سفارش تبلیغ
صبا ویژن

احادیث جنگهای امیرالمومنین ع (قسمت10:جنگ صفین درمنابع اهل سنت-2)

ب‍. تردید افتادن در لشکر معاویه

این حدیث را برخی از صحابه و تابعین که در لشکر معاویه بودند هم می‌دانستند و بعد از شهادت عمار به همین جهت به تردید افتادند؛ به همین مناسبت صرفا به چند روایت که در مسند احمد - که از معتبرترین و قدیمی‌ترین کتب روایی اهل سنت، و نوشته احمد بن حنبل رئیس فرقه حنبلی (یکی از چهار فرقه اصلی اهل سنت- بسنده می‌شود:

40) عبدالله بن حارث می‌گوید: من در لشکر معاویه بودم که در حال بازگشت از جنگ صفین بودیم. عبدالله پسر عمروعاص به پدرش گفت: پدرجان! آیا نشنیدی که رسول الله ص به عمار می‌گفت: خوشا به سعادتت ای پسر سمیه! همانا «الفئة الباغیه: جماعت ستمگر» تو را به شهادت می‌رسانند؟!

عمروعاص به معاویه گفت: نمی‌شنوی این چه می‌گوید؟

معاویه گفت: دائما مایه آبروریزی ما می‌شوی؟! مگر ما او را کشتیم؟! همانا کسانی که او را به میدان جنگ آوردند او را کشتند!

مسند أحمد، ج11، ص42، ح6499

حدثنا أبو معاویة، حدثنا الأعمش، عن عبد الرحمن بن زیاد، عن عبد الله بن الحارث، قال:

إنی لأسیر مع معاویة فی منصرفه من صفین، بینه وبین عمرو بن العاص، قال: فقال عبد الله بن عمرو بن العاص: یا أبت، ما سمعت رسول الله ص یقول لعمار: " ویحک یا ابن سمیة تقتلک الفئة الباغیة "؟

قال: فقال عمرو لمعاویة: ألا تسمع ما یقول هذا؟

فقال معاویة: لا تزال تأتینا بهنة أنحن قتلناه؟ إنما قتله الذین جاءوا به!

تبصره: شعیب أرنؤوط که از معروفترین و سخت‌گیرترین حدیث‌شناسان معاصر اهل سنت است در تعلیقه‌ای که بر این حدیث در همینجا دارد ابتدا تصریح می‌کند که إسناد این حدیث صحیح است و سپس برای آن سندهای مختلف دیگری از سایر کتابهای معتبر اهل سنت برمی‌شمرد که این را به 13 نفر از صحابه ارجاع می‌دهند و همگی بر اساس معیارهای سخت‌گیرانه وی صحیح محسوب می‌شوند و در پایانش از قول ابن حجر عصقلانی (نویسنده فتح الباری شرح صحیح البخاری) نقل می‌کند که: این حدیث (به خاطر پیش‌بینی‌ای که در آن شده) از شواهد نبوت است و در آن فضیلتی آشکار برای علی ع و عمار است و ردی است بر ناصبی‌هایی که گمان می‌کنند علی ع در جنگهایی که انجام داد بر صواب نبوده است.[1]

سایر اسناد این روایت در منابع اهل سنت:

با دو سند دیگر در مسند أحمد ج11، ص522[2] و با سندی دیگر در مسند أحمد، ج29، ص316[3]

المستدرک على الصحیحین (للحاکم)، ج2، ص168[4] (که ذهبی تعلیقه زده که این حدیث بنابر مبنای بخاری و مسلم صحیح است)

مصنف عبد الرزاق، ج10، ص278[5]

با چهار سند در السنن الکبرى (النسائی)، ج7، ص468-469[6]

مصنف ابن أبی شیبة، ج21، ص533[7]

با سه سند در مسند أبی یعلى الموصلی، ج13، ص123[8] و ص330[9] و ص333-334[10] (که حسین سلیم أسد (محقق کتاب) در پایان اولی و سومی تاکید می‌کند که إسنادش صحیح است)

المعجم الکبیر للطبرانی، ج19، ص330[11]

البدء والتاریخ، ج5، ص40[12]

الطبقات الکبرى، ج3، ص191[13]

السنن الکبرى للبیهقی، ج8، ص328[14]

البدایة والنهایة، ج6، ص240[15]

 

41) مصداق دیگری از این واقعه (ایجاد تردید در لشکر معاویه به خاطر شهادت عمار) را زهری با سند خود از هُنی (غلام عمر بن خطاب) هم نقل می‌کند که وی گفته است:

من ابتدا همراه معاویه و در مقابل علی ع بودم. اصحاب معاویه هم می‌گفتند: به خدا سوگند که ما عمار را نخواهیم کشت؛ که اگر او را بکشیم همان گونه خواهیم بود که می‌گویند [یعنی ما مصداقِ «الفئة الباغیه: جماعت ستمگر» خواهیم بود]. پس در جنگ صفین داشتم به کشته شدگان نگاه می‌کردم که چشمم به عمار خورد. سراغ عمروعاص آمدم و او بر تختش نشسته بود. صدایش کردم. گفت چه می‌خواهی؟

گفتم می‌خواهم با تو صحبت کنم. پس از جایش برخاست. گفتم: درباره عمار یاسر چه شنیده‌ای؟

گفت: رسول الله ص در موردش فرمود:‌او را «الفئة الباغیه: جماعت ستمگر» خواهند کشت.

گفتم: به خدا سوگند که او کشته شد!

گفت: قطعا این طور نیست.

گفتم: خودم با چشمهای خودم دیدم که در میان کشتگان بود.

گفت: با هم برویم و به من نشانش بده!

پس وی را آنجا بردم و او اندکی آنجا ایستاد و دیدم که رنگ از رخسارش پرید. سپس برگشت و گفت: همانا کسی که وی را به میدان جنگ آورد او را کشته است.

الطبقات الکبیر (زهری م230)، ج3، ص234

قال: أخبرنا خالد بن مَخْلَدٍ قال: حدّثنی سلیمان بن بلال قال: حدّثنی جعفر بن محمّد قال: سمعتُ رجلًا من الأنصار یحدّث أبى عن هُنی مولى عمر بن الخطّاب، قال:

کنتُ أول شئٍ مع معاویة على علی فکان أصحاب معاویة یقولون: لا والله لا نقتل عمّارًا أبدًا، إنْ قتلناه فنحن کما یقولون. فلمّا کان یوم صفّین ذهبتُ أنْظُرُ فی القتلى فإذا عمّار بن یاسر مقتول.

فقال هُنی فجئتُ إلى عمرو بن العاص وهو على سریره؛ فقلت: أبا عبد الله!

قال: ما تشاء؟

قلتُ: انْظُرْ أکلّمْکَ، فقامَ إلی؛ فقلت: عمّار بن یاسر ما سمعتَ فیه؟

فقال: قال رسول الله ص تقتله الفئة الباغیة.

فقلت: هو ذا والله مقتولٌ.

فقال: هذا باطل.

فقلت: بَصُرَ به عینى مقتولٌ.

قال: فانْطَلِقْ فَأرِنِیه.

فذهبتُ به فأوقفته علیه فساعةَ رآه انتُقع لونه، ثمّ أعرض فی شقّ وقال: إنّما قَتَلَه الذی خَرَجَ به.

 

42) دو واقعه فوق (روایات 40 و 41) در این روایت از حنظلة بن خویلد که در بسیاری از کتب اهل سنت آمده جمع شده است. وی می‌گوید:

من نزد معاویه بودم که دو نفر آمدند که در مورد سر عمار با هم نزاع می‌کردند و هریک مدعی بود که من او را کشتم. عبدالله پسر عمروعاص گفت: پیشنهاد می‌کنم که هریک از شما به نفع دیگری کنار بکشد زیرا من از رسول الله ص شنیدم (یا: پدرم از رسول الله ص شنیده است) که می‌فرمود: «الفئة الباغیه: جماعت ستمگر» او را به قتل می‌رسانند!

معاویه [خطاب به عمروعاص] گفت: آیا نمی‌خواهی شر این [پسر] دیوانه‌ات را از سر ما کم کنی؟! اصلا تو چرا با ما آمده‌ای؟!

گفت؛ پدرم شکایت مرا به رسول الله ص برد و رسول الله ص به او فرمود: مادام که پدرت زنده است از او اطاعت کن و خلافش رفتار نکن؛ پس من همراه شما آمدم اما نمی‌جنگم.

مسند أحمد، ج11، ص523 و ص96[16]؛ السنن الکبرى (النسائی)، ج7، ص468[17]؛ مصنف ابن أبی شیبة، ج21، ص520[18]؛ الطبقات الکبیر، ج3، ص234[19]

6929 - حَدَّثَنَا یزِیدُ بْنُ هَارُونَ، أَخْبَرَنَا الْعَوَّامُ، حَدَّثَنِی أَسْوَدُ بْنُ مَسْعُودٍ، عَنْ حَنْظَلَةَ بْنِ خُوَیلِدٍ الْعَنْزِی، قَالَ: بَینَمَا أَنَا عِنْدَ مُعَاوِیةَ، إِذْ جَاءَهُ رَجُلَانِ یخْتَصِمَانِ فِی رَأْسِ عَمَّارٍ، یقُولُ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا: أَنَا قَتَلْتُهُ.

فَقَالَ عَبْدُ اللهِ بْنُ عَمْرٍو: لِیطِبْ بِهِ أَحَدُکُمَا نَفْسًا لِصَاحِبِهِ، فَإِنِّی سَمِعْتُ - یعْنِی - رَسُولَ اللهِ ص [قَالَ عَبْدُ اللهِ بْنُ أَحْمَدَ] : " کَذَا قَالَ أَبِی: یعْنِی رَسُولَ اللهِ ص " یقُولُ: " تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِیةُ ".

فَقَالَ مُعَاوِیةُ: أَلَا تُغْنِی عَنَّا مَجْنُونَکَ یا عَمْرُو؟ فَمَا بَالُکَ مَعَنَا؟

قَالَ: إِنَّ أَبِی شَکَانِی إِلَى رَسُولِ اللهِ ص، فَقَالَ لِی رَسُولُ اللهِ ص: " أَطِعْ أَبَاکَ مَا دَامَ حَیا، وَلَا تَعْصِهِ " فَأَنَا مَعَکُمْ وَلَسْتُ أُقَاتِلُ.

‌‌

 

 

 


[1]. إسناده صحیح، عبد الرحمن بن زیاد، ویقال: ابن أبی زیاد وثقه ابن معین وابن حبان والعجلی، روى له النسائی فی "الخصائص"، وبقیة رجاله ثقات==رجال الشیخین. أبو معاویة: هو محمد بن خازم الضریر، وعبد الله بن الحارث: هو ابن نوفل، له رؤیة، وهو ابن هند أخت معاویة.

وأخرجه ابن سعد فی "الطبقات" 3/253، والنسائی فی "خصائص علی" (167) ، من طریق أبی معاویة، بهذا الإسناد.

وأخرجه النسائی فی "خصائص علی" (168) ، والطبرانی فی "الکبیر" 19، ص(759) من طریق أسباط بن محمد، عن الأعمش، به.

وأخرجه البزار (3281) عن عمرو بن یحیى ومحمد بن خلف، عن المعتمر بن سلیمان، عن لیث -هو ابن أبی سلیم-، عن مجاهد، عن عبد الله بن عمرو، بقول النبی صلى الله علیه وسلم: "تقتل عمارا الفئة الباغیة".

وقد نقله ابن کثیر فی "تاریخه" 7/270 عن هذا الموضع من "المسند"، وقال: ثم رواه أحمد عن أبی نعیم، عن سفیان الثوری، عن الأعمش نحوه.

تفرد به أحمد بهذا السیاق من هذا الوجه. وهذا التأویل الذی سلکه معاویة بعید، ثم لم ینفرد عبد الله بن عمرو بهذا الحدیث، بل قد روی من وجوه أخر.

قلنا: ومن طریق أبی نعیم سیورده أحمد برقم (6500) و (6926) ، وسیکرره برقم (6927).

وأورده الهیثمی مطولا فی "المجمع" 7/240-241، ثم قال: رواه الطبرانی وأحمد باختصار، وأبو یعلى بنحو الطبرانی والبزار بقوله: "تقتل عمارا الفئة الباغیة" عن عبد الله بن عمرو وحده، ورجال أحمد وأبی یعلى ثقات.

وأورده الهیثمی أیضا 9/296، ونسبه إلى الطبرانی وحده! وقال: ورجاله ثقات.

وسیرد المرفوع منه ضمن قصة برقم (6538) و (6929).

وذکر الحافظ فی "الفتح" 1/543 أنه رواه جماعة من الصحابة، منهم قتادة بن النعمان، وأم سلمة عند مسلم، وأبو هریرة عند الترمذی، وعبد الله بن عمرو بن العاص عند النسائی، وعثمان بن عفان، وحذیفة، وأبو أیوب، وأبو رافع،== وخزیمة بن ثابت، ومعاویة، وعمرو بن العاص، وأبو الیسر، وعمار نفسه، وکلها عند الطبرانی وغیره، وغالب طرقها صحیحة أو حسنة، وفیه عن جماعة آخرین یطول عدهم.

قلنا: سیرد عند أحمد من هذه الأحادیث: حدیث خزیمة بن ثابت 5/214، 215.

وحدیث أبی سعید الخدری 3/5 و22 و28 و91 و5/306.

وحدیث عمرو بن العاص 4/197، 199.

وحدیث أم سلمة 6/289، 300، 311، 315.

وأما حدیث أبی هریرة، فهو عند الترمذی (3800) ، وأبی یعلى (6524).

وحدیث معاویة هو عند الحمیدی (606) ، وعبد الرزاق (1845) ، وأبی یعلى (7364).

وحدیث أبی قتادة هو عند مسلم (2915).

وحدیث عمرو بن حزم عند أبی یعلى (7175) و (7346) ، والحاکم 2/155.

وحدیث حذیفة عند البزار (2689).

وحدیث أبی أیوب عند الطبرانی فی "الکبیر" (4030).

وحدیث أبی رافع عند الطبرانی فی "الکبیر" (954).

وحدیث أبی الیسر عند الطبرانی فی "الکبیر" 19، ص(382) و (383).

وحدیث معاویة عند الطبرانی فی "الکبیر" 19، ص(758) و (759) و (932).

وحدیث ابن مسعود عند الخطیب 8/275.

وقول الحافظ: رواه قتادة بن النعمان؛ وهم منه، رده هو نفسه فی شرحه لحدیث البخاری (447).

قال الحافظ: وفی هذا الحدیث علم من أعلام النبوة، وفضیلة ظاهرة لعلی ولعمار، ورد على النواصب الزاعمین أن علیا لم یکن مصیبا فی حروبه.

[2]. 6926 - حَدَّثَنَا الْفَضْلُ بْنُ دُکَیْنٍ، حَدَّثَنَا سُفْیَانُ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی زِیَادٍ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَارِثِ، قَالَ: إِنِّی لَأُسَایِرُ عَبْدَ اللهِ بْنَ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ وَمُعَاوِیَةَ، فَقَالَ عَبْدُ اللهِ بْنُ عَمْرٍو لِعَمْرٍو: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: " تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ " - یَعْنِی عَمَّارًا - فَقَالَ عَمْرٌو لِمُعَاوِیَةَ: اسْمَعْ مَا یَقُولُ هَذَا، فَحَدَّثَهُ، فَقَالَ: أَنَحْنُ قَتَلْنَاهُ؟ إِنَّمَا قَتَلَهُ مَنْ جَاءَ بِهِ.

6927 - حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِیَةَ یَعْنِی الضَّرِیرَ، حَدَّثَنَا الْأَعْمَشُ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی زِیَادٍ، فَذَکَرَ نَحْوَهُ

[3]. 17778 - حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، قَالَ: حَدَّثَنَا مَعْمَرٌ، عَنْ ابْنِ طَاوُسٍ، عَنْ أَبِی بَکْرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ حَزْمٍ، عَنْ أَبِیهِ، قَالَ: لَمَّا قُتِلَ عَمَّارُ بْنُ یَاسِرٍ دَخَلَ عَمْرُو بْنُ حَزْمٍ عَلَى عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ، فَقَالَ: قُتِلَ عَمَّارٌ، وَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: " تَقْتُلُهُ ‌الْفِئَةُ ‌الْبَاغِیَةُ "، فَقَامَ عَمْرُو بْنُ الْعَاصِ فَزِعًا یُرَجِّعُ حَتَّى دَخَلَ عَلَى مُعَاوِیَةَ، فَقَالَ لَهُ مُعَاوِیَةُ: مَا شَأْنُکَ؟ قَالَ: قُتِلَ عَمَّارٌ، فَقَالَ مُعَاوِیَةُ: قَدْ قُتِلَ عَمَّارٌ، فَمَاذَا؟ قَالَ عَمْرٌو: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: " تَقْتُلُهُ ‌الْفِئَةُ ‌الْبَاغِیَةُ " فَقَالَ لَهُ مُعَاوِیَةُ: دُحِضْتَ فِی بَوْلِکَ، أَوَنَحْنُ قَتَلْنَاهُ؟ إِنَّمَا قَتَلَهُ عَلِیٌّ وَأَصْحَابُهُ، جَاءُوا بِهِ حَتَّى أَلْقَوْهُ بَیْنَ رِمَاحِنَا، - أَوْ قَالَ: بَیْنَ سُیُوفِنَا

[4]. 2663 - أخبرنا أبو عبد الله محمد بن علی الصنعانی، ثنا إسحاق بن إبراهیم بن عباد، أنبأ عبد الرزاق، أنبأ معمر، عن عبد الله بن طاوس، عن أبی بکر بن محمد بن عمر بن حزم، عن أبیه، قال: لما قتل عمار بن یاسر رضی الله عنه، دخل عمرو بن حزم على عمرو بن العاص، فقال: قتل عمار، وقد قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: «تقتله الفئة الباغیة» فقام عمرو بن العاص فزعا حتى دخل على معاویة، فقال له معاویة: ما شأنک؟ قال: قتل عمار، فقال معاویة: قتل عمار فماذا؟ فقال عمرو: سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول: «تقتله الفئة الباغیة» فقال له معاویة: دحضت فی بولک، أو نحن قتلناه، إنما قتله علی وأصحابه، جاءوا به حتى ألقوه بین رماحنا - أو قال: بین سیوفنا - «هذا حدیث صحیح على شرط الشیخین، ولم یخرجاه بهذه السیاقة» [التعلیق - من تلخیص الذهبی] على شرط البخاری ومسلم

[5]. [21501] أَخْبَرَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، عَنْ مَعْمَرٍ، عَنِ ابْنِ طَاوُسٍ، عَنْ أَبِی بَکْرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ حَزْمٍ، عَنْ أَبِیهِ أَخْبَرَهُ قَالَ: لَمَّا قُتِلَ عَمَّارُ بْنُ یَاسِرٍ دَخَلَ عَمْرُو بْنُ حَزْمٍ عَلَى عَمْرِو بْنِ الْعَاصِی، فَقَالَ: قُتِلَ عَمَّارٌ، وَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ - صلى الله علیه وسلم - یَقُولُ: "تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ"، فَقَامَ عَمْرٌ ویُرَجِّعُ فَزِعًا حَتَّى دَخَلَ عَلَى مُعَاوِیَةَ، فَقَالَ لَهُ مُعَاوِیَةُ: مَا شَأْنُکَ؟ فَقَالَ: قُتِلَ عَمَّارٌ! فَقَالَ لَهُ مُعَاوِیَةُ: قُتِلَ عَمَّارٌ، فَمَاذَا؟! قَالَ عَمْرٌو: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ - صلى الله علیه وسلم - یَقُولُ: "تَقتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ"، فَقَالَ لَهُ مُعَاوِیَةُ: دُحِضْتَ فِی بَوْلِکَ، أَنَحْنُ.

[6]. 8497 - أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّى قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدٌ قَالَ: حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنِ الْعَوَّامِ بْنِ حَوْشَبٍ، عَنْ رَجُلٍ، مِنْ بَنِی شَیْبَانَ، عَنْ حَنْظَلَةَ بْنِ سُوَیْدٍ قَالَ: " جِیءَ بِرَأْسِ عَمَّارٍ، فَقَالَ: عَبْدُ اللهِ بْنُ عَمْرٍو سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ»

8498 - أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ قُدَامَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا جَرِیرٌ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَمْرٍو قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «تَقْتُلُ عَمَّارًا الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ». قَالَ أَبُو عَبْدِ الرَّحْمَنِ: خَالَفَهُ أَبُو مُعَاوِیَةَ، فَرَوَاهُ عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ زِیَادٍ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَارِثِ

 8499 - أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِیَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا الْأَعْمَشُ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ زِیَادٍ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَارِثِ، قَالَ عَبْدُ اللهِ بْنُ عَمْرٍو نَحْوَهُ. خَالَفَهُ سُفْیَانُ الثَّوْرِیُّ فَقَالَ: عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی زِیَادٍ

8500 - أَخْبَرَنَا عَمْرُو بْنُ مَنْصُورٍ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو نُعَیْمٍ، عَنْ سُفْیَانَ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی زِیَادٍ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَارِثِ قَالَ: إِنِّی لَأُسَایِرُ عَبْدَ اللهِ بْنَ عَمْرٍو وَعَمْرَو بْنَ الْعَاصِ وَمُعَاوِیَةَ فَقَالَ عَبْدُ اللهِ بْنُ عَمْرٍو سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ عَمَّارًا» فَقَالَ عَمْرٌو لِمُعَاوِیَةَ «أَتَسْمَعُ مَا یَقُولُ هَذَا؟ فَحَذَفَهُ» قَالَ: «نَحْنُ قَتَلْنَاهُ؟ إِنَّمَا قَتَلَهُ مَنْ جَاءَ بِهِ، لَا تَزَالُ دَاحِضًا فِی بَوْلِکَ.

[7]. 40684 - حدثنا یحیى بن آدم قال: حدثنا ورقاء عن عمرو بن دینار عن زیاد مولى عمرو بن (العاص) عن (عمرو بن (العاص)) قال: قال رسول اللَّه -صلى اللَّه علیه وسلم-: "تقتل عمارا الفئة الباغیة".

[8]. 7175 - حدثنا إسحاق بن أبی إسرائیل، وإبراهیم بن محمد بن عرعرة، ونسخته عن نسخة إبراهیم، قالا: حدثنا عبد الرزاق، أخبرنا معمر، عن ابن طاوس، عن أبی بکر بن محمد بن عمرو بن حزم، عن أبیه قال: دخل عمرو بن حزم على عمرو بن العاص فقال: قتل عمار، وقد قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: «تقتله الفئة الباغیة»، فدخل عمرو على معاویة، فقال: قتل عمار قال معاویة: قتل عمار، فماذا؟ قال: سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول: «تقتله الفئة الباغیة»، قال: دحضت فی بولک، أونحن قتلناه، إنما قتله علی وأصحابه. [حکم حسین سلیم أسد] : إسناده صحیح

[9]. 7346 - حدثنا إبراهیم بن محمد بن عرعرة، حدثنا عبد الرزاق، حدثنا معمر، عن ابن طاوس، عن أبی بکر بن محمد بن عمرو بن حزم، عن أبیه قال: دخل عمرو بن حزم على عمرو بن العاص قال: قتل عمار وقد قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: «تقتله الفئة الباغیة»، فدخل عمرو على معاویة، فقال: قتل عمار فقال: معاویة: قتل عمار، فماذا؟ قال: سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول: «تقتله الفئة الباغیة»، قال: دحضت فی بولک أنحن قتلناه؟ إنما قتله علی وأصحابه.

[10]. 7351 - حدثنا إسماعیل بن موسى ابن بنت السدی، حدثنا أسباط بن محمد، عن الأعمش، عن [ص:334] عبد الرحمن بن أبی زیاد، عن عبد الله بن الحارث بن نوفل قال: رجعت مع معاویة من صفین فکان معاویة وأبو الأعور السلمی یسیرون من جانب، ورأیته یسیرون من جانب، فکنت بینهم لیس أحد غیری، فکنت أحیانا أوضع إلى هؤلاء، وأحیانا أوضع إلى هؤلاء، فسمعت عبد الله بن عمرو یقول لأبیه: أبة، أما سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول لعمار حین یبنی المسجد: «إنک لحریص على الأجر»، قال: أجل، قال: «وإنک من أهل الجنة، ولتقتلک الفئة الباغیة»، قال: بلى، قد سمعته، قال: فلم قتلتموه؟ قال: فالتفت إلی معاویة فقال: یا أبا عبد الرحمن، ألا تسمع ما یقول هذا، قال: أما سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول لعمار وهو یبنی المسجد: «ویحک، إنک لحریص على الأجر , ولتقتلک الفئة الباغیة؟»، قال: بلى قد سمعته، قال: فلم قتلتموه؟ قال: ویحک ما تزال تدحض فی بولک، أونحن قتلناه؟ إنما قتله من جاء به. [حکم حسین سلیم أسد] : إسناده جید.

[11]. 758 - حدثنا عبید بن غنام، ثنا محمد بن عبد الله بن نمیر، ثنا أسباط بن محمد، عن الأعمش، عن عبد الرحمن بن أبی زیاد، عن عبد الله بن الحارث، أن عمرو بن العاص، قال لمعاویة: یا أمیر المؤمنین أما سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول حین کان یبنی المسجد لعمار: «إنک لحریص على الجهاد، وإنک لمن أهل الجنة، ولتقتلک الفئة الباغیة» ، قال: بلى، قال: فلم قتلتموه؟ قال: «والله ما تزال تدحض فی بولک، أنحن قتلناه؟، إنما قتله الذی جاء به».

[12]. ذکر إخباره فی الغیوب: فمن ذلک قوله لعمار بن یاسر یقتلک الفئة الباغیة فقتله أهل الشام بصفین وذکر عمرو بن العاص ذلک لمعاویة فقال ما تزال تأتینا بهنةٍ تدحض بها فی بولک أنحن قتلناه إنما قتله علی حین جاء به

[13]. قال: أخبرنا أبو معاویة الضریر عن الأعمش عن عبد الرحمن بن زیاد عن عبد الله بن الحارث قال: إننی لأسیر مع معاویة فی منصرفه عن صفین بینه وبین عمرو بن العاص قال: فقال عبد الله بن عمرو: یا أبت [سمعت رسول الله - صلى الله علیه وسلم - یقول لعمار ویحک یا ابن سمیة تقتلک الفئة الباغیة؟] قال: فقال عمرو لمعاویة: ألا تسمع ما یقول هذا؟ قال فقال معاویة: ما تزال تأتینا بهنة تدحض بها فی بولک. أنحن قتلناه؟ إنما قتله الذین جاؤوا به.

[14]. 16790 - أخبرنا أبو الحسین علی بن محمد بن عبد الله بن بشران , وأبو محمد عبد الله بن یحیى بن عبد الجبار السکری ببغداد , قالا: أنبأ إسماعیل بن محمد الصفار، ثنا أحمد بن منصور، ثنا عبد الرزاق، أنبأ معمر، عن ابن طاوس، عن أبی بکر بن محمد بن عمرو بن حزم، عن أبیه، , قال: لا أدری أکان مع أبیه , أو أخبره أبوه، قال: لما قتل عمار رضی الله عنه قام عمرو بن حزم فدخل على عمرو بن العاص فقال: قتل عمار , وقد قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: " تقتله الفئة الباغیة " , فقام عمرو منتقعا لونه فدخل على معاویة فقال: قتل عمار، فقال معاویة: قتل عمار فماذا؟ قال عمرو: سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول: " تقتله الفئة الباغیة " , قال: فقال معاویة: دحضت فی بولک , أو نحن قتلناه؟ إنما قتله علی وأصحابه , جاءوا به حتى ألقوه بین رماحنا , أو قال: سیوفنا. لفظ حدیث السکری وفی روایة ابن بشران قال: فقام عمرو فزعا یرتجع حتى دخل على معاویة , فقال معاویة: ما شأنک؟ فقال: قتل عمار , ثم ذکره

[15]. وقال الإمام أحمد: ثنا أبو معاویة، ثنا الأعمش، عن عبد الرحمن بن زیاد، عن عبد الله بن الحرث بن نوفل، قال: إنی لأسیر مع معاویة منصرفه من صفین، بینه وبین عمرو بن العاص، فقال عبد الله بن عمرو یا أبة، أما سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم یقول لعمار: ویحک یا ابن سمیة تقتلک الفئة الباغیة؟ قال: فقال عمرو لمعاویة: ألا تسمع ما یقول هذا؟ فقال معاویة: لا یزال یأتینا بهنة (3) ، أو نحن قتلناه؟ إنما قتله من جاءوا به * ثم رواه أحمد عن أبی نعیم عن الثوری عن الأعمش عن عبد الرحمن بن أبی زیاد فذکر مثله.

فقول معاویة: إنما قتله من قدمه إلى سیوفنا، تأویل بعید جدا، إذ لو کان کذلک لکان أمیر الجیش هو القاتل للذین یقتلون فی سبیل الله، حیث قدمهم إلى سیوف الأعداء.

[16]. 6538 - حَدَّثَنَا یَزِیدُ، أَخْبَرَنَا الْعَوَّامُ، حَدَّثَنِی أَسْوَدُ بْنُ مَسْعُودٍ، عَنْ حَنْظَلَةَ بْنِ خُوَیْلِدٍ الْعَنْبرِیِّ قَالَ: بَیْنَمَا أَنَا عِنْدَ مُعَاوِیَةَ، إِذْ جَاءَهُ رَجُلَانِ یَخْتَصِمَانِ فِی رَأْسِ عَمَّارٍ، یَقُولُ: کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَنَا قَتَلْتُهُ، فَقَالَ عَبْدُ اللهِ بْنُ عَمْرٍو: لِیَطِبْ بِهِ أَحَدُکُمَا نَفْسًا لِصَاحِبِهِ، فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: " تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ "، قَالَ مُعَاوِیَةُ: فَمَا بَالُکَ مَعَنَا؟ قَالَ: إِنَّ أَبِی شَکَانِی إِلَى رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: " أَطِعْ أَبَاکَ مَا دَامَ حَیًّا، وَلَا تَعْصِهِ " فَأَنَا مَعَکُمْ وَلَسْتُ أُقَاتِلُ.

‌‌إسناده حسن. أسود بن مسعود -ونسبته العنزی کما فی "التاریخ الکبیر" 1/448-449، و"الجرح والتعدیل" 2/293، و"تهذیب الکمال" 3/230، ووقع فی "تهذیب التهذیب" و"التقریب": العنبری-: وثقه ابن معین، وذکره ابن حبان فی "الثقات"، ووثقه الحافظ فی "التقریب" وقد روى له ولحنظلة شیخه النسائی فی "الخصائص". وحنظلة بن خویلد: وثقه ابنُ معین، وسماه شعبة فی روایته -فیما ذکره البخاری فی "التاریخ الکبیر" 3/39- حنظلة بن سوید، وذکره ابن حبان فی "الثقات" إلا أنه فرق بین حنظلة بن خویلد، وحنظلة بن سوید، جعلهما اثنین، قال المعلمی فی حاشیته على "التاریخ الکبیر": حنظلة یمکن أن یکون خویلد.

[17]. 8496 - أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ سُلَیْمَانَ قَالَ: حَدَّثَنَا یَزِیدُ قَالَ: أَخْبَرَنَا الْعَوَّامُ، عَنِ الْأَسْوَدِ بْنِ مَسْعُودٍ، عَنْ حَنْظَلَةَ بْنِ خُوَیْلِدٍ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ مُعَاوِیَةَ، فَأَتَاهُ رَجُلَانِ یَخْتَصِمَانِ فِی رَأْسِ عَمَّارٍ یَقُولُ: «کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَنَا قَتَلْتُهُ» فَقَالَ عَبْدُ اللهِ بْنُ عَمْرٍو لِیَطِبْ بِهِ أَحَدُکُمَا نَفْسًا لِصَاحِبِهِ، فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ» قَالَ أَبُو عَبْدِ الرَّحْمَنِ: خَالَفَهُ شُعْبَةُ فَقَالَ: عَنِ الْعَوَّامِ، عَنْ رَجُلٍ، عَنْ حَنْظَلَةَ بْنِ سُوَیْدٍ.

[18]. 40651 - حدثنا یزید بن هارون قال: (أخبرنا) العوام بن حوشب قال: حدثنی أسود بن مسعود عن حنظلة بن خویلد (العنزی) قال: إنی لجالس عند معاویة إذ أتاه رجلان یختصمان فی رأس عمار، کل واحد منهما یقول: أنا قتلته، قال عبد اللَّه بن عمرو: (لیطب) به أحدکما نفسا لصاحبه، فإنی سمعت رسول اللَّه -صلى اللَّه علیه وسلم- یقول: "تقتله الفئة الباغیة"، فقال معاویة: ألا تغنی عنا مجنونک یا عمرو، فما بالک معنا؟ قال: إنی معکم ولست أقاتل، إن أبی شکانی إلى رسول اللَّه -صلى اللَّه علیه وسلم-، فقال رسول اللَّه -صلى اللَّه علیه وسلم-: "أطع أباک ما دام حیًا ولا تعصه"، فأنا معکم، ولست أقاتل.

صحیح؛ أخرجه أحمد (6538)، والنسائی (8549)، وابن سعد 3، ص253، والبخاری فی التاریخ 3، ص39، والمزی 7، ص437، وأبو نعیم فی الحلیة 7، ص198، والطبرانی 19، ص(759)، والبزار (3281).

[19]. قال: أخبرنا یزید بن هارون عن العوّام بن حَوْشَب قال: حدّثنی أسود بن مسعود عن حَنْظلة بن خُویلد العَنَزیّ قال: بینا نحن عند معاویة إذ جاءه رجلان یختصمان فی رأس عمّار، یقول کلّ واحد منهما أنا قتلتُه، فقال عبد الله بن عمرو: لیَطبْ به أحدُکما نفسًا لصاحبه، فإنّى سمعت رسول الله، - صلى الله علیه وسلم -، یقول: تقتله الفئة الباغیة. قال فقال معاویة: ألا تُغْنى عنّا مَجْنُونَک یا عَمرو فما بالک مَعَنا؟ قال: إنّ أبى شکانى إلى رسول الله، - صلى الله علیه وسلم -، فقال: أطعْ أباکَ حَیًّا ولا تعصه، فأنا معکم ولستُ أقاتلُ.