سفارش تبلیغ
صبا ویژن

575) سوره لیل (92) آیه 15 لا یَصْلاها إِلاَّ الْأَشْقَی

بسم الله الرحمن الرحیم

575)  سوره لیل (92) آیه 15

لا یَصْلاها إِلاَّ الْأَشْقَی

ترجمه

آن [آتش] را برافروخته نمی‌کند مگر آن شقاوت‌پیشه [یا: آن شقاوتمندترین]

نکات ترجمه

«یَصْلاها»

«یصلا» (یصلی) از ماده «صلی» است که به معنای آتش زدن و برافروختن می‌باشد و اغلب اهل لغت بین این ماده و ماده «صلو» (که اکثراً معنای دعا و نماز و عبادت به کار می‌رود) تفاوت گذاشته‌اند که در این باره در جلسه 293 توضیح داده شد. http://yekaye.ir/al-maaarij-70-22/

«الْأَشْقَی»

درباره «أشقی» دو قول است. برخی از بزرگان اهل لغت مانند ابوعبیده و فراء گفته‌اند «أشقی» در اینجا به معنای «شقی» می‌باشد (یعنی صیغه «افعل» در معنای «فعیل» (صفت مشبهه) به کار می‌رود، و به معنای «فرد شقاوت‌پیشه» است، نه «شقاوتمندترین فرد»؛ و دیدگاه دیگر آن است که این در همان معنای «افعل تفضیل» است و منظور «شقاوتمندتر/شقاوتمندترین افراد جهنم» است [یعنی این آیات نه درباره همه جهنمیان، بلکه درباره آتش خاصی است که ویژه بدترین جهنمیان است] (اعراب القرآن (نحاس) ، ج5، ص151)

حدیث

1) در جلسه562 (آیه2) در حدیث1 روایتی از امام صادق ع در تاویل آیات این سوره گذشت. در ادامه آن روایت[1] آمده است:

و اما این که فرمود: «همانا برعهده ماست هدایت کردن» یعنی همانا علی ع است که هدایت است؛

«و همانا برای ماست بازپسین (آخرت) و آغازین؛ پس، شما را از آتشی که زبانه کشد بیم دادم» فرمود این همان قائم (عج) است هنگامی که با خشم قیام کند و از هر هزار نفر [که به مبارزه با او اقدام می‌کنند] نهصد و نود و نه نفر را به هلاکت می‌رساند

«و به آتش نمی‌کشد مگر آن شقاوتمندترین را» که همان دشمن آل محمد ص است...

ادامه روایت ان‌شاء الله در بحث از آیه17 خواهد آمد.

تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص781؛ تفسیر فرات الکوفی، ص568[2]

جَاءَ مَرْفُوعاً عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ...

وَ أَمَّا قَوْلُهُ إِنَّ عَلَیْنا لَلْهُدی‏ یَعْنِی أَنَّ عَلِیّاً هُوَ الْهُدَی وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولی‏ فَأَنْذَرْتُکُمْ ناراً تَلَظَّی قَالَ هُوَ الْقَائِمُ إِذَا قَامَ بِالْغَضَبِ وَ یَقْتُلُ مِنْ کُلِّ أَلْفٍ تِسْعَ مِائَةٍ وَ تِسْعَةً وَ تِسْعِینَ لا یَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَی قَالَ هُوَ عَدُوُّ آلِ مُحَمَّدٍ ع ... .


2) سلمان فارسی روایت کرده است که رسول الله ص در روز عرفه بیرون آمد و فرمود:

ای مردم! همانا خداوند در این روز به شما مباهات می‌کند تا شما را عموماً، و علی ع را به طور خاص، مشمول مغفرت قرار دهد.

سپس فرمود: علی جان! به من نزدیک شو!

حضرت علی ع به ایشان نزدیک شد. پس دستش را گرفت و فرمود:

همانا سعادتمندترین سعادتمند که حقاً سعادتمند است کسی است که از تو اطاعت کند و بعد از من ولایت تو را بپذیرد؛ و همانا شقاوتمندترین شقاوتمند که حقاً شقاوتمند است کسی است که تو را عصیان کند و بعد از من به دشمنی با تو روی آورد.

الأمالی (للمفید)، ص161؛ تقریب المعارف (ابوالصلاح حلبی)، ص204

قَالَ أَخْبَرَنِی أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ بِلَالٍ الْمُهَلَّبِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَسَدٍ الْأَصْفَهَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ مُحَمَّدٍ الثَّقَفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِی هَاشِمٍ قَالَ حَدَّثَنِی یَحْیَى بْنُ الْحُسَیْنِ الْبَجَلِیُّ عَنْ أَبِی هَارُونَ الْعَبْدِیِّ عَنْ زَاذَانَ عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَوْمَ عَرَفَةَ فَقَالَ:

أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ بَاهَى بِکُمْ فِی هَذَا الْیَوْمِ لِیَغْفِرَ لَکُمْ عَامَّةً وَ یَغْفِرَ لِعَلِیٍّ خَاصَّةً ثُمَّ قَالَ ادْنُ مِنِّی یَا عَلِیُّ فَدَنَا مِنْهُ فَأَخَذَ بِیَدِهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ السَّعِیدَ کُلَّ السَّعِیدِ حَقَّ السَّعِیدِ مَنْ أَطَاعَکَ وَ تَوَلَّاکَ مِنْ بَعْدِی وَ إِنَّ الشَّقِیَّ کُلَّ الشَّقِیِّ حَقَّ الشَّقِیِّ مَنْ عَصَاکَ وَ نَصَبَ لَکَ عَدَاوَةً مِنْ بَعْدِی.

این حدیث نبوی همچنین به روایت حضرت زهرا س در کتب اهل سنت (مثلا در فضائل الصحابه (لأحمد بن حنبل)، ج2، ص568[3] و المعجم الکبیر (للطبرانی)، ج22، ص415)[4] و کتب شیعه (دلائل الإمامة، ص75 [5]؛ الأربعون حدیثا (للرازی)، ص33[6]) روایت شده است.

در برخی آثار (مانند الأمالی (للطوسی)، ص426؛ الأمالی( للصدوق)، ص382-383[7]) از قول سایر صحابه نیز روایت شده و محقق کتاب دلائل الإمامة، در پاورقی ص75 فهرستی از آثار اهل سنت که این حدیث در آن روایت شده است، برشمرده است.

همچنین یکبار پیامبر ص خالد بن ولید را برای گرفتن خمس به سراغ قبیله‌ای فرستاد و او در حق آنها ظلم کرد و حضرت علی ع را برای جبران ظلم وی فرستاد و در هنگام بازگشت امیرالمومنین تعابیری شبیه این حدیث نیز فرمود که این مطلب به طور مفصل در کتب شیعه (الأمالی (للطوسی)، ص498)[8] و به طور مختصر در کتب اهل سنت (صحیح البخاری، ج5، ص139)[9] روایت شده است.[10]


3) امام سجاد ع دعایی در روز عرفه می‌خواندند (دعای48 صحیفه سجادیه) که برخی اصل این دعا را از امیرالمومنین ع می‌دانند (شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج‏6، ص179). در فرازی از این دعا خطاب به خداوند متعال آمده است:

حجت تو برپاست و هیچگاه مغلوب نشود؛ و سلطنت تو ثابت است و زوال نپذیرد؛ پس وای همیشگی بر کسی که از تو رویگرداند و خواری و خسران بر کسی که از تو ناامید گردد؛ و شقاوت‌بارترین شقاوت بر کسی که به تو مغرور شود، که چه بسیار است زیر و رو شدنش در عذابت، و چه طولانی است رفت و برگشتش در عقوبت‌هایت، و چه دور است فاصله نهاییِ او تا گشایش؛ و چه ناامید کننده است مسیر خروجی که می‌جوید؛ این [عذاب] بر اساس عدلی است در قضاوتت که هیچ ستمی در آن راه ندارد، و انصافی در حکم کردنت است که هیچ حیف و میلی در آن نیست، چرا که تو حجتها را آشکار ساختی و راه عذر را بستی و هشدارها از پیش فرستادی و برای تشویق افراد ملاطفت ورزیدی و مَثَلها زدی و مهلتها دادی ...

وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فِی یَوْمِ الْفِطْر

... حُجَّتُکَ قَائِمَةٌ لَا تُدْحَضُ، وَ سُلْطَانُکَ ثَابِتٌ لَا یَزُولُ، فَالْوَیْلُ الدَّائِمُ لِمَنْ جَنَحَ عَنْکَ، وَ الْخَیْبَةُ الْخَاذِلَةُ لِمَنْ خَابَ مِنْکَ، وَ الشَّقَاءُ الْأَشْقَى لِمَنِ اغْتَرَّ بِکَ مَا أَکْثَرَ تَصَرُّفَهُ فِی عَذَابِکَ، وَ مَا أَطْوَلَ تَرَدُّدَهُ فِی عِقَابِکَ، وَ مَا أَبْعَدَ غَایَتَهُ مِنَ الْفَرَجِ، وَ مَا أَقْنَطَهُ مِنْ سُهُولَةِ الْمَخْرَجِ، عَدْلًا مِنْ قَضَائِکَ لَا تَجُورُ فِیهِ، وَ إِنْصَافاً مِنْ حُکْمِکَ لَا تَحِیفُ عَلَیْهِ. فَقَدْ ظَاهَرْتَ الْحُجَجَ، وَ أَبْلَیْتَ الْأَعْذَارَ، وَ قَدْ تَقَدَّمْتَ بِالْوَعِیدِ، وَ تَلَطَّفْتَ فِی التَّرْغِیبِ، وَ ضَرَبْتَ الْأَمْثَالَ، وَ أَطَلْتَ الْإِمْهَالَ ...


4) از امیرالمومنین ع روایت شده است:

کسی که به دنیا اعتماد کند شقاوتمند و بدبختی است که محروم می‌ماند.

عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص405، حدیث7198

مَنِ اعْتَمَدَ عَلَى الدُّنْیَا فَهُوَ الشَّقِیُّ الْمَحْرُومُ.[11]

تدبر

1) «لا یَصْلاها إِلاَّ الْأَشْقَی»

اگر زبانه‌های آتشی مهیاست و شعله‌اش قرار است دامنگیر کسی شود، تنها و تنها برای کسی است که خود را در وادی شقاوت انداخته‌ است.

پس، این وضعیت و عمل خود افراد است که آنان را سزاوار جهنم می‌کند.

پس، این گمان که خدا رحمان است و کسی را به جهنم نمی‌برد، گمانی باطل است.

بله، خدا رحمان است و از روی رنجش و آزردگی کسی را به جهنم نمی‌برد؛ اما چون رحمان است به انسان اختیار داده؛ و چون اختیار داده، دوراهی سعادت و شقاوت را پیش او گشوده؛ و البته به او انذار می‌دهد که راه شقاوت و جهنم را نرو؛ اما اگر کسی رفت خود به خود به مقصد جهنم می‌رسد و این دیگر ربطی به رحمان بودن یا نبودن خدا ندارد.


2) «لا یَصْلاها إِلاَّ الْأَشْقَی»

«یصلی» به معنای «سوزاند» است؛ به جای اینکه فاعل آن را «نار: آتش» قرار دهد و مفعولش را «آن فرد شقاوتمند»، بالعکس عمل کرده؛ به تعبیر دیگر، به جای اینکه بگوید «لا تصلی [النارُ] إلا الأشقی: آتش جز او را نمی‌سوزاند» فرمود «جز او آن آتش را نمی‌سوزاند»! چرا؟

الف. یک بیان استعاره‌ای است و منظور این است که تنها و تنها مواجهه با فرد شقاوتمند است که موجب می‌شود که زبانه‌های آتش برافروخته شود. (شبیه اینکه به جای اینکه فرد زیبارو را به ماه تشبیه کنند، تشبیه را معکوس کنند و بگویند «ماهی چو تو آسمان ندارد»)

ب. اشاره است که حقیقت آتش جهنم به باطن انسانها و عمل آنها مربوط می‌شود، نه همانند دنیا که مواد آتش‌زایی در بیرون باشد که با آنها افراد را بسوزانند. یعنی این آتش از شقاوتِ فرد شقاوتمند برمی‌خیزد و شقاوت اوست که آتش را برمی‌افروزد. (شبیه آیه «نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ؛ الَّتىِ تَطَّلِعُ عَلىَ الْأَفئِدَةِ: آتش برافروخته خداست که بر دلها سرمی‌کشد»؛ همزه/6-7)

ج. ...


3) «لا یَصْلاها إِلاَّ الْأَشْقَی»

«أشقی» هم می‌تواند به معنای «شقی» باشد (وزن «افعل» گاه به معنای «فعیل» به کار می‌رود) که در این صورت تهدیدی برای هر کسی است که راه شقاوت را در پیش گیرد؛

و هم می‌تواند به معنای «شقاوتمندترین» باشد، که در این صورت تعبیر «ناراً تلظّی» مربوط به جایگاه خاصی در جهنم (بدترین جایگاه) می‌باشد؛ که در روایات، این جایگاه کسانی است که منکر ولایت امیرالمومنین ع و سایر امامانی که خداوند تعیین کرده (جلسه قبل، حدیث5) ویا به تعبیر دیگر، دشمن آل محمد ص، باشند. (حدیث1)

این تعبیر الْأَشْقَى در سوره اعلی هم آمده است و عذاب وی «آتش بزرگتر» معرفی شده است که با این معنای دوم سازگارتر است که اینها گروهی خاص، و عذابشان عذای خاص است: فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرى‏؛ سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشى‏؛ وَ یَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَی؛ الَّذی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرى‏ (اعلی/9-12)



[1] . البته این مقدارش را دیگر نیاوردیم چون قبلا در روایت مشابهی آمده بود: وَ أَمَّا قَوْلُهُ إِنَّ عَلَیْنا لَلْهُدی‏ یَعْنِی أَنَّ عَلِیّاً هُوَ الْهُدَی وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولی‏

[2] . روایت تفسیر فرات کوفی اندکی تفاوت دارد. این روایت در جلسه 569، حدیث2 گذشت که بقیه‌اش چنین است:

قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَیْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى «وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنى‏» بِوَلَایَةِ عَلِیٍّ ع ...

إِنَّ عَلَیْنا لَلْهُدى‏ إِنَّ عَلِیّاً هَذَا الْهُدَى وَ إِنَّ لَنا [لَهُ‏] لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولى‏ فَأَنْذَرْتُکُمْ ناراً تَلَظَّى الْقَائِمُ [ص‏] إِذَا قَامَ بِالْغَضَبِ فَقَتَلَ مِنْ کُلِّ أَلْفٍ تِسْعَمِائَةٍ وَ تِسْعَةً وَ تِسْعِینَ لا یَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَى الَّذِی کَذَّبَ بِالْوَلَایَةِ وَ تَوَلَّى عَنْهَا

[3] . وَکَتَبَ إِلَیْنَا أَبُو جَعْفَرٍ الْحَضْرَمِیُّ قثنا جَنْدَلُ بْنُ وَالِقٍ قَالَ: نا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ، عَنْ عَبَّادٍ الْکَلْبِیِّ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ حُسَیْنٍ، عَنْ فَاطِمَةَ الصُّغْرَى، عَنْ حُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ، عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ ابْنَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَتْ: خَرَجَ عَلَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَشِیَّةَ عَرَفَةَ فَقَالَ: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ بَاهَى بِکُمْ وَغَفَرَ لَکُمْ عَامَّةً، وَلِعَلِیٍّ خَاصَّةً، وَإِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ غَیْرَ مُحَابٍ بِقَرَابَتِی، إِنَّ السَّعِیدَ کُلَّ السَّعِیدِ حَقَّ السَّعِیدِ مَنْ أَحَبَّ عَلِیًّا فِی حَیَاتِهِ وَبَعْدَ مَوْتِهِ» .

[4] . حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ الْحَضْرَمِیُّ، ثنا جَنْدَلُ بْنُ وَالْقٍ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الْمَازِنِیُّ، عَنْ عَبَّادٍ الْکَلْبِیِّ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ حُسَیْنٍ، عَنْ فَاطِمَةَ الصُّغْرَى، عَنْ حُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ، عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَتْ: خَرَجَ عَلَیْنَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَشِیَّةَ عَرَفَةَ فَقَالَ: «إِنَّ اللهَ بَاهَى بِکُمْ وَغَفَرَ لَکُمْ عَامَّةً وَلِعَلِیٍّ خَاصَّةً، وَإِنِّی رَسُولُ اللهِ إِلَیْکُمْ غَیْرُ مُحَابٍ لِقَرَابَتِی، هَذَا جِبْرِیلُ یُخْبِرُنِی أَنَّ السَّعِیدَ حَقٌّ، السَّعِیدُ مَنْ أَحَبَّ عَلِیًّا فِی حَیَاتَهِ وَبَعْدَ مَوْتِهِ، وَإِنَّ الشَّقِیَّ کُلُّ الشَّقِیِّ مَنْ أَبْغَضَ عَلِیًّا فِی حَیَاتِهِ وَبَعْدَ مَوْتِهِ».

[5] . با سند «حَدَّثَنِی أَبُو الْحُسَیْنِ مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ بْنِ مُوسَى، قَالَ: أَخْبَرَنِی أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَیْهِ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْقَزْوِینِیُّ، الْمَعْرُوفُ بِابْنِ مَقْبُرَةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَضْرَمِیُّ، قَالَ: » متنش کاملا شبیه روایت المعجم طبرانی است.

[6] . متن کاملا شبیه روایت المعجم طبرانی است اما سندش کاملا متفاوت است بدین صورت:

أَخْبَرَنَا أَبُو عَلِیٍّ تیمان [السَّمَّانُ‏] بْنُ حَیْدَرِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَبِی عَدِیٍّ الْکَاتِبُ، بِقِرَاءَتِی عَلَیْهِ: حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَیْنِ الْحَافِظُ، إِمْلَاءً: أَخْبَرَنَا أَبُو طَاهِرٍ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ حَمْدَانَ الْأُمَوِیُّ بِقِرَاءَتِی عَلَیْهِ: حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُرْجَانِیُّ بِالرَّیِّ، مِنْ لَفْظِهِ: أَخْبَرَنَا أَبُو الْحَسَنِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى الْبَزَّازُ قِرَاءَةً مِنْ لَفْظِهِ: وَ عُمَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ الْفَیَّاضُ، قِرَاءَةً عَلَیْهِ، قَالا: حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى الصَّیْرَفِیُّ: حَدَّثَنَا بَکَّارُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ: حَدَّثَنَا أَبِی «مُحَمَّدُ بْنُ سَعِیدٍ»: حَدَّثَنَا بَکْرُ بْنُ عَبْدِ الْمَلِکِ الْبَصْرِیُّ، سَاکِنُ الْیَمَامَةِ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، عَنْ فَاطِمَةَ الصُّغْرَى، عَنْ فَاطِمَةَ الْکُبْرَى عَلَیْهِمُ السَّلَامُ، قَالَتْ: ...»

[7] . متن روایت در دو امالی چنین است: أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عُبَیْدِ اللَّهِ الْغَضَائِرِیُّ، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ بَابَوَیْهِ الْقُمِّیُّ، قَالَ: أَخْبَرَنِی أَبِی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ بَابَوَیْهِ قَالَ: حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ السَّعْدَآبَادِیُّ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیِّ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ أَبِی الْجَارُودِ زِیَادِ بْنِ الْمُنْذِرِ، عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الْوَلِیدِ، عَنْ شَیْخٍ مِنْ ثُمَالَةَ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى امْرَأَةٍ مِنْ تَمِیمٍ عَجُوزٍ کَبِیرَةٍ، وَ هِیَ تُحَدِّثُ النَّاسَ، قُلْتُ لَهَا: یَرْحَمُکِ اللَّهُ حَدِّثِینِی عَنْ بَعْضِ فَضَائِلِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ). قَالَتْ: أُحَدِّثُکَ وَ هَذَا شَیْخٌ کَمَا تَرَى بَیْنَ یَدَیَّ قَائِمٌ. فَقُلْتُ لَهَا: وَ مَنْ هَذَا فَقَالَتْ: أَبُو الْحَمْرَاءِ خَادِمُ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)، فَجَلَسْتُ إِلَیْهِ، فَلَمَّا سَمِعَ حَدِیثِی اسْتَوَى جَالِساً فَقَالَ: مَهْ. فَقُلْتُ: رَحِمَکَ اللَّهُ، حَدِّثْنِی بِمَا رَأَیْتَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَصْنَعُهُ بِعَلِیٍّ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) وَ إِنَّ اللَّهَ یَسْأَلُکَ عَنْهُ. فَقَالَ: عَلَى الْخَبِیرِ سَقَطْتَ، خَرَجَ عَلَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلَهُ) یَوْمَ عَرَفَةَ وَ هُوَ آخِذٌ بِیَدِ عَلِیٍّ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَقَالَ: یَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ، إِنَّ اللَّهَ (تَبَارَکَ وَ تَعَالَى) بَاهَى بِکُمْ فِی هَذَا الْیَوْمِ لِیَغْفِرَ لَکُمْ عَامَّةً، ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى عَلِیٍّ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) وَ قَالَ لَهُ: وَ غَفَرَ لَکَ یَا عَلِیُّ خَاصَّةً. ثُمَّ قَالَ لَهُ: یَا عَلِیُّ ادْنُ مِنِّی، فَدَنَا مِنْهُ فَقَالَ: إِنَّ السَّعِیدَ حَقَّ السَّعِیدِ مَنْ أَحَبَّکَ وَ أَطَاعَکَ، وَ إِنَّ الشَّقِیَّ کُلَّ الشَّقِیِّ مَنْ عَادَاکَ وَ أَبْغَضَکَ وَ نَصَبَ لَکَ، یَا عَلِیُّ، کَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یُحِبُّنِی وَ یُبْغِضُکَ، یَا عَلِیُّ، مَنْ حَارَبَکَ فَقَدْ حَارَبَنِی، وَ مَنْ حَارَبَنِی فَقَدْ حَارَبَ اللَّهَ، یَا عَلِیُّ، مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی، وَ مَنْ أَبْغَضَنِی فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ، وَ مَنْ أَبْغَضَ اللَّهَ فَقَدْ أَتْعَسَ اللَّهُ جَدَّهُ وَ أَدْخَلَهُ نَارَ جَهَنَّمَ.

[8] . أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِی الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ زَکَرِیَّا الْمُحَارِبِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو طَاهِرٍ مُحَمَّدُ بْنُ تَسْنِیمٍ الْحَضْرَمِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ مَعْمَرٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرٍ، عَنْ أَخِیهِ مُوسَى، عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: بَعَثَ النَّبِیُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) خَالِدَ بْنَ الْوَلِیدِ وَالِیاً عَلَى صَدَقَاتِ بَنِی الْمُصْطَلِقِ حَیٌّ مِنْ خُزَاعَةَ، وَ کَانَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُمْ فِی الْجَاهِلِیَّةِ ذَحْلٌ، فَأَوْقَعَ بِهِمْ خَالِدٌ، فَقَتَلَ مِنْهُمْ وَ اسْتَاقَ أَمْوَالَهُمْ، فَبَلَغَ النَّبِیَّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) مَا فَعَلَ، فَقَالَ: اللَّهُمَّ إِنِّی أَبْرَأُ إِلَیْکَ مِمَّا صَنَعَ خَالِدٌ، وَ بَعَثَ إِلَیْهِمْ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ) بِمَالٍ، وَ أَمَرَهُ أَنْ یُؤَدِّیَ إِلَیْهِمْ دِیَاتٍ مَنْ قُتِلَ مِنْ رِجَالِهِمْ. فَانْطَلَقَ عَلِیٌّ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَأَدَّى إِلَیْهِمْ دِیَاتِ رِجَالِهِمْ، وَ مَا ذَهَبَ لَهُمْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ، وَ بَقِیَ مَعَهُ مِنَ الْمَالِ زَعْبَةٌ، فَقَالَ لَهُمْ: هَلْ تَفْقِدُون شَیْئاً مِنْ أَمْوَالِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَقَالُوا: مَا نَفْقِدُ شَیْئاً إِلَّا مِیلَغَةَ کِلَابِنَا، فَدَفَعَ إِلَیْهِمْ مَا بَقِیَ مِنَ الْمَالِ. فَقَالَ: هَذَا لِمِیلَغَةِ کِلَابِکُمْ وَ مَا أُنْسِیتُمْ مِنْ مَتَاعِکُمْ. وَ أَقْبَلَ إِلَى النَّبِیِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)، فَقَالَ: مَا صَنَعْتَ فَأَخْبَرَهُ حَتَّى أَتَى عَلَى حَدِیثِهِمْ، فَقَالَ النَّبِیُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ): أَرْضَیْتَنِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْکَ، یَا عَلِیُّ أَنْتَ هَادِی أُمَّتِی، أَلَا إِنَّ السَّعِیدَ کُلَّ السَّعِیدِ مَنْ أَحَبَّکَ وَ أَخَذَ بِطَرِیقَتِکَ، أَلَا إِنَّ الشَّقِیَّ کُلَّ الشَّقِیِّ مَنْ خَالَفَکَ وَ رَغِبَ عَنْ طَرِیقِکَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ..

[9] . حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، حَدَّثَنَا رَوْحُ بْنُ عُبَادَةَ، حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ سُوَیْدِ بْنِ مَنْجُوفٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُرَیْدَةَ، عَنْ أَبِیهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: بَعَثَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَلِیًّا إِلَى خَالِدٍ لِیَقْبِضَ الخُمُسَ، وَکُنْتُ أُبْغِضُ عَلِیًّا وَقَدِ اغْتَسَلَ، فَقُلْتُ لِخَالِدٍ: أَلاَ تَرَى إِلَى هَذَا، فَلَمَّا قَدِمْنَا عَلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ذَکَرْتُ ذَلِکَ لَهُ، فَقَالَ: «یَا بُرَیْدَةُ أَتُبْغِضُ عَلِیًّا؟» فَقُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: «لاَ تُبْغِضْهُ فَإِنَّ لَهُ فِی الخُمُسِ أَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ»

[10] . در متن زیارتی هم که از امام هادی ع نقل شده است خطاب به امیرالمومنین ع چنین می‌گوییم:

أَخْبَرَنِی بِهَذِهِ الزِّیَارَةِ الشَّرِیفُ الْأَجَلُّ الْعَالِمُ أبی [أَبُو] جَعْفَرٍ مُحَمَّدٌ الْمَعْرُوفُ بِابْنِ الْحَمْدِ النَّحْوِیِّ، رَفَعَ الْحَدِیثَ عَنِ الْفَقِیهِ الْعَسْکَرِیِّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ فِی شُهُورِ سَنَةِ إِحْدَى وَ سَبْعِینَ وَ خَمْسِمِائَةٍ. وَ أَخْبَرَنِی الْفَقِیهُ الْأَجَلُّ أَبُو الْفَضْلِ شَاذَانُ بْنُ جَبْرَئِیلَ الْقُمِّیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنِ الْفَقِیهِ الْعِمَادِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی الْقَاسِمِ الطَّبَرِیِّ، عَنْ أَبِی عَلِیٍّ، عَنْ وَالِدِهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ، عَنْ أَبِی الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ قُولَوَیْهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیِّ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ أَبِی الْقَاسِمِ بْنِ رُوحٍ وَ عُثْمَانَ بْنِ سَعِیدٍ الْعَمْرِیِّ، عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ، عَنْ أَبِیهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمَا، وَ ذَکَرَ أَنَّهُ عَلَیْهِ السَّلَامُ زَارَ بِهَا فِی یَوْمِ الْغَدِیرِ فِی السَّنَةِ الَّتِی أَشْخَصَهُ الْمُعْتَصِمُ...

مَوْلَایَ فَضْلُکَ لَا یَخْفَى، وَ نُورُکَ لَا یُطْفَى، وَ إِنَّ مَنْ جَحَدَکَ الظَّلُومُ الْأَشْقَى، مَوْلَایَ أَنْتَ الْحُجَّةُ عَلَى الْعِبَادِ، وَ الْهَادِی إِلَى الرَّشَادِ، وَ الْعُدَّةُ لِلْمَعَادِ. (المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص: 269؛ المزار (للشهید الاول)، ص73)

[11] . در همین کتاب صفحات ص: 22 و 98 و 201، به ترتیب این احادیث آمده که هر یک شقاوت را از جهتی شرح می‌دهند:

حدیث 152- الشَّقِیُّ مَنِ اغْتَرَّ بِحَالِهِ وَ انْخَدَعَ بِغُرُورِ آمَالِهِ.

حدیث 2268- إِیَّاکَ وَ الْمَعْصِیَةَ فَإِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ بَاعَ جَنَّةَ الْمَأْوَى بِمَعْصِیَةٍ دَنِیَّةٍ مِنْ مَعَاصِی الدُّنْیَا.

حدیث 4063- تَوَقَّوُا الْمَعَاصِیَ وَ احْبِسُوا أَنْفُسَکُمْ عَنْهَا فَإِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ أَطْلَقَ فِیهَا عِنَانَهُ.

همچنین این عبارت در نهج‌البلاغه، خطبه86

الْمَغْبُونُ مَنْ غَبَنَ نَفْسَهُ وَ الْمَغْبُوطُ مَنْ سَلِمَ لَهُ دِینُه‏ وَ السَّعِیدُ مَنْ وُعِظَ بِغَیْرِهِ وَ الشَّقِیُّ مَنِ انْخَدَعَ لِهَوَاهُ وَ غُرُورِه‏.

در الخصال، ج‏1، ص243 هم این دو حدیث علائم شقاوتمندی را بیان فرموده است:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ‏ الْحُسَیْنِ السَّعْدَآبَادِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَیْنِ وَ قَسْوَةُ الْقَلْبِ وَ شِدَّةُ الْحِرْصِ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ وَ الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْبِ.

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الشَّاهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو حَامِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو یَزِیدَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الصَّالِحِ التَّمِیمِیُّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ حَدَّثَنِی أَنَسُ بْنُ مُحَمَّدٍ أَبُو مَالِکٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیٍّ ع عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ: یَا عَلِیُّ أَرْبَعُ خِصَالٍ مِنَ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَیْنِ وَ قَسَاوَةُ الْقَلْبِ وَ بُعْدُ الْأَمَلِ وَ حُبُّ الْبَقَاءِ.