343) سوره بلد (90) آیه 14 أَوْ إِطْعامٌ فی یَوْمٍ ذی مَس
بسم الله الرحمن الرحیم
343) سوره بلد (90) آیه 14
أَوْ إِطْعامٌ فی یَوْمٍ ذی مَسْغَبَةٍ
ترجمه
یا طعام دادنی در ایام قحطی و گرسنگی،
اختلاف قرائت
در تمام قرائاتی که آیه قبل به صورت «فَکَّ رَقَبَةً» روایت کرده بودند، این آیه را هم به صورت
أَوْ أطْعَمَ ...
(ترجمه: یا اطعام کرد...)
قرائت کردهاند (مجمعالبیان، ج10، ص744؛ أمالی المرتضی، ج2، ص290، الکامل المفصل فی القرائات الاربعة عشر، ص594)[1]
نکات ترجمهای و نحوی
«ذی مَسْغَبَةٍ»
ماده «سغب» که در قرآن فقط همین یکبار آمده، در اصل بر معنای «گرسنگی» دلالت میکند و برخی گفتهاند گرسنگیای است که همراه با سختی کشیدن باشد (معجم المقاییس اللغة، ج3، ص77؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص412) و برخی افزودهاند که گرسنگیای است که دسترسی به غذا کم شده باشد و مردم در تنگنا قرار گرفته باشند (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج5، ص135) که همان «قحطی» میشود.
«مَسْغَبَة» مصدر میمی از ماده «سغب» میباشد که در انتهایش «ة» برای مبالغه افزوده است (الجدول فی إعراب القرآن، ج30، ص335) یعنی «گرسنگی شدید»
«ذی مَسْغَبَةٍ» یعنی «دارای گرسنگی شدید، دارای قحطی» که در اینجا وصف «یوم» است (اطعام کردن در روزی که آن روز دارای قطحی و گرسنگی شدید است)؛ اما در قرائت حسن بصری (از قرائات شاذة) «ذی مَسْغَبَةٍ» را به صورت «ذا مَسْغَبَةٍ» قرائت شده است (مجمعالبیان، ج10، ص744)؛ که در این صورت، نه وصف «یوم»، بلکه در جایگاه مفعول قرار میگیرد (اطعام کرد روزی، گرسنهای را) ویا آن گونه که برخی از اهل لغت گفتهاند به عنوان صفت برای «یتیما» و «مسکینا» (که در آیات بعد آمده و مفعولاند) میباشد، یعنی تقدیر کلام چنین بوده است: «اطعام کرد روزی یتیم گرسنه یا مسکین گرسنهای را» (معانی القرآن (فراء)، ج3، ص265)
حدیث
1) معمر بن خلاد می گوید: امام رضا ع این گونه بود که هرگاه که میخواست غذا بخورد سینیای میآوردند و کنار سفره قرار میدادند و از بهترین هر طعامی که آماده شده بود مقداری بر میداشت و در آن سینی میگذاشت و میفرمود این را به مساکین بدهید؛ سپس این آیه را تلاوت میکرد: «پس به درنوردیدن گردنه اقدام نکرد» سپس میفرمود: خداوند عز و جل می دانست که چنین نیست که هر انسانی توانایی آزاد کردن برده داشته باشد، پس با اطعام طعام راهی به سوی بهشت برایشان قرار داد.
المحاسن، ج2، ص: 392؛ الکافی، ج4، ص52؛
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ: کَانَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا ع إِذَا أَکَلَ أُتِیَ بِصَحْفَةٍ فَتُوضَعُ بِقُرْبِ مَائِدَتِهِ فَیَعْمِدُ إِلَی أَطْیَبِ الطَّعَامِ مِمَّا یُؤْتَی بِهِ فَیَأْخُذُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ شَیْئاً فَیَضَعُ فِی تِلْکَ الصَّحْفَةِ ثُمَّ یَأْمُرُ بِهَا لِلْمَسَاکِینِ ثُمَّ یَتْلُو هَذِهِ الْآیَةَ- فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ثُمَّ یَقُولُ عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ لَیْسَ کُلُّ إِنْسَانٍ یَقْدِرُ عَلَی عِتْقِ رَقَبَةٍ فَجَعَلَ لَهُمُ السَّبِیلَ إِلَی الْجَنَّةِ بِإِطْعَامِ الطَّعَام.
2) محمد بن عمر روایت کرده است که به امام رضا ع عرض کردم که دو پسر به من داده شد که از دستم رفت و برایم فقط پسری خردسال مانده است.
فرمود: از جانب او صدقه بده!
سپس وقتی زمان رفتنم شد، فرمود:
از بچهات بخواه که صدقه دهد با دست خودش با شکستن و در دست گرفتن و هرچیزی که اندک هم بود؛ چرا که هر چیزی که با انجام آن، [تقرب به سوی] خدا خواسته شود - هرچقدر هم کوچک باشد - در صورتی که با نیت صادقانه باشد، عظیم است؛ که همانا خداوند عز و جل میفرماید: « پس هرکه به اندازه ذرهای خوبی انجام دهد آن را میبیند؛ و هرکه به اندازه ذرهای بدی انجام دهد، آن را میبیند» (زلزله/7-8) و میفرماید: «پس به عبور از گردنه اقدام نکرد، و چه چیزی آگاهت کرد که گردنه چیست؟ گشودن گردنی [از یوق بندگی] ، یا طعام دادنی در روز قحطی، به یتیمی از خویشاوندان، یا مسکینی زمینگیر» (بلد/11-16) خداوند عز و جل می دانست که هرکسی توانایی آزاد کرده برده را ندارد؛ پس اطعام طعام به یتیم و مسکین را مثل آن قرار داد.
الکافی، ج4، ص4
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: أَخْبَرْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنِّی أُصِبْتُ بِابْنَیْنِ وَ بَقِیَ لِی بُنَیٌّ صَغِیرٌ فَقَالَ تَصَدَّقْ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ حِینَ حَضَرَ قِیَامِی مُرِ الصَّبِیَّ فَلْیَتَصَدَّقْ بِیَدِهِ بِالْکِسْرَةِ وَ الْقَبْضَةِ وَ الشَّیْءِ وَ إِنْ قَلَّ فَإِنَّ کُلَّ شَیْءٍ یُرَادُ بِهِ اللَّهُ وَ إِنْ قَلَّ بَعْدَ أَنْ تَصْدُقَ النِّیَّةُ فِیهِ عَظِیمٌ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ» وَ قَالَ «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ فَکُّ رَقَبَةٍ أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ یَتِیماً ذا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَةٍ» عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّ کُلَّ أَحَدٍ لَا یَقْدِرُ عَلَی فَکِّ رَقَبَةٍ فَجَعَلَ إِطْعَامَ الْیَتِیمِ وَ الْمِسْکِینِ مِثْلَ ذَلِکَ تَصَدَّقْ عَنْهُ.
3) از امام صادق ع درباره آیه «فَکّ رَقَبَة: آزاد کردنی گردنی [از یوغ آتش]» فرمود: به وسیله ماست که گردنها آزاد میشود و با معرفت ماست که چنین میشود و ماییم اطعامکنندگان در روز گرسنگی که همان «مسغبة» است.
تفسیر القمی، ج2، ص423
حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ: فَکُّ رَقَبَةٍ قَالَ: بِنَا تُفَکُّ الرِّقَابُ وَ بِمَعْرِفَتِنَا وَ نَحْنُ الْمُطْعِمُونَ فِی یَوْمِ الْجُوعِ وَ هُوَ الْمَسْغَبَة.
4) از امام صادق ع روایت شده است:
کسی که مسلمانی را اطعام کند تا اینکه او را سیر سازد هیچکس نمیداند که خداوند چه اندازه در آخرت برای او اجر قرار داده است، نه فرشته مقربی، و نه پیامبر فرستادهشدهای، مگر خود خداوندی که پروردگار جهانهاست.
سپس فرمود: از موجبات بهشت و مغفرت، اطعام طعام است؛ و آنگاه این آیات را خواند: «یا طعام دادنی در ایام قحطی و گرسنگی، به یتیمی از خویشاوندان، یا مسکینی زمینگیر، سپس از کسانی باشد که ایمان آوردند...» (بلد/13-17)
المحاسن، ج2، ص389؛ الکافی، ج2، ص201؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص137
عَنْهُ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِیِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَطْعَمَ مُسْلِماً حَتَّى یُشْبِعَهُ لَمْ یَدْرِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ مَا لَهُ مِنَ الْأَجْرِ فِی الْآخِرَةِ لَا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ إِلَّا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ
ثُمَّ قَالَ مِنْ مُوجِبَاتِ الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ إِطْعَامُ الطَّعَامِ السَّغْبَانَ ثُمَّ تَلَا قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ یَتِیماً ذا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَةٍ ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا.[2]
تدبر
1) «أَوْ إِطْعامٌ فی یَوْمٍ ذی مَسْغَبَةٍ»
برای عبور از آن گردنه، یک کار مهم آن است که انسان دیگران را اطعام کند؛ اما تاکید کرد «در زمانه قحطی و گرسنگی».
چرا؟
شاید بدین جهت که:
الف. آن زمانی است که واقعا افراد نیاز دارند؛ و گداپروری نمیشود.
ب. در زمانه قحطی، نگرانی و دغدغه ذخیره کردن بیشتر میشود. کسی که در چنین زمانهای دیگران را اطعام میکند، در واقع، دارد از ذخیره غذایی آینده خودش به دیگران میدهد؛ چنین کسی وعده خدا را بهجد باور داشته که حاضر به چنین اقدامی شده است.
ج. ...
2) «أَوْ إِطْعامٌ فی یَوْمٍ ذی مَسْغَبَةٍ»
نفرمود «دستگیری و کمک به دیگران در قحطی»، بلکه فرمود «طعام دادن در قحطی». چرا؟
شاید بدین جهت که:
الف. واقعا به نیازمند میرسد؛ چرا که شخصی که گرسنه است و سیر میشود.
ب. رابطه انسانی در طعام دادن شدیدتر است.
ج. انسان ثمره کار خود را بالعیان میبیند و لذا بیشتر به انجام کار خیر تشویق میشود. (وقتی طعام میدهد میبیند که او گرسنه بود و الان سیر شده است)
د. ...
3) «فَکُّ رَقَبَةٍ؛ أَوْ إِطْعامٌ فی یَوْمٍ ذی مَسْغَبَةٍ»
با اینکه میتوانست از تعبیر عام «انفاق فی سبیل الله» استفاده کند، از مصادیق خاصی از انفاق (آزاد کردن برده و اطعام در قحطی) نام برد.
چرا؟
شاید بدین جهت که:
الف. برخی انفاقها موضوعیت دارند و باید به نحو خاص مورد توجه قرار بگیرند و انجام آنها جدیتر گرفته شود.
ب. قرآن با این بیانش انفاقهای ما را هم جهتدار میکند؛ به نحوی آموزش میدهد که چه اولویتهایی را در انفاق مد نظر قرار دهید.
ج. اینها مواردی است که انفاق کردنش سنگینتر و دشوارتر است و لذا «گردنه» (عقبه) است و آیه در مقام برشمردن کارهایی است که «گردنه» محسوب میشوند؛ نه کارهای خوب عادی.
د. ...
[1] حسن بصری (از قرائات شاذة) «ذی مَسْغَبَةٍ» را به صورت «ذا مَسْغَبَةٍ» قرائت کرده است؛ تفاوتش این است که اگر «ذی مَسْغَبَةٍ» باشد، مضافالیه برای «یوم» است (اطعام کرد در روزِ دارای گرسنگی، یعنی در ایام قحطی) اما اگر «ذا مَسْغَبَةٍ» باشد مفعول میشود (اطعام کرد گرسنهای را در روزی)
[2] . فی الحدیث عن معاذ بن جبل قال قال رسول الله ص من أشبع جائعا فی یوم سغب أدخله الله یوم القیامة من باب من أبواب الجنة لا یدخلها إلا من فعل مثل ما فعل (مجمع البیان، ج10، ص751)