّودَانِ فَضَمَّهُ رَسُولُ اللَّهِ ص لِحَالِ غُرْبَتِهِ وَ عَرَاهُ ... فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَظَرَ إِلَى جُوَیْبِرٍ ذَاتَ یَوْمٍ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ لَهُ وَ رِقَّةٍ عَلَیْهِ فَقَالَ لَهُ یَا جُوَیْبِرُ لَوْ تَزَوَّجْتَ امْرَأَةً فَعَفَفْتَ بِهَا فَرْجَکَ وَ أَعَانَتْکَ عَلَى دُنْیَاکَ وَ آخِرَتِکَ فَقَالَ لَهُ جُوَیْبِرٌ یَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی مَنْ یَرْغَبُ فِیَّ فَوَ اللَّهِ مَا مِنْ حَسَبٍ وَ لَا نَسَبٍ وَ لَا مَالٍ وَ لَا جَمَالٍ فَأَیَّةُ امْرَأَةٍ تَرْغَبُ فِیَّ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا جُوَیْبِرُ إِنَّ اللَّهَ قَدْ وَضَعَ بِالْإِسْلَامِ مَنْ کَانَ فِی الْجَاهِلِیَّةِ شَرِیفاً وَ شَرَّفَ بِالْإِسْلَامِ مَنْ کَانَ فِی الْجَاهِلِیَّةِ وَضِیعاً وَ أَعَزَّ بِالْإِسْلَامِ مَنْ کَانَ فِی الْجَاهِلِیَّةِ ذَلِیلًا وَ أَذْهَبَ بِالْإِسْلَامِ مَا کَانَ مِنْ نَخْوَةِ الْجَاهِلِیَّةِ وَ تَفَاخُرِهَا بِعَشَائِرِهَا وَ بَاسِقِ أَنْسَابِهَا فَالنَّاسُ الْیَوْمَ کُلُّهُمْ أَبْیَضُهُمْ وَ أَسْوَدُهُمْ وَ قُرَشِیُّهُمْ وَ عَرَبِیُّهُمْ وَ عَجَمِیُّهُمْ مِنْ آدَمَ وَ إِنَّ آدَمَ خَلَقَهُ اللَّهُ مِنْ طِینٍ وَ إِنَّ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَطْوَعُهُمْ لَهُ وَ أَتْقَاهُمْ وَ مَا أَعْلَمُ یَا جُوَیْبِرُ لِأَحَدٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ عَلَیْکَ الْیَوْمَ فَضْلًا إِلَّا لِمَنْ کَانَ أَتْقَى لِلَّهِ مِنْکَ وَ أَطْوَع ثُمَّ قَالَ لَهُ انْطَلِقْ یَا جُوَیْبِرُ إِلَى زِیَادِ بْنِ لَبِیدٍ فَإِنَّهُ مِنْ أَشْرَفِ بَنِی بَیَاضَةَ حَسَباً فِیهِمْ فَقُلْ لَهُ إِنِّی رَسُولُ رَسُولِ اللَّهِ إِلَیْکَ وَ هُوَ یَقُولُ لَکَ زَوِّجْ جُوَیْبِراً ابْنَتَکَ الذَّلْفَاءَ قَالَ فَانْطَلَقَ جُوَیْبِرٌ بِرِسَالَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص إِلَى زِیَادِ بْنِ لَبِیدٍ وَ هُوَ فِی مَنْزِلِهِ وَ جَمَاعَةٌ مِنْ قَوْمِهِ عِنْدَهُ فَاسْتَأْذَنَ فَأُعْلِمَ فَأَذِنَ لَهُ فَدَخَلَ وَ سَلَّمَ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ یَا زِیَادَ بْنَ لَبِیدٍ إِنِّی رَسُولُ رَسُولِ اللَّهِ إِلَیْکَ فِی حَاجَةٍ لِی فَأَبُوحُ بِهَا أَمْ أُسِرُّهَا إِلَیْکَ فَقَالَ لَهُ زِیَادٌ بَلْ بُحْ بِهَا فَإِنَّ ذَلِکَ شَرَفٌ لِی وَ فَخْرٌ فَقَالَ لَهُ جُوَیْبِرٌ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ لَکَ زَوِّجْ جُوَیْبِراً ابْنَتَکَ الذَّلْفَاءَ فَقَالَ لَهُ زِیَادٌ أَ رَسُولُ اللَّهِ أَرْسَلَکَ إِلَیَّ بِهَذَا فَقَالَ لَهُ نَعَمْ مَا کُنْتُ لِأَکْذِبَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ زِیَادٌ إِنَّا لَا نُزَوِّجُ فَتَیَاتِنَا إِلَّا أَکْفَاءَنَا مِنَ الْأَنْصَارِ فَانْصَرِفْ یَا جُوَیْبِرُ حَتَّى أَلْقَى رَسُولَ اللَّهِ ص فَأُخْبِرَهُ بِعُذْرِی فَانْصَرَفَ جُوَیْبِرٌ وَ هُوَ یَقُولُ وَ اللَّهِ مَا بِهَذَا نَزَلَ الْقُرْآنُ وَ لَا بِهَذَا ظَهَرَتْ نُبُوَّةُ مُحَمَّدٍ ص فَسَمِعَتْ مَقَالَتَهُ الذَّلْفَاءُ بِنْتُ زِیَادٍ وَ هِیَ فِی خِدْرِهَا فَأَرْسَلَتْ إِلَى أَبِیهَا ادْخُلْ إِلَیَّ فَدَخَلَ إِلَیْهَا فَقَالَتْ لَهُ مَا هَذَا الْکَلَامُ الَّذِی سَمِعْتُهُ مِنْکَ تُحَاوِرُ بِهِ جُوَیْبِراً فَقَالَ لَهَا ذَکَرَ لِی أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَرْسَلَهُ وَ قَالَ یَقُولُ لَکَ رَسُولُ اللَّهِ ص زَوِّجْ جُوَیْبِراً ابْنَتَکَ الذَّلْفَاءَ فَقَالَتْ لَهُ وَ اللَّهِ مَا کَانَ جُوَیْبِرٌ لِیَکْذِبَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص بِحَضْرَتِهِ فَابْعَثِ الْآنَ رَسُولًا یَرُدُّ عَلَیْکَ جُوَیْبِراً فَبَعَثَ زِیَادٌ رَسُولًا فَلَحِقَ جُوَیْبِراً فَقَالَ لَهُ زِیَادٌ یَا جُوَیْبِرُ مَرْحَباً بِکَ اطْمَئِنَّ حَتَّى أَعُودَ إِلَیْکَ ثُمَّ انْطَلَقَ زِیَادٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی إِنَّ جُوَیْبِراً أَتَانِی بِرِسَالَتِکَ وَ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ لَکَ زَوِّجْ جُوَیْبِراً ابْنَتَکَ الذَّلْفَاءَ فَلَمْ أَلِنْ لَهُ بِالْقَوْلِ وَ رَأَیْتُ لِقَاءَکَ وَ نَحْنُ لَا نَتَزَوَّجُ إِلَّا أَکْفَاءَنَا مِنَ الْأَنْصَارِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص یَا زِیَادُ- جُوَیْبِرٌ مُؤْمِنٌ وَ الْمُؤْمِنُ کُفْوٌ لِلْمُؤْمِنَةِ وَ الْمُسْلِمُ کُفْوٌ لِلْمُسْلِمَةِ فَزَوِّجْهُ یَا زِیَادُ وَ لَا تَرْغَبْ عَنْهُ قَالَ فَرَجَعَ زِیَادٌ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ دَخَلَ عَلَى ابْنَتِهِ فَقَالَ لَهَا مَا سَمِعَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَتْ لَهُ إِنَّکَ إِنْ عَصَیْتَ رَسُولَ اللَّهِ ص کَفَرْتَ فَزَوِّجْ جُوَیْبِراً فَخَرَجَ زِیَادٌ فَأَخَذَ بِیَدِ جُوَیْبِرٍ ثُمَّ أَخْرَجَهُ إِلَى قَوْمِهِ فَزَوَّجَهُ عَلَى سُنَّةِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ رَسُولِهِ ص وَ ضَمِنَ صَدَاقَهُ قَالَ فَجَهَّزَهَا زِیَادٌ وَ هَیَّئُوهَا ثُمَ أَرْسَلُوا إِلَى جُوَیْبِرٍ فَقَالُوا لَهُ أَ لَکَ مَنْزِلٌ فَنَسُوقَهَا إِلَیْکَ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا لِی مِنْ مَنْزِلٍ قَالَ فَهَیَّئُوهَا وَ هَیَّئُوا لَهَا مَنْزِلًا وَ هَیَّئُوا فِیهِ فِرَاشاً وَ مَتَاعاً وَ کَسَوْا جُوَیْبِراً ثَوْبَیْنِ وَ أُدْخِلَتِ الذَّلْفَاءُ فِی بَیْتِهَا وَ أُدْخِلَ جُوَیْبِرٌ عَلَیْهَا مُعَتِّماً فَلَمَّا رَآهَا نَظَرَ إِلَى بَیْتٍ وَ مَتَاعٍ وَ رِیحٍ طَیِّبَةٍ قَامَ إِلَى زَاوِیَةِ الْبَیْتِ فَلَمْ یَزَلْ تَالِیاً لِلْقُرْآنِ رَاکِعاً وَ سَاجِداً حَتَّى طَلَعَ الْفَجْرُ فَلَمَّا سَمِعَ النِّدَاءَ خَرَجَ وَ خَرَجَتْ زَوْجَتُهُ إِلَى الصَّلَاةِ فَتَوَضَّأَتْ وَ صَلَّتِ الصُّبْحَ فَسُئِلَتْ هَلْ مَسَّکِ فَقَالَتْ مَا زَالَ تَالِیاً لِلْقُرْآنِ وَ رَاکِعاً وَ سَاجِداً حَتَّى سَمِعَ النِّدَاءَ فَخَرَجَ فَلَمَّا کَانَتِ اللَّیْلَةُ الثَّانِیَةُ فَعَلَ مِثْلَ ذَلِکَ وَ أَخْفَوْا ذَلِکَ مِنْ زِیَادٍ فَلَمَّا کَانَ الْیَوْمُ الثَّالِثُ فَعَلَ مِثْلَ ذَلِکَ فَأُخْبِرَ بِذَلِکَ أَبُوهَا فَانْطَلَقَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَرْتَنِی بِتَزْوِیجِ جُوَیْبِرٍ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا کَانَ مِنْ مَنَاکِحِنَا وَ لَکِنْ طَاعَتُکَ أَوْجَبَتْ عَلَیَّ تَزْوِیجَهُ فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ ص فَمَا الَّذِی أَنْکَرْتُمْ مِنْهُ قَالَ إِنَّا هَیَّأْنَا لَهُ بَیْتاً وَ مَتَاعاً وَ أُدْخِلَتِ ابْنَتِیَ الْبَیْتَ وَ أُدْخِلَ مَعَهَا مُعَتِّماً فَمَا کَلَّمَهَا وَ لَا نَظَرَ إِلَیْهَا وَ لَا دَنَا مِنْهَا بَلْ قَامَ إِلَى زَاوِیَةِ الْبَیْتِ فَلَمْ یَزَلْ تَالِیاً لِلْقُرْآنِ رَاکِعاً وَ سَاجِداً حَتَّى سَمِعَ النِّدَاءَ فَخَرَجَ ثُمَّ فَعَلَ مِثْلَ ذَلِکَ فِی اللَّیْلَةِ الثَّانِیَةِ وَ مِثْلَ ذَلِکَ فِی الثَّالِثَةِ وَ لَمْ یَدْنُ مِنْهَا وَ لَمْ یُکَلِّمْهَا إِلَى أَنْ جِئْتُکَ وَ مَا نَرَاهُ یُرِیدُ النِّسَاءَ فَانْظُرْ فِی أَمْرِنَا فَانْصَرَفَ زِیَادٌ وَ بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى جُوَیْبِرٍ فَقَالَ لَهُ أَ مَا تَقْرَبُ النِّسَاءَ فَقَالَ لَهُ جُوَیْبِرٌ أَ وَ مَا أَنَا بِفَحْلٍ بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی لَشَبِقٌ نَهِمٌ إِلَى النِّسَاءِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص قَدْ خُبِّرْتُ بِخِلَافِ مَا وَصَفْتَ بِهِ نَفْسَکَ قَدْ ذُکِرَ لِی أَنَّهُمْ هَیَّئُوا لَکَ بَیْتاً وَ فِرَاشاً وَ مَتَاعاً وَ أُدْخِلَتْ عَلَیْکَ فَتَاةٌ حَسْنَاءُ عَطِرَةٌ وَ أَتَیْتَ مُعَتِّماً فَلَمْ تَنْظُرْ إِلَیْهَا وَ لَمْ تُکَلِّمْهَا وَ لَمْ تَدْنُ مِنْهَا فَمَا دَهَاکَ إِذَنْ فَقَالَ لَهُ جُوَیْبِرٌ یَا رَسُولَ اللَّهِ دَخَلْتُ بَیْتاً وَاسِعاً وَ رَأَیْتُ فِرَاشاً وَ مَتَاعاً وَ فَتَاةً حَسْنَاءَ عَطِرَةً وَ ذَکَرْتُ حَالِیَ الَّتِی کُنْتُ عَلَیْهَا وَ غُرْبَتِی وَ حَاجَتِی وَ وَضِیعَتِی وَ کِسْوَتِی مَعَ الْغُرَبَاءِ وَ الْمَسَاکِینِ فَأَحْبَبْتُ إِذْ أَوْلَانِی اللَّهُ ذَلِکَ أَنْ أَشْکُرَهُ عَلَى مَا أَعْطَانِی وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْهِ بِحَقِیقَةِ الشُّکْرِ فَنَهَضْتُ إِلَى جَانِبِ الْبَیْتِ فَلَمْ أَزَلْ فِی صَلَاتِی تَالِیاً لِلْقُرْآنِ رَاکِعاً وَ سَاجِداً أَشْکُرُ اللَّهَ حَتَّى سَمِعْتُ النِّدَاءَ فَخَرَجْتُ فَلَمَّا أَصْبَحْتُ رَأَیْتُ أَنْ أَصُومَ ذَلِکَ الْیَوْمَ فَفَعَلْتُ ذَلِکَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ وَ لَیَالِیَهَا وَ رَأَیْتُ ذَلِکَ فِی جَنْبِ مَا أَعْطَانِی اللَّهُ یَسِیراً وَ لَکِنِّی سَأُرْضِیهَا وَ أُرْضِیهِمُ اللَّیْلَةَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ فَأَرْسَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى زِیَادٍ فَأَتَاهُ فَأَعْلَمَهُ مَا قَالَ جُوَیْبِرٌ فَطَابَتْ أَنْفُسُهُمْ قَالَ وَ وَفَى لَهَا جُوَیْبِرٌ بِمَا قَالَ ثُمَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَرَجَ فِی غَزْوَةٍ لَهُ وَ مَعَهُ جُوَیْبِرٌ فَاسْتُشْهِدَ رَحِمَهُ اللَّهُ تَعَالَى فَمَا کَانَ فِی الْأَنْصَارِ أَیِّمٌ أَنْفَقُ مِنْهَا بَعْدَ جُوَیْبِر.