سفارش تبلیغ
صبا ویژن

1068) سوره حجرات (49)، آیه3 (جلسه ششم: دشواری شیعه بودن)

 

- صعب مستصعب بودن شیعه

در روایات فوق دیدیم که شیعه واقعی کسی است که خداوند قلبش را به ایمان و تقوی آزموده است؛ اما چنین شیعه شدنی کاری است صعب و مستصعب*؛ و در این زمینه دهها حدیث وارد شده است (فقط در بصائر الدرجات بیش از 40 حدیث با سندها و عبارات مختلف ناظر به این مضمون آمده است)؛ و در بحثهای قبلی به برخی از این موارد اشاره شد.[1] اینک نیز به چند مورد از این روایاتی که تعبیر «امتحن الله قلبه» نیز در آن مورد توجه بوده، اشاره می‌شود:

*پی‌نوشت: در روایات توضیح داده‌اند «صعب» به اسبی گویند که تاکنون به کسی سواری نداده است؛ و «مستصعب» به اسبی گویند که وقتی ببینند از او فرار کنند (بصائر الدرجات، ج‏1، ص24[2]).

10) الف. از امام باقر ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:

همانا حدیث آل محمد صعب مستصعب [دشوار و پرصعوبت] است؛ بدان ایمان نیاورد مگر فرشته‌ای مقرب، یا پیامبری مرسل، یا مؤمنی که خداوند دلش را به ایمان آزموده باشد؛ پس آنچه از حدیث آل محمد ص بر شما وارد شد و دلتان بدان نرم شد و آن را فهمیدید، پس بپذیریدش؛ و آنچه دل‌های شما از آن احساس انزجار نمود و آن را نادرست دانستید، پس آن را به خدا و رسول و عالِمِ آلِ محمد ص ارجاع دهید؛ و همانا هلاک‌شونده کسی است که یکی از شما چیزی را [برایش] حدیث گوید که تحملش را ندارد، و او [به جای اینکه علم آن را به خدا و رسول ارجاع دهد] بگوید: به خدا سوگند چنین نیست؛ به خدا سوگند چنین نیست؛ در حالی این انکار کردن، کفر ورزیدن است.[3]

الکافی، ج‏1، ص401

مُحَمَّدُ بْنُ یحْیى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَینِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صإِنَّ حَدِیثَ آلِ مُحَمَّدٍ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یؤْمِنُ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِی مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ فَمَا وَرَدَ عَلَیکُمْ مِنْ حَدِیثِ آلِ مُحَمَّدٍ ص فَلَانَتْ لَهُ قُلُوبُکُمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ فَاقْبَلُوهُ وَ مَا اشْمَأَزَّتْ مِنْهُ قُلُوبُکُمْ وَ أَنْکَرْتُمُوهُ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلَى الْعَالِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ. وَ إِنَّمَا الْهَالِکُ أَنْ یحَدِّثَ أَحَدُکُمْ بِشَی‏ءٍ مِنْهُ لَا یحْتَمِلُهُ، فَیقُولَ: وَ اللَّهِ مَا کَانَ هَذَا؛ وَ اللَّهِ مَا کَانَ هَذَا؛ وَ الْإِنْکَارُ هُوَ الْکُفْرُ.[4]

ب. از چندین تن از ائمه اطهار روایتی نقل شده است که حضرت امیرالمؤمنین ع در یک مجلس چهارصد باب از آنچه دین و دنیای انسان مسلمان را آباد می‌کند، به برخی از اصحابش آموخت. قبلا فرازهایی از این روایت قبلا گذشت، در یکی از فرازها می‌فرمایند:

با مردم بدانچه مأنوس‌اند معاشرت کنید و آنها را از آنچه که منکر می‌شمارند رها کنید؛ و آنان را بر علیه خودتان و علیه ما تحریک نکنید؛ همانا امر ما صعب مستصعب [دشوار و پرصعوبت] است، آن را تحمل نکند مگر فرشته‌ای مقرب، یا پیامبری مرسل، یا مؤمنی که خداوند دلش را به ایمان آزموده است.[5]

الخصال، ج‏2، ص624

حَدَّثَنَا أَبِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى بْنِ عُبَیدٍ الْیقْطِینِی عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یحْیى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ‏ آبَائِهِ ع أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِی مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا یصْلِحُ لِلْمُسْلِمِ فِی دِینِهِ وَ دُنْیاه‏...

خَالِطُوا النَّاسَ بِمَا یعْرِفُونَ وَ دَعُوهُمْ مِمَّا ینْکِرُونَ وَ لَا تَحْمِلُوهُمْ عَلَى أَنْفُسِکُمْ وَ عَلَینَا إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِی مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَان‏.

 

11) الف. از امام صادق ع روایت شده است:

روزی در پیشگاه امام سجاد ع سخن از تقیه به میان آمد؛ ایشان فرمودند: به خدا سوگند اگر ابوذر از آنچه در دل سلمان بود باخبر می‌شد او را می‌کُشت در حالی که رسول الله ص بین آنان پیمان اخوت بسته بود؛ پس در مورد بقیه خلائق چه گمان می‌کنید؟! همانا علم این علماء [= ائمه اطهار] صعب مستصعب [دشوار و پرصعوبت] است؛ آن را تحمل نکند مگر فرشته‌ای مقرب، و یا پیامبری مرسل؛ و یا مؤمنی که خداوند دلش را به ایمان آزموده است.

سپس فرمود: و همانا سلمان از «علماء» شد چون شخصی از ما اهل بیت است*؛ و به همین جهت است که او را به علما منسوب کردم.

*پی‌نوشت: ظاهرا اشاره به حدیث نبوی «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ» است.[6]

الکافی، ج‏1، ص401

أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ مُوسَى عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

ذُکِرَتِ التَّقِیةُ یوْماً عِنْدَ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ ع فَقَالَ: وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمَ أَبُو ذَرٍّ مَا فِی قَلْبِ سَلْمَانَ لَقَتَلَهُ وَ لَقَدْ آخَى رَسُولُ اللَّهِ ص بَینَهُمَا فَمَا ظَنُّکُمْ بِسَائِرِ الْخَلْقِ؟ إِنَّ عِلْمَ الْعُلَمَاءِ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا نَبِی مُرْسَلٌ أَوْ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ.

فَقَالَ: وَ إِنَّمَا صَارَ سَلْمَانُ مِنَ الْعُلَمَاءِ لِأَنَّهُ امْرُؤٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ؛ فَلِذَلِکَ نَسَبْتُهُ إِلَى الْعُلَمَاءِ.[7]

ب. از امام صادق روایت شده که فرمودند:

همانا نزد ما، به خدا سوگند، سِرّی از سرّ خدا و علمی از علم خداست؛ و به خدا سوگند نه فرشته‌ای مقرب تحمل آن را دارد و نه پیامبری مرسل و نه مؤمنی که خداوند دلش را به ایمان آزموده است؛ و خداوند احدی غیر از ما را بدان مکلف نفرموده؛ با آن بندگی‌ کردن را از احدی غیر از ما نخواسته است؛

و همانا نزد ما سِرّی از سرّ خدا و علمی از علم خداست که خداوند ما را به تبلیغ آن مامور کرده است؛ پس ما آنچه را که خداوند عز و جل ما را به تبلیغ آن امر فرموده بود ابلاغ کردیم، اما برایش نه جایگاهی یافتیم و نه اهلی و نه کسی که آن را بر دوش کشد، تا اینکه خداوند برای آن، اقوامی را از طینتی آفرید که از آن طینت، حضرت محمد ص و آل او و ذریه او را آفریده بود، و نیز از نوری که خداوند از آن نور حضرت محمد و ذریه‌اش را آفریده بود؛ و آنان را با مازاد رحمتی ساخت که از آن رحمت حضرت محمد ص و ذریه‌اش را ساخته بود؛ آنگاه آنچه را خداوند ما را به تبلیغ آن امر فرموده ابلاغ کردیم، پس آنان پذیرفتند و تحملش کردند؛ و آن از ما بدانها رسید، پس قبولش کردند و تحملش نمودند؛ و حکایت ما بدانها رسید پس دلهای آنان به معرفت ما و حدیث ما متمایل گردید؛ به طوری که اگر آنان از این آفریده نشده بودند اصلا آن چنان نمی‌بودند، و به خدا سوگند آن را بر دوش نمی‌کشیدند[8].

سپس فرمود: همانا خداوند مردمانى را براى دوزخ و آتش آفرید* و به ما دستور داد که به آنها نیز ابلاغ کنیم همان گونه که به شما ابلاغ کردیم؛ ولى آنها از آن منزجر شدند و دل‌هایشان نفرت پیدا کرد و آن را علیه ما برگردانیدند و تحمل نکردند و تکذیب نمودند و گفتند: جادوگری دروغگوست؛ پس «خدا هم بر دلهایشان مهر نهاد » و آن را از یادشان برد.

سپس خدا زبانشان را به مقداری از حق گویا ساخت؛ پس آنان از آن سخن می‌گویند در حالی که در دل منکرند؛ تا این، دفع‌کننده [دشمنی‌ها] باشد از اولیاء و اهل طاعت خداوند؛ و اگر چنین نبود، خداوند در زمین خود عبادت نمى‏شد، پس ما مأمور شدیم که از آنان برحذر باشیم و [حق صریح را از آنان] پوشیده و پنهان داریم؛ پس شما هم [حق صریح را] از آن کسی که خدا به برحذر بودن از او امر فرموده، پنهان دارید و از آن کسی که خداوند به کتمان و پوشیدگى از او دستور داده پوشیده دارید.

سپس امام دست به دعا برداشت و گریست و فرمود:

خدایا! همانا ایشان [شیعیان] مردمى اندک و ناچیزند، پس زندگى ما را زندگى آنان و مرگ ما را مرگ آنان قرار ده و دشمن خود را برایشان مسلط مکن که ما را به [غم از دست دادن] آنها مصیبت‌زده کنى؛ زیرا اگر ما را به آنها مصیبت‌زده کنى، هرگز در روى زمین پرستش نخواهی شد و صلوات خداوند بر محمد و آل او.‏

*پی‌نوشت: با توجه به مجموع معارف ثقلین این عبارت را نباید به گونه‌ای خواند و فهمید که منجر به جبرباوری شود. این روایات جزء روایات طینت است که به حقایقی مربوط به ماقبل از آفرینش دنیوی انسان اشاره دارد. به نظر می‌رسد تقدم آن عالم (عالم ذر) بر این دنیا از جنس تقدم زمانی نیست (یعنی این گونه نیست که این دنیا در امتداد زمانی آن عالم واقع شده باشد)؛ بلکه یک نحوه تقدم رتبی در کار است؛ و اگر بخواهیم این مطلب را خیلی ساده بیان کنیم گویی می‌خواهد بفرماید عده‌ای را هم آفرید که بر اساس علم خاص خود می‌دانست اینان با همان اختیاری که آن را هم خود خداوند بدانها داده در زمین سرکشى و نافرمانى می‌کنند و عاقبت جهنمی خواهند شد.

الکافی، ج‏1، ص402

أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَینِ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یحْیى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْخَالِقِ وَ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:

یا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ عِنْدَنَا، وَ اللهِ، سِرّاً مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ عِلْماً مِنْ عِلْمِ اللَّهِ؛ وَ اللَّهِ مَا یحْتَمِلُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِی مُرْسَلٌ وَ لَا مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ؛ وَ اللَّهِ مَا کَلَّفَ اللَّهُ ذَلِکَ أَحَداً غَیرَنَا وَ لَا اسْتَعْبَدَ بِذَلِکَ أَحَداً غَیرَنَا.[9]

وَ إِنَّ عِنْدَنَا سِرّاً مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ عِلْماً مِنْ عِلْمِ اللَّهِ، أَمَرَنَا اللَّهُ بِتَبْلِیغِهِ، فَبَلَّغْنَا عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا أَمَرَنَا بِتَبْلِیغِهِ؛ فَلَمْ نَجِدْ لَهُ مَوْضِعاً وَ لَا أَهْلًا وَ لَا حَمَّالَةً یحْتَمِلُونَهُ، حَتَّى خَلَقَ اللَّهُ لِذَلِکَ أَقْوَاماً خُلِقُوا مِنْ طِینَةٍ خُلِقَ مِنْهَا مُحَمَّدٌ وَ آلُهُ وَ ذُرِّیتُهُ ع، وَ مِنْ نُورٍ خَلَقَ اللَّهُ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ ذُرِّیتَهُ، وَ صَنَعَهُمْ بِفَضْلِ رَحْمَتِهِ الَّتِی صَنَعَ مِنْهَا مُحَمَّداً وَ ذُرِّیتَهُ، فَبَلَّغْنَا عَنِ اللَّهِ مَا أَمَرَنَا بِتَبْلِیغِهِ، فَقَبِلُوهُ وَ احْتَمَلُوا ذَلِکَ، فَبَلَغَهُمْ ذَلِکَ عَنَّا، فَقَبِلُوهُ وَ احْتَمَلُوهُ، وَ بَلَغَهُمْ ذِکْرُنَا، فَمَالَتْ قُلُوبُهُمْ إِلَى مَعْرِفَتِنَا وَ حَدِیثِنَا؛ فَلَوْ لَا أَنَّهُمْ خُلِقُوا مِنْ هَذَا، لَمَا کَانُوا کَذَلِکَ، لَا وَ اللَّهِ مَا احْتَمَلُوهُ.

ثُمَّ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ أَقْوَاماً لِجَهَنَّمَ وَ النَّارِ، فَأَمَرَنَا أَنْ نُبَلِّغَهُمْ کَمَا بَلَّغْنَاهُمْ، وَ اشْمَأَزُّوا مِنْ ذَلِکَ وَ نَفَرَتْ قُلُوبُهُمْ وَ رَدُّوهُ عَلَینَا وَ لَمْ یحْتَمِلُوهُ وَ کَذَّبُوا بِهِ وَ قَالُوا ساحِرٌ کَذَّابٌ؛ فَ«طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ» وَ أَنْسَاهُمْ ذَلِکَ.

ثُمَّ أَطْلَقَ اللَّهُ لِسَانَهُمْ بِبَعْضِ الْحَقِّ، فَهُمْ ینْطِقُونَ بِهِ وَ قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَةٌ، لِیکُونَ ذَلِکَ دَفْعاً عَنْ أَوْلِیائِهِ وَ أَهْلِ طَاعَتِهِ؛ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ مَا عُبِدَ اللَّهُ فِی أَرْضِهِ؛ فَأَمَرَنَا بِالْکَفِّ عَنْهُمْ وَ السَّتْرِ وَ الْکِتْمَانِ، فَاکْتُمُوا عَمَّنْ أَمَرَ اللَّهُ بِالْکَفِّ عَنْهُ، وَ اسْتُرُوا عَمَّنْ أَمَرَ اللَّهُ بِالسَّتْرِ وَ الْکِتْمَانِ عَنْهُ.

قَالَ: ثُمَّ رَفَعَ یدَهُ وَ بَکَى وَ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنَّ هؤُلاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِیلُونَ؛ فَاجْعَلْ مَحْیانَا مَحْیاهُمْ وَ مَمَاتَنَا مَمَاتَهُمْ، وَ لَا تُسَلِّطْ عَلَیهِمْ عَدُوّاً لَکَ، فَتُفْجِعَنَا بِهِمْ؛ فَإِنَّکَ إِنْ أَفْجَعْتَنَا بِهِمْ، لَمْ تُعْبَدْ أَبَداً فِی أَرْضِکَ؛ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً.

 

12) ابو ربیع شامى نقل مى‏کند که مى‏گوید: نزد امام باقر- علیه السّلام- نشسته بودم که برخاست و سرش را بلند کرد و فرمود: اى ابو ربیع! شیعیان حدیثى را روی زبانشان مضمضه می‌کنند ولى کنه آن را درک نمى‏کنند.

گفتم: فدایت شوم! آن چیست؟

فرمود: فرمایش على بن ابى طالب- علیه السّلام- است که فرمود: «به راستى که کار ما صعب مستصعب [دشوار و پرصعوبت] است؛ آن را تحمل نکند مگر فرشته‌ای مقرب، و یا پیامبری مرسل؛ و یا مؤمنی که خداوند دلش را به ایمان آزموده است.»

اى ابو ربیع! آیا ندیده ای که گاهى فرشته‌ای هست ولى مقرّب نیست، و فقط مقرّب آن را تحمّل می‌کند؛ و گاه پیامبرى هست که مرسل نیست، و فقط مرسل آن را تحمّل مى‏کند؛ و گاه مؤمنى هست که امتحان نشده است؛ و فقط مؤمنى که خدا قلبش را با ایمان امتحان کرده باشد مى‏تواند آن را تحمّل کند.

بصائر الدرجات، ج‏1، ص26؛ الخرائج و الجرائح، ج‏2، ص794

حَدَّثَنَا یعْقُوبُ بْنُ یزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ مَنْصُورٍ عَنْ مُخَلَّدِ بْنِ حَمْزَةَ بْنِ نَصْرٍ عَنْ أَبِی رَبِیعٍ الشَّامِی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ:

کُنْتُ مَعَهُ جَالِساً فَرَأَیتُ أَنَّ أَبَا جَعْفَرٍ ع قَدْ قَامَ فَرَفَعَ رَأْسَهُ وَ هُوَ یقُولُ: یا أَبَا الرَّبِیعِ حَدِیثٌ تَمْضَغُهُ الشِّیعَةُ بِأَلْسِنَتِهَا لَا تَدْرِی مَا کُنْهُهُ.

قُلْتُ: مَا هُوَ جَعَلَنِی اللَّهُ فِدَاکَ؟

قَالَ: قَوْلُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِی مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ. یا أَبَا الرَّبِیعِ! أَ لَا تَرَى أَنَّهُ یکُونُ مَلَکٌ وَ لَا یکُونُ مُقَرَّباً وَ لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا مُقَرَّبٌ؛ وَ قَدْ یکُونُ نَبِی وَ لَیسَ بِمُرْسَلٍ وَ لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا مُرْسَلٌ؛ وَ قَدْ یکُونُ مُؤْمِنٌ وَ لَیسَ بِمُمْتَحَنٍ وَ لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا مُؤْمِنٌ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ.[10]

 

 


[1] . جلسه 87، حدیث2 https://yekaye.ir/al-anfal-008-41/

جلسه 142، پاورقی 2 مربوط به حدیث2 https://yekaye.ir/sad-038-83/#_ftn2

جلسه 184، حدیث5 https://yekaye.ir/an-nisa-004-100/

جلسه 220، حدیث5 https://yekaye.ir/al-baqare-2-030/

جلسه 279، حدیث2 https://yekaye.ir/al-hegr-15-40/

جلسه 648، حدیث2 https://yekaye.ir/al-kahf-18-67/

جلسه 649، حدیث1 https://yekaye.ir/al-kahf-18-68/

جلسه 650، حدیث2 https://yekaye.ir/al-kahf-18-69/

جلسه 651، حدیث3 https://yekaye.ir/al-kahf-18-70/

جلسه 655، حدیث3 https://yekaye.ir/al-kahf-18-74/

[2].  أَمَّا الصَّعْبُ فَهُوَ الَّذِی لَمْ یُرْکَبْ بَعْدُ وَ أَمَّا الْمُسْتَصْعَبُ فَهُوَ الَّذِی یَهْرُبُ مِنْهُ إِذَا رَأَى.

[3].  این حدیث قبلا در جلسه 649، حدیث1 گذشت: https://yekaye.ir/al-kahf-18-68/

[4].  این مضمون عینا در برخی از  احادیث چندین باب در بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج‏1، ص21-29 بدین صورت آمده است:

باب فی أئمة آل محمد ع حدیثهم صعب مستصعب

1- حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنِ الْمُنَخَّلِ عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَّ حَدِیثَ آلِ مُحَمَّدٍ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یُؤْمِنُ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ‏ اللَّهُ‏ قَلْبَهُ‏ لِلْإِیمَانِ فَمَا وَرَدَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَدِیثِ آلِ مُحَمَّدٍ فَلَانَتْ لَهُ قُلُوبُکُمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ فَاقْبَلُوهُ‏ وَ مَا اشْمَأَزَّتْ مِنْهُ قُلُوبُکُمْ وَ أَنْکَرْتُمُوهُ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلَى الْعَالِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ إِنَّمَا الْهَالِکُ أَنْ یُحَدَّثَ أَحَدُکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنْهُ لَا یَحْتَمِلُهُ فَیَقُولَ وَ اللَّهِ مَا کَانَ هَذَا ثَلَاثاً.

3- حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ‏ إِنَّ حَدِیثَ آلِ مُحَمَّدٍ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ ثَقِیلٌ مُقَنَّعٌ أَجْرَدُ ذَکْوَانُ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ أَوْ مَدِینَةٌ حَصِینَةٌ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا نَطَقَ وَ صَدَّقَهُ الْقُرْآنُ.

4- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ عَنْ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع‏ حَدِیثُنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یُؤْمِنُ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ فَمَا عَرَفَتْ قُلُوبُکُمْ فَخُذُوهُ وَ مَا أَنْکَرَتْ فَرُدُّوهُ إِلَیْنَا.

5- حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ صَبَّاحٍ الْمُزَنِیِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ حَصِیرٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ‏ إِنْ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ خَشِنٌ مَخْشُوشٌ فَانْبِذُوا إِلَى النَّاسِ نَبْذاً فَمَنْ عَرَفَ فَزِیدُوهُ وَ مَنْ أَنْکَرَ فَأَمْسِکُوا لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا ثَلَاثٌ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ.

6- حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَامِرٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یُؤْمِنُ بِهِ إِلَّا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ فَمَا عَرَفَتْ قُلُوبُکُمْ فَخُذُوهُ وَ مَا أَنْکَرَتْ قُلُوبُکُمْ فَرُدُّوهُ إِلَیْنَا.

7- حَدَّثَنَا سَلَمَةُ بْنُ الْخَطَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُثَنَّى عَنْ أَبِی عِمْرَانَ النَّهْدِیِّ عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏ حَدِیثُنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ.

17- أَحْمَدُ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِکٍ الْکُوفِیِّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ حَمَّادٍ الطَّائِیُّ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: حَدِیثُنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ أَوْ مَدِینَةٌ حَصِینَةٌ فَإِذَا وَقَعَ أَمْرُنَا وَ جَاءَ مَهْدِیُّنَا کَانَ الرَّجُلُ مِنْ شِیعَتِنَا أَجْرَى مِنْ لَیْثٍ وَ أَمْضَى مِنْ سِنَانٍ یَطَأُ عَدُوَّنَا بِرِجْلَیْهِ وَ یَضْرِبُهُ بِکَفَّیْهِ وَ ذَلِکَ عِنْدَ نُزُولِ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ فَرَجِهِ عَلَى الْعِبَادِ.

تتمة باب أن أمرهم صعب مستصعب‏

1- حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی الْبِلَادِ عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ: کُنْتُ بَیْنَ یَدَیْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَعْرِضُ عَلَیْهِ مَسَائِلَ قَدْ أَعْطَانِیهَا أَصْحَابُنَا إِذَا خَطَرَتْ بِقَلْبِی مَسْأَلَةٌ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَسْأَلَةٌ خَطَرَتْ بِقَلْبِی السَّاعَةَ قَالَ أَ لَیْسَتْ فِی الْمَسَائِلِ قُلْتُ لَا قَالَ وَ مَا هِیَ قُلْتُ قَوْلُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَعْرِفُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ فَقَالَ نَعَمْ إِنَّ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُقَرَّبِینَ وَ غَیْرَ مُقَرَّبِینَ وَ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ مُرْسَلِینَ وَ غَیْرَ مُرْسَلِینَ وَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ مُمْتَحَنِینَ وَ غَیْرَ مُمْتَحَنِینَ وَ إِنَّ أَمْرَکُمْ هَذَا عُرِضَ عَلَى الْمَلَائِکَةِ فَلَمْ یُقِرَّ بِهِ إِلَّا الْمُقَرَّبُونَ وَ عُرِضَ عَلَى الْأَنْبِیَاءِ فَلَمْ یُقِرَّ بِهِ إِلَّا الْمُرْسَلُونَ وَ عُرِضَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ فَلَمْ یُقِرَّ بِهِ إِلَّا الممتحنین [الْمُمْتَحَنُونَ‏].

3- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْحَمِیدِ وَ أَبُو طَالِبٍ جَمِیعاً عَنْ حَنَانٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: یَا أَبَا الْفَضْلِ لَقَدْ أَمْسَتْ شِیعَتُنَا أَوْ أَصْبَحَتْ‏ عَلَى أَمْرِنَا مَا أَقَرَّ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ.

4- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ فَضْلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ أَمْرَکُمْ هَذَا لَا یَعْرِفُهُ وَ لَا یُقِرَّ بِهِ إِلَّا ثَلَاثَةٌ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ.

5- حَدَّثَنَا عَبَّاسُ بْنُ مَعْرُوفٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ حَرِیزٍ عَنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ أَمْرَنَا هَذَا لَا یَعْرِفُهُ وَ لَا یُقِرَّ بِهِ إِلَّا ثَلَاثَةٌ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُصْطَفًى أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ.

6- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِی عَیَّاشٍ عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع‏ إِنَّ أَمْرَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَعْرِفُهُ وَ لَا یُقِرُّ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مُؤْمِنٌ نَجِیبٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ.

7- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ عَنْ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع‏ إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ عَلَى الْکَافِرِ لَا یُقِرُّ بِأَمْرِنَا إِلَّا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ.

9- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَیْنِ اللُّؤْلُؤِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْهَیْثَمِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ‏ أَمْرُنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا ثَلَاثٌ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا حَمْزَةَ أَ لَسْتَ تَعْلَمُ فِی الْمَلَائِکَةِ مُقَرَّبِینَ وَ غَیْرَ مُقَرَّبِینَ وَ فِی النَّبِیِّینَ مُرْسَلِینَ وَ غَیْرَ مُرْسَلِینَ وَ فِی الْمُؤْمِنِینَ مُمْتَحَنِینَ وَ غَیْرَ مُمْتَحَنِینَ قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ لَا تَرَى إِلَى صِفَةِ أَمْرِنَا إِنَّ اللَّهَ اخْتَارَ لَهُ مِنَ الْمَلَائِکَةَ مُقَرَّبِینَ وَ مِنَ النَّبِیِّینَ مُرْسَلِینَ وَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ مُمْتَحَنِینَ.

باب فی أئمة آل محمد ص أن أمرهم صعب مستصعب‏

2- حَدَّثَنَا سَلَمَةُ بْنُ الْخَطَّابِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَى عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: خَالِطُوا النَّاسَ مِمَّا یَعْرِفُونَ وَ دَعُوهُمْ مِمَّا یُنْکِرُونَهُ وَ لَا تَحْمِلُوا عَلَى أَنْفُسِکُمْ وَ عَلَیْنَا إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ.

و نیز این حدیث که در جلسه 87 ذیل حدیث3 گذشت: https://yekaye.ir/al-anfal-008-41/ .

[5] . این حدیث قبلا در جلسه 655 حدیث3 آمده بود: https://yekaye.ir/al-kahf-18-74/ .

[6].  این حدیث قبلا در جلسه 649، حدیث1 گذشت: https://yekaye.ir/al-kahf-18-68/

[7]. در تفسیر فرات الکوفی، ص115 هم این حدیث با این مضمون آمده است:

فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِی جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْفَزَارِیُّ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: یَا جَابِرُ إِنَّ حَدِیثَ آلِ مُحَمَّدٍ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ ذَکْوَانُ أَجْرَدُ ذَعِرٌ لَا یُؤْمِنُ وَ اللَّهِ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ [قَدِ] امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ وَ إِنَّمَا الشَّقِیُّ الذَّامُّ الْهَالِکُ مِنْکُمْ مَنْ تَرَکَ الْحَدِیثَ عَلَیْهِ مِنْ حَدِیثِ آلِ مُحَمَّدٍ [ص‏] فَعَرَفْتُمُوهُ وَ لَانَتْ [ولایة] لَهُ قُلُوبُکُمْ فَتَمَسَّکُوا بِهِ فَإِنَّهُ الْحَقُّ الْمُبِینُ وَ مَا ثَقُلَ عَلَیْکُمْ فَلَمْ تُطِیقُوهُ [تُطِیعُوهُ‏] وَ کَبُرَ عَلَیْکُمْ فَلَمْ تَحْمِلُوهُ فَرُدُّوا إِلَیْنَا فَإِنَّ الرَّادَّ عَلَیْنَا مُخْبَثٌ أَ لَمْ تَسْمَعِ اللَّهَ یَقُولُ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‏ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ.

در بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج‏1، ص25 هم این حدیث با همین مضمون آمده است:

21- حَدَّثَنَا عِمْرَانُ بْنُ مُوسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ غَیْرِهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: ذُکِرَتِ التَّقِیَّةُ یَوْماً عِنْدَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع فَقَالَ وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمَ أَبُو ذَرٍّ مَا فِی قَلْبِ سَلْمَانَ لَقَتَلَهُ وَ لَقَدْ آخَى رَسُولُ اللَّهِ ص بَیْنَهُمَا فَمَا ظَنُّکُمْ بِسَائِرِ الْخَلْقِ إِنَّ عِلْمَ الْعَالِمِ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ قَالَ وَ إِنَّمَا صَارَ سَلْمَانُ مِنَ الْعُلَمَاءِ لِأَنَّهُ امْرُؤٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ ع فَلِذَلِکَ نَسَبُهُ إِلَیْنَا .

همچنین در بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج‏1، ص478 در «باب فی الأئمة أنهم لو وجدوا من یحتمل عنهم لأعطوهم علما لا یحتاجون إلى نظر فی حلال و حرام مما فی عندهم‏» این حدیث آمده است:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ ذَرِیحٍ الْمُحَارِبِیِّ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ ذَرِیحٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ أَبِی نِعْمَ الْأَبُ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ کَانَ یَقُولُ لَوْ أَجِدُ ثَلَاثَةَ رَهْطٍ أَسْتَوْدِعُهُمُ الْعِلْمَ وَ هُمْ أَهْلٌ لِذَلِکَ لَحَدَّثْتُ بِمَا لَا یُحْتَاجُ فِیهِ إِلَى نَظَرٍ فِی حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ وَ مَا یَکُونُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یُؤْمِنُ بِهِ إِلَّا عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ.

همچنین در کافی بعد از دو حدیث مذکور در متن، این دو را آورده است که برای رعایت اختصار در متن نیاوردم:

 3- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ أَوْ غَیْرِهِ رَفَعَهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا صُدُورٌ مُنِیرَةٌ أَوْ قُلُوبٌ سَلِیمَةٌ أَوْ أَخْلَاقٌ حَسَنَةٌ إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِنْ شِیعَتِنَا الْمِیثَاقَ کَمَا أَخَذَ عَلَى بَنِی آدَمَ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ فَمَنْ وَفَى لَنَا وَفَى اللَّهُ لَهُ بِالْجَنَّةِ وَ مَنْ أَبْغَضَنَا وَ لَمْ یُؤَدِّ إِلَیْنَا حَقَّنَا فَفِی النَّارِ خَالِداً مُخَلَّداً.

4- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى وَ غَیْرُهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: کَتَبْتُ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ صَاحِبِ الْعَسْکَرِ ع جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا مَعْنَى قَوْلِ الصَّادِقِ ع حَدِیثُنَا لَا یَحْتَمِلُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ فَجَاءَ الْجَوَابُ:. إِنَّمَا مَعْنَى قَوْلِ الصَّادِقِ ع أَیْ لَا یَحْتَمِلُهُ مَلَکٌ وَ لَا نَبِیٌّ وَ لَا مُؤْمِنٌ إِنَّ الْمَلَکَ لَا یَحْتَمِلُهُ حَتَّى یُخْرِجَهُ إِلَى مَلَکٍ غَیْرِهِ وَ النَّبِیُّ لَا یَحْتَمِلُهُ حَتَّى یُخْرِجَهُ إِلَى نَبِیٍّ غَیْرِهِ وَ الْمُؤْمِنُ لَا یَحْتَمِلُهُ حَتَّى یُخْرِجَهُ إِلَى مُؤْمِنٍ غَیْرِهِ فَهَذَا مَعْنَى قَوْلِ جَدِّی ع.

[8].  تا اینجا در جلسه 648 حدیث2 آمده بود https://yekaye.ir/al-kahf-18-67/

[9]. ناظر به این مضمون که برخی از این علوم را هیچکس غیر از خودشان نمی‌تواند تحمل کند به این سه حدیثی که در بصایر آمده توجه کنید:

10- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ أَبِی الصَّامِتِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ إِنَّ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ شَرِیفٌ کَرِیمٌ ذَکْوَانُ ذَکِیٌّ وَعْرٌ لَا یَحْتَمِلُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ قُلْتُ فَمَنْ یَحْتَمِلُهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ مَنْ شِئْنَا یَا أَبَا الصَّامِتِ قَالَ أَبُو الصَّامِتِ فَظَنَنْتُ أَنَّ لِلَّهِ عِبَاداً هُمْ أَفْضَلُ مِنْ هَؤُلَاءِ الثَّلَاثَةِ. (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج‏1، ص22)

11- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ عِیسَى الْفَرَّاءِ عَنْ أَبِی الصَّامِتِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع‏ یَقُولُ إِنَّ مِنْ حَدِیثِنَا مَا لَا یَحْتَمِلُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ قُلْتُ فَمَنْ یَحْتَمِلُهُ قَالَ نَحْنُ نَحْتَمِلُهُ. (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج‏1، ص23)

16- وَ قَالَ الْمُفَضَّلُ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع‏ إِنَّ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ ذَکْوَانُ أَجْرَدُ لَا یَحْتَمِلُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ أَمَّا الصَّعْبُ فَهُوَ الَّذِی لَمْ یُرْکَبْ بَعْدُ وَ أَمَّا الْمُسْتَصْعَبُ فَهُوَ الَّذِی یَهْرُبُ مِنْهُ إِذَا رَأَى وَ أَمَّا الذَّکْوَانُ فَهُوَ ذَکَاءُ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَمَّا الْأَجْرَدُ فَهُوَ الَّذِی لَا یَتَعَلَّقُ بِهِ شَیْ‏ءٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لَا مِنْ خَلْفِهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ‏ اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ‏ فَأَحْسَنُ الْحَدِیثِ حَدِیثُنَا لَا یَحْتَمِلُهُ أَحَدٌ مِنَ الْخَلَائِقِ أَمْرَهُ بِکَمَالِهِ حَتَّى یَحُدَّهُ لِأَنَّهُ مَنْ حَدَّ شَیْئاً فَهُوَ أَکْبَرُ مِنْهُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى التَّوْفِیقِ وَ الْإِنْکَارُ هُوَ الْکُفْرُ. (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج‏1، ص24)

[10] . این روایت هم در صفحه قبل همان منبع مضمونش به آن نزدیک است:

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحُسَیْنِ‏ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْهَیْثَمِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُ یَقُولُ‏ إِنَّ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إِلَّا ثَلَاثٌ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا حَمْزَةَ أَ لَا تَرَى أَنَّهُ اخْتَارَ لِأَمْرِنَا مِنَ الْمَلَائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَ مِنَ النَّبِیِّینَ الْمُرْسَلِینَ وَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ الْمُمْتَحَنِینَ.

همچنین در تفسیر فرات الکوفی، ص427-428 هم این مضمون آمده است: ر.ک: جلسه 279، حدیث2 https://yekaye.ir/al-hegr-15-40/