1075) سوره حجرات (49)، آیه10 (قسمت دوم: احادیث (2))
8) الف. از امام صادق (علیه السلام)روایت شده است که فرمودند:
روحها همچون سربازان در آرایش جنگیاند که با همدیگر مواجه میشوند؛ پس بو میکشند همانند اسبانی که همدیگر را میبویند؛ پس آنجا که تعارف و همشناسیای حاصل شود انس و الفت رخ میدهد و آنجا که تناکر و ناهمشناسی حاصل شود جدایی رخ میدهد؛ و اگر مؤمنی به مسجدی بیاید که در آن مردم فراوانی باشند که جز یک مؤمن در آنها نباشد پس این مؤمن روحش به سوی آن مؤمن مایل میگردد تا اینکه که نزد او بنشیند.
ب. و باز از ایشان از روایت شده است که فرمودند:
برای هر چیزی، چیزی است که راحتیبخش آن است و بدان آرام گیرد؛ و همانا مؤمن راحتیبخش مؤمن است همان طور که پرنده به ناز و کرشمه جفت خود راحتی و آرام گیرد.
المؤمن، ص39؛ أعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص440
الف. وَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
الْأَرْوَاحُ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ تَلْتَقِی فَتَتَشَامُّ کَمَا تَتَشَامُّ الْخَیْلُ فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا ائْتَلَفَ وَ مَا تَنَاکَرَ مِنْهَا اخْتَلَفَ وَ لَوْ أَنَّ مُؤْمِناً جَاءَ إِلَی مَسْجِدٍ فِیهِ أُنَاسٌ کَثِیرٌ لَیْسَ فِیهِمْ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَاحِدٌ لَمَالَتْ رُوحُهُ إِلَی ذَلِکَ الْمُؤْمِنِ حَتَّی یَجْلِسَ إِلَیْهِ.
ب. وَ عَنْهُ ع قَالَ:
لِکُلِّ شَیْءٍ شَیْءٌ یَسْتَرِیحُ إِلَیْهِ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَسْتَرِیحُ إِلَی أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ کَمَا یَسْتَرِیحُ الطَّیْرُ إِلَی شَکْلِهِ.
9) الف. از امام صادق (علیه السلام)روایت شده است که فرمودند:
مؤمن برادر مؤمن است چشم و راهنمای اوست، نه به او خیانت میکند و نه ستم میرساند و نه با او دغلبازی میکند و نه به او وعده میدهد که تخلّف کند.
ب. باز از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند:
مسلمان برادر مسلمان است، چشم و آینه و راهنمای اوست، نسبت به او خیانت نمیکند و نیرنگ نمیورزد و ستم نمیکند و به او دروغ نمیگوید و از او غیبت نمیکند.
ج. ربعی میگوید از فضیل بن یسار شنیدم که امام صادق ع میفرمود:
مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم نمیکند و او را خوار نمینماید و غیبتش را نمیکند و به او خیانت نمیکند و او را [از خواستهای که دارد] محروم نمینماید.
ربعی ادامه داد: شخصی از اهل مدینه از من پرسید که درست شنیدهام که تو از فضیل شنیدهای که چنین روایت کرده است. گفتم بله. او گفت: من خودم از امام صادق ع شنیدم که:
مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم نمیکند و با او دغلبازی نمیکند و او را خوار نمینماید و غیبتش را نمیکند و به او خیانت نمیکند و او را [از خواستهای که دارد] محروم نمینماید.
[ظاهرا آن شخص میخواسته به ربعی تذکر دهد که تو یا فضیل در این روایتتان عبارت «و با او دغلبازی نمیکند» را فراموش کردهاید].
الکافی، ج2، ص166-167
الف. مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ عَیْنُهُ وَ دَلِیلُهُ لَا یَخُونُهُ وَ لَا یَظْلِمُهُ وَ لَا یَغُشُّهُ وَ لَا یَعِدُهُ عِدَةً فَیُخْلِفَهُ.
ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ مُثَنًّی الْحَنَّاطِ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِیرَةِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ هُوَ عَیْنُهُ وَ مِرْآتُهُ وَ دَلِیلُهُ لَا یَخُونُهُ وَ لَا یَخْدَعُهُ وَ لَا یَظْلِمُهُ وَ لَا یَکْذِبُهُ وَ لَا یَغْتَابُهُ.
ج. عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی:
عَنْ رِبْعِیٍّ عَنْ فُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:
الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا یَظْلِمُهُ وَ لَا یَخْذُلُهُ وَ لَا یَغْتَابُهُ وَ لَا یَخُونُهُ وَ لَا یَحْرِمُهُ.
قَالَ رِبْعِیٌّ: فَسَأَلَنِی رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا بِالْمَدِینَةِ فَقَالَ: سَمِعْت فُضَیْلًا یَقُولُ ذَلِکَ. قَالَ فَقُلْتُ لَهُ نَعَمْ. فَقَالَ: فَإِنِّی سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ:
الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا یَظْلِمُهُ وَ لَا یَغُشُّهُ وَ لَا یَخْذُلُهُ وَ لَا یَغْتَابُهُ وَ لَا یَخُونُهُ وَ لَا یَحْرِمُهُ.
10) الف. از رسول الله ص روایت شده است که ایشان فرمودند:
مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم روا نمیدارد و او را تسلیم [حوادث] نمیکند. هرکس در پی برآوردن نیاز برادرش باشد، خدا نیاز او را بر میآورد. و هرکس اندوهی را از مسلمانی دور کند، خدا در برابر، اندوهی از اندوههای روز قیامت را از او دور خواهد کرد. و هرکس مسلمانی را بپوشاند، خدا در قیامت او را خواهد پوشاند.
و این روایت در صحیح بخاری و صحیح مسلم [= مهمترین و معتبرترین منابع اهل سنت] نیز آمده است.
مجمع البیان، ج9، ص200؛ نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص41؛ عوالی اللئالی، ج1، ص128
و روی الزهری عن سالم عن أبیه أن رسول الله ص قال:
الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لَا یَظْلِمُهُ وَ لَا یُسْلِمُهُ، وَ مَنْ کَانَ فِی حَاجَةِ أَخِیهِ کَانَ اللَّهُ فِی حَاجَتِهِ، وَ مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُسْلِمٍ کُرْبَةً فَرَّجَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ کُرْبَةً مِنْ کروب [کُرُبَاتِ] یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ ستر [سَرَّ] مُسْلِماً یستره [سَرَّهُ] اللَّهُ تَعَالَی یَوْمَ الْقِیَامَةِ.
أورده البخاری و مسلم فی صحیحیهما.
ب. از امام صادق ع روایت شده است:
کسی که در پی برآوردن حاجت برادر مسلمان مؤمن خویش است، خداوند پیگیر حاجت خود او خواهد بود مادامی که وی در پی برآوردن حاجت برادرش است.
الأمالی (للطوسی)، ص97
أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الصَّلْتِ الْأَهْوَازِیُّ، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدِ بْنِ عُقْدَةَ الْحَافِظُ، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَعْفَرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ خَالِدٍ أَبُو حَفْصٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی الْمَدَنِیِّ، قَالَ:
سَمِعْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع یَقُولُ: مَنْ کَانَ فِی حَاجَةِ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ الْمُسْلِمِ، کَانَ اللَّهُ فِی حَاجَتِهِ مَا کَانَ فِی حَاجَةِ أَخِیهِ.
ج. از امام صادق علیه السّلام روایت شده که فرمودند:
در نیکی رساندن به برادران خود با یک دیگر مسابقه گذارید تا از اهل معروف باشید؛ که همانا بهشت را دری است به نام «معروف» که جز کسی که در زندگی دنیا کار معروفی [نیکیای در حق دیگران] انجام داده باشد داخل آن نشود؛ همانا بنده در راه برآوردن حاجت برادر مؤمن خود گام بردارد و خدای عز و جل دو فرشته بر او گمارد، یکی در طرف راست و دیگری در جانب چپ او که برایش از پروردگار آمرزش خواهند و برای روا شدن حاجت او دعا کنند.
سپس فرمود: به خدا سوگند رسول الله ص هنگامی که مؤمن حاجتمند به حاجتش برسد از خود آن شخص خوشحالتر میشود. [یعنی شما با برآورده کردن حاجت یک مؤمن، بیش از آنکه آن مؤمن را خوشحال کنید، رسول الله ص را خوشحال کردهاید]
الکافی، ج2، ص195
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أُورَمَةَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
تَنَافَسُوا فِی الْمَعْرُوفِ لِإِخْوَانِکُمْ وَ کُونُوا مِنْ أَهْلِهِ فَإِنَّ لِلْجَنَّةِ بَاباً یُقَالُ لَهُ الْمَعْرُوفُ لَا یَدْخُلُهُ إِلَّا مَنِ اصْطَنَعَ الْمَعْرُوفَ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا؛ فَإِنَّ الْعَبْدَ لَیَمْشِی فِی حَاجَةِ أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ فَیُوَکِّلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مَلَکَیْنِ وَاحِداً عَنْ یَمِینِهِ وَ آخَرَ عَنْ شِمَالِهِ یَسْتَغْفِرَانِ لَهُ رَبَّهُ وَ یَدْعُوَانِ بِقَضَاءِ حَاجَتِهِ.
ثُمَّ قَالَ: وَ اللَّهِ لَرَسُولُ اللَّهِ ص أَسَرُّ بِقَضَاءِ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْهِ مِنْ صَاحِبِ الْحَاجَةِ.
د. اسماعیل بن عمار روایت کرده است که به امام صادق ع عرض کردم: فدایت شوم! آیا مؤمن برای مؤمن (مای?) رحمت است؟
فرمود: آری!
عرض کردم: چگونه؟!
فرمود:هر مؤمنی که برادر ایمانیش برای درخواست و حاجتی به نزد او بیاید، آن رحمتی است که از جانب خداوند به سوی او سوق داده و موجب آن شده است، پس اگر خواست? او را بر آورد، در حقیقت آن رحمت را پذیرفته، و اگر او را رد کرد در حالی که میتوانست خواستهاش را برآورده سازد، فقط آن رحمتی را که خداوند سوق داده و موجب آن شده بود، قبول نکرده است. و خداوند عز و جل این رحمت را تا روز قیامت ذخیره میکند تا اینکه آن مؤمن نیازمند حکمکننده در خصوص آن باشد، اگر بخواهد آن را برای خود بردارد و یا به دیگری ببخشد.
ای اسماعیل! آن مرد مؤمن در حالی که در روز قیامت در مورد این رحمت الهی اختیار دارد، آیا به نظر تو آن را به چه کسی خواهد داد؟!
عرض کردم: فدایت شوم! گمان نمیکنم که آن را به دیگران واگذارد.
حضرت فرمود: گمان مکن، بلکه یقین داشته باش که او این از خود دور نخواهد ساخت.
ای اسماعیل! هر کس که برادر ایمانیش برای خواستهای نزد او بیاید، و او توانائی برآورده ساختن آن را داشته باشد ولی برنیاورد، خداوند ماری را بر او چیره کند که انگشت او را بگزد تا روز قیامت، اعم از اینکه آمرزیده شده باشد و معذب.
الکافی، ج2، ص193-194
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عَمَّارٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: جُعِلْتُ فِدَاکَ! الْمُؤْمِنُ رَحْمَةٌ عَلَی الْمُؤْمِنِ.
قَالَ: نَعَمْ.
قُلْتُ: وَ کَیْفَ ذَاکَ؟
قَالَ: أَیُّمَا مُؤْمِنٍ أَتَی أَخَاهُ فِی حَاجَةٍ فَإِنَّمَا ذَلِکَ رَحْمَةٌ مِنَ اللَّهِ سَاقَهَا إِلَیْهِ وَ سَبَّبَهَا لَهُ. فَإِنْ قَضَی حَاجَتَهُ کَانَ قَدْ قَبِلَ الرَّحْمَةَ بِقَبُولِهَا وَ إِنْ رَدَّهُ عَنْ حَاجَتِهِ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَی قَضَائِهَا فَإِنَّمَا رَدَّ عَنْ نَفْسِهِ رَحْمَةً مِنَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ سَاقَهَا إِلَیْهِ وَ سَبَّبَهَا لَهُ وَ ذَخَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ تِلْکَ الرَّحْمَةَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ حَتَّی یَکُونَ الْمَرْدُودُ عَنْ حَاجَتِهِ هُوَ الْحَاکِمَ فِیهَا إِنْ شَاءَ صَرَفَهَا إِلَی نَفْسِهِ وَ إِنْ شَاءَ صَرَفَهَا إِلَی غَیْرِهِ. یَا إِسْمَاعِیلُ! فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ وَ هُوَ الْحَاکِمُ فِی رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ قَدْ شُرِعَتْ لَهُ فَإِلَی مَنْ تَرَی یَصْرِفُهَا؟
قُلْتُ: لَا أَظُنُّ یَصْرِفُهَا عَنْ نَفْسِهِ.
قَالَ: لَا تَظُنَّ وَ لَکِنِ اسْتَیْقِنْ؛ فَإِنَّهُ لَنْ یَرُدَّهَا عَنْ نَفْسِهِ، یَا إِسْمَاعِیلُ! مَنْ أَتَاهُ أَخُوهُ فِی حَاجَةٍ یَقْدِرُ عَلَی قَضَائِهَا فَلَمْ یَقْضِهَا لَهُ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ شُجَاعاً یَنْهَشُ إِبْهَامَهُ فِی قَبْرِهِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَغْفُوراً لَهُ أَوْ مُعَذَّباً.
11) از رسول الله ص وصایایی به امیرالمؤمنین ع روایت شده است. در فرازی از این وصایا آمده است:
تا یک میل برو و از مریضی عیادت کن؛ تا سه میل برو و دعوتی را اجابت کن؛ تا چهار میل برو و کسی که به خاطر خدا برادرش شدهای را زیارت کن؛ تا 5 میل برو و کسی را که کمک میخواهد را اجابت کن؛ تا شش میل برو و مظلومی را یاری نما. و بر تو باد به استغفار.
یک میل مسیری کمتر از 1 کیلومتر است؛ در واقع هر سه میل یک فرسخ و هر فرسخ بین 5 تا 5.5 کیلومتر است)
من لا یحضره الفقیه، ج4، ص361؛ مجمع البیان، ج9، ص201؛ مکارم الأخلاق، ص438؛ النوادر (للراوندی)، ص5
رَوَی حَمَّادُ بْنُ عَمْرٍو وَ أَنَسُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ- عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ لَهُ: یَا عَلِیُّ أُوصِیکَ بِوَصِیَّةٍ فَاحْفَظْهَا فَلَا تَزَالُ بِخَیْرٍ مَا حَفِظْتَ وَصِیَّتِی...
سِرْ مِیلًا عُدْ مَرِیضاً سِرْ مِیلَیْنِ شَیِّعْ جَنَازَةً سِرْ ثَلَاثَةَ أَمْیَالٍ أَجِبْ دَعْوَةً سِرْ أَرْبَعَةَ أَمْیَالٍ زُرْ أَخاً فِی اللَّهِ سِرْ خَمْسَةَ أَمْیَالٍ أَجِبِ الْمَلْهُوفَ سِرْ سِتَّةَ أَمْیَالٍ انْصُرِ الْمَظْلُوم وَ عَلَیْکَ بِالاسْتِغْفَار.
11) فضیلبنیسار گوید: شنیدم امام باقر (علیه السلام) فرمود:
چند مسلمان برای سفر از شهر بیرون رفتند؛ امّا راه را گم کردند و سخت تشنه شدند و کفن پوشیدند و به بُن درختها چسبیدند. پرمردی نزدشان آمد که لباس سفیدی به تن داشت. گفت: «برخیزید، باکی بر شما نیست، این آب است.» پس برخاستند و آب نوشیدند تا سیراب شدند. به او گفتند: «رحمت خدا بر تو باد، تو کیستی؟»
گفت: من از آن جنیانی هستم که با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیعت کردند؛ من خود از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که میفرمود: «مؤمن برادر مؤمن است، چشم او و راهنمای اوست» پس نباید در حضور من شما تلف شوید.
الکافی، ج2، ص167؛ المؤمن، ص43
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْبَصْرِیِّ عَنْ فُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ:
إِنَّ نَفَراً مِنَ الْمُسْلِمِینَ خَرَجُوا إِلَی سَفَرٍ لَهُمْ فَضَلُّوا الطَّرِیقَ فَأَصَابَهُمْ عَطَشٌ شَدِیدٌ. فَتَکَفَّنُوا [فَتَیَمَّمُوا] وَ لَزِمُوا أُصُولَ الشَّجَرِ فَجَاءَهُمْ شَیْخٌ وَ عَلَیْهِ ثِیَابٌ بِیضٌ؛ فَقَالَ: قُومُوا فَلَا بَأْسَ عَلَیْکُمْ فَهَذَا الْمَاءُ.
فَقَامُوا وَ شَرِبُوا وَ ارْتَوَوْا [فَأُرْوُوا]. فَقَالُوا: مَنْ أَنْتَ یَرْحَمُکَ اللَّهُ؟
فَقَالَ: أَنَا مِنَ الْجِنِّ الَّذِینَ بَایَعُوا رَسُولَ اللَّهِ ص إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ: «الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ عَیْنُهُ وَ دَلِیلُهُ». فَلَمْ تَکُونُوا تَضَیَّعُوا بِحَضْرَتِی.
12) الف. حفصبنبختری گوید: نزد امام صادق (علیه السلام) بودم و مردی بر آن حضرت وارد شد.
ایشان به من فرمود: «دوستش داری»؟
گفتم: «آری»!
به من فرمود: «چرا دوستش نداشته باشی با اینکه برادر توست، و شریک تو در دینت، و یاور تو در برابر دشمنت؛ و روزی او بر عهده کسی غیر توست».
الکافی، ج2، ص166
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ قَالَ:
کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ فَقَالَ لِی: تُحِبُّهُ؟
فَقُلْتُ: نَعَمْ.
فَقَالَ لِی: وَ لِمَ لَا تُحِبُّهُ وَ هُوَ أَخُوکَ وَ شَرِیکُکَ فِی دِینِکَ وَ عَوْنُکَ عَلَی عَدُوِّکَ وَ رِزْقُهُ عَلَی غَیْرِکَ.
ب. عبدالمؤمن انصاری میگوید: بر امام کاظم ع وارد شدم و محمد بن عبدالله جعفی نزد حضرت بود و من به او لبخند زدم.
به من فرمود: «دوستش داری»؟
گفتم: «آری»! و جز این نیست که به خاطر شما او را دوست دارم.
فرمود: او برادر توست؛ مؤمن برادر پدری و مادری مؤمن است؛ لعنت بر کسی که برادرش را متهم کند؛ لعنت بر کسی که در حق برادرش دغلبازی کند؛ لعنت بر کسی که خیرخواه برادرش نباشد؛ لعنت بر کسی که نسبت به برادرش چیزی را ویژه خود قرار دهد [به نحوی که برادرش را از آن محروم سازد]؛ لعنت بر کسی که خود را دور از دسترس برادرش قرار دهد؛ لعنت بر کسی که غیبت برادرش را کند.
أعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص125
وَ عَنْ عَبْدِ الْمُؤْمِنِ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ:
دَخَلْتُ عَلَی الْکَاظِمِ ع وَ عِنْدَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْجُعْفِیُّ؛ فَتَبَسَّمْتُ فِی وَجْهِهِ.
فَقَالَ: أَ تُحِبُّهُ؟
فَقُلْتُ: نَعَمْ؛ وَ مَا أَحْبَبْتُهُ إِلَّا فِیکُمْ.
فَقَالَ: هُوَ أَخُوکَ الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِیهِ وَ لِأُمِّهِ؛ مَلْعُونٌ مَنِ اتَّهَمَ أَخَاهُ مَلْعُونٌ مَنْ غَشَّ أَخَاهُ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ لَمْ یَنْصَحْ أَخَاهُ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنِ اسْتَأْثَرَ عَلَی أَخِیهِ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنِ احْتَجَبَ عَنْ أَخِیهِ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنِ اغْتَابَ أَخَاهُ.
ج. از امام سجاد ع روایت شده است:
همانا خداوند متعال فریشهای شدیدتر از نیکویی در حق برادران واجب نکرده است؛و خداوند احدی را شدیدتر از کسی عذاب نکند که آن کس به برادرش به چشم غیردوستانه بنگرد؛ پس خوشا به حال کسی که خداوند متعال به وی برای ادای حق برادرانش توفیق دهد.
أعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص125
وَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع:
إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَمْ یَفْتَرِضْ فَرِیضَةً أَشَدَّ مِنْ بِرِّ الْإِخْوَانِ وَ مَا عَذَّبَ اللَّهُ أَحَداً أَشَدَّ مِمَّنْ یَنْظُرُ إِلَی أَخِیهِ بِعَیْنٍ غَیْرِ وَادَّةٍ فَطُوبَی لِمَنْ وَفَّقَهُ اللَّهُ تَعَالَی لِأَدَاءِ حَقِّ الْمُؤْمِنِ.
د. و از اهل بیت ع روایت شده است:
بندهای حقیقت ایمانش کامل نشود مگر اینکه برادر مؤمن خویش را دوست بدارد.
عدة الداعی، ص186؛ بحار الأنوار، ج71، ص236؛ مستدرک الوسائل، ج12، ص235
وَ عَنْهُمْ ع: لَا یُکْمِلُ عَبْدٌ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ حَتَّی یُحِبَّ أَخَاه [المؤمن].
13) از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
مؤمن آینه برادر مؤمنش است؛ وقتی از او غایب است خیرخواه اوست و وقتی نزد اوست آنچه را که او خوش نمیدارد از او دور میکند و در مجلس برای او جا باز میکند.
الجعفریات (الأشعثیات)، ص197
أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِی مُوسَی بْنُ إِسْمَاعِیلَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
الْمُؤْمِنُ مِرْآةٌ لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ یَنْصَحُهُ إِذَا غَابَ عَنْهُ وَ یَمِیطُ عَنْهُ مَا یَکْرَهُ إِذَا شَهِدَ وَ یُوَسِّعُ لَهُ فِی الْمَجْلِسِ.
14) از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
کسی که لطمهای را که بر آبروی برادر مسلمانش وارد میشود دفع کند قطعا بهشت بر او واجب میشود.
الجعفریات (الأشعثیات)، ص198
أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِی مُوسَی بْنُ إِسْمَاعِیلَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّةَ.
15) سعید بن زید میگوید یکبار کمیل را دیدم و از او درخواست کردم از فضایل امیرالمؤمنون ع برایم بگوید. وی گفت آیا دلت میخواهد وصایایی که یک روز حضرت به من فرمود و از تمام آنچه در دنیا بهتر است برایت بازگو کنم. گفتم بله.
کمیل شروع کرد. در فرازی از این وصایا آمده است:
ای کمیل! نگران نباش که رازت دانسته نشود! ... ای کمیل، عیبی ندارد که برادرت را بر راز خود آگاه سازی، امّا برادر تو کیست؟ برادر تو آن کس است که به وقت سختی و محنت تو را وامنهد، و در هنگام گرفتاری از تو کناره نگیرد، و آنجا که از او درخواست کنی با تو خدعه نورزد ،و تو و کارت را رها نسازد تا او را از آن آگاه کنی، پس چنانچه کج و معوج باشد اصلاحش کند. ای کمیل! مؤمن آین? مؤمن است، او را به دقّت مینگرد و برانداز میکند تا حاجتش را برطرف و حالش را نیکو نماید. ای کمیل! مؤمنان برادرند؛ و نزد برادر چیزی مهمتر از برادرش برتر نیست. ای کمیل! اگر برادرت را دوست نداری برادرش نیستی! ...
بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص26
أَخْبَرَنَا الشَّیْخُ أَبُو الْبَقَاءِ إِبْرَاهِیمُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْبَصْرِیُّ بِقِرَاءَتِی عَلَیْهِ فِی الْمُحَرَّمِ سَنَةَ سِتَّ عَشْرَةَ وَ خَمْسِمِائَةٍ بِمَشْهَدِ مَوْلَانَا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو طَالِبٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عُتْبَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ: أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ الدُّبَیْلِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ کَثِیرٍ الْعَسْکَرِیُّ قَالَ: حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ الْمُفَضَّلِ أَبُو سَلَمَةَ الْأَصْفَهَانِیُّ قَالَ: أَخْبَرَنِی رَاشِدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ وَائِلٍ الْقُرَشِیُّ قَالَ: حَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ حَفْصٍ الْمَدَنِیُّ قَالَ: أَخْبَرَنِی مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ زَیْدِ بْنِ أَرْطَاةَ قَالَ:
لَقِیتُ کُمَیْلُ بْنُ زِیَادٍ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ فَضْلِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَقَالَ أَ لَا أُخْبِرُکَ بِوَصِیَّةٍ أَوْصَانِی بِهَا یَوْماً هِیَ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الدُّنْیَا بِمَا فِیهَا؟ فَقُلْتُ بَلَی قَالَ: قَالَ لِی عَلِیٌّ یَا کُمَیْلَ بْنَ زِیَاد...
یَا کُمَیْلُ لَا بَأْسَ بِأَنْ لَا یُعْلَمَ سِرُّکَ ... [یَا کُمَیْلُ لَا بَأْسَ بِأَنْ تُعْلِمَ أَخَاکَ سِرَّک][1] یَا کُمَیْلُ [منْ] أَخُوکَ أَخُوکَ الَّذِی لَا یَخْذُلُکَ عِنْدَ الشِّدَّةِ وَ لَا یَغْفُلُ عَنْکَ عِنْدَ الْجَرِیرَةِ وَ لَا یَخْدَعُکَ حِینَ تَسْأَلُهُ وَ لَا یَتْرُکُکَ وَ أَمْرَکَ حَتَّی یَعْلَمَهُ فَإِنْ کَانَ مُمِیلًا أَصْلَحَهُ یَا کُمَیْلُ الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ یَتَأَمَّلُهُ وَ یَسُدُّ فَاقَتَهُ وَ یُجَمِّلُ حَالَتَهُ یَا کُمَیْلُ الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ وَ لَا شَیْءَ آثَرُ عِنْدَ کُلِّ أَخٍ مِنْ أَخِیهِ یَا کُمَیْلُ إِذَا لَمْ تُحِبَّ أَخَاکَ فَلَسْتَ أَخَاه.
این فراز از وصیت ایشان در تحف العقول، ص173 نیز آمده است که البته عبارات آنجا تفاوتهای مختصری با اینجا دارد.[2]
[1]. این فراز داخل کروشه در متن چاپ شده بشارة المصطفی نیست؛ اما هم در تحف آمده و هم در نقلی که در بحارالانوار (ج74، ص269) از کتاب بشارة المصطفی آمده است موجود است.
[2] . وصیته ع لکمیل بن زیاد مختصرة:
یَا کُمَیْلُ لَا بَأْسَ أَنْ تُعْلِمَ أَخَاکَ سِرَّکَ وَ مَنْ أَخُوکَ أَخُوکَ الَّذِی لَا یَخْذُلُکَ عِنْدَ الشَّدِیدَةِ وَ لَا یَقْعُدُ عَنْکَ عِنْدَ الْجَرِیرَةِ وَ لَا یَدَعُکَ حَتَّى تَسْأَلَهُ وَ لَا یَذَرُکَ وَ أَمْرَکَ حَتَّى تُعْلِمَهُ فَإِنْ کَانَ مُمِیلًا فَأَصْلِحْهُ؛ یَا کُمَیْلُ الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ لِأَنَّهُ یَتَأَمَّلُهُ فَیَسُدُّ فَاقَتَهُ وَ یُجْمِلُ حَالَتَهُ؛ یَا کُمَیْلُ الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ وَ لَا شَیْءَ آثَرُ عِنْدَ کُلِّ أَخٍ مِنْ أَخِیهِ؛ یَا کُمَیْلُ إِنْ لَمْ تُحِبَّ أَخَاکَ فَلَسْتَ أَخَاه.